وبلاگ مشرق بياعتنايي روحاني به رأي 24 ميليوني با معرفي «گزينه 25» براي وزارت علوم!/ پيشنهاد اصلاحطلبان به کارگر ايراني براي «فتنه اقتصادي»
تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۱۹۴۳۳۶
خبرگزاري آريا - يک جامعهشناس به تازگي نقدهاي عجيبي را به سياستهاي جذب دانشجويان محصّل در خارج از کشور عنوان کرد و تلويحاً از اين گفت که آمدن برخي از اين دانشجويان به کشور مضر است!
سرويس سياست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشي روزانه در لابهلاي اخبار و مطالب رسانههاي کشور است. ما درباره اين خوانش البته تحليلها و پيشينههايي را نيز در اختيار مخاطبان محترم ميگذاريم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
***
بياعتنايي روحاني به رأي 24 ميليوني با معرفي «گزينه 25» براي وزارت علوم!
بهرام پارسايي، از نمايندگان اصلاحطلب مجلس و سخنگوي فراکسيون اميد، در اشاره به معرفي «منصور غلامي» به مجلس بعنوان گزينه پيشنهادي دولت براي تصدي وزارت علوم گفته است:
انتظار عمومي آن بود که بعد از ماه ها که هيچ گزينه اي براي اين وزارتخانه معرفي نشد، فردي از ميان چهره هاي توانمند ديگر معرفي شود. آقاي غلامي محترم هستند اما گزينه هايي که افکار عمومي، جامعه دانشگاهي و داشنجويان انتظار داشتند و مي توانستند بهتر از آقاي فرهادي اين وزارتخانه را مديريت کنند، معرفي نشدند.
او سپس در پاسخ به سؤال سايت جماران مبني بر اينکه چه عواملي باعث معرفي چنين گزينهاي از سوي رئيس جمهوري شده است، گفت: آقاي روحاني بايد به اين پرسش پاسخ دهند اما فشار از هر ناحيهاي بوده است، نشان ميدهد فشار و خواست 24 ميليون رأي هيچ تاثيري بر نظر ايشان نداشته است![1]
*غير از پارسايي، «قاسم ميرزايينيکو» يک عضو ديگر فراکسيون اميد نيز روز يکشنبه گذشته در مصاحبه با روزنامه آرمان امروز پيرامون معرفي غلامي گفته است:
«اين اتفاق انعکاس بسيار بدي خواهد داشت. از جاهاي مختلفي اعلام عدم رضايت از معرفي آقاي غلامي (حتي تهديد به تحصن) را شاهد بودهايم که اين اتفاق حتي پيش از معرفي احتمالي فردي براي وزارت، اصلا خوشايند نيست. طبعا با چنين حجمي از نارضايتي دغدغهمندان جريان دانشجويي انتخاب فردي مانند آقاي غلامي پيام خوبي را صادر نخواهد کرد و کاش دولت در انتخاب گزينه خود تجديد نظر کرده و فردي غير از آقاي غلامي را معرفي ميکرد. اين اتفاق مطمئنا اثر مثبتي ندارد و پيش از اين اتفاقات خود دولت بايد از چنين اتفاقي پيشگيري ميکرد و با تدبير لازم در انتخاب خود تجديد نظر مينمود.»
او همچنين تصريح کرده است: آقاي غلامي در خوشبينانهترين حالت گزينه بيست و چهارم يا پنجم بوده است!
اين نماينده اصلاحطلب تأکيد ميکند: نمايندگان مردم در مجلس حتما بايد تلاش کنند که وي رأي نياورد.[2]
اعتراضات نمايندگان فراکسيون اميد البته مسموع نخواهد بود...
چه اينکه آنها به اثبات تجربه از وزانت لازم براي تأثيرگذاري بر رأي اکثريت نمايندگان مجلس برخوردار نيستند، خصوصا اينکه گويا نظر ديگر فراکسيونهاي مجلس نسبت به آقاي غلامي مثبت است.
از طرفي اين فراکسيون به لحاظ سياسي تبديل به ضربالمثل مشهور «کاتوليکتر از پاپ» شده است و بدون توان تأثيرگذاري اما مواضعي را بعضاً اعلام ميکند که شاهديم اصلاحطلبان ستادي در قبال آن سکوت کردهاند.
در قبال کابينه دوم رئيسجمهور روحاني، وزراي پيشنهادي که فراکسيون اميد ميگويد با آنها مخالف است و يا مواضع پسابرجامي دولت اعتدال بايد دانست که اين رفتارها و ايضا مثبت شدن برخي سياسيون اصولگرا به سمت رئيسجمهور روحاني هرگز نبايستي به معناي اصولگرا و يا معتدل بودن دولت دوازدهم تعبير شود.
مردم بخوبي در جريان فعاليتهاي ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان در تمام قيام و قعودي که طي 5 سال گذشته و بويژه در انتخاباتهاي 92 و 96 صورت گرفته، هستند و درگير اين جنگهاي زرگري نميشوند.
خاصه اينکه گويا اصلاحطلبان نيز اين روزها با کتمان نقش مستقيم خود در تمام عملکردهاي آقاي روحاني، به دنبال «عبور از روحاني» هستند و لذا چه چيزي براي ستاد جريان سياسي خاص بهتر از اينکه کساني تلاش کنند تا اختلافات برخي اصلاحطلبان غير حرفهاي با دولت را به مثابه اعلام طلاق سياسي از رئيسجمهور روحاني و نزديکي او به اصولگرايان به مردم نشان دهند...
***
2 نقد عجيب به سياست جذب نخبگانِ خارج از کشور
محمد امينقانعيراد، از جامعهشناسان اصلاحطلب در بخشي از گفتوگوي تفصيلي خود با روزنامه اعتماد درباره سياستهاي مربوط به جذب نخبگان خارجنشين و دانشجويان محصّل در خارج از کشور اظهار کرده است:
«نقد ديگري که به سياست جذب دانشجوياني که با هزينه شخصي در خارج از کشور تحصيل کردهاند وارد است، اين است که اين سياست منجر به تضعيف طبقه متوسط مي شود. بايد در نظر داشت عمده کساني که با هزينه شخصي در خارج از کشور تحصيل ميکنند از وضعيت مطلوب و بالاي اقتصادي برخوردار هستند. لذا اگر قرار باشد اين گروهها پس از تحصيل به ايران بازگردند عملا فرصت آشنايي طبقات متوسط و پايين با آکادمي در خارج از کشور از بين ميرود و از طرف ديگر اين افراد وقتي به ايران باز مي گردند ارزشهاي جديد و طبقاتي خود را به جامعه تزريق مي کنند و همين امر موجب مي شود طبقه متوسط تضعيف شود و در نتيجه اين نگرش، ما مديراني خواهيم داشت که وابسته به طبقات بالاي جامعه هستند و اين تاثير منفي بر دموکراتيزاسيون دارد. اين امر موجب نوعي تبعيض در نظام مديريتي کشور ميشود.»[3]
*قانعيراد در حقيقت در حال بيان اين مطلب است که دانشجويان محصّل در خارج از کشور پل ارتباطي قشر متوسط جامعه با نهادهاي آکادميک در خارج از کشور هستند!
سخني عجيب و غريب که مبناي قابل اثباتي ندارد زيرا اولاً نهادهاي آکادميک در خارج از کشور هرگز سرويسي اضافه بر آنچه که در منافع ملي حکومتهاي کشورشان تعريف شده باشد به ساير کشورها و بطور خاص به ايران اسلامي نميدهند.
و ثانيا تئوري محصور بودن اقتصادي و علمي در جهان امروز، به لحاظ کلان يک حرف باطل و غير ممکن است.(منظور غير ممکن بودن بيخبري از تئوريهاي علمي کلان است)
بخش دوم صحبتهاي مذکور نيز اگرچه ظاهر بامسمّايي دارند اما اولا خصلت بالانشيني در داخل کشور هم امکان بروز دارد و ثانيا «مديريت اشرافي» خصيصهاي محسوب ميشود که جريانات سياسي، خود بايستي به دنبال نقد آن باشند نه اينکه کسي از آنها به اسم «نقد سياست جذب نخبگان» به اين بهانه سبب ايجاد انقلتهايي بيمبنا بر سر راه بازگشت دانشجويان محصّل در خارج از کشور شود.
گفتنيست، همواره و در بحثي به نام «فرار نخبگان» اين مسئله مطرح ميشود که نظام اسلامي بايستي بهترين امکانات سياسي و اقتصادي خود که در واقع بيتالمال مسلمين محسوب ميشوند را به نخبگان بدهد تا هيچيک از آنها ميل عزيمت به خارج از کشور را نداشته باشند!
اين در حالي است که «هميشه يک پيشنهاد بهتر وجود دارد»! و لذا به نظر ميرسد اساس اين نقد يا شايد پيشنهاد با مشکلات مبنايي مواجه باشد و اگرچه وظيفه هر نظام سياسي است که نخبگان خود را با امکانات بهتري مورد پوشش قرار دهد اما «غربپسندي» و «ديگرخواهي» در ميان برخي انسانها خصلتي است که در مابهازاي آن نميتوان هيچ امکان اقتصادي خاصي را پيشنهاد داد.
***
پيشنهاد اصلاحطلبان به کارگر ايراني براي «فتنه اقتصادي»
روزنامه اصلاحطلب شرق، در شماره اخير خود، طي گزارشي که به برگزاري همايشي عجيب تحت عنوان «صد سال پس از انقلاب 1917» پرداخته، متن يک سخنراني درباره انقلاب بلشويکهاي شوروي را منتشر کرده است.
در بخش پاياني اين مطلب که گفته شده متن کامل سخنراني 2 نفر به نامهاي بابک احمدي و محسن حکيمي است! ميخوانيم:
«در مجموع و بهعنوان کلام آخر بايد گفت انقلاب اکتبر در کنار تأثيرهاي مثبتي که بر جنبش کارگري ايران داشت، با ايدئولوژيک کردن و حزبي کردن و بهاين ترتيب آويزان ساختن اين جنبش به ايدئولوژي و احزاب سياسيِ غير کارگري آن را بيش از پيش با نيروي رهاييبخش خود بيگانه کرد. ايدئولوژي و حزب سياسيِ زاييده آن ايدئولوژي – اعم از راست و چپ - طبقه کارگر را ضعيف و ناتوان ميخواهد تا اين طبقه نجات خود را از آن ايدئولوژي و آن حزب سياسي طلب کند. طبقه کارگر چنانچه بخواهد از پس سرمايهداري برآيد بايد دست رد بر سينه هرگونه ايدئولوژي و هرگونه حزب سياسي بزند و با اتکا به نيروي خويش خود را به صورت شورايي سازمان دهد. همانگونه که جنبش روشنگري در قرن هجدهم به انسان آموخت که جرئت انديشيدن به خود دهد، تجربه انقلاب اکتبر نيز اين درس اساسي را به کارگران ايران و جهان ميدهد: جرئت کنيم و روي پاي خود بايستيم!»[4]
*محتواي متن مذکور بصورتي خواسته يا ناخواسته اما به روشني کارگران را به طغيان عليه يک حکومت ديني فرا ميخواند و در اين راه به آنها گوشزد ميکند که ميتوانند همانند انقلاب بلشويکها در سال 1917 و با شعار تقسيم سرمايه بورژواها و احترام به کارگران به پيروزي هم برسند!
در نوشته مذکور به وضوح ميخوانيم که کارگران بايد از ايدئولوژي يا همان نگرش ديني دور باشند، کارگران را سازمان بدهند و دست آخر هم جرأت کنند و روي پاي خود بايستند! (يعني مثل شوروياييها انقلاب کارگري را صورت بدهند.)
سوگمندانه بايد اشاره کرد که مسئله مهمي به نام «فتنه اقتصادي» و شوراندن مردم و قشرهاي جامعه عليه حکومت به بهانههاي اقتصادي، تاکنون چندين مرتبه مورد اشاره رهبر معظم انقلاب و دستگاههاي امنيتي کشور قرار گرفته است.
با رصد ما اين قضيه نخستين بار 6 سال پيش در نشريه فارين پاليسي و تحت عنوان «انقلاب يقهآبيها» يا همان کارگران در ايران مورد اشاره قرار گرفت.[5]
و پس از آن بود که تحرکات عجيبي توسط جريان سياسي خاص مشاهده شد...
سياسيون چپ به ناگاه تبديل به کارشناسان اقتصادي شدند و فرياد «و ما ادريک مالتحريم» را به پرچمداري سعيد حجاريان سر دادند.
بصورت ناگهاني به مردم گفته شد که تحريمها دارد استخوانتان را ميشکند و باز هم اين سعيد حجاريان بود که خطاب به مردم اظهار کرد اگر دنبال خواستههاي خود هستيد همانند تجمعات خياباني مربوط به درگذشت يک خواننده در تهران، «فشار اجتماعي ايجاد کنيد»! (اما کسي آنطور که بايد اين اظهارات را نديده است)
چهرههاي چپ در ادامه همين مسير به تعريف و تمجيد از حوادث اوکراين يا به عبارت بهتر «مدل اوکرايني فتنه اقتصادي» پرداختند.
آنها اقتصاد ايران را غارت زده و بحراني لقب دادند و در سياهنمايي از اوضاع کشور کاري کردند که اين روزها کمتر کسي يافت ميشود که درباره مثبتات اقتصادي کشور نيز سخن بگويد.
چپها در ادامه همين مسير حتي مژدهاي به نام «لشکر بيکاران» را هم مطرح کردند و از اين گفتند که اگر بحران اجتماعي اتفاق بيافتد! (به معني وقوع اغتشاش خياباني) تقصير رقباي آقاي روحاني است. (جملهاي نقل شده از محمد عطريانفر)
در واقع همانند سال 87 و طرح ماجراي «ستاد صيانت از آرا» هماکنون نيز شاهديم که اقلا در بعد تئوري و روي کاغذ، کساني هستند که تکاليف خود را در قبال وقوع فتنه اقتصادي کاملاً انجام دادهاند.
و حالا سعيد حجاريان هم در اينجا و آنجا مينشيند و برميخيزد و دائما از اين ميگويد که «بالادست حکومت مشکل دارد»[6]
اکنون محتواي آنچه که در متن بالا و درباره کارگران مسلمان ايراني مورد اشاره قرار گرفته است، شايد وضوح بيشتري داشته باشد.
پيشنهادي خطرناک که خواسته يا ناخواسته اما قصد دارد به خرمن مطالبات به حق اما هميشگي و نجيبانه کارگران ايراني کبريت بکشد و با جدا کردن کارگران از دين و ولايت فقيه، برخي از آنها را به مشتي سرباز مسخ شده تبديل کند که واقعيتها را نميدانند و به پيشنهاد «کف خياباني» اصلاحطلبان ميانديشند!
به نظر ميرسد در قبال مسئله مهم طرح دشمن براي «فتنه اقتصادي و اوکراينيزه شدن ايران»؛ جداي از توجه خواص دلسوز و دستگاههاي امنيتي کشور بايستي که تلاش بيشتري در جهت بيان حقايق و بيان قوتهاي اقتصادي کشور و واقعيتهاي نه چندان تلخ درباره بيکاري، مطالبات کارگران و تحريمها انجام داد...
***
1_http://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-772596
2_http://www.armandaily.ir/fa/news/main/201598
3_http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3648923
4_http://sharghdaily.ir/News/144071
5_ http://www.jahannews.com/analysis/164178
6_ mshrgh.ir/787515
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۱۹۴۳۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رایزن علمی و سرپرست دانشجویان ایرانی در کشور عراق منصوب شد
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از وزارت علوم، محمد علی زلفی گل وزیر علوم، تحقیقات و فناوری با صدور حکمی دکتر «نادر نورمحمد» را به عنوان رایزن علمی و سرپرست دانشجویان ایرانی در کشورعراق منصوب کرد.
در حکم انتصاب نادر نورمحمد آمده است:
نظر به تعهد و تجارب ارزنده جنابعالی در امر آموزش عالی و بر اساس بند ۷ از بخش ج ماده ۲ قانون تشکیل وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مصوّب ۱۳۸۳.۶.۱ مجلس شورای اسلامی ایران به مدت دو سال به عنوان «رایزن علمی و سرپرست دانشجویان ایرانی در کشور عراق» منصوب میشوید. از شما انتظار میرود علاوه بر انجام وظایف مصرّح در قانون اعزام مصوّب ۱۳۶۴ مجلس شورای اسلامی و رعایت کامل آییننامه شرح وظایف رایزنان علمی مصوّب ۱۳۸۸.۲.۲۰ دو وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، امور مربوط به ارتباطات علمی و فناوری کشور محل مأموریت را به عنوان رایزن علمی در آن کشورها اجرا کنید.
همچنین بر شناسایی دقیق استعدادها و امکانات علمی موجود در آن کشور، ایجاد زمینه بهرهبرداری از آنها و برقراری ارتباطات و همکاریهای علمی با دانشگاهها و مراکز پژوهشی میهن اسلامی و به ویژه جذب دانشجویان و فناوران، با هماهنگی سازمان امور دانشجویان، مرکز همکاریهای علمی بینالمللی وزارت و نمایندگیهای جمهوری اسلامی در آن کشور در چارچوب سیاستهای دولت تأکید میکنم. تندرستی و توفیق روزافزون شما را در اجرای احسن مأموریتهای محوله از خداوند متعال خواهانم.
کد خبر 6090123