مادران متفاوت را بازي ميکنم
تاریخ انتشار: ۷ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۵۵۲۵۲۰
خبرگزاري آريا - فلور نظري، بازيگر نامآشنايي براي مخاطبان تلويزيون است و بينندگان، او را در سريالهايي همچون تکيه بر باد، مرد دو هزار چهره، خانه به دوش، متهم گريخت، عمليات 125، مسافري از هند، دوران سرکشي، پرواز در حباب و... ديدهاند و اين روزها شاهد بازي او در سريال تلويزيوني «گسل» به کارگرداني عليرضا بذرافشان هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شما در سريال گسل نقش مادر خانه با نام ليلا را بازي ميکنيد که هم فعال اجتماعي است و هم اينکه وقتي از سرکار به خانه برميگردد، مثل يک زن سنتي مراقب زندگي و بچههايش است. برايتان دشوار نبود مرز يک زن مدرن و سنتي را در سريال گسل رعايت کنيد؟
راستش وجوه متفاوت نقش ليلا مرا براي بازي ترغيب کرد. هميشه سعي ميکنم نقش مادران متفاوت را در آثار تلويزيوني و سينمايي بازي کنم و خوشبختانه اين شرايط هم در سريال گسل فراهم شد. ليلا در سريال گسل فقط نماينده يک قشر خاص از مادران نيست، بلکه نماينده اکثر مادران جامعه است که هم شاغلند و هم در خانه مراقب همسر، فرزند و زندگيشان هستند.
همانطور که تاکيد کرديد جنس بازيام در اين سريال به دو شکل مختلف است. هم زن مدرن هستم و هم سنتي. البته ليلا در بيرون و داخل خانه اقتدار دارد. وقتي فيلمنامه را خواندم از شخصيت پردازي ليلا خوشم آمد ضمن اينکه در خانواده ليلا هر يک از اعضاي خانواده، سادگيهاي رفتاري خاص خودشان را دارند، اما ليلا همه را راهنمايي ميکند و حواسش به همه چيز جمع است. ميتوان گفت او چشم سوم خانواده است. به غير از نقش و فيلمنامه، خيلي علاقهمند بودم با عليرضا بذرافشان، کارگردان کار کنم. سريال قبلي او را با نام«نابرده رنج» ديده بودم و خيلي دوست داشتم با او کار کنم که اين اتفاق افتاد.
اعضاي خانواده ليلا در فهم خيلي از کارها کند هستند و سادگيهاي خودشان را دارند، اما ليلا اين طور نيست. آيا اين از ابتدا در فيلمنامه تعريف شده بود يا هنگام اجرا براي با نمک شدن صحنهها اضافه کردهايد؟
اين موضوع از ابتدا در فيلمنامه تعريف شده بود، حتي زمانهايي که ميخواستم در صحنههايي کمي مهربانتر باشم، کارگردان تاکيد ميکرد بايد اقتدار مديريتي ليلا را حفظ کنم، زيرا ليلا يک زن مقتدر و مستقل است و کارهاي خودش را انجام ميدهد. او علاوه بر اينکه در کارهاي خير فعال است، فعاليتهايي همچون حفظ محيط زيست هم دارد. در واقع ميتوان گفت ليلا ليدر خانواده اعتبار است.
براي نقش ليلا ما به ازاي بيروني هم داشتيد؟
راستش الگوي من براي اين نقش، خواهرم بود. او مديرکل يکي از سازمانهاي نهاد رياست جمهوري است. زن محجبهاي است که همزمان با بچه داري، درسش را نيز ادامه داده و تا مقطع دکترا خوانده است. اهل تحقيق و پژوهش بوده و در بيرون و داخل خانه فعال است. من براي اين نقش از رفتارهاي خواهرم الگو گرفتم و از او خيلي در زندگي آموختم.
ليلا تکيهکلامهايي همچون سکوت لطفا، رعايت لطفا و... دارد. اين تکيه کلامها پيشنهاد خودتان بود؟
نه، از ابتدا اين تکيهکلامها در فيلمنامه قيد شده بود. دليل استفاده از چنين واژههايي اين بود که اقتدار ليلا را بيشتر نشان بدهيم، حتي فرزندان ليلا اين نوع رفتار او را الگوبرداري کرده و در موقعيتهاي مختلف تکرار ميکنند.
کار با عليرضا بذرافشان چطور بود؟ آيا اهل تعامل با بازيگران است؟
فوقالعاده عالي بود و آرزو ميکنم هر بازيگري با او کار کند. يکي از ويژگيهاي بذرافشان اين است که کارش را مهندسي ميکند و ذهن آمادهاي در صحنه دارد. حواسش به همه چيز است و کنترل ميکند. خيلي دقيق و شفاف صحنههاي قبل و بعد را به ما يادآوري ميکرد و جزو کارگرداناني است که تعامل خوبي با بازيگر دارد و اجازه ميدهد پيشنهادهايش را بدهد در حالي که برخي کارگردانان اطلاعاتشان کم است، اما پرمدعا هستند. ولي عليرضا بذرافشان همگام با بازيگر است و دستش را با نظارت خودش باز ميگذارد.
شما با کارگردانان مختلف در مجموعههاي طنز بازي کردهايد، اما سريال گسل، نخستين مجموعه کمدي سياسي تلويزيون است. بازخورد مردم را نسبت به اين جنس طنز چطور ديديد؟
من خوشحالم که به عنوان بازيگر در اولين کمدي سياسي تلويزيون بازي کردهام. در سينما کمدي سياسي مثل فيلم مارمولک به کارگرداني کمال تبريزي ساخته شده است، اما در تلويزيون جاي خالي يک کمدي سياسي خوب احساس ميشد. بازخوردهاي مردم در اين مدت خيلي خوب بود و برايشان جالب بود که در قالب يک کمدي، زندگي مسئولان سياسي کشور، روابطشان با آدمها و... را ميديدند.
اتفاقا در کوچهاي که صحنههاي خانه اعتبار را ضبط ميکرديم، دو خانم ميانسال که خانهشان در آن کوچه بود، رضايتشان را نسبت به اين سريال اعلام کردند و بعد از صحبت با آنها متوجه شدم که خيلي موشکافانه سريال را ميبينند. برايم جالب بود که خانمهاي خانهدار تا اين ميزان دقيق سريالها را تماشا ميکنند و همين خستگي هشت ماهه توليد سريال را رفع کرد.
فاطمه عودباشي
راديو و تلويزيون
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۵۵۲۵۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چهرههای ورزشی که در ایران مسلمان شدند
به گزارش "ورزش سه"، خبر مسلمان شدن ژوزه مورایس یکی از مهمترین اخبار چند روز اخیر فوتبال ایران بوده و این اتفاق که باعث شده مورایس از آیین مسیحت به دین اسلام و مذهب شیعه روی آورد، یک اتفاق خاص برای اهالی فوتبال است. این خبر در نشست مطبوعاتی سپاهان و پس از پیروزی مقابل استقلال ملاثانی اعلام شد. او که گفته میشود به زودی با یک زن مسلمان ایرانی پیوند ازدواج خواهد بست، یکی از دهها ستاره و چهره نامدار فوتبال است که دین اسلام را برای ادامه زندگی برگزیده است. با این حال این تصمیم، در گذشته ورزش ایران نیز رخ داده بود و ورزشکاران خارجی زیادی در ایران، به دین اسلام روی آوردند.
عرفان اولروم
دنی اولروم یکی از چهرههای سرشناس ورزش ایران است که سالهاست به دین اسلام مشرف شده است. او ملیتی نیجریهای دارد اما از روزی که در سفارت کشورش در ایران همسرش را دید تصمیم گرفت تا تغییرات ابتدایی را در زندگیاش شکل دهد. اولروم که پیش از روی آوردن به اسلام یک مسیحی کاتولیک بود پیش از آمدنش به ایران سودای مسلمان شدن در سر داشت که ازدواج با همسر ایرانی این فرصت را به بهترین نحو برای او فراهم کرد: «در نیجریه مسلمانان زیادی وجود دارند و شاید بتوان ادعا کرد که اکثر نیجریهایها مسلمان هستند. تحقیقات زیادی درباره اسلام انجام دادم و به این نتیجه رسیدم که تنها در اسلام میتوانم گمشده خود را پیدا کنم، مدتها بود که در دل مسلمان شده بودم اما ازدواج بهانهای شد تا به این تصمیم خود جامع عمل بپوشانم.» همسر دنی اولروم که پس از مسلمان شدن نام عرفان را برای او انتخاب کرد، کارمند رسمی سفارت نیجریه بود.
او درباره زیارت حرم امام رضا علیه السلام نیز، مدتی قبل مصاحبه کرده بود و گفت:
امام رضا (ع) شخصیت بزرگ و بینظیری است. ارادت خاصی به ایشان دارم و شاید یکی از اصلیترین دلایل موفقیتم در راه آقای گلی لطف ایشان بود اما، متأسفانه آن زمان امکان زیارت حرم امام رضا (ع) را نداشتم چرا که مردم به سمتم هجوم میآوردند و نمیتوانستم به درستی و در آرامش آداب زیارت را به جای بیاورم.
لیلا رجبی
او سالها با نام لیلا رجبی و با پرچم ایران در رقابتهای بینالمللی شرکت کرد. ایلوشنکو بعد از ازدواج با پیمان رجبی (که او هم دونده و در حال حاضر مربی پرورش اندام است) و مشرفشدن به دین اسلام، یکی از ورزشکارانی است که سالها با نام ایران در رقابتهای بینالمللی شرکت کرد.
لیلا و همسرش از طریق یکی از دوستان که در بلاروس زندگی میکند با هم آشنا شدند. طبق گفتههای پیمان، فاصله آشنایی آنها تا ازدواجشان 2 سال طول کشید تا در این 2 سال لیلا فرصت داشته باشد که درباره دین اسلام و کشور ایران تحقیق کند. اینترنت و کتابهایی درباره دین اسلام، خواندن قرآن به زبان روسی و در آخر موافقت خانوادهها باعث شد تا ورزشکاری دیگر به جمعیت مسلمانان اضافه شود. لیلا که اسمش را خودش از طریق یک سایت ایرانی پیدا کرده است در حضور امام جمعه بوشهر شهادتین را گفت.
احمد مارکوس
اینبار این بسکتبالیست فرانسوی بود که با حضور در بیت آیتالله علوی گرگانی مسلمان شد و این اتفاق برای او بسیار خوشایند بود. احمد پس از مسلمان شدن گفت: برخورد و محبت مردم ایران باعث شد تا درباره دین اسلام تحقیق و مطالعه کرده و مسلمان شوم. از هنگامی که وارد ایران شدم و به تیم راه و ترابری پیوستم، برایم جالب بود تا در مورد دین اسلام و پیامبر اسلام بدانم. به همین دلیل از مسئولان خواستم کتابهایی که در این باره به زبان فرانسوی ترجمه شده، برایم تهیه کنند و آنها نیز بسیار زود این کار را انجام دادند. پیش از حضور در ایران تصور دیگری از این کشور داشتم، اما با حضور در ایران و شهر قم فهمیدم که تمامی آنها اشتباه بوده است. هنگامی که کتابهای دین اسلام را مطالعه کردم، نام احمد چندین بار در آنها ذکر شده بود. به همین دلیل تصمیم گرفتم تا این اسم را برای خود انتخاب کنم.
ژوزف سرجیو سیلوا دوس سانتوز (سجاد)
او مربی برزیلی بدنساز تیم صنعت نفت آبادان بود که در مراسمی روحانی، در حوزه علمیه آبادان با ادای شهادتین، مسلمان شد و به مومنین شیعه علیابنابیطالب پیوست. مربی برزیلی بدنساز تیم صنعت نفت نام سجاد را نیز به جای ژوزف برای خودش انتخاب کرد: «آشنایی من با اسلام با ایرانیان مسلمان در برزیل آغاز شد و در ایران این فضا برایم بیشتر هموار شد تا با اسلام آشنا شوم.» او همچنین میگوید خانوادهاش نیز به اسلام علاقه دارند.