Web Analytics Made Easy - Statcounter

نتایج یک تحقیق دانشگاهی درباره اوقات فراغت دانشجویی نشان می دهد اوقات فراغت این قشر بیشتر با فراغت‌های جسمانی و تفریحی- سرگرمی پر می‌شود و این موضوع در بین دانشجویان متأهل بیش از مجرد است.

به گزارش خبرنگار مهر، از آنجایی که تعطیلات نوروز یکی از مهمترین اوقات فراغت دانشجویان به شمار می آید، بر آن شدیم آخرین نتایج تحقیقات دانشگاهیان درباره چگونگی گذراندن اوقات فراغت دانشجویان در دانشگاه های مختلف را منتشر کنیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مقاله «سرمایه فرهنگی خانواده و ذائقه فراغتی دانشجویان با رویکرد نظری بوردیو (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه تهران)» نوشته افسانه ادریسی استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه آزاد واحد تهران شمال، احسان رحمانی خلیلی دانشجوی دکتری جامعه شناسی اقتصادی و توسعه، سیده نرگس حسینی امین کارشناس ارشد پژوهش علوم اجتماعی است.

این مقاله در نشریه «جامعه شناسی مطالعات جوانان» منتشر شده است.

هدف مقاله شناسایی رابطه شیوه‌های گذران اوقات فراغت با سرمایه فرهنگی خانواده‌های دانشجویان و شیوه‌های گذران اوقات فراغت در گروه‌های مختلف جنسیتی و وضعیت تأهل بود و با رویکرد توصیفی- مقایسه‌ای و روش‌ تحقیق پیمایشی‌ تعداد ۴۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه تهران را مورد بررسی قرار داده است.

شیوه‌های گذران اوقات فراغت به پنج گروه فکری، اجتماعی، تفریحی - سرگرمی، هنری - فرهنگی و جسمانی تقسیم شد.

نتایج به دست آمده حاکی از آن است که اوقات فراغت دانشجویان بیشتر با فراغت‌های جسمانی و تفریحی- سرگرمی پر می‌شود و فراغت‌های تفریحی - سرگرمی و اجتماعی در بین دانشجویان زن بیش از مردان و فراغت تفریحی - سرگرمی و جسمانی در بین دانشجویان متأهل بیش از مجردین است.

همچنین سرمایه فرهنگی در بین دانشجویان علوم پایه بیش از علوم انسانی است و سرمایه فرهنگی با انواع فراغت به جز فراغت جسمانی رابطه معناداری دارند و میزان شدت رابطه آن با انواع فراغت به ترتیب؛ فراغت اجتماعی، هنری - فرهنگی، فکری و تفریحی- سرگرمی است.

مفهوم خاص فعالیت فرهنگی مواردی همچون نـشست‌های دوسـتانه‌ فرهنگی‌ بازدید از موزه‌ها، نمایشگاه‌ها و گـالری‌ها، رفـتن به سینما، موزه، تئاتر، مفهوم فعالیت مذهبی گرایش انسان به امر مقدس، مفهوم فعالیت اجتماعی‌ مشارکت‌ در امور خیریه و اجتماعی داوطلبانه و دید و بازدید با اقوام و خویشان، همسایگان، دوستان و آشنایان، مفهوم فـعالیت‌های ورزشـی‌ نوعی فعالیت ضامن سلامتی جسم و روان، مفهوم فعالیت تفریحی‌ رفتن بـه پارک‌، سـینما و مراکز تفریحی، مفهوم فعالیت هنری و دستی‌ شامل‌: قالی‌بافی، خیاطی، قلاب بافی، ملیله دوزی، کاموابافی است.

اوقات‌ فراغت‌ شامل فراغت‌های زیر است:

۱) فراغت فکری: میزان انـجام فعالیت درسی، گوش‌دادن به رادیو، رفتن به کلاس زبان، کامپیوتر و .. ، مطالعه کتاب، مطالعه روزنامه‌، مطالعه مجله، استفاده از اینترنت و رفتن به کتابخانه.

۲) فراغت فرهنگی - هنری: رفتن به کلاس‌های هنری(موسیقی، نقاشی، عـکاسی و ...)، گـوش‌دادن به موسیقی، رفتن به سینما، رفتن به تئاتر و رفتن به موزه‌.

۳) فراغت‌ اجتماعی: میزان چت‌کردن، شرکت در انجمن‌ها و تشکل‌های فرهنگی، صنفی و سیاسی، صحبت‌کردن با دوستان به صورت حضوری یا تلفنی، اسـتفاده از فـیس‌بوک، صحبت کردن با اعضای خانواده، رفتن به اماکن‌ ورزشی‌، رفتن به کافی‌شاپ، رفتن به اماکن مذهبی و ارسال و دریافت پیامک.

۴) فراغت سرگرمی - تفریحی: میزان تماشای تلویزیون در روز، تماشای فیلم با وی سـی‌ دیـ‌ در روز، رفتن به مراکز خرید در ماه، رفتن به مهمانی در ماه، رفتن به پارک و مراکز تفریحی در ماه.

۵) فراغت جسمانی: میزان استراحت ، میزان ورزش کردن.

یافته‌های تحقیق آمار تـوصیفی فـراوانی و درصد سرمایه فرهنگی خانواده دانشجویان، فراغت‌ فکری‌، فرهنگی‌- هنری، اجتماعی، سرگرمی - تفریحی و جسمانی‌ را در جداول مربوطه نشان می دهد.

با توجه بـه نتایج به‌دست آمده از جداول تحقیق، ۵۰‌ درصـد افـراد دارای سرمایه فـرهنگی طـبقه مـتوسط به بالا بوده‌اند و در گذران اوقات فـراغت، فـراغت فکری ۲۳‌ درصد، فرهنگی‌- هنری ۶.۵ درصد، اجتماعی ۲۳ درصد، سرگرمی - تفریحی ۳۲ درصد و جسمانی ۳۸.۵ درصـد در طـبقه‌ متوسط به بالا بوده‌اند با تـوجه به نتایج به دسـت آمـده اوقات فراغت‌ دانشجویان‌ بیشتر بـا فـراغت‌های جسمانی و تفریحی و سرگرمی پر می‌شود.

تفاوت معناداری میان اوقات‌ فراغت در بـین دو گـروه دانشجویان زن و مرد وجود دارد. فراغت تفریحی - سرگرمی و فراغت اجتماعی در بین‌ دانـشجویان زن بـیش از مـردان اسـت. فراغت‌های‌ فکری‌، هنری - فرهنگی و جسمانی در بین‌ دانشجویان‌ تفاوت معناداری‌ بین‌ زن‌ و مرد وجود ندارند.

با توجه به‌ نـتایج‌ بـه دست‌آمده فراغت‌های‌ تفریحی‌- سرگرمی‌ و جسمانی‌ بین دانشجویان متأهل و مجرد تفاوت معناداری دارد و می‌توان‌ نتیجه‌ گرفت‌ که‌ فراغت تفریحی- سرگرمی و فراغت جسمانی در بین دانشجویان متأهل بیش از مجردین است. در فراغت‌های فکری، اجـتماعی، هـنری - فرهنگی بین دانشجویان مـتأهل‌ و مـجرد تفاوت معناداری وجود ندارد.

دلیل یافته‌ها این بوده است که متأهلین بیشتر بـا خانواده‌ها به‌ گذراندن اوقات فراغت می‌پردازند و علاوه بر آن متأهلین بنا به ضـرورت سـلامتی‌ و یا فرصت بیشتر به فراغت تفریحی- سـرگرمی و جـسمانی‌ بـیشتر می‌پردازند.

سرمایه فرهنگی خانواده دانشجویان در بین دانـشجویان علوم پایه و علوم‌ انسانی‌ تفاوت معناداری دارند و میانگین سرمایه فرهنگی در دانشجویان علوم پایه بیش از دانشجویان علوم انسانی است. میانگین سرمایه فرهنگی در دانشجویان زن بیش از مردان است.

نتایج این تحقیق نشان می دهد که به جز فراغت جسمانی همه انواع فراغت با سرمایه فرهنگی خانواده دانشجویان رابطه‌ مـعناداری دارنـد و میزان شدت‌ رابطه‌ به ترتیب در فراغت اجتماعی، هنری - فرهنگی، فکری و تفریحی – سرگرمی از زیاد به کم است.

با توجه به نتایج به دست آمده اوقات فراغت‌ دانشجویان‌ بـیشتر بـا فـراغت‌های جسمانی و تفریحی- سرگرمی پر می‌شود و فـقط ۲۳ درصـد فـراغت فکری و ۶.۵ درصد فراغت فرهنگی- هنری دانشجویان در طبقه متوسط به بالا بوده‌اند که این میزان‌ها برای قشر دانشجو بسیار پایین است و انتظار می‌رود که‌ با توجه‌ به فضای علمی دانشگاه، دانشجویان‌ از فراغت‌های‌ فکری، فـرهنگی– هـنری و اجـتماعی بیشتری برخوردار باشند.

منبع: مهر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۷۴۷۲۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بسیاری از اختلالات روانی ریشه جسمانی دارند

تیک‌های جسیکا هیوستون زمانی شروع شد که فقط ۱۲ سال داشت. با گذشت زمان، وضعیت او رو به وخامت گذاشت تا اینکه دچار تشنج شد و سریعا به بیمارستان انتقال یافت. پزشکان بیمارستان محلی در دورهام انگلستان، وضعیت او را نادیده گرفتند و گفتند دچار اضطراب شده است و احتمالا زمان زیادی را صرف تماشای ویدئو‌های تیک تاک می‌کند.

جسیکا درواقع از بیماری خودایمنی رنج می‌برد که براثر عفونت باکتریایی استرپتوکوک به‌وجود می‌آید. بیماری او نوعی از اختلالات عصب-روان‌شناختی ایمنی خودکار کودکان مرتبط با عفونت‌های استرپتوکوک (PANDAS) بود. وقتی عفونت شناسایی و درمان شد، علائم او درنهایت شروع به بهبود کرد.

خانم هیوستون تنها فردی نیست که دچار اختلال عملکردی در مغز است که با اختلال روانی اشتباه گرفته می‌شود. شواهد فراوان نشان می‌دهند مجموعه‌ای از عفونت‌ها می‌توانند موجب وضعیت‌هایی مانند اختلال وسواس فکری-عملی، تیک، اضطراب و حتی روان‌پریشی شوند. اختلالات التهابی و متابولیکی نیز می‌توانند اثرات قابل‌توجهی بر سلامت روان داشته باشند، اگرچه روانپزشکان به‌ندرت آنها را مورد توجه قرار می‌دهند.

بازاندیشی درباره علت اختلالات روانی می‌تواند پیامد‌های عمیقی برای میلیون‌ها فرد مبتلا به بیماری‌های روانی داشته باشد که درحال‌حاضر به‌خوبی تحت درمان قرار نمی‌گیرند. به‌عنوان مثال، بیش از ۹۰ درصد از بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی در طول زندگی به بیماری‌های عودکننده مبتلا می‌شوند. بیش از ۴۶ درصد از کودکان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی بهبود نمی‌یابند. حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد از بیماران مبتلا به افسردگی پس از آزمایش دارو‌های مختلف درنهایت بهبود می‌یابند. درک عمیق‌تر مولفه‌های زیستی سلامت روان می‌تواند به تشخیص دقیق‌تر و درمان‌های هدفمندتر منجر شود.

از دیرباز، رشته روانپزشکی به‌جای اینکه بر علل زمینه‌ای متمرکز باشد، حول توصیف و طبقه‌بندی علائم متمرکز بوده است. راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی (DSM) در سال ۱۹۵۲ منتشر شد و حاوی توصیفات، علائم و معیار‌های تشخیصی است. گرچه این راهنما به یک‌دست‌شدن تشخیص‌ها کمک کرده است، بدون درنظر گرفتن مکانیسم‌های پشت‌صحنه‌ی اختلالات روانی بیماران را گروه‌بندی می‌کند.

بین علائم افسردگی و اضطراب همپوشانی زیادی وجود دارد و برخی این سوال را مطرح می‌کنند که آیا این موارد واقعا بیماری‌های مجزایی هستند. درعین‌حال، افسردگی و اضطراب به شکل‌های مختلفی وجود دارند. برای مثال، اختلال هراس با و بدون آگورافوبیا تشخیص‌های متفاوتی هستند، اما ممکن است تفاوت‌های معناداری بین آنها پیدا نکنیم. این امر می‌تواند به تنوع بالای بیماران شرکت‌کننده در کارآزمایی‌های دارویی منجر شود و به علت اشتراکات کم و اختلافات زیاد میان شرکت‌کنندگان، این آزمایش‌ها نتیجه‌ای حاصل نکنند.

تلاش‌های پیشین برای یافتن مکانیسم‌های علّی برای بیماری‌های روانی چالش‌برانگیز بوده است. در سال ۲۰۱۳ موسسه ملی سلامت روان سعی کرد از پژوهش برپایه‌ی طبقه‌بندی‌های مبتنی‌بر علائم DSM فاصله بگیرد. بودجه هنگفتی صرف پژوهش درمورد فرایند‌های بیماری مغز شد با این امید که ژن‌ها را مستقیما به رفتار‌ها پیوند بزند. اما این ایده درنهایت شکست خورد و بیشتر ژن‌های کشف‌شده اثرات کوچکی داشتند.

ژن‌ها گرچه ممکن است در ابتلا به اختلالات روانی نقش داشته باشند، به‌تنهایی پاسخ این موضوع نیستند. لودگر تبارتز ون الست، استاد روانپزشکی و روان‌درمانی در بیمارستان دانشگاه فرایبورگ آلمان می‌گوید بسیاری از اختلالات مانند اسکیزوفرنی، اختلال نقص توجه-بیش‌فعالی، اضطراب و اوتیسم می‌توانند براثر اختلال ژنتیکی ۲۲q۱۱.۲ ایجاد شوند که در آن بخشی از کروموزوم ۲۲ حذف شده است.

در سال ۲۰۰۷ مطالعات انجام‌شده در دانشگاه پنسیلوانیا نشان داد ۱۰۰ بیمار با علائم روان‌پزشکی یا نقایص شناختی درواقع دچار نوعی بیماری خودایمنی بودند. بدن آنها درحال ایجاد آنتی‌بادی علیه گیرنده‌های کلیدی در سلول‌های عصبی به نام گیرنده NMDA بود. این امر به تورم مغز منجر می‌شود و می‌تواند طیف وسیعی از علائم ازجمله پارانویا، توهم و پرخاشگری را ایجاد کند. بیماری توصیف‌شده آنسفالیت گیرنده ضد NMDA نام گرفت و در بسیاری از موارد با حذف آنتی‌بادی‌ها یا استفاده از دارو‌های ایمنی‌درمانی یا استروئید‌ها قابل درمان بود. مطالعات انجام‌شده روی بیمارانی که اولین دوره روان‌پریشی را داشتند، نشان داده است بین ۵ تا ۱۰ درصد آنها آنتی‌بادی‌های حمله‌کننده به مغز را نیز داشتند.

به‌نظر می‌رسد در موارد نادر اختلال وسواس فکری-عملی می‌تواند توسط سیستم ایمنی نیز ایجاد شود. این وضعیت در PANDAS دوران کودکی مشاهده می‌شود که خانم هیوستون در سال ۲۰۲۱ مبتلا به آن تشخیص داده شد. این اختلال گاهی در بزرگسالان هم دیده می‌شود. مرد ۶۴ ساله‌ای زمان زیادی را صرف کوتاه کردن چمن‌های حیاط خانه خود کرد، اما روز بعد دچار احساس پشیمانی و گناه شد. پژوهشگران دریافتند این علائم ناشی از حمله آنتی‌بادی‌ها به نورون‌های مغز او است.

اخیراً، بلیندا لنوکس، مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه آکسفورد، آزمایش‌هایی را روی هزاران بیمار مبتلا به روان‌پریشی انجام داده است. او میزان آنتی‌بادی‌ها را در نمونه‌های خون حدود ۶ درصد از بیماران پیدا کرده است که عمدتا گیرنده‌های NMDA را هدف قرار می‌دهند. او می‌گوید مشخص نیست چگونه مجموعه‌ای از آنتی‌بادی‌ها می‌توانند علائم بالینی مختلف از تشنج گرفته تا روان‌پریشی و آنسفالیت را ایجاد کنند. همچنین مشخص نیست چرا این آنتی‌بادی‌ها ایجاد می‌شوند یا می‌توانند از سد خونی‌مغزی (غشایی که دسترسی به مغز را کنترل می‌کند) عبور کنند. او فرض می‌کند آنتی‌بادی‌ها از سد خونی‌مغزی عبور می‌کنند و ازطریق اتصال به هیپوکامپ بر حافظه تاثیر می‌گذارند و به هذیان و توهم منجر می‌شوند.

دکتر لنوکس می‌گوید برای درک آسیب‌هایی که سیستم ایمنی می‌تواند به مغز وارد کند، به بازاندیشی پزشکی نیاز است. او درحال انجام کارآزمایی‌هایی در این زمینه است.

مطالعه‌ی بیماران مبتلا به روان‌پریشی ناشی از سیستم ایمنی نشان می‌دهد طیف وسیع‌تری از استراتژی‌ها ازجمله حذف آنتی‌بادی‌ها و مصرف دارو‌های ایمنی‌درمانی یا استروئید‌ها می‌توانند درمان‌های موثری باشند.

افراد مبتلا به آنسفالومیلیت میالژیک/سندرم خستگی مزمن (بیماری عفونی که با مجموعه‌ای از مشکلات شناختی مانند مشکل تمرکز و توجه همراه است) زمانی نادیده گرفته یا دچار تمارض تشخیص داده می‌شدند. پژوهش‌های جدید نشان می‌دهد آنسفالومیلیت میالژیک هم با اختلالات ایمنی و هم با اختلالات متابولیک مرتبط است.

اختلالات متابولیک نیز می‌توانند بر سلامت روان تاثیر بگذارند. مغز عضوی به شدت انرژی‌خواه است و تغییرات متابولیکی مرتبط با مسیر‌های انرژی در اختلالات مختلفی ازجمله اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، روان‌پریشی، اختلالات خوردن و اختلال افسردگی عمده نقش دارد.

در دانشگاه استنفورد، کلینیک روانپزشکی متابولیک وجود دارد که در آن بیماران به کمک تغییر رژیم غذایی و سبک زندگی همراه با دارو درمان می‌شوند. یکی از حوزه‌های فعال تحقیقاتی در این کلینیک، مزایای بالقوه رژیم کتوژنیک است که در آن مصرف کربوهیدرات‌ها محدود است.

رژیم غذایی کتوژنیک بدن را مجبور می‌کند برای تامین انرژی چربی بسوزاند و مواد شیمیایی معروف به کتون‌ها را ایجاد کند که می‌تواند در زمان محدود بودن مقدار گلوکز به‌عنوان منبع سوخت در مغز استفاده شود.

کرک نایلن، رئیس گروه علوم اعصاب خیریه آمریکایی بازوسکی گروپ که بودجه پژوهش‌های مغز را تامین می‌کند، می‌گوید ۱۳ کارآزمایی در سراسر جهان درحال انجام است تا اثرات درمان‌های متابولیک را بر بیماری‌های روانی جدی بررسی کند.

نتایج اولیه نشان داده است گروه بزرگی از بیماران به‌طرز معناداری به این درمان‌ها پاسخ می‌دهند. داروها، گفتگو درمانی، تحریک مغناطیسی مغز و شاید درمان با الکتروشوک برای این گروه از بیماران موثر نبوده است.

فقط درک سیستم ایمنی و سوخت‌و‌ساز نیست که درحال بهبود است. اکنون حجم عظیمی از داده‌ها با سرعت بی‌سابقه‌ای تجزیه‌وتحلیل می‌شود تا ارتباطی را آشکار کنند که قبلا از دید پنهان بوده است. این امر درنهایت می‌تواند به درمان‌های شخصی‌تر و بهتر منجر شود.

اوایل اکتبر سال ۲۰۲۳ زیست‌بانک بریتانیا داده‌هایی را منتشر کرد که نشان می‌داد افراد مبتلا به دوره‌های افسردگی دارای سطوح بالاتری از پروتئین‌های التهابی مانند سیتوکین‌ها در خون خود بودند. طبق مطالعه‌ای دیگر، حدود یک‌چهارم از بیماران افسرده شواهدی از التهاب خفیف را نشان می‌دادند. آگاهی از این موضوع می‌تواند مفید باشد، زیرا پژوهش‌های دیگر نشان می‌دهند بیماران مبتلا به التهاب به دارو‌های ضدافسردگی پاسخ ضعیفی نشان می‌دهند.

پیشرفت‌های تازه‌ای در رابطه با درک علل زمینه‌ای اختلالات روانی پیش‌رو است. گروهی از پژوهشگران درحال بررسی راه‌های مختلفی برای بهبود تشخیص ADHD هستند؛ مثل طبقه‌بندی بیماران به زیرگروه‌های مختلف که برخی از آنها قبلا ناشناخته بودند. گروه‌های مختلف پژوهشگران در سه بیانیه مختلف در فوریه ۲۰۲۴ خبر کشف نشانگر‌های زیستی را اعلام کردند که می‌تواند خطر زوال عقل، اوتیسم و روان‌پریشی را پیش‌بینی کنند.

جستجو برای ابزار‌های تشخیصی بهتر نیز احتمالاً با استفاده از هوش مصنوعی تسریع می‌شود. شرکتی به نام Cognoa درحال استفاده از هوش مصنوعی برای تشخیص اوتیسم در کودکان با تجزیه‌وتحلیل فیلم‌هایی از رفتار‌های حرکتی آنها در اتاق انتظار پزشکان است.

موسسه علوم زیستی کمی (QBI) در کالیفرنیا از هوش مصنوعی برای ایجاد نقشه کاملا جدیدی از تعاملات بین پروتئین‌ها و شبکه‌های مولکولی که در اوتیسم نقش دارند، استفاده کرده است. این کار یافتن ابزار‌های تشخیصی و درمانی را تا حد زیادی تسهیل خواهد کرد.

تحولاتی که به آنها اشاره شد، امیدوارکننده است. اما بسیاری از مشکلات را می‌توان با کاهش فاصله‌ای که امروزه بین عصب‌شناسی و روانپزشکی وجود دارد، حل کرد. عصب‌شناسی اختلالات فیزیکی، ساختاری و عملکردی مغز را مطالعه و درمان می‌کند درحالی‌که روانپزشکی که با اختلالات روانی، عاطفی و رفتاری سروکار دارد. دکتر لنوکس آینده‌ای را تجسم می‌کند که در آن وقتی فردی که دچار اختلال روانی ناگهانی پس از عفونت ویروسی شده است با درمان‌های استاندارد بهبود پیدا نمی‌کند، آزمایش آنتی‌بادی انجام شود.

به‌گفته‌ی دکتر تبارتز ون الست، شکاف بین عصب‌شناسی و روانپزشکی در کشور‌های آنگلوساکسون (شامل آمریکا، بریتانیا، کانادا و نیوزیلند) بیشتر است. در کشور آلمان، روانپزشکی و عصب‌شناسی به هم نزدیک‌تر هستند، به‌طوری‌که عصب‌شناسان درزمینه‌ی روانپزشکی آموزش می‌بینند و روانپزشکان نیز یک سال تحت آموزش درزمینه‌ی عصب‌شناسی قرار می‌گیرند. این امر کار‌های پژوهشی را آسان‌تر می‌کند.

دکتر تبارتز ون الست برای بیشتر بیمارانی که برای اولین به مبتلا به روان‌پریشی یا سندرم‌های روانپزشکی شدید دیگر تشخیص داده می‌شوند، ام‌آرآی مغز، الکتروانسفالوگرام، تست‌های آزمایشگاهی برای التهاب و پونکسیون کمری تجویز می‌کند تا با پیدا کردن سرنخ‌هایی از علت بیماری، درمان‌های بهتری برای آنها ارائه شود.

منبع: زومیت

باشگاه خبرنگاران جوان علمی پزشکی کلينيک

دیگر خبرها

  • بسیاری از اختلالات روانی ریشه جسمانی دارند
  • لواندوفسکی: تا زمانی که از نظر جسمانی آماده باشم، به جدایی از بارسلونا فکر نمی‌کنم
  • گاری سواری، تنها سرگرمی کودکان غزه | ببینید
  • کلنگ زنی دومین سرای دانشجویان متاهل در یاسوج
  • اختصاص وام تحصیلی به بیش از ۴ هزار دانشجوی متاهل
  • بیش از ۴ هزار نفر از دانشجویان متاهل علوم پزشکی وام تحصیلی دریافت کردند
  • افتتاح خوابگاه متأهلی برای ۱۲۰ دانشجوی علوم پزشکی تهران
  • بیش از ۴ هزار نفر از دانشجویان متاهل وام تحصیلی دریافت کردند
  • ۴ هزار و ۱۹۳ نفر از دانشجویان متاهل وام تحصیلی دریافت کردند
  • آموزش از طریق سرگرمی و نمایش