Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «بولتن نیوز»
2024-04-28@13:10:32 GMT

​شکست GECF در جلب ‌توجه جهانی

تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۶۸۴۲۶

​شکست GECF در جلب ‌توجه جهانی

به گزارش بولتن نیوز، مجمع کشورهای صادرکننده گاز (جی‌‌ای‌سی‌اف‌) در سال‌های اخیر تلاش کرده است که به بازیگری تاثیرگذار در بازار جهانی گاز تبدیل شده و به عبارت دیگر نقش سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) را در بازار گاز طبیعی ایفا کند.

اما حقیقت امر این است که در عمل این مجمع در سطح جهانی تقریبا جدی گرفته نمی‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به عبارت دیگر اگر روز گذشته و در نوزدهمین نشست وزارتی جی‌‌ای‌سی‌اف‌، تصمیم به نابودی این مجمع گرفته می‌شد، کوچک‌ترین خللی متوجه بازار جهانی گاز نمی‌شد، چرا که اساسا کشورهای تولیدکننده و مصرف‌کننده گاز این نهاد را در معادلات خود وارد نکرده‌اند. موید این موضوع، نحوه برگزاری نوزدهمین نشست جی‌‌ای‌سی‌اف‌ است. نشستی که قرار بود در آن اعضا در رابطه با جایگزینی محمدحسن عادلی دبیرکل فعلی این سازمان تصمیم‌گیری کنند. اما روز گذشته هیچ‌گونه اطلاعاتی در رابطه با کاندیداهای این پست یافت نمی‌شد و تنها چیزی که در این رابطه می‌دانستیم، این بود که دو کاندیدا از روسیه و لیبی خواهان تصاحب این پست هستند.

در واقع نشست روز گذشته جی‌ای‌سی‌اف به‌طور کامل تحت تاثیر برگزاری کنفرانس «هفته انرژی روسیه» قرار گرفته بود. کنفرانسی که روز گذشته و در پنل اصلی آن، شخص محمدحسن عادلی دبیرکل مجمع کشورهای صادرکننده گاز در کنار ولادیمیر پوتین رییس‌جمهور روسیه و محمد بارکیندو دبیرکل اوپک نیز حضور داشتند.

فارغ از اینکه جی‌ای‌سی‌اف از زمان تاسیس خود هیچ‌گونه تاثیرگذاری روی بازار گاز نداشته است، مهم‌ترین نشست‌ دو سال اخیر آن نیز به صورت مهجورانه در مسکو برگزار شد و هیچ‌کس نمی‌داند که در دل نشست وزرای عضو این مجمع چه گذشت.

بنابراین این ادعا که جی‌ای‌سی‌اف می‌تواند تبدیل به اوپک گازی شود، بیشتر به رویایی دست‌نیافتنی شبیه است و مهم‌تر آنکه این ادعا که عادلی در دوران زعامت خود بر این مجمع توانست آن را در عرصه‌های جهانی شناسانده و تثبیت کند نیز بیشتر به شوخی شبیه است. نشان به این نشان که تعداد دنبال‌کنندگان صفحه رسمی جی‌ای‌سی‌اف در توییتر تنها 73نفر هستند.

حاشیه‌های اوپکی جی‌ای‌سی‌اف

طبیعی بود که در بی‌خبری روز گذشته از نشست مجمع کشورهای صادرکننده گاز، حاشیه‌های مربوط به اوپک و توافق کاهش تولید نفت پررنگ‌تر از متن نشست باشند. هریک از خبرنگاران حاضر در محل سعی داشتند تا از فرصت دورهم آمدن وزرای نفت و انرژی که برخی از آنها عضو اوپک هستند، استفاده کنند. البته بیش از آنکه اتفاقات مربوط به جی‌ای‌سی‌اف از جمله انتخاب دبیرکل جدید برای خبرنگاران اهمیت داشته باشد، آنها به دنبال این بودند که خبر داغی در رابطه با تمدید توافق اوپک منتشر کنند. بیشترین تمرکز در این رابطه روی بیژن زنگنه وزیر نفت ایران و مقامات روس از جمله الکساندر نواک وزیر انرژی روسیه بود. زنگنه همانند همیشه مواضع خوش‌بینانه و در عین حال مبهمی در رابطه با توافق کاهش تولید اوپک اتخاذ کرد.

وی در مواجهه با پرسش رویترز در رابطه با چشم‌انداز تمدید توافق پس از مارس 2018 به این پاسخ بسنده کرد: «ما هنوز در این رابطه با یکدیگر گفت‌وگویی نکرده‌ایم. اما به نظر می‌رسد که تمام اعضای اوپک باور دارند که باید در بازار ثبات ایجاد کنیم. در واقع همگی آمادگی دارند تا هر آنچه در این وضعیت نیاز است را انجام دهند.» وزیر نفت ایران همچنین افزود: «تصمیم در رابطه با تمدید توافق یا تعمیق آن بستگی به تصمیم جمعی و فضای حاکم بر اوپک دارد اما من فکر می‌کنم که مخالفتی در برابر این پیشنهاد وجود نداشته باشد.»

سماجت خبرنگار رویترز برای شفاف کردن صحبت‌های وزیر کلی‌گوی ایران در نهایت منجر به این شد که زنگنه اذعان کند که وی در حال گفت‌وگو در رابطه با کاهش بیشتر تولید در توافق است. او همچنین در پاسخ به خبرگزاری پلاتس در رابطه با پایبندی ایران به توافق گفت: «هیچ فشاری بر ایران برای پیوستن به این توافق وجود نداشت. وضعیت پایبندی ما بسیار مناسب بوده و میانگین درصد پایبندی ایران بالای 100درصد است.»

اما مهم‌ترین اظهارنظر روز گذشته از زبان ولادیمیر پوتین رییس‌جمهور روسیه شنیده شد. روسیه کشوری است که این روزها علاوه بر نشست مجمع کشورهای صادرکننده گاز، میزبان رویداد مهم‌تری به نام هفته انرژی روسیه است. در پنل اصلی این کنفرانس پوتین در پاسخ به پرسشی در رابطه با چارچوب زمانی تمدید توافق کاهش تولید نفت خام گفت: «ما هنوز در این رابطه چیزی نمی‌دانیم. اما زمانی که ما تصمیم بگیریم که این توافق را تمدید کنیم یا خیر، در رابطه با چارچوب زمانی آن نیز تصمیم خواهیم گرفت. به صورت کلی اگر تصمیم به تمدید توافق گرفته شود حداقل باید تا پایان سال 2018 باشد.»

پوتین همچنین در پاسخ به پرسشی در رابطه با امکان پیوستن روسیه به اوپک پس از همکاری دوطرف در کنترل تولید نفت اظهار کرد: «موفقیت توافق کاهش تولید ذهنیت من را در رابطه با پیوستن روسیه به اوپک تغییر نداده است.»

البته در این میان روز گذشته الکساندر نواک وزیر انرژی روسیه اعلام کرد که در حال حاضر بحث درباره کاهش شدیدتر تولید نفت ضرورتی ندارد. همچنین خبرگزاری ایتارتاس روسیه نیز گزارش داد که به گفته نواک، وزیران نفت و انرژی کشورهای عضو اوپک در حاشیه «هفته انرژی روسیه» که این هفته و هفته آینده در این کشور برگزار می‌شود، درباره اجرای توافق جهانی کاهش تولید نفت بحث می‌کنند.

گستراندن سفره توافق کاهش تولید نفت

یکی از جالب‌ توجه‌ترین اظهاراتی که روز گذشته از مسکو مخابره شد، متعلق به ایلوگیو دل‌پینو وزیر نفت ونزوئلا بود. این کشور بحران‌زده که شدیدترین نیازهای سال‌های اخیر به درآمدهای نفتی را پیدا کرده است به دنبال جلب هرچه بیشتر همکاری‌های تولیدکنندگان مختلف جهان برای محدود کردن عرضه و کاهش مازاد عرضه جهانی و افزایش قیمت نفت است.

از همین رو وزیر نفت این کشور از هفته‌های اخیر دیپلماسی فعال خود را در این زمینه آغاز کرده است. در این رابطه دل‌پینو روز گذشته اعلام کرد که وزرای کشورهای عضو اوپک در حال بررسی امکان تعمیق بیشتر توافق کاهش تولید در سطح بالاتر از یک‌میلیون و 800هزار بشکه در روز هستند. به گفته وی، گزینه دیگر تمدید همین توافق فعلی است. وی همچنین از دعوت 10 تا 12 کشور دیگر از امریکای‌‌جنوبی و آفریقا برای پیوستن به توافق کاهش تولید اوپک و برخی کشورهای غیراوپکی خبر داد.

امضای 2 تفاهمنامه نفتی با لوک‌اویل

سفر زنگنه به مسکو این فرصت را فراهم آورد تا مذاکرات و تفاهمنامه‌هایی نیز با شرکت‌های روسی صورت پذیرد. در همین رابطه شرکت ملی نفت ایران و شرکت لوک اویل روسیه برای ارزیابی زمین‌شناختی در دریای خزر ۲ تفاهمنامه همکاری امضا کردند.

این تفاهمنامه‌ها شامگاه روز سه‌شنبه و در حضور بیژن زنگنه وزیر نفت و واگیت الکپروف مدیرعامل لوک اویل و پیش از آغاز دیدار دو جانبه آنان در مسکو امضا شد. به گزارش شانا، این اسناد پس از چند ماه مذاکره درباره اکتشاف‌های زمین‌شناختی در بخش جنوبی دریای خزر امضا شده‌اند.

بیژن زنگنه وزیر نفت که بعدازظهر روز سه‌شنبه

(۱۱ مهرماه) به ‌منظور شرکت در نوزدهمین نشست وزارتی مجمع کشورهای صادرکننده گاز تهران را به مقصد روسیه ترک کرده بود، شامگاه سه‌شنبه در مسکو با واگیت الکپروف مدیرعامل لوک اویل دیدار و گفت‌وگو کرد. در این مذاکرات که با حضور مهدی سنایی سفیر ایران در روسیه انجام شد، دو طرف بر گسترش همکاری‌ها در حوزه‌های مختلف نفتی تاکید کردند. مدیرعامل لوک اویل تاکید کرد که برای گسترش همکاری‌های نفتی در بخش‌های مختلف، علاقه دوجانبه وجود دارد. زنگنه نیز با تاکید بر اهمیت همکاری‌های نفتی ایران و روسیه، نشست جی‌یی‌سی‌اف در مسکو و همچنین هم‌افزایی دو کشور در این عرصه‌ها را برای تقویت همکاری‌ها تاثیرگذار برشمرد.

از جی‌ای‌سی‌اف چه می‌دانیم

اگر نگاهی به تاریخچه این سازمان بیندازیم، می‌بینیم همان‌طور که در تشکیل اوپک، ایران جزو بازیگران اصلی بود در تشکیل جی‌ای‌سی‌اف که به کنایه «اوپک گازی» نیز خوانده می‌شود باز این ایران است که نقش اصلی را ایفا می‌کند. در اسفند سال 1379 (مارس 2001) نخستین اجلاس کارشناسان عالی‌رتبه‌ کشورهای دارنده ذخایر گاز در تهران و با حضور کشورهای الجزایر، برونئی‌دارالسلام، اندونزی، مالزی، عمان، قطر، روسیه و ترکمنستان برگزار شد که نتیجه آن برگزاری اجلاسی در اردیبهشت 1380 در تهران با حضور وزرای کشورهای دارنده ذخایر گاز بود که نهایتا سنگ بنای مجمع کشورهای صادرکننده گاز گذاشته شد.

این سازمان در ابتدا حالتی غیررسمی داشت و محلی برای تبادل نظرات و اطلاعات بین کشورهای عضو بود و گاه‌گداری نیز پروژه‌هایی در قالب این سازمان اجرا می‌شد که بیشتر حالت داوطلبانه داشت و معمولا هزینه آن توسط کشور پیشنهاددهنده تامین می‌شد. در نتیجه غیررسمی بودن این سازمان، کشورهای عضو هزینه‌یی به‌عنوان حق عضویت پرداخت نمی‌کردند و در نتیجه از زیر بار تامین هزینه‌های جاری و تحقیقاتی این سازمان شانه خالی می‌کردند تا اینکه در ششمین اجلاس وزارتی که در فروردین سال 1386 در دوحه قطر برگزار شد، کمیته‌یی تحت عنوان «کمیته عالی‌رتبه مجمع کشورهای صادرکننده گاز» به سرپرستی روسیه تشکیل شد که ماموریت آن تهیه پیشنهاد مدون و جامع برای تغییر ساختار سازمان بود.

در نهایت، نتیجه بررسی‌های این کمیته پس از برگزاری جلسات متعدد منجر به این شد که در دی‌ماه 1387 و در هفتمین اجلاس وزارتی مجمع کشورهای صادرکننده گاز در مسکو اساسنامه این سازمان به تصویب برسد. اساسنامه GECF از سوی وزیران کشورهای عضو شامل: الجزایر، بولیوی، مصر، گینه‌استوایی، ایران، لیبی، نیجریه، قطر، روسیه، ‌ترینیدادوتوباگو و ونزوئلا امضا شد و قزاقستان و نروژ نیز به‌عنوان اعضای ناظر به این مجمع پیوستند. همچنین مصوب شد تا شهر دوحه قطر به‌عنوان محل استقرار دبیرخانه دایمی مجمع انتخاب شود.

در حال حاضر این مجمع دارای ١٨عضو اصلی و ناظر است که کشورهای ایران، روسیه، قطر، الجزایر، بولیوی، مصر، گینه‌استوایی، لیبی، نیجریه، ‌ترینیدادوتوباگو و امارات از اعضای اصلی مجمع هستند و کشورهای هلند، قزاقستان، ونزوئلا، عراق، نروژ، پرو و عمان نیز به‌عنوان عضو ناظر در مجمع کشورهای صادرکننده گاز در این مجمع حضور خواهند داشت.

نخستین دبیرکل این سازمان نیز در آذر سال 1388 انتخاب شد. لئونید بوخانوفسکی گزینه معرفی شده توسط وزارت انرژی روسیه بود که در رقابت با نامزدهایی از ایران، ‌ترینیدادوتوباگو، لیبی، مصر و نیجریه موفق به احراز سمت دبیرکلی GECF شد. پس از بوخانوفسکی، در آبان 92 و در جریان برگزاری پانزدهمین اجلاس وزارتی این سازمان، محمدحسین عادلی از ایران به‌عنوان دبیرکل این مجمع انتخاب شد.

منبع:افق انرژی

منبع: بولتن نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.bultannews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بولتن نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۶۸۴۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود

روزنامه هم میهن نوشت: در پی درگیری نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، پس از هدف قرار گرفتن کنسول‌گری ایران در دمشق و پاسخ نظامی ایران به این اقدام و اقدام نظامی بعدی در اصفهان که به اسرائیل منتسب شد، به نظر می‌رسد که وضعیت درگیری مستقیم نظامی بین دو کشور پایان یافته‌است.

به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پس از فاز نظامی، اکنون نوبت به فاز دیپلماسی رسیده‌است تا جمهوری اسلامی بتواند ضمن بهره‌برداری از نمایش قدرت خود در منطقه، جلوی آسیب رسیدن به منافع کشور و افزایش فشارهای بین‌المللی را بگیرد.

سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید به‌شدت فعال‌تر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، به‌دنبال خنثی کردن تلاش‌های حامیان اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد. این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شده‌است که استمرار تحریم‌های گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.

 

در ادامه متن کامل گفت‌وگوی «هم‌میهن» را با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزارت امور خارجه مطالعه می‌کنید.

*به نظر می‌رسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیده‌است. فکر می‌کنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟

شرایط به‌گونه‌ای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفته‌است. الان شرایطی پدید آمده‌است که باید فعالیت‌های جدی دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف آغاز شود. حامیان اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی می‌کنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.

این کشورها و نهادها به‌هیچ‌وجه نگران حمله اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق نبودند، اما حالا به‌گونه‌ای رفتار می‌کنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شده‌است. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده‌ و این کشورها قصد دارند به‌دنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشته‌باشیم تا بتوانیم اقدام‌هایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.

در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطل‌مانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حل‌وفصل نشود، ما از تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.

*فکر می‌کنید با تحولات اخیر آیا آمریکایی‌ها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟

الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکایی‌ها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شده‌است که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیده‌نشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.

در این زمینه به نظر می‌رسد که انگیزه‌های ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقه‌ای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفت‌وگو در این مورد فرا نرسیده‌باشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.

الان اولویت‌های مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شده‌است و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرف‌های باقی‌مانده در برجام برای اجرای احکام معطل‌مانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.

برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیت‌های دیپلمات‌های باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هسته‌ای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هسته‌ای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.

*ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفان‌الاقصی و جنگ غزه چیست؟

این سوال خیلی کلی است و نمی‌توان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بین‌المللی کشور را در همه حوزه‌ها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.

در عین حال باید در حوزه‌های دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانه‌تر عمل کند. مهم‌ترین مسئله این است که باید از این محدودیت‌هایی که برای سیاست خارجی ایجاد شده‌است، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.

اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرت‌های دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینه‌ها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.

*بعضی از کارشناسان معتقدند که بعد از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل ممکن است این تصور در بین کشورهای همسایه به‌خصوص کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس ایجاد شود که قدرت نظامی و قدرت موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی برای خودشان تلقی کنند. فکر می‌کنید آیا ممکن است بتوان سازوکاری ایجاد کرد که به این کشورها نشان داد ایران تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه محسوب نمی‌شود؟

بخشی از این تصورات ناشی از تبلیغات است. کشورهای منطقه به خوبی می‌دانند که تاریخ ایران نشان داده‌است که ایران هرگز در سده‌های اخیر تهاجمی وارد یک درگیری و بحران نشده‌است. ایران اگر مورد حمله نظامی واقع شده‌باشد از خود دفاع می‌کند، این موضوع را در قضیه عراق شاهد بودیم و اخیراً هم در مقابل تعرض نظامی اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق مشاهده کردیم. ولی ایران هرگز تهدیدی برای همسایگانش نبوده است. ایران همواره دعوت کرده‌است که سازوکار امنیتی مشترکی برای تضمین امنیت کشورهای همسایه ایجاد شود.

الان هم دستگاه دیپلماسی ایران باید فعال‌تر از گذشته تلاش کند تا به همسایگان نشان دهد که اگر ایران یک نیروی نظامی قوی دارد، اگر توان موشکی و پهپادی دارد، این ظرفیت‌ها می‌تواند در راستای تامین امنیت منطقه به کار رود. این تز کلی ایران که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود، می‌شود با دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای همسایه و دولت‌های جنوب خلیج‌فارس، آنها را به این نتیجه برسانیم که باید سازوکار امنیت جمعی در منطقه ایجاد شود و آنها را قانع کنیم که نیازی به حضور نیروهای خارج از منطقه نیست و کشورها خودشان می‌توانند امنیت منطقه را تامین کنند.

*در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل چهار دهه است که با هم خصومت دارند. این منازعه برای نخستین بار در طول هفته‌های گذشته ماهیت مستقیم و رودررو پیدا کرد. فکر می‌کنید آیا امکان تکرار این منازعه مستقیم و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمام‌عیار وجود داشته‌باشد؟

آینده منازعه ایران و اسرائیل بستگی به عملکرد طرف مقابل دارد. ایران در سال‌های اخیر و به‌ویژه پس از آغاز جنگ غزه نشان داده‌بود که صبر استراتژیک در پیش گرفته‌است. اسرائیل به شیوه‌ای عمل کرد که ایران استراتژی‌اش را کنار گذاشت و وادار کرد وارد حالت تهاجمی شود. اگر اسرائیل اشتباه قبلی خود را تکرار کند، طبیعی است که مورد حمله ایران واقع خواهد شد. به اعتقاد من آینده این رویارویی کاملاً به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد.

*عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلی‌ها نسبت به عملکردشان در آینده محتاط‌تر شوند؟

بسیار مؤثر بود. اسرائیلی‌ها باور نمی‌کردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کرده‌بود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمک‌های گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار می‌دادند.

قدرت‌های جهانی پذیرفته‌بودند که موجودیت اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویت‌های اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شده‌بود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاه‌ویکم آمریکا یاد می‌شد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشک‌های عراق به سمت اسرائیل، هیچ حمله‌ای به اسرائیل نشده‌بود و اسرائیل تصور می‌کرد که سازوکار بازدارندگی‌اش صددرصد موفق بوده‌است.

برای کل قدرت‌های جهانی، به‌ویژه آمریکا جا افتاده‌بود که اسرائیل باید از لحاظ نظامی و به‌خصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قوی‌تر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاش‌ها بی‌فایده بوده و اسرائیل ضربه‌پذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.

*مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشک‌ها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیل‌گران این موضوع را مطرح کرده‌اند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقه‌ای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیک‌تر شده‌اند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟

منازعه‌ای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیت‌های کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشک‌های ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشان‌دهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بی‌اثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.

بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.

ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمی‌توان پیش‌بینی کرد؛ به‌خصوص اینکه کشورهای منطقه هم می‌دانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها هم‌سرنوشت کنند. همانگونه که در سال‌های گذشته مشاهده کرده‌ایم، همه سیاست‌های آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.

*بعد از آغاز جنگ غزه گفته ‌می‌شد که عربستان از فرآیند عادی‌سازی روابط با اسرائیل دور شده‌است. با توجه به تحولاتی که در ۶ ماه گذشته رخ داده‌است، تصور می‌کنید ریاض تا چه اندازه امکان دارد به فرآیند عادی‌سازی با اسرائیل بازگردد؟

تجدید رابطه ایران با عربستان نشان‌دهنده تغییراتی در سیاست خارجی ریاض بود. از طرف دیگر برخی واکنش‌هایی که حکومت عربستان سعودی نسبت به عملکرد آمریکا نشان داد، مشخص کرد که سران این کشور دیگر مانند گذشته به صورت صددرصد پیرو آمریکا نیستند. در عربستان تصور غلطی ایجاد شده‌بود که اگر این کشور دنبال توسعه اقتصادی و فناوری است، باید با اسرائیل که یک قدرت اثرگذار در آمریکا و کشورهای غربی محسوب می‌شود، رابطه‌ای دوستانه برقرار کند. اما فکر می‌کنم ریاض اکنون به این نتیجه رسیده‌است که تحلیلی که در گذشته داشتند، درست نبوده و می‌توانند بدون رابطه با اسرائیل توسعه اقتصادی داشته‌باشند و می‌توانند مطمئن باشند که کشورهای منطقه ظرفیت کافی برای تامین امنیت منطقه دارند.

نکته بسیار مهم این است که افکار عمومی کشورهای عربی به صورت جدی با توسعه روابط با اسرائیل مخالف هستند. مردم عرب و مردم مسلمان با اسرائیل مخالف هستند و حاضر به پذیرش این رژیم نیستند. این دولت‌های عربی هستند که به سمت عادی‌سازی روابط با اسرائیل حرکت می‌کنند. با توجه به وقایعی که در شش ماه گذشته رخ داد و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شد، قتل‌عام بیش از ۳۴ هزار نفر که اکثریت آنها کودکان و زنان هستند، گورهای دست‌جمعی که در بیمارستان‌ها کشف می‌شوند، بمباران مدارس، بیمارستان‌ها و خانه‌های شخصی و قحطی گسترده در غزه؛ همه‌ی اینها باعث شده‌است که زمینه عادی‌سازی روابط با اسرائیل در کشورهای عربی، دست‌کم در افکار عمومی کاملاً از بین برود.

اگر دولت‌های عربی دست‌کم تا زمانی که جنگ غزه در خاطره ملت‌ها زنده است بخواهند اقدامی در راستای عادی‌سازی روابط و دوستی با اسرائیل انجام دهند، درون کشورهایشان با افکار عمومی دچار مشکل خواهند شد. احتمال اینکه فرآیند عادی‌سازی روابط با اسرائیل ادامه پیدا کند، بسیار کمتر از گذشته شده‌است.

*بعد از پاسخ ایران به اسرائیل، رئیس‌جمهور آمریکا گفت که می‌خواهد جبهه متحدی را برای فشار و تحریم علیه ایران ایجاد کند. در نشست سران گروه ۷ و وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم شاهد بودیم که دولت‌های غربی تصمیم خود را برای توسعه دایره تحریم‌ها علیه ایران اعلام کردند. چه کاری از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از توسعه و افزایش تحریم‌ها بر می‌آید؟

من باید یک نکته را تذکر بدهم. تمام شعارهای انسان‌دوستانه و بشردوستانه‌ای که غربی‌ها مطرح می‌کنند و آن را ناشی از ایدئولوژی لیبرالیسم می‌دانند، شعارهایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوق‌بشر، رعایت حقوق زنان و کودکان، عدم استفاده از خشونت، حل اختلاف‌های بین‌المللی بر مبنای دیپلماسی، نظم جهانی مبتنی بر قانون و امثال اینها، همه این شعارها وقتی نوبت به اسرائیل می‌رسد، از یاد برده می‌شود.

جنایتی نمانده است که اسرائیل انجام نداده‌باشد و کشورهای غربی به‌‌رغم همه شعارهایشان به آن بی‌توجهی نکرده‌باشند. اسرائیل کل منطقه غزه را شش ماه است که مستمراً هوایی و زمینی بمباران می‌کند و نسل‌کشی گسترده‌ای را آغاز کرده‌است. در این شرایط کشورهای غربی همچنان از اسرائیل حمایت می‌کنند. یعنی تمام ادعاهایی که در مورد حقوق بشر و دموکراسی مطرح می‌کنند، دروغ است.

من فکر می‌کنم بیش از اینکه اسرائیل در این جنگ شکست خورده ‌باشد، فرهنگ و ایدئولوژی غرب شکست خورده ‌است و نشان داده‌ تمام حرف‌هایی که می‌زنند، دروغ است و واقعیت ندارد. یکی از نتایج مهم جنگ غزه و بحرانی که بین ایران و اسرائیل پدید آمد، شکست ادعاهای بشردوستانه غرب بود. وقتی اسرائیل مرکز دیپلماتیک ایران را هدف قرار داد، هیچ واکنشی نشان ندادند، اما وقتی ایران به جنایت اسرائیل عکس‌العمل نشان داد، شروع می‌کنند به محکوم کردن و افزایش فشار و تحریم.

اینها استانداردهای دوگانه‌ای است که در قبال کشورها دارند. در قبال این نوع عملکرد، ایران باید تمام تلاش‌اش را به کار بگیرد تا این رویه را متوقف کند و اجازه ندهد که میان کشورهایی که قصد دارند در همراهی با اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند، اجماع ایجاد شود. ایران باید به صورت جدی وارد فعالیت شود و با کشورهای منطقه و جهان وارد مذاکره شود. احیای برجام قطعاً یکی از بهترین راه‌های مقابله با افزایش فشار بین‌المللی است. ایران باید از منحصر کردن سیاست خارجی به چین و روسیه دست بکشد و بعد فعالیت سیاست خارجی‌اش را گسترش دهد.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کیهان علیه برجام و FATF / این همه موفقیت را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! قوانين و محدوديت‌هاي" FATF " كاغذ پاره نيست

دیگر خبرها

  • دیدار عضو شورای حزب الله لبنان با دبیرکل مجمع تقریب مذاهب اسلامی
  • سفر معاون امیرعبداللهیان به ریاض
  • شنبه اعتراض؛ هزاران صهیونیست خواهان برکناری نتانیاهو شدند
  • عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
  • بازدید جمعی از نمایندگان تهران از اداره کل انتقال خون استان تهران
  • افشای جزئیات توافق شکست خورده میان روسیه و اوکراین
  • حضور مقامات بین‌المللی در ریاض برای گفتگو پیرامون غزه
  • سفر نخست‌وزیر پاکستان به عربستان
  • تعیین مرزهای ارمنستان و جمهوری آذربایجان و ۳ سناریوی پیش رو
  • دشمنان شکست خورده در حال تدارک استراتژی جدید برای ضربه زدن به نظام هستند