Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - وب سايت روزياتو: همه باب راس را مي شناسند و هنر او را نمي توان در دنياي نقاشي ناديده گرفت. اما آيا چيزي بيشتر از هنر شگفت انگيزش در مورد او مي دانيد؟ بايد بدانيد که علي رغم بيش از يک دهه حضور در برنامه هاي تلويزيوني و فراواني ويديوهايش در دنياي اينترنت، اين نقاش برجسته با ظاهر عجيبش چيزهاي زيادي براي قايم کردن دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شهرت او با برنامه ي «لذت نقاشي» در شبکه ي پي بي اس چنان بالا گرفت که يک بار روزنامه ي نيويورک تايمز وي را مشهورترين نقاش بعد از پيکاسو ناميد.




اين نقاش و چهره ي تلويزيوني فقيد علاوه بر اين که در برنامه هايش از شوخي هاي بسيار جالبي استفاده مي کرد در زندگي شخصي اش خارج از فضاي نقاشي نيز انسان دوست داشتني بوده است. شايد يادتان باشد که هميشه درخت هايي که مي کشيد را «درخت هاي کوچک خوشحال» خطاب مي کرد. باب راس با جمله هاي نغز خود مانند جمله ي معروف و سياسي طعنه آميزش «اين يک درخت کج و معوج است، بهتر است آن را به واشنگتن بفرستيم» يا ديدگاهش در مورد هنر آبستره کو جمله ي معروفش در اين حوزه «اگر چيزي بکشم نمي خواهم مجبور باشم توضيح دهم که چه کشيده ام» يا جمله ي «ما اشتباه نمي کنيم، فقط اتفاقات خوشحال کننده را رقم مي زنيم» يک هنرمند شوخ طبع و فوق العاده بود.

در ادامه ي اين مطلب مي خواهيم حقايقي را در مورد اين هنرمند و نقاش فقيد به شما بگوييم که تا بحال نمي دانستيد.

15- باب راس بزرگ يک انگشت نداشت




شايد باور نکنيد اما باب راس در دوران کودکي به پدر نجارش کمک مي کرد و در اين کار تبحر خاصي داشت. اما شايد با خود فکر کنيد که چه دليلي داشت باب راس با چنين پيشينه اي به جاي نجاري به سراغ نقاشي برود. بدون شک اين تغيير حرفه بي دليل نبوده است.

باب در کودکي در هنگام کار با اره قسمتي از انگشت اشاره ي دست چپ خود را از دست داد. اما اين موضوع باعث نشد که باب راس از هدفش دست بردارد و اين انگشت بريده شده مانع موفقيت وي گردد. البته بسياري از تماشاگران برنامه ي «لذت نقاشي» اصلا متوجه اين نقص بدني در باب راس نشده اند زيرا باب انگشتش را معمولاً پشت تخته ي رنگ آميزي اش پنهان مي کرد.

نکته ي جالب اين که اولين کساني که متوجه انگشت باب شدند دوستان او در نيروي هوايي بودند که اصلا از برنامه ي او اطلاعي نداشتند و هنگامي که به طور ناگهاني شاهد پخش برنامه ي او از شبکه ي پي بي اس بودند تنها با انگشت قطع شده اش او را شناختند.

14- باب راس گروهبان نيروي هوايي بود





باب راس يک ميهن پرست واقعي بود و وقتي که از او خواسته شد به آلاسکا برود بي درنگ پذيرفت. وي در سال 1961 براي خدمت سربازي وارد نيروي هوايي ايالات متحده شد و در مدت 20 سال خدمت خود به درجه ي سرگروهباني در نيروي هوايي رسيد و براي آخرين بار در کلينيک ايلسون در پايگاه نيروي هوايي در آلاسکا خدمت کرد. در کمال تعجب همين حضور او در ارتش بود که باعث شد وي شخصيت آرامي داشته باشد.

وي در يکي از مصاحبه هاي خود در اين مورد چنين گفته است:” من کسي بودم که شما را مجبور مي کرد دستشويي را تميز کنيد، رختخوابتان را مرتب کنيد، کسي که موقع دير حاضر شدن بر سر شما فرياد مي زد. اين کار باعث مي شد که شما شخصيت جدي و خشني داشته باشيد. و من از چنين شخصيتي خسته شده بودم بنابراين به خودم قول دادم که اگر روزي از شغلي که داشتم کناره گيري کردم ديگر مثل سابق نباشم”.

13- يکي از شاگردانش او را وارد دنياي تلويزيون کرد




زماني که باب راس در نيروي هوايي خدمت مي کرد براي کسب درآمد بيشتر در يک رستوران به عنوان گارسون نيز مشغول به کار شد. در شب هايي که خوابش نمي برد به تماشاي تلويزيون مي پرداخت و برنامه ي «دنياي جادويي نقاشي روغني» (The Magic World of Oil Painting) با اجراي بيل الکساندر ساخت شبکه ي پي بي اس يکي از برنامه هاي مورد علاقه ي وي بود. در اين برنامه ي با بودجه ي نسبتاً کم الکساندر با شوخ طبعي و جذابيت غيرطبيعي و فوق العاده ي خود نقاشي را به بينندگان برنامه ياد مي داد.

در آن زمان راس از قبل وارد دنياي نقاشي شده بود و از تکنيک هاي الکساندر نيز استفاده مي کرد. اين موضوع باعث شد که با الکساندر دوست شود و بعد از بازنشسته شدن الکساندر، جاي او را در کلاس هايش بگيرد. در يکي از اين کلاس ها بود که راس و آنت کوالسکي با هم آشنا شدند. پسر کوالسکي با مرگي تراژيک از دنيا رفته بود و همين موضوع باعث شد که آنت به افسردگي شديدي مبتلا شود. وي نيز به برنامه ي «دنياي جادويي نقاشي روغني» علاقه داشت و به همين دليل همسرش او را در يکي از کلاس هاي آموزشي الکساندر اسم نويسي کرد اما در نهايت وي با يک مرد مو فرفري جالب ديگر در سر کلاس مواجه شد.

وقتي که راس شروع به صحبت کردن نمود، تمامي حاضرين کلاس از جمله آنت کوالسکي شيفته ي طرز برخورد آرام و صداي هيپنوتيزم کننده ي او شدند. کوالسکي همان روز با وي قرارداد امضا کرد و مديريت برنامه هاي او را به عهده گرفت. راس به سرعت همراه با کوالسکي تور آموزشي خود در سراسر کشور را راه اندازي کرد تا اينکه کوالسکي وي را به يکي از دوستانش که در شبکه ي پي بي اس فعاليت مي کرد معرفي نموده و برنامه ي «لذت نقاشي» (The Joy of Painting) شکل گرفت.

12- باب راس از مدل موهاي خود بيزار بود

نقاشي تنها چيزي نيست که باب راس به خاطرش مشهور بود. مدل آفريقايي موهايش نيز سهم زيادي در شهرت او داشت اما نکته ي جالب اين که وي نه تنها از مدل موهاي خود خوشش نمي آمد بلکه از آن نيز بيزار بود.

قبل از اين که راس به يک نقاش معروف و چهره ي تلويزيوني مشهور تبديل شود وي يک نقاش بسيار ساده بود که زندگي محقرانه اي داشت. وي با همسرش در يک خانه ي کارواني زندگي مي کرد و تکنيک هاي نقاشي بيل الکساندر را به شکل تورهاي آموزشي در سراسر کشور به مشتاقان ياد مي داد اما کلاس هاي آموزشي او معمولاً خالي از شاگرد بود. به همين دليل وي به همسرش گفت که اين کار را براي يکسال ادامه مي دهد و اگر موفقيت آميز نبود به آلاسکا باز خواهند گشت.

وي در اين دوره چنان به دنبال تامين هزينه هاي زندگي خود و همسرش بود که اصلاح موي سر يک هزينه ي اضافي و لوکس براي وي به شمار مي آمد. بنابراين موهايش را فر کرد و به اين ترتيب مي توانست پول هايش را صرف اموري مهم تر از کوتاه نمودن مو بکند. اما شرايط زندگي او به سرعت تغيير کرد و در پايان همان سال و خط توليد رنگ ها و رنگ موهاي مخصوص خودش را داشت و بخش زيادي از اين شهرت و موفقيت را مرهون موهاي فرفري خود بود. بنابراين اگر چه علاقه اي به مدل آفريقايي و فر موهايش نداشت اما آن را حفظ کرد.

11- به گفته ي استادش باب به وي خيانت کرده است




بيل الکساندر چهره ي خود را به عنوان يک «نقاش خوشحال» تثبيت کرده بود و ميليون ها بيننده داشت و کلاس هايش نيز پر از شاگرد بود. اما بعد از مدتي مجبور شد باب راس را جايگزين خود در کلاس هاي آموزش نقاشي اش کند. وقتي که راس به شهرت رسيد اين دو با هم در يک آگهي تبليغاتي حاضر شدند که در آن الکساندر به شکل نمادين قلم نقاشي اش را به راس مي داد و همه چيز خوب و دوستانه به نظر مي رسيد.

بعد از اين که راس به شهرت جهاني دست يافت، الکساندر که تا آن زمان «نقاش خوشحال» نام داشت به نقاش عصباني تبديل شد و ادعا کرد که راس به او خيانت کرده و در واقع سبک نقاشي ابداعي او را دزديده است هرچند که راس بارها در برنامه ي خود اذعان مي کرد که شاگرد بيل الکساندر بوده و تکنيک هاي خود را از او ياد گرفته است.

بعد از اين ناراحتي ها اين دو ارتباط چنداني با هم نداشتند.

10- باب راس بيش از 30٫000 تابلو نقاشي کشيده است

هيچکس نمي داند که باب راس دقيقاً چند نقاشي کشيده اما مي توان ادعا کرد که وي ده ها هزار تابلو نقاشي را با دستان هنرمندش نقاشي کرده است. برنامه ي «لذت نقاشي» بيش از 31 فصل پخش شد که تعداد اپيزودهاي آن از 403 عدد فراتر مي رفت. باب راس در 381 اپيزود نقاشي کرده است و هر بار از هر تابلو سه نسخه نقاشي مي کرد.اولين تابلو را براي راهنمايي و به صورت سرسري مي کشيد. تابلو دوم آني بود که در طول پخش برنامه مي کشيد و سومين تابلو را نيز براي مجموعه کتاب هايش با عنوان «How To» مي کشيد که معمولا عکاسي پشت سر او قرار مي گرفت و همزمان که راس نقاشي مي کشيد از او عکس مي گرفت. تا اين جا مي توان نقاشي هاي او را 1٫143 شمارش کرد.

حالا نوبت نقاشي هاي شخصي وي مي رسد. متاسفانه تعداد اين آثار مشخص نيست زيرا خود راس هيچ آماري در مورد آن ها ارائه نداده است. وي بسياري از آثارش را هنگامي که در نيروي هوايي حضور داشت به فروش رسانده بود. بدون شک در دوران کلاس هاي آموزشي نيز تابلوهاي زيادي براي شاگردانش کشيده است. بسياري از آثارش را نيز به ديگران تقديم کرده و برخي ديگر نيز جزو طرح هاي آزمايش و ازمون و خطاي وي بوده اند. در نهايت مي توان تابلوهاي او را بيش از 30٫000 مورد برآورد کرد. براي مقايسه بايد بدانيد که ونسان ون گوگ در تمام طول عمرش تنها 900 تابلو نقاشي کشيده بود.

9- باب راس يک فصل کامل را تنها در دو روز فيلم برداري مي کرد




باب راس در طول دوران خدمتش در نيروي هوايي ايالات متحده در هنگام ناهار دو نقاشي مي کشيد و اين موضوع اصلاً مبالغه نيست. وي از هر چيزي براي نقاشي کشيدن استفاده مي کرد حتي قسمت داخلي تشت هاي قديمي شستشوي سنگ طلا. حتي زماني که مشغول خوردن ساندويچ بود نيز نقاشي مي کشيد و همان روز در بازارهاي توريستي محله آن ها را به فروش مي رساند.

با ترکيب روش منحصر به فرد خود و تکنيک هاي بيل الکساندر، باب راس موفق شد روشي بسيار سريع را براي نقاشي کردن ابداع کند. در واقع او هر فصل از برنامه ي «لذت نقاشي» را تنها در دو روز يا کمي بيشتر فيلم برداري مي کرد.

اگر چه هر فصل تنها شامل 13 اپيزود بود اما فيلمبرداري کردن همين مقدار تنها در دو روز و تهيه ي 3 نسخه از هر تابلو کار فوق العاده اي به نظر مي رسد که تنها باب راس قادر به انجام آن بود. وي با همکاران و تيم کاري خود رابطه ي بسيار صميمانه و دوستانه اي داشت و مسئوليت کنترل تمامي بخش هاي برنامه را خود بر عهده مي گرفت. رکورد آن ها فيلم برداري 8 اپيزود در يک روز بود.

8- مردم با تماشاي برنامه ي او به خواب مي رفتند

شايد فکر کنيد که باب راس براي کشيدن چنين نقاشي هاي سريعي آن ها به مدت طولاني حتماً بايد از مواد نيروزا يا دستکم نوشيدني هاي کافئين دار و انرژي زا استفاده مي کرده است اما در واقع اين چنين نبود. شيوه ي نقاشي راس چنان آرام و تعمقي بود که خيلي راحت تماشاگران را به خواب فرو مي برد.

بيش از 90 درصد از طرفداران هنگام پخش برنامه ي «لذت نقاشي» در واقع نقاشي نمي کردند و تنها دليلشان براي تماشاي برنامه تنها خود باب راس بود زيرا به آن ها آرامش خاصي مي داد و از گفتن اين موضوع به خود باب راس نيز ابايي نداشتند. باب راس خود گفته است که بارها نامه هاي متعددي را از طرفداران خود دريافت کرده که در آن ها نوشته شده بود در هنگام پخش برنامه ي «لذت نقاشي» آن ها راحت تر به خواب مي روند. باب راس نيز حتي براي يک لحظه اين آرامش بخشي را از طرفداران خود دريغ نکرد. شايد بسياري از طرفداران ريزبين و تيز اين برنامه متوجه شده باشند که با پخش بيشتر و بيشتر اين برنامه، باب راس نيز آرام تر و ساکت تر و حرکات و حرفهاي او و در کل شيوه ي اجراي برنامه اش آرامش بخش تر از قبل مي شد.

حتي امروزه نيز بسياري از افراد ادعا دارند که براي حل مشکل بي خوابي خود برنامه ي «لذت نقاشي» را تماشا مي کنند. اگر چه طرفداران پروپاقرص و دائمي اين برنامه بعد از مدتي به تن صدا و لحن باب راس و فضاي کلي برنامه عادت کرده و اين موضوع باعث آرامش داشتن در هنگام تماشاي برنامه شده بود اما مي توان اين موضوع را نيز يکي از همان «اتفاقات کوچک خوشحال کننده» ي مورد نظر باب راس دانست.

7- دنياي اينترنت نيز همچنان از طرفداران باب راس پر است




بيش از دو دهه از مرگ باب راس مي گذرد اما گويي دنياي اينترنت مرگ او را باور نکرده است. باب راس را بايد يکي از چهره هاي مشهوري دانست که هنوز تقليدهايي از وي در دنياي اينترنت وجود دارد. حتي برخي از سايت هاي پخش زنده برنامه هاي باب راس را دوباره و دوباره پخش مي کنند.

6- او يک بار يک نقاشي را تنها با رنگ خاکستري کشيد

باب راس ارتباط بسيار صميمانه و نزديکي با طرفدارانش داشت و اگر يکي از آن ها براي مدتي به وي نامه نمي نوشت باب راس خود جوياي حال وي مي شد. اگر در طول دوران تعطيلات سال نو کسي براي وي پيام تبريکي مي فرستاد، باب راس با يک نقاشي جواب او را داده و از وي تشکر مي کرد.

يک بار يکي از طرفدارانش در نامه ي خود به باب راس گفته بود که به دليل کوررنگي قادر به نقاشي کردن نيست و باب راس در جواب يک اپيزود از برنامه ي خود را به کشيدن نقاشي تنها با رنگ خاکستري اختصاص داد که در آن از سايه هاي قهوه اي، آبي و سفيد به نحو ماهرانه اي استفاده شده بود. باب از طرفداران شعار «هر کسي مي تواند نقاشي بکشد» بود و اجازه نمي داد کسي بر خلاف اين شعار فکر کند. علاوه بر اين هميشه مي گفت هر کسي به يک دوست نياز دارد.

5- باب راس هيچ گاه چهره ي انسان ها را نقاشي نکرد

اگر از طرفداران برنامه هاي «لذت نقاشي» بوده باشيد متوجه شده ايد که او به ندرت از کلبه در نقاشي هايش استفاده مي کرد و اگر کلبه نيز مي کشيد فاقد دودکش بود. اين موضوع اتفاقي نبود زيرا باب راس هيچ وقت علاقه اي به نقاشي کردن انسان نداشت و هيچگاه دوست نداشت در نقاشي هايش ردي از انسان يا آثار او وجود داشته باشد.

بر اساس بررسي ها در تمامي حدود 400 اپيزود برنامه ي «لذت نقاشي»، باب راس تنها يک بار انسان را نقاشي کرده است و آن هم تنها يک نيمرخ نامشخص و ساده بود که در کنار يک آتش به درختي تکيه داشت. آنت کوالسکي گفته بود که تنها دو بار ديده که وي از انسان در نقاشي هايش استفاده کرده است.

بجاي استفاده از انسان و آثار انساني، باب راس تمرکز خود را در به تصوير کشيدن مناظر طبيعي منطقه ي آلاسکا اختصاص مي داد زيرا در زمان خدمتش در نيروي هوايي در منطقه ي آلاسکا به شدت عاشق طبيعت مسحور کننده ي آن شده بود. همچنين برخي از اوقات از عکس ها، کارت پستال ها و تقويم هاي عکس داري که در زيرزمين خانه اش وجود داشت و بيشترشان توسط طرفدارانش براي وي فرستاده شده بود الهام مي گفت.

در ميان نقاشي هاي باب راس، نقاشي هاي کوهستان بيشترين طرفداران را به خود اختصاص داده بود و او نيز سعي مي کرد در جواب هداياي طرفدارانش براي آن ها نقاشي هايي از کوهستان هاي آلاسکا بفرستد.

4- حدود 13 عدد از تابلوهاي باب راس دزديده شدند




از آن جا که دنياي هنر معمولاً با افاده و خود بزرگ بيني همراه است جاي تعجب نيست که بسياري از مجموعه داران آثار هنري دزديده شده و در بازار سياه به مجموعه داران مشهور فروخته مي شد. البته اين موضوع بدان معنا نيست که خريد تابلوهاي او تنها از طريق دزدي امکان پذير بود.

هيچکس نمي داند که ارزش تابلوهاي باب راس چقدر است زيرا آثار او معمولاً در حراجي هاي حرفه اي به فروش نمي رسيد و به اندازه ي کافي مورد احترام قرار نمي گرفتند. اما در سايت فروش اينترنتي eBay برخي از آثار او با قيمت 10٫000 دلار نيز به فروش رسيده اند. در طول پخش فصل دوم برنامه ي «لذت نقاشي» يک سارق 13 تابلو را از خودرو باب راس به سرقت برد و آن ها را در بازار سياه به فروش رساند.

اين موضوع اهميتي براي باب راس نداشت و کلاً مخالف نشان دادن آثارش در نمايشگاه ها و موزه ها بود. وي در اين باره چنين گفته است:” بسياري از نقاشان مي خواهند که شناخته شوند به ويژه توسط همکارانشان. من خيلي وقت پيش از طريق تلويزيون به اين موضوع دست پيدا کرده ام. ديگر به آن نيازي ندارم”.

3- باب راس از پول بدش نمي آمد

باب راس بيش از هر چيز يک تاجر فوق العاده بود و او و آنت کوالسکي توانستند يک مرد آرام با موهاي فرفري و بلند با قلم مويي در دست را به يک امپراطوري اقتصادي ميليون دلاري تبديل کنند. در ابتدا برنامه هاي او جذابيت و کشش زيادي نداشت اما با ارتباط برقرار کردن با بينندگان و شرکت دادن آن ها در کلاس هاي آموزشي و برنامه هايش و استفاده از پيشنهادات آن ها موفق شد که «لذت نقاشي» را به يک برنامه ي بسيار موفق تبديل کند. وي در زمينه ي آگهي هاي تبليغاتي نيز بسيار موفق بود. برنامه هاي زيادي براي استفاده از چهره ي باب راس در کالاهاي تجاري و حتي در بازي هاي کامپيوتري وجود داشت که برخي با موفقيت انجام شدند.

2- شبکه ي پي بي اس هيچگاه براي برنامه ي «لذت نقاشي» پولي به او پرداخت نکرد




شبکه ي پي بي اس حتي براي يک اپيزود از برنامه ي «لذت نقاشي» نيز چيزي به باب راس پرداخت نکرد و اين موضوع خواسته ي خود باب راس بود. در واقع اين هنرمند-کارآفرين باهوش از اين برنامه براي تبليغات خط توليد رنگ و قلم موي نقاشي مختص به خود استفاده مي کرد و از اين راه درآمد هنگفتي کسب مي کرد.

شايد فکر کنيد که نقاشي هايي که در طول برنامه مي کشيد را مي فروخت. در واقع اين طور نبود و باب اين تابلوها را به نمايندگان شبکه ي پي بي اس در سراسر کشور بخشيده بود که در حراجي ها به فروش برسانند. بسياري از اين تابلوها نيز براي اهداف عام المنفعه و کارهاي خيريه به فروش مي رسيدند که اين موضوع حتي بعد از مرگ باب راس نيز ادامه داشت. اين هم يکي از همان دلايلي است که قيمت گذاري آثار باب راس را دشوار مي کند.

نکته ي جالب ديگر اين که وي آثارش را تنها در هنگام پخش برنامه مي فروخت و بعد از اتمام هر فصل از برنامه فروش تابلوها را دستکم به طور مستقيم متوقف مي کرد. يکي از دلايل کار او اين بود که بسياري تابلوهاي خود را به اسم او مي فروختند و در بازار تابلوهايي زيادي وجود داشت که منتسب به وي بودند اما باب راس آن ها را نکشيده بود.

1- باب راس در دنياي بازي هاي ويديويي نيز حضور داشت




در يک بازي ويديويي از استوديو بازي Hi-Rez به نام «Smite» يکي از خدايان درختي بازي که «Sylvanus» نام دارد در واقع شخصيت باب راس است که روش جالبي در مبارزه دارد بدين ترتيب که با پرتاب رنگ و فرا خواندن ابرهاي خندان کوچک به جنگ دشمنانش مي رود. باب راس يک بار چنين گفته بود:” به همين خاطر نقاشي مي کنم زيرا به اين ترتيب مي توانم دنيايي را ترسيم کنم که دوست دارم،اين دنيا را آن چنان که دوست دارم شاد خواهم ساخت. اگر دنبال چيزهاي بد هستيد برويد اخبار را نگاه کنيد”.

وي در جايي ديگر گفته است:” در نقاشي شما يک قدرت نامحدود داريد. شما مي توانيد کوه ها را به حرکت درآوريد. مي توانيد مسير رودخانه ها را تغيير دهيد. اما وقتي که به خانه مي روم تنها چيزي که رويش اعمال قدرت مي کنم کيسه هاي زباله است”.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۸۹۷۵۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رهبر ارکستر ملی موسیقی اصفهان درگذشت

به گزارش خبرنگار مهر، مرتضی شفیعی، هنرمند برجسته موسیقی و رهبر و بنیان‌گذار ارکستر ملی موسیقی اصفهان پس از تحمل ماه‌ها رنج بیماری درگذشت.

مرتضی شفیعی به دلیل ابتلاء به بیماری کبد و پس از انجام پیوند کبد دچار عفونت ریوی شده و در بیمارستان ابوعلی سینای شیراز دار فانی را وداع گفت.

این هنرمند موسیقی ایرانی، متولد سال ۶۳ در اصفهان است، سابقه نوازندگی در ارکستر ملی ایران، ارکستر سمفونیک صدا و سیما، همکاری با ارکستر سمفونیک کنسرواتوآر چایکفسکی مسکو و … را داشته و در سال ۹۱ مقام اول جایزه جشنواره موسیقی فجر را به دست آورده بود.

او نوازندگی را نزد اساتیدی همچون هوییک باغومیان، ابراهیم لطفی، علی رحیمیان، ربکا هافمن، روبن گوسمیان و آهنگسازی را نزد لوریس چکنواریان، کامبیز روش‌روان، منوچهر صحرایی، امیر اسلامی و ولادیمر خوستیف آموزش دیده است.

مراسم تشییع پیکر این هنرمند موسیقی فردا در اصفهان برگزار می‌شود.

کد خبر 6090621

دیگر خبرها

  • سردیس پدر خوشنویسی خرم آباد رونمایی شد
  • رهبر ارکستر ملی موسیقی اصفهان درگذشت
  • معروفترین نقاشی جهان اتاق دار می‌شود
  • سیروس همتی مجری شبکه آموزش شد
  • بازگشت «خوش نمک» به تلویزیون با مجریان جدید
  • سفربه تهران قدیم؛ اولین مجری برنامه‌های مهران مدیری سکته کرد (+عکس)
  • تغییر نام «مثبت آموزش» به «استودیو معلم»/ سیروس همتی مجری شد
  • برگزاری مسابقه نقاشی و جمع آوری زباله در شهر همدان
  • آبنبات طرح اژدها؛ اثر چالش برانگیز هنرمند ژاپنی (فیلم)
  • «برمودا» همه رازها را افشا می‌کند حتی راز آقای مجری!