آیا دوباره به "حسن روحانی" رای میدهید؟
تاریخ انتشار: ۸ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۷۴۱۱۸۸
تقریبا چهار سال از ریاست جمهوری حسن روحانی گذشته و وی در حال سپری کردن واپسین روزهای حضور خود در پاستور است؛ البته اگر موفق نشود مجددا حمایت ملت را کسب کند. حال سوال مهمی که مطرح است این است که آیا ملت از عملکرد او راضی است و معتقد است به وعدههایش عمل کرده است؟ و آیا مردم دوباره به او رای میدهند؟
به گزارش فرارو، برخی برجام را بزرگترین دستاورد دولت یازدهم میدانند و معتقدند سیاست خارجی دولت یازدهم بزرگترین نقطه مثبت روحانی است، از طرف دیگر مشکلات اقتصادی معیشتی، اشتغال جوانان و .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در یک نظرخواهی از هموطنان ایرانی در شهرهای مختلف، میزان مقبولیت روحانی را به محک گذاشتیم. نتیجه این نظرخواهی را در ادامه میخوانید.
برخی معتقدند دولت روحانی در زمینه اقتصادی عملکرد قابل قبولی داشته و کاهش تورم دولت یازدهم از اهمیت بالایی برخوردار است.
عاطفه از بيرجند که در آلمان ساکن است، میگوید: با توجه به حرفهای کارشناسان اقتصادی که نتایج کارهای اقتصادی و زیر بنایی سالها بعد معلوم خواهد شد، از عملکرد اقتصادی دولت خیلی راضی هستم. به نظرم اين دولت با وجود سنگاندازي تا جايي كه توانست به قولهایش عمل كرد.از وزرای دیگر هم کلا راضی هستم. در نهایت من اگر ایران باشم صد در صد رای میدهم و اگر هم آلمان باشم به سفارتخانه رفته و رای خواهم داد. عليرضا همسر عاطفه نیز میگوید: با توجه به منابعي كه در اختيار روحانی بوده و هجمهها و فشارهاي گوناگوني كه به دولت او وارد شده از عملكردش كاملا راضي هستم. به نظرم روحانی تاکنون به ٨٠ درصد وعدههای قابل اجرایش عمل كرده است و حتما در انتخابات آينده هم به او راي خواهم داد.
برخی هم عملکرد کلی دولت را قابل قبول نمیدانند. نسيم از ارومیه از عملکرد دولت خيلي راضي نيست و معتقد است دولت روحانی به وعده و وعیدهایی که پیش از انتخابات سال 92 داده خیلی عمل نکرده است.
او همچنین در پاسخ به اینکه آیا باز هم به روحانی رای میدهد یا نه میگوید: با توجه به اينك هميشه همه رئيسجمهورها هشت ساله بودند، خواه ناخواه روحانی هم برای دور بعدی رئیسجمهور خواهدشد.
محمد از ساري معتقد است روحانی کارنامه درخشانی از لحاظ عملکرد ندارد. او میگوید: اطلاعات زیادی از قولهایی که داده بود ندارم اما چندتایی که شنیده بودم درباره خوزستان و دریاچه ارومیه بود که با توجه به مشکلات اخیری که برای هموطنان خوزستانی به وجود آمد و یک سری اختلاسهای که انجام شد دوران ریاستجمهوری روحانی زیاد نرمال نبوده است.
البته کارهای مفیدی هم انجام شده و نمیتوان از آنها گذشت و همین که کشور را در وضعیت خیلی بدی در دست گرفت خودش یک جرات زیاد محسوب میشود. با وجود این بنده باید کاندیداهای دیگر را هم ببینم و بعد تصمیمگیری کنم.برجام هم همانطور که همه نگاهها را در چهار سال اول به سمت روحانی چرخاند، نقطه مثبت دولت یازدهم از نظر بسیاری محسوب میشود.
سميرا از كرج برجام و توافق هستهای ایران را مهم ترین دستاورد روحانی میداند و میگوید: همین که باعث شد انرژی هستهای ایران به نتیجه برسد تحقق بهترین وعده بود و کاری که کرد شبیه به ملی شدن صنعت نفتی بود که مصدق انجام داد. همچنین با توجه به اینکه دولت او روحانی آدمهای قدرتمند و فهیم تشکیل شده است حتما به او رای میدهم.
محسن از مشهد نیز میگوید حدودا 20 درصد از عملکرد روحانی رضایت دارد و آن هم صرفا به خاطر برجام است و وعدههایی مانند مبارزه با فساد، اشتغال، بهبود صنعت و اوضاع سلامت، رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی هیچ کدام عملی نشده است.
برخی هم تنها دلیل رای دادن دوباره به روحانی را کاندیدای اصلاحطلبان بودن میدانند.
توحید میگوید: در شرایطی که دوباره اصلاحطلبان روی روحانی اجماع کردند، راهی جز اعتماد دوباره به او باقی نمیماند. هرچند دولت در عمل کردن به وعده هایی که در حوزه آزادیهای مدنی داده بود موفق نبوده است.
یاسمن از بندرعباس هم تنها دلیل انتخاب روحانی را حمایت اصلاحطلبان از او میداند و میگوید: به روحانی رای میدهم تنها به این خاطر که اصلاحطلبان کاندیدای دیگری معرفی نکردند و نمیخواهم دولت دست اصولگرایان بیفتد. روحانی به بیشتر وعده هایش عمل نکرده و حتی مشکلات دیگری به وجود آورده است.
همچنین من تنها از عملکرد دولت در سیاست خارجی راضیام. بقیه عملکردش ضعیف و پر از امیدهای بیهوده بوده است. او به بسیاری از وعدهها از جمله برداشتن خیلی از تحریمها و بهتر کردن شرایط برای اشتغال جوانان عمل نکرده است. در حوزه وزارت علوم هم عملکرد قابل قبولی نداشته، هرسال ظرفیت دانشگاها بیرویه بالا رفته است اما کیفیت آموزش پایین است. همینطور نتوانسته با بسیاری از کسایی برخورد کند که قول داده بود از کنترلشان روی دولت کم میکند.
از طرفی برخی رای دادن به روحانی را انتخاب بین بد و بدتر میدانند.
مهتاب از شیراز میگوید: در شرایط کنونی کشور گزینه بهتری از روحانی دیده نمیشود. با اینکه نمیتوان گفت او به همه قولهایش عمل کرده اما دستاورد برجام و یا همین که توانست جلوی بسیاری از پولشوییها و بالا رفتن تورم را بگیرد خوب بود و باز هم حاضرم به او رای بدهم.
یکی از هموطنان یاسوجی میگوید راه دیگری وجود ندارد و به روحانی رای خواهد داد زیرا او آخرین روزنههای امید و اصلاح، آخرین فریادهای ملت، آخرین تدبیر برای رهایی از فروپاشی کلیت جامعه ایران، رویای توسعه و آزادی، دولت مدرن و دموکراسی است. او میگوید آخرین امید به راه غیرخشونتبار، تدبیر دولت امید است و باز هم به روحانی در چهار سال پیش رو اعتماد میکند، اول اینکه راه دیگری ندارد و دوم بذری که روحانی افشانده نیاز به آبیاری دارد که باید به دست خودش انجام شود و روحانی آخرین امید به رویش این بذرهاست.
هموطن دیگری از یاسوج معتقد است جامعه راهی به جز اعتماد به روحانی ندارد و میگوید: بالاخره ایشان با وعدههایی آمد و توانست حداقلهای آن را به دست بیاورد، خصوصا در دیپلماسی خارجی.
البته شاید در داخل، با اختیاراتی که داشت نتوانست به وعدههایش عمل کند، زیرا اختیارات رییسجمهوری برخلاف قانون کامل نیست و محدودیتهایی دارد. با وجود این او در چهار سال یک بحران را کنترل کرد. او بعد از هشت سال وحشتناک توانست کشور را تقریبا از بحران خارج کند هرچند هنوز هم مشکلاتش گریبانگیر اوست اما به نظر میرسد تنها کسی که میتواند این خروج از بحران و رشد کشور را ادامه دهد خود شخص روحانی است. قشری که خودم هم به آن تعلق دارم یک قشر اصلاحی اعتدالی است و روحانی هم با تفکرش نشان داده که تواناییهای پیشرفت کشور را در خودش دارد. به همین دلیل میشود به روحانی اعتماد کرد و جامعه هم راهی جز اعتماد به روحانی برای پیشرفت و خروج از بحران ندارد.برخی هم به نظر میرسد از رای دادن ناامید شدهاند و روحانی را هم واجد شرایط برای ریاست جمهوری نمیدانند.
نیلوفر از تهران میگوید اگرچه سال 92 به روحانی رای داده است اما این بار به او رای نخواهد داد. زیرا همان سال هم به او اعتماد نداشته و هنوز هم بر همان اعتقاد است.
افسانه از گیلان معتقد است با توجه به عملکرد دولت قبل و دخالتهایی که در کار او وجود داشت، عملکرد روحانی بد نبوده است. او میگوید: حداقل همه چیز ناگهان گران نشد و همانطور که خود روحانی هم میگوید شیب گرانی تند نبود. از نظر فرهنگی در وزارت ارشاد کارهای خوبی انجام شد، خرابیهای دولت احمدینژاد را در آموزش و پرورش تا حدی جمع کرد.
با وجود این اما روحانی محافظهکار است و نسبت به چهار سال قبل خیلی تغییر نکرده. من هم دفعه بعد رای نمیدهم چون امیدی ندارم و معتقدم رییسجمهور آنقدر قدرت ندارد که هرکاری میخواهد انجام بدهد.
راضیه میگوید: روحانی به وعدههایش عمل نکرد، به جوانان اعتماد نکرد، با نجومیبگیرها برخورد نکرد و نه تنها با ویژهخواری مبارزه نکرد، بلکه کابینهاش هم ویژهخوار بودند. او تنها برای خطاهای دولت فرافکنی کرد بنابراین من به او رای نخواهم داد.
حسن از گناباد از افرادی است که کلا رای نمیدهد و بنابراین به روحانی هم رای نخواهد داد. او البته درباره دولت یازدهم میگوید: صرفا در خصوص روحانی معتقدم در این چهار سال زمان کافی داشته که حداقل بخشی از مشکلات را حل کند تا کورسوی امیدی باشد.
همه موانع و بهانههایی که در این چهار سال بوده در چهار سال آینده نیز خواهد بود لذا روحانی کارایی نخواهد داشت.
ابوالفضل از سبزوار میگوید: از نظر من روحانی هم مثل دولتهای قبل یک سری نقص داشتند و یک سری فایده. نمیتوانیم یکه به قاضی برویم و بگوییم مطلقا خوب بوده و یا مطلقا بد. اما در یک نگاه کلی میتوان گفت ما این همه سال فقط وزنه روی ترازو میگذاریم و میسنجیم که دولت فعلی خوب بوده یا بد و هیچوقت نمیگوییم دولت فعلی باید خوب باشد چون حق تک تک رای مردم به گردن شخص رئیس جمهور است.
البته نمیتوان گفت همه چیز باید به بهترین نحو باشد اما حداقلهارا باید داشته باشیم. در جامعهای که تمام جوانب یک خوردگی و کرمزدگی ریشهای دارد نمیتوان از عمل به وعده و وعید و راضی بودن و ناراضی بودن و رای دادن مجدد یا معطوف شدن به یک شخص دیگری سخن گفت، زیرا همه چیز در این شرایط به هم ریخته است و هیچ چیز سرجایش نیست.
چنین جوامعی در کل جهان وجود دارند و درمان اصلی هم تک تک شهروندان جامعه هستند. هیچوقت یک دولت و یک سیاستمدار نمیتواند همه اقشار جامعه را راضی نگه دارد زیرا خواستهها با هم متفاوتند. اما وقتی یک عمل اصولی و پایهای اجرا شود هیچکس هیچ ضرری نخواهد کرد، مگر اینکه خواسته آن قشر چیزی به دور از قانون و علم جامعهشناسی باشد.او البته در پاسخ به اینکه به روحانی رای خواهد داد یا نه اظهار میکند: این سوالات صرفا یک سرگرمی مثل سرگرمیهای قبلی است که در گیرودارهای انتخاباتی خودش را نشان میدهد. رای دادن من به دولت فعلی یا به شخص دیگری و راضی بودن و نبودن من هیچ کاری را از پیش نمیبرد مگر اینک جزئیترین بخش یک جامعه برای حرفهایی که میزند ارزش قائل شود و به آنها جامه عمل بپوشاند، چه دولت و چه مجلس و چه زیرمجموعههایی که در روند حرکت قطار علم، سیاست، مذهب، فرهنگ و عقیده یک ملت تأثیر بسزایی دارند. باید برای این همه حس ناسیونالیسمی خالص و بیمنت این مردمان شریف ارزش قائل باشیم.در نهایت برخی از هموطنان علیرغم همه کاستیهای موجود، باز هم به روحانی رای خواهند داد.فاطمه معتقد است روحانی تا حدودی ثبات را به کشور برگردانده و تلاشش چه در حوزه داخلی و چه در حوزه بین الملل مورد قبول بوده است و با توجه به اینکه شخص لایقی برای انتخابات پیش رو وجود ندارد به روحانی رای میدهد.
یکی از هموطنان از گچساران میگوید: به روحانی اعتماد دارم و در انتخابات آینده هم قطعا به او رای میدهم. دلیل اولم با توجه به عملکرد چهار ساله ایشان در دوره اول است و برنامهها و اهدافی که دارند و میتوانند در چهار ساله دوم آن را کامل محقق کنند، دلیل دوم هم بحث نگرش سیاسی ایشان است. زیرا از لحاظ بحث سیاسی و جناحی، دیدگاه من به جریان اعتدال و اصلاحطلبان نزدیک است و ایشان را همراهی خواهم کرد.
دوست دیگری از گچساران نیز معتقد است باید به روحانی رای دهیم. او میگوید: به چند دلیل و فارغ از جنبه نگاه شخصی، در قحطی رجال و نمایندگان واقعی مردم که بخواهند مطالبهگر خواستههای مردم باشند، به روحانی هم چنان امید داریم همه میدانیم که در هشت سال قبل از دوره او چه فضای خاصی وجود داشت.او تدبیرش را انجام داد و البته آن امید هنوز محقق نشده است. قطعا کسانی که به روحانی رای دادند از آزادیها و مشکلات اقتصادی انتظاراتی داشتند که محقق نشده و درک میکنیم که ایران در یک بنبست است. من رای میدهم چون کشورم را دوست دارم و برای برونرفت از این گرههای سیاسی که در ایران به وجود آمده، قطعا روحانی است که تا جایی که ممکن است تلاش خواهد کرد.
همچنین روحانی باید تغییراتی در وزارتخانهها بدهد و کمی جدیتر به این قضیه نگاه کند تا خواستگاه اصلی جریان اصلاحطلبی محقق شود.
دوستی از بهبهان میگوید به روحانی رای میدهد زیرا علاوه بر اینکه روحانی در جریانی است که شخصا از لحاظ فکری دنبال میکند، جزو اشخاصی است که میتوان به او امید داشت و شاید او را بتوان در شرایط عدم وجود رجال جریان اصلاحات و فضای باز سیاسی تنها امید دانست.
او میگوید: برای مسائلی که ما جوانها درگیرش هستیم، بحث اقتصاد و مسائل شغلی ایشان میتواند گزینه خوبی حتی برای دوره بعد باشد. روند او در این چند سال هم با گفتمان اولیهاش به نسبت امیدوارکننده بوده که در دوره بعد هم برای رای دادن در این شرایط قبولش داشته باشیم.
بيتا از تهران از عملکرد روحانی رضایت نسبی دارد و میگوید: روحانی بیشتر داشت اشتباهات دو دوره قبل را تصحیح میکرد بنابراین نسبتا از عملکردش راضی بودم. البته او به نسبت نتوانست خیلی به وعدههایش عمل کند. با وجود این به احتمال زیاد به او رای میدهم اما هنوز مطمئن نیستم بقیه کاندیداها چه کسانی هستند و چه عملکردی دارند.
محمد از کرج میگوید به روحانی رای میدهد زیرا او بهترین فرد در برنامه های سیاسی و اجرایی کشور است که برنامههای منظم و دقیق در این چند سال داشته. دلیل بعدی او نیز به ثمر رسیدن برنامهها در دولتش بوده که مورد تحسین بسیاری از جوامع قرار گرفته است.
در نهایت، برخی معتقدند باید این فرصت را به روحانی داد که هشت سال را خودش رییسجمهور باشد شاید به قولهایی که داده عمل کند. برخی با وجود نقایص موجود معتقدند عملکرد دولت یازدهم از دولتهای نهم و دهم بهتر بوده و اگرچه شاید این چهار سال وضعیت روبه رشد نبوده اما بسیاری از موارد منفی دوره قبلی رفع شده است.
برخی به روحانی رای خواهند داد و علت آن را عدم اعتماد به اصولگرایان میدانند. برخی نیز معتقدند چاره دیگری جز رای دادن به روحانی نیست و هر کس دیگری که بیاید بدتر از اوست. برخی هم در صورت کاندید شدن افراد شایستهتر از روحانی به آن شخص رای خواهند داد. از طرفی افرادی هستند که از رای دادن به روحانی با وعدههایی که داده ناامید شدهاند و میگویند به او رای نمیدهند.
منبع: صدای ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت sedayiran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صدای ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۷۴۱۱۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رشید:۲۴۰جنگنده آمریکا و ناتو به اسرائیل در وعده صادق کمک کرد
فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا(ص) گفت: آمریکا و ناتو و سنتکام و رژیم صهیونیستی با ۲۴۰ فروند هواپیمای جنگنده و سامانههای متعدد ضد موشکی برای مقابله با پهپادها و موشکهای ایران به اسرائیل کمک کردند. - اخبار سیاسی -
به گزارش گروه دفاعی خبرگزاری تسنیم، روزنامه ایران درباره ابعاد مختلف عملیات وعده صادق گفتگویی با سرلشکر غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا(ص) انجام داده است که در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید:
سوال: عملیات 7 اکتبر حماس را چگونه ارزیابی میکنید و فکر میکنید مهمترین دستاورد این عملیات چه بود؟
سرلشکر رشید: مهمترین دستاورد این عملیات این است که پوشالی بودن اسرائیل نمایان شد. پایههای ارتش اسرائیل به عنوان نیرویی که به این شکل پرمدعا و این ارتش دروغگو که طی این هفتاد سال ادعا میکرد من بیحریفم؛ من کسی بودم که ارتش مصر را شکست دادم ارتش اردن را شکست دادم، ارتش سوریه را شکست دادم، فروریخت؛ رژیمی جعلیای که در این سالهای اخیر هم مأموریت دارد که علیه ما رجز خوانی کند. این نکته بسیار مهمی است.
شهید حاج قاسم سلیمانی میگفت هر دولتی در عالم یک ارتش دارد اما در اسرائیل برعکس است؛ یک ارتش وجود دارد که آن ارتش یک دولت جعلی ساخته است، یعنی ما فقط با یک نیروی نظامی مواجهیم و نه چیزی بیشتر. اینها آمدند و چیزی را در اینجا کاشتند که به خیال خودشان از آن یک کشور به وجود بیاید؛ اسرائیل مفهومی شبیه ایمپلنت در دندانپزشکی است که انگلیسیها و کشورهای غربی آن را کاشتهاند و حیات اسرائیل هم به غرب وابسته است.
یعنی اگر روزی غرب نباشد، اسرائیل یک شبه فرو میپاشد و برعکس هم هست؛ یعنی اگر اسرائیل فروبپاشد، غرب هم فرومی پاشد. اسرائیل در ایران سفارت ندارد، اما تمام سفارتخانههای غربی به او کمک میکنند. از اطلاعات و هر کمکی اعم از سیاسی، نظامی، رسانهای و... نیاز داشته باشند، در اختیارشان قرار داده میشود.
سوال: جمهوری اسلامی ایران بارها به وضوح بیان کرده است که اسرائیل غاصب و اشغالگر باید از بین برود؛ این آرمان در عرصه واقعیت تا چه اندازه دست یافتنی است؟
سرلشکر رشید: این نکته را اینجانب عرض کنم که متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و روشنفکران مغالطه کردهاند که جمهوری اسلامی ایران، گفته ما میخواهیم اسرائیل غاصب را نابود کنیم؛ در حالی که رهبری و مقامات جمهوری اسلامی همیشه گفتهاند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان باید اسرائیل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمین و سرزمین ملت مسلمان فلسطین را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند.
چیزی که برای فرماندهان ارتش اسرائیل آزار دهنده است و مایه کابوسشان است، همین شکننده بودنشان است؛ و کابوس آزاردهنده برای فرماندهان اسرائیل این است که اینها میگویند فقط 1100 نفر به ما حمله کردند و ما را به این شکل به هم ریختند؛ حماس 30 هزار رزمنده دارد؛ اگر 10 هزارنفر از این رزمندگان بار دیگر غافلگیرانه به ما حمله کردند، به همراه 10 هزار نفر از رزمندگان حزبالله لبنان و 2 یا 3 هزار نفر از این جوانان کرانه غربی، کار اسرائیل تمام میشود. تازه این رقم بخش کوچکی از قوای آنهاست.
اسرائیل سرزمین بسیار کوچکی دارد؛ یک بار در خردادماه سال گذشته در یکی از جلسات مستمری که با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح سپاه و ارتش داشتیم با اشاره به عملیات بیت المقدس مقایسهای بین شیوه اقدام ما در این عملیات و وضعیت اسرائیل انجام دادم؛ وسعت عملیات بیت المقدس ما در جنگ در برابر عراق 6000 کیلومتر مربع بوده است.
یعنی ما وسعت جغرافیایی فلسطین اشغالی را در این عملیات آزاد کردیم؛ ما نقشه این منطقه را روی نقشه جغرافیایی فلسطین اشغالی گذاشتیم؛ از مرزهای جنوب لبنان یعنی نیمه شمالی خاک فلسطین اشغالی را پوشاند تا اطراف کرانه غربی و تا اشدود را پوشاند؛ یعنی تا جنوب تل آویو.
یعنی ما دیدیم که مراکز حکومتی، مراکز نظامی، مراکز جمعیتی و مراکز اقتصادی همگی در این منطقه قرار میگیرند؛ مابقی مناطق جنوب اسرائیل عمدتاً بیابانی است؛ مناطقی مثل صحرای نقب و اطراف غزه تا بندر عقبه همگی بیابان هستند و جمعیت قابل توجهی در آنجا وجود ندارد.
عمده جمعیت یهودی و اعراب قدیم 1948 در این منطقه هستند؛ همه شهرهای اسرائیل، همه مراکز حکومتی، وزارت دفاع، ستاد ارتش، مراکز صنعتی و... آن حرفی که فرمانده ارتش ما برادر عزیزم امیر سرلشکر موسوی زد، حرف محاسبه شدهای بود؛ خبرنگاری قبلاً از امیر موسوی پرسیده بود که اگر جنگی بین ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد، ارتش، سپاه و نیروهای مسلح ایران چگونه میتوانند اسرائیل را شکست دهند؟ او در پاسخ گفته بود که اگر شرایطی و امکانی به وجود بیاید که ارتش و سپاه در کنار هم در مقابل ارتش اسرائیل قرار بگیریم، فقط با یک عملیات و نه بیشتر در همان مقیاس عملیاتهایی مثل فتح المبین و بیت المقدس کار اسرائیل را تمام میکنیم؛ یعنی اگر از جنوب لبنان، از جولان و از همین کرانه غربی و از خود غزه نیرویی در حد همین رزمندگان فتح المبین به اسرائیل حمله کنند، کار آنها تمام است و ارتش اسرائیل نابود میشود و واقعه 7 اکتبر هم نمونهای از این مسأله بود؛ اسرائیل نتوانست حتی در مقابل یک گروه چریکی و نه یک ارتش منظم به درستی عمل کند؛ آن هم حملهای که فقط حدود 16 تا 20 ساعت به طول انجامید پس این ارتش پر مدعا تصویری که از خودش میسازد دروغین است.
سوال: وضعیت کنونی اسرائیل را از حیث مؤلفههای جغرافیایی و جمعیتی چگونه میبینید؟ فکر میکنید بحرانهای مختلفی که رژیم اسرائیل با آنها روبهرو است تا چه اندازه این کشور را شکننده و ضعیف کرده است؟
ما نباید فکر کنیم که اسرائیل همان چیزی است که خودش و رسانههای غربی به تصویر میکشند. بعضی وقتها اسرائیل میآید در ایران کاری انجام میدهد و مثلاً دانشمند هستهای ما را ترور میکند یا اقدام انفجاری در یک نقطه محدود انجام میدهد و بعد این کار خودش را بسیار بزرگتر از چیزی که بوده نشان میدهد؛ کل امپراطوری رسانهای غرب هم از او پشتیبانی میکند؛ چون اسرائیل با کمکهای مستقیم امریکا و اروپا سرپاست، همه امکانات را به رایگان در اختیارش قرار میدهند؛ پول، تجهیزات، پیشرفتهترین سلاحها و هر نوع کمکی که بخواهد.
در حال حاضر فرمانده سنتکام در تلآویو قرارگاه عملیاتی برپا کرده و از نزدیک در حال فرماندهی میدان جنگ است. سربازان فرانسوی، انگلیسی و امریکایی در کنار سربازان اسرائیلی میجنگند؛ یعنی اسرائیل چنین رژیم جعلی است.
کتابی هست به نام جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا که آلاسدایر درایسدل و جرالد هنری بلیک که دو جغرافیدان انگلیسی هستند، آن را در دهه 80 میلادی نوشتهاند و توسط خانم درّه میرحیدر ترجمه شده و خواندن آن را به شما پیشنهاد میکنم؛ در بخش دوم کتاب تحت عنوان «جداسازی و سیر تکامل نظام دولتها» وارد بحث اسرائیل شده و نوشته است: اسرائیل یک پارادوکس است و ثمره یک ایدئولوژی افراطی به نام صهیونیسم است؛ مسائل بسیار حادی دارد و هرگز قادر به واحدسازی این مردمی که از سراسر دنیا گرد آورده، نیست.
در این کتاب آمده که جمعیت یهودیهای اسرائیل از سراسر دنیا از 102 کشور مختلف آورده شده و در اینجا جمع شدهاند و این جمعیت گردآوری شده، چند زبانه است و حداقل به 15 زبان تکلم میکنند (عبری - عربی - انگلیسی - لهستانی - روسی - آلمانی - ایرانی - اسپانیایی - آفریقایی و...). دلیل این شکستی که متوجه اسرائیل شد و قادر به ترمیم آن نخواهد بود، چیزی نیست جز اینکه این ارتش و این دولت جعلی اسرائیل و جامعهای که در آن سرزمین اشغالی جمع شدهاند، بیهویتاند و فاقد علت وجودی هستند که عامل مهم تشکیلدهنده یک دولت و ملت است ـ هویت ملی ندارند - پیوستگی فرهنگی ندارند و هیچکدام از عناصر و مؤلفههای مهم را که یک دولت و ملت باید داشته باشند، ندارند.
اینها هویتی ندارند؛ نه هویت فرهنگی دارند و نه هویت ملی و نه به هم پیوستهاند؛ یعنی انسجام و پیوندی میان آنها وجود ندارد. وضعیت این جمعیت با وضعیت مردم ایران اصلاً قابل قیاس نیست؛ مردم ایران پیوندهای مستحکم و قوی با یکدیگر دارند؛ عواملی مانند تجانس مذهبی، تجانس نژادی، تجانس زبانی و تجانس قومی که در ایران هست در کمتر جایی از دنیا وجود دارد.
دشمنان و رسانههای معاند غرب سعی دارند القا کنند که تنوع قومیتی در ایران سبب شکاف میان جامعه ما شده است، در حالی که در واقعیت اینگونه نیست؛ درست است که در ایران تنوع فرهنگی و قومی وجود دارد، اما مردم ایران از این تفاوتها در راستای همدلی خود استفاده میکنند و اتفاقاً این تنوع و تفاوت، صمیمیتها را بیشتر کرده است. همه این قومیتها و گروههای متنوع در جامعه ایران هر زمان که ذرهای احساس خطر میکنند، یک دل و یک زبان کنار هم میمانند و برای دفاع از ایران با هم متحد میشوند.
عوامل موقعیت راهبردی و فضا، وحدت سرزمینی، ریشه کهن تاریخی، تجانس زبان، مذهب و دین و نژاد و قومیت، ساختار فرهنگی، آرمان سیاسی و حکومت قدرتمند مرکزی از عوامل درونزا و تهدیدات خارجی (به تحریک استکبار جهانی) از عوامل برونزا هستند که در ایجاد و افزایش همبستگی و وحدت و پیوستگی میان ساکنان سرزمین ایران مؤثرند و اما در اسرائیل چنین چیزی وجود ندارد؛ هیچ کدام از این پیوندها وجود ندارد؛ اسرائیل هیچ کدام از مؤلفههایی را که علت وجودی یک کشور است و بر اساس آنها یک کشور تشکیل میشود، ندارد.
سوال: درباره عملیات وعده صادق توضیح دهید و ابعاد داخلی و بینالمللی آن را برای مخاطبان خارجی بیان کنید.
سرلشکر رشید: دو عملیات «طوفان الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، بهوضوح نشان داد که اسرائیل بشدت آسیبپذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصى و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمیگردد. هر شکل از پاسخ رژیم برای رهایی از باتلاقی که در آن گرفتار شده، باعث فرورفتگی بیشتر خواهد شد. محورهای مقاومت دست برتر را دارند و افق ده سال آینده محور مقاومت دیدن دارد. تاریخ از نو بازخوانی خواهد شد.
ملتهای مظلوم منطقه بویژه ملت مظلوم و مسلمان فلسطین و لبنان در برابر اشغالگر صهیونیستی راه مقاومت را آموختهاند و به فضل پروردگار بر رژیم اشغالگر صهیونیستی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان از جمله جمهوری اسلامی ایران غلبه خواهند کرد و او را شکست خواهند داد.
مشخصههای امریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه همه ملتها میبینند؛ اشغال سرزمین ملتی مسلمان، آواره کردن ملت فلسطین، زورگویی، باجخواهی، جنایت و نسلکشی و کشتار طی 70 سال ادامه دارد و ملت مسلمان فلسطین حاضر به تسلیم شدن در برابر امریکا و رژیم صهیونیستی نیستند.
مهمترین برجستگی عملیات وعده صادق ظهور اراده و تصمیم رهبری ایران بود که همه دشمنان را غافلگیر کرد؛ اسرائیل که تصور میکرد یک دژ نظامی نفوذناپذیر است، مورد تهاجم و نفوذ موشکها و پهپادها قرار گرفت و نفس اراده و تصمیم ملت بزرگ ایران که در رهبری انقلاب متجلی شد، اهمیت استراتژیک دارد. اینکه چه میزان از شلیکهای ایران بر اهداف اصابت کرده، به مراتب اهمیت کمتری دارد. عملیات وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور میکرد با تکیه بر قدرتهای امریکا و ناتو، بازدارندگیاش تضمین شده است.
وقتی که دیدند رهبری ایران تصمیم قاطع خود را برای تنبیه متجاوز اسرائیلی گرفته است، همه با هراس به کمک اسرائیل آمدند. امریکا با حمایت کامل و گلچینی از قدرتهای ناتو بویژه انگلیس و فرانسه و برخی کشورهای منطقه، لایههای دفاعی متعددی در برابر قدرت تهاجمی موشکی و پهپادی ایران ایجاد کردند و در جغرافیایی به وسعت حداقل یک میلیون کیلومتر مربع بر فراز فضاهای عراق، اردن، شمال عربستان، دریای سرخ، شرق مدیترانه، قبرس و فلسطین اشغالی آرایش دفاعی گرفتند و علیرغم این دیوارهای دفاعی در حمایت از رژیم صهیونیستی، موشکهای پر قدرت ایران از سپرهای دفاع موشکی عبور کرد و دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید.
رژیم صهیونیستی جرأت نکرد تصاویری از این دو پایگاه نظامی را به دنیا نشان بدهد؛ اگر امریکاییها، انگلیسیها و فرانسویها و سنتکام به کمک رژیم صهیونیستی نمیآمدند، قطعاً 80 درصد از پرتابههای ایران، پایگاههای نظامی رژیم صهیونیستی را درهم میکوبیدند.
با عملیات وعده صادق، آرایش استراتژیک یکبار دیگر به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر کرد و این تغییر در شرایطی اتفاق افتاد که امریکا اعلام کرد «ما کنار اسرائیل با اراده آهنین ایستادهایم!» امریکا و رژیم صهیونیستی و سایر قدرتهای غربی که به کمک اسرائیل آمدند، در طول عملیات، 10 ساعت در هراس و اضطراب و دلهره بسر بردند و شاهد تحمیل اراده ملت ایران و شکست بازدارندگی اسرائیل بودند. قدرت ایران را همگان تحسین کردند که بدون غافلگیری و با اعلام قبلی، رژیم صهیونیستی را تنبیه کرد و در حقیقت، سیلیها و مشتهای محکمی به لات گستاخ و جنایتکار منطقه زد و او را سر جایش نشاند.
این عملیات تهاجمی را در پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی علیه فرماندهانش در کنسولگری و سفارت ایران در دمشق انجام داد که به درخواست دولت سوریه در آنجا مستقر شدهاند؛ عملیات تهاجمی وعده صادق را بخشی از نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برعهده داشت که این بخش کوچک، تنها 20 درصد توان تهاجمی خود را به کار گرفت و در مقابل، امریکا و ناتو و سنتکام و رژیم صهیونیستی با 240 فروند هواپیمای جنگنده و سامانههای متعدد ضد موشکی مستقر بر ناوهای امریکا در مدیترانه و دریای سرخ و سامانههای ضد موشکی رژیم صهیونیستی با هراس به دفاع برخاستند و آن بخش کوچک نیروی هوا فضای سپاه با 80 درصد توان تهاجمی خود آماده بود تا بنا به دستور موجهای بعدی حمله را آغاز کند؛ اما فرماندهان ایران تشخیص دادند که تنبیه رژیم صهیونیستی در همین حد کفایت میکند و حمایت این گونه از رژیم صهیونیستی از سوی امریکا، انگلیس، فرانسه و دولتهای اروپایی، انسان را یاد جنگهای صلیبی میاندازد.
امریکا و دولتهای اروپایی شریک قطعی جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی هستند و هرگز این هزینههای راهبردی که امریکا و دولتهای اروپایی برای حمایت از رژیم صهیونیستی میپردازند، مورد قبول ملتهای غربی نیست. آیا انسانهایی حکیم و عاقل در جامعه غرب پیدا خواهد شد تا به کمک ملتهایشان، مانع سیاستهای دولتهای خود در حمایت از نسلکشی و ویرانگری اسرائیل غاصب علیه ملت مظلوم فلسطین بشوند؟
سوال: یعنی واقعیت اسرائیل با آنچه در رسانهها از خود به نمایش میگذارد، یکی نیست؟
سرلشکر رشید: خیر. تصویری که اسرائیل از خودش در رسانهها میسازد، هرگز با تصویر واقعی اسرائیل در داخل سرزمین فلسطین اشغالی انطباق ندارد. تصویر دروغین از خودش میسازد؛ اینکه من بیحریفم و حریف ندارم.
در عملیات 7 اکتبر تمام هیمنه دروغینش شکسته شد؛ توسط 1100 یا 1200 نفر از رزمندگان یک گروه چریکی که همه نظامیان میدانند این تعداد، استعداد رزمی و مانوری یک تیپ پیاده است. 1100 نفر به این ارتش پرمدعا حمله کردند؛ بعضی از رزمندگان حماس میگویند که اسرائیلیها خواب بودند، شراب خورده بودند؛ همه در تانکها و در قرارگاهها، خواب بودند؛ اصلاً باورمان نمیشد که ارتش اسرائیل با یک عملیات چند ساعته ما تا این اندازه فرو بپاشد. خود امریکاییها هم میگویند؛ بلینکن که وزیر خارجه امریکاست و به کشورهای عربی رفت و آمد میکند، به منطقه که آمده بود، به نخستوزیر عراق گفته بود که ارتش اسرائیل فروپاشیده بود و کارش تقریباً تمام بود؛ ما رفتیم و به آنها کمک کردیم و این ارتش را از زمین بلند کردیم و نگهاش داشتیم تا به طور کامل از بین نرود و سعی کردیم آنها را مجاب کنیم تا ایستادگی کنند و با تکیه به ما کارشان را ادامه دهند.
بنابراین رژیم صهیونیستی از نظر اقتصادی و نظامی به کمک حمایتهای مستقیم امریکا و اروپا سر پا ایستاده است و به رایگان هر امکانی را که نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار میدهند حتی سلاح کشـــــــــتار جمعی یعنی بمب اتم!
انتهای پیام/