Web Analytics Made Easy - Statcounter
2024-05-07@08:27:34 GMT
۳۴۹۸ نتیجه - (۰.۰۱۶ ثانیه)

«اخبار دوران زندگی»:

بیشتر بخوانید: اخبار اقتصادی روز در یوتیوب
    گرم از دست برخیزد که با دلدار بنشینمز جام وصل می‌نوشم ز باغ عیش گل چینم شراب تلخ صوفی سوز بنیادم بخواهد بردلبم بر لب نه ای ساقی و بستان جان شیرینم مگر دیوانه خواهم شد در این سودا که شب تا روزسخن با ماه می‌گویم پری در خواب می‌بینم لبت شکر به مستان داد...
    به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینمبیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یادمرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم جهان پیر است و بی‌بنیاد از این فرهادکش فریادکه کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم ز تاب آتش دوری شدم غرق...
    من ترک عشق شاهد و ساغر نمی‌کنمصد بار توبه کردم و دیگر نمی‌کنم باغ بهشت و سایه طوبی و قصر و حوربا خاک کوی دوست برابر نمی‌کنم تلقین و درس اهل نظر یک اشارت استگفتم کنایتی و مکرر نمی‌کنم هرگز نمی‌شود ز سر خود خبر مراتا در میان میکده سر بر نمی‌کنم ناصح به طعن...
    روزگاری شد که در میخانه خدمت می‌کنمدر لباس فقر کار اهل دولت می‌کنم تا کی اندر دام وصل آرم تذروی خوش خرامدر کمینم و انتظار وقت فرصت می‌کنم واعظ ما بوی حق نشنید بشنو کاین سخندر حضورش نیز می‌گویم نه غیبت می‌کنم با صبا افتان و خیزان می‌روم تا کوی دوستو از رفیقان ره استمداد...
    نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه کرمان امروز در جمع نمازگزاران درمصلی امام علی (ع) کرمان گفت: در کنار محیط خانواده محیط تعلیم و تربیت است که یکی از مسائل مهم درامر تعلیم وتربیت این است که مربی باید تمام طرفیت‌ها استعداد‌ها صرفا‌ها و قوت‌های فرد تحت تعلیم خود را خوب بشناسد تا...
    حاشا که من به موسم گل ترک می کنممن لاف عقل می‌زنم این کار کی کنم مطرب کجاست تا همه محصول زهد و علمدر کار چنگ و بربط و آواز نی کنم از قیل و قال مدرسه حالی دلم گرفتیک چند نیز خدمت معشوق و می کنم کی بود در زمانه وفا جام می بیارتا...
    به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنمبهار توبه شکن می‌رسد چه چاره کنم سخن درست بگویم نمی‌توانم دیدکه می خورند حریفان و من نظاره کنم چو غنچه با لب خندان به یاد مجلس شاهپیاله گیرم و از شوق جامه پاره کنم به دور لاله دماغ مرا علاج کنیدگر از میانه بزم طرب کناره کنم ز...
    دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنمگفت کو زنجیر تا تدبیر این مجنون کنم قامتش را سرو گفتم سر کشید از من به خشمدوستان از راست می‌رنجد نگارم چون کنم نکته ناسنجیده گفتم دلبرا معذور دارعشوه‌ای فرمای تا من طبع را موزون کنم زردرویی می‌کشم زان طبع نازک بی‌گناهساقیا جامی بده تا چهره را...
    دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنمو اندر این کار دل خویش به دریا فکنم از دل تنگ گنهکار برآرم آهیکآتش اندر گنه آدم و حوا فکنم مایه خوشدلی آن جاست که دلدار آن جاستمی‌کنم جهد که خود را مگر آن جا فکنم بگشا بند قبا ای مه خورشیدکلاهتا چو زلفت سر سودازده در...
    صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنمتا به کی در غم تو ناله شبگیر کنم دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنودمگرش هم ز سر زلف تو زنجیر کنم آن چه در مدت هجر تو کشیدم هیهاتدر یکی نامه محال است که تحریر کنم با سر زلف تو مجموع پریشانی خودکو مجالی که...
    بازنشستگی به‌عنوان یک فصل جدید در زندگی این شانس را به شما می‌دهد که فضایی عاری از تنش‌ و چهارچوب‌های شغلی را تجربه کنید با این حال این دوران فصل «نه گفتن» به رفتارهایی است که سابق بر این، آنها را انجام می‌دادید و یا با زیاد شدن اوقات فراغت به آنها عادت می‌کنید. در...
    من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنممحتسب داند که من این کارها کمتر کنم من که عیب توبه کاران کرده باشم بارهاتوبه از می وقت گل دیوانه باشم گر کنم عشق دردانه‌ست و من غواص و دریا میکدهسر فروبردم در آن جا تا کجا سر برکنم لاله ساغرگیر و نرگس مست و...
    بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنمزلف سنبل چه کشم عارض سوسن چه کنم آه کز طعنه بدخواه ندیدم رویتنیست چون آینه‌ام روی ز آهن چه کنم برو ای ناصح و بر دردکشان خرده مگیرکارفرمای قدر می‌کند این من چه کنم برق غیرت چو چنین می‌جهد از مکمن غیبتو بفرما که...
    عمریست تا من در طلب هر روز گامی می‌زنمدست شفاعت هر زمان در نیک نامی می‌زنم بی ماه مهرافروز خود تا بگذرانم روز خوددامی به راهی می‌نهم مرغی به دامی می‌زنم اورنگ کو گلچهر کو نقش وفا و مهر کوحالی من اندر عاشقی داو تمامی می‌زنم تا بو که یابم آگهی از سایه سرو سهیگلبانگ...
    چل سال بیش رفت که من لاف می‌زنمکز چاکران پیر مغان کمترین منم هرگز به یمن عاطفت پیر می فروشساغر تهی نشد ز می صاف روشنم از جاه عشق و دولت رندان پاکبازپیوسته صدر مصطبه‌ها بود مسکنم در شان من به دردکشی ظن بد مبرکآلوده گشت جامه ولی پاکدامنم شهباز دست پادشهم این چه حالت...
    حسین قره: ابومحمّد مُشرف‌الدین مُصلِح بن عبدالله بن مشرّف متخلص به سعدی در روزگاری به دنیا آمد که در جوانی‌اش دیواری فروریخت و پس‌ازآن شهری و بعدش سرزمینی دیگر آن نبود که پیش‌تر. قلعه‌ها با خاکی که از آن بالاآمده بودند لب‌به‌لب شدند و ساکنان گورها خوشبخت‌ترین مردمان بودند، چه آنان که بودند با وحشتی...
    حجاب چهره جان می‌شود غبار تنمخوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیستروم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم عیان نشد که چرا آمدم کجا رفتمدریغ و درد که غافل ز کار خویشتنم چگونه طوف کنم در فضای عالم قدسکه در سراچه ترکیب تخته بند تنم...
    گر من از سرزنش مدعیان اندیشمشیوه مستی و رندی نرود از پیشم زهد رندان نوآموخته راهی بدهیستمن که بدنام جهانم چه صلاح اندیشم شاه شوریده سران خوان من بی‌سامان رازان که در کم خردی از همه عالم بیشم بر جبین نقش کن از خون دل من خالیتا بدانند که قربان تو کافرکیشم اعتقادی بنما و...
    نویسنده در این کتاب که صفحه‌آرایی آن را خانم هستی مرادی، طراحی جلد آن را خانم فاطمه یزدانی‌فر و همچنین خط روی جلد را استاد عبدالله جواری تحریر کرده‌اند، از زندگی خود و تجربیات تلخ و شیرینی که در این مسیر تجربه کرده، نوشته است. در مقدمه این کتاب آمده است: من قمر تاج...
    من که از آتش دل چون خم می در جوشممهر بر لب زده خون می‌خورم و خاموشم قصد جان است طمع در لب جانان کردنتو مرا بین که در این کار به جان می‌کوشم من کی آزاد شوم از غم دل چون هر دمهندوی زلف بتی حلقه کند در گوشم حاش لله که نیم معتقد...
    علیرضا بیگمی متخصص طب سالمندی در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه سلامت خبرگزاری علم و فناوری آنا گفت: با بالارفتن سن و کاهش ایمنی سلول‌های بدن فرد سالمند با بیماری های مختلفی درگیر می‌شود که روش درست زندگی تا دوران سالمندی می‌تواند تا حدود زیادی از میزان ابتلا به این بیماری‌ها بکاهد. او تاکید کرد: افسردگی،...
    خیال روی تو چون بگذرد به گلشن چشمدل از پی نظر آید به سوی روزن چشم سزای تکیه گهت منظری نمی‌بینممنم ز عالم و این گوشه معین چشم بیا که لعل و گهر در نثار مقدم توز گنج خانه دل می‌کشم به روزن چشم سحر سرشک روانم سر خرابی داشتگرم نه خون جگر می‌گرفت دامن...
    من دوستدار روی خوش و موی دلکشممدهوش چشم مست و می صاف بی‌غشم گفتی ز سر عهد ازل یک سخن بگوآن گه بگویمت که دو پیمانه درکشم من آدم بهشتیم اما در این سفرحالی اسیر عشق جوانان مه وشم در عاشقی گزیر نباشد ز ساز و سوزاستاده‌ام چو شمع مترسان ز آتشم شیراز معدن لب...
    چرا نه در پی عزم دیار خود باشمچرا نه خاک سر کوی یار خود باشم غم غریبی و غربت چو بر نمی‌تابمبه شهر خود روم و شهریار خود باشم ز محرمان سراپرده وصال شومز بندگان خداوندگار خود باشم چو کار عمر نه پیداست باری آن اولیکه روز واقعه پیش نگار خود باشم ز دست بخت...
    لیلا شقاقی رواشناس بالینی کود و نوجوان در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان اظهار کرد: یکی از مهم ترین پایه های زندگی افراد که از کودکی شکل می گیرد اعتماد به نفس است. این موضوع نقش مهم و به سزایی در شکل گیری سلامت اجتماعی،روحی،روانی،ذهنی دارد.پدر و مادر باید همه جوره بدون چشم داشتی...
    مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزمطایر قدسم و از دام جهان برخیزم به ولای تو که گر بنده خویشم خوانیاز سر خواجگی کون و مکان برخیزم یا رب از ابر هدایت برسان بارانیپیشتر زان که چو گردی ز میان برخیزم بر سر تربت من با می و مطرب بنشینتا به بویت ز لحد...
    ایسنا/کرمان جانشین معاون فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح گفت: شهید قرنی، گمنام است که باید راجع به وی گفت؛ کسی که در دوران شاهنشاهی به دلیل مبارزات خود اخراج و زندگی او به مرز فقر می‌رسد و در اوایل انقلاب که سخت ترین دوران ارتش بود، اقدامات مهمی داشت. امیر سرتیپ...
    به گزارش خبرآنلاین شرکت کنندگان در این نظرسنجی در پاسخ به این سوال که کدامیک، دونالد ترامپ یا جو بایدن کار بیشتری انجام داده‌اند تا مردم آنها را دوست داشته باشند، یک سوم گفتند که ترامپ و یک چهارم نیز اعلام کردند که بایدن. همچنین ۳۰ درصد از بزرگسالان شرکت کننده در این نظرسنجی اعلام...
    در خرابات مغان گر گذر افتد بازمحاصل خرقه و سجاده روان دربازم حلقه توبه گر امروز چو زهاد زنمخازن میکده فردا نکند در بازم ور چو پروانه دهد دست فراغ بالیجز بدان عارض شمعی نبود پروازم صحبت حور نخواهم که بود عین قصوربا خیال تو اگر با دگری پردازم سر سودای تو در سینه بماندی...
    گر دست رسد در سر زلفین تو بازمچون گوی چه سرها که به چوگان تو بازم زلف تو مرا عمر دراز است ولی نیستدر دست سر مویی از آن عمر درازم پروانه راحت بده ای شمع که امشباز آتش دل پیش تو چون شمع گدازم آن دم که به یک خنده دهم جان چو صراحیمستان...
    محمد قربانی ضمن بیان نقش تغذیهٔ سالم در دوران بارداری و تاثیر به‌سزای آن در تولد نوزاد سالم، اظهار کرد: تغذیۀ صحیح در برخی از دوران‌های زندگی از اهمیت بیشتری برخوردار است و یکی از مهم‌ترین دوران‌های زندگی یک مادر، دوران بارداری است که برخورداری از یک تغذیۀ مناسب را می‌طلبد. وی افزود: الگوی تغذیهٔ...
    نماز شام غریبان چو گریه آغازمبه مویه‌های غریبانه قصه پردازم به یاد یار و دیار آن چنان بگریم زارکه از جهان ره و رسم سفر براندازم من از دیار حبیبم نه از بلاد غریبمهیمنا به رفیقان خود رسان بازم خدای را مددی ای رفیق ره تا منبه کوی میکده دیگر علم برافرازم خرد ز پیری...
    طارمی در آستانه ۳۲ سالگی است و روز‌های خوب فوتبال او رو به پایان است، اما یادتان باشد که بسیاری از بهترین فوتبالیست‌های تاریخ فوتبال ایران به خصوص فوتبالیست‌های نسل ۲۰ سال اخیر، در ۳۲ سالگی بهترین روز‌های فوتبال خود را تجربه کردند. احمدرضا عابدزاده در ۳۲ سالگی آن بازی تاریخی را برابر آمریکا انجام...
    مزن بر دل ز نوک غمزه تیرمکه پیش چشم بیمارت بمیرم نصاب حسن در حد کمال استزکاتم ده که مسکین و فقیرم چو طفلان تا کی ای زاهد فریبیبه سیب بوستان و شهد و شیرم چنان پر شد فضای سینه از دوستکه فکر خویش گم شد از ضمیرم قدح پر کن که من در دولت...
    به تیغم گر کشد دستش نگیرموگر تیرم زند منت پذیرم کمان ابرویت را گو بزن تیرکه پیش دست و بازویت بمیرم غم گیتی گر از پایم درآردبجز ساغر که باشد دستگیرم برآی ای آفتاب صبح امیدکه در دست شب هجران اسیرم به فریادم رس ای پیر خراباتبه یک جرعه جوانم کن که پیرم به گیسوی...
    تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرمتبسمی کن و جان بین که چون همی‌سپرم چنین که در دل من داغ زلف سرکش توستبنفشه زار شود تربتم چو درگذرم بر آستان مرادت گشاده‌ام در چشمکه یک نظر فکنی خود فکندی از نظرم چه شکر گویمت ای خیل غم عفاک اللهکه روز بی‌کسی آخر نمی‌روی ز...
    در دوران اتحاد جماهیر شوروی پیشین، زندگی برای مردم این کشور دشوار و کسل کننده بود، مگر اینکه آن‌ها بخشی از طبقه حاکم بودند. این وضعیت برای سربازانی که در ارتش شوروی خدمت می‌کردند دو برابر بدتر بود. به گزارش خبرآنلاین، در آن دوران کیفیت زندگی سربازانی که از شوروی برای جنگ به افغانستان فرستاده...
    جوزا سحر نهاد حمایل برابرمیعنی غلام شاهم و سوگند می‌خورم ساقی بیا که از مدد بخت کارسازکامی که خواستم ز خدا شد میسرم جامی بده که باز به شادی روی شاهپیرانه سر هوای جوانیست در سرم راهم مزن به وصف زلال خضر که مناز جام شاه جرعه کش حوض کوثرم شاها اگر به عرش رسانم...
    من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرملطف‌ها می‌کنی ای خاک درت تاج سرم دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگوکه من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم همتم بدرقه راه کن ای طایر قدسکه دراز است ره مقصد و من نوسفرم ای نسیم سحری بندگی من برسانکه فراموش مکن وقت دعای سحرم خرم...
    مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارمهواداران کویش را چو جان خویشتن دارم صفای خلوت خاطر از آن شمع چگل جویمفروغ چشم و نور دل از آن ماه ختن دارم به کام و آرزوی دل چو دارم خلوتی حاصلچه فکر از خبث بدگویان میان انجمن دارم مرا در خانه سروی هست کاندر...
    در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارمکز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم عاشق و رندم و میخواره به آواز بلندوین همه منصب از آن حور پریوش دارم گر تو زین دست مرا بی سر و سامان داریمن به آه سحرت زلف مشوش دارم گر چنین چهره گشاید خط زنگاری دوستمن رخ زرد به...
    رندی اورتون از بزرگترین حسرت خود در WWE گفت رندی اورتون، کشتی گیر افسانه‌ای WWE در ابتدای دوران حرفه‌ای خود به گونه‌ای بود که برخی دیوانه‌وار دوست‌اش داشتند و برخی از او بیزار بودند. اسطوره‌کش هر چه در رینگ بی نقص بود، در بک استیج هنوز جای کار زیادی داشت و اشتباهات زیادی را در...
    در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارمکز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم عاشق و رندم و میخواره به آواز بلندوین همه منصب از آن حور پریوش دارم گر تو زین دست مرا بی سر و سامان داریمن به آه سحرت زلف مشوش دارم گر چنین چهره گشاید خط زنگاری دوستمن رخ زرد به...
    به گفته‌ی متخصصان، ما بخش زیادی از زندگی خود را در مدرسه سپری می‌کنیم و به طور کلی تعجبی ندارد که درباره‌ی آن خواب ببینیم، حتی در دوران بزرگسالی که دیگر از آن موقعیت دور شده ایم. راهروی منتهی به کلاس تان را با سرعت و دلشوره طی می‌کنید، چون می‌دانید کمی تأخیر داشته اید. وقتی...
    در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارمکز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم عاشق و رندم و میخواره به آواز بلندوین همه منصب از آن حور پریوش دارم گر تو زین دست مرا بی سر و سامان داریمن به آه سحرت زلف مشوش دارم گر چنین چهره گشاید خط زنگاری دوستمن رخ زرد به...
    گر دست دهد خاک کف پای نگارمبر لوح بصر خط غباری بنگارم بر بوی کنار تو شدم غرق و امید استاز موج سرشکم که رساند به کنارم پروانه او گر رسدم در طلب جانچون شمع همان دم به دمی جان بسپارم امروز مکش سر ز وفای من و اندیشزان شب که من از غم به...
    گر چه افتاد ز زلفش گرهی در کارمهمچنان چشم گشاد از کرمش می‌دارم به طرب حمل مکن سرخی رویم که چو جامخون دل عکس برون می‌دهد از رخسارم پرده مطربم از دست برون خواهد بردآه اگر زان که در این پرده نباشد بارم پاسبان حرم دل شده‌ام شب همه شبتا در این پرده جز اندیشه...
    ز دست کوته خود زیر بارمکه از بالابلندان شرمسارم مگر زنجیر مویی گیردم دستوگر نه سر به شیدایی برآرم ز چشم من بپرس اوضاع گردونکه شب تا روز اختر می‌شمارم بدین شکرانه می‌بوسم لب جامکه کرد آگه ز راز روزگارم اگر گفتم دعای می فروشانچه باشد حق نعمت می‌گزارم من از بازوی خود دارم بسی...
    خیال نقش تو در کارگاه دیده کشیدمبه صورت تو نگاری ندیدم و نشنیدم اگر چه در طلبت همعنان باد شمالمبه گرد سرو خرامان قامتت نرسیدم امید در شب زلفت به روز عمر نبستمطمع به دور دهانت ز کام دل ببریدم به شوق چشمه نوشت چه قطره‌ها که فشاندمز لعل باده فروشت چه عشوه‌ها که خریدم...