Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسکانیوز»
2024-05-01@01:48:41 GMT

انتشار داستان‌های دیده‌ نشده «کورت ونه‌گات»

تاریخ انتشار: ۲۱ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۷۰۶۹۲۶

انتشار داستان‌های دیده‌ نشده «کورت ونه‌گات»

به گزارش ایسکانیوز از «هافینگتون پست»، با گذشت یک دهه از درگذشت «کورت ونه‌گات» ـ نویسنده سرشناس آمریکایی و خالق رمان «سلاخ‌خانه شماره پنج» ـ پروژه‌ای تحقیقاتی منجر به پیدا شدن مجموعه آثاری از او شد که تاکنون در هیچ نشریه‌ای به چاپ نرسیده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به زودی کتابی به نام «مجموعه کامل داستان‌های کورت ونه‌گات» منتشر می‌شود که این پنج داستان تازه کشف‌ شده هم در آن گنجانده می‌شود. ویراستار قدیمی کارهای این نویسنده آمریکایی روز ۲۶ سپتامبر را برای انتشار این کتاب اعلام کرده است.

این داستان‌ها دیدگاه منحصر به‌ فرد «ونه‌گات» نسبت به جهان پیرامونش را نمایان می‌کنند و به گفته «دیو اگرز» نویسنده، داستان‌هایی اخلاقگرایانه هستند که «به ما می‌گویند درست و غلط چیست.»

این کتاب جدید در کل شامل ۹۷ داستان کوتاه از «ونه‌گات» می‌شود که طی سال‌های ۱۹۴۱ تا ۲۰۰۷ نوشته شده‌اند. برخی از این داستان‌ها اوایل دهه ۱۹۶۰ به نگارش درآمده و منعکس‌کننده تغییرات فرهنگی آن دوران هستند.

«دن ویک‌فیلد» یکی از ویراستارهای این اثر با «اگرز» هم‌عقیده است و می‌گوید: من فکر می‌کنم سوالات عقیدتی که امروزه وجود دارد مثل صداقت، وفاداری، خیانت و بخت در مقابل استانداردهای شخصی، همیشه وجود داشته است. اما از زمان اوج داستان‌نویسی «کورت ونه‌گات» یک چیز خیلی تغییر کرده و آن هم فاصله بین ثروتمندان و فقراست.

«ویکفیلد» پس از این به همدردی و همراهی «ونه‌گات» با قشر محروم، آسیب‌دیده و طبقه پایین جامعه اشاره می‌کند و می گوید: خوب است مردم با عقایدی که پشت آن کلمات بوده، ‌آشنا شوند. جوان‌ها همیشه شیفته «ونه‌گات» بوده‌اند و در کلماتش راه‌هایی برای نگاه کردن به دنیا پیدا می‌کنند. این داستان‌ها هم به بیدار کردن حس کنجکاوی آن‌ها و حس وجود احتمالات بیشتر تداوم می‌بخشد.

«کورت ونه‌گات» متولد یازدهم نوامبر ۱۹۲۲، از جمله داستان‌نویسان آمریکایی بود که شهرت خود را به‌ خاطر زمینه‌های کاری‌اش در کمدی سیاه، طنز و علمی - تخیلی به ‌دست آورد. «ونه‌گات» درحالی روز یازدهم آوریل ۲۰۰۷ در سن ۸۴ سالگی در منهتن نیویورک درگذشت که چند هفته پیش از آن بر اثر سقوط از ارتفاع، دچار ضربه‌ مغزی شده بود.

رمان «صبحانه‌ قهرمانان» (۱۹۷۳) یکی از پرفروش‌ترین آثار او بود که به همراه «گهواره‌ گربه» (۱۹۶۳) بیش از پیش نام او را بر سر زبان‌ها انداخت. از دیگر رمان‌های این نویسنده‌ سرشناس می‌توان به «شب مادر» (۱۹۶۱)، «خدا شما را بیامرزد آقای رزواتر» (۱۹۶۵)، «اسلپ استیک» (۱۹۷۶)، «محبوس» (۱۹۷۹)، «مجمع‌الجزایر گالاپاگوس» (۱۹۸۵) و «ریش‌آبی» (۱۹۸۷) اشاره کرد. او همچنین چهار مجموعه‌ داستان کوتاه از خود به‌ جای گذاشت.

منبع: ایسنا

502

کورت ونه‌گات سلاخ‌خانه شماره پنج دیو اگرز

منبع: ایسکانیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۷۰۶۹۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایت حیرت‌ انگیز یک نویسنده از خاطره‌بازی دو فرمانده ایرانی و عراقی سال‌ها پس از جنگ تحمیلی

 احمد دهقان (نویسنده) روایتی قابل توجه از دیدار سردار فتح‌الله جعفری فرمانده زرهی ایران در دفاع مقدس و فرمانده لشکر یکم عراق در عملیات فتح المبین گفت.

گفت‌وگوی رادیو مضمون با احمد دهقان را بخوانید:

-  فرمانده عراقی کاملاً با دیسیپلین نشست و شروع به حرف زدن کرد و گفت: «من در عملیات فتح‌المبین می‌‌دانستم ایران می‌خواهد حمله کند» و داشت برگ‌برنده‌هایش را برای فرمانده ایرانی رو می‌کرد.

- فرمانده عراقی ادامه داد: «آن شبی که می‌خواستید حمله کنید، سکوت بود و من به معاون عملیات خودم گفتم سکوت ایرانی‌‌ها خیلی خطرناک است و اینها امشب حمله می‌کنند. بعد به نیروهایی که در شوش داشتیم، آماده باش دادیم و گفتم آماده باشید که ایرانی‌ها می‌خواهند حمله کنند و کشتار راه بیندازید و خلاصه آن کشته‌هایی که شما دادید بخاطر پیش‌بینی من بود».

-  آقای جعفری هیچ چیزی نمی‌گفت و این حالت داشت مرا دیوانه می‌کرد! جنگی سر میز شام بود و این جنگ کاملا به سمت عراقی‌ها تمایل پیدا کرده بود.

-  آقای جعفری شامش را قشنگ خورد و بعد گفت: «تو حسن باقری را می‌شناسی»؟ فرمانده عراقی گفت: «بله؛ در عملیات فکه شهید شد و اگر او بود، احتمالاً جنگ شما متحول می‌شد».

-  آقای جعفری ادامه داد: «حسن باقری دهم اسفند مرا صدا زد و هنگامی که من به قرارگاه رفتم، عکس های تو را به من نشان داد» فرمانده عراقی جا خورده بود!

- آقای جعفری ادامه داد: «حسن باقری به من گفت روی تپه سبز برو (تپه سبز مقابل شوش است) و تمامی آتش منطقه را در دست بگیر؛ طوری که هیچ کس بدون اجازهٔ تو حق تیراندازی نداشته باشد.

 - حسن باقری گفت که فرمانده گردان مقابل شوش، دیروز با شلیک خمپاره کشته شده و امروز فرمانده لشکر یکم عراق خواهد آمد تا فرمانده گردان جدید را در خط معرفی کند. این فرمانده لشکر آدم ترسویی است و این باید زنده بماند تا ما عملیات خودمان را انجام بدهیم. این باید سالم برود و سالم برگردد؛ چون که معاون او یک بعثی است و اگر فرمانده فعلی کشته شود، او را فرمانده لشکر می‌کنند؛ پس این فرمانده لشگر باید زنده بماند.»

- آقای جعفری گفت: «من آمدم روی تپه؛ تو با دو تا ماشین به خط آمدی؛ فرمانده ها را جمع کردی. بعد فرمانده‌ جدید را معرفی کردی و دم غروب با همان ماشینی که آمده بودی، برگشتی من غروب آمدم به حسن باقری گفتم تو سالم آمدی و برگشتی»!

منبع: رادیو مضمون 

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • کتابی پر ازجاهای خالی!
  • «حذف و اضافه» رمانی درباره همه آنچه در دانشگاه‌ها می‌گذرد
  • مجموعه دفتر یادداشت روزانه داستایوفسکی به چاپ سوم رسید
  • چگونه نوجوانان امروز را به خواندن کتاب‌های ایرانی علاقه‌مند کنیم؟/ ادبیات نوجوان در سایه غلبه ترجمه
  • کورت انگل برای بازگشت به WWE اعلام آمادگی کرد
  • موزه نادر، خانه‌ای برای ادب‌ورزی/ مهمانی هر روز هفته با یار مهربان
  • روایت حیرت‌ انگیز یک نویسنده از خاطره‌بازی دو فرمانده ایرانی و عراقی سال‌ها پس از جنگ تحمیلی
  • نویسنده اسیر فلسطینی برنده جایزه ادبی بوکر شد
  • بررسی آثار کلر ژوبرت نویسنده و تصویرگر مسلمان شده فرانسوی
  • بازی برای کودکان خیلی مهم است اما جایگاه ادبیات هم حفظ شود