یکی نیست به آقای آشنا بگوید «حرف نزن»!مصاحبه جنجالی سازنده فیلم تبلیغاتی آقای رییس جمهور
تاریخ انتشار: ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۱۶۳۷۳۶
11265.jpg
به گزارش شریان نیوز،در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم قرار داریم و اذهان جامعه در هر گوشه و پستوهای فضای اینترنت به دنبال سرنخ ها و تحلیل هایی هستند تا نامزدهای انتخابات را بیشتر بشناسند و با تحلیل های پیرامون آنان آشنا شوند. در این میان افرادی هستند که میتوانند به این شفافسازی افکار عمومی کمک بیشتری کنند؛ کسانی که دست کم با این نامزدها معاشرتی و سابقه کاری داشته اند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حسین دهباشی از آن جمله است. تاریخ پژوه و مستندسازی که فیلم انتخاباتی حجتالاسلام روحانی را در سال ۹۲ ساخت و چند کلیدواژه انتخاباتی رایج آن دوره را پایه گذار شد؛ هرچند امروز می گوید دیگر قصدی برای ساخت مستند روحانی (و دیگر نامزدها) را ندارد؛ و البته از همه ستادها هم پیشنهاد داشته است. دهباشی با وجود سابقه طولانی برنامه سازی، با برنامه های تاریخ شفاهی سران پهلوی و مجموعه خشت خام خود را بطور جدی در عرصه برنامه سازی مطرح کرد.
**در ادامه شما را به خواندن گفتگوی حسین دهباشی دعوت می کنیم(توضیح: این گفتگو دو روز پیش از مناظره اول نامزدها انجام شده است):
** اگر از آخر به اول بخواهیم حرکت کنیم، شما اواخر سال ۹۵ یک پست توئیتی منتشر کرده بودید درباره سفر آقای روحانی به کیش. گویی از واکنشهای کاربران دلشکسته شده بودید؟
نه. در کل همه ما دلشکسته سر خود هستیم. پستی را که گذاشتم خیلی دوست داشتم، چون در نتیجه آن سفر آقای روحانی به کیش لغو شد.
** عدهای میگویند که شما میدانستید که این سفر اتفاق نمیافتد، با این اقدام نرفتن آقای روحانی به کیش پررنگ شود. شاید اگر این موضوع را مطرح نمیکردید، درباره این موضوع انقدر بحث نمیشد؟
این موضوع را هم میشود مطرح کرد. ما در حوزههای مختلف انواع نظریات را داریم و اگر قرار باشد نظر بدون مستند بگوییم که درباره هر کسی هر چیزی میتوان گفت. نکته این است که بعد از نوشتن آن توئیت، البته فکر میکنم به آن مرتبط نبود و به مجموعه فضا و جر و بحثی که ایجاد شد ربط داشت که سفر لغو شد. موعد اعلام لغو سفر روحانی به کیش و هرمزگان از قول آقای جادری، استاندارد کیش، هفت، هشت ساعت بعد از توئیت من است. با توئیت این اتفاق نمیافتد، بلکه با موجی که ایجاد شد میتوان انتظار داشت که چنین اتفاقی روی دهد. البته گفته شد که به خاطر فضای مجازی بوده است. گفتند سفری که قرار بود امروز انجام شود به زمان دیگری موکول میشود. من خوشحالم که این اتفاق نیفتاد. چون من دوست ندارم که رئیسجمهور کشورم، هر کسی که هست از امکانات دولتی برای استفاده شخصی استفاده کند.
** ایشان هر سال به کیش میرفتند؟
هر سال میرفتند و یک سال که مادرشان فوت کرد نرفتند.
** آیا اعتراض خودتان را به ایشان منتقل میکردید؟
بله
** چرا این بار در فضای مجازی منتشر کردید؟
اتفاقاً این بار نوشتم که در آن سالی که صدا و سیما انتقاد کرد و تلقی توهین شد، سالی بود که میخواستند یارانه را قطع کنند، من از آقای آشنا سوال کردم که چه توهینی شده است؟ دنبال آقای ضرغامی میگشتیم که ایشان رفع توهین کند، ایشان هم کربلا بود و نهایتاً آقای فرجی، مدیر شبکه یک را پیدا کردیم.
ایشان هم نگفت توهین نشده است و رفت تو این فضا که ببخشید و پخش زنده بوده است و ...؛ آقای آشنا و من کیش بودیم. از ایشان پرسیدم چی شده است؟گفت در برنامه زنده مجری سوال کرده است که رئیس جمهور که میگوید مردم این چند هزار تومان یارانه را نگیرند، چطور به خودش اجازه میدهد که هواپیمای دولت را بردارد و به کیش برود.
من منتظر بقیه جمله بودم. گفتم خب؟ ایشان گفت همین! من پرسیدم توهین این سوال کجا بود؟ آشنا گفت که خب نباید این را میگفتند. من گفتم خب این توهین نبود. یعنی در همه جای دنیا این حرف مطرح می شود. حرف دوستان این بود که ایران، هر جای دنیا نیست.
من اصلاً نمیدانم آقای روحانی خودش اعتراض داشت یا نه. خیلی اوقات تصویری که از ایشان ارائه میشود خودش دخالت ندارد. نظر من این بود که گاف بدی بود.
صحبتی که چند روز پیش آشنا کرد، در«ادبیات سگی»، حتماً هزینهبر است و از طرف دیگر من به عنوان کسی که روحانی را میشناسم و سخنان قالیباف و رئیسی را شنیدهام، اصلاً فکر نمیکنم ایشان کم بیاورد. متوجه این ماجرا نمیشوم که برای چه این ماجرا [عدم برگزاری مناظرات زنده] را این قدر داغ کردند.
** در پاسخ به حملاتی که به ایشان شود، چطور؟ کم نمیآورند و میتوانند پاسخ دهند؟
بله. اتفاقاً ایشان در ضد حملهها خودش را نشان میدهد.
** این حمله بعد از چهار سال کار و بررسی است. آیا میتوانند از فساد میلیاردی حرف بزنند و باز هم دستش در پاسخ این قدر باز است؟
بهتر است از توهم خارج شویم. این طور نیست که آمارها و برنامهها در انتخابات با هم رقابت میکنند. در انتخابات همه جهان وضعیت به این صورت است که فن بیان با تاکید بر احساسات با هم رقابت میکنند. حجتالاسلام روحانی از نظر بلاغت و فن بیان بسیار بالاتر از دیگران است و نامزدهای دیگر نمیتوانند پا به پای ایشان بیایند. کافی است ایشان یک آمار مربوط به دوره قبل را بیان کند؛ در آنجا چه کسی میتواند پرونده را باز کند و بگوید که عدد بیان شده مربوط به کدام دوره بوده است؟ ایشان در مزاح کردن و تکه انداختن از دیگران زبردستتر است.
فکر نمیکنم که حملهای، ولو مستند به ایشان بشود و ایشان کم بیاورد. تبلیغات، از فیلمهای مستند گرفته تا سخنرانیها و مناظرهها نباید در قالب یک حوزه اطلاعرسانی مستند دیده شود، بلکه باید به آنها در قالب یک سرگرمی نگاه شود. در این حوزه آنچه اهمیت دارد جذابیت است، نه سخن گفتن. اینکه چرا جرج بوش از الگور که برای هر حرفش یک طومار آمار و اطلاعات داشت برنده شد این بود کهوی به زبان مردم عادی سخن میگفتو این نحوه سخن گفتن وی جذابیت بیشتری داشت.
اینکه کسی بخواهد وارد این بازی شود و منحنی و ضرایب را نشان دهد یک دام است. در این گونه موارد مخاطب احساس تحقیر میکند و این طور به او القاء میشد که تو متوجه نیستی و نمیفهمی. هر چه نامزد انتخابات در مناظرات تلویزیونی صمیمیتر و عوامپسندانهتر صحبت کند، بیشتر رأی میآورد.
** نشان دادن نمودارها به آقای احمدینژاد خیلی کمک کرد.
ضمائم منحنی بود که به احمدینژاد در این راه کمک کرد.
** چند سال بعد از آن هنوز از آن آمارها صحبت میشود و هنوز تلاش می کنند بگویند دروغ بوده.
بله آن آمار را اگر من نشان دهم هیچ جذابیتی ندارد. آمارها وقتی توسط چنین شخصی نشان داده شود جذابیت دارد. دلیل اصلی اینکه ایشان به عرصه ریاستجمهوری آمد و کارهایش هنوز مانده و برای مدت طولانی نیز خواهد ماند، آن بود که وی به خوبی با بازی جذابیت رسانه آشنایی داشت، به طوری که وی به راحتی میتواند یک موضوع را که همه درباره ایشان دیدهاند و فیلم آن هم موجود است انکار کند و جذاب هم باشد.
* آقای روحانی هم این کار را می کند؟
نمیخواهم به این حوزه که آیا روحانی زیر حرفهای مستند یا غیرمستند میزند یا خیر وارد شوم. جذابیت سخن گفتن ایشان چند سر و گردن بالاتر از دیگران است.
** چطور به آقای آشنا و روحانی نزدیک شدید؟
سابقه آشنایی با آشنا به خیلی سال پیش بر میگردد. من سنم خیلی کم بود و ۱۹ ساله بودم که با ایشان بودم. آشنا در مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق(ع) بود و در دوره دکترا درس میخواند که من هم در آن دوره شرکت میکردم. من با وجود اینکه عضو دانشگاه امام صادق نبودم، ولی مدیریت بخش همکاری بینالمللی دانشگاه امام صادق را برعهده داشتم و معاون دکتر سعید مهدوی کنی، مدیر مرکز تحقیقات هم بودم.
- تحمل جناح راست بیشتر از چپ ها بود/ هم در دفتر تحکیم وحدت بودم هم دانشگاه امام صادق
** در فضای ایران باید معرفی باشد که انسان بتواند در سن ۱۹ سالگی در چنین سمتی مشغول به کار شود. چه کسی شما را معرفی کرد؟
آن زمان دکتر کاظم جلالی که فرمانده بسیج دانشگاه بود من را برای این سمت معرفی کرد. من در سال ۶۹ مسئول بسیج دانشگاه آزاد و عضو دفتر تحکیم وحدت هم بودم. آن زمان در دانشگاه تهران درس میخواندم و در انجمن اسلامی دانشگاه هم بودم. بیشتر افراد انجمن در دوره ما سابقه بسیج و جنگ داشتند. شاید در هیچ دورهای این طور نبود. از همدورهایهای آن زمان میتوانم به فاتح و بهلولی که بعدها معاون وزیر ارشاد شد اشاره کنم. وی معاون اطلاعات شهید باکری بود. در این میان کمترین میزان سابقه جنگ را من داشتم. دوره ما دورهای بود که رزمندهها با سهمیه وارد نشده بودند و سهمیه جانبازی و ایثارگری یا خانواده شهدا یک دوره بعد از ما گذاشته شد.
اولین بسیج دانشجویی در خارج از دانشگاههای آزاد و امام صادق در دانشگاه تهران ایجاد شد. برای مدت زمانی طولانی، انجمن دانشجویان مخالف هر گونه تشکل دانشجویی بود هیچ تشکلی را راه نمیداد. اولین مسئول بسیج، فردی به اسم ابدی بود که مسئولیت معاونت کتابخانه دانشگاه را هم برعهده داشت و دزفولی و از دوستان من بود. اولین اتاق را انجمن اسلامی دانشگاه به بسیج داد. بعدها اختلافاتی پیش آمد. جالب این بود که وقتی به دانشگاه امام صادق رفتم احساس کردم صادقانه باید به حاج آقای مهدوی بگویم که من عضو دفتر تحکیم وحدت اسلامی هستم. البته اعضای دفتر نسبت به این اقدام من عکسالعمل نشان دادند، ولی ایشان گفتند: چه ربطی دارد، گفتم: هیچ؛ گفتند: کارت را بکن. ایشان از قطبهای سیاسی بود. اینکه به راحتی در چنین مقامی به من کار دادند برای من جای تعجب داشت.
در آن زمان به دنبال کار بودم و همزمان در تلویزیون نیز کار میکردم و با نوریزاد در شبکه یک کار میکردم. من معاون ایشان بودم، ولی احساس میکردم چرخ زندگی نمیچرخد. من از ابتدا اهل کار بودم. متمول بودیم، ولی نمیخواستم از پدرم که تاجر و مهندس بود پول بگیرم و به او حساب پس بدهم. من از بدو تولد به دلیل شغل پدرم که تاجر خارجی بود مدت زیادی را در خارج از ایران بسر بردم.
من و کاظم جلالی هر دو معلم بودیم. موضوع جویای کار بودن را به جلالی گفتم، وی نیز گفت که سعید مهدوی برای مرکز تحقیقات به دنبال یک فرد اهل کار و خدمت میگردد. نزد دکتر مهدوی رفتم و ایشان اصلا با من درباره مسائل سیاسی بحث نکرد. آنجا بود کهمتوجه شدم که آنان که به اصطلاح راست هستند تحملشان بیشتر از چپیهای آن زمان است.
** این کم تحملی جناح اصلاح طلب در رد صلاحیت نامزدهای اصولگرای شورای شهر تهران هم قابل مشاهده است؟
در این باره که چه اتفاقی در شوراها افتاد و چه کسی رد شد و ... اطلاع ندارم. به خوب و بد بودن آن کاری ندارم، ضمن اینکه فکر میکنم اگر دوستان به ناحق رد شده بودند، فریاد وامصیبتای جدی راه میانداختند، ولی از واکنش آرام آنها احساس کردم که خیلی هم ناراحت نشدهاند.
** در سال ۹۲ مستندی که برای روحانی ساختید خیلی تاثیر گذاشت و در ذهن مخاطبان ماند. سال ۹۲ بعد از پیروزی روحانی، شاید انتظار داشتید که مسئول شورای اطلاعرسانی ریاست جمهوری شوید؟
خیر.
- یکی از وزرا به رئیس جمهور گفت حصر اولویت مردم نیست و ازین ماجرا بگذرید
** دلخوری شما با دولت از کجا شروع میشود؟
مقدمه این دلخوری به موضوع حصر میرحسین موسوی بر میگردد که من برای آن اتفاق یک یادداشت نوشتم. دفتر من در مرکز بررسی استراتژیک ریاست جمهوری در کوچه اختر واقع شده است که پشت به دیوار حیاط خانه موسوی است. یک روز احساس کردم اتفاقی برای موسوی افتاده و آمبولانس جلوی درب منزل وی ایستاده است. وقتی پرس و جو کردم مشخص شد که ایشان حالش بد شده است و وقتی پرسیدم چرا ایشان را به دکتر نمیبرید؟ گفتند که مجوز نداریم. بر این اساس یک یادداشت نوشتم که واکنشهای بسیاری برانگیخت و با عنوان تهدید از آن نام برده شد.
در آن متن خطاب به آقای روحانی نوشتم که اگر اتفاقی برای موسوی بیفتد به دیگران کاری ندارم و شما را مسئول میدانم. این در حالی بود که من نه عضو جنبش سبز و نه اصلاحطلب بودم. دلیل اعتراض من این بود کهایشان در زمان انتخابات قولی داده بود و باید سر آن میایستاد. میتوانست از ابتدا قول ندهد.مسئولیت حفاظت از موسوی به لحاظ فیزیکی برعهده وزارت اطلاعات بود.میتوانستند وی را به بیمارستان منتقل کنند. منزل وی در جایی است که هر روز خودرو مقامات و از جمله رئیسجمهور از آنجا تردد میکند. البته رئیسجمهور وعدهای برای رفع حصر نداده بود، بلکه گفته بود که موسوی از فضای امنیتی خارج میشود و شرایط برای او بهتر میشود.
**آیا وعدهای که درباره رفع حصر آقای موسوی دادند برای رأیآوری بود؟
من تصور میکنم که این موضوع از اولویت ایشان بنا به نظر مشاورانی که داشتند خارج شد. مشاوران ایشان به غیر از آشنا، وزرا نیز هستند که مشورت میدهند و در جریان هستم که آقای ..... گفت که رفع حصر اولویت مردم نیست و از این ماجرا بگذرید. بعد از نوشتن این یادداشت دیگران به من گفتند که تو که در سال ۸۸ نبودی، جنبش سبزی هم که نیستی، چرا کاسه داغتر از آش شدهای. شاید تعبیر درستی بود و در طول این سالها این موضوع با من همراه بود.
- برجام نقطه اوج اختلاف با دولت یازدهم/ با مکانیزم گفتگوی برجام و داده ها و دستاوردها موافق نبودم
**شما زاویه گرفتید یا دولت از شما؟
معمولاً دل به دل راه دارد.
**مسئولیت مشاوره گرفتن تا چه زمانی ادامه پیدا کرد؟
تاریخ آن را دقیقاً یادم نیست. ولینقطه اوج اختلاف من با دولت یازدهم به ماجرای برجام بر میگردد.برای مثال وقتی یک فرد با سازمانی که در آنجا مشغول به کار است مشکل دارد، پیش از آن که بیرون بیاید شروع به نق زدن میکند و مردم از این مشکلات بیخبر هستند ولی مجموعه میداند که فرد مورد نظر با سازمان زاویه گرفته است.من در جریان ریز مذاکرات برجام بودم و مسئولیتی داشتم در حوزهای که پیش چشم مردم نبود. همچنین مسئول کمیته اطلاعرسانی راهبردی در مرکز تحقیقات ریاست جمهوری بودم. بنابراین افکار رسیده از مردم را چند گام زودتر از دیگران مطلع میشدم. من با مکانیزم گفتوگوی برجام و البته نه با خود برجام، بلکه با داده ها و دستاوردها موافق نبودم و این موضوع را نیز میگفتم.این موضوع ادامه داشت تا اینکه زمینههایی تحقق یافت.
علت اینکه دوستان خیلی از من رنجیدند این بود که مقامات مسئول از من خواستند که چون عضو گروه هستم، انتقاداتم را مطرح کنم، ولی انتقاد صریح خودم را برای زمانی بگذارم که کار از کار گذشته است؛ من هم این کار را کردم. زمانی یادداشت خودم را منتشر کردم که مجلس نظرش را در این باره داده بود و مقام معظم رهبری هنوز نداده بودند. آنچه در این باره به دوستان برخورد این بود که من درست است که اصلاحطلب نیستم، ولی اصولگرا هم نیستم.به من گفتند که اولین کسی هستی که به شریعتمداری کیهان و رسایی و ... یادداشت نوشتی. بر اساس این ماجرا، زاویه ما بیشتر شد.
شاید این سوال شما باشد که آیا اگر به سال ۹۲ برگردیم، با همین اطلاعات امروزی که دارد، فیلم روحانی را میسازد یا خیر، جواب من مثبت است. گاه یک شخص را نقد میکنید و نقد شما ناشی از این است که شخص چه امکاناتی دارد و چه وعدههایی داده است. خیلی هم تند و صریح نقد میکنید. وقتی رأیگیری شود که چه کسی رئیس شود، میبینید که همین فردی که این قدر او را نقد کردهاید در این جایگاه به نسبت دیگران بهتر است، ولی این موضوع نه مانع نقد شما میشود و نه از انتخاب شما پیشگیری میکند. روحانی در سال ۹۲ به نظر من شایستهترین فرد بود. هنوز هم فکر میکنم که دولت روحانی میتوانست با وجود همه دشواریها بسیار بهتر از آنچه ظاهر شد باشد.
**الان مستند چه کسی را میسازید؟
هیچ کس
**به شما پیشنهاد دادند؟
گاه افراد مسئولیت یک رأی را دارند، ولی یک موقع مسئولیت جهتدهی به افکار عمومی را دارند و ممکن است آن مسئولیت را معامله کنند و بگویند که در قبال آن پول، احترام و سمت میگیرم. من هیچ کدام از این موارد را مطالبه نکردم و نمیکنم؛ چون انسان خیلی گرانی هستم. در دو حوزه کارهای سیاسی و عامالمنفعه هم پول نمیگیرم، چون آن زمان دیگر نمیتوانم با دلم کار کنم.در این دوره از انتخابات نیز نمیتوانستم دلم را راضی کنم که برای کسی وارد حوزه جریانسازی افکار عمومی شوم؛معنی آن این نیست که دشمنی با این جریانها دارم.
- تمام پول کار در مناطق آزاد را برگرداندم/ احساس کردم پولی که میگیرم نباید در مالم وارد شود
**از آقای روحانی پول نگرفتید؟
در ساخت فیلم روحانی از وی پول نگرفتهام.
**مشاوره در مناطق آزاد را به پاس ساخت مستند به شما هدیه دادند؟
این اقدام از اشتباهات من بود. مکانیزم قضیه این بود که در طول سالیان گذشته با انسانهای بزرگی طرف بودم، چه در حکومت پهلوی و چه در دوره بعد. از بودن در کنار افراد بزرگ لذت میبرم، صرف نظر از اینکه ممکن است دیدگاه سیاسی آنها را قبول نداشته باشم. مثل بودن در کنار مقامات پهلوی، ولی قبول نداشتن همه یا بخشی از دیدگاه سیاسی آنها.
از من سوال کردند کجا میخواهم بروم؛ گفتم دو نفر را دوست دارم. البته سابقه آشنایی زیادی هم نداشتم. یکی آقای زنگنه و دیگری آقای ترکان بود. معلوم نبود که آنها کجا میروند. آقای ترکان آن زمان هفت، هشت مسئولیت داشت. مدت زمان نیم ساعت بعد از این گفتوگو از آقای ترکان دعوت شد که به ریاست جمهوری برود. با هم صحبت کردیم و از ایشان پرسیدم که در کدام پست مشغول میشوند، که ایشان گفت مناطق آزاد. گفتم هر جا باشید آنجا را دوست دارم. میخواهم کنار شما باشم.گفتم هر جایی به غیر از کیش. گفت چرا؟، که در جواب ایشان گفتم تاکنونحتی برای سفر توریستی هم به کیش نرفتهام. همیشه فکر میکردم کیش یعنی اسلام آمریکایی. آنجا مثل لاسوگاس است و افکار عمومی را میشناسم. حتی اگر امام جمعه آنجا هم بشوی، نمیگویند که امام جمعه شدید، میگویند رفته است کیش!ایشان به من گفت که مناطق را بگرد و ببین کجا میخواهی باشی. بیشتر نظرش روی دنیادیدگی من بود که کجا میتوانم مثمرثمر واقع شوم. تقریبا همه مناطق را دیدم به جز کیش و چابهار.
از یکی از سفرها برگشته بودم و استراحت میکردم. آقای ترکان زنگ زد و گفت کیش! بعد من را راضی کرد. اشتباه بزرگی انجام دادم که آنجا را قبول کردم.هر چه حقوق از این راه گرفتم نیز برگرداندم. چیزی دیدم که احساس کردم پولی که میگیرم نباید در مالم وارد شود.
**در کیش موفق بودید؟
نه، اگر موفق بودم ادامه میدادم. علت آن بود که گاهی مجموعه به چیزی عادت کرده است که من هم باید همین نگاه آنها را پیدا میکردم. کیش ساختاری در طول سالها پیدا کرده است که اگر میخواستم در آنجا بمانم هم خودم سکته میکردم و هم دیگران را دق میدادم. چیزی عوض نمیشد. البته محل کارم کیش بود. مسئولیت من در جزایر بیآب و علف بود؛ فارور و هندورابی. به آن کار که مطالعاتی بود اعتقاد داشتم. قرار بود طرح و توسعه آنجا را انجام دهم که بعدها اتفاق بیفتد. جزء هیئت مدیره کیش هم بودم. نمیتوانستم به خودم بقبولانم که این موارد الزاماً ساز و کاری است که قبول دارم؛ بخشی از آن ساز و کار را نمیفهمیدم و احساس میکردم آنچه را که امضاء میکنم نمیفهمم. متن استعفای محرمانهای را برای آقای ترکان نوشتم و ایشان قشم را پشت آن نوشت. من از ایشان تشکر و عذرخواهی کردم و گفتم یک بار این کار را امتحان کردم.
من یک بار رفتم آمریکا و میخواستم به لاسوگاس بروم. از هر کس پرسیدم همه خندیدند. در حالی که آنچه این شهر به آن مشهور شده است سمینارها و نمایشگاههایی است که در آنجا برپا میشود، ولی وقتی اسم آن آورده میشو
منبع: شریان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۱۶۳۷۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زلنسکی باز هم ساز کمک کوک کرد
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رویترز، رییس جمهور اوکراین بار دیگر خواستار تحویل تسلیحات نظامی بیشتر برای نبرد با روسیه شد.
«ولودیمیر زلنسکی» رییس جمهور اوکراین روز شنبه اعلام کرد که این کشور برای دفاع هوایی به دریافت تسلیحات فوری نیاز دارد.
رییس جمهور اوکراین، پس از حمله اخیر روسیه به بخش انرژی اوکراین، گفت که اوکراین برای محافظت از شهرهای خود و تسلط بر خط مقدم به مقادیر کافی دفاع هوایی و سایر تسلیحات نیاز دارد.
زلنسکی تاکید کرد که هر کسی که به اوکراین کمک کند تا در برابر ترور روسیه بایسد، مدافع واقعی زندگی است.
قانون گذاران مجلس نمایندگان آمریکا شنبه گذشته با وجود اختلافات در تأمین کمک مالی با غلبه بر مخالفان، یک بسته قانونی کمک ۸۷ میلیارد دلاری آمریکا به اوکراین و رژیم صهیونیستی را در جریان یک رأی گیری گسترده دو حزبی ارائه کرد.
بر پایه این گزارش، المیادین گزارش داد که نمایندگان کنگره آمریکا با اکثریت آرا لایحه کمک ۶۰.۸۴ میلیارد دلاری واشنگتن به کییف را تصویب کردند.
کد خبر 6090232