استاد انصاریان: شگفتیهای قرآن تا قیامت قابل شمارش نیست
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۹۵۲۰۸
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) فارس نوشت: همزمان با شهادت جانسوز امام حسین(ع) و 72 تن از یاران باوفای ایشان، حجتالاسلام استاد حسین انصاریان، محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی در دهه دوم ماه محرم در بقعه شیخ نوایی شهرستان خوی سخنرانی کرد که مشروح این سخنان را در ادامه می خوانیم؛
فخر رازی از علمای مطرح اهلسنّت در قرن هفتم است که هشتصدسال پیش در شهرری، جنوب تهران زندگی میکرده است، یک تفسیر در قرآن دارد که چهل جلد است و در حدّ خودش، با همه انتقادی که علوم اهلبیت(ع) به این تفسیر دارد، یک تفسیر عالمانهای است، یک تفسیر قابلتوجهی است و مطلب و موضوعات مهمی در آن موج میزند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این سخنْ مثل خود ابیعبدالله بسیار عرشی و ملکوتی است؛ وقتی من خودم حضرت حسین را نفهمم، آیا میتوانم جلوه علم او را بفهمم؟ در این 150 سال اخیر، یقیناً عالمی، فقیهی و مرجعی در علم، در شاگردپروری، در درس، در دقتنظر، کمتر از آخوند خراسانی پیدا شده است. مراجع دو دوره قبل، فقط افتخار میکردند که ما شاگرد آخوند خراسانی هستیم. شخصیت کمنظیری بود، فقیه بود، فیلسوف بود، شاگرد حاجملاهادی سبزواری بود که من ده شب در سبزوار منبر میرفتم، هر روز سر قبر حاجملاهادی میرفتم. او هم یک چهره کمنمونهای بود و خیلی اهل خدا بود.
آخوند خراسانی هشتادسال عین ماهی در علم شنا کرد اما در برزخ، امام حسین(ع) را شناخت
وقتی ناصر قاجار با آن دَبْدَبِه و شوکت و کَبْکَبِه به سبزوار رسید و در باغ حاج میرزا ابراهیم شریعتمدار اُتراق کرد. تمام علمای سبزوار به دیدن شاه آمدند (وقتی میگوییم شاه، یعنی شاه)، الّا حاجی؛ شاه به مستوفیالممالک نخستوزیرش گفت: ما همه علمای شهر را دیدیم، اما حاجی را ندیدیم؛ برو و او را بردار بیاور تا این چهره را ببینیم. حاجی در یک خانه حدود 110-120 متری با سهتا اتاق کاهگِلی زندگی میکرد و گچ هم نکرده بود. هر هشتسالی یکبار عبا و قبای خود را عوض میکرد، وصله میزد و به دنیا، به پول، به دلار و به صندلی خندیده بود. وقتی مستوفیالممالک میآید و میگوید حاجی، شاه خیلی علاقه دارد که شما را ببیند، حاجی میفرماید: من با شاه هیچ کاری ندارم و به او نیازی هم ندارم، آرزویی هم ندارم که او را ببینم، برو به او بگو نمیآیم. حاجی! اعلیحضرت است، شاهنشاه مملکت است، میگوید: هرکسی میخواهد باشد!
تو با خدای خود انداز کار و دل خوشدار/ که رحم اگر نکند مدعی، خدا بکند
آخوند خراسانی شاگرد این نَفَس(حاج ملا هادی سبزهواری) بود. هنوز که هنوز است، تمام حوزههای شیعه تحت تأثیر دانش آخوند است، شما فردا در همین خوی به حوزه علمیه بروید، یکی از درسهای مهم ما «کفایه» آخوند است و اگر نخوانیم، مُلّا نمیشویم. آخوند از دنیا رفت، یکی از بزرگترین علما که خیلی برای مُردن آخوند غصه خورد.
آیتاللهالعظمی وحید خراسانی به بنده گفت که یکی از بزرگترین روحانیون نجف از بس غصهدار بود و در فکر آخوند بود، روانشناسان هم میگویند هرچه آدم به فکرش بیاید و در کنار آن بایستد، ممکن است در عالم خواب هم ببیند. آخوند را دید و عرض کرد: آقا! با این عِلمتان، با این هفتصدتا مجتهدی که تربیت کردهاید، با این گستردگیِ سودِ وجودت، در ورود به برزخ چطوری با تو روبهرو شدند؟ اگر دلت میخواهد، بگو و اگر نمیخواهی هم نگو! گفت: از برزخ من اصلاً نپرس، بگذار یکچیزی به تو بگویم که این یک حرف خیلی عجیبی است! گفت: بگو! گفت من هشتادسال عین ماهی در علم شنا کردم، راست هم میگوید! هشتادسال! شبی که وارد برزخ شدم، ابیعبدالله را در اینجا شناختم و آن شب فهمیدم که من در دنیا یکذره هم حسین را نشناخته بودم.
کیستی ای آن که همه عالمی/ گر تو نبودی، همه عالم نبود
شناسنامهای که امیرالمؤمنین(ع) برای ما ملت ایران ارائه داده است
حضرت رسول(ص) فرمودند: مرا در شب معراج تا عرش سِیر دادند، من عرش را نمیدانم یعنی چه! پنجاه روایت هم راجعبه عرش در باب «السماء و العالم بحارالأنوار» دیدهام، اما نفهمیدهام که ائمه چه میگویند! حالا عقل ما کم است، قدّ ما کوتاه است، دانش ما هم دو کلمه است؛ آنهم دو کلمهای که در کتابها بوده و به ما منتقل شده است، خودمان متأسفانه دانش و جوششی نداریم و به جایی وصل نیستیم که دانش از آنجا در قلبمان بجوشد.
همین الفاظ کتابهاست که حالا باد هم میکنیم! بادکردن که ندارد! انتقالدادن چهارتا لغت از چهارتا کتاب به خود چه بادکردنی دارد؟! دیگران جان کَندهاند و من به خودم منتقل کردهام، حالا بیایم و سینهام را جلو بدهم که بنده، بله بنده! کدام بنده؟!
ایکاش! من، شما، ملت ایران و ملتهای جهان، این شناسنامه خودشان را که امیرالمؤمنین بیرون داده، این همیشه در نظرشان بود که نیست. این شناسنامه همه انسانهاست: «وأَنَا عَبْدُکَ الضَّعِیفُ الذَّلِیلُ الْحَقِیرُ الْمِسْکِینُ الْمُسْتَکِینُ»، این شناسنامه! فدایت بشوم، حسینجان! تو که دستت از عرش و فرش پُر بوده، واقعاً بنا به نقل کتاب «تحفالعقول» و 78 بحارالأنوار چهچیزی گفتهای که ما حالیمان نمیشود! یکی تو را در کوچه دید و گفت: حسینجان! حالت چطور است؟ تو راستگو هستی و جواب دادی: «و انا افقر الفقراء الیه»، تهیدستتر از من در این عالم نیست.
ساقی و مطرب و می جمله مهیّاست، ولی/ عیش بییار مهیا نشود، یار کجاست
فخر رازی در جلد اول تفسیرش، این آدم سنّی از ابیعبدالله نقل میکند که پروردگار 114 کتاب به انبیای خود نازل کرد، خدا اسم کتابهایش را «هدی و نورا» گذاشته است، شما در آیات قرآن، تورات و انجیل را ببینید: «هدی و نورا»، این خیلی حرف است! بعد ابیعبدالله میفرمایند: پروردگار تمام علوم 113 کتاب قبلی را به قرآن انتقال داده، همه علوم قرآن را به سوره حمد انتقال داده و همه علوم حمد را به «بسم الله» انتقال داده است. «بسم الله» یعنی مبدأ و معاد این کتاب! بعد حضرت میفرمایند: قرآن لطائف دارد، اشارات دارد، حقایق دارد، دقایق دارد، الفاظ دارد؛ الفاظ آن را برای ما گذاشتهاند که اگر توانستیم از این ما بودن خارج بشویم، خب به لطائف، به اشارات، به حقایق و دقایقش هم بهاندازه خودمان میرسیم. این یک بخشِ سخنم را در ذهنتان داشته باشید، هدف دارم!
مرحوم مطهری میگفت صدسال دیگر معلوم میشود که علامه طباطبایی(ره) با نگارش تفسیر المیزان چهکار کرده است
از زمان پیغمبر تا امشب، 1500سال است که عالمان ما، دانشمندان ما و متفکرین ما دارند در تفسیر قرآن کار میکنند، نمیدانم این چه کتابی است! علامه مجلسی چهارصدسال پیش در اصفهان میگوید: من پول دادم و شاگردهایم را به کشورها فرستادم که در کتابخانهها برای من آمار گرفتند؛ آن مقداری که تا زمان من پیدا کردم، بیستهزار تفسیر گوناگون بر قرآن نوشته شده بود، از پانصدسال تا حالا هم ما خبر نداریم که در ایران، عراق، مصر، یمن و کشورهای دیگر، چقدر بر قرآن تفسیر نوشتهاند! نمیدانیم!
این مرد الهی، ملکوتی، عاشق، فیلسوف، عارف، عابد، وجود مبارک علامه طباطبایی که افتخار شما آذریزبانهای دنیاست، من خدمت ایشان میرسیدم! کسی به او گفت(«المیزان» ایشان بیست جلد است و تا حالا هم میگویند هنوز بهتر از این تفسیر نیامده و تفسیرهای بعدی ایران و عراق هم تحت تأثیر «المیزان» است، بیبرو و برگرد! مرحوم مطهری میگفت صدسال دیگر معلوم میشود که علامه چهکار کرده و الآن معلوم نمیشود): شما مفسرین تا حالا چقدر روی قرآن کار کردهاید؟ علامه خیلی باادب بود، خیلی محجوب بود، یک مقدار فکر کرد و فرمود: از زمان ابنعباس که تفسیر شروع شده تا الآن، در این 1500 سال، اگر کل مفسرین تفاسیرشان را زیر بغل خود بگذارند، میدانید تا کجای قرآن آمدهایم؟ کل ما در این 1500 سال با این چندهزار تفسیر تا لب دریا آمدهایم و هنوز داخل نرفتهایم که ببینیم چه خبر است! ما بیرون هستیم، داخل نشدهایم.
اگر شگفتیهای قرآن را تا قیامت بنویسند، بهشماره درنمیآید
پیغمبر در «اصول کافی» میفرمایند، «لا تحصی عجائبه»؛ اگر شگفتیهای قرآن را تا قیامت بنشینند و بنویسند، بهشماره درنمیآید! ما یک کتابی میبینیم که روی طاقچه خانهمان است یا در مجلس ختم پدربزرگمان است یا کوچک کردهایم و جلوی ماشین انداختهایم که تصادف نکنیم. من چه میدانم قرآن چیست!
رسول خدا میفرمایند(این را جالب است که سنّیها هم نوشتهاند و پنهان نکردهاند! نمیشد که پنهان بکنند): وقتی خدا قرآن را در قیامت وارد محشر میکند، «یأت القرآن یوم القیامة بکرا»، تمام اهل محشر میبینند هنوز این کتاب دستنخورده مانده است.
کتابی داریم که چهار جلد است و در همین ترکیه، نزدیک شما در 130-140 سال پیش بهوسیله یک دانشمند معروفی بهنام شیخسلیمان بلخی حنفی در استانبول نوشته شده است، جلد اول، با سند، روایتِ با سند طلاست و این مرد سنّیِ حنفیمذهب با سند(حنفیها خشک هستند و خیلی زیر بار حرفها نمیروند) در جلد اول «ینابیعالمودة» با سندی که ذکر میکند چهکسی گفت، چهکسی گفت، چهکسی گفت، تا ابنعباس، ابنعباس میگوید: امیرالمؤمنین برای ما سوره حمد را که شروع به درسدادن کرد، درس یک مدتی طول کشید، امیرالمؤمنین برگشتند و گفتند: پسر عباس! من اگر این هفتتا آیه را از «بسم الله» تا «ولا الضالین»، آنچه که در آن هست، در حد طاقتتان برای شما بگویم و شما هفتتا آیه را بنویسید؛ بعد از تمامشدن تفسیرم، حالا این نوشتهها را میخواهید به یک جای دیگر ببرید، هفتاد شتر جوان باید بیاورید و این نوشتهها را بار کنید.
بهترین شعری که روی گنبد حرم مطهر امیرالمومنین(ع) نوشته شده است
شاد باشید که خدا دست شما را در دست چهکسی گذاشته که نه عالم است، در شعر و روی منبر اشتباه نگویید که علی عالم است، والله! این جمله اشتباه است؛ علی علم است و نه عالم؛ عالم من و تو هستیم، نه امیرالمؤمنین! امیرالمؤمنین علم است. نگویید امیرالمؤمنین نماز میخواند، امام صادق میگویند: علی خودِ نماز است، نه نمازخوان؛ علی خودِ روزه است، علی خودِ حج است! نهایتاً وقتی گنبد امیرالمؤمنین را ساختند و بنا شد که در حرم و دور گنبد شعری در در مدح امیرالمؤمنین بنویسند، هزاران خط شعر را زیرورو کردند و دیدند بهترین شعر برای ابنابیالحدید معتزلی عُمری است. این شعرگفتن به درد زیر گنبد میخورد که عربی است. من هر وقت میروم، مینشینم و میخوانم، آدم را مست میکند!
ابنابیالحدید میگوید: میخواهم بگویم اینجا آدم دفن است، میبینم تو کجا و آدم کجا! میخواهم بگویم اینجا نوح دفن است، جرئت آن را ندارم؛ ابراهیم دفن است، جرئت آن را ندارم؛ موسی دفن است، جرئت آن را ندارم؛ مسیح دفن است، جرئت آن را ندارم؛ آنورتر هم نمیروم، نمیتوانم خودم را قانع کنم جز با این مسئله که بگویم اینجا نور خدا دفن است و هیچچیز دیگری نمیتوانم بگویم.
یک جوانی در طواف کعبه خیلی به یک زن زیبا خیره شده بود، چون خدا فرموده زن باید فقط گردی صورتش بیرون باشد و حق ندارد در طواف بپوشاند، امیرالمؤمنین این جوان را دیدند که آنهم مسجدالحرام و کعبه طواف، دارد با چشمش این زن جوان را میخورد! جلو آمدند و در گوش او یک چَک زدند که برق از چشم جوان پرید و فرمودند: اینجا جای این کارها نیست! جوان هم گریهکنان پیش اعلیحضرت دومِ بعد از پیغمبر، شاهنشاه دومی آمد. آنها را که ما خلیفه نمیدانیم! چهکسی اینها را خلیفه کرده است؟ کدام مدرک؟ خودشان هم یک روایت ندارند که پیغمبر اینها را خلیفه کرده باشد! با گریه پیش شاه دوم آمد، به او گفت: چه شده است؟ گفت: علی در گوش من زده است، او را بخواه و محاکمهاش کن. گفت: من علی را بخواهم؟ من! این دستی که به گوش تو خورده، یدالله است! این دست که قابل محاکمه نیست، بیتربیت!
علم علی، چهکسی میتواند از علم علی حرف بزند؟ همین امشب شما خطبه اول نهجالبلاغه را یک نگاه سطحی بکنید، یک نگاه سطحی! من اینجوری حس میکنم که خداوند انگار اول علی را خلق کرده و بعد گفته است کنار دست من بنشین، من میخواهم جهان را بهوجود بیاورم، قشنگ تماشا کن که بعد از میلیونها سال دیگر، روی منبر کوفه بروی و درباره آفرینش حرف بزنی. شما لاپلاس را میشناسید؟ کوپرنیک را میشناسید؟ گالیله را میشناسید؟ من همه این کلّهگندهها را میشناسم! یک کلمه تا حالا با آن دوربینهای نجومی و با آن علم وسیعشان درباره آفرینش جهان از علی اضافهتر نگفتهاند، آن هم این سخنرانی را پیش چهکسی کرده است؟ چهارتا عطار و بقال و دلّال و این خطبه را که آدم میبیند، اگر اوضاع را نشناسد، فکر میکند در پای منبر آن روز علی، ارسطو بوده و افلاطون بوده و فلوتین بوده و ارشمیدس بوده و کِندی بوده و ابنسینا بوده و ملاصدرا بوده و این سخنرانی را حضرت به خورَندِ عقل عقلای عالم کرده، نه به خورَندِ مردم کوفه! این علم علی است. باز هم برای شما بگویم؟
روی منبر گفت: من(این را همه نوشتهاند) به طرق و جادههای آسمانها -یعنی کهکشانها و سحابیها- بالاتر برو! بالاتر برو! من به طرق آسمانها از کوچهپسکوچههای کوفه عالمتر هستم. میدانید چه امامی دارید! او را میشناختید؟ خوشحال هستید؟
«پیغمبر میفرمایند: حرفزدن از علی، «ذکر علی عبادة»، از علی حرفزدن عبادت است».
شبی در محفلی ذکر علی بود/ شنیدم عاشقی مستانه میگفت
اگر آتش به زیر پوست داری/ نسوزی گر علی را دوست داری
قرآن درباره مسیح میگوید: «رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ» میخواستند عیسی را بکشند، من او را بالا بردم. کجای بالاست، نمیدانم! مسیح بر فلک و شاهِ اولیا به تراب
«این تراب یکروزی پیغمبر داشت در کوچه میرفت، امیرالمؤمنین خسته بود و گرفته بود روی خاکها خوابیده بود. فروتنی تا کجا! تواضع تا کجا! در آنجا به او گفت: یا اباتراب! این معنی دارد. خاک معدن تمام نعمتهای حق است و اباتراب یعنی تو پدر خاک هستی، یعنی پدر کل نعمتهای خدا هستی».
مرحوم آیتاللهالعظمی بیرجندی در کتاب «کبریت احمر» خود مینویسد(این را من یادداشت کردهام): هر وقت پیغمبر به خانه زهرا میآمدند، میفرمودند: دخترم حالت چطور است؟ حسنجان! حسینجان! علی جان! یکروز پیغمبر آمدند، عجله داشتند و میخواستند بروند، فاطمهجان حالت خوب است بابا؟ الحمدلله! حسنجان، حسینجان، خداحافظ! زهرا دم در آمد و گفت: بابا! چرا احوال علی را نپرسیدید؟ فرمودند: فاطمهجان! وضو ندارم، من اسم او را نمیبرم.
منبع: ایکنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۹۵۲۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شمارش معکوس معرفی بهترین فوتبالیست جهان!
به روزهای پایانی فصل 24-2023 نزدیک میشویم. بهترین تیمها و بهترین بازیکنان دنیا در چندین ماه متوالی برای کسب جام و رسیدن به افتخار با یکدیگر رقابت کردند. ستارههای بزرگ بار دیگر نشانههایی از قدرت بیانتهایشان را برای رسیدن به ارزشمندترین جایزه فردی دنیا به نمایش گذاشتند: توپ طلا.
رقابت اصلی که میتواند برنده این جایزه را مشخص کند هنوز در راه است. نتیجه نهایی لیگها، قهرمان لیگ قهرمانان اروپا، قهرمان یورو و قهرمان کوپا آمهریکا که پایان راهی را که در آگوست سال گذشته آغاز شد مشخص خواهد کرد.
با این حال در این مقطع از سال ۲۰۲۴ میتوان نتایج مهمی را از مشاهده اتفاقاتی که رخ داده و با توجه به تاریخچه این جایزه مشخص کرد. بسیاری از بازیکنان در ابتدای فصل به عنوان مدعی اصلی کسب این جایزه شناخته میشدند اما شرایط به صورتی پیش رفت که نتایج به دست آمده آنها را از این رقابت کنار زد.
حذف از جمع مدعیان
ارلینگ هالند: با وجود اینکه این ستاره نروژی تعداد گل قابل توجهی به ثمر رسانده اما از دوران اوجش خصوصا در فصل گذشته فاصله زیادی دارد و زمان زیادی هم برای بازگشت باقی نمانده است. تیم باشگاهی او در مرحله یک چهارم نهایی رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا حذف شد و تیم ملی کشورش هم مجوز حضور در رقابتهای جام ملتهای اروپا را به دست نیاورده است. تنها اتفاق خوبی که در این فصل میتواند برای او رخ دهد این است که بار دیگر بتواند جام قهرمانی لیگ برتر را به دست آورد اما این افتخار برای کسب توپ طلا کافی نیست.
محمد صلاح: این بازیکن تقریبا هر فصل در جمع ۱۰ بازیکن برتر ردهبندی توپ طلا حضور داشته است. او در این فصل عملکرد درخشانی با لیورپول در لیگ برتر داشته اما نمایشش برای بازگشت به جمع مدعیان کسب توپ طلا کافی نبوده است. ناکامی در لیگ اروپا و مصدومیتش در جام ملتهای آفریقا باعث شد که او از این فهرست کنار گذاشته شود.
روبرت لواندوفسکی: بسیاری انتظار داشتند که این فصل بهترین فصل او در بارسا پس از فتح جایزه پیچیچی در فصل گذشته باشد. شرایط در این فصل برای به شکلی پیش رفت که جامی را به دست نیاورد و تنها امیدواریاش درخشش در رقابتهای یورو با تیم ملی لهستان است.
آنتوان گریزمان: آغاز خوب او در این فصل باعث شد که بار دیگر در بین بازیکنان بزرگ دنیای فوتبال قرار بگیرد. اهمیت بسیار زیادش در ترکیب اتلتیک و مادرید و تیم ملی فرانسه او را به جمع مدعیان اضافه کرد. با این حال، افت فاحش او در سال ۲۰۲۴ باعث شد که این بازیکن سقوط قابل توجهی داشته باشد و حذف اتلتیکو مادرید از لیگ قهرمانان اروپا هم شانس او را کاهش داد. او هنوز فرصت درخشش در یورو را دارد اما رقابت برای کسب توپ طلا با شکست برابر دورتموند به پایان رسید.
لائوتارو مارتینز: هیچکس نمیتواند فصل فوق العاده او با اینتر در سری آ ایتالیا را انکار کند. این بازیکن بهترین گلزن رقابتهای لیگ ایتالیاست و توانایی بسیار بالایی در رهبری تیمش برای رسیدن به یک قهرمانی دیگر نشان داد. با این حال حذف از رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا با قبول شکست برابر اتلتیکو در مرحله یک هشتم امید او برای قرار گرفتن در جمع مدعیان کسب توپ طلا را ناامید کرد، خصوصا با پنالتی مهمی که برابر اوبلاک از دست داد.
کوین دی بروینه: بخش اول فصل برای او تحت تاثیر مصدومیتی قرار داشت که به این بازیکن اجازه حضور در میدان به همراه تیم ملی کشورش و سیتی را نداد. در ابتدای سال ۲۰۲۴ به نظر میرسید که دی بروینه بار دیگر قرار است به همان ستاره سابق تبدیل شود اما رئال مادرید امید او به قهرمانی در لیگ برتر و تلاش برای کسب جام در یورو و داشتن فرصت حضور در جمع مدعیان توپ طلا در فصلی که کمتر از 19 بازی انجام داده است را از بین برد.
جمال موسیالا: این هافبک جوان آلمانی به ستاره درخشان بایرن پرفراز و نشیب این فصل تبدیل شده است. این تیم به مرحله نیمه نهایی رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا صعود کرده و با وجود شکست در فتح بوندسلیگا هنوز فرصت این را دارد که بتواند فصلش را با کسب عنوان قهرمانی در اروپا به خوبی به پایان برساند و شاید تیم ملی آلمان هم بتواند با استفاده از امتیاز میزبانی فاتح یورو شود. اگر این بازیکن بتواند در هر دو تورنمنت نقش مهمی را ایفا کند، میتواند رویای توپ طلا را در سر داشته باشد.
بوکایو ساکا: او یک فصل موفق دیگر را با تیم ملی انگلیس و آرسنال پشت سر گذاشته است. این بازیکن همچنان فرصت کسب دوگانه قهرمانی در لیگ برتر و یورو را داشت اما شکست برابر بایرن مونیخ در مرحله یک چهارم نهایی رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا باعث شد که شرایط برای او بسیار دشوار شود.
مدعیان
رودری: این فصل برای او فوق العاده بوده است. برخلاف دی بروینه، این ستاره اسپانیایی در این فصل رهبر منچستر سیتی از تابستان گذشته بوده و به ستاره بزرگ تیم پپ گواردیولا تبدیل شده، تا جایی که نبودش به این تیم ضربه زده است. حذف سیتی برابر رئال مادرید در لیگ قهرمانان باعث شد که شرایط برای او هم سخت شود اما اگر این بازیکن بتواند قهرمانی در لیگ برتر را به دست آورد و مثل همیشه درخشان ظاهر شود و بتواند با تیم ملی اسپانیا جام قهرمانی یورو را هم بالای سر ببرد، بدون شک یکی از مدعیان اصلی کسب توپ طلا خواهد بود.
تونی کروس: این ستاره آلمانی اظهاراتی را مطرح کرده که به نظر میرسد شاید این آخرین فصل حضورش در فوتبال باشد. رهبر خط میانی رئال مادرید در تمام طول سال کمک بزرگی به قهرمانی احتمالی این تیم در لالیگا کرد و شاید حتی یک قهرمانی دیگر در لیگ قهرمانان اروپا را هم تجربه کند. بازگشت قابل توجه او به تیم ملی آلمان برای حضور در رقابتهای یورو هم میتواند شانس او برای کسب توپ طلا را افزایش دهد.
هری کین: با وجود از دست دادن بوندسلیگا، این بازیکن آلمانی همچنان ماشین گلزنی دست نیافتنی در اولین فصل حضورش در بایرن بوده است. تیم او هنوز در لیگ قهرمانان شانس دارد و او یکی از ستارههای بزرگ در رقابتهای یورو خواهد بود. کسب این دوگانه آسان به نظر نمیرسد اما اگر او بتواند به آن دست پیدا کند مطمئنا شانس زیادی برای فتح توپ طلا خواهد داشت.
فلورین ویرتز: این بازیکن ستاره بزرگ ژابی آلونسو در بایر لورکوزن بوده است که میتواند سهگانه ارزشمندی را در این فصل به دست آورد. آنها موفق به فتح بوندسلیگا شدند اما حالا در تلاش هستند که بتوانند جام حذفی و لیگ اروپا را هم از آن خود کنند. اگر ویرتز نقش مهمی در تمامی این قهرمانیها ایفا کند و بتواند با قهرمانی در یورو تعداد جامهایش را به چهار برساند فرصت بسیار خوبی برای توپ طلا خواهد داشت.
برناردو سیلوا: شرایط او هم مشابه رودری است. این بازیکن فصلی بسیار عادی در سیتی داشت و جدایی ایلکای گوندوگان از این تیم باعث شد که نقش مهمتری در ترکیب گواردیولا ایفا کند. عملکرد او در دیدار برابر رئال مادرید بسیار خوب بود و هنوز فرصت درخشش در یورو را هم دارد. پرتغال یکی از مدعیان اصلی قهرمانی در جام ملتهای اروپاست و این بازیکن یکی از ستارههای آنها خواهد بود.
وینیسیوس: این بازیکن فصل گذشته موفق شد در رای گیری توپ طلا در جایگاه ششم قرار بگیرد. به نظر میرسد که حالا زمان او فرا رسیده است. وینی ستاره رئال مادرید و رهبر تیم ملی برزیل است و میتواند به دوگانه تاریخی لالیگا و لیگ قهرمانان و شاید حتی سهگانهای با قهرمانی در کوپا آمهریکا برسد که بدون شک توپ طلا را برایش به ارمغان خواهد آورد. نبردهای اصلی هنوز در راه هستند اما به نظر میرسد که دوران سلطنت وینی آغاز شده است.
امباپه: او به شکل جنون آمیز به دنبال فتح اولین توپ طلاست. او رقیبی برای قهرمانی در لیگ فرانسه ندارد و امیدوار است که بتواند به فینال لیگ قهرمانان هم صعود کند. تیم ملی فرانسه شانس بسیار زیادی برای قهرمانی در یورو دارد و امباپه ستاره بزرگ آنها برای این رقابتها است. آیا امباپه اولین توپ طلایش را به عنوان بازیکن رئال مادرید به دست خواهد آورد؟
جود بلینگام: او ستاره بی چون و چرای فوتبال اروپا در نیم فصل اول فصل جاری بود. تاثیرگذاری او در رئال مادرید به حدی بود که توانست خودش را به عنوان ستاره اول این تیم در ۲۰ سالگی معرفی کند. این بازیکن حالا به آخرین تلاش برای کسب اولین قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا نیاز دارد و امیدوار است که بتواند تیم ملی انگلیس را هم به قهرمانی در رقابتهای یورو برساند.
شرایط نامشخص
چه اتفاقی رخ خواهد داد اگر کریستیانو رونالدو و لیونل مسی بتوانند قهرمانی در یورو و کوپا آمهریکا را به دست آورد؟ باید به این نکته توجه داشت که آنها در حال حاضر در لیگهایی حضور دارند که از سطح اول فوتبال دنیا دور است اما در طول این فصل نشان دادند که هنوز اهل رقابت هستند و از سطح لیگهایی که در آنها حضور دارند بسیار بالاتر بازی میکند. باید دید که اگر این دو بازیکن بتوانند دوران فوتبالشان را به افسانهایترین شکل ممکن به پایان برسانند، چه کسی آنها را در رقابت برای کسب توپ طلا قرار خواهد داد.
منبع:ورزش سه