دشمنشناسی، ضرورت پایش فرهنگ
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۳۲۶۴۵۱
به گزارش جامجم، دشمن، یکی از مهمترین کلیدواژههای مقام معظم رهبری است که در سالهای اخیر به شکل محسوستری این کلیدواژه را در حوزه فرهنگ تعریف کردهاند. استفاده از تعابیر و کلیدواژههایی مانند دشمنشناسی فرهنگی، آتش به اختیار و تهاجم فرهنگی از سوی ایشان، همه و همه بیانگر تهدیدهایی است که در حوزه فرهنگ وجود دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دشمن در دید رهبران انقلاب
از نظر امام خمینی(ره) موضوع دشمن و توطئههای گوناگونشان یکی از مسلمات اندیشه انقلاب اسلامی است؛ همچنان که یکی از محکمات اندیشه سیاسی در قرآن کریم است. امام(ره) در تعریف کلی، دشمن را هر شخص، راه، جریان، گروه و کشوری میداند که مسیر، راه و اهداف او مقاصد اسلامی نیست.
مقام معظم رهبری تنها قائل به شناخت برنامهها و ترفندهای دشمن نبوده، بلکه از آن به عنوان مقدمه یاد میکند و معتقد است جامعهای میتواند دارای صلابت باشد که نهتنها ترفندهای دشمن را شناسایی، بلکه جلوتر از دشمن قدم بردارد و هوشمندانه پدافند لازم را در مسیر تهدیدات آنها قرار دهد و قبل از اینکه دشمن طرح خود را عملیاتی کند، در نطفه، یعنی در ذهن آن را خنثی کند.
اهمیت شناخت دشمن
احمد شاکری، داستاننویس و پژوهشگر ادبی در گفتوگو با جامجم میگوید: خود من پژوهشی در زمینه دشمنشناسی در ادبیات دفاع مقدس داشتم که طی جستوجوها متوجه شدم در حوزه دشمنشناسی منابع بسیار اندکی وجود دارد. بنابراین جای کار در این حوزه وجود دارد.
او ادامه میدهد: کلیدواژه دشمن در یک منظومه فکری در فرمایشات مقام معظم رهبری وجود دارد. دشمن و شناخت دشمن یکی از ارکان شناخت مبانی فکری انقلاب اسلامی چه در حوزه فرهنگ و چه در دیگر حوزههاست. اگر به کلیدواژههای دیگر مقام معظم رهبری رجوع کنیم، به موارد دیگری مانند بحث آتش به اختیار، نفوذ فرهنگی، ولنگاری فرهنگی و شبیخون فرهنگی برمیخوریم. همه اینها در حوزه ادبیات دفاعی قرار میگیرد. از ارکان مهم هر جنگی، دشمن است و بدون وجود دشمن، دفاعی در کار نیست و اصلا تقابلی در نمیگیرد. لذا یکی از پیشفرضهای اولیه در پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، اقرار به وجود و حضور دشمن و اذعان و اقرار به نقش و فعالیت دشمن و خطراتش بود.
این نویسنده بیان میکند: تا چنین شناختی از دشمن نباشد، هیچ حرکتی صورت نمیگیرد. نفوذ هم دقیقا از همین ناشی میشود؛ یعنی نفوذی وجود دارد و جبهه حق و باطلی هست که باید آن را شناخت. با شناخت باطل باید حق را ترویج کرد. بنابراین با تامل در این موارد میتوان مراتبی از دشمن را شناخت.
شاکری اضافه میکند: دشمن مراتبی دارد. در حوزه نظامی تعریف دشمن به مراتب سادهتر است. در این ساحت تشخیص دشمن از دوست و عمل دشمنانه از عمل دوستانه براحتی صورت میگیرد، اما در حوزه فرهنگ به مراتب تشخیص سختتر است؛ چون اگر عمل دشمنی را از دشمن تفکیک کنیم، کار سخت میشود. جبهه نفاق در این عرصه فعال است و کارش هم در راستای فعالیت دشمن است. از اینرو شناختن دشمن در حوزه فرهنگ بسیار مهمتر و دشوارتر است. مبنای همه اینها شناخت است.
نویسنده مجموعه داستان «باران نیمروز» میگوید: حوزه دشمنی در هنر خیلی پیچیدهتر از اینهاست. کسی که سواد هنری و ادبی دارد، میبیند در لایههای زیرین و عمق آثار، مفاهیمی نهفته که حتی از چشم منتقدان و ممیزان هم دور میماند. ما در جایزههای ادبی کشور میبینیم آثاری که انتخاب میشوند که مفاهیم ضدانقلابی و کاملا ضدایدئولوژیک و تقدیرگرایانه دارند. این نشان میدهد عمل دشمنانه وجود دارد. البته گاهی هم نویسنده و هم داوران همه از نویسندگان و منتقدان جریان انقلاب هستند، اما باز هم این عمل دشمنانه و نفوذ از چشم آنها مخفی میماند. در آن بزنگاهها، درک هنر و مبانی دین مغفول میماند.
نویسنده رمان «عریان در برابر باد» خاطرنشان میکند: اگر این شناخت نباشد فردا روزها دشمن نفوذ فرهنگی میکند. عرصه فرهنگ عرصه ظریفی است که در مثال همانند علم پزشکی است و هنرمند ظریفترین کارها را انجام میدهد. از اینرو یکی از مواردی که باید مدنظر قرار بگیرد، همین بحث شناخت است. ما باید به جملات و کلیدواژههای مقام معظم رهبری توجه کنیم. ما درباره کلیدواژههای ایشان تئوریپردازی نمیکنیم. ایشان که نمیتوانند هر کدام از این کلیدواژهها را مفصل توضیح دهند. ما خود باید این کلیدواژهها را بسط دهیم و تئوریزه کنیم، زیرا عدم شناخت دشمن راه را برای نفوذ باز میگذارد، مرزها را از بین میبرد و به مرور کشور را دچار استحاله فرهنگی میکند.
تغییر خط مقدم دشمن
ناصر شهلایی، پژوهشگر اجتماعی معتقد است؛ چون جهان غرب با تفکرهای منحط، برای براندازی جمهوری اسلامی ایران، از تاکتیکها و اقدامات ناجوانمردانهای چون ترور، ایجاد دردسرهای منطقهای، جنگ تحمیلی و گونههای مختلف تحریم بهره برده و به نتیجه نرسیده، مدتهاست که خط مقدم خود را تغییر داده و به جنگ نرم از خاکریزهای فرهنگی دل خوش کرده است.
از همینروست که این پژوهشگر فرهنگی و اجتماعی میگوید: هماکنون خط مواجهه میان جمهوری اسلامی
به عنوان قبله عالم فرهنگ اسلامی و آمریکا و عوامل داخلی و خارجی آن به عنوان قبله عالم فرهنگ لیبرال دموکراسی در چارچوب مسائل فرهنگی، بیش از پیش نمایان شده و تهدیدات دشمنان بیش از گذشته بر محور تهدیدهای نرم استوار شده است.
شهلایی مطالعات انجام شده در حوزه اجتماعی ـ فرهنگی را بیانکننده این میداند که تهدیدهای نرم دشمن در این حوزه، درصدد کاهش احساس تعلق مردم به نظام، کماثرکردن مولفههای دینی و ملی تشکیلدهنده هویت ملی، برجسته کردن مسائل قومی، نژادی و مذهبی، کاهش اعتماد مردم به نظام، ایجاد شکاف بین مردم و مسئولان، بیاعتماد کردن مردم به رسانههای خودی و تعمیق شکافهای نسلی و نشاندادن و بزرگنمایی تبعیض بین قومیتها و مذاهب است.
از سوی دیگر، رضا کرمی که مانند شهلایی، پژوهشگر حوزه فرهنگ عمومی است، با تائید حرفهای او معتقد است مقابله با تهدید نرم تنها در صورت بررسی دقیق ابعاد و مظاهر تهدیدهای نرم دشمن و سپس تدوین راهبردهای مقابله با آن است.
او میگوید: راهبردهای بهدستآمده توسط پژوهشگران مختلف برای مقابله با تهدیدهای نرم دشمن در حوزه فرهنگی، به گونهای است که به کار بستن آنها امکان مقابله هدفمند در خنثی کردن بخش اعظم تهدیدهای نرم را دارد.
دشمن درونی، خطرناکتر از بیرونی
جواد نصراللهپور، کارشناس مسائل دینی میگوید: دشمنان ایران و انقلاب را میتوان به دو گروه تقسیم کرد؛ دشمن درونی و دشمن بیرونی. مقام معظم رهبری درباره دشمن درونی فرمودند: دشمن درونی از دشمن بیرونی خطرناکتر است. دشمن بیرونی رسما در مقابل ما دشمنی میکند، اما دشمن داخلی درواقع گرگی است که در لباس میش درآمده و از پشت خنجر میزند. مقام معظم رهبری دراین باره فرمودند: مهمترین دشمن درونی، تنبلی اجتماعی، نبود خود باوری و نبود اعتماد به نفس است. اگر ملتی این بیماریها را داشته باشد محال است پیشرفت کند. اگر ملتی مردمش تنبل و ناامید و بدون اعتماد به نفس باشند و باهم پیوند نداشته و به هم بدبین باشند، چنین ملتی پیشرفت نخواهند کرد. اینها مثل موریانهای که در درون پایه بنا بیفتد، بنا را ویران میکند. نصراللهپور در گفتوگو با قدس درباره دشمن بیرونی هم میگوید: دشمن بیرونی ملت ایران نظام سلطه است و بنابر دیدگاههای رهبر معظم انقلاب مهمترین برنامههای دشمن بیرونی در عملیات روانی، جنگ اقتصادی، مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی کشور است.
نداشتن امید به دوستی دشمنان!
دکتر اسکندر صالحی، فعال فرهنگی نیز دراین باره به جامجم میگوید: بنیاد حیات بشر در همه محیطهای اجتماعی و بینالملل بر شناخت دوستان، دشمنان، افراد، گروهها و کشورهای بیطرف است. سادهانگاری است اگر فرد یا حکومتی همه افراد یا حکومتها را در یکی از این سه دسته محدود کند؛ سادهانگاریای که آثار و نتایج ویرانگری دارد.
افراد و حکومتها یا در کنار ما هستند یا در مقابل ما یا تماشاگرانی بیطرف. و دیری نمیپاید که مساله یا منفعتی این گروه سوم را به یکی از دو گروه دوست یا دشمن تبدیل کند. صالحی اضافه میکند: روابط افراد و نهادها، بویژه در انتهای طیف دوستیها و دشمنیها رقیق است و سیال، ولی در مواردی هم از ثبات نسبی برخوردار است. دوستی و دشمنی اجتنابناپذیر است و از هزینهها و فواید مختلف، اما اجتنابناپذیرِ آن نباید نگران بود یا هراسید. نکته مهم این است که در حوزه فرهنگی امید بیهوده به دوستیِ دشمنانِ سرسخت خود نداشته باشیم و از دشمنی ایشان نهراسیم.
تفکر طاغوتی، مظهر دشمنی
مجتبی رحماندوست
دانشیار دانشگاه تهران
پیش از پیروزی انقلاب مردم از دست رژیم شاهنشاهی به ستوه آمدند و همین منجر به تشکیل نظام جمهوری اسلامی ایران شد. من معتقدم مبنای پیروزی انقلاب بیش از ابعاد سیاسی، فرهنگی بود. اگرچه ابعاد سیاسی هم در پیروزی انقلاب دخیل بود، اما غلظت مطالبات و خواستهای فرهنگی بر غلظت وجوه سیاسی انقلاب اسلامی میچربید. همه آن عواملی که ما را از نظام طاغوت فراری داد و ما را به انقلاب رساند، مختصات فرهنگی جمهوری اسلامی است. بنابراین حالا بعد از 40 سال هر نشانهای که ما را از آن اهداف و آرمانها که منجر به پیروزی انقلاب شد، دور کند، من این را نوعی بازگشت به فرهنگ قبل از انقلاب میدانم. در این میان چه سازمانهای برونمرزی و افراد و شخصیتهای بیرونی، چه سازمانها و نهادها و اشخاص داخلی که تلاش کردهاند برای بازگشت به مختصات نظام طاغوتی، به نوعی دشمنی با نظام جمهوری اسلامی کردهاند. حال این تلاش چه آگاهانه و چه ناآگانه بوده باشد، عملشان دشمنی است.
دروغگویی، رباخواری، فاصله بین مسئولان و مردم، حقوقهای نجومی مدیران، عبور از خطوط ویژه، قطع ارتباط مسئولان با مردم در استفاده از امکانات، اینها مصادیق دشمنی است. من چون یک دوره نماینده مجلس بودم میگویم که درست است که ما حقمان است به عنوان نماینده از برخی امتیازات استفاده کنیم یا مثلا در خیابان از خط ویژه عبور کنیم، اما من معتقدم این فکر طاغوتی نیست، بلکه این خود طاغوت است. مسئولی که بیتفاوت نسبت به درد مردم و جامعه باشد، تفکر و عملش مصداق دشمنی است. اگر حاشیهنشینی در این کشور 12 میلیون نفر را به فاجعهبارترین شکل به بدبختی کشانده، اما نمایندهای بگوید عیب ندارد، اینها مصداق تفکر و عمل طاغوتی است و افرادی که به دنبال چنین تفکری هستند، عملشان دشمنی است.
به اشتراک گذاری کد خبر : 2948567988416217964 برچسبها : پایش فرهنگ جام جم آنلاین دشمنشناسی، ضرورت پایش فرهنگ لینک کوتاه :ارسال نظر
مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرات لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید: 1- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید. 2- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای اسلامی منتشر نمیشود. 3- نظرات پس از ویرایش ارسال میشود. تصویر امنیتی : پربازدیدها محصولات غذایی این برندهای معروف را نخرید+اسامی خانم و آقای کلینتون در مراسم ازدواج پولدارها +عکس تازهترین جزییات تغییر و تحولات در کابینه جدید/ شنیده ام یک زن وزیر آموزش و پرورش می شود بازتاب گسترده سلفی جنجالی در رسانههای پاکستان سردار قاسم سلیمانی در حال تفریح+عکس کره شمالی: به آمریکا حمله میکنیم ملاقات سیاسی با شلوارک + عکس خودکشی مقابل دختر مورد علاقه موجودات اسرارآمیز گوشت پاهای این پسر را خوردند (+18 عکس) مخفی شدن گروگان در سطل زباله برای فرار لیست همه پربازدیدها برگزیدهها عکسهای حیرت انگیز از ویتنام! ۹ خطر استرس زیاد برای بدن فیلم موجودات عجیبی که گوشت پاهای پسری را خوردند ساندویچ گوشت انسان، هدیه قاتل به مشتریانش! +عکس نمایش مرد عنکبوتی روس بازی کودک با سمورآبی چطور زندگی را جالبتر و سرگرم کنندهتر کنیم؟ مجسمه بودا کف دریاچه خوابیده بود! ساخت باغچه معلق بدون خاک توسط یک ایرانی +عکس دوربینی که ناجی عکاسش شد! +عکس آخرین مطالب همه سایت 04:45 دشمنشناسی، ضرورت پایش فرهنگ 04:30 صنعت اسباببازی کشور چگونه پا میگیرد؟ 04:15 نقش تلویزیون در ارتقاء سینمای مستند 04:00 رنو پاداش ماندن در ایران را گرفت 03:45 تبعات رهاشدگی فضای مجازی 03:30 نگاه تولیدکنندگان ما جهانی نیست 03:15 مونس شبهای تنهایی شنوندگان 02:45 سکههای تقلبی در بازار همدان 02:30 خیز بازار سرمایه برای سوددهی 02:15 فـرح و فـروغ دو روی یک سکـه فهرست همه مطالب جام جم آنلاین © 2015 | کلیه حقوق این وب سایت متعلق به موسسه فرهنگی مطبوعاتی جام جم است. ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنیدمنبع: جام جم آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۳۲۶۴۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شهید مطهری و آسیب شناسی انقلاب
در آستانه 12 اردیبهشت ، سالروز ترورآیت الله شهید مرتضی مطهری قرار داریم که در سال 58 بلا فاصله پس از پیروزی انقلاب به دست خوارجِ مسلکان تندرو رقم خورد، او بحق از حواریون خاص امام و تئوری پردار منحصر بفرد نظام جمهوری اسلامی ایران بود و به همین سبب علاوه بر اشراف کامل به معارف اصیل و علوم اسلامی ، نقاط ظریف بسیاری پیرامون آسیب شناسی انقلاب و نظام در آثارش از خود به ودیعه گذاشت و امروز می تواند چراغ راه دلسوزان و کارگزاران در راستای رفع ناکارآمدی ها و معضلات دیگر باشد.
این شخصیت سترگ حدود هشت ماه قبل از پیروزی انقلاب تیر 1357 ( نیمه شعبان 98 ) طی بحث مفصلی به آسیب شناسی انقلاب اسلامی می پردازد و آن را تحت عنوان « آفات نهضت » در شش محور : 1 – نفوذ اندیشه های بیگانه . 2 – تجدد گرایی افراطی . 3 – ناتمام گذاشتن . 4 – رخنه فرصت طلبان . 5 – ابهام طرح های آینده. 6 – آفتی از نوع معنی ؛ مورد بحث و بررسی موشکافانه قرار می دهد که امروز بعد از 45 سال می بینیم متاسفانه در اثر غفلت دست اندرکاران ، بعضی از این آفت ها و آسیب ها به گونه چشم گیری گریبان انقلاب و نظام را گرفته و بعضی هم به صورت کم رنگ یا متوسط در حال گسترش است و باید با تدبیر ، درایت و مدیریت عاقلانه از سرایت آن مانع شد.
البته همه این شش عنصر به حسب شدت و ضعف در انحراف و انحطاط انقلاب نقش غیر قابل انکار دارند و در مبارزه با هرکدام باید جدی بود ، اهتمام به بعض و غفلت از بعض دیگر موجب خسران و خسارت خواهد شد.
در این فرصت به حسب اولویت به پدیده « رخنه فرصت طلبان» بسنده می شود و از جوانان درخواست دارد بحث آسیب شناسی انقلاب را به صورت کامل در آثار گرانسنگ این شهید بزرگ دنبال و مطالعه کنند:
شهید در این باره می نویسد: « رخنه فرصت طلبان و نفوذ افراد فرصت طلب در درون یک نهضت از آفت های بزرگ هر نهضت است . وظیفه بزرگ رهبران اصلی این است که راه نفوذ و رخنه این گونه افراد را سد نمایند. هر نهضت مادام که مراحل دشوار اولیه را طی می کند سنگینی اش بر دوش افراد مؤمن مخلص فداکار است ، اما همین که به بار نشست و یا لااقل نشانه های بار دادن آشکار گشت و شکوفه های درخت هویدا شد ، سر و کله افراد فرصت طلب پیدا می شود. روز به روز که از دشواری ها کاسته می شود و موعد چیدن ثمر نزدیکتر می گردد ، فرصت طلبان محکمتر و پر شورتر پای عَلَم نهضت سینه می زنند تا آنجا که تدریجا انقلابیون مؤمن و فداکار اولیه را از میدان بدر می کنند. »
شهید مطهری سپس با طرح سوال معروف مبنی بر این که آیا « انقلاب فرزندان خود را می خورد » می نویسد: « انقلاب، فرزند خور نیست، بلکه غفلت از نفوذ و رخنه فرصت طلبان است که فاجعه به بار میآورد... شما ببینید انقلاب مشروطیت ایران را چه کسانی به ثمر رساندند و پس از به ثمر رسانیدن، چه چهرههایی پُستها و مقامات را اشغال کردند! ... آزادیخواهان همه به گوشهای پرتاب شدند و به فراموشی سپرده شدند و عاقبت با گرسنگی و در گمنامی مُردند؛ اما فلان الدولهها، که تا دیروز زیر پرچم استبداد و با انقلابیون میجنگیدند و طناب به گردن مشروطه چیان میانداختند، به مقام صدارت عظما رسیدند و نتیجه نهایی، استبدادی شد به صورت مشروطیت»
وی پس از توضیح این خطر مهم، در آخر تأکید دارد که همیشه نهضت و انقلاب توسط انقلابیون واقعی آغاز میشود و همچنین اینها تنها افراد مؤمن و معتقد به اهداف نهضت هستند که میتوانند آن را ادامه دهند و به ثمر برسانند نه فرصت طلبانی که هیچ اعتقادی به آن ندارند و چهره عوض کرده و تنها در پی منافع شخصی خود دست و پا میزنند.
مطهری در بخش دیگر به ریشه های تاریخی این پدیده در صدر اسلام می پردازد و می نویسد: « فرصت طلبی تأثیر شوم خود را در تاریخ صدر اسلام نشان داد. در دوره عثمان فرصت طلبان جای شخصیت های مؤمن به اسلام و اهداف اسلامی را گرفتند ، طریدها وزیر شدند و کعب الاحبارها مشاور و اما ابوذر ها و عمارها به تبعیدگاه فرستاده شدند و یا در زیر لگد مچاله شدند. چرا قرآن کریم میان انفاق و جهاد قبل از فتح مکه و انفاق و جهاد بعد از فتح مکه و در حقیقت میان مؤمن منفق... { فرق گذاشته } سرمطلب واضح است ؛ پیش از فتح مکه هرچه بود دشواری و تحمل مشقت بود . ایمان ها خالص تر و انفاق ها و جهاد ها بی شائبه تر و از روحیه فرصت طلبی دورتر بود برخلاف انفاق و جهاد بعد از فتح که در آن حد از بی شائبگی نبود... به هر حال مبارزه با رخنه و نفوذ فرصت طلبان علی رغم تظاهرات فریبنده شان ، یکی از شرایط ادامه یک نهضت در مسیر اصلی است.» ( جهت مطالعه کامل ، رجوع کنید: بررسی اجمالی نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر، مرتضی مطهری، بخش نهضت اسلامی ایران. )