مشهورترين ستارگان آسمان کدامند؟
تاریخ انتشار: ۱۹ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۹۷۱۰۲۵
خبرگزاري آريا - وبسايت بيگ بنگ - معصومه رحيمي: ميلياردها جرم آسماني در شب وجود دارند اما برخي از آنها شناخته شدهتر از برخي ديگرند. بيشتر اين اجرام ستارهها هستند که نسبت به ديگر اجرام بسيار درخشانتر بوده و براي چشم غير مسلح قابل مشاهده ميباشند. به همين دليل بيشتر آنها در طول تاريخ توسط بشر مشاهده و مطالعه شدهاند و بيشترشان در فولکلورهاي باستاني داراي جايگاه خاصي ميباشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ستارهي قطبي-پولاريس(Polaris)
پولاريس که به ستارهي شمالي (و همچنين ستارهي قطبي و گاهي نيز به ستارهي راهنما) نيز معروف است چهل و پنجمين ستارهي درخشان در آسمان شب است. اين ستاره بسيار به قطب شمالي آسمان نزديک است و به همين دليل است که براي قرنها به عنوان ابزاري در ناوبري در نميکرهي شمال مورد استفاده قرار گرفته است. نام علمي اين ستاره آلفا Alpha ursaeMinoris است چرا که ستارهي آلفا در صورت فلکي دب اصغر است.
اين ستاره بيش از 430 سال نوري از زمين فاصله دارد اما درخشندگي آن به حدي است که از روي زمين به راحتي قابل مشاهده است. اين ستاره علاوه بر اينکه يک ابرغول سفيد است در واقع منظومهاي سه تايي شامل يک ستارهي اصلي پولاريس Aa و دو ستارهي کوچکتر پولاريس Ab و پولاريس B ميباشد. اين منظومه و دو ستارهي ديگر که فاصلهي بيشتري دارد باهم يک منظومهي چند ستارهاي ميسازند. پولاريس هميشه ستارهي قطبي نبوده است و دليل آن حرکت محور زمين در طول هزاران سال است اما تا زماني که محور زمين از ستارهي قطبي دور شود به عنوان ستارهي راهنماي ما باقي ميماند.
اين ستاره چون يک ستارهي متغيير دلتا قيفاووسي است- ستارگاني که به صورت شعاعي ميتپند و تغييرات آنها در دما و قطر سبب تغييرات در درخشندگي آنها ميشود- فاصلهي آن تا خورشيد مورد تجديد نظر قرار گرفته است. مقالات علمي بسياري پيشنهاد ميکنند که ممکن است 30 درصد به منظومهي شمسي نزديکتر از مقدار پيشبيني شدهي پيشين باشد. در نتيجه فاصلهي تخمين زده شدهي آن از منظومهي شمسي به حدود 238 سال نوري کاهش مييابد. توجه داشته باشيد که هر چه ستارگان به پولاريس نزديکتر باشند، دايرهي گردش آنها کوچکتر است. ستارگاني که در لبههاي تصوير قرار دارند بزرگترين دايرهها را درست ميکنند.
ستاره شباهنگ(Sirius)
اين ستاره درخشانترين ستاره آسمان شب است و در صورت فلکي سگ بزرگ واقع شده که به ستارهي سگ نيز معروف است. Sirius که کلمهاي يوناني است به معناي درخشان يا داغ است. اين ستاره که براي چشم غير مسلح روشنترين ستاره به نظر ميرسد در واقع يک منظومهي دوتايي ستارهاي شامل يک ستارهي Sirius A و يک ستارهي کوتوله سفيد کمنور به نام Sirius B است.
دليل درخشندگي بسيار زياد اين ستاره در آسمان ترکيب درخشندگي و فاصلهي آن است- اين ستاره با فاصلهي 6٫8 سال نوري يکي از نزديکترين ستارگان زمين است و در واقع در حال نزديکتر شدن نيز ميباشد. دانشمندان انتظار دارند که تا 60000 سال ديگر نيز به نزديک شدن به زمين ادامه ميدهد و پس از آن دوباره از زمين دور ميشود.
در مصر باستان اين ستاره نشاندهندهي نزديک بودن طغيان رود نيل بود. طلوع شباهنگ براي يونانيان نشانهي آغاز روزهاي گرم تابستاني بود. براي ساکنان جزاير پلينزي در نميکرهي جنوبي به معناي نزديک شدن زمستان و ستارهاي مهم در ناوبري در اقيانوس آرام بود.
منظومه آلفا قنطورس(Alpha Centauri)
اين ستاره که به Rigel Kent و Toliman نيز معروف است درخشانترين ستاره در صورت فلکي جنوبي قنطورس و سومين ستارهي درخشان در آسمان است. اين ستاره نزديک ترين منظومهي ستارهاي به زمين است که در فاصلهي حدود 4 سال نوري از ما قرار دارد. آلفا قنطورس مشابه با ستاره قطبي و شباهنگ در واقع يک منظومهي چند ستارهاي است که شامل آلفا قنطورس اي، بي و پروکسيما قنطورس ميباشد.
آلفا قنطورس اي بر اساس طبقهبندي طيفي يک کوتولهي سفيد است که جرمي برابر با 110 درصد جرم و روشنايي برابر با 151٫9 درصد خورشيد ما دارد. آلفا قنطورس بي يک زيرغول نارنجي با 90٫7 درصد جرم و 44٫5 درصد روشنايي خورشد است. پروکسيما قنطوري کوچکترين ستاره در ميان اين سه ستاره يک کوتولهي قرمز است که جرم آن 0٫12 برابر خورشيد است و نزديکترين ستاره از اين منظومهي ستارهاي به ما است.
رابرت هيو، کاشف انگليسي اولين اروپايي بود که نوشتههايي در مورد آلفا قنطورس از او به جا مانده است. او در کتاب خود به نام Tractatus de Globis در سال 1592 به اين ستاره اشاره ميکند. در سال 1689 ستاره شناس جين ريچارد وجود يک ستاره دوم در اين منظومه را تائيد کرد. پروکسيما قنطورس در سال 1915 توسط رابرت اينز اسکاتلندي، مدير رصدخانهي ژوهانسبورگ، کشف شد. ستارهشناسان در سال 2012 سيارهاي به اندازهي زمين را در اطراف آلفا قنطورس بي کشف کردند. اين سياره که به آلفا قنطورسي Bb نامگذاري شده است بسيار به ستارهي آلفا قنطورس نزديک است و بنابراين بسيار گرم بوده و امکان پشتيباني از حيات بر روي آن وجود ندارد.
ستاره ابطالجوزا يا آلفاي شکارچي(Betelgeuse)
اين ستاره که يک ابرغول قرمز درخشان است حدود 650 سال نوري از زمين فاصله دارد. اين ستاره که به آلفا شکارچي نيز معروف است در صورت فلکي شکارچي به راحتي قابل تشخيص است. نام اين ستاره عربي است که به معني دست شکارچي ميباشد. مارگاريتا کاروسکا و همکارانش از مرکز اخترفيزيک هاروارد-استيمسونيان در سال 1985 اکتشاف دو سياره که به دور اين ستاره ميگردند را اعلام کردند.
اين ادعا هرگز ثابت نشد اما احتمال وجود اين سيارهها به صورت يک احتمال جذاب باقي مانده است. آنچه دربارهي اين ستاره براي ستارهشناسان جذاب است اين است که زماني به يک ابرنواختر تبديل خواهد شد. اين واقعه به قدري عظيم است که براي مردم روي زمين هم قابل مشاهده خواهد بود. گرچه زمان دقيق رخ دادن آن ممکن است نامعلوم باقي بماند.
ستاره بتاي شکارچي يا رِجلالجَبّار(Rigel)
اين ستاره که به بتاي شکارچي معروف است 700 تا 900 سال نوري از ما فاصله دارد. بتاي شکارچي درخشانترين ستاره در صورت فلکي شکارچي و هفمين ستارهي درخشان در آسمان شب است. اين ستاره نيز که به نظر ميرسد يک ابرغول آبي باشد در واقع يک منظومهي چند ستارهاي ميباشد. ستارهي بتاي شکارچي A يک ابرغول سفيد-آبي است که 21 برابر خورشيد ما است و همچنين درخشش آن 120000 برابر درخشش خورشيد است.
پاي شکارچي بي يک منظومهي دو ستارهاي ميباشد که شامل دو زيرغول سفيد-آبي است. بتاي شکارچي B جرمي 2٫5 برابر خورشيد و بتاي شکارچي C جرمي 1٫9 برابر خورشيد دارد. بتاي شکارچي از سال 1831 که ستارهشناس آلماني به نام F.G.W استرووه آن را اندازهگيري کرد به عنوان سيستمي دوتايي تشخيص داده شده است. احتمال وجود يک ستارهي چهارم بيان شده است که به نظر ميرسد به دليل تفسير نادرست تغييرات ستارهي اصلي باشد. بتاي شکارچي A يک ستارهي جوان است که 10 ميليون سال سن دارد. با توجه به اندازهي آن به نظر ميرسد در پايان عمر آن به ابرنواختر تبديل شود.
ستاره نسر واقع يا کرکس نشسته(Vega)
نسر واقع که به کرکس نشسته نيز مشهور است ستارهي آبي درخشان ديگري است که در صورت فلکي کم نور شلياق قرار دارد. اين ستاره همراه با دُنب در صورت فلکي ماکيان و کرکس پرنده در صورت فلکي عقاب مثلث تابستاني را در نيمکرهي شمالي تشکيل ميدهند. اين ستاره درخشانترين ستارهي صورت فلکي شلياق و پنجمين ستارهي درخشان در آسمان شب و همچنين دومين جسم نوران در نيمکرهي شمالي آسمان پس از ستاره سِماک رامِح(Arcturus) است. ستارهي کرکس نشسته 2٫1 برابر خورشيد است. اين ستاره همراه با ستارهي سِماک رامِح و شباهنگ از درخشانترين ستارگان در همسايهي ما به شمار ميآيند. اين ستاره در فاصلهي 25 سال نوري از زمين قرار گرفته است.
پس از خورشيد، کرکس نشسته اولين ستارهاي بود که تصويربرداري شده و طيف آن ثبت شد. همچنين يکي از اولين ستارگاني است که از طريق اندازهگيري اختلاف منظر اندازهگيري شد و به عنوان پايهاي براي کاليبراسيون مقياس روشنايي فتومتريک استفاده ميشود. تاريخچهي وسيع مطالعهي اين ستاره باعث شده تا به عنوان دومين ستارهي مهم آسمان پس از خورشيد شناخته شود.
ستارهي کرکس نشسته بر اساس مشاهداتي که نشاندهندهي انتشار بيش از حد اشعهي فروسرخ ميباشند، به نظر ميرسد داراي يک قرص پيرا-ستارهاي باشد. اين گرد و غبار به نظر ميرسد نتيجهي برخورد بين دو جرم در يک ديسک در حال چرخش بوده باشد. به همين دليل ستارگاني که به دليل قرص پيرا-ستارهاي، پرتو فروسرخ بيش از حد انتظار منتشر ميکنند ستارگان مشابه با کرکس نشسته(Vega-like) ناميده ميشوند. کرکس نشسته هزاران سال پيش ستارهي قطبي بوده است و مجددا در حدود سال 13727 ستارهي قطبي خواهد شد.
خوشه ستاره اي پروين(Pleiades)
خوشهي ستاره اي پروين که به هفت خواهر نيز معروف است و در ليست مسيه، ام 45 نامگذاري شده است در واقع يک خوشهي ستارهاي است که در صورت فلکي ثور جاي گرفته است. خوشهي پروين در فاصلهي 444 سال نوري از خورشيد ما قرار گرفته است و يکي از نزديکترين خوشههاي ستارهاي به زمين است که براي چشمان غير مسلح به راحتي قابل مشاهده است. اگرچه هفت ستارهي بزرگ آن به وضوح قابل مشاهده است اما اين خوشه در واقع شامل 1000 ستارهي تاييد شده و چندين منظومهي دوتايي تاييد نشده است.
شعاع هستهي اين خوشه حدود 8 سال نوري است درحالي که لايههاي بيروني 43 ميليون سال نوري اندازه گرفته شده است. اين خوشه شامل تعداد بسيار زيادي ستارهي داغ آبي است در حالي که کوتولههاي قهوهاي که جرمشان کسري از جرم خورشيد است حدود 25 درصد اين خوشه را تشکيل ميدهند. سن اين خوشه حدود 75 و 150 ميليون سال تخمين زده شده است و به آرامي در حال حرکت در جهت پاي صورت فلکي شکارچي ميباشد. خوشهي پروين در فرهنگهاي مختلف از جمله يونان باستان، آسيا و .. معاني متفاوتي دارد.
ستاره قلبالعقرب(Antares)
اين ستاره که به آلفاي عقرب و Antares نيز شناخته ميشود يک ابرغول سرخ و يکي از بزرگترين و درخشانترين ستارگان در آسمان شب است. Antares که واژهاي يوناني است به معناي رقيب مريخ و به دليل قرمز بودن اين ستاره به آن داه شده است. مکان اين ستاره به دائره البروج بسيار نزديک است. دائره البروج مسير حرکت ظاهري سالانهٔ خورشيد نسبت به زمين، بر روي کره سماوي است.
جرم اين ابرغول 17 برابر، قطر آن 850 برابر و درخشندگي آن 10000 برابر خورشيد ما است و به همين دليل است که با وجود فاصلهي 550 سال نوري از زمين با چشم غير مسلح قابل ديدن است. آخرين تخمينها عمر اين ستاره را 12 ميليون سال به دست آوردهاند.
قلبالعقرب هفتدهمين ستارهي درخشان آسمان شب و درخشانترين ستاره در صورت فلکي عقرب است که با چشم غير مسلح قابل مشاهده است. دبران ، قلبالاسد، فمالحوت همراه با قلبالعقرب ستارگان سلطنتي پارسي ناميده ميشوند. ايرانيان بر اين باور بودند که آسمان به چهار منطقه تقسيم ميشود و هر منطقه توسط يکي از چهار ستاره سلطنتي محافظت ميشود.
ستارهي سهيل يا آلفاي شاه تخته(Canopus)
اين ستاره که با نام آلفاي شاه تخته هم شناخته ميشود يک غول سفيد است که درخشانترين ستاره در صورت فلکي جنوبي شاهتخته و دومين ستارهي درخشان آسمان شب است. اين ستاره در فاصلهي 300 سال نوري از زمين قرار گرفته است. نام Canopus از يکي اسطورهي يونان باستان گرفته شده است. گرچه اين ستاره براي يونانيان و روميان باستان قابل مشاهده نبود اما براي مصريان باستان و مردمان ناواهو، چين و هند و آرياييها شناخته شده بود.
در ادبيات ودايي اين ستاره نماد عالمي مورد احترام به نام آگاستيا در مذهب هندو ميباشد که در 6 يا 7 قرن پيش از ميلاد مي زيسته است. براي چينيها اين ستاره با نام ستارهي مرد کهنسال شناخته ميشود و توسط ستاره شناسي چيني به نام يي زينگ در سال 724 ميلادي بر روي نقشه نشان داده شد. اين ستاره در قرن هفتم ميلادي توسط دانشمندان اسلامي به نام سهيل نامگذاري شد. مردمان بدوي نقب و سينا نيز اين ستاره را به نام سهيل ميشناختند و همراه با ستارهي پولاريس براي مسيريابي در شب استفاده ميشده است. براي اروپاييان اولين باري که اين ستاره مورد توجه قرار گرفت در سال 1592 و بود که رابرت هيو در کتاب خود مشاهداتش از اين ستاره را همراه با آلفا قنطورس و آخرالنهر ثبت کرد.
او اينگونه به اين ستارگان اشاره ميکند: «سه ستاره از قدر يک وجود دارند که در تمام نقاطي که تا کنون از انگليس ديده نشده بودند توانستم آنها را رصد کنم. اولين ستاره از اين سه ستاره سهيل نام دارد. دومي در آخر جوي و سومي در پاي راست قنطورس قرار دارد.» سفينههاي فضايي از اين ستاره به دليل درخشش زياد نسبت به ستارگان اطرافش براي جهت يابي استفاده ميکنند.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۹۷۱۰۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ناراحتی ستاره بارسلونا: از این تیم میروم!
به گزارش "ورزش سه"، روکه در پنجره نقل و انتقالات زمستانی گذشته به صورت رسمی به بارسلونا ملحق شد و امیدوار بود که بتواند در نیم فصل دوم به یکی از بازیکنان مهم و ستارههای کلیدی ژاوی در ترکیب این تیم تبدیل شود.
اما با وجود اینکه بارسا توانست افت فاحش نیم فصل اول را در چند هفته اخیر جبران کند اما فرصت زیادی برای بازی به این بازیکن نرسید و ژاوی ترجیح داد که از دیگر بازیکنانش در ترکیب بهره ببرد و این موضوع باعث ناراحتی او شده است.
روزنامه اسپرت خبر داده است که این ستاره برزیلی به هیچ وجه از شرایطی که روی نیمکت بارسا دارد راضی نیست و به دنبال فرصت بیشتری برای حضور در میدان است. هر چند او معتقد است که رختکن بارسا رفتار بسیار خوبی با او داشته و به سازگار شدنش با شرایط کمک کرده است اما ترجیح میدهد که دقایق بیشتری را در زمین حضور داشته باشد.
انتظار میرود که مدیر برنامه رو که به زودی با مدیران باشگاه بارسلونا تماس بگیرد و به آنها اعلام کند که این بازیکن قصد دارد فصل آینده را به صورت قرضی جدا شود و تجربه بیشتری از حضور در فوتبال اروپا به دست آورده پس از آن بار دیگر به بارسا برگردد.