Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - آيت‌الله نورمفيدي طي گفت‌وگوي مشروح به سؤالات متعددي درباره اصلاح‌طلبي يا اصولگرايي، برجام، خط امام و رهبري و... پاسخ گفت. گروه سياسي خبرگزاري تسنيم- مهدي مشکيني: آيت‌االله حاج سيّدکاظم نورمفيدي در سال 1319 در خانواده‌اي متديّن و اصيل در گرگان ديده به جهان گشود؛ از قبل انقلاب اسلامي با امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري دوستي و رابطه ديرينه داشت و از امام راحل حکم امام‌جمعه و نمايندگي ولي‌فقيه در استان گلستان را گرفت که اين حکم تا به امروز پابرجاست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


آيت‌الله نورمفيدي عضو مجلس خبرگان رهبري است؛ از او که به‌عنوان امام‌جمعه اصلاح‌طلب ياد مي‌شود، سؤال‌هاي متعددي درباره چگونگي آشنايي با امام راحل، مقام معظم رهبري، اصلاح‌طلبي، اصولگرايي، انقلابي‌گري، خط‌ امام، برجام، رابطه با روحاني، اشرافي گري.... از او داشتم که تصور کردم به دليل عدم استقبال وي از مصاحبه با رسانه‌ها، شايد براي مخاطبان جذاب و شنيدني باشد.

متن کامل گفت‌وگوي خبرنگار تسنيم با آيت‌الله نورمفيدي که در محل دفتر ايشان در گرگان انجام شد، از نظرتان مي‌گذرد:
تسنيم: حضرتعالي از جمله ياران حضرت امام هستيد؟ آشنايي شما با ايشان به چه زماني باز مي‌گردد؟
- رابطه حقير با حضرت امام به گذشته‌هاي دور برمي‌گردد؛ در دوران نوجواني و زماني که تازه مدرسه ابتدايي را تمام کرده بودم با روحانيون شهر ارتباط داشتم و از سال 31 بود که با دوستان از امام، رفتار امام و اخلاق امام (ره) صحبت مي‌کرديم درحالي‌که امام را نديده بودم و از آن روزها بود که خداوند توفيق آشنايي با امام را داد و اين ارتباط و علاقه تا به امروز نه تنها کم نشده بلکه بيش‌ازپيش شده است. حضرت امام (ره) در ميدان عمل نشان دادند که حرکت و رفتارشان در همه زمينه‌ها برگرفته از اخلاص، خلوص نيت و معارف اسلامي است.
تسنيم: به نظر شما پايه اصولي، فکري و ساختاري حضرت امام (ره) براي رهبري انقلاب چه بود؟
- پايه اصولي تفکر امام، همان پايه و مباني اسلام است. مباني فکري امام خارج از مباني و چارچوب مباني اسلام نبود. به نظرم مباني فکري حضرت امام (ره) چهار پايه فکري داشت. اول، مباني و معارف اسلام بود. درست رد زدن به سينه بيگانگان پايه ديگر فکري امام است اما به سينه هرکسي که مي‌خواست اسلام و مسلمين را پل اهداف خود قرار دهد دست رد مي‌زد. حتي مسلماناني که مزدور بيگانه بودند از نظر امام مطرود بودند. برخي به نام اسلام مزدور دشمن و ايادي استعماري بودند که امام با اين تيپ افراد شديداً مخالف بود. خودباوري از ديگر مباني فکري حضرت امام است که بايد مسلمين خود و جايگاه خود را باور داشته باشند و در مقابل بيگانگان، خودباوري خود را حفظ کنند؛ توسعه و پيشرفت کشور چهارمين پايه فکري امام است. اينکه امام يک‌تنه مثل امام حسين(ع) در مقابل همه دنيا مي‌ايستادند درعين‌حال به فکر توسعه و پيشرفت کشور نيز بودند. اين چهار پايه فکري حضرت امام است که به نظرم مقام معظم رهبري نيز دقيقاً همين‌طور است و بر اساس همين مباني فکري که برگرفته از متن قرآن است، عمل مي‌کنند. اينکه قرآن مي‌فرماييد در مقابل دشمن قوي باشيد منظور تنها نيروي نظامي نيست قدرت اقتصادي و فرهنگي هم هست.

تسنيم: شما از بيگانه‌ستيزي حضرت امام(ره) گفتيد؛ برخي امروز مدعي هستند که امام در مقابل آمريکا تندروي کرده است و مقاومتش در مقابل آمريکا بيش‌ازحد بوده است؟

- ماهيت شيطان، شيطنت است و شيطان از ماهيت خارج نمي‌شود؛ پيامبر فرمود، شيطان من به دست من تسليم‌شده است و ديگر کاري نمي‌تواند به من بکند. وقتي امام راحل از آمريکا به‌عنوان شيطان بزرگ ياد مي‌کند مآخذ و مبنايش قرآن و رسول خداست و ايشان اين حرف را از خودشان نگفته است. شيطان تا شيطان است دست از شيطنت برنمي‌دارد مگر اينکه ما تسليم شويم. نگاه امام به آمريکا و انگليس و شوروي يکسان بود البته ممکن است اينها در نوع رفتارهايشان باهم متفاوت بوده باشند اما به نظرمن آمريکا از شوروي سابق که يک قدرت استعماري بوده، بدتر بوده و هست. امروز بدتر از آمريکا وجود ندارد. دليلش هم همين منطقه خودمان است حداقلش اين است که امروز ردپايي از روسيه را در آشوب‌ها و اقدامات تروريستي منطقه نمي‌بينيم و اثر آمريکا در همه اين آشوب‌ها ديده مي‌شود.
*تسنيم: اصطلاح خط امامي را برخي طوري ترسيم و تعريف مي‌کنند که گويا خط امام، خطي جداي از خط رهبري است. نظر شما که به‌عنوان پيرو خط امام مطرح هستيد چيست؟
- نه اصلاً اين‌طور نيست. به نظر من خط امام يعني همان خط رهبري. چراکه رهبري همان اصول و تفکر انقلاب و حضرت امام را دنبال مي‌کند؛ امروز مسائل که پيش‌آمده سخت‌تر از گذشته شده است. در زمان حضرت امام مهمترين خطري که ايجاد شد مسئله جنگ بود که هشت سال کشور را مشغول کرد و امام با تمان توان در مقابل دشمن ايستاد و زماني که قطعنامه 598 را پذيرفت فرمود که جام زهر مي‌نوشم اما امروز شايد مشکلات ما گسترده شده است و زمان امام فقط جنگ بود اما در زمان کنوني دخالت آمريکا و اياديش در کل منطقه به اشکال مختلف گسترده‌تر شده است. آمريکايي‌ها تصور مي‌کنند مي‌توانند دست‌هاي منطقه‌اي انقلاب اسلامي را قطع کنند؛ فکر مي‌کنند مي‌توانند سوريه، انصارالله يمن، حزب‌الله و شيعيان بحرين را از بين ببرند بنابراين امروز مشکلات بيش از دوران حضرت امام شده و رهبري هست و کل منطقه. پس رهبري همان اصول را دارد و همان راه را مي‌رود. لذا خط امام يعني خط رهبري و کسي که تابع اصول حضرت امام نبوده و يا ولايتمدار نيست در خط امام قرار ندارد.

تسنيم- آشنايي شما با رهبري به چه زماني برمي‌گردد و ايشان را چطور شناخته‌ايد؟

- ارتباط من با مقام معظم رهبري از 65 سال قبل شروع شده است. من 78 سال دارم ايشان 79 سال. ايشان يک سال از من بزرگ‌تر است. روزي، رفته بودم مدرسه نواب مشهد پيش آقاي سيد جواد بختياري. هنوز هم به نظرم طلبه نشده بودم و شايد هم تازه طلبه شده بودم. محضر ايشان نشسته بودم که يک طلبه سيد خوش‌رو آقاي سيد جواد را به چايي دعوت کرد. آقا سيد به ايشان- آيت‌الله خامنه‌اي- گفت ميهمان‌دارم و ايشان گفتند با مهمانت بيا. ما محضر ايشان رفتيم و دوستي ما آغاز شد. از قبل انقلاب که من و ايشان باهم دوست صميمي بوديم و اين دوستي ما بعد از انقلاب نيز ادامه يافت. ايشان در زمان قبل انقلاب سفرهايي به گلستان داشتند و سخنراني مي‌کردند که يک‌بار هم که ساواک مي‌خواست ايشان را بازداشت کند، فراريشان داديم. نوار سخنراني‌هاي ايشان در گلستان پخش مي‌شد يکبار من يک سخنراني از ايشان درباره امام سجاد (ع) گوش دادم که بسيار عالي بود؛ بعد از شنيدن سلسله سخنراني ايشان درباره امام سجاد (ع) ديدم که آقاي خامنه‌اي يک تفکر نظام‌مند انقلابي و منسجم دارد که مي‌تواند مسائل را به‌صورت دقيق و منظم حلاجي کند. از آن موقع بود که من ايشان را به‌عنوان فردي با تفکر نظام‌دار انقلابي شناختم و تا امروز هم‌چنين تفکري در ايشان به‌صورت قوي‌تر از گذشته مي‌بينيم. به نظرم زمان کار را سخت‌تر کرده است چون دشمني آمريکا گسترده‌تر و سخت‌تر شده است اگر آن روز دشمني آمريکا سخت‌افزاري بود امروز و در زمان رهبري ايشان، نرم افزاري شده است. امروز ديگر آمريکا مستقيم وارد عرصه نمي‌شود و ديگران را به جنگ نيابتي با ما وارد مي‌کنند.
تسنيم: برخي مي‌گويند مبارزه و مقاومت ما در مقابل آمريکا موقتي بوده يا اينکه مي‌توان به آمريکا خوشبين‌بود آيا امام چنين نگاهي به آمريکا داشتند؟
- امام اين‌طور فکر نمي‌کردند. اينها هم به نظرم نظر سو ندارد تحليلشان اين است اما ما اميدواريم در آينده نظر رهبري به کرسي بشيند. امام مبارزه با آمريکا را موقتي نمي‌دانستند. من پاسخ اينها را اين‌طور مي‌دهم. پيامبر با کفار مکه صلح کرد و اين صلح را مي‌توان به 2 نوع برداشت کرد؛ تسليم يا تاکتيک. مي‌‌توان جاهايي با دشمن کنار آمد مانند صلح حديبيه. اما اين صلح به معناي پذيريش کفار نيست. امام حسن (ع) با معاويه صلح کرد آيا اين صلح به اين معني است که امام حسن معاويه را پذيرفت؟. بعد از صلح پيامبر (ص) با کفار بود که ماجراي فتح مکه پيش آمد. اصلاً توحيد 2 ريشه دارد کفر به طاغوت و ايمان به الله. کفر به طاغوت اصل ايمان اسلامي ماست. بله. ممکن است جاهايي مصلحتي باشد که کارهايي را کنيم اما اين به معني تسليم پا پذيريش دشمن نيست.

تسنيم: الآن مسئله اصلي درباره برجام اين است که با توجه به نقضهاي مشهودي که آمريکا داشته با اين توافق چه بايد کرد؟ البته برخي همچنان اصرار دارند که آمريکا و طرف غربي به برجام پايبند بوده است نظر شما چيست آيا برجام نقض شده است؟
- اينها بحث‌هاي مصداقي است و من به‌طور دقيق نمي‌توانم بگويم کجا را -آمريکايي‌ها- عمل نکرده‌اند اما معلوم است و خود مسئولين هم مي‌گويند که جاهاي از برجام را عمل نکرده‌اند. به نظرم اين به نفع ماست. بگذار‌يم آنها ناقض عهد باشند و بتوانيم اروپايي‌ها را عليه آمريکا کنيم ديگر همه دنيا مي‌دانند که ما به توافقمان عمل کرده‌ايم خود آمانو هم گفته که ما پايبند بوده‌ايم ما بايد دنبال اين باشيم که امريکا به‌عنوان ناقض عهد معرفي کنيم راه درست همين است که رهبري هم به آن اشاره‌کرده‌اند که آمريکا را به‌عنوان ناقض عهد معرفي کنيم.

**تسنيم: به نظر شما چرا آمريکايي‌ها نمي‌خواهند پايبند به برجام باشند؟
- چون آمريکايي‌ها به اصول اخلاقي و انساني پايبند نيستند. آمريکايي‌ها بارها نشان دادند که پايبند به اصول انساني نيستند و هرکجا منافعشان اقتضا کند، دست به هر اقدامي مي‌زنند؛ اينهايي که دم از حقوق بشر مي‌زنند وقتي چند قاچاق‌چي در کشور ما اعدام مي‌شوند صدايشان بلند مي‌شود اما همين آمريکايي‌ها سران داعش را از محاصره فراري مي‌دهند امروز در مقابل نسل‌کشي ميانمار سکوت کرده‌اند و اين همان آمريکاست که دم از حقوق بشر مي‌زند.

** از حضرت‌عالي در برخي رسانه‌هاي داخلي و بعضاً محافل خاص سياسي به عنوان امام‌جمعه اصلاح‌طلب ياد مي‌شود؟ شما اگر خود را اصلاح‌طلب مي‌دانيد تعريفتان از اصلاح‌طلبي چيست؟
- اصلاح‌طلبي که بد نيست. من اصلاح‌طلب بودن را نفي نکرده و نمي‌کنم. اما من اصلاح‌طلب اصولگرا هستم نه اصلاح‌طلب حزبي يا جناحي. من مصلحت انقلاب را بر هر چيزي مقدم مي‌دانم. من يک‌بار گفتم به يک معناي حزبي نه اصلاح‌طلبم و نه اصولگرا. اما به معناي حقيقي هم اصلاح‌طلبم و هم اصولگرا. اصولگرايي يعني اخلاق‌مداري. کساني که تهمت مي‌زنند و بي‌اخلاقي مي‌کنند چطور مي‌توانند اسمشان را اصولگرا بگذارند؟ اصولگرايي يعني پايبندي به اصول اخلاقي. اگر معتقد به اسلام هستيم حق نداريم با آبروي کسي بازي کنيم و تهمت بزنيم. اصول مگر چيست؟ اصول انقلاب همان چهار پايه فکري حضرت امام است که گفتم. من پايبند به اين اصول هستم. اگر کسي بگويد به اصول ديني پايبند است اما به اصول اخلاقي پايبند نباشد بايد در پايبندي او به اصول ديني شک کرد.
**تسنيم: اما برخي از همين کساني که اسمشان را اصلاح‌طلب گذاشته‌اند، معتقد به اصلاح‌طلبي بدون چارچوب و خارج از اصول هستند و بارها در گفته يا نوشته‌ها خود بر اين مهم تأکيد کرده‌اند؟
- اصلاح‌طلبي که اصول انقلاب را ناديده بگيريد اصلاح‌طلب نيست. من با تندروهاي اصلاح‌طلب ميانه ندارم؛ تندهاي اصلاح‌طلب هم بنده را قبول ندارد چون من اصلاح‌طلبي در چارچوب اصول انقلاب را قبول دارم.
**تسنيم: در نگاه مقام معظم رهبري، انقلابي و غيرانقلابي مطرح است تا عناويني چون اصلاح‌طلبي يا اصولگرايي. حضرت‌عالي انقلابي بودن و انقلابي‌گري را چگونه تعريف مي‌کنيد؟
- من مي‌گويم مبناي انقلابي بودن اساس تفکر امام و رهبري است. رفتارها، برخوردها موضع گيري‌ها و تصميم‌ها بايد بر اساس اصول تفکر امام (ره) باشد. مبناي انقلابي بودن همان اصول چهار گانه است. اگر کسي چراغ سبز به آمريکا نشان داد ابتدا بايد بررسي کنيم اين چراغ سبز از کدام نوع است. از چراغ سبزهايي که امام حسن (ع) به معاويه نشان داد؟ آن چراغ سبز، چراغ سبزي نبود که مؤمنين را خار و ذليل کرده باشد پس بايد بررسي کنيم البته تأکيد مي‌کنم که تسليم شدن در مقابل دشمن به معناي انقلابي‌گري نيست اما کنار آمدن با آنها در بعضي موارد بر اساس مصلحت مانعي ندارد. انقلابي‌گري به معناي حرکت در چارچوب و اصول اخلاقي است و اين‌طور نيست که برخي فکر کنند که انقلابي‌گري به معناي بي‌اخلاقي است. نه، مؤمن و انقلابي بايد هوشيار و با برنامه باشد و از کارهاي بدون مطالعه پرهيز کند.

تسنيم: امروز در محافل سياسي، شما را از حاميان جدي آقاي روحاني و دولت ايشان محسوب مي‌کنند. آيا واقعاً حمايت شما از اين جنس است که نقدي نسبت به وضعيت اقتصادي و معيشتي مردم نداشته باشيد؟

- مگر مي‌شود نقدي نداشته باشم نقد تعريفي دارد بايد موضوع نقد را بشناسيم و اشکالات را دقيق بدانيم و منطقي و علمي نقد کنيم. من نقد درست را هر کجا که باشد تائيد مي‌کنم. نقد درست عليه دولت را تائيد هم مي‌کنم. اما من دولتي را با دست‌خالي مي‌بينم و متوجه مي‌شوم اشکال جاي ديگر است دولت چاره ندارد جز اينکه سرمايه وارد بخش اقتصاد کند. مشکل مردم را مي‌دانم. اما برخي بدون اينکه وضعيت را ببيند و درک کنند بدون سند و مدرک انتقاد و تخريب مي‌کنند اما من نقد درست را تائيد کرده و مي‌کنم.
تسنيم: مي‌گويند شما رابطه خوبي با آقاي رئيس‌جمهور داريد؟ آيا تاکنون به ايشان تذکر داده‌ايد؟
- وقتي آقاي روحاني را براي اولين بار بعد از رياست‌جمهوري ديدم به ايشان تذکر دادم که گفتني نيست اما مي‌گويم. من به ايشان گفتم احساسم اين است عده‌اي مي‌خواهند بين شما و رهبري جدايي بيندازند آقاي روحاني حواستان باشد. در تذکري ديگر هم گفتم از منتقدين عصباني نشويد سعه صدر داشته باشيد.

تسنيم: حضرت امام (ره) بارها از اشرافي گري احتمالي مسئولين ابراز نگراني کرده بودند؛ به نظر مي‌رسد که اين معضل مجدد گريبان‌گير شده است و برخي نه تنها اشرافي‌گري را مذموم نمي‌دانند بلکه تا حد يک مدل مدرن مديريتي آنرا ممدوح مي‌دانند. نظر امام (ره) درباره اين افراد چه بود؟
- من نمي‌دانم اشرافي‌گري اينها چگونه و تا چه حدي است. نمي‌دانم اينها چگونه زندگي مي‌کنند. حرف‌هاي بي ملاک و بي مبنا زياد شده است من نه تائيد و نه رد مي‌کنم. مگر دولت قبلي اين کارها را نداشت؟ مگر نمي‌گفتند آقاي رئيس‌جمهور ناهار را از منزل مي‌آورد؟ چرا اينهايي که امروز فرياد مي‌زنند آن زمان سکوت کرده بودند؟
تسنيم: امروز برخي صراحتاً از ژن برتر سخن مي‌گويند؟ آيا ژن‌ها متفاوت‌اند؟

- غلط کرده کسي که مي‌گويد ما ژن برتريم. ژن برتر يعني چه. اين با معارف ديني ما سازگار نيست. خداوند به پيامبر(ص) مي‌فرمايد با مردم مشورت کند به مردم تواضع کن ما چنين دين و پيامبري داريم يعني چه ما ژن فلان داريم. گفتن اين حرف خيلي زشت است ما اعياني و اشرافي نداريم. زندگي من را همه مي‌دانند همين دوستان گفتند که برويم بالايي شهر زندگي کنيم قبول نکردم و گفتم ما در همين محله قديمي زندگي مي‌کنيم و جاي ما همين‌جاست نه بالاي شهر.
تسنيم: حاج‌آقا، شما از گسترده‌تر شدن دشمني‌ها با ملت ايران سخن گفتيد؛ يکي از مصاديق همين دشمني‌ها دخالت در امور داخلي ايران است؛ اخيراً و در انتخابات خبرگان، انگليسي‌ها با رسانه‌هايشان ورود کرده و يک ليست انتخاباتي را رسماً تخريب کردند جسارتاً شما که آن موقع کانديداي خبرگان بوديد چرا سکوت کرديد؟
- انگليسي‌ها در انتخابات خبرگان؟! من واقعاً نشنيدم که انگليسي‌ها بخواهند در انتخابات خبرگان دخالتي کرده باشند؟ البته حتماً بي‌بي‌سي خبيث قصد داشته نيروهاي انقلاب و نظام را تخريب کند.
تسنيم: آنها رسماً عليه آقايان جنتي و يزدي و مصباح ورود کردند و ايشان را با تمام توان تخريب کردند چرا برخي سکوت کردند؟
- من واقعاً نمي‌دانم. البته آقاي جنتي و يزدي و مصباح از السابقون انقلاب هستند ممکن است سليقه من با آقاي جنتي جور در نيايد اشکالي هم ندارد. البته بحث آقاي مصباح مقداري متفاوت است نه در حدي که برخي مي‌گويند من و ايشان رو در روي هم هستيم ايشان به لحاظ علمي قابل‌قبول هستند کاش ايشان تنها به فلسفه مي‌پرداختند چون امروز در دنيا خيلي نياز به فلسفه وجود دارد من به لحاظ برخي ديدگاه‌هاي سياسي با ايشان مخالفم اما از اين نظر که انگليسي‌ها ايشان را خراب مي‌کنند بايد به انگليسي‌ها بگوييم مردک به شما چه ربطي دارد.

* تسنيم: بحث و سؤال پاياني؛ منافقيني که شما را ترور کردند و الحمدالله موفق هم نشد گفته بودند شما عامل وحدت هستيد. به نظر شما لازمه وحدت بيش‌ازپيش چيست و چگونه مي‌توان به وحدت حداکثري ميان نيروهاي انقلاب رسيد؟
- کسي که من را ترور کرده بود را بازداشت کردند و من خواستم که ايشان را به دفترم بياورند. او يک جوان زرنگ بود؛ همين جا (محل دفتر) از او پرسيدم چرا مي‌خواستيد مرا ترور کنيد، گفت شما عامل وحدت بوديد و سازمان (منافقين) دستور به حذف و ترور شما داد. منظور ما از وحدت، وحدت ميان هم‌گروه‌ها و هم افراد است. وحدت ميان شيعه و سني است ما بايد باور کنيم که اهل سنت داري ريشه و اصل هستند. به نظرم لازمه وحدت، آزادي است ما نياز داريم به رشد سياسي. اميدواريم روزي برسد که آزادي در کشور ما بيش از پيش نهادينه شود. مگر اول انقلاب نبود که آقاي کيانوري، فرخ نگهدار از چريک‌هاي فدايي با امثال آقاي بهشتي و مصباح در تلويزيون بحث مي‌کردند بايد اين آزادي را بپذيريم. آزادي يعني اينکه من عليه شما هر نظري دارم بگويم اما نخواهم شما را نابود و بي‌حيثيت کنم و اين همان چيزي است که خداوند را هم راضي مي‌کند.
انتهاي پيام/

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۵۰۲۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نگاهی به آمار رویارویی ۲ تیم استقلال و تراکتور

رویارویی آبی‌های پایتخت و پرشورهای تبریز از جایگاه ویژه‌ای در فوتبال ایران برخوردار است که در ادامه نگاهی به آمار بازی این دو تیم خواهیم انداخت.

به گزارش خبرگزاری ایمنا از آذربایجان‌شرقی، دو تیم فوتبال تراکتور و استقلال طی تقابلی از هفته بیست و پنجم لیگ‌برتر فوتبال از ساعت ۱۷:۰۰ _چهارشنبه دوازدهم اردیبهشت_ در ورزشگاه یادگار امام (ره) به دیدار هم خواهند رفت.

تقابل این دو تیم جزو دیدنی‌ترین جدال‌های فوتبالی چند سال اخیر در لیگ‌برتر بوده است.

آبی‌های پایتخت و پرشورهای تبریز در طول تاریخ ۵۵ بار به مصاف یکدیگر رفته‌اند که ۲۷ بازی با برتری استقلال به پایان رسیده و تراکتور نیز در ۱۴ مسابقه پیروز بوده‌اند؛ ۱۴ دیدار از رویارویی‌های استقلال و تراکتور نیز با نتیجه مساوی به پایان رسیده است.

در مجموع این بازی‌ها ۱۴۹ گل بین دو تیم رد و بدل شده که ۹۱ گل سهم استقلال و ۵۸ گل سهم تراکتوری‌ها بوده است.

۳۱ بازی در چارچوب لیگ‌برتر برگزار شده که ۱۳ بازی را استقلال برده، ۱۰ مسابقه را تراکتور و هشت بار هم نتیجه مساوی به دست آمده است.

در جدال‌های لیگ‌برتری استقلال و تراکتور ۸۲ توپ از خط دروازه هر دو تیم عبور کرده که ۴۲ گل از آن استقلال و ۳۵ گل سهم تبریزی‌ها بوده است.

در طول تاریخ نیز این دو تیم در هفت ورزشگاه کشور رو در روی همدیگر قرار گرفتند که سهم ورزشگاه آزادی تهران ۲۵ بازی، ورزشگاه یادگار امام (ره) تبریز ۱۴ بازی، ورزشگاه تختی تبریز (باغشمال) ۹ بازی، ورزشگاه شهید شیرودی تهران دو بازی، ورزشگاه شهید سردار سلیمانی تبریز دو بازی و ورزشگاه‌های تختی تهران، ۲۲ بهمن اصفهان و امام رضا مشهد، هرکدام یک بازی بوده است.

کد خبر 749082

دیگر خبرها

  • رئیس کمیسیون اروپا: حمله اسرائیل به رفح کاملا غیرقابل قبول است
  • مرغ آمریکایی‌ها غاز است!
  • عذرخواهی ناشر هندی بابت توهین‌ به امام (ره)
  • روز صعود از لیگ یک به لیگ برتر: 16 خرداد
  • نگاهی به آمار رویارویی ۲ تیم استقلال و تراکتور
  • رابط اصلاح‌طلبان با رهبری بعد از فوت هاشمی‌رفسنجانی چه کسی است؟
  • باقری:‌ گذر موفق ایران از نشیب وفرازها مرهون حکمت رهبر معظم انقلاب است
  • عملیات تادیب صهیونیست‌هاموجب تحکیم وحدت ملی وارتقای همدلی ملی شد
  • چالش‌های جدی «وعده صادق» برای سامانه تدبیر آمریکا در منطقه
  • وزیر کشور : عملیات وعده صادق ایران را در اوج اقتدار قرار داد