اخلاق اسلامي؛ راههاي شاد کردن ديگران در نگاه ديني چيست؟
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۰۶۲۸۳۳
خبرگزاري آريا - چه کنيم غم و غصه از ما دور شود و شاديهاي ما روزافزون شود و بلکه به شادي مطلق، مهمانخانهي خدا که بهشت برين است برسيم.
به گزارش سرويس ديني جام نيوز، حجت الاسلام والمسلمين فرحزاد در برنامه سمت خدا مبحث راههاي رسيدن به شادي از ديدگاه اسلام را بيان نمود:
خير رساندن به ديگران
عوامل شادي و نشاط زياد است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
يک نمونه قرآني را عرض کنم و بعد مصاديق خير رساندن را بگويم. چون خيلي از بينندهها وقتي ميگوييم: خير برسانيد، فوري به ذهنشان کمکهاي مالي ميآيد. شايد دهها و صدها مورد است که انسان ميتواند غير از کمک مالي، با وجودش و نفسش و دعا و نيتش به همه عالم خير برساند. نه به اشخاص خاص، به همه عالم برساند. يک نفر ميتواند به همه عالم خير برساند، يک نفر ميتواند به همه عالم شر برساند.
مثنوي ميگويد:
تو يکي تو نيستي، اي خوش رفيق *** بلکه گردوني و درياي عميق
انسان سير وجودياش خيلي زياد است. «وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعا» (مائده/32) کسي يک نفر را احيا کند مثل اين است که همه را احيا کرده است. کسي يک نفر را بکشد، مثل اين است که همه را گمراه کرده و کشته است. «فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعا» آيه پنجم سوره مبارکه ليل که سورههاي کوتاه و کوچک قرآن است، شأن نزول زيبايي اين آيات دارد. که خيلي بايد مورد توجه قرار بگيرد. خداي مهربان ميفرمايد: «فَأَمَّا مَنْ أَعْطى وَ اتَّقى وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى، فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى» (ليل/5-7) ما همه دنبال يُسر و نشاط و شادي هستيم.
همه ميگويند: ما به بن بست ميرسيم، چه کنيم راه ما باز شود؟ اين آيه راه باز کردن همه بن بستها و ناهمواريها را به ما نشان ميدهد. ميفرمايد: کسي که کارش اعطي است، اينجا اعطي، عطا کردن و خدمت کردن و بخشيدن است. بر تقوا و بر ايمان به آخرت مقدم شده است. يعني اول ميگويد: سخاوت، اول ميگويد: جود و کرم، بخشش، بعد ميگويد: تقوا و بعد ميگويد: «صَدَّقَ بِالْحُسْنى» آخرت را تسهيل ميکند. کسي که کارش عطا کردن است، البته تقوا هم داشته باشد و تصديق به آخرت کند، خدا تمام ناهمواريهاي او را هموار ميکند. «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى» اين خيلي بشارت بزرگي در اين آيه است. اصلاً راه يُسر را در پيش ميگيري و کارها همه پيش ميرود.
يک کاسب، يک استاد، يک معلم، يک مسئول، يک پدر کارش اعطي باشد. خير برساند. آيات بعدي ميگويد: «وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى، وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى، فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى، وَ ما يُغْنِي عَنْهُ مالُهُ إِذا تَرَدَّى» (ليل/8-10) اما کسي که از صبح که بلند ميشود فقط ميخواهد جمع کند، نميخواهد اعطي کند و بخل ميورزد. ميخواهد به غناي خودش برسد، به استغناي خودش برسد و اين باعث ميشود آخرت هم تکذيب کند. روايت داريم بخل انسان را به کفر ميرساند. مثل ثعلبه که بخل ورزيد و کافر شد. کافر سخي مؤمن شد. به تصديق آخرت خدا رسيد. افرادي هم که بخل ميورزند، کارشان اين ميشود که خدا در کارشان سنگ مياندازد و دائم پايشان به سنگ ميخورد. «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى» تمام کارهايش با عسر و فشار و زحمت و دردسر است. خدا ميخواهد راهش را ببندد. همه عالم هم جمع شوند باز هم کارش پيچ ميخورد. مالش هم او را از هلاکت در جهنم نجات نميدهد. چه کنيم کارهاي ما پيش برود؟ کارهاي همديگر را راه بياندازيم. اعطي!
يک شأن نزول زيبايي اين آيه دارد که يکي از موارد و مصاديق آن است. در زمان پيغمبر عظيم الشأن(ص) يک نفر درخت خرمايي داشت. درخت خرما معمولاً شاخههايش پهن ميشود و بالا ميرود و اين خرماها به زمين و خانهي همسايه ميريخت. بچههاي همسايه از خرماها ميخوردند. خرماهايي که زمين ميريخت. صاحب درخت ميآمد از دست اين بچهها ميگرفت و اينها را کتک ميزد وآزار ميداد. بعضي ميگفتند: درخت خرما در خانهي يک شخصي بود که درخت به عنوان امانت آنجا بود. اين ميآمد خرماهايي که ريخته بود و بچهها ميخوردند، دعوا ميکرد.
اين شخص آمد خدمت پيغمبر شکايت کرد. اين آقا گاهي سر زده وارد ميشود يا بچههاي ما را آزار ميدهد. ما هرچه از او خواهش ميکنيم او قبول نميکند و ما را آزار ميدهد. پيغمبر خدا صاحب درخت را خواستند. فرمودند: من درخت خرما را از شما ميخرم. گفت: نميفروشم! فرمودند: من درخت خرما را با باغي در بهشت عوض ميکنم. گفت: نه! بخل آدم را به کجا ميرساند. آرزوي همه اولياي خداست که در بهشت باغ بهشتي به آنها بدهند. درخت بهشتي بدهند. قبول نکرد.
ابو دحداح يک آدم مؤمن و فهيم و دانايي بود. ماجرا را فهميد. تا فهميد به صاحب درخت گفت: من يک باغي دارم سي، چهل درخت خرما دارد. حاضر هستي من اين باغ و درختها را به شما بدهم و شما اين درخت را به من واگذار کن. گفت: بله! يعني وعده خدا و وعده پيغمبر را قبول نکرد، آدمهايي که دنيا بين هستند و بخل دارند و خيرشان به ديگران نميرسد.آدم مرتد و کافر ميشود. ابو دحداح چند درخت خرما را به او داد و او قبول کرد. درخت را از او خريد. خدمت پيغمبر خدا آمد و فرمود: درخت در اختيار شماست. پيغمبر خدا اينقدر خوشحال شد و اين آيات در شأن ابو دحداح نازل شد. «فَأَمَّا مَنْ أَعْطى وَ اتَّقى وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى، فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرى» همه گرههاي او را باز ميکنيم. خوش به حال ابودحداحها و کساني که گره گشايي ميکنند. واقعاً خير رساندن از نماز و روزه بالاتر است. افضل عبادات است، ادخال سرور و شاد کردن وگره گشايي از کار ديگران است.
باقي آيات هم در مورد شخصي است که درخت را در اختيار نگذاشت. «وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى، وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى، فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى» ممکن است به پول برسد اما بلا و مريضي و گرفتاري و درد و عقوبت آخرتي فراوان نصيب او ميشود. باز هم انشاءالله در هفتههاي آينده فضيلتهاي بسيار ديگري در مورد گره گشايي و شاد کردن ديگران خواهيم گفت. حالا مواردي که مصداقي است که موارد گره گشايي و شاد کردن ديگران چيست را بگويم.
ظلم نکردن به ديگران
يکي از مواردي که خيلي هم در روايات سفارش شده اين است که انسان جلوي شرش را بگيرد و شر او به ديگران نرسد. ظلمش به ديگران نرسد. «ترک الشر صدقه» اين خودش يک جلسه نياز دارد. در مملکت ما پانزده ميليون پرونده قضايي در يک سال تشکيل ميشود اين چه معني دارد؟ هر پروندهاي دو نفر هم درگير باشند، سي ميليون ميشود. دو برابر اين مقدار افرادي که دعوا و اختلاف دارند ولي به کلانتري و دادگاه نميکشانند. ما در طول سال چقدر پيام داريم که ميگويند: شوهر ما به ما ظلم ميکند. خانم ما به ما ظلم ميکند. پدر ما ظلم ميکند. مادر ما ظلم ميکند. فرزند ما ظلم ميکند. همسايه ما ظلم ميکند. بياييم يک کاري کنيم که اذيت و آزار ما و شر ما به کسي نرسد. گفت: مرا به خير تو اميد نيست، شر نرسان!
در وصيت پيغمبر ما هست که فرمود: «أفضل الجهاد من أصبح لا يهم بظلم أحد» بالاترين جهادها که از هر جهادي بالاتر است، اين است که کسي کاري کند که ظلم و آزار او به کسي نرسد. يعني اطرافيان بگويند: خدايا ما از اين پدر، از اين مادر، از اين مدير و مسئول راضي هستيم، الحمدلله اذيت و آزار او به ما نميرسد. اين خودش يک عبادت است. يعني بالاترين عبادات اين است که همه بگويند:آقا ما از اين راضي هستيم، شر او به ما نميرسد. اين بالاي پنجاه درصد راه را رفته است.
«ترک الشر صدقه» اينقدر ما پيام نداشته باشيم که از دست مسئولين و دوست و فاميل و پدر و مادر مينالند. پدر و مادر از اولاد مينالند. زن و شوهر از هم گله دارند. حضرت علي(ع) فرمود: «الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ يَدِهِ وَ لِسَانِهِ» (من لايحضره الفقيه،ج4، ص362) اول قدم مسلماني اين است که ديگران از دست و زبان ما در امان باشند. يا مسلمان کسي است که «لا يظلم الاعداء» حتي به دشمن هم ظلم نميکند.
مرحله دوم اينکه هر خير کوچکي که به کسي اعمال کنيد، صدقه و کار خير و گره گشايي ميشود. حديث داريم «كل معروف صدقة» (الدعوات راوندي، ص 107) ما معمولاً که ميگوييم: صدقه بدهيد، صندوق صدقات در ذهن ما ميآيد. هر نوع خدمت رساني به عالم، به مخلوقات، به نباتات، به گياهان و حيوانات، «کل معروف صدقة» يعني از اينکه يک سنگي را از جلوي پاي کسي برداري، به کسي سلام کني، به کسي دعا کني. با زبانت، با چشمت، با نگاهت، با تبسمت، با اخلاق و رفتارت، هر نوع خير رساندن به ديگران صدقه است. «کل معروف صدقة»
من باز موردي براي اينکه بينندهها بيشتر توجه کنند بگويم.
1- سلام کردن؛ به هرکسي ميرسي سلام کني. پيامبر خدا به هرکسي ميرسد حتي بچه کوچک سلام ميکرد. يعني درود خدا بر شما، خيرخواهي است. پيامبر خدا فرمود: کسي که اول سلام کند از خطر تکبر محفوظ است. نزديک ترين فرد به خدا و پيغمبر، «اولي الناس بالله و بالرسوله من بداء بالسلام» يعني آن کسي که ابتدا سلام کند از همه به خدا و پيغمبر نزديکتر است.
2- احوالپرسي؛ اينکه آدم از دوست و همکار و فاميل، حضوري يا تلفني احوالپرسي کند،اين صدقه است. دلجويي کردن و همدردي کردن صدقه است. مصيبت زده يا کسي که مريض است را عيادت کنيم،صدقه است. تمام کارهاي خوبي که ميتوانيم انجام بدهيم صدقه است. «کل معروف صدقة»، «ترک الشر صدقة» يعني هر نوع خيري که به ديگران برساني، جلوي هر شري را که بگيري، صدقه است.
مصافحه کردن صدقه است. معانقه کردن صدقه است. زيارت و ديدار صدقه است. يکي از رفقا ميگفت: شهرداريها مخصوصاً شهرداريهاي تهران و اصفهان و شهرستانهاي بزرگ، حديث و آيه و نکتههاي قشنگي مينويسند. يا يک پيامهاي زيبايي را به صورت نقاشي و تصويري نشان ميدهند. اين چيز خوبي است. شهرداري اصفهان نوشته بود: مادربزرگت را چند وقت است نديدي؟ من ديدم چند ماه است اصلاً ياد مادربزرگم نکردم! همان جا دور زدم و رفتم مادربزرگم را ببينم. دو ساعت نشستم. اينقدر خوشحال شد و به من دعا کرد. مادرها و پدرهايي هستند که به من پيامک ميزنند يا ميگويند: که اولاد ما ماه به ماه نه تلفن ميزند و نه سري به ما ميزند. اين مسلمان است؟ انسان است؟ اگر او نبود تو نبودي. لذا هر نوع خير رساندن مخصوصاً آن جايي که خير زياد است و دل طرف شاد ميشود. نوازش کردن و محبت کردن، «تبسم الرجل فى وجه اخيه حسنه» (بحار الانوار/ج71/ص288) اينکه متبسم و با چهره خندان با افراد برخورد کنيم. اين حسنه است. نود درصد خدمت رسانيها بدون پول است.
در پيامهاي هفته گذشته بسياري از همسران گفته بودند: دريغ از اينکه همسر ما يک اظهار محبت به ما بکند. حالا اينکه روز مادر و غيره هديه ميگيرد، بماند. اظهار محبت بکند، کافي است. همين که نوازش کند، مهربان باشد، کافي است. خانه که ميآيد يا تلويزيون ميبيند، يا روزنامه ميخواند، اصلاً نميگويد: ما آدم هستيم. يعني اظهار محبت کردن خيلي کمرنگ شده است. «تبسم الرجل فى وجه اخيه حسنه»
«مَنْ قَالَ لاخِيهِ الْمُومِنِ مَرْحَباً كَتَبَ اللَّهُ تَعَالَي لَهُ مَرْحَباً إِلَي يَوْمِ الْقِيَامَةِ» (كافي،ج2،ص206) تحسين کردن، تشويق کردن، مرحبا کردن وخوش آمد گفتن، امام صادق(ع) فرمود:کسي که به برادر ديني خودش مرحبا بگويد. خدا تا روز قيامت به او مرحبا ميگويد. بازتابش به خودت برميگردد. هر گلي که ميزنيم به خودمان ميزنيم.
شريعتي: محور تمام نکاتي که حاج آقاي فرحزاد گفتند، ديگران را ديدن و توجه کردن وخود را نديدن است. بعضيها هستند مرض رواني درون گرايي دارند. يعني فقط درون خودشان هستند. يا بعضي حرص و طمع دارند، فقط بخل و طمع دارند. فقط ميگويند: خودم! جيب من پر باشد. من خوش باشم. اين هميشه در تنگناي غم و غصه و جهنم و آتش خواهد سوخت. ديگران را هم بخاطر خودش ميخواهد. يک مقدار از خودمان بيرون بياييم. اينکه پيغمبر ما فرمود: کسي به همسرش بگويد: دوستت دارم، هيچوقت از دل خانم بيرون نميرود. چرا ما نبايد به همسرمان محبت کنيم.
ما خيلي پيام داريم که بعضي از خانمها و آقايان دچار روابط نامشروع ميشوند. اگر اين آقا و خانم از همسرش اشباع شود، ارضاء شود، اظهار محبت ببيند، مگر سرش درد ميکند با ديگران برود؟ خيلي از اينها مقصر خود ما هستيم. رابطه نامشروع نبايد به هيچ عنوان حتي با پيامک نبايد باشد.
بزرگواري به من ميگفت: يک آقايي آمد شکايت کرد، خانم من يک رابطه نامشروعي داشته، گفت: من چهار ماه است که با خانمم کنار هم نبوديم. گفتم: تو اولين جنايتکار هستي. اينها را بايد ملاحظه کنيم و ريشه يابي کنيم. گفت: حلوا به کسي بده که محبت نچشيده است. «ما از تو نداريم به غير تو تمنا، حلوا به کسي ده که محبت نچشيده است» اگر اين محبت باشد کمبودهاي ديگر هم قابل جبران است. يعني شما همه چيز در اختيار خانواده بگذاري ولي محبت و مودت نکني، توجه نکني، اينها اشباع نميشوند. به جاي ديگر سر درميآورند. لذا کل اظهار محبت کردن، هر نوع اظهار محبت صدقه است.
يکي از موارد احسان و خير رساني به ديگران تعليم و تعلم و هدايت معنوي ديگران است. دستگيري معنوي ديگران است. يک نفر معتاد را نجات بدهيم. دو نفر جاهل را به راه بياوريم. پيغمبر ما به مولا علي (ع) فرمود: وقتي ايشان را به يمن فرستادند، فرمودند: «وَايم اللَّهِ لَأَنْ يَهْدِىَ اللَّهُ عَلَى يَدَيْكَ رَجُلًا خَيْرٌ لَكَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ وَ غَرَبَتْ وَ لَكَ وَلَاؤُهُ يَا عَلِىُّ» (كافى/ ج 5/ ص 28) اگر يک نفر به وسيله شما هدايت شود بهتر است از آنچه که خورشيد بر او ميتابد براي شما باشد و در راه خدا انفاق کنيد. يعني فقط مسأله مالي نيست.
يک معلم، يک استاد، يک مربي، يک انسان ممکن است سواد ندارد وتجربه زندگي دارد. اين تجربه را در اختيار نوه و نتيجه و دوستان قرار بدهد، بگويد: من تجربيات هفتاد سالهام را در اختيار شما قرار ميدهم. رمز و رموز موفقيتم را در اختيار شما قرار ميدهم. راه گشا باشد براي ديگران وگره باز کند.
بالاترين صدقهها که اصلاً صدقههاي مالي به گرد آن نميرسد، هدايت کردن يک گمراه است. دستگيري از کسي که دارد بيراهه ميرود.
يک موقعي يکي از مديرکلهاي زندانها براي ما نقل ميکرد که من مدتي مديرکل زندان مشهد بودم. از علما و روحاني هم هست. فرمود: يک آدمي را به زندان مشهد آوردند که سر دسته اراذل و اوباش بود. سر او را تراشيدند و در خيابانهاي مشهد گرداندند که ديگران حواسشان را جمع کنند. گفت: ايشان را به زندان آورديم هر نوع خيانت و خلافي کرده بود. خيلي وضعش خراب بود. گفت: يک پيرمرد روحاني با حوصله، الآن در زندانها کار فرهنگي زياد ميشود. الآن در زندان قم بيست، سي روحاني هستند که آنجا فعاليت ميکنند. گفت: يک روحاني با حال خوش نفس وخوش اخلاق و با حوصله آمد با زبان لاتي با او حرف زد. فلان فلان شده، خاک بر سرت کنند! تو چرا بايد در زندان باشي؟ مجرمين و دزدها و خائنها استعداد بالايي دارند. يک کسي که ميتواند در ماشين را در يک لحظه باز کند، استعداد بالا دارد منتهي بايد در مسير درست صرف کند.
اين با جوان گرم گرفت و رفيق شد و حوصله کرد، ميگفت: اين آقا 180 درجه عوض شد. ما زندانيهاي مشهد را روز عاشورا بيرون برديم، آنقدر گريه کرد بيهوش شد. يعني به مأمورها گفتند: يکوقت الکي بيهوش نشده باشد؟ خودش هيأتي شد و صاحب هيأت شد و از دوستان خالص اهلبيت شد. آنقدر که تغيير کرد.
گفت: يک زمان در زندان مشهد شورش شد. زندانيها درها را شکستند و کودتا کردند. همين آقا طرف بند خانمها رفت، که اگر آنجا ميرفتند بسيار فاجعه بود و آبروي نظام ميرفت. همين آقا آمد آنجا ايستاد، گفت: اگر طرف ناموس مردم برويد، من شما را تکه پاره ميکنم. از او ترسيدند!
يعني ما با اخلاق و رفتار و برخورد صحيح ميتوانيم بدترين آدم را در راه بياوريم و با رفتار زشتمان هزاران نفر را بيدين کنيم و از راه در کنيم. اينها خيلي مهم است. پيغمبر ما فرمودند: اي فرزندان عبدالمطلب! شما با مالتان نميتوانيد به همه خدمت کنيد. با رفتار و اخلاق و برخورد شايسته، ميتوانيد خدمت کنيد. پيغمبر همينطور بودند. با اخلاق و رفتار و لبخندشان بود که مردم جذب شدند.
يکي ديگر از مواردي که انسان ميتواند خدمت کند، اداي ديون ديگران است. افرادي که زندان هستند و قرض و بدهي دارند، ما سه هفته داريم ميگوييم که اينهايي که حقوق معوقه را ندادند، واقعاً نزد خدا مسئول هستند. افرادي که کارمند وکارگر و بازنشسته هستند، از نماز واجب تر است. اول دينتان را ادا کنيد. بالاترين خدمت کردن به ديگران اداي دين است، واجبات را انجام بدهيم. آنهايي که خمس نميدهند، زکات نميدهند، بدهيهاي مالي خدايي و خلقي را نميدهند،جنايت بزرگي ميکنند. قرض الحسنه از صدقه دادن بالاتر است. صدقه دادن ده حسنه دارد و قرض الحسنه هجده حسنه دارد. به فاميل خدمت کردن 24 حسنه دارد.
تقسيم ارث، خيليها ميگويند: ارث ما را تقسيم نکردند. اين خودش بالاترين خدمت است. ارثها را تقسيم کنند تا کساني که نياز دارند به نيازهايشان برسند. وساطت درمان، خيليها مشکل درماني دارند. حالا تهيه دارو و درمان و دکتر و پزشک که ميتوانند صلواتي خدمت کنند، کار خير کنند. از عزيزاني که در مسائل درماني هستند خواهش ميکنم که وقتي ميبينيد کسي پول ويزيت و عمل ندارد، نياز دارند و شما هم داري و نيازمند نيستي، اين خدمت بزرگي است، کمک کنيد. اين آيه «مَنْ أَحْيَا نَفْساً فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعا» ظاهر آيه اين است که يک نفر را که مريض وگرفتار است را احيا کنيم. يا ميخواهد بميرد، زنده کنيم. باطن آيه هم براي ما روحانيون است. ميفرمايد: کسي را احيا کني همه عالم را احيا کردي. کسي را رها کني، شما خدمت نکردي، پول ندارد و بميرد. مثل اين است که همه مردم را کشتي. يک جاهايي بايد آدم گذشت کند، صرف نظر کند.
يکي از صدقههايي که خيلي از آن غفلت شده است وساطت در ازدواج است. الآن ما ميليونها نفر داريم که مجرد هستند و ازدواج از نان شب بر آنها واجبتر است. چه براي پيدا کردن مواردي که دختر و پسر را به هم ميرسانيم، چه تأمين جهيزيه و مراسم عروسي، از بالاترين صدقههاست. شايد جز خدا کسي ثوابش را نداند. اينکه دو نفر زوج به هم برسند و از گناه و معصيت دور شوند. اطعام دادن، در روايت داريم يک نفر افسار مرکب پيغمبر را گرفت و عرض کرد: برترين چيزها چيست؟ بالاترين اعمال چيست؟ حضرت فرمودند: «اطياب الکلام و اطعام الطعام» يعني با گفتارخوب حرف قشنگ به ديگران تحويل دادن و سفرهداري و شکم گرسنه را سير کردن. اين افضل اعمال است. مهمترين ترک شر است «و کل معروف صدقة»
سمت خدا
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۰۶۲۸۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مربیان باید موضوعات را با ارزشهای دینی تبیین و تشریح کنند
به گزارش خبرنگار گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مراسم افتتاحیه رویداد دختران ایران با هدف تبیین الگوی سوم زن اسلامی و هویت بخشی به دختران ایران زمین در عرصه کنشگری و جریانسازی با حضور حجتالاسلام محمدحسین پورثانی، معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش پرورش، حجتالاسلام محمدجواد علیاکبری، رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه سراسر کشور و نماینده رهبری در اتحادیه انجمنهای اسلامی دانش آموزان و حسین تاریخی، دبیرکل اتحادیه انجمنهای اسلامی دانش آموزان برگزار میشود.
زهره سادات لاجوردی، نماینده مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: معاونت پرورشی و معلمان پرورشی در مدارس نقش بسیار موثری میتوانند داشته باشند. ارتباط با جوانان و نوجوانان را باید این معاونتها یاد بگیرند، زیرا ارتباط مستمر و نزدیک با دانشآموزان بسیار مهم است.
نماینده مجلس شورای اسلامی ادامه داد: فرزندان دوازده سال در اختیار مدارس هستند؛ زمانیکه از نزدیک نگاه میکنیم متوجه میشویم که همه دانشآموزان توان خود را برای کسب رتبه در کنکور بهکار میگیرند.
لاجوردی اظهار کرد: به دلیل عدم فعالیت معاونتهای پرورشی و معلمهای پرورشی نقصهای بسیار زیادی مشاهده میشود و تحت تاثیر القائات کاذب دشمن قرار گرفتیم. در راه رسیدن به قله با فراز و نشیبهایی روبرو هستیم و این کار راحتی نیست و برای اینکه حرف خودمان را به جهانیان برسانیم باید از تمام موانع عبور کنیم.
وی افزود: دشمن امروز اولویتهای مسئولان را عوض میکند و در سیاستگذاریها دخالت میکند. باید با دقت بیشتر نفوذیهایی که در لباس دوست ظاهر میشوند را شناسایی کنیم.
نماینده مجلس شورای اسلامی ابراز کرد: مطابقت اندیشهها باید با ارزشهای اسلامی باشد، درغیراینصورت دچار خطا خواهیم شد.
لاجوردی با بیان اینکه مفاهیمی مثل تحول و گفتمانسازی در کشور وجود دارد، اظهار کرد: موضوع تبیین با ارزشهای دینی را در کنار این مفاهیم باید قرار دهیم. تببیین راهی است که باید انسان در آن قدم بردارد و این موضوع بسیار مهم است.
وی با اشاره به اینکه روایتهای ناصحیح باعث شده است که ما در راه اشتباه قدم برداریم، تصریح کرد: مقام معظم رهبری میفرمایند که اگر ما روایتگری را درست انجام ندهیم، دشمن با استفاده از رسانههای خود راه غلط در بین آحاد مردم جا میاندازد.
لاجوردی خاطرنشان کرد: قبل از اینکه فتنهایی ایجاد شود، مردم باید آگاه شوند. قانون حجاب و عفاف به زودی تصویب میشود؛ اما مطالبهگری و حمایت مردم از فراجا به ارتقای جامعه اسلامی کمک میکند و این موضوع خون شهیدان را پایمال نمیکند.
به گزارش آنا، رویداد دختران ایران با حضور روایتگران نوجوانی ۶ تا ۷ ازدیبهشت در اردوگاه بینالمللی باهنر برگزار میشود.
انتهای پیام/