Web Analytics Made Easy - Statcounter

آیا تعطیلی 60 درصد از بنگاه‌های تولیدی را می توان دستاورد تلقی کرد؟ صدای مردم را در هر رایی که به صندوق‌ها می‌ریزند باید شنید.

سرویس سیاست مشرق - روزنامه‌ها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه‌ها و نظریات اصلی و اساسی خود می‌پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می‌توان آنرا سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه‌ای نیز دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ادامه یادداشت و سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح کشور با گرایش‌های مختلف سیاسی را می‌خوانید:‌

********

کاسبان ترامپ!

جعفر بلوری در کیهان نوشت:



«دونالد ترامپ» با کمک رسانه‌ها و جریان‌های سیاسی کشورش توانسته چهره‌ای به اصطلاح «غیر‌قابل پیش‌بینی» و «خطرناک» از خود به نمایش بگذارد. چهره‌ای که از انجام «هیچ» کاری ابایی ندارد و برای حمله نظامی به یک کشور، نیازی به استراتژی یا انجام محاسبه نمی‌بیند؛ فقط کافی است دخترش از او بخواهد، جنگی را علیه یک کشور آغاز نماید تا او نیز، چنین کند!


در جریان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا رسانه‌ها و جریان‌های سیاسی این کشور با تمرکز روی این شخصیت ترامپ، به انحاء مختلف از آن استفاده‌های انتخاباتی کردند؛ مانور آمریکایی‌ها روی شخصیت ترامپ، در رسانه‌ها و افکار عمومی از وی چهره‌ای خطرناک، غیر قابل پیش‌بینی، بی‌فکر و از همه مهمتر «ماجر‌اجو» ساخته است. آزمایش «ناگهانی» بزرگترین بمب غیر هسته‌ای آمریکا در افغانستان آن هم چند روز بعد از حمله «ناگهانی» این کشور به سوریه و در بحبوحه تشدید «ناگهانی» و بی‌سابقه تنش‌های اتمی با کره شمالی، تازه‌ترین ماجراجویی‌های ترامپ است که خروجی آن، چیزی نبوده جز، زدن مهر تایید بر «خطرناک» بودن شخصیت رئیس‌جمهور فعلی آمریکا. در این باره اما گفتنی‌هایی هست:


1- برخی از ماجراجویی‌های ترامپ در کنار شخصیت به اصطلاح خطرناک وی، بنا به دلایلی با ایران و برخی جریان‌های سیاسی کشورمان ارتباط پیدا کرده و به نوعی گره خورده است؛ این ارتباط یا در قالب تحلیل صورت می‌گیرد یا خبر است. به عنوان مثال «مایک پومپئو»، رئیس سازمان سیا روز پنج‌شنبه ۱۳ آوریل (۲۴ فروردین) در اولین سخنرانی خود در این جایگاه در مرکز تحقیقات استراتژیک بین‌المللی به صراحت می‌گوید، حمله موشکی آمریکا به سوریه هشداری بوده برای ایرانیان! «لئون پانتا»، وزیر دفاع اسبق آمریکا که مدتی نیز رئیس ‌سیا بوده هم، با یک روز اختلاف می‌گوید، هدف اولیه از ساخت بمبی که در افغانستان مورد آزمایش قرار گرفت (مادربمب‌ها) حمله به ایران بوده است. ادبیات تهاجمی کاخ سفید و گلاویز شدن این کشور با کره شمالی نیز در قالب تحلیل، به برخی تحولات سیاسی کشورمان ارتباط پیدا کرده است. در ادامه این وجیزه، این بند را بیشتر باز خواهیم کرد.


2- به رغم پایان مبارزات انتخاباتی در آمریکا، به نظر می‌رسد گردانندگان این کشور بدشان نمی‌آید چهره ترامپِ تاجر، در بین افکار عمومی جهان همچنان خطرناک باقی بماند؛ چهره‌ای که در جریان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و از سوی رسانه‌های این کشور ساخته و پرداخته شده است. گویا آمریکایی‌ها با مشاهده وحشت برخی جریان‌های سیاسی در کشورهای مختلف، به این نتیجه رسیده‌اند که می‌توانند، از طریق این چهره خطرناک و غیر قابل پیش‌بینی! «کاسبی» کنند. ماجراجویی‌های ناتمام ترامپ نیز هر یک به شکلی وجود این کاسبی را تایید می‌کند. این کاسبی‌ها گاهی شکل سیاسی به خود می‌گیرد و گاهی هم شکل تجاری و اقتصادی. نوع ارتباط ترامپ با کشورهای مرتجع عربی مثل عربستان، نمونه عینی از کاسبی وی با چهره‌ای است که از خود ساخته است!


3- جنجال بی‌سابقه‌ای که ترامپ با کره شمالی به راه انداخته نیز در قالب همین «کاسبی» قابل تحلیل و بررسی است. اما از آنجایی که نه کره شمالی و نه آمریکا در مواجه جدیدشان هیچ کدام مفری برای خود قرار نداده‌اند، این موضوع برای دو کشور به اصطلاح «حیثیتی» شده است. کره شمالی تاکید کرده ششمین آزمایش اتمی خود را «حتما» انجام خواهد داد و آمریکا نیز «خط قرمز» خود را آزمایش همین موشک قرار داده و اعلام کرده، در صورت آزمایش ششمین موشک اتمی از سوی کره شمالی، مشکل این کشور را با چین و یا بدون کمک چین، یک بار برای همیشه حل خواهد کرد. این کشور برای نشان دادن جدیتش حتی، ناوگروه تهاجمی خود را به شبه جزیره کره اعزام و جنگنده‌هایش را در کره جنوبی به حال آماده‌باش کامل درآورده است. فارغ از این که، به دلیل ریسک بالای این جنگ و بالا بودن تلفات درگیری بین این دو قدرت اتمی، وقوع این جنگ چقدر محتمل است، می‌توان گفت، ترامپ خود را در بد مخمصه‌ای گرفتار کرده است.

کاخ سفید خوب می‌داند اگر نتواند پیونگ یانگ را از انجام این آزمایش هسته‌ای منصرف کند، کشورهای دیگر از این پس درست مثل جمهوری اسلامی ایران برای آمریکا، تره هم خرد نخواهند کرد در نتیجه، کاسبی بی‌کاسبی! همین مسئله نشان می‌دهد، احتمال عقب‌نشینی آمریکا در برابر کره، کمتر از احتمال عقب‌نشینی کره در برابر آمریکاست. آمریکایی‌ها در کنار تقابل با کره شمالی، نیم‌نگاهی هم به ایران و انتخابات ریاست جمهوری کشورمان دارند! در ماجرای کره، وارد شدن هرگونه خدشه به آن چهره خاص و به اصطلاح خطرناک ترامپ، می‌تواند برای کاسبی آمریکایی‌ها و جریان‌های دنباله رو آن در ایران، گران تمام شود. ترامپ می‌داند رجزخوانی و دیوانه‌بازی‌های وی می‌تواند به مثابه تنفس مصنوعی برای جریان‌های سیاسی باشد که در کشورمان، با چاشنی «آمریکا‌هراسی»، چند سالی است دم از لزوم سازش و تسلیم در برابر آمریکا می‌زنند. از طرفی، اگر آمریکایی‌ها جنگ علیه کره شمالی را آغاز کنند، نتیجه آن از هم اکنون مشخص است. پیونگ یانگ گفته، اولین و آخرین گزینه این کشور در جنگ احتمالی با آمریکا، حمله اتمی خواهد بود! ترامپ به شدت به دنبال خارج شدن از این مخمصه خود‌ساخته است تا در این کاسبی ضرر نکند!


4- نگاهی به واکنش‌های زنجیره‌ای‌ها در مقابل رجزخوانی‌های ترامپ نیز تحلیل فوق را تقویت می‌کند. زنجیره‌ای‌ها مدتی است همزمان با ماجراجویی‌های ترامپ می‌نویسند، اگر به جریان طرفدار مذاکره رای ندهید، جریانی روی کار خواهد آمد که قصد شاخ به شاخ شدن با ترامپ دیوانه را دارد، ترامپی که در کسری از ثانیه تصمیم می‌گیرد جنگی را شروع کند! توانمندی ما هم که در حد ساختن قورمه‌سبزی و آبگوشت بز‌باش است. پس به ما رای بدهید! بدین ترتیب به نظر می‌رسد این قماش، به دنبال کاسبی با ترامپ هستند! خطی که آمریکا نیز به شکلی دیگر آن را دنبال می‌کند. در ماجرای تجاوز آمریکا به پایگاه نظامی ارتش سوریه در شعیرات حمص هم، دقیقا همین خط خبری از سوی این جریان دنبال شد. همانطور که اشاره شد، رئیس‌ فعلی سیا نیز هدف اصلی از انجام این حمله را ایران عنوان کرده است!


5- ترامپ لااقل آن‌گونه که زنجیره‌ای‌ها می‌گویند، نیست. بر اساس گزارش‌های موثق، رئیس‌جمهور آمریکا پیش از حمله به سوریه، با رهبران بسیاری از کشورها مشورت کرده و اهداف نیز طوری نشانه‌گیری شده بودند که به تجهیزات نظامی روسیه و ایران، آسیبی نرسد. به عبارت دیگر، تجاوز اخیر آمریکا به پایگاه شعیرات، حاصل یک عملیات دقیق و حساب شده بود نه نتیجه ابراز احساسات دختر ترامپ یا تصمیم آنی رئیس‌جمهور آمریکا. بنابر این اغراق در شخصیت خاص ترامپ از سوی جریان‌های سیاسی خاص، با دو هدف عمده صورت می‌گیرد. اول آنچه در بند 4 عنوان شد، یعنی کاسبی سیاسی و دوم، برای بزک کردن دولت سابق آمریکا! که آن هم به نوعی می‌شود کاسبی!


6- کاخ سفید از دیوانه‌بازی‌های ترامپِ تاجر، اهداف اقتصادی بزرگی را دنبال می‌کند. حمله نظامی آمریکا به سوریه یا به تسلیم واداشتن جمهوری اسلامی ایران در منطقه جزو آرزوهای ارتجاع عرب است. شیوخ عرب برای به زانو در آوردن ایران حاضرند هر هزینه‌ای را پرداخت کنند و ترامپ این را به خوبی می‌داند. ترامپ شاید با اینگونه ماجراجویی‌ها بیش از همه، باعث ذوق‌زدگی ارتجاعیونی شده که پیش از این، خطاب به آنها گفته بود، از این پس مفت و مجانی در کنار آنها نخواهد ایستاد. ترامپ با موشک‌پرانی به سوریه و شاخ و شانه کشیدن برای کره شمالی یا حمایت از جریان‌های واداده سیاسی در ایران، به دنبال دوشیدن و گرفتن امتیازات مفت و مجانی است. واداده‌های سیاسی که به دنبال کاسبی از ترامپ هستند شاید متوجه نیستند که ترامپ پیش از این که یک رئیس‌جمهور یا یک دیوانه و یا یک شخصیت فاسد باشد، یک تاجر قهار و شیاد است که به دنبال دوشیدن کسانی است که تصور می‌کنند، در حال کاسبی از ترامپ هستند!

تاملی در هشدار بانکی رئیس کل به سپرده گذاران

مهدی حسن زاده در خراسان نوشت:

روز گذشته رئیس کل بانک مرکزی، در مراسم آغاز به کار نمایشگاه بانک، بیمه و بورس در سخنانی، اعطای مجوز بانک مرکزی به بانکها و موسسات را به معنای تضمین فعالیتهای بانک و موسسات اعتباری ندانست. ولی ا...سیف با اشاره به این که پرداخت نرخ های سود بالا می تواند نشان دهنده ریسک بیشتر عملیات بانک باشد، افزود: سپرده‌گذاران باید آگاه باشند که این نرخ بالاتر، بهای ریسکی است که متقبل می‌شوند و منطقاً باید پیامدهای آن را نیز بپذیرند.

این اظهارات در شرایطی مطرح می شود که طی 3 سال اخیر چند موسسه مالی و اعتباری با معضل ناتوانی در پرداخت تعهدات خود به سپرده گذارانشان مواجه شدند. این بحران قطعا بحرانی نیست که نقطه شروع آن به دوره مدیران فعلی بانک مرکزی باز گردد و باید حتما نقش عملکرد غلط مدیران پیشین بانک مرکزی در بروز این بحران را نیز یادآور شویم اما اکنون بحث بر سر بحرانی است که چند صد هزار سپرده گذار چند موسسه بزرگ را درگیر کرده است و اگرچه برخی از این افراد توانستند به تدریج سپرده های خود را دریافت کنند اما ظاهرا دومینوی ناتوانی برخی موسسات در پرداخت تعهدات خود به سپرده گذاران به طور قطعی متوقف نشده است. اکنون و با این اظهارات صریح رئیس کل بانک مرکزی، این سوال مطرح می شود که به راستی سهم تقصیر و یا قصور بخش های مختلف درباره موسسات مالی که منجر به ایجاد مشکلات جدی برای برخی مردم شده است، چقدر است؟

ابتدا لازم است نگاهی به قانون پولی و بانکی کشور و نقش بانک مرکزی در نظارت بر بانک ها و موسسات مالی داشته باشیم. ماده 11 قانون پولی و بانکی کشور در توضیح وظایف و اختیارات بانک مرکزی، نظارت بر بانک ها و موسسات اعتباری را جز وظایف بانک مرکزی بر می شمارد. با این حال قانون درباره مسئولیت حقوقی ورشکستگی بانک یا موسسه مالی موضع صریحی ندارد، اما چون مسئولیت نظارت بر عملکرد بانک ها و موسسات را به بانک مرکزی سپرده است، به طور طبیعی بانک مرکزی نیز در این باره مسئول است.

از فحوای صحبت مدیران بانک مرکزی نیز چنین بر می آید که مسئولیت خود در این زمینه را نفی نکرده اند، با این حال دقت در گفته رئیس کل بانک مرکزی براساس خبری که در سایت بانک مرکزی درج شده است، نشان می دهد که جناب آقای دکتر سیف، اعطای مجوز بانک مرکزی به بانکها و موسسات را به معنای تضمین فعالیتهای بانک و موسسات اعتباری نمی دانند. نکته مهم اینجاست که آیا زمانی که مسئولیت اصلی نظارت بر بانک ها و موسسات برعهده بانک مرکزی است (فارغ از مسئولیت سایر ارکان نظارتی کشور نسبت به بانک ها و موسسات) می توان مجوز بانک مرکزی را به معنای تضمین فعالیتهای بانک و موسسه مالی ندانست. به عبارت دیگر اگر بانک یا موسسه مالی دچار مشکل در بازپرداخت تعهدات خود به سپرده گذاران شود، آیا این مسئله به معنای ضعف نظارت و مدیریت بر نظام پولی و بانکی کشور نیست؟ به این ترتیب اگرچه سایر عوامل و از جمله مدیران بانک ها و موسسات نیز در صورت بروز مشکل در مجموعه های تحت نظر خود مسئول هستند، اما نقش مدیران بانک مرکزی را نمی شود نادیده گرفت.

نکته دیگر به نقش سپرده گذاران بر می گردد. رئیس کل بانک مرکزی در سخنان دیروز خود اعلام کرده است: «پرداخت نرخ های سود بالا می تواند نشان دهنده ریسک بیشتر عملیات بانک باشد. سپرده‌گذاران باید آگاه باشند که این نرخ بالاتر، بهای ریسکی است که متقبل می‌شوند و منطقاً باید پیامدهای آن را نیز بپذیرند.» این که در فضای واقعی سرمایه گذاری، هر فرد سرمایه گذار باید متوجه ریسک تصمیمات خود باشد، حرف درستی است، اما باید توجه داشت که سپرده گذاری در بانک با سایر موارد سرمایه گذاری تفاوت دارد. به عنوان مثال شخصی که در بورس سرمایه گذاری می کند و سهمی را می خرد، می داند که نوسان جزئی از بازار سهام است و ارزش سهام وی ممکن است افزایش یا کاهش یابد.

این شخص البته ریسک را به قیمت سود بیشتر به جان می خرد و ممکن است سود ببرد یا زیان کند، با این حال بخش عمده ای از سپرده گذاران افرادی هستند که ریسک گریزند و چون آشنایی و دانش کافی در زمینه سرمایه گذاری ندارند، به سود کمتر و در عین حال همراه با ریسک کمتر سپرده گذاری در بانک اکتفا می کنند. واقعیت تاریخی نظام بانکی کشور تا چند سال پیش نیز نشان داده است، که جز در موارد بسیار معدود، سپرده گذاری در نظام بانکی بدون ریسک بوده است و البته این واقعیت تاریخی در تناقض با عملیات بانکی بدون رباست، چرا که بانک به وکالت از سپرده گذار، وجوه مردم را در بخش های مختلف سرمایه گذاری می کند و این سرمایه گذاری مانند هر سرمایه گذاری دیگری بعضا ممکن است با زیان نیز همراه باشد. با این حال واقعیت تاریخی ساخته شده در ذهن مردم، سپرده گذاری در بانک را سرمایه گذاری با ریسک صفر تلقی کرده است.

اکنون اگر قرار است این سرمایه گذاری مانند هر نوع سرمایه گذاری همراه با ریسک تلقی شود، باید معطوف به آینده باشد و نه معطوف به گذشته. نکته مهم دیگر درباره ریسک سپرده گذاری، توجه به ملاکی است که رئیس کل بانک مرکزی مطرح کرده است. به گفته ایشان سود بالا به معنای ریسک بالاست. اگر سود بالا را به معنای سود بالاتر از نرخ تعیین شده توسط شورای پول و اعتبار یعنی بیش از 15 درصد در سال بدانیم، توجه به این واقعیت میدانی در بانک ها و موسسات مالی نیز ضروری است که اکنون اکثر بانک ها و موسسات به صورت صریح و یا ضمنی سود سالانه بالاتر از 15 درصد پرداخت می کنند و به قول حافظ وضعیت این گونه است: «گر حکم شود که مست گیرند --- در شهر هر آن که هست گیرند»، لذا در مجموع سپرده گذاری در نظام بانکی را باید همراه با ریسک دانست و این نتیجه، چیزی جز کاهش اعتبار متولی و ناظر بازار پول نیست.

در نهایت به نظر می رسد که کاستن از سهم بانک مرکزی به عنوان ناظر بر نظام بانکی، نمی تواند معضل نظام بانکی را حل کند. هشدارهای آقای رئیس کل و مهمتر از آن اتفاقات رخ داده برای برخی موسسات زنگ خطر را برای مردم به صدا درآورده و این واقعیت تلخ را نشان داده است که اعتبار مصوبات شورای پول و اعتبار در تعیین نرخ سود علی الحساب سپرده های بانکی و مجوز بانک مرکزی «تقریبا هیچ» شده است و در این میان مردم خود باید مراقب باشند تا اندوخته شان در این آشفته بازار به یغمای برخی موسسات و بانکها برود. واقعیت تلخ شفاف سازی صورت های مالی بانک ها و زیان چند بانک بزرگ نشان داده است که وضعیت سپرده گذاری نظام بانکی در مرحله خطر قرار دارد و اگرچه سپرده گذاری در بانک خانه اول و آخر بسیاری از سرمایه گذاران خرد و عموم مردم است، اما اعتبار و استحکام این خانه در معرض تهدید است و سپرده گذاران باید بیش از پیش مراقب سپرده های خود باشند.

رکوردهای روحانی!

حسین قدیانی در وطن‌امروز نوشت:

الساعه دارم به رکوردهای این دولت فکر می‌کنم و به حرف آن پیرمرد که جلوی دکه روزنامه‌فروشی «رکورد» را «رکود» دیده بود! در دولت اعتدال اما رکوردهایی زده شد که بعید است آثار شوم آن، به این زودی‌ها از بین برود! در ماجرای صندوق ذخیره فرهنگیان، رکورد فساد زده شد و البته از یاد نمی‌بریم که دولتمردان اعتدالی، فساد به آن بزرگی را «بدهی‌معوق» نامیدند! همچنان که در داستان هزار و یک فیش، متخلفان، ناگهان شدند «ذخیره و امانتدار»! پس در دولت اعتدال، به‌موازات زدن رکورد فساد، رکورد دیگری هم در واکنش دولتمردان درجه اول به مقوله فساد دوروبری‌ها زده شد! کی بود اول بار که ما مطبوعات به موضوع حقوق‌های نجومی پرداختیم؟! از آن روز تا امروز، دولت اعتدال، حتی یک مدیر ویژه‌خوار را هم به قوه‌قضائیه معرفی نکرده اما به شماری از این مدیران، شگفتا که مناصب جدید داده! و این در حالی است که آقای روحانی چند هفته بعد از رسانه‌ای شدن موضوع دریافتی‌های کلان، در جمع مردم کرمانشاه، مدعی شد در دولت اعتدال، خط قرمزی برای مبارزه با فساد نیست! و این یعنی دولت کنونی، در خلف وعده هم، رکورددار محسوب می‌شود! وعده تحول اقتصادی در یک بازه زمانی کوتاه و بعد، منکر شدن اصل و اساس این وعده! یا آن وعده برجامی که از بعد امضای توافق، همه تحریم‌ها بالمره لغو می‌شود! همه تحریم‌ها اما بالمره یا حتی غیر بالمره، لغو نشد که هیچ، هر از چندی شاهدیم دشمن خبیث، لیست تحریم‌ها را درازتر هم می‌کند! در ادبیات سران دولت اعتدال، برجام، معجزه شد، فتح‌الفتوح شد، آفتاب تابان شد، ابر شد، رعد و برق شد، باران شد، این اواخر نوزاد هم شد اما عجبا از این «ابر و باد و مه و خورشید و فلک» که همه چیز شد و همه چیز هست؛ الا آنچه باید باشد! با این همه، ما از سر انصاف و رواداری، وعده‌های آنچنانی را می‌گذاریم و می‌گذریم و تنها بسنده به این می‌کنیم که دولت محترم، لطف کند و کارنامه 4 ساله خود را ارائه دهد! ذیل این مفهوم کلی، خبرنگار خانمی از وزیر راه دولت اعتدال، مستند به شواهد، پرسشی کاملا مصداقی لیکن کاملا محترمانه مطرح می‌کند که جناب آخوندی، میکروفن را از دست ایشان می‌قاپد! و رکوردی تازه و بلکه هم نوبرانه، در مواجهه دولت با اصحاب رسانه پدید می‌آورد! ناخودآگاه یاد سخنان حسن روحانی در روز افتتاح نمایشگاه مطبوعات می‌افتیم که «نبندید دهان‌ها را به بهانه‌های واهی»! واقعا باید بررسی شود که از «پناه می‌برم به خدا از بستن دهان منتقد» تا زیرآب‌زنی روزنامه منتقد پیش بزرگان و تا تمنای توقیف مطبوعات پیش قاضی‌القضات و تا قاپیدن میکروفن از دست خبرنگار، آن هم خبرنگار خانم و آن هم در پاستور، چه بر سر انصاف و قول و قرار دولتمردان مدعی اعتدال آمده است؟! اینها حالا هیچ؛ برویم سروقت مقوله «بی‌عملی» که این یکی حتی صدای هواداران دولت را هم در حد تیتر یک و سرمقاله درآورده، تا آنجا که از دولت خسته فعلی، تلقی به «دولت بی‌تصمیم» می‌کنند! دولتی که از فرط کهولت و خستگی، اساسا حال تصمیم‌گیری در حوزه اقتصاد و معیشت را ندارد! در آخرین نمونه، همین دیروز رئیس‌کل بانک مرکزی که باری پیش از این، عایدی مردم از برجام را «تقریبا هیچ» خوانده بود، در اظهارنظری مضحک مدعی شد«بانک مرکزی فعالیت مؤسسات اعتباری دارای مجوز را هم تضمین نکرده است»! سخن عجیب و غریبی که برای خودش و در نوع خودش، حتما یک رکورد تماشایی محسوب می‌شود! بگذریم که جمله قصار هم هست! بخواهم بشمارم باز رکوردهای دولت روحانی را، لاجرم باید یاد کنم از بیکاری و نچرخیدن توأمان چرخ سانتریفیوژها و کارگاه‌های کوچک و کارخانه‌های بزرگ! و چه جالب، وقتی مشاهده کردیم که آقای روحانی،‌ اعتراض مردم معترض به بیکاری را «شعار» خواند و مدعی شد با «شعار» مشکلی حل نمی‌شود! گفت: «جانا سخن از زبان ما می‌گویی!» حل مشکل بیکاری «تدبیر» می‌خواهد و تمنای تدبیر از «دولت بی‌تصمیم»، الحق والانصاف، از مصادیق مسلم زیاده‌خواهی محسوب می‌شود!


دولتی که وعده خودش را فراموش می&zwn

منبع: مشرق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۹۳۳۴۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طعنه‌زنی سنگین به دو مدیر ارشد اقتصادی دولت رئیسی

نماینده تهران با انتقاد از وضعیت ارزش پولی در کنایه‌ای از وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی خواست که اگر نمی‌توانند ارزش پول ملی را حفظ کنند، امضایشان را از روی اسکناس‌ها بردارند.

مصطفی میرسلیم نماینده تهران در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:

«وزیر امور اقتصادی و دارایی و رئیس کل بانک مرکزی، اگر نمی‌توانند ارزش پول ملی را حفظ کنند، امضایشان را از روی اسکناس‌ها بردارند، چون با کاغذ پاره فرقی ندارد.»

 

دیگر خبرها

  • طعنه‌زنی سنگین به دو مدیر ارشد اقتصادی دولت رئیسی
  • مجلس به بانک مرکزی اولتیماتوم داد
  • قالیباف به بانک مرکزی اولتیماتوم داد
  • بانک مرکزی آرژانتین، نرخ بهره را کاهش داد
  • برنامه تأمین ارز دولت و بانک مرکزی شفاف است ولی کافی نیست
  • مجلس آتش‌بیار معرکه است!
  • بانک مرکزی آرژانتین نرخ بهره را به ۶۰ درصد کاهش داد
  • رشد قیمت دلار در بازار غیررسمی، ارتباط چندانی با بانک مرکزی ندارد
  • معاون پارلمانی رئیس جمهور به اظهارات قالیباف پاسخ داد
  • دستاورد گواهی ۳۰ درصدی چه بود؟/ تولید زیر بار فشار دستورالعمل ها