تحلیلی آسیب شناسانه بر خودکشی دو دختر نوجوان اصفهانی
تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۰۴۲۱۷
قطعا نهنگ آبی نمی تواند دلیل کافی و توجیه مناسبی برای خودکشی دو دختر نوجوان باشد.
بازی رایانه ای نهنگ آبی دو دختر نوجوان اصفهانی را وادار به سقوط اختیاری از فراز پل مستقر بر بزرگراه چمران اصفهان نمود که یکی از این دختران دردم فوت کرد و دیگری تحت مراقبت های ویژه برای نجات از مرگ است. بدون پاک کردن صورت مساله مایلم در این رابطه به چند نکته ریشه ای اشاره کنم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نخست اینکه ریشه های خشونت پنهان در بین جامعه زنان و دختران ما بسیار تنومند و کارساز شده است و امروز شاهد خروجی نوعی از خشونت مازوخیستی_دختران هستیم که گاها بصورت خودزنی و یا استقبال از بازی مرگبار نهنگ آبی خود را نشان می دهد۰ قطعا نهنگ آبی نمی تواند دلیل کافی و توجیه مناسبی برای خودکشی دو دختر نوجوان ما باشد
دوم آنکه متاسفانه جامعه ما هرگز واجد سازوکارهای پاسخگویی مناسب به هیجانات نوجوانان خویش نبوده و نیست که این نقیصه مهم گاهی بصورت طغیان هیجانات تلنبار شده در جامعه خود را نشان می دهد
سوم آنکه نهاد خانواده در جامعه ما با مجموعه وسیعی از پارادکس های تربیتی صرفا در حال کنترل و اعمال خشونت های مختلف بر فرزندان است بدون آنکه اندیشه ای برای مدیریت هیجانات و احساسات فرزندان در سر داشته باشد
چهارم آنکه در جذب نوجوانان به سمت ارزش ها و تعلقات فرهنگی جامعه خودمان بسیار ضعیف بوده ایم که امروز شاهد رخنه پیچیده ترین محصولات رسانه ای و فرهنگی بیگانه در روح و روان نوجوانان مان هستیم.
ونکته آخر اینکه سیستم ناکارآمد تعلیم وتربیت ما سالهاست که در خواب خرگوشی بسر می برد و هرگز احساس توانایی و مسئولیتی درقبال چالش ها و بحران های روحی دانش آموزان ندارد غافل از اینکه بخش قابل توجهی از متعلمین این سیستم روزانه بدلیل عدم مهارت آموزی و ناتوانی در برخورد باچالش ها در دام آسیب های اجتماعی گرفتار می شوند.
کوروش محمدی
رییس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
منبع: ایمنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۰۴۲۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادعای دختر پوراحمد درباره مرگ پدرش: نرفته بود که خودکشی کند | میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
به گزارش اعتماد، همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود.
کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست.
حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.»