بعثیها هم به قدرت توپخانه ایران اعتراف میکردند
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۸۱۵۱۷
نقش برخی از واحدها در جنگ، مثل عوامل پشت صحنه فیلمهاست که شاید دیده نشود، ولی بسیار تأثیرگذار است. نقش و تأثیر واحد توپخانه در جبهههای جنگ تحمیلی نیز به همین ترتیب بود.
گروه جهاد و مقاومت مشرق - نقش برخی از واحدها در جنگ، مثل عوامل پشت صحنه فیلمهاست که شاید دیده نشود، ولی بسیار تأثیرگذار است. نقش و تأثیر واحد توپخانه در جبهههای جنگ تحمیلی نیز به همین ترتیب بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ما قبل جنگ
قبل از شروع جنگ تحمیلی بر اساس یکی از طرحهای دفاعی نیروی زمینی ارتش که برخاسته از تهدیدات مرزی عراق بود، تعدادی از گردانهای توپخانه صحرایی و پدافند هوایی ارتش به مناطق مختلف کشور از جمله غرب و جنوب کشور اعزام شدند. از آنجا که بسیاری از یگانهای توپخانه هوایی و صحرایی قبلاً توسط نیروی زمینی ارتش در محلهای استراتژیک استقرار یافته بودند، با شروع جنگ تحمیلی و یورش دشمن به سمت پایگاهها، فرودگاهها و تأسیسات نفتی و نیروگاههای برق، این واحدها نقش بسیار فعالی را از خود نشان دادند، به نحوی که به اذعان همگان، در یورش هوایی اولیه دشمن بعثی، آماده بودن ادوات پدافندی موجب شد تا میزان تلفات وارده به بخشهای حیاتی کشور بسیار کم باشد. به عنوان مثال وجود گردان پدافند هوایی307 نیروی زمینی ارتش باعث عدم تخریب فرودگاه آبادان در یورش اولیه و بعدی هواپیماهای دشمن شد. همچنین با آغاز حمله زمینی ارتش حزب بعث عراق، تنها عاملی که سبب ایجاد سد موضع در برابر دشمن و کند شدن حرکت آنها میشد، آتشهای دوربرد توپخانهای بود. چنانکه توپخانه لشکر92 زرهی اهواز در جنوب و توپخانه لشکر28 سنندج در غرب کشور، از عوامل کنترلی حرکت دشمن بودند و در ایجاد آتشهای بازدارنده بسیار فعال عمل نمودند. مضاف بر این در حملات اولیه دشمن به خوزستان و اهواز، در منطقه آب تیمور، کارخانه نبرد اهواز و سه راه خرمشهر تنها و تنها آتش سنگین توپخانه نیروی زمینی ارتش، مسبب اصلی زمین گیر شدن دشمن شد. همچنین در طرح عبور دشمن از کرخه، صرفاً حجم آتش انبوه توپخانه از عبور دشمن در آب جلوگیری میکردد. لذا اغراقآمیز نیست اگر بگوییم توپخانه تنها یگان زمینی است که در آغاز جنگ تحمیلی تقریباً در رویارویی با دشمن و بازدارندگی از نیروهای آن از آمادگی رزمی نسبی برخوردار بود.
از اشنویه تا اروند
در طول هشت سال دفاع مقدس توپخانه ارتش در عملیات آفندی و پدافندی در سراسر جبههها از اشنویه تا دهانه اروند به اجرای مأموریت میپرداخت. در ابتدای جنگ تحمیلی یگان توپخانه تأثیر قابل توجهی در کند کردن تهاجم دشمن داشت. با سازماندهی و گسترش رزمی سپاه در دوران دفاع مقدس، ارتش ایران اقدام به آموزش و انتقال تجربیات خود به پاسدارها کرد و با واگذاری بخشی از تجهیزات و ادوات توپخانه ارتش، یگانهای توپخانه سپاه تقویت شدند.
تا قبل از عملیات بیتالمقدس (10/2/1361) برخی از یگانها مانند مهندسی، توپخانه و. . . هنوز در سپاه پاسداران تشکیل نشده بود یا در ابتدای شکلگیری بود.
توپخانه در ثامنالائمه(ع)
در عملیات ثامنالائمه(ع) که در پنجم مهرماه۱۳۶۰ با طراحی و شرکت لشکر77 خراسان، تیپ37 زرهی از ارتش، یگانهایی از سپاه و بسیج مردمی در پی اجرای فرمان قاطع حضرت امام(ره) مبنی بر شکستن حصر آبادان انجام گرفت، توپخانه نقش بیبدیلی داشت. آتش سنگین توپخانه در کنار واحد هوانیروز و نیروی هوایی، دشمن را در شرق کارون در هم کوبیدند و ظرف ۴۸ ساعت محاصره آبادان را شکستند. این عملیات از پشتیبانی آتش هشت گردان توپخانه، یک توپخانه لشکری و یگانهایی از گروه 55 توپخانه و گردان 307 پدافند هوایی نیروی زمینی ارتش؛ جمعاً 32 آتشبار که مأموریت اصلی پشتیبانی آتش را برعهده داشتند، برخوردار بود.
فتحالفتوح
ضربه بعدی را عراق در هشتم آذرماه ۱۳۶۰ و در محور دشت آزادگان از توپخانه ارتش دریافت کرد. این عملیات به نام طریقالقدس معروف شد که امام راحل(ره) در پیام خود از آن با عنوان «فتحالفتوح» یاد کردند. در واقع پس از عملیات پیروز ثامن الائمه(ع)، طریقالقدس دومین عملیات آفندی نسبتاً بزرگ رزمندگان ایرانی علیه متجاوزان در مناطق اشغال شده خوزستان محسوب میشود. نیروهای ارتش، سپاه و بسیج مردمی، نیروهای دشمن را از پنج محور اصلی در جبهه جنوب(شمالغرب اهواز) در حالی که از پشتیبانی آتش 12 گردان توپخانه، دو توپخانه لشکری و یک گروه توپخانه ارتش بهره میبرد، مورد حمله قرار دادند و ضربات سنگینی به آنها وارد کردند. این عملیات سبب شد تا عراق در شمال خوزستان جبهه دفاعی خود را کاملاً عقب بکشد و خطر حمله به اهواز منتفی شود. همچنین برای اولین بار رزمندگان اسلام توانستند همزمان خطوط مقدم پدافندی و عقبه نیروهای دشمن را مورد حملات آتش کوبنده و غافلگیرانه توپخانه خود قرار بدهند و فرصت عکسالعمل مناسب را از دشمن بگیرند.
فتحالمبین
ارتش و سپاه در کنار هزاران هزار نیروی داوطلب و بسیجی که در جنوب گرد هم آمده بودند، عملیات فتحالمبین، بزرگترین تک را در محور شوش دزفول و غرب رود کرخه سازمان دادند. این عملیات در ۳۰ دقیقه بامداد دوم فروردین ماه ۱۳۶۱ درحالی که دشمن گمان نمی کرد ایران در شب عید نوروز دست به حمله بزند، از چند محور شروع شد. فتحالمبین از پشتیبانی آتش 26 گردان توپخانه از سه توپخانه لشکری و چهار گردان کمک مستقیم، توپخانه تیپهای مستقل و گروه 33 توپخانه ارتش بهره می برد.
عملیات «فتحالمبین» نقطه اوج دستیابی سپاه پاسداران به توپهای عراقی بود که طی آن گردانهای سازمانی توپخانه سپاه تشکیل شدند. به نحوی که سپاه پاسداران در عملیاتهای بعدی، آتش توپخانه را در پشتیبانی از نیروهای رزمنده به خدمت گرفت که جا دارد در اینجا از شهید سردار حسن شفیعزاده یادی کنیم که نقش مهم و اساسی در تشکیل یگانه توپخانه سپاه داشت.
یگان توپخانه سپاه
در عملیات الیبیتالمقدس که در تاریخ 10/2/1361 آغاز شد و 26 روز به طول انجامید و باعث آزادسازی خرمشهر شد، قرارگاههای سهگانه(قدس، نصر، فتح) با آتش 29 گردان توپخانه ارتش (حداقل 500 قبضه توپ) پشتیبانی شد که نقش اساسی را در آزادسازی خرمشهر بر عهده داشته است. در عملیات بیتالمقدس، سپاه پاسداران با استفاده از تعدادی عراده توپ غنیمت گرفته شده از عملیاتهای طریقالقدس و فتحالمبین، 10 آتشبار چهار توپی تشکیل و در این عملیات شرکت داد.
قدرت توپخانه به اعتراف دشمن
در عملیات والفجر 8(فاو) که در 20/11/1364 اجرا شد، 30 گردان توپخانه (18 گردان از توپخانه ارتش و 12 گردان از توپخانه سپاه) وظیفه پشتیبانی آتش را بر عهده داشتند. با فرض این موضوع که قدرت فرمانده در آتش و مانور خلاصه میشود، به شهادت تاریخ این حجم بالای آتش توپخانه بود که از عوامل پیروزی ایران در نبرد فاو بود.
جالب است که در اثر قدرت حجم آتش سنگین توپخانه، فرمانده تیپ سوم دشمن که در محاصره قرار گرفته بود اینگونه به رده بالاتر خود گزارش میدهد: «وضعیت ما بسیار بد و سخت است، آتش توپخانه روی ما بسیار مؤثر است و تلفات با شمارش دقیقه افزونتر میشود. به داد ما برسید». همین طور فرمانده یکی از تیپهای دشمن در تماس با رده بالاتر خود میگوید: «آتش توپخانه دشمن(ایران) وسیع و بسیار سنگین و مؤثر است و توپخانههای دشمن(ایران) آزاد هستند. خواهش ما این است که آتش متقابل، روی منابع آتش دشمن زیاد شود تا از حجم آنها کاسته شود».
والفجر8 شاهکار توپخانه
شهیـد سپهبد علی صیاد شیـرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش در دفاع مقدس که در رسته و تخصص توپخانه سرآمد بود در بخشی از خاطرات خود درباره ارزش و اهمیت آتش پشتیبانی میگوید: «طراحان نظامی میدانند که در عملیات، آتش، پشتوانه حرکت است؛ اصلاً ما در تاکتیک میگوییم: آتش و مانور؛ آتش بدون مانور و مانور بدون آتش معنی ندارد؛ مانور، یعنی حرکت و پیشروی و تضمینکننده هر حرکتی چه پیشروی و چه عقبنشینی، آتش است».
امیر دریابان شمخانی از فرماندهان عالی رتبه دوران دفاع مقدس درباره نقش و اهمیت آتش و پشتیبانی آتش و توپخانه نیروی زمینی ارتش در دوران دفاع مقدس میگوید: «من در والفجر8، نقش برجسته این کار(نقش توپخانه ارتش) را با توجه به شکل و منطقه عملیات و جغرافیای منطقه عملیات کاملاً حس کردم و لمس کردم که چقدر توپخانه ارتش در تثبیت فاو مؤثر بود. در مرحله اول که مرحله پیشروی عراق بود، توپخانه ارتش نقش داشت؛ در مرحله دوم که مرحله تثبیت و پاکسازی دشمن از سرزمینهای اشغالی بود، توپخانه ارتش نقش داشت و همچنین در مرحله سوم که در حقیقت مرحله تعاقب دشمن در سرزمینهای خود عراق بود، توپخانه ارتش نقش محوری داشت».
امیر سرتیپ دوم سعید پورداراب فرمانده تیپ 2 لشکر 21 حمزه سیدالشهدا(ع) در دوران دفاع مقدس درباره وضع توپخانههای خودی میگوید: «من تقریباً از پشتیبانی مؤثر توپخانه در عملیات مطمئن بودم». سردار سرتیپ پاسدار محمدجعفر اسدی فرمانده سابق نیروی زمینی سپاه نیز درباره تأثیر پشتیبانی توپخانه ارتش در روحیه رزمندگان میگوید: «همه (در جنگ) فکر این بودند که ما باید به بچههای خط مقدم برسیم؛ بعد از مدتی که گذشت بچههای خط مقدم دادشان درآمد که آقا هرچه محبت به ما دارید به توپخانه ارتش بکنید که آنها هستند ما را پشتیبانی میکنند و پشتیبانی آنها موجب دلگرمی ماست. ما همان روزهای اول دفاع مقدس با عزیزانمان در توپخانه ارتش آشنا شدیم و طعم رشادتها، مردانگیهای آنان و پشتیبانی قوی که از ما، خصوصاً پاسدارها کردند را همان روزهای اول دفاع مقدس چشیدیم».
وفیق السامرایی در کتاب «ویرانی دروازه شرقی» مینویسد: «نیروهای ایرانی به کارگیری توپخانه را ماهرانه و در سطحی وسیع آغاز کردند. افسران دیدهبان کار هدایت آتش را به خوبی انجام میدادند و از این رو، نیروهای ما در مواضع آشکار و شکننده اوایل جنگ به شدت درهم کوبیده میشدند».
کلام آخر اینکه توپخانه یعنی مشت پولادین فرمانده، یعنی امکان دخالت فرمانده در صحنه نبرد، یعنی تحمیل اداره فرمانده در صحنه جنگ، یعنی تضمین یک رزم پیروز و غرش توپخانههای ارتش و سپاه، سایه یأس و نومیدی و ضلالت شکست سخت را بر دل دشمن افکنده بود و پرتویی از نور امید و فتح و پیروزی را برای رزمندگان اسلام به ارمغان میآورد.
منبع: روزنامه جوان
ارسال به تلگراممنبع: مشرق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۸۱۵۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزئیات طرح آمریکایی - اسرائیلی برای مدیریت محاصره نوار غزه
در حالی که حملات مستمر رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه ماههاست ادامه دارد و ظاهرا آمریکا تلاش میکند این حملات را متوقف کند، اما در عمل پیرو کابینه رژیم صهیونیستی است و هر دو در یک مسیر گام برمیدارند.
به گزارش ایسنا، روزنامه لبنانی «الاخبار» در گزارشی آورده است، رژیم صهیونیستی از هفتم اکتبر به جنگ مرگبار خود علیه مردم غزه ادامه میدهد و به نظر نمیرسد جنگ به این زودیها پایان یابد. از این روی، دشمن برای مرحله بعدی هیچ برنامه عملی به جز نهادینه کردن اشغالگری و تحمیل این واقعیت که غزه دیگر مکان مناسبی برای زندگی نیست و نیز بهرهبرداری از هر فرصتی برای اخراج مردم، حال به صورت داوطلبانه یا به زور، از این باریکه ندارد.
از طرفی هم خشم ملتها که به شیوههای مختلف ابراز شد توسط دولتهای غربی به یک اقدام سیاسی منجر نشد و آمریکا هم از همان روز اول، تنها کاری که کرد بهبود وجهه جنایتکار و حامیانش از نقطهنظر انسانی بود و صرفا در خدمت ایدئولوژی رژیم صهیونیستی بود و نه برعکس.
از این منظر، هدف واقعی دشمن از آنچه در تمام اسناد مذاکرات آتشبس غزه ارائه میکند، آزادی اسرای صهیونیستی و بعد بازگشت مجدد به جنگ نسلکشی است، چیزی که آمریکاییها با آن مخالفت نمیکنند؛ حال اظهاراتشان هر چه که باشد.
امروز موضوع جدید تنها تدارک ارتش رژیم صهیونیستی برای حمله زمینی به رفح نیست، بلکه اقدامات دائمی است که سراسر نوار غزه را به مناطقی تقسیم میکند و هدف دشمن این است که اولا بخش بیشتری از مناطق باریکه را غیرقابل سکونت کند و در نهایت مانع از بازگشت مردم به این مناطق شود و ثانیا یک منطقه نظامی در مرکز غزه بسازد و شمال و جنوب آن را از هم جدا کند و تنها راه اتصال، نقاط عبوری باشد که توسط ارتش رژیم صهیونیستی کنترل میشود.
علاوه بر تلاش میدانی دشمن، دولت «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا تصمیم گرفته پیرو کابینه رژیم صهیونیستی باشد. واشنگتن بر این عقیده است که حل و فصل جنگ غزه تنها با «نابودی» مقاومت غزه و ممانعت از هرگونه نقش آن در آینده یا در اداره سیاسی یا مدنی فلسطین امکانپذیر است. دولت آمریکا میخواهد در ماههای باقی مانده از دوره ریاست جمهوری بایدن یک کمپین انتخابات جهانی راهاندازی کند و بایدن را بهعنوان «رهبر جهانی بشردوستانه» معرفی کند که به اصطلاح دنبال کمک به مردم غزه است تا آنها را از شر اشغالگر خلاص کند و مانع از سیطره مقاومت بر آینده این مردم شود.
بر این اساس، بایدن تصمیم گرفت ارتش آمریکا با همکاری آژانس توسعه این کشور، مدیریت عملیات کریدور دریایی بشردوستانه را بر عهده بگیرد و با ساز و کارهایی که توسط ارتش آمریکا تدوین و نظارت میشود و توسط ارتش رژیم صهیونیستی در ساحل کنترل میشود، کمکها از طریق این کریدور دریایی از قبرس به غزه منتقل شود، البته مشروط بر اینکه یک شریک غربی نیز در این کار داشته باشد و به همین دلیل در حال گفتوگو با طرف انگلیسی است.
دولت آمریکا برای انجام این تصمیم، ماه گذشته تماسهایی برقرار کرد و فشارهایی را اعمال کرد و به گامهای عملی رسید؛
اول: ابلاغ به قبرس مبنی بر اینکه طرح «آلماتیا» که دولت قبرس در پنج ماه گذشته روی تهیه آن کار کرده است، با یک عملیات بشردوستانه تحت نظارت آمریکا جایگزین شده است و آنچه از طرح قبرس باقیمانده استفاده از بندر «لارنکا» به عنوان مرکز راهاندازی و جمعآوری کمکها و حفظ «صندوق آلماتیا» برای حمایت از کریدور بحری و تأمین مالی آن از آمریکا، اروپا، امارات، قطر و کویت است.
دوم: واگذاری آمادهسازی مراحل عملی پروژه به فرماندهی مرکزی ارتش ایالات متحده، وزارت دفاع این کشور با همکاری آژانس توسعه ایالات متحده (USAID).
سوم: توافق با سازمان جهانی غذا (WFP) برای مشارکت در توزیع کمکها در نوار غزه، بدون همکاری آژانس امداد و کار سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی (آنروا). به نظر میرسد که توافق یکپارچهای بین واشنگتن و قدرت اشغالگر برای تکمیل حذف این آژانس و ممانعت از فعالیت آن وجود دارد، حتی اگر از طرفهای دیگری غیر از ایالات متحده بودجه دریافت کند.
تدارکات دشمن در زمین
در همین حال، دشمن در چندین سطح از جمله در بُعد میدانی شروع به کار کرده و یک موقعیت میدانی در ساحل غزه در مقابل منطقه مرکزی ساخت که از طریق آن، جاده اتصال بین خیابانهای ساحلی «الرشید» و «الشرقی» (صلاحالدین) میگذرد و به منطقه «نتزاریم» معروف است، جایی که شهرک معروف اسرائیلیها بوده است. دشمن با تعریض جاده بین غرب و شرق به عرض بیش از ۶۰ متر و ایجاد فونداسیونهای بتنی در دو طرف جاده، طرح یکپارچهای را تهیه کرده است که از حدود دو ماه پیش کار روی آن را آغاز کرده و هدفش این است که دو دیوار در ضلع جنوبی و شمالی بسازد تا دید را از دو طرف مسدود کند و تمامی شکافها را که افراد میتوانند با استفاده از آنها به دور از ایستهای بازرسی تردد کنند، ببندد.
از سوی دیگر، واحدهای مهندسی با مشارکت نیروی اطلاعاتی در حال آمادهسازی زیرساختها برای ایجاد ایستهای بازرسی برای افراد عابر براساس همان مکانیسم کاری موجود در کرانه باختری و ورودیهای اراضی ۴۸ هستند؛ به این شکل که یک گذرگاه انفرادی ایجاد شود که از هر دو طرف با آهن بسته میشود و به اندازهای باریک است که اجازه عبور بیش از یک نفر را نمیدهد، سپس افراد عابر از دروازههای آهنی عبور میکنند که به آنها اجازه بازگشت از همان نقطه را نمیدهد، تا به این طریق، افراد عابر از طریق تجهیزات دیجیتال عظیم مرتبط با برنامههای ویژه که حاوی دادههای فلسطینیها هستند، توسط سیستم شناسایی دیجیتالی شناسایی شوند، تصویر چهره و اثر انگشت آنها ثبت شود و یک تصویری جامع از قد، وزن و علائم متمایز آنها به دست آید.
در عین حال، دشمن در چارچوب طرح ممانعت از حضور ساکنان، در حال تکمیل عملیات تراز کردن گسترده در اکثر محلههای شرقی در مناطق شمالی و مرکزی تا جنوب غزه است، مناطقی که تهدیدی برای شهرکهای صهیونیستی در غلاف غزه هستند. رژیم صهیونیستی همچنین در حال تراز کردن مناطق ویران شده در شمال غزه است. حتی هدف از حمله اخیر به مجتمع پزشکی الشفا تنها ضربه زدن به هر ظرفیت غیرنظامی برای اداره مناطق یا اجرای برنامههای کمکرسانی نبود، بلکه هدف ویرانگری محتویات مجتمع به منظور جلوگیری از راهاندازی مجدد سریع آن بود.
کریدور دریایی و طولانی شدن اشغالگری
پس از اینکه قبرس به تاییدیههای اولیه بیش از ۲۰ کشور و عدم اعتراض رسمی نیروهای اشغالگر و غیررسمی حماس تکیه کرد، قبرسیها در مراحل اولیه مذاکرات احساس کردند که طرف اسرائیلی میخواهد این ایده کریدور در چارچوب طرح جامع او باقی بماند، نه اینکه به گذرگاهی دائمی تبدیل شود که به مرور زمان به مرکزی برای تبادلات تجاری و انسانی بین نوار غزه و جهان تبدیل میشود و امکان رفع محاصره را فراهم میکند.
بنابراین، طرف قبرسی تلاش کرد تا حمایت یک ائتلاف جهانی را به دست آورد و مانع از محدود شدن اداره این پروژه به طرف اسرائیلی شود. با این حال، قبرسیها که در سالهای اخیر از کابینه رژیم صهیونیستی حمایت زیادی کردند، از آنچه که یکی از مقامات امنیتی قبرس آن را «غرور اسرائیلیها و درخواستهای نامحدود آنها» خواند، ناامید شدند و همین مساله بر تلاشهای طرف قبرسی بر برقراری روابط جدید و اقدامات اعتمادسازی با قدرتها و کشورهای منطقه به منظور ممانعت از انعکاس حضور نظامی، امنیتی و تجاری فزاینده رژیم صهیونیستی در این جزیره سایه انداخت، بهویژه که دشمن به تمایز بین دو طرف جزیره توجهی ندارد و از طریق شبکهای از بازرگانان، بزرگترین عملیات اکتساب را در هر دو قسمت جزیره رهبری میکند، اگرچه از حمایت رسمی بیشتری در نیکوزیا برخوردار است، اما «آشوب سازمانیافته» در بخش ترکیهای جزیره نیز به او کمک شایانی میکند.
در حالی که مذاکرات بر سر ایده یک کریدور امن فعال و همیشه باز ادامه داشت، قبرسیها اولین شوک را دریافت کردند، وقتی که آمریکاییها به آنها اطلاع دادند که پروژه اساسی که قبرس با کشورها و سازمانها آن را تبلیغ کرده است، دیگر وجود ندارد و در عوض، یک طرح جایگزین به رهبری ایالات متحده وجود دارد که مستقیما توسط کاخ سفید نظارت میشود و جزو «کمپین تبلیغاتی» انتخابات است. طرف آمریکایی تاکید کرد: این عملیات صرفا بشردوستانه بوده و دارای محدودیت زمانی است که اواخر ماه اوت به پایان میرسد. این عملیات توسط ارتش ایالات متحده انجام خواهد شد که در دریا مقابل سواحل قبرس و فلسطین مستقر خواهد شد و الزامات حفاظتی مستقیمی را برای کشتیهای حامل کمکهای انسانی از جزیره به اسکله و سکوی شناور در دریا فراهم میکند. تامین هزینههای لجستیکی و امنیتی عملیات را هم بر عهده دارد. آمریکاییها تأکید کردند که در حال مذاکره با انگلیس در مورد امکان ماموریت دادن به یک شرکت خصوصی شامل اعضای سابق نیروهای ویژه و اطلاعات انگلیس هستند، زیرا کاخ سفید تصمیم گرفته است که هیچ سرباز آمریکایی در غزه حضور نداشته باشد.
انتهای پیام