آموزش زبان انگليسي به اين کودک اشتباه است
تاریخ انتشار: ۹ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۷۴۵۵۸۳
خبرگزاري آريا -
همين که کودک به دنيا ميآيد، برخي پدر و مادرها برنامه آموزش زبان را پيش از هر چيزي در اولويت آموزشهايش قرار ميدهند. آنها بدون آگاهي از سن مناسب شروع آموزش زبان دوم کودک را خيلي زود در برنامه آموزشي زبان قرار ميدهند و حتي قبل از آنکه کودک بتواند زبان اول يا زبان مادري خود را خوب صحبت کند با زبان ديگري آشنا ميشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تسلط بر زبان اول شرط شروع زبان دوم
در آموزش زبان دوم به کودک نکته قابل توجه اين است که بايد زبان مادري يا زبان اول براي کودک به طور کامل جا بيفتد و به عبارت ديگر کودک تسلط کامل بر زبان مادري داشته باشد. کودکاني که هنوز برخي حروف را به جاي هم استفاده ميکنند، حرف خاصي را نميتوانند تلفظ کنند و برخي کلمات را جابهجا ادا ميکنند براي آموزش زبان دوم آماده نيستند. در واقع زبان مادري يک توانايي براي يادگيري زبان دوم فراهم ميکند بنابراين کودکي که در زبان اول مشکل داشته باشد نميتواند در يادگيري زبان دوم موفق عمل کند. آموزش بيموقع زبان دوم باعث ميشود هم آموزش زبان اول با تاخير همراه باشد و هم آموزش زبان دوم طولانيتر شده و ديرآموزي اتفاق بيفتد.
تداخل زباني در محيط دو زبانه
شواهد فراواني در دست است که نشان ميدهد در يک مغز دوزبانه سيستم مربوط به هر دو زبان حتي هنگامي که تنها يک زبان به کار برده ميشود، فعال هستند و به اين ترتيب وضعي پديد ميآيد که يک سيستم سد راه سيستم ديگر ميشود بنابراين به طور معمول در محيطهاي دوزبانهاي که يک زبان غالب نيست تداخل يادگيري اتفاق ميافتد. مثلا اگر تلفظ برخي از کلمات در يک زبان براي کودک سخت باشد حتي ممکن است در ديکتهنويسي دچار مشکل شود. معمولا در طيف کودکان دوزبانه اختلال خواندن و نوشتن بيشتر است. از آنجا که اختلال يادگيري با هوش کودکان هيچ ارتباطي ندارد در کودکاني که زبان مادري غالب نشده و آموزش زبان دوم و سوم زودهنگام شروع شده است اختلال يادگيري بيشتر ديده ميشود. در اين حالت دامنه لغات کودک محدود است زيرا از هر زبان تعدادي لغت در اختيار دارد و گستردگي لغات در يک زبان برايش کافي نيست.
بهترين سن شروع يادگيري زبان دوم
پيشبيني ميشود کودک بين 3 تا5/3 سالگي به زبان مادري تسلط پيدا کند و کلمات و حروف را راحت ادا کند بنابراين از اين سن ميتوان کمکم زبان دوم را وارد کرد. اما اگر کودکي 4 يا 5 سال دارد و هنوز در بيان کلمات مشکل دارد براي يادگيري زبان دوم آماده نيست بنابراين نميتوان فقط سن را معيار قرار داد. تنها معيار قابل اعتنا توانايي کودک در گفتوگو به زبان مادري و زبان اولش است. از آنجا که مکان زبان اول در مغز با مکان زبان دوم در مغز متفاوت است و آموزش زبان اول منطقه خاصي را در مغز فعال ميکند و آموزش زبان دوم در يک منطقه ديگر است، اين بسيار مهم است که کودک به توانايي و رشد بيشتري هم از لحاظ عصبيشناختي و هم از نظر رواني و گفتاري رسيده باشد تا بتوان با اطمينان بيشتري به آموزش زبان پرداخت.
شايد 5سالگي سن مناسبي باشد
در مورد زمان دقيق آغاز آموزش زبان دوم تقريبا توافق نظري وجود ندارد اما به طور کلي احتمالا شما والدين نيز با توجه به مطالب عنوان شده به اين نتيجه رسيدهايد که بهتر است کودکان براي يادگيري زبان دوم تحت فشار قرار نداشته باشند و تا قبل از اينکه در زبان اول، پيشرفت لازم را نکردهاند به يادگيري زبان دوم نپردازند اما اگر بتوان براساس فيزيولوژي بدن به اين مسئله نگاه کرد در انتخاب زبان دوم 5 سالگي سن بسيار خوبي است زيرا حنجره فرصت هماهنگي لازم را دارد و کودکان سريعتر لهجه زبان دوم را ياد ميگيرند. والدين بايد توجه داشته باشند شدت و ميزان يادگيري زبان دوم مهم نيست بلکه شروع آن مهم است. بهتر است اين شروع نرم و آهسته باشد همين باعث ميشود انگيزش هيجاني براي يادگيري زبان دوم در کودک بيشتر شود.
تداخل زباني چه مشکلا تي ايجاد ميکند؟
تداخل زباني و محدوديت در دامنه لغات مشکلاتي را ايجاد ميکند. از آنجا که اين کودکان مانند ساير کودکان نميتوانند منظورشان را به راحتي منتقل کنند. به همين دليل ازگروه همسالان طرد ميشوند ميکنند. از سوي ديگر وقتي خود کودک متوجه ميشود که در انتقال پيام مشکل دارد، خود به خود کنارهگيري ميکند بنابراين اين کودک خجالتي خواهد بود و عزت نفس و اعتماد به نفس پايينتري خواهد داشت. مشکل ديگري که اين کودکان پيدا ميکنند اين است که بيان خويشتنشان ضعيف ميشود و نميتوانند پيامي به محيط انتقال بدهند و اين مشکل، پختگي رفتاري، مهارتهاي اجتماعي و هوش هيجاني و عاطفي آنها را ضعيف ميکند.
ياد گرفتن زبان دوم چه مزيتهايي دارد
افرادي که زبان دوم را ياد ميگيرند ديرتر دچار آلزايمر ميشوند و در کارهايشان دقت زيادي دارند و توانايي بيشتري براي يادگيري زبان سوم دارند. با يادگيري زبانهاي ديگر درصد استفاده از مغز بالاتر ميرود و توانمندي مغز افزايش مييابد. تربيت کودک دوزبانه مزاياي بسياري هم به همراه دارد. مطالعات نشان داده کودکاني که با بيش از يک زبان صحبت ميکنند در حل مشکلات و خلاقيت فکري بهتر عمل ميکنند. هوشياري ذهني مورد نياز براي تغيير بين 2 زبان به توسعه مهارتها در انواع فعاليتهاي ذهني منجر ميشود. اين کودکان استعداد توجه انتخابي هم دارند يعني توانايي تشخيص و تمرکز روي اطلاعاتي که مهم هستند و اين از نتايج فکر در مورد 2 زبان است.
فارسي مهمترين است
آموزش زبان بايد توسط يک متخصص و بر اساس سيستم مناسب باشد. ساعات و جلسات آموزش زبان دوم و نحوه به کارگيري آن کاملا حساب شده است به همين دليل والدين ناآشنا به اين امر ممکن است نتوانند مربيان خوبي براي آموزش زبان به کودکشان باشند. اما آنها ميتوانند با تشويق کودک به يادگيري و حمايت از او، علاقه کودک را به فراگيري زبان و فرهنگ ديگر بيشتر کنند. تنها توصيه مهم به والدين اين است که انتظارشان از فرزندشان به اندازه توانمندي او باشد و هر وقت احساس کردند فرزندشان به زبان اول مسلط است اقدام به آموزش زبان دوم کنند. والدين بايد زباني که کودک بيشتر با آن در ارتباط است و در واقع زبان مخاطب فرزند را مدنظر قرار داده و آن را به طورکامل تعليم دهند. به طور مثال والدين فارسي زبان اگر جايي ميروند که زبان اصليشان آلماني است بايد سعي کنند در خانهکلمات آلماني به کار ببرند.
منبع:مجله سيب سبز/ برترين ها
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۷۴۵۵۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اتفاق باورنکردنی که باعث شد مورایس مسلمان شود | او گفت میخواهم مسلمان شوم، باید از کجا شروع کنم؟ | ماجرای مشاور مذهبی با آشنایی کامل به زبان انگلیسی
به گزارش همشهری آنلاین، به نقل از ورزش سه، مربی پرتغالی سپاهان، به لحاظ اخلاقی بیتردید یکی از متفاوتترین مربیان خارجی است که در سالهای اخیر به فوتبال ایران آمده است. فارغ از آرامش و ادبیات مودبانهای که او در برابر سوالات غالباً چالشی، یکی از ویژگیهای قابل تحسین او، علاقهای است که نسبت به فرهنگ، هنر و موسیقی ایرانی بروز میدهد. این طرز تفکر، دقیقاً نقطه مقابل برخی مربیان اروپایی است که حتی با وجود سالها حضور در ایران، نگاه بالا به پایین و اظهارنظرهای توأم با نیش و کنایه را حفظ میکنند.
حادثهای که زندگی مورایس را تغییر دادبه گفته برخی نزدیکان این مربی، ماجرای عجیبی زندگی او را تحت تاثیر قرار داده است. ماجرایی که کمتر درباره آن صحبت شده است.
او پیش از اینکه پیشنهاد سپاهان را بپذیرد و به ایران سفر کند، در یک سانحه رانندگی دچار وضعیتی شبیه بیهوشی و کما میشود و پس از بهبودی، نوع نگاه وی به زندگی به کلی متفاوت شده است.
میخواهم مسلمان شوماما آنچه مدیران باشگاه سپاهان را شگفت زده کرد، این بود که مورایس چندی پیش به باشگاه مراجعه کرده و میگوید: «من میخواهم مسلمان شوم. باید از کجا شروع کنم؟»
به منظور راهنمایی این مربی پرتغالی، ابتدا از طریق بخش فرهنگی باشگاه سپاهان، مسائلی در خصوص عرف، شرع و قانون در ایران و دین اسلام برای وی توضیح داده شده و بلافاصله مقدمات شرعی تشرف مورایس به دین مبین اسلام انجام شده است. وی همچنین در محضر یکی از علما، شهادتین را به زبان جاری ساخته و شرعا مشرف به دین اسلام شد و شیعه گردیده است.
نکته دیگر اینکه به موازات این اقدامات، یک مشاور مذهبی با آشنایی کامل به زبان انگلیسی در کنار وی، فرایند آشنایی و آموزش مبانی اعتقادی و نیز پاسخگویی به سوالات مورایس را برعهده داشته است.
از مدتها قبل زمزمههایی مبنی بر ازدواج قریب الوقوع ژوزه مورایس با یک بانوی ایرانی در جریان بود. موضوعی که همراه با خبر تشرف او به دین اسلام، پررنگتر شد و رسانهها نیز درباره آن صحبت کردند.
در این خصوص گفته میشود مسائل شرعی ازدواج مورایس با همسر ایرانیاش اتفاق افتاده و طی چند روز آینده این مراسم به صورت رسمی برگزار میشود.