ماجرای خوابیدن رزمندگان در شب قدر+عکس
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۷۱۵۵۵۴
یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس ماجرای به خواب رفتن همرزمان خود در حین خواندن دعای جوشن کبیر در شب قدر را بیان میکند.
به گزارش جهان نيوز، رزمندگان دوران هشت سال دفاع مقدسدر جبهه های نبرد با دشمن در شب های قدر با برپایی محافل عزاداری و مناجات خوانی در سرتاسر مناطق عملیاتی این شب را زنده نگه میداشتند و با خدا راز و نیاز میکردند و حوائج خود را طلب میکردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ساعت 12 شب بود که مراسم تموم شد و ما به مقر«الصابرین»کنار کرخه برگشتیم .به مقر که اومدیم ساعت 1 نیمه شب بود و تا اذان صبح 3 ساعتی وقت بود..شهید نوریان اصرار داشت بچه ها تاسحر بیدار باشند تا شب قدر رو درک کنند.پیشنهاد داد که دعایجوشنکبیر بخونیم.به من نگاه کرد و گفت:مرشد حالش رو داری؟و من هم قدری مکث کردم و گفتم برادر عبدالله یه کاریش میکنیم با بلندگوی تبلیغات اعلام شد که برادرها برای مراسم به حسینیه بیایید. اون مقطع گردان تخریب لشکر سیدالشهداء(ع)حدود صد تا نیرو بیشتر نداشت..عمده بچه ها اومدند و برادر عبدالله خودش رحل و مفاتیح رو جلوی من گذاشت و گفت بسم الله و خودش هم پشت سر من نشست.
من هم شروع کردم ..سبحانک یا لا اله الا انت الغوث الغوث خلصنا من النار یارب….اللهم انی اسئلک بسمک یا الله یا رحمان و یا رحیم….بچه ها با گریه و اشک ؛ فقرات دعا رو با من همراهی میکردند..و شهید نوریان هم با گویش مخصوص خودش ذکر سبحانک یا لا اله الا انت رو میگفت…
هرچی در دعا جلو تر میرفتیم احساس میکردم تعداد همراهان دعا داره کمتر میشه .ازسی امین فراز دعا که گذشتیم کمتر از ده نفر با من سبحانک یا لا اله الا انت میگفتند…اما برادر عبدااله هنوز سفت وسخت جواب میداد..دعای جوشن کبیر رو ادامه دادم.فکر میکنم دعا هنوز به نیمه نرسیده بود که دیدم در جواب دادن ذکر دعا انگار صدای شهید نوریان هم نمیاد،آب دهنم رو قورت دام تا یک لحظه استراحتی به حنجره خسته داده باشم که شنیدم صدای خور خور میاد اما روم نمیشد برگردم و پشت سرم رو نگاه کنم بازم دعا رو ادامه دادم و در موقع جواب دادن ذکر دعای جوشن برایم یقین شد که هیچکس غیر خودم بیدار نیست و همه خوابند …برگشتم پشت سرم رو نگاه کردم و دیدم اکثر بچه ها دراز به دراز توی حسینیه خوابیده اند و بعضی ها هم توی سجده صدای خورخورشون میاد…شهید نوریان هم توی سجده بود… با خودم گفتم حتما برادر عبدالله توی حال رفته و داره در سجده با خدا مناجات میکنه…اما صورتم رو که نزدیکش بردم دیدم نه ایشون اصلا مثل اینکه توی این دنیا نیست…من هم مفاتیح رو بستم و کنار بچه ها خوابیدم…اون شب یکی از شبهایی بود که خواب به من خیلی مزه کرد....وقتی از خواب بیدارشدم که شهید نوریان داشت در گوشم میگفت برادر…الصلاه..الصلاه…چشمام رو که باز کردم.. شهید نوریان گفت:مرشد دعا رو تا کجاش خوندی من وسطش خوابم برد … من هم به خنده گفتم برادر عبدالله خواب بودیم و مقدراتمون رو نوشتند.خدا بدادمون برسه…
منبع:تسنیم
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۷۱۵۵۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بشاگرد مدال افتخار ایران
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، امیر والی، برادر حاج عبدالله والی در نشست جشنواره والی گفت: امروز بشاگرد بیش از ۸۶ پزشک دارد و بیشتر مسئولان آن از مردم بومی منطقه هستند.
او گفت: دیدگاه حاج عبدالله این بود که آینده بشاگرد باید به دست مردمان آن ساخته شود و این دیدگاه از دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) سر چشمه گرفته شده بود.
برادر حاج عبدالله گفت: بیشترین طلاب استان بشاگردی هستند و در کل استان به خدمت رسانی مشغول هستند.