ضربهگیر بورسی جوّ «ترامپ»
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۰۳۲۹۶۵
شاخص کل بورس تهران در هفته گذشته با افت ۸/ ۰ درصدی مواجه شد. دماسنج بورس تهران از هفته پایانی شهریور به کانال ۸۵ هزار واحدی وارد شد و تا ابتدای هفته گذشته نوسانات اندکی را در این کانال تجربه کرد. با این حال هراس از بازگشت ریسک سیستماتیک عامل فشار بر شاخص کل و افت این نماگر به یک کانال پایینتر بود. به گزراش دنیای اقتصاد، بررسیها حاکی از این است که گرچه همچنان احتمال حضور هیجان منفی در معاملات مطابق با هفته گذشته وجود دارد اما پتانسیلهایی مانند رشد نرخ دلار، سطوح بالای قیمتهای جهانی کالاها در کنار انتظار برای خودنمایی عوامل بنیادی در پیشبینی و عملکرد شرکتها طی روزهای آتی عوامل حمایتی قدرتمند در برابر شیوع هیجان محسوب میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از ابتدای انتخاب ترامپ به عنوان ریاستجمهوری نظرات تند وی نگرانی زیادی را درخصوص سیاستهای وی در بخشهای مختلف به وجود آورد. طی این مدت به نظر میرسد یکی از اهداف اصلی ترامپ از تصدی کرسی ریاست جمهوری آمریکا پایمال کردن دستاوردهای رئیسجمهور قبلی بود. در شرایط کنونی نوبت به یکی از مهمترین دستاوردهای اوباما در حوزه بینالمللی رسیده است. در حالیکه طی روزهای اخیر ترامپ موفق شد شرایطی را برای دور زدن طرح اوباما در حوزه سلامت و درمان (Obama care) به وجود آورد، سرانجام موعد تصمیمگیری ترامپ درخصوص برجام نیز فرارسیده است. برجام هر سه ماه یک بار باید به تایید رئیسجمهور آمریکا برسد و به این ترتیب طرح تعلیق تحریمهای هستهای ایران برای مدت ۳ ماه تمدید میشود. گرچه ترامپ از همان روز نخست مخالفت خود را با برجام اعلام کرده و نگرانی از اتخاذ تصمیم غیرمنطقی درخصوص این توافق ایجاد کرده بود، اما از دو هفته قبل خبرگزاریهای بینالمللی به این موضوع اشاره کردند که ترامپ اینبار مخالفت خود با برجام را رسمی اعلام خواهد کرد.
این در حالی است که طرفهای درگیر در توافق برجام به غیر از آمریکا کاملا بر پایبندی ایران تاکید کرده و تنها آمریکا است که با بهانهتراشی به دنبال کارشکنی در برجام است. این رفتار غیرمنطقی ترامپ تا جایی پیش رفته که فشارهای خارجی از سمت سایر اعضای ۱+۵ و همچنین سیاستمداران داخلی آمریکا طی روزهای اخیر علنی شده و خروج این کشور از برجام یک اشتباه بزرگ عنوان شده است. تصمیم نهایی ترامپ درخصوص برجام شب گذشته بهصورت رسمی اعلام شده و در ساعت تنظیم این گزارش اطلاع دقیقی از تصمیم احتمالی در این خصوص وجود نداشت. عدهای از کارشناسان از عدم تایید برجام از سوی ترامپ و واگذاری برجام به کنگره اشاره میکنند. برخی همچنان معتقد هستند که گرچه رفتارها و صحبتهای ترامپ از یک سیاستمدار تازهکار نیز بعید است اما وی را دارای حداقل شعور سیاسی برای حفظ برجام بهعنوان یک قطعنامه بینالمللی میدانند و در حالیکه طرف مقابل کاملا به آن پایبند بوده است بر آن تاکید میکنند. مسیر کجدار و مریز آمریکا در قبال برجام
تصمیم ترامپ کاملا برای اقتصاد کشور و بورس تهران مهم است. رفتارهای هیجانی معاملهگران در معاملات آغاز هفته گذشته کاملا موید شدت اثر این موضوع بر معاملات سهام داشت. در این شرایط نیز تصمیم شب گذشته ترامپ به تایید یا رد برجام اثرات مختلفی را بر معاملات امروز بورس خواهد داشت. بررسی اثر این تصمیم بر بورس تهران در شرایطی که همچنان خبر دقیقی از تصمیم ترامپ منتشر نشده است کاری دشوار به نظر میرسد، با این حال باید توجه داشت نوع برخورد ترامپ با برجام تغییری نخواهد کرد. در این میان تایید احتمالی برجام به منزله پایان فشار سیاسی بر برجام از جانب آمریکا نیست و از سوی دیگر عدم تایید آن نیز به معنی پایان کار برجام نخواهد بود.
باید توجه داشت که ترامپ تمام تلاش خود را برای افزایش فشار بر اقتصاد ایران در پیش خواهد گرفت. در نتیجه ممکن است این بار نیز مطابق با گذشته ترامپ برجام را تایید کند اما به عقیده کارشناسان احتمالا این تصمیم ترامپ نیز جهت ایجاد ساز و کارهایی برای ایجاد فشار بر ایران با وجود حفظ برجام است. اقتصاد کشور گرچه در شرایط کنونی دستاوردهای شیرینی از برجام داشته است اما کارشکنیهای آمریکا و دیگر عوامل دخیل مانع از آن شده که انتظارات موجود درخصوص برجام برآورده شود.عدم تایید برجام از سوی ترامپ نیز پایان کار نخواهد بود و در صورتیکه رفتار کنونی سایر طرفهای درگیر در این توافقنامه تداوم یابد احتمالا کنگره بهانهای برای عدم تایید برجام نخواهد یافت و بعضا هم در فکر ایجاد ساز و کاری از سوی کنگره برای خارج کردن برجام از کنترل رئیسجمهوری آمریکا نیز خواهد بود.گرچه رفتارهای ترامپ خارج از منطق باشد اما در کنگره احتمال اتخاذ چنین تصمیم غیرعقلانی درخصوص یک قطعنامه بینالمللی دور از انتظار است. با این حال احتمالا کنگره نیز به دنبال تشدید فشار بر ایران خواهد بود و رویه کنونی تقابل آمریکا با برجام ادامه خواهد یافت. بر این اساس بهنظر میرسد هر تصمیمی که ترامپ در برابر برجام اتخاذ کند با فرض ادامه رفتار کنونی سایر اعضای درگیر در این توافقنامه از جمله کشورمان، تاثیر خاصی بر برجام حداقل برای کوتاهمدت نخواهد داشت.در این شرایط این سوال مطرح میشود که تایید یا عدمتایید آن چه تاثیری بر روند قیمتی سهام در بورس تهران دارد. اثرپذیری بورس از هیجان ترامپی
تصمیم احتمالی ترامپ در عدم تایید برجام حالتی است که بازار از هفته گذشته انتظارش را میکشد. این موضوع از اوایل هفته گذشته فشار را بر قیمت سهام به خصوص در گروههایی مانند خودرو افزایش داد و ریزش دستهجمعی نماگرهای بورسی را به دنبال داشت. پس از افت قیمتها در روزهای نخست هفته معاملات بورس، معاملات نیمه دوم هفته گذشته کاملا در فضای احتیاطی و انتظاری دنبال شد. در اینخصوص گرچه فشار فروش در معاملات محسوس بود اما این فشار فروش قدرت روزهای قبل را نداشت و از طرفی تقاضا در سطوح قیمتی نیز مانع از ادامه افت قیمت سهام شد. بر این اساس میتوان گفت بخشی از انتظارات بازار از عدم تایید برجام ازسوی ترامپ، پیشخور شده است. تلاش بازارساز ارز برای کنترل نوسانات
نکته دوم درخصوص واکنش بازارها به تصمیم ترامپ را میتوان در بازارهای موازی مانند ارز جستوجو کرد. دلار در میانه هفته گذشته موفق به عبور از سقف روانی ۴ هزار تومانی شد. گرچه انتظار تداوم رشد پرشتاب دلار در ادامه هفته نیز وجود داشت اما عرضههای بازارساز ارز در کنترل نرخ موثر واقع شد و دلار از تداوم مسیر پرشتاب صعودی پیشین بازماند. افزایش نگاه سفتهبازی به دلار میتواند این بازار را به رقیبی برای بازار سهام تبدیل کند اما باید توجه داشت که سیاست بانک مرکزی در سالهای اخیر کنترل نوسانات شدید قیمتی و سرکوب نگاه سفتهبازی در بازار ارز بوده و در این راه نیز تا حدود زیادی موفق بوده است. در شرایط کنونی بهنظر میرسد سیاستگذار ارزی تمام تلاش خود را برای سرکوب هیجانات موجود بازار ارز در پیش بگیرد. در این میان اظهارات رئیس بانک مرکزی نیز کاملا موید این موضوع است و بهنظر میرسد مطابق با سالهای اخیر بانک مرکزی در اجرای این سیاست موفق باشد. در این شرایط رشد نرخ دلار نهتنها عامل منفی برای سرمایهگذاران بورسی نیست بلکه در فضای رونق محسوس بازارهای جهانی کالاها بهخصوص در بخش فلزات رشد نرخ دلار میتواند در لباس یک عامل بنیادی قدرتمند به حمایت از بازار سهام آید. در شرایطی که مفروضات بودجه شرکتها در گروههای کالایی مانند فلزات اساسی، کانههای فلزی و همچنین گروه شیمیایی در سطوح کمتری نسبت به واقعیتهای کنونی قرار دارد، انتظار برای تعدیل مثبت آتی سودآوری میتواند با کاهش نسبت قیمت به درآمد بازار (P/ E) حامی قدرتمند قیمت سهام باشد. البته رشد نرخ دلار تنها به بازار آزاد مختص نبوده و نرخ دلار در بازار مبادلات ارزی نیز مسیر صعودی را طی ماههای اخیر در پیش گرفته و به سطح ۳۴۱۵ تومان رسیده است. رشد نرخ ارز مبادلهای با افزایش بهای تمامشده تولید در صنایع مختلف بورسی میتواند عامل فشار بر سودآوری این شرکتها باشد که البته رشد نرخ دلار در بازار آزاد میتواند در بسیاری از صنایع اثر آن را خنثی کند. از سوی دیگر رشد نرخ ارز مبادلهای برای فعالان نهچندان قدیمی بورس تهران خاطره رشدهای قابلتوجه سودآوری گروه پالایشی را زنده میکند. با فرض تکرار رویه اخیر در نرخگذاری محصولات و مواد اولیه شرکتهای پالایشی رشد نرخ ارز مبادلهای میتواند فضا را برای رشد سودآوری این گروه فراهم آورد. خودنمایی عوامل بنیادی در معاملات بورس
مشاهده اثر رشد قیمتی کالاها در بازار جهانی و همچنین رشد نرخ دلار در عملکرد واقعی شرکتها عامل خوشبینی دیگر در برابر هیجانات است. در حالیکه ۸ روز معاملاتی دیگر تا موعد ارائه عملکرد شرکتها باقی مانده است، برآورده شدن انتظارات تعدیل مثبت در بورس تهران بهخصوص در گروههایی مانند فلزات اساسی میتواند بهعنوان یک عامل بنیادی در معاملات خودنمایی کند. علاوه بر این پس از انتشار عملکرد نیمه نخست و احتمالا بهروز کردن پیشبینی شرکتها برای سالجاری باید در انتظار انتشار عملکرد ماهانه چشمگیر شرکتها در مهرماه با توجه به رشد همزمان نرخ دلار و همچنین سطوح بالای قیمتی کالاها در بازار جهانی بود. خودنمایی عوامل بنیادی میتواند در ایجاد چشمانداز مثبت برای فعالان بازار بسیار موثر باشد. ریسک سرمایهگذار خارجی در تلاطم برجام
علاوه بر آنچه پیش از این بهعنوان ضربهگیرهای هیجانی معاملات بورس تهران معرفی شد برجام اثرات مثبتی در جذب شرکای خارجی در گروههایی مانند خودرو و همچنین قراردادهای تامین مالی در گروههای بزرگی مانند شیمیایی و همچنین پالایشی داشته است. بر این اساس یکی از نگرانیهای اصلی فعالان بازار سهام را بهخصوص در گروه خودرویی که پس از برجام به واسطه آینده روشن این صنعت با حضور شرکای خارجی با رشدهای قابلتوجه سهام مواجه شدند، ایجاد کرده است. در صورتیکه آمریکا قصد خروج کامل از برجام را داشته باشد (در اینخصوص پس از اظهار نظر ترامپ باید در انتظار مهلت ۶۰روز کنگره برای بررسی برجام بود) بازگشت دوباره تحریمها احتمالا با واکنش منفی سرمایهگذاران و شرکای بینالمللی در صنایع داخلی مواجه شود. البته همانطور که اشاره شد فرض رد کامل برجام از سوی آمریکا یک حالت بسیار بدبینانه بود که بسیاری از کارشناسان وقوع آن را محتمل نمیدانند. در این شرایط با ادامه مسیر کژدار و مریز آمریکا در قبال برجام این امید وجود دارد که همکاری شرکتهای خارجی با صنایع داخلی تداوم یابد. همانطور که اشاره شد رخداد چنین شرایطی با وضعیت کنونی کشور تفاوت چندانی ندارد و رفتار اخیر آمریکا (پس از برجام) خارج از این رویه نبوده است. بر این اساس سناریوهای احتمالی پیشروی برجام با فرض اینکه این توافقنامه بهصورت کامل از سمت آمریکا لغو نشود، شرایط را چندان تغییر نمیدهد. با همه اینها باید در انتظار واکنش ترامپ به برجام و همچنین در ادامه احتمالا واکنش کنگره و طرفهای درگیر در برجام بود. حالت بسیار خوشبینانه تایید بیقید و شرط برجام توسط ترامپ است که همانطور که لغو برجام دور از انتظار است، تایید اینچنینی برجام توسط ترامپ نیز مورد انتظار نیست، با این حال در این سناریوی خوشبینانه احتمالا بازگشت معاملات بورس به مسیر رونق وجود خواهد داشت (این تصمیم بر خلاف انتظارات موجود در بازار است).
منبع: فرارو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۰۳۲۹۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
روزنامه هم میهن نوشت: در پی درگیری نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، پس از هدف قرار گرفتن کنسولگری ایران در دمشق و پاسخ نظامی ایران به این اقدام و اقدام نظامی بعدی در اصفهان که به اسرائیل منتسب شد، به نظر میرسد که وضعیت درگیری مستقیم نظامی بین دو کشور پایان یافتهاست.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پس از فاز نظامی، اکنون نوبت به فاز دیپلماسی رسیدهاست تا جمهوری اسلامی بتواند ضمن بهرهبرداری از نمایش قدرت خود در منطقه، جلوی آسیب رسیدن به منافع کشور و افزایش فشارهای بینالمللی را بگیرد.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد. این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
در ادامه متن کامل گفتوگوی «هممیهن» را با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزارت امور خارجه مطالعه میکنید.
*به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
*فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
*ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
*بعضی از کارشناسان معتقدند که بعد از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل ممکن است این تصور در بین کشورهای همسایه بهخصوص کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس ایجاد شود که قدرت نظامی و قدرت موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی برای خودشان تلقی کنند. فکر میکنید آیا ممکن است بتوان سازوکاری ایجاد کرد که به این کشورها نشان داد ایران تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه محسوب نمیشود؟بخشی از این تصورات ناشی از تبلیغات است. کشورهای منطقه به خوبی میدانند که تاریخ ایران نشان دادهاست که ایران هرگز در سدههای اخیر تهاجمی وارد یک درگیری و بحران نشدهاست. ایران اگر مورد حمله نظامی واقع شدهباشد از خود دفاع میکند، این موضوع را در قضیه عراق شاهد بودیم و اخیراً هم در مقابل تعرض نظامی اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق مشاهده کردیم. ولی ایران هرگز تهدیدی برای همسایگانش نبوده است. ایران همواره دعوت کردهاست که سازوکار امنیتی مشترکی برای تضمین امنیت کشورهای همسایه ایجاد شود.
الان هم دستگاه دیپلماسی ایران باید فعالتر از گذشته تلاش کند تا به همسایگان نشان دهد که اگر ایران یک نیروی نظامی قوی دارد، اگر توان موشکی و پهپادی دارد، این ظرفیتها میتواند در راستای تامین امنیت منطقه به کار رود. این تز کلی ایران که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود، میشود با دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای همسایه و دولتهای جنوب خلیجفارس، آنها را به این نتیجه برسانیم که باید سازوکار امنیت جمعی در منطقه ایجاد شود و آنها را قانع کنیم که نیازی به حضور نیروهای خارج از منطقه نیست و کشورها خودشان میتوانند امنیت منطقه را تامین کنند.
*در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل چهار دهه است که با هم خصومت دارند. این منازعه برای نخستین بار در طول هفتههای گذشته ماهیت مستقیم و رودررو پیدا کرد. فکر میکنید آیا امکان تکرار این منازعه مستقیم و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمامعیار وجود داشتهباشد؟آینده منازعه ایران و اسرائیل بستگی به عملکرد طرف مقابل دارد. ایران در سالهای اخیر و بهویژه پس از آغاز جنگ غزه نشان دادهبود که صبر استراتژیک در پیش گرفتهاست. اسرائیل به شیوهای عمل کرد که ایران استراتژیاش را کنار گذاشت و وادار کرد وارد حالت تهاجمی شود. اگر اسرائیل اشتباه قبلی خود را تکرار کند، طبیعی است که مورد حمله ایران واقع خواهد شد. به اعتقاد من آینده این رویارویی کاملاً به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد.
*عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
*مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.
*بعد از آغاز جنگ غزه گفته میشد که عربستان از فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل دور شدهاست. با توجه به تحولاتی که در ۶ ماه گذشته رخ دادهاست، تصور میکنید ریاض تا چه اندازه امکان دارد به فرآیند عادیسازی با اسرائیل بازگردد؟تجدید رابطه ایران با عربستان نشاندهنده تغییراتی در سیاست خارجی ریاض بود. از طرف دیگر برخی واکنشهایی که حکومت عربستان سعودی نسبت به عملکرد آمریکا نشان داد، مشخص کرد که سران این کشور دیگر مانند گذشته به صورت صددرصد پیرو آمریکا نیستند. در عربستان تصور غلطی ایجاد شدهبود که اگر این کشور دنبال توسعه اقتصادی و فناوری است، باید با اسرائیل که یک قدرت اثرگذار در آمریکا و کشورهای غربی محسوب میشود، رابطهای دوستانه برقرار کند. اما فکر میکنم ریاض اکنون به این نتیجه رسیدهاست که تحلیلی که در گذشته داشتند، درست نبوده و میتوانند بدون رابطه با اسرائیل توسعه اقتصادی داشتهباشند و میتوانند مطمئن باشند که کشورهای منطقه ظرفیت کافی برای تامین امنیت منطقه دارند.
نکته بسیار مهم این است که افکار عمومی کشورهای عربی به صورت جدی با توسعه روابط با اسرائیل مخالف هستند. مردم عرب و مردم مسلمان با اسرائیل مخالف هستند و حاضر به پذیرش این رژیم نیستند. این دولتهای عربی هستند که به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل حرکت میکنند. با توجه به وقایعی که در شش ماه گذشته رخ داد و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شد، قتلعام بیش از ۳۴ هزار نفر که اکثریت آنها کودکان و زنان هستند، گورهای دستجمعی که در بیمارستانها کشف میشوند، بمباران مدارس، بیمارستانها و خانههای شخصی و قحطی گسترده در غزه؛ همهی اینها باعث شدهاست که زمینه عادیسازی روابط با اسرائیل در کشورهای عربی، دستکم در افکار عمومی کاملاً از بین برود.
اگر دولتهای عربی دستکم تا زمانی که جنگ غزه در خاطره ملتها زنده است بخواهند اقدامی در راستای عادیسازی روابط و دوستی با اسرائیل انجام دهند، درون کشورهایشان با افکار عمومی دچار مشکل خواهند شد. احتمال اینکه فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل ادامه پیدا کند، بسیار کمتر از گذشته شدهاست.
*بعد از پاسخ ایران به اسرائیل، رئیسجمهور آمریکا گفت که میخواهد جبهه متحدی را برای فشار و تحریم علیه ایران ایجاد کند. در نشست سران گروه ۷ و وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم شاهد بودیم که دولتهای غربی تصمیم خود را برای توسعه دایره تحریمها علیه ایران اعلام کردند. چه کاری از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از توسعه و افزایش تحریمها بر میآید؟من باید یک نکته را تذکر بدهم. تمام شعارهای انساندوستانه و بشردوستانهای که غربیها مطرح میکنند و آن را ناشی از ایدئولوژی لیبرالیسم میدانند، شعارهایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوقبشر، رعایت حقوق زنان و کودکان، عدم استفاده از خشونت، حل اختلافهای بینالمللی بر مبنای دیپلماسی، نظم جهانی مبتنی بر قانون و امثال اینها، همه این شعارها وقتی نوبت به اسرائیل میرسد، از یاد برده میشود.
جنایتی نمانده است که اسرائیل انجام ندادهباشد و کشورهای غربی بهرغم همه شعارهایشان به آن بیتوجهی نکردهباشند. اسرائیل کل منطقه غزه را شش ماه است که مستمراً هوایی و زمینی بمباران میکند و نسلکشی گستردهای را آغاز کردهاست. در این شرایط کشورهای غربی همچنان از اسرائیل حمایت میکنند. یعنی تمام ادعاهایی که در مورد حقوق بشر و دموکراسی مطرح میکنند، دروغ است.
من فکر میکنم بیش از اینکه اسرائیل در این جنگ شکست خورده باشد، فرهنگ و ایدئولوژی غرب شکست خورده است و نشان داده تمام حرفهایی که میزنند، دروغ است و واقعیت ندارد. یکی از نتایج مهم جنگ غزه و بحرانی که بین ایران و اسرائیل پدید آمد، شکست ادعاهای بشردوستانه غرب بود. وقتی اسرائیل مرکز دیپلماتیک ایران را هدف قرار داد، هیچ واکنشی نشان ندادند، اما وقتی ایران به جنایت اسرائیل عکسالعمل نشان داد، شروع میکنند به محکوم کردن و افزایش فشار و تحریم.
اینها استانداردهای دوگانهای است که در قبال کشورها دارند. در قبال این نوع عملکرد، ایران باید تمام تلاشاش را به کار بگیرد تا این رویه را متوقف کند و اجازه ندهد که میان کشورهایی که قصد دارند در همراهی با اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند، اجماع ایجاد شود. ایران باید به صورت جدی وارد فعالیت شود و با کشورهای منطقه و جهان وارد مذاکره شود. احیای برجام قطعاً یکی از بهترین راههای مقابله با افزایش فشار بینالمللی است. ایران باید از منحصر کردن سیاست خارجی به چین و روسیه دست بکشد و بعد فعالیت سیاست خارجیاش را گسترش دهد.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کیهان علیه برجام و FATF / این همه موفقیت را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! قوانين و محدوديتهاي" FATF " كاغذ پاره نيست