دیدگاه بهزاد نبوی درباره انتخابات ۱۴۰۰
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۱۹۷۸۲
بهزاد نبوی در دیدار با اعضای انجمن اندیشه و قلم، از ماجرای شکلگیری چپ و راست در کشور سخن گفت، و تحلیلی از آینده جریان اصلاحات و اعتدال ارائه کرد.
به گزارش ایسنا، بهزاد نبوی در دیدار با اعضای انجمن اندیشه و قلم، در پاسخ به پرسش و سخنان یکی از حاضران مبنی بر اینکه «بعد از جنگ هشت ساله و بخصوص در سالهای اخیر و به طور ویژه در سال جاری، این سخن بارها مطرح شده که دولت میرحسین موسوی از جبهههای جنگ به طور کافی حمایت نمیکرد؛ حال آنکه صدام ۱۰۰ درصد از جبهههای خود حمایت میکرد و گفته شده که ۶۰ درصد امکانات و ظرفیت عراق اختصاص به جنگ داشت اما در ایران این عدد بین ۱۵ تا ۲۰ درصد بوده است، مطرح میشود که عدم حمایت از جبههها به شیوهای بود که جام زهر را به امام بنوشانند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نبوی در پاسخ به این سؤال گفت: اینکه بتوانیم بگوییم صدام چند درصد از جبهههایش حمایت میکرد روشن نیست. رژیم عراق یک رژیم استبدادی بود که نه مجلس داشت نه بودجه علنی. اما درباره ایران اعداد و ارقام روشن است. بنده اطلاع دارم که بخش ریالی بودجههای کشور در تمام سالهای بعد از آغاز جنگ، یک سوم به بهداشت و درمان، یک سوم به آموزش و پرورش و یک سوم هم به دفاع اختصاص داشت.
وی ادامه داد: اما آنچه برای بخش دفاع از همه مهمتر بود، موضوع ارز بود. ما تا سال ۶۴ هیچ محدودیت ارزی نداشتیم و بخش دفاع هرچه ارز میخواست دولت در اختیارش میگذاشت. اما از سال ۶۵ تا ۶۷ یعنی در سه سال آخر جنگ، چون قیمت نفت به شدت کاهش یافت و فروش آن نیز در حملات عراق به تاسیسات نفتی به زیر یک میلیون بشکه رسید، درآمد ارزی کشور حدود سالانه ۷ میلیارد دلار شد؛ از این محل، سه میلیارد دلار صرف کالاهای سهمیهبندی شده و ضروری مردم بود. سه میلیارد دلار هم مستقیم به بخش دفاع میرسید. یک میلیارد دلار هم صرف تمامی بخش های دیگر اعم از خصوصی و دولتی میشد. در واقع هر چه بخش دفاع ارز میخواست در اختیارش قرار می گرفت. اما مشکل این بود که به خاطر تحریم ها عملا با ارز سلاح قابل ذکری نمی توانستند وارد کنند. از سال ۶۴ یا ۶۵ در دولت یک کمیسیون پشتیبانی صنعتی و مهندسی از جنگ شکل گرفت که مسئول آن سرلشکر فیروزآبادی بود. این کمیسیون دو کمیته داشت کمیته پشتیبانی صنعتی که من مسئول آن بودم و کمیته پشتیبانی مهندسی که تصور می کنم آقای سعیدی کیا مسئول آن بودند.
نبوی افزود: در سالهای ۶۵ تا ۶۷ همه صنعت کشور در اختیار بخش دفاع بود. تقریبا تمام کارخانههای ریختهگری و ماشین سازی بزرگ کشور کارشان تولید گلوله های توپ و خمپاره و ... بود. کارخانههای تولید محصولات فلزی ما عمدتا، کارشان پلسازی برای جبههها بود. مدیران واحدهای تولیدی داخلی تکنولوژی پل های نظامی PMP را با زحمت زیاد از کشورهای خارجی به دست آوردندو شرکت صدرا در بوشهر و لرستان شروع به ساخت آن کرد. بخش مهندسی هم کاملا در خدمت جبههها بود. آن زمان جهاد سازندگی هم که یک وزارتخانه بود و به صورت کامل در اختیار جنگ قرار داشت.
وی در ادامه به سخنان اخیر محسن رفیقدوست اشاره کرد و گفت: اخیرا دیدم دوست عزیز ما گفتهاند که از جبههها حمایت نمیشد و گفته است که یادم میآید صنایع سنگین یک توالت صحرایی را ۱۰ برابر قیمت مشابه خارجی به ما قیمت میداد. این واقعا حرف عجیبی بود. من بعید میدانم که از هیچ بخشی از دفاع ما، سفارش توالت صحرایی به جایی آمده باشد. توالت صحرایی، که ما در جبههها دیده بودیم، چیزی شبیه کیوسک تلفن و خیلی ساده تر از آن بود که نیاز به دانش فنی نداشت و یک جوشکار یا حتی فردی که جوشکاری بلد باشد با چند ورق فولادی هم می توانست آن را بسازد آیا واقعا رزمندگان ما که از تمام اقشار و اصناف جامعه بودند از ساخت چنین سازهای عاجز بودند و سراغ وزارت صنایع سنگین میآمدند و ما هم با آنها گران حساب میکردیم؟ این ادعا خیلی عجیب و بیشتر به یک لطیفه شبیه است!! و به طول کلی تکذیب می شود.
واقعیت این بود که ارز و ریال هم نمیتوانست نیازهای جبههها را تامین کند. آقای محسن رضایی در سال ۱۳۶۷ در نامهای به امام راحل نیازهای نجومی جبههها را مطرح کرد؛ آن نیازها را دولت چطور میتوانست تأمین کند؟ عراق حتی اگر ۲۰ درصد از توان کشورش را به جبههها اختصاص میداد، مشکلی در تهیه اسلحه و مهمات در سراسر دنیا نداشت. ولی ما حتی اگر ۱۰۰ درصد بودجه و ارز کشور را هم به بخش دفاع اختصاص میدادیم کاری نمیشد برای خرید تسلیحات کرد.
وی تصریح کرد: البته امروز که سالها از جنگ گذشته، باید یکی را پیدا کرد و همه تقصیرها را گردنش انداخت و چه دیواری کوتاهتر از دیوار دولت آن دوره که رئیسش هم در حصر است.
نبوی تصریح کرد: از کسانی که میگویند اگر دولت حمایت میکرد جنگ سرنوشت دیگری داشت باید پرسید که دولت چگونه می توانست نیازهای تسلیحاتی جبهه ها را تامین کند؟ هیچ کشوری به ما تجهیزات نمیداد. اولین قراردادی که ما برای دریافت تسلیحات نظامی بستیم، با شوروی زمان گورباچف بود که بعد از پذیرش قطعنامه بود. شوروی تا آن زمان حتی حاضر نبود یک فشنگ به ما بدهد.
وی در پاسخ به سخنانی درباره عدم حمایت دولت در زمان جنگ از جبههها گفت: سوال من از ایشان این است که فرض کنید دولت ایشان بد، اگر دولت خوبی مثل دولت آقای احمدینژاد داشتید آیا تجهیزات را میتوانست برای جبههها تامین کند؟ از آقای رفیقدوست میپرسم آیا مشکل جبهههای شما فقدان توالت صحرایی بود؟ یا تجهیزات تهاجمی زمینی و هوایی؟
نبوی با اشاره به محبوبیت مهندس موسوی در جبهههای جنگ گفت: درسال ۶۴ که بحث تغییر دولت مطرح بود، یکی از دلایلی که امام نظرش بر تداوم دولت مهندس موسوی قرار گرفت نامه و نظر آقای محسن رضایی مبنی بر محبوبیت نخست وزیر دولت جنگ در میان رزمندگان بود.
نبوی همچنین درباره برخی دیدگاهها که انتقال کامل نیروها از جبهه جنوب به جبهه شمال را به گردن دولت موسوی و شخص هاشمی میاندازند، گفت: واقعیت این بود که بعد از عملیات کربلای ۵، فرماندهان به آقای هاشمی گفتند که دیگر در جبهه جنوب هیچ طرحی برای اجرا نداریم. اگر عملیاتی بخواهیم داشته باشیم، در جبهه شمال است. البته به نظر من در این مقطع، مرحوم هاشمی هم اشتباه کرد که با این پیشنهاد موافقت کرد و همه نیروها را به جبهه شمال منتقل کردند و جنوب را که استراتژیکترین نقطه کشور بود رها کردند. کل حلبچه به اندازه یکصدم دزفول و اندیمشک ارزش استراتژیک نداشت. من در آن مقطع چون در ستاد فرماندهی کل قوا صدایم شنیده نمیشد، برای امام نامه نوشتم و نقد خود را به انتقال نیروها به جبهه شمال به امام منتقل کردم. همین عقبنشینی باعث شد که عراقیها فاو را با کلی سروصدا تصرف کنند. بعد هم شلمچه و هور را گرفتند؛ البته آنها دیگر عاقلانه عمل میکردند و تا خط مرزی میآمدند. عراقیها جزیره فاو را هشت ساعته گرفتند، ولی تا ۳۲ ساعت جرات ورود به شهر را نداشتند، چرا که باور نمیکردند ما فاوی را که به سختی به دست آورده بودیم به این راحتی از دست بدهیم و فکر میکردند برایشان تله گذاشتهایم. درخط مقدم جبهه جنوب یک عده تفنگ به دست گذاشته بودیم که هیچ پشتیبانی نداشتند.
از همان ابتدای جنگ انقلابیترین نگاه برای پایان جنگ، نظر آقای هاشمی بود
وی با بیان اینکه «همه این عوامل و شرایط ما باعث شد جنگ به قطعنامه کشیده شود»، درباره نظر مهندس موسوی درباره قطعنامه ۵۹۸ و پذیرش آن گفت: از مهندس موسوی هیچ وقت نظری مبنی بر پایان جنگ را نشنیدم. ما میدانیم که آقای هاشمی بعد از عملیات خیبر به دنبال یک پیروزی بزرگ و خاتمه جنگ بود. فردای روزی که عراق به فرودگاه تهران حمله کرد، در ستاد مشترک ارتش جلسهای با حضور دولت شهید رجایی، فرماندهان نظامی، شهید بهشتی، آقای هاشمی و آقای خامنهای تشکیل شد. در آن جلسه انقلابیترین نظر این بود که ما باید آتشبس را زمانی بپذیریم که در یک حرکت نظامی، عراق را به سر مرزها برگردانیم و همه اراضی اشغالی را پس بگیریم. در واقع از همان ابتدا، بحث بر سر جنگ جنگ تا یک پیروزی بود. بعدها این شعار به جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم تبدیل شد.
وی درباره نظر دولت درباره آتش بس، افزود: پذیرش قطعنامه ۵۹۸ هرگز در ستاد فرماندهی کل قوا مطرح نشد. در مورد نقش دولت در جنگ و چگونگی پایان آن گفت و گوی مفصل تری با همکاران رسانه ای شما داشته ام که نمی دانم منتشر شده و یا خواهد شد. از تکراری بودن بسیاری از مطالب پوزش می طلبم.
در ادامه بهزاد نبوی پاسخ به سوال دیگری را سرآغاز ماجرای جناح بندی چپ و راست مسلمان و طرفدار انقلاب و نظام در کشور قرار داد و گفت: آرایش سیاسی نیروها بعد از پیروزی انقلاب، دو جریان «خط امامی» و «لیبرال» بود بر اساس نامگذاری جبهه ملی، نهضت آزادی و بنیصدر را لیبرال قلمداد می شدند که البته مجاهدین خلق هم در آن مقطع به آن طیف نزدیک بود حزب جمهوری اسلامی، جامعه روحانیت مبارز، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و ... را خط امامی نام گرفته بودند.
وی با بیان اینکه «این آرایش بعد از رفتن بنیصدر بیمعنا شد و جریانی که ما لیبرال مینامیدیم با بیش از ۵۰ نماینده در مجلس، عملا منفعل شدند»، البته علت آن هم عملکرد غیرقابل دفاع مجاهدین خلق بود که پیش از فعالیت های تروریستی خود را «فرزندان معنوی مرحوم بازرگان» به مردم معرفی کردند ولی عملکردشان در ترور مردم بی دفاع کوچه و خیابان برای هیچ کس از جمله نهضت آزادی قابل قبول نبود. به هر حال بعد از سال ۶۰، در طیف "خط امامی ها" چپ و راست شکل گرفت و این جناح بندی ابتدا از درون سازمان مجاهدین انقلاب آغاز شد. دو طیف در درون سازمان مقابل یکدیگر قرار گرفتند، که بر سر موضوعاتی چون شریعتی، روز کارگر، ستاد بسیج اقتصادی، کوپن، اصلاحات ارضی و... اختلاف نظر جدی و عمیق داشتند. کمکم این طیفبندی به درون حزب جمهوری اسلامی و سپس، جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم تسری پیدا کرد. در اواخر سال ۶۰ شورای اقتصاد، دولت موسوی تصمیم گرفت بحث زیرساخت های اقتصادی کشور را در دستور کار خود قرار دهد. چند نفر از اعضای جامعه مدرسین به امام نامه نوشتند و خدمت ایشان رفتند و نسبت به نفوذ افکار غیراسلامی و کمونیستی در شورای اقتصاد ابراز نگرانی کرده و از ایشان خواستند در جلسات شورای اقتصاد شرکت کرده و نظارت داشته باشند. امام هم موافقت کردند و بنا شد آقایان احمد میانجی و سیدجعفر کریمی و سید مهدی روحانی در جلسات شورای اقتصاد شرکت کنند. بعدها نمیدانم طی چه فرآیندی آقای سیدمنیرالدین حسینی هم به آن جمع اضافه شد به نظر می رسد امام در عین حال برای اینکه حضور علما در آن جلسات، یکطرفه نباشد، ازآقایان موسوی اردبیلی، هاشمی و خامنهای هم خواستند که در جلسات شورای اقتصاد شرکت کنند. و آن مقدمه شکل گیری جناح چپ و راست، در دولت و مجلس شد و پس از آن دولت و مجلس بر سر همین قضایا با شورای نگهبان درگیر شدند. در آن زمان هر لایحه یا طرحی که در مجلس تصویب میشد وقتی به شورای نگهبان میرفت، شورا آن را بر اساس احکام ثانویه تأیید میکرد و معتقد بود وقتی رفع اضطرار شود باید این قوانین را عوض کرد. آن بخش از اعضای جامعه مدرسین هم که در شورای اقتصاد شرکت می کردند، معتقد بودند که حکومت حق ندارد از احکام اولیه تخطی کند مگر از روی اضطرار. این بحث خیلی گسترده مطرح بود و اصرار میشد و فشار میآمد که اینهایی که بر اساس احکام ثانویه تصویب میشوند باید به روال خودش برگردد.
نبوی سپس به خطبه های نمازجمعه مبنی بر لزوم بازگشت به احکام اولیه بعد از رفع اضطرار اشاره کرد و گفت: امام در پاسخ به این خطبه، نظریه معروف خود را در مورد ولایت مطلقه فقیه مطرح کردند و تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام حاصل این نظریه بود. در واقع امام با طرح موضوع ولایت مطلقه فقیه، بحثها را خاتمه دادند. اما بعدها در مبحث ولایت مطلقه فقیه موضوعات دیگری مطرح شد که اصلا مد نظر امام نبود. در واقع امام، بحث ولایت مطلقه را در تقابل با دیدگاه های دوستان راست آن روز یا بخشی از اصولگرایان امروز مطرح کردند، اما بعد از رحلت ایشان، مخالفان آن زمان، مدافعان سرسخت ولایت مطلقه فقیه شدند.
وی تصریح کرد: نظر امام این بود که فقیه صاحب ولایت و یا به عبارت دیگر حکومت میتواند اجرای احکام اولیه را با توجه به مصلحت جامعه و حکومت اسلامی متوقت کند و حتی نماز و روزه را تعطیل کند، که این نظریه بسیار مترقی بوده و هست. اما بعد از رحلت امام، مخالفان این نظریه با استناد به آن قانون اساسی را ذیل ولایت فقیه دانستند؛ در حالیکه مراد امام این نبود. وقتی ما هم اعتراض میکردیم میگفتند چطور ولی فقیه حاکم بر حکم خدا هست ولی نمیتواند دست به قانون اساسی بزند؟ در ظاهر هم استدلالشان قوی بود. البته ما پاسخمان این بود که اگر حاکم اسلامی، حکم اولیهای را می تواند متوقف کند، از آن روست که ارتباط با شارع که از طریق وحی برقرار شده، امروز وجود ندارد. دیگر پیامبری نیست که به او وحی شود. ولی صاحبان قانون اساسی، همین مردمی هستند که به آن رأی دادهاند و اگر قرار باشد تغییر کند، باید توسط مردم اصلاح شود.
وی با اشاره به روند تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: در ابتدا امام معتقد بودند که اگر دوسوم نمایندگان مجلس، قانونی را تصویب کردند دیگر لازم نیست به شورای نگهبان برود. اما با اعتراضاتی که به امام شد، امام بحث مجمع تشخیص مصلحت را مطرح کردند.
دعوای خصوصی – دولتی برای برخورد با جناح چپ به کار برده میشد
نبوی سپس به جدال اصلی بین دو جناح چپ و راست در دهه اول انقلاب اشاره کرد و گفت: جدال اصلی برسر اقتصاد دولتی و آزاد و اقتصاد بیبرنامه و اقتصاد برنامهریزی شده بود. برخی در جلسات شورای اقتصادی مطرح میکردند که ما قرآن و منابع فقهی را داریم که اگر تقوا پیشه کنیم. به تصریح قرآن نیاز به برنامه ریزی نیست.
در ادامه، یکی از اعضای انجمن درباره تغییر نگاه نبوی از اقتصاد دولتی به اقتصاد آزاد سخن گفت که وی پاسخ داد: بحث خصوصی – دولتی مطلبی بود که به خاطر برخورد با جناح چپ آن زمان مطرح می شد. حال آنکه آن زمان ما در صنایع سنگین، که وزیرش متهم به طرفداری از اقتصاد دولتی بود، حدود ۱۲۰ واحد دولتی تحت پوشش داشت و این در حالی بود که بیش از ۷۰۰ واحد خصوصی تحت پوشش آن وزارتخانه بود. واحد های خصوصیی که اکثریت قریب به اتفاق آنها، اگر مورد سوال قرار گیرند، هنوز هم ما را به عنوان حامی و پشتیبان خود قبول دارند.
سهمخواهی از دولت روحانی، اجر کار را ضایع و همراهان معتدل و میانه رو ما را مساله دار میکند
در ادامه جلسه درباره آینده جریان اصلاحات با توجه به نوع تصمیمگیریها در انتخابات مجلس دهم، شورای شهر پنجم و ریاستجمهوری یازدهم و دوازدهم و نتایج آن سؤال شد که نبوی در پاسخ گفت: این روزها بدترین حرفی که من میشنوم این است که زحماتش را ما کشیدیم، پست و مقامش به دیگران رسید. بزرگ و کوچک هم این حرف را می زنند. طرح این قبیل مطالب در واقع ضایع کردن اجر کار عزیزان است. آیا حمایت از روحانی به امید گرفتن پست و مقام بود؟ یا اینکه انتخاب ایشان برای اداره کشور بهتر از رقباتلقی می شد؟ متاسفانه این روزها اعتراضات به آقای روحانی ریشه در سهمخواهیها دارد.
نبوی تأکید کرد: موضعگیریهای سهمخواهانه، علاوه بر ضایع کردن کارها، همراهان معتدل و میانه رو را هم مساله دار می کند. این که ما بگوییم در انتخابات چه کردیم و چه نقش مهمی داشتیم، جز سهم خواهی چه معنایی دارد؟ اگر دوستان کاری کرده اند به خاطر اعتقادشان و به خاطر منافع کشور و ملت شان بوده است و کارشان نزد خدا و خلق خدا مأجور است.
نبوی با طرح این سؤال که «من در سال ۹۲ در زندان بودم، اما لازم است دوستان یک بار دیگر مرور کنند که با چه منطقی در سال ۹۲، از آقای عارف که رابطه نزدیک تری با اصلاح طلبان داشت، خواستند به نفع آقای دکتر روحانی کنار برود؟» افزود: علی القاعده شرایط موجود کشور این جمع بندی را به فعالان اصلاح طلب و بدنه حامی آنها دیکته کرد که آقای عارف که به اصلاح طلبان تعلق داشت، از نامزدی منصرف کنند و به یک روحانی عضو جامعه روحانیت مبارز رای دهند این تصمیم بر اساس مصلحتی بود که علی القاعده باید مبنای موضع گیری دوستان در انتخابات های بعدی باشد.
وی با تأکید بر این که اصلاح طلبان باید از همین امروز برای انتخابات ۱۴۰۰، خود را آماده کرده و گزینه های مختلف را ارزیابی کنند. البته بدانند شانس تایید گزینه های ایده آلشان بسیار ناچیز است و باید واقع گرا باشند.
نبوی افزود: در انتخابات ۹۲، من، که از نامزدی احتمالی مرحوم هاشمی بی اطلاع بودم، از زندان به برخی دوستان توصیه کردم سراغ آقای ناطق نوری بروند، دوستان مخالفت کردند. پاسخ این بود که ایشان در بین اصلاح طلبان زمینه کافی ندارند. جالب است که شنیدم در انتخابات ۹۶ همان نوع دوستان با آقای ناطق نوری دیدار داشتند که با توجه به احتمال عدم حضور آقای روحانی، ایشان نامزد شوند که ایشان هم آمادگی پذیرش نداشت.
منبع: فرارو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۱۹۷۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امام جمعه تهران: مذاکره موشکی نکردیم، نمیکنیم و نخواهیم کرد /وقتی میگوییم میزنیم محکم میزنیم /در مساله عفاف و حجاب دوقطبی شکل ندهید
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، حجتالاسلام سیداحمد خاتمی، خطیب نماز جمعه تهران در خطبه های خود با اشاره به خطبه ۱۸۸ نهج البلاغه، تصریح کرد: امیرالمومنین(ع) در این خطبه همگان را سفارش به تقوای الهی و شکر گذاری نعمتهای خداوند میکنند و می فرمایند بر دادههای ذات مقدس ربوبی شاکر باشید و شکر او را فراوان به جای آورید. بحث توحیدی که در این خطبه مطرح میکنم این است که ذات مقدس ربوبی در جایی ارحم الراحمین است و خداوند در جای دیگر هم مجازات میکند. انتقام خداوند غیر از انتقام بشر است انتقام خداوند مجازات او است و با انتقام بشر فرق میکند. در قرآن ۱۷ بار این واژه به کار رفته است.
به گزارش ایرنا، وی با بیان اینکه "انبیا منطق داشتند و با حساب سخن میگفتند"، تاکید کرد: برخیها زیر بار حق نمیروند چندین چراغ دارند ولی به بیراهه میروند.
خاتمی خاطر نشان کرد: در سه آیه، قرآن با تاکید تصریح میکند که تحقیقا تردید نکنید که ما به حساب مجرمین میرسیم و نابودشان میکنیم. آنچه را که ایران اسلامی در برابر رژیم غاصب صهیونیستی انجام داد کار الهی بود و کاری بود که براساس قرآن صورت گرفت.
خطیب نماز جمعه تهران خاطر نشان کرد: کتاب های زیادی درباره اسما خداوند وجود دارد. تخلق به اخلاق خدایی داشته باشید و بکوشید خُلقی را که میتوانید داشته باشید.
خاتمی بیان کرد: انتقام به جایی که نظام اسلامی از رژیم صهیونیستی گرفت، تنبیه متجاوز بود و عملیات وعده صادق بخشی مربوط به اقدامات آنها در گذشته است که دشمنان پاسخ جنایت خود را دریافت کردند، یک بخشی هم مربوط به آینده است آنچه مربوط به آینده است یعنی اگر دوباره بخواهند غلط را تکرار کنند سیلی محکمتری خواهند خورد.
وی بیان کرد: نظام، نظام قرآنی و اسلامی است و ما قرآنی و اسلامی عمل خواهیم کرد.
خاتمی در خطبه های دوم نماز جمعه تاکید کرد: در همان خطبه ۱۸۸ مولی سفارش میکنند همواره به یاد مرگ باشید و غفلت نکنید فکر میکنید شما از مرگ غافل شدید، مرگ هم از شما غافل میشود! هر کسی باشید و به هر کجا برسید آخرین منزل هستی این است و باید خودمان را باید برای سفر طولانی آماده کنیم.
خطیب نماز جمعه تهران با اشاره به مناسبت های هفته گذشته خاطر نشان کرد: در هفتههای گذشته مناسبت نیروهای مسلح را داشتیم. دوم اردیبهشت سالروز تاسیس سپاه پاسداران بود. ۲۲ فروردین روز ارتش و ۲۱ فروردین شهادت سپهبد صیاد شیرازی.
وی نیروهای مسلح را بازوهای پرتوان ملت عنوان کرد و گفت: نیروهای مسلح دژ مستحکم ملت هستند و نمیگذارند دشمن کمترین تعرضی به کشور داشته باشد. مقام معظم رهبری تعبیری زیبایی هفته گذشته از نیروهای مسلح انجام دادند که فرمودند اینها مایه عزت دین هستند، اگر اینها نبودند با داعش نمیجنگیند و اگر حاج قاسم نبود و با داعشی ها نمیجنگید باید با آنها در خیابانهای تهران میجنگیدیم. اینکه با امنیت زندگی میکنیم آموزش و پرورش دانشگاه و حوزه ، کشاورزی ، صنعت با آرامش اداره میشود در سایه خدمات این عزیزان است.
خاتمی مساله امنیت را رکن و زیربنای همه توسعهها دانست و بیان کرد: اولین ویژگی که قرآن برای یک جامعه نمونه بیان میکند امنیت است و همه نیروهای مسلح شایسته تکریم هستند. وزارت دفاع، نیروهای مسلح و سپاه و بسیج همگی ویژگیهای که امیرالمونین توصیه کرده را دارند.
خطیب نماز جمعه تهران با اشاره به سالروز شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا و شهادت مرحوم عبدالعظیم حسنی اظهار کرد: درباره عبدالعظیم تعبیری دیدم که نوشته بود او را زنده زنده دفن کردند و به شهادت رساند و ثواب زیارت ایشان ثواب زیارت امام حسین (ع) است.
وی ضمن گرامیداشت هفته کارگر تصریح کرد: وزیر کار گزارش عملکرد خوبی ارائه داد. مقام معظم رهبری فرمودند طبق آمار نیمی از جمعیت ما کارگران و خانوادههای آنها هستند و اگر حال این نیم جمعیت خوب شود حال نیمی از جمعیت ایران به سامان خواهد رسید.آقا در مناسبتهایی که روز کار و کارگر است کلماتشان منشور است.به وزیر کار گفتم این منشور را تدوین و ترسیم کنید و بایدهای آقا را در ارتباط با کارگران از جمله امنیت شغلی را اجرایی و عملیاتی کنید. فرمایشات آقا وضع و خطابه نیست بلکه دستورالعمل اجرایی است.
خاتمی با بیان اینکه در ماجرای غزه شاهد جنایات وحشیانه صهیونیست ها و اقتدار جبهه مقاومت بودیم، گفت: جمعی از دانشگاهیها در آمریکا در دانشگاهی در کالیفرنیا و فرانسه به حمایت از مظلومین غزه برخواستهاند و کشوری که به دروغ خود را حامی حقوق بشر معرفی میکند ۱۰۰ نفر از این معترضین را دستگیر کرد.استاد برجسته روابط بینالملل در دانشگاه هاروارد میگوید آمریکا باید بپذیرد که نسل آمریکا نسلی است که به کلی تغییر کرده است معنای این حرف این است که بعد از حدود ۲۰۰ روز مقاومت مردم غزه بیداری وجدانی در دنیا شکل گرفته است.
وی با بیان اینکه مذاکره موشکی نکردیم، نمیکنیم و نخواهیم کرد، خاطر نشان کرد: در این عملیات دشمن خوب فهمید که ما اهل عمل همراه با شعار هستیم وقتی میگوییم میزنیم محکم میزنیم و با کسی تعارف نداریم این سیره مولی ما علی(ع) است.ما در این عملیات عجله نکردیم، بیمارستان نزدیم ، مدرسه و مراکز اقتصادی را نزدیم حتی پادگانهای نظامی را نزدیم فقط پادگانی را زدیم که از آن پادگان به کنسولگری ما حمله کرده بودند. و اسم این کار تدبیر و عملکرد عاقلانه و هوشمندانه است.
خطیب نماز جمعه تهران تصریح کرد: به فضل خداوند همه بدخواهان ایران را سر جای خودشان نشاندیم به آنها اعلام کردیم بازی با ایران بازی با دم شیر است و اگر بخواهیم با ایران آنچنان عمل کنید پاسخ جدی خواهید شنید. در این عرصه سه جبهه شکل گرفت در جبهه مقاومت یمنیها و حزبالله لبنان و حشدالشعبی و آزادگان دنیا احسنت گفتند. جبهه دوم، جبهه آمریکا و انگلیس و اتحادیه اروپا بود. شما بدبخت هستید که آبروی خود را به ریسمان پوسیده رژیم صهیونیستی گره زدهاید بدانید که رژیم صهیونیستی نابود شدنی است. جبهه سوم ، جبهه کسانی بود که همواره ما را دعوت به خویشتنداری کردند و ما شما را دعوت میکنیم که ارتباط با رژیم صهیونیستی را قطع کنید. شما عرب هستید ، مسلمان هستید ، آنها عرب و مسلمان را میکشند ، لااقل تا زمانی که این رژیم آنها را میکشد شما ارتباط خود را با آنها قطع کنید.
وی با اشاره به موضوع حجاب گفت: حجاب از ضروریات دین است ۱۰ آیه قرآن درباره حجاب است ۱۰۰ ها روایت درباره حجاب آمده است. رهبری فرمودند بیحجابی هم خلاف شرع و هم خلاف قانون است و نظام اسلامی در مقابل این ناهنجاری خواهد ایستاد به زور کسی را به بهشت نمیبریم اما نظام در مقابل ناهنجاری خواهد ایستاد و عقبنشینی هم ندارد. تقاضا دارم در مساله عفاف و حجاب دوقطبی شکل ندهید به اندازه کافی دوقطبیها وجود دارد منطقی و استدالی بحث کنید به یکدیگر انگ نزنید. انگ زدن به یکدیگر مشکل بیحجابی را حل نمیکند.
۲۷۲۱۱
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899795