Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فردا»
2024-05-01@04:42:15 GMT

میزان، حال دیروز افراد نیست

تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۰۰۵۰۹۲

مجمع بر اساس اینکه «حرف مرد یکی است» و میزان، حال فعلی افراد نیست، در مهلکه محاربه با نظام افتاد و راه بغی را در پیش گرفت. طبیعی است که آقای خوئینی ها امروز با افتخار بگوید از آقای خاتمی دفاع می‌کند.

سرویس سیاسی فردا: محمد کاظم انبارلویی در یادداشتی نوشت: آیت الله موسوی خوئینی‌ها به بهانه پاسخ به سوالی در مورد چرایی انشعاب مجمع روحانیون مبارز از روحانیت مبارز، مطلبی گفته که در خور دقت است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
وی می‌گوید: «مجمع روحانیون در پرونده فعالیت سیاسی خود حمایت از رئیس جمهوری جناب آقای خاتمی را دارد و جامعه روحانیت حمایت از آقای احمدی نژاد را. مجمع روحانیون امروز همچنان به آن حمایت خود وفادار است، ولی گویا جامعه از آن حمایت هنوز لب می‌گزد.»

امام خمینی (ره) در پایان وصیتنامه خود تذکر مهمی را به شرح زیر مطرح فرمود: ه اند:

«من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه سالوسی و اسلام نمایی بعضی افراد، ذکری از آنان کرده و تمجیدی نموده ام که بعد فهمیدم از دغل بازی آنان اغفال شده ام. آن تمجید‌ها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار می‌نمایاندند و نباید از آن سوء استفاده شود. میزان در هر کس، حال فعلی اوست.» به نظر می‌رسد اگر معیار؛ «میزان در هر کس، حال فعلی او باشد» را در حب و بغض‌ها و تولی و تبری رعایت کنیم مرز دوستی و دشمنی را می‌توانیم درست تبیین کنیم.

شمر در جنگ صفین کنار حسنین با معاویه می‌جنگید، اما هم او وقتی طعم و بوی جاه و مقام به مشامش خورد، در روز عاشورا روی سینه امام حسین (ع) نشست و سر او را از قفا برید!

تاریخ امروز اگر می‌خواهد در مورد شمر قضاوت کند حال و روز او را بر مبنای حضور در کربلا و روز عاشورا در سال ۶۱ هجری مورد ارزیابی و دقت و داوری قرار می‌دهد نه سال ۳۷ هجری که در جنگ صفین حضور داشت و جزء جانبازان این نبرد بود!

ارزیابی کارکرد خاتمی در دولت‌های هفتم و هشتم و پس از آن به دلیل اینکه مجمع چشم خود را بر این کاستی‌ها بسته بود و فقط از موضع حمایت نگاه می‌کرد فوق العاده مهم است. فقط به سه فراز آن در زیر اشاره می‌کنم؛

۱- اولین نبرد نرم آمریکا در ۱۸ تیر ۷۸ در دولت آقای خاتمی کلید خورد. منافقین، سلطنت‌طلب‌ها، بهایی‌ها و... با کمک احزابی، چون حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب که دست اندرکار پروژه سکولاریزاسیون بودند، در تهران آشوب به پا کردند و با نظام اعلام جنگ نمودند. در این محاربه، سر آن‌ها به سنگ خورد و مردم در قیام تاریخی ۲۳ تیر ۷۸ بساط «حرب» و «بغی» آنان را جمع کردند. این غائله، چون به بهانه تعطیلی روزنامه سلام صورت گرفت، آقای خوئینی‌ها یک طرف ماجرا بود. طبیعی بود وقتی سران مجمع درگیر این ماجرا بودند، نمی‌توانستند خودشان را محکوم کنند. مجمع بین دفاع از نظام، انقلاب، مردم و حفظ خود، دومی را انتخاب کرد؛ لذا در تاریخ موضع ارزشی و عادلانه‌ای را مجمع نتوانست در این واقعه از خود به یادگار بگذارد، به همین دلیل دفاع و حمایت از خاتمی را به دفاع از انقلاب ترجیح داد.

۲- ده سال بعد در فتنه ۸۸ مجمع با کارگردانی سرویس‌های امنیتی اروپا و آمریکا و اسرائیل دروغ تقلب را رمز یک آشوب قرار دادند و در این آشوب اقتدار ملی و امنیت ملی را به خطر انداختند. مجمع حد اقل در معاونت و مباشرت ۲۲ شهید فتنه ۸۸ نقش داشته است. میلیارد‌ها تومان ضرر مالی به اموال خصوصی و عمومی و دولتی وارد شد. آقای خاتمی به عنوان رئیس جمهور سابق و دبیر کل مجمع در تمام این تحرکات ضد ملی و ضد انقلابی حضور داشته و امضای او پای بیانیه‌ها و نامه‌هایی که این آشوب را هدایت می‌کرد جزء اسناد و مدارک متقن تاریخی است. آقای خاتمی در نامه ۲۷/۳/۸۸ که به طور مشترک با موسوی امضا کرده خطاب به رئیس قوه قضائیه، این شورش و آشوب را رفتاری کاملاً مدنی توصیف کرده است!

مجمع روحانیون هم با بیانیه ۳۰ خرداد ۸۸ دعوت به فراخوان برای تداوم آشوب‌ها داد، اما وقتی افتضاح همزمانی آن با اعلام سالروز جنگ منافقین با امام (ره) و نظام را دید، آن را لغو کرد. البته به خاطر همین مختصر هوشمندی باید از آن‌ها تشکر کرد!

روزنامه‌نگارانی که در روزنامه‌های اصلاح طلب قلم می‌زدند، کوچ کردند به بی بی سی و رادیو آمریکا و رادیو فرانسه! بد نیست اینجا از آقای مزروعی پای ثابت نویسندگان روزنامه سلام به مدیر مسئولی آقای خوئینی‌ها یاد کنم که به خارج پناهنده شد و صدای خود را از بی بی سی به گوش مردم می‌رساند. صدای وزیر ارشاد دولت اصلاحات و شماری از قلم به مزدان رسانه‌های اصلاح طلب در دوران آشوب و فتنه ۸۸ فقط از بی بی سی و رادیو آمریکا و رسانه‌های امپریالیسم خبری شنیده می‌شد.

مجمع بر اساس اینکه «حرف مرد یکی است» و میزان، حال فعلی افراد نیست، در مهلکه محاربه با نظام افتاد و راه بغی را در پیش گرفت. طبیعی است که آقای خوئینی‌ها امروز با افتخار بگوید همچنان از آقای خاتمی دفاع می‌کند!

اما اینکه روحانیت مبارز در دفاع از احمدی نژاد لب به دندان می‌گزد را از کدام بیانیه رسمی و غیر رسمی، آقای خوئینی‌ها درآورده است، باید آدرس بدهد.

آقای احمدی نژاد خدمات بزرگی به انقلاب کرد که در تاریخ ثبت است و عدد و رقم آن هم مشخص است، البته اشتباهاتی هم داشت و دارد که به تناسب آن اشتباهات، نیرو‌های انقلاب از او فاصله گرفتند. این موضع روحانیت مبارز و نیرو‌های انقلاب نشانه صدق آن‌ها در دفاع از انقلاب و نظام است. سیئات خاتمی با احمدی نژاد اصلاً قابل مقایسه نیست و هیچ نسبتی بین اشتباهات وی با خاتمی وجود ندارد.

برای روحانیت مبارز مبنا دفاع از اسلام و انقلاب است نه دفاع از «فرد» یا «جریان». این میزان که حضرت علی علیه السلام در جنگ جمل به دست شیعیان داد همان میزان امام (ره) است که فرمود:: «میزان، حال فعلی افراد است.» مردی از صحابه امیرالمؤمنین علیه السلام در جریان جنگ جمل، سخت در تردید قرار گرفته بود. این مرد محضر امیرالمؤمنین شرفیاب شد و گفت: آیا ممکن است طلحه و زبیر و عایشه بر باطل اجتماع کنند؟ شخصیت‌هایی مانند آنان از بزرگان صحابه رسول اللّه چگونه اشتباه می‌کنند و راه باطل را می‌پیمایند؟ آیا این ممکن است؟ حضرت علی علیه السلام در پاسخ او فرمود:: «اِنَّک لَمَلْبُوسٌ عَلَیْک، اِنَّ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ لا یُعْرَفانِ بِاَقْدارِ الرِّجالِ، اِعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ اَهْلَهُ وَ اعْرِفِ الْباطِلَ تَعْرِفْ اَهْلَهُ - حق به افراد و شخصیت‌ها شناخته نمی‌شود. خودِ حق را بشناس تا پیروان آن را بشناسی، باطل را بشناس تا پیروان آن را بشناسی.» (مجمع البیان، ج. ۱، ص. ۲۱۱) بنابر این منطق علوی حکم می‌کند مرد را باید با حق سنجید نه حق را به مرد!

مجمع نه تنها منطق جناحی و باندی را در دفاع از خاتمی حفظ کرده است بلکه در دفاع از دبیر کل سابق خود که انشعاب کرد و رفت حزب اعتماد ملی را تشکیل داد، همین دفاع را انجام می‌دهد؛ و از آن بدتر، مجمع دفاع خود را از موسوی که بیانیه‌های ضدانقلابی او نشانه همراهی با منافقین و ضد انقلاب و دفاع از تز «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است»، حفظ کرده است.

اکنون مجمع باید به این سؤالات تاریخی پاسخ دهد که؛

۱- اگر مجمع از اهل فتنه و سران فتنه دفاع می‌کند، پس فلسفه پدیداری خود را که در مرامنامه آورده و خود را پیشتاز مبارزه با اسلام آمریکایی و مبارزه ضد امپریالیستی می‌داند، چه خواهد کرد؟

۲- آقای خوئینی‌ها اخیراً فرمودند؛ مجمع روحانیون در گذشته ضد آمریکا بوده و امروز هم همچنان ضد آمریکاست. آیا می‌توانند یک موضع ضد آمریکایی از آقای سید محمد خاتمی طی بیست سال گذشته به ویژه در اوج فتنه‌های براندازی آمریکا در ایران نشان دهند؟

۳- اگر هنوز به اسلام محرومین و مستضعفین وفادار است و از اسلام سرمایه‌داری بیزار، چرا با بخشی از شورش اشراف و سرمایه داران در سال ۸۸ علیه جمهوریت و اسلامیت نظام همراهی و از حکم سران فتنه مبنی بر ابطال انتخابات حمایت کردند؟

اگر دقیق به این سه سؤال با استناد به مبانی امام (ره) پاسخ داده شود بعید می‌دانم مجمع در حمایت از خاتمی لب به دندان نگزد.

منبع: فردا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۰۰۵۰۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شهید مطهری  و آسیب شناسی انقلاب

در آستانه 12 اردیبهشت ، سالروز  ترورآیت الله شهید مرتضی مطهری قرار داریم که در سال 58  بلا فاصله پس از پیروزی انقلاب به دست خوارجِ مسلکان تندرو  رقم خورد، او بحق از حواریون خاص امام  و تئوری پردار منحصر بفرد نظام جمهوری اسلامی ایران  بود  و به همین سبب علاوه بر اشراف کامل به  معارف اصیل  و علوم اسلامی  ، نقاط  ظریف بسیاری پیرامون آسیب شناسی انقلاب و نظام در آثارش از خود به ودیعه گذاشت و امروز می تواند چراغ راه دلسوزان و کارگزاران در راستای رفع ناکارآمدی ها و معضلات دیگر باشد.

این شخصیت سترگ حدود هشت ماه قبل از پیروزی انقلاب تیر 1357  ( نیمه شعبان 98 ) طی بحث مفصلی به آسیب شناسی انقلاب اسلامی می پردازد و آن را تحت عنوان « آفات نهضت » در شش محور : 1 – نفوذ اندیشه های بیگانه . 2 – تجدد گرایی افراطی . 3 – ناتمام گذاشتن . 4 – رخنه فرصت طلبان . 5 – ابهام طرح های آینده. 6 – آفتی از نوع معنی ؛  مورد بحث و بررسی  موشکافانه قرار می دهد که امروز بعد از 45 سال می بینیم متاسفانه در اثر غفلت  دست اندرکاران ، بعضی از این آفت ها و آسیب ها به گونه چشم گیری گریبان انقلاب و نظام را گرفته و بعضی هم به صورت کم رنگ یا متوسط در حال گسترش است و باید با تدبیر ،  درایت و مدیریت عاقلانه از سرایت آن مانع شد.

البته همه این شش عنصر به حسب شدت و ضعف در انحراف و انحطاط انقلاب  نقش غیر قابل انکار دارند و در مبارزه با هرکدام باید جدی بود ، اهتمام به بعض و غفلت از بعض دیگر موجب خسران و خسارت خواهد شد.

در این فرصت به حسب اولویت به پدیده « رخنه فرصت طلبان»  بسنده می شود و از جوانان درخواست دارد بحث آسیب شناسی انقلاب را به صورت کامل در آثار گرانسنگ این شهید بزرگ  دنبال و مطالعه کنند:

شهید در این باره می نویسد: « رخنه فرصت طلبان  و نفوذ افراد فرصت طلب در درون یک نهضت از آفت های بزرگ هر نهضت است . وظیفه بزرگ رهبران  اصلی این است که راه نفوذ و رخنه این گونه افراد را سد نمایند. هر نهضت مادام که مراحل دشوار اولیه را طی می کند سنگینی اش بر دوش افراد مؤمن مخلص فداکار است ، اما همین که به بار نشست و یا لااقل نشانه های بار دادن آشکار گشت و شکوفه های درخت هویدا شد ، سر و کله افراد فرصت طلب پیدا می شود. روز به روز که از دشواری ها کاسته می شود و موعد چیدن ثمر نزدیکتر می گردد ، فرصت طلبان محکمتر و پر شورتر پای عَلَم نهضت سینه می زنند تا آنجا که تدریجا انقلابیون مؤمن و فداکار اولیه را از میدان بدر می کنند. »

شهید مطهری سپس با طرح سوال معروف مبنی بر این  که  آیا « انقلاب فرزندان خود را می خورد »   می نویسد: « انقلاب، فرزند خور نیست، بلکه غفلت از نفوذ و رخنه فرصت ‌طلبان است که فاجعه به بار می‌آورد... شما ببینید انقلاب مشروطیت ایران را چه کسانی به ثمر رساندند و پس از به ثمر رسانیدن، چه چهره‌هایی پُست‌ها و مقامات را اشغال کردند! ... آزادیخواهان همه به گوشه‌ای پرتاب شدند و به فراموشی سپرده شدند و عاقبت با گرسنگی و در گمنامی مُردند؛ اما فلان ‌الدوله‌ها، که تا دیروز زیر پرچم استبداد و با انقلابیون می‌جنگیدند و طناب به گردن مشروطه ‌چیان می‌انداختند، به مقام صدارت عظما رسیدند و نتیجه نهایی، استبدادی شد به ‌صورت مشروطیت»

وی پس از توضیح این خطر مهم، در آخر تأکید دارد که همیشه نهضت و انقلاب توسط انقلابیون واقعی آغاز می‌شود و همچنین اینها تنها افراد  مؤمن و معتقد به اهداف نهضت هستند که می‌توانند آن را ادامه دهند و به ثمر برسانند نه فرصت ‌طلبانی که هیچ اعتقادی به آن ندارند و چهره عوض کرده و تنها در پی منافع شخصی خود دست و پا می‌زنند.

مطهری در بخش دیگر به ریشه های تاریخی این پدیده در صدر اسلام می پردازد و می نویسد: « فرصت طلبی تأثیر شوم خود را در تاریخ صدر اسلام نشان داد. در دوره عثمان فرصت طلبان جای شخصیت های مؤمن به اسلام و اهداف اسلامی را گرفتند ، طریدها وزیر شدند و کعب الاحبارها مشاور و اما ابوذر ها و عمارها به تبعیدگاه فرستاده شدند و یا در زیر لگد مچاله شدند. چرا قرآن کریم میان انفاق و جهاد قبل از فتح مکه و انفاق و جهاد بعد از فتح مکه و در حقیقت میان مؤمن منفق... { فرق گذاشته } سرمطلب واضح است ؛ پیش از فتح مکه هرچه بود دشواری و تحمل مشقت بود . ایمان ها خالص تر و انفاق ها و جهاد ها بی شائبه تر و از روحیه فرصت طلبی دورتر بود  برخلاف انفاق و جهاد بعد از فتح که در آن حد از بی شائبگی نبود... به هر حال مبارزه با رخنه و نفوذ فرصت طلبان علی رغم تظاهرات فریبنده شان ، یکی از شرایط ادامه یک نهضت در مسیر اصلی است.» ( جهت مطالعه کامل ، رجوع کنید:  بررسی اجمالی نهضت‌های اسلامی در صد ساله اخیر، مرتضی مطهری، بخش نهضت اسلامی ایران. )

 

دیگر خبرها

  • شهید مطهری  و آسیب شناسی انقلاب
  • مراسم سوگواری امام صادق در باغ موزه دفاع مقدس برگزارمی شود
  • برگزاری آیین سوگواری شهادت امام صادق‌(ع) در باغ موزه انقلاب
  • ۴۰ درصد افراد نابارور بچه دار می‌شوند
  • نقش سنگرسازان بی سنگر در تاریخ انقلاب ماندگار است
  • نیروهای مسلح ایران دشمنان را به فرسودگی کشاندند
  • مبارزه با ظلم و دفاع از مظلوم یکی از آرمانهای اصلی انقلاب است
  • مرزبانان کشور برای دفاع ازمرزها و انقلاب دراوج آمادگی قرار دارند
  • اختتامیه سومین جشنواره «افتخار من» برگزار می‌شود
  • حاجی محمره از یادمان های راهیان نور بازید کرد