پردهبرداری از 3 سناریوی برجامی دشمن
تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۸۰۹۶۹۳
برجام، این بهاصطلاح مهمترین دستاورد دولت تدبیر و امید این روزها در وضعیت ناامیدانه و متزلزلی به سر میبرد؛ از وضعیت تحریمها گرفته که از همان دولت اوباما دنبال شد و در دوران ترامپ و کنگره جدید با شدت و حدت بیشتری پیگیری و به مادر تحریمها ختم شد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ ماشاالله ذراتی طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت: برجام، این بهاصطلاح مهمترین دستاورد دولت تدبیر و امید این روزها در وضعیت ناامیدانه و متزلزلی به سر میبرد؛ از وضعیت تحریمها گرفته که از همان دولت اوباما دنبال شد و در دوران ترامپ و کنگره جدید با شدت و حدت بیشتری پیگیری و به مادر تحریمها ختم شد، تا لفاظیها و تهدیدات ترامپ و تیمش، تا اظهارات رئیسجمهور فرانسه و اشاره تلویحی وی به برجامهای بیشتر تا برسیم به اظهارات گابریل، وزیر خارجه آلمان که با اشاره صریح به «وضعیت فوقالعاده دشوار» برجام خواستار اجرای دقیق توافق از سوی همه طرفها شد!
جدا از تحلیل و ارزیابی اظهارات و کنشهای اخیر سران 1+5 درباره برجام و پیشبینی آینده، 3 موضوع بسیار مهم و راهبردی در بطن و زمینه فضای کنونی در رابطه با برجام نگرانیها را بسیار جدیتر میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
موضوع نخست که جدا از همه اظهارنظرها و کنشها و واکنشها درباره برجام قابل توجه و تامل است بحث «امتداد» برجام است. از ابتدا قرار بود مذاکرات هستهای طی زمان و گامهایی مشخص طی شده و به یک توافق پایدار با محدودیت زمانی منجر شده و طبق مکانیزمی مشخص و مدون به دور از جنجال و بر اساس متن حقوقی به پیش رود تا زمان آن طی شود اما به نظر میرسد قرار نیست برجام فرجامی داشته باشد.
در موضوع «امتداد» برجام دشمن سعی دارد ضمن درگیرسازی فرسایشی بدنه تصمیمساز و تصمیمگیر کشور به موضوعات پیرامون برجام، در یک سناریوی راهبردی اذهان را منحرف و کشور را از توجه، برنامهریزی و حرکت در سایر حوزههای پیشرفت کند یا متوقف کند، دقیقا در تقابل با راهبرد «توقف ممنوع» که سال 91 مطرح شد.
در سناریوی «امتداد برجام» قرار است ظرفیت عمده کشور بویژه بازوی اجرایی کشور- دولت تدبیر و امید- صرف برجام و موضوعات و حواشی پیرامونی آن شود. اکنون این هشدار به دولت تدبیر و امید و جناب رئیسجمهور داده میشود که مواظب روزی باشند که 8 سال از ریاستجمهوری ایشان گذشته است...
در حالی که تمام این 8سال- کما اینکه 4 سال گذشته اینگونه بوده است- توجه و ظرفیت عمده دولت صرف دستاورد تقریبا هیچ برجام و عدم پیشرفت و توجه کافی به سایر حوزههای پیشرفت بوده است. مبادا که در سال 1400 افسوس 8 سال بازی و سرگرم بودن کشور به توافقی بیحاصل را بخوریم!
نمونه اخیر این فرصتسوزیها به علت سرگرمی به برجام را در همین مجمع عمومی سازمان ملل دیدیم! به جای آنکه از این فرصت جهت تعمیق و گسترش دیپلماسی اقتصادی که اتفاقا مورد توجه و تاکید دولت دوازدهم هم بوده است استفاده شود، تمرکز و توجهات رئیسجمهور و آقای ظریف حول برجام و موضوعات آن بود.
البته ما نمیگوییم برجام موضوع بیاهمیت یا کماهمیتی است و نقش آن را کمرنگ جلوه نمیدهیم! نه! اما این هشدار را میدهیم مواظب باشیم که از سایر حوزههای راهبردی همچون موضوعاتی از قبیل فرهنگ، اقتصاد، فضای سایبری و امنیت سایبری، بیوتکنولوژی، فناوریهای نانو، کشاورزی و امنیت غذایی، صنعت هوافضا و... غافل نشویم! به قول معروف تمام تخممرغهایمان را در سبد برجام قرار ندهیم.
بانیان برجام به نکتهای بسیار مهم توجه کنند که اگر تکلیف برجام را با تصمیماتی مشخص، واضح و محکم روشن نکنند تمام 4 سال دوم را نیز مشغول برجام بیفرجام خواهند بود و توان و ظرفیت کشور در مسیر پیشرفت در سایر حوزهها تحلیل رفته و از آن غفلت خواهد شد.
موضوع مهم دوم بحث «التهاب» برجام است. در این سناریوی کلان ترامپ که خود یک تاجر است و بخوبی با فضای ذهنی تجار و سرمایهگذاران آشناست در کنار تمام اظهارات و چانهزنیها برای امتیازگیری بیشتر از ایران و خشنودی صهیونیستها و فارغ از موفقیت یا عدم موفقیت این تلاشها، یک هدف پنهانتر را نیز دنبال میکند و آن ایجاد و نمایش یک فضای «ملتهب»، «پرریسک» و «مبهم» از آینده برجام و فضای کسبوکار ایران است. این خیلی طبیعی است که تجار و بازرگانان فارغ از سیاستهای دولتهایشان بحث سود و زیان خود را در اولویت قرار داده و از ورود به فضایی که هر روز رسانهها از تنشها و بحثها درباره آن سخن میگویند خودداری میورزند.
در واقع در سناریوی «التهاب و ابهام برجام» که از منظر حقوقی میتوان آن را نقض روح برجام دانست یک هدف مشخص دنبال میشود و آن بیبهره و بینصیب گذاشتن ایران از منافع برجام است. این سناریو در ادامه سناریوی «امتداد برجام» قرار داشته و در ذیل آن دستهبندی میشود لذا مهمترین راه مقابله با این چالش، خنثیسازی سناریوی اول است که همان پاسخ محکم و تکیه اصلی بر توان داخلی و مردمی است.
و اما موضوع سوم. در سناریوی سوم بحث «بسندگی» برجام مطرح بوده و از زوایای مختلف به عدم بسندگی و ناکافی بودن برجام کنونی پرداخته میشود. سناریوی «بسندگی برجام» که در واقع همان برجامهای بعدی را در بطن خود دنبال میکند، ابهامات و نقایص موجود در متن حقوقی برجام را به عنوان راه نفوذی برای طرح عدم بسندگی برجام مدنظر قرار میدهد.
در این سناریو آنچه زمین بازی و زمینه فشار به ایران را در اولویت قرار میدهد 2 موضوع را مدنظر دارد؛ راه نفوذ و فشار اول، بند مربوط به ممنوعیت «فعالیتهایی که میتواند به طراحی و ساخت یک قطعه انفجار هستهای کمک کند» است که در بخش «T» ضمیمه نخست برجام مورد تاکید قرار گرفته است و موضوع اهرم فشار دوم بندهای پایاندهنده به محدودیتهای ایران موسوم به «بند انقضا» یا «Sunset Clause» است. این فصل آخر از برجام محدودیتهایی ۱۰ و 15 ساله را برای عدم غنیسازی ایران در سطوح بالاتر وضع میکند؛ 2 موضوع مهمی که احتمالا طی هفتههای آتی شاهد پیگیری و طرح آنها از طریق کمیته مشترک برجام خواهیم بود. جایی که 8 عضو برجام از طریق رایگیری حرف آخر و نهایی را خواهند گفت و حوزه اصلی لابی و فشار علیه ایران در این سناریو از طریق این کمیته پیگیری خواهد شد. موضوعی که امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه با انتشار پیامی در توئیتر درباره دیدار خود با حسن روحانی آن را «تبادل نظرهای اساسی با رئیسجمهور ایران» خواند و از تدابیر برجامی خود برای دولت تدبیر و امید رونمایی کرد!
مکرون گفت این تدابیر باید یک شامل «کنترل بهتر فعالیتهای موشکی و بالستیک ایران»، دیگری «تمدید توافق ورای ۲۰۲۵» و به نوعی محرومیت مادامالعمر و تدبیر سوم «بحث باز با ایران درباره اوضاع جاری در منطقه» باشد.
گابریل، وزیر خارجه آلمان هم پیشاپیش خطونشانهای خود را برای کمیسیون مشترک برجام کشید و گفت: ما هم بر سر این موضوع توافق داریم که ایران نقش سازندهای در مناقشات منطقهای خاورمیانه بازی نمیکند و درباره این موضوع باید صحبت کرد.
آنچه مشخص است دشمن 3 سناریوی «امتداد»، «التهاب» و «بسندگی» برجامی را با شدت و قدرت دنبال میکند و این عزم آنها ناشی از رفتارشناسی و شناخت ایدئولوژی فکری بانیان برجام است. تا زمانی که مسببان برجام پاسخی مشخص و محکم را که شامل عزم جدی به بازگشت به شرایط قبل از برجام است به دشمن مخابره نکنند و اشتباه محاسباتی دشمن در رفتارشناسی مسببان برجام را به رخ نکشند، این سه سناریو به صورت تجمیعی و همزمان دنبال خواهد شد.
رئیسجمهور و بانیان برجام بدانند با تکیه به مردم میتوانند پاسخی قاطع و روشن به ناقضان و خاطیان برجام دهند و مردم نیز در این راه دولتمردان خود را تنها نخواهند گذاشت. در غیر اینصورت حاصل ریاست 8 ساله آقای روحانی چیزی جز برجامی بیفرجام و درجازدن در سایر حوزههای پیشرفت کشور نخواهد بود.
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۸۰۹۶۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت ظریف از دلایل موافقت آمریکا و مخالفت اعراب و اسرائیل با برجام
آفتابنیوز :
محمدجواد ظریف، وزیر خارجه پیشین ایران در سلسله نشستهای چهلمین سال تاسیس انتشارات اطلاعات و در نشست اول آن با عنوان «ژئوپلیتیک خلیجفارس» به سخنرانی پرداخت که مهمترین اظهارات او به نقل از جماران به شرح زیر است:
دنیا گرفتار چالش شناختی است.
خطاهایی که بعضا صورت میگیرد به دلیل شناخت و ادراک نادرست است.
دوستان ما در جنوب خلیج فارس ادراک خود را اصلاح میکنند و ما در اصلاح این ادراک تا حدودی عقب هستیم.
هنوز این تفکر غلط خرید امنیت در این کشورهای عربی وجود دارد البته انها به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوانند با وابستگی به یک قطب برای خود امنیت تامین کنند.
کویت قبل از اینکه به کشتیهای خود پرچم امریکا بزنند پرچم شوروی را نصب کرده بودند
این کشورها این مشکل ادراکی را کماکان دارند که باید امنیت را خرید و نخستین آنها صدام بود. آنها تلاش کردند امنیت را با کمک صدام بخرند.
یکی از رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس شخصا به آقای روحانی گفتند که ما ۷۵ میلیارد دلار به صدام پرداخت کردیم.
زمانی که ایران قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت و طارق عزیز گفت تا مذاکره صورت نگیرد، آتش بس صورت نمیگیرد، دبیرکل وقت سازمان ملل به وزیرخارجه وقت دولت ریگان زنگ زد و او به دبیرکل جواب داد که ما در مهرماه که به نیویورک بیاییم با شما در این باره گفتگو خواهیم کرد. میدانید که تاریخ را نمیتوان فراموش کرد. وقتی این شرایط پیش امد دبیرکل به پادشاه وقت سعودی زنگ زد و ملک فهد در تماس با صدام، او را به پذیرش آتش بس متقاعد کرد. پادشاه وقت به صدام میگوید: «غرور ایرانی را زیر پا نگذار.» عربستان در ان زمان این فهم را داشت که نمیتواند کاملا به صدام اعتماد و تکیه کند، اما در عمل متفاوت هم عمل میکرد.
وقتی سیاست خرید امنیت از عراق شکست خورد، این کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برای خرید امنیت به سراغ شوروی و امریکا رفتند.
همین کشورها امروز برای خرید امنیت به سراغ اسراییل رفتند و متوجه نیستند که اسراییل در تاریخ خود از هیچکس حمایت نکرده و حتی به امریکاییها در مذاکرات آزادی گروگانها لگد زده اند. اسراییل در تاریخ تقلبی خود به هیچکس رحم نکرد. این اشتباه شناختی کنار نرفته است.
زمانی که آرامکو را تیر غیب زد، سعودیها انتظار حمایت از آمریکا داشتند و حالا هم به دنبال خرید امنیت از اسراییل هستند
اشتباه ادراکی دوم ما و اعراب این است که فکر میکنیم امریکا به دنبال گسترش حضور خود در منطقه است، اما امریکا به انتقال حضور و نفوذ به خارج از این منطقه است.
امریکا دیگر قدر قدرت نیست. ما قدرت بزرگ داریم، اما هژمون نداریم. در جهان امروز دیگر قطب نخواهیم داشت، اما یکی از دلایل موافقت آمریکا با برجام، کاستن از حضور خود در منطقه بود. اعراب منطقه و اسراییل به همین دلیل با برجام مخالف بودند که نمیخواستند شاهد کاهش حضور آمریکا در منطقه باشند.
امریکا در حال برون سپاری تامین امنیت به اسراییل است و کشورهای عربی منطقه که به دنبال عادی سازی رابطه با اسراییل هستند باید بدانند که دیر یا زود قربانی تامین منافع اسراییل خواهند شد
اشتباه ادراکی سوم که به ما هم بازمی گردد این است که اگر با چیزی مخالفت کردیم و، چون خود را مرکز مشروعیت عالم میدانیم اگر به چیزی مشروعیت ندهیم جنبه اجرایی و عملیاتی پیدا نمیکند. در کاسپین این اشتباه را مرتکب شدیم و در مذاکرات شرکت نکردیم و بستر دریا را در غیاب ما تقسیم کردند.
عدم حضور به معنای عدم شکل گیری از ترتیبات امنیتی خلیج فارس نیست بلکه به معنای عدم تامین منافع شما است. مگر جلوی طالبان را توانستیم بگیریم؟ خیر؛ از روند مذاکره حذف شدیم. همین قاعده درباره مسیرهای مواصلاتی هم هست که از این مسیرها دور ماندیم و بعضا حذف هم شدیم.
در دنیای کنونی هم امریکا نمیتواند با وتو در شورای امنیت، مانع از قدرت مقاومت مردم غزه شود. جنگ اسراییل با مردم غزه هفت ماه است که ادامه پیدا کرده، اما جنگ اسراییل با کشورهای عربی شش روزه تغییر کرده است. آمریکا نمیتواند تصمیم گیریها را وتو کند و این را دنیا و مردم و افکار عمومی این را ثابت کرده اند.
دو مبنای بازدارندگی، نصر خدا و قدرت مردم هستند.
مهمترین کاری که میتوانستیم پس از جنگ غزه بکنیم این بود که پیشنهاد توافق منع تجاوز به کشورهای منطقه داده و کنش ایران هراسی را نابود کنیم
تصویر ترسناک ساختن از ایران، هدف اسراییل است و ما هم نباید در این تله بیفتیم.
این اشتباه ادراکی ما که خیال میکنیم اگر در روندی شرکت نکنیم شکل نمیگیرد اشتباه است. تصور نکنیم اگر fatf را نپذیرفتیم تنبیه نمیشویم و با تبعات ان روبه رو نمیشویم
دنیای امروز هرروز در حال تغییر است و ما هم هرروز باید فکر خود را نو کرده و تفکر جهان دو قطبی را کنار بگذاریم و واقعیتها را ببینیم
بسیاری از انگارههای ما درباره نظم جهانی و حتی مردم خودمان غلط است
همسایهها برای ما فرصت هستند.
مردم برای ما فرصت هستند نه تهدید. به فرصت، امکان بالندگی بدهیم
منبع: سایت انتخاب