Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-04-30@07:59:55 GMT

جسدم تقدیم به شما

تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۱۵۰۴۹

جسدم تقدیم به شما

حمید زاهدی از آن آدم‌های خاص است، از آنها که مادر دهر قرینه‌شان را کمتر می‌زاید؛ دانشیار بازنشسته رشته بیهوشی دانشگاه تهران، ‌جدی به وقتش، بذله‌گو به موقعش و رُک هر جا لازم باشد و البته شجاع، خیلی زیاد، دل بریده از دنیا و هر آنچه در آن هست.

او گفت اگر به خودش باشد، دوست دارد هر چه زودتر از این دنیا برود، اما چون به خودش نیست راه دفتر خانه‌ای را پیش گرفته و وصیت‌نامه‌ای تنظیم کرده و در آن نوشته جسدم مال شما، هر وقت که شد، هر وقت که روح از جسمم پرکشید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حمید زاهدی جسدش را پس از مرگ بخشیده به دانشگاه علوم پزشکی تهران، همان جا که در آن درس خوانده و درس داده، همان جا که می‌خواهد بعد مرگش دوباره استادی کند، این بار اما روی تخت تشریح، زیرتیغ جراحی، با شرحه شرحه شدن زیر دست دانشجویان و بارها و بارها زخم خوردن و رفتن توی محلول «فرمُل» و رفت و آمد در یخچال سالن تشریح.

یک دانشجوی رشته پزشکی در طول تحصیلش چند بار می‌رود اتاق تشریح؟

نمی‌توانم عددی را بگویم، ولی برحسب تعداد واحدهای آناتومی که هر دانشجو در طول سال‌های تحصیل دارد، به اتاق تشریح می‌رود. البته ابتدا واحدهای تئوری را می‌گذراند و سپس برای واحدهای عملی به اتاق تشریح می‌رود که مشتمل است بر واحدهای مربوط به تشریح استخوان، عصب، ورید، عضله، چشم، گوش، قلب، ریه، روده، کبد، طحال، مثانه، کلیه و بقیه اعضای بدن. تشریح ارگان‌های بدن بسیار مهم است چون دانشجوی پزشکی باید آناتومی، فیزیولوژی و پاتولوژی بدن را به خوبی بشناسد تا بتواند بیمار را معاینه کند و بیماری را تشخیص دهد.

با این حال نمی‌شود یک عددی به ما بدهید مثلا بگویید بیش از صد بار یا کمتر؟

بهتر است این طور بگوییم که دانشجویان پزشکی لااقل دو ترم در اتاق تشریح حاضر می‌شوند.

اولین بار که به اتاق تشریح رفتید، حتما یادتان هست. برایمان می‌گویید چه خبر بود؟

برای همه ما خیلی غیرطبیعی بود چون تا آن زمان با این مساله سر و کار نداشتیم. اگر اشتباه نکنم من ترم سوم بودم که رفتم به اتاق تشریح. حضور در آنجا برای همه ما غیرقابل باور بود، جنازه‌ای روی تخت خوابیده بود و بوی بدی هم می‌داد چون آن را در محلول خوابانده بودند تا حفظ شود و از بین نرود.

ترسناک بود؟

همه ما در عرف جامعه از مرده می‌ترسیم، طبیعتا ما هم می‌ترسیدیم ولی به مرور زمان عادت کردیم.

یکسری روایت‌ها از اتاق تشریح شنیده می‌شود که بعضی‌هایش واقعا چندش‌آور است. مثلا می‌شنویم اگر دانشجویی سر کلاس بخندد یا بترسد، استادان او را مجبور می‌کنند انگشتی به بدن مرده بکشد و توی دهانش بگذارد. روایت‌های اینچنین تا چه حد درست است؟

اینها بیشتر شوخی و جوک‌هایی است که می‌سازند. آن چیزی که شما می‌گویید وجود ندارد.

پس اینها که ما شنیده‌ایم طنز و غلو است؟

بله چون در اتاق تشریح نظم و ترتیب خاصی برقرار است و به غیر از استاد چند نفری هستند که به کار دانشجویان نظارت می‌کنند چون کارجدی است و این افراد قرار است در آینده با جان آدم‌ها سر و کار داشته باشند.

اولین جسدی که بالای سرش رفتید زن بود یا مرد؟

آقا بود.

پیر یا جوان؟

حدودا 60 ساله بود.

یادتان هست علت مرگش چه بود؟

هیچ وقت علت مرگ افراد را به ما نمی‌گفتند و ما هم هیچ وقت سوال نمی‌پرسیدیم؛ چون هدف ما آسیب‌شناسی و پاتولوژی نبود، بلکه ما باید آناتومی را یاد می‌گرفتیم.

به ما می‌گویند اجسادی که در دانشگاه‌های علوم پزشکی تشریح می‌شوند، وارداتی هستند. اولین جسدی که شما و دوستانتان تشریح‌اش کردید خارجی بود یا ایرانی؟

آن موقع ایرانی بود ولی اجساد الان خارجی است و بیشتر از افغانستان و کشورهای آفریقایی می‌آید و نسج پرچربی دارند و تشریحشان سخت است.

یعنی کیفیت ندارند؟

بله. وقتی یک جسد چربی زیاد دارد علاوه بر بوی بدی که ایجاد می‌کند، دسترسی به عضله و عصب و شریان و استخوان را سخت می‌کند.

بنده خدایی که شما تشریح می‌کردید دست خورده بود؟

دست نخورده بود. آن موقع جسد خیلی زیاد بود. سالن تشریح مخزنی داشت که آقایی داوود نام، مسئول جنازه‌هایش بود و آنها را آماده می‌کرد برای تشریح.

چرا جنازه زیاد بود؟

واقعا چرایش را نمی‌دانم ولی زیاد بود. شاید به این دلیل که در آن سال‌ها هنوز انقلاب جا نیفتاده بود و در مورد اجساد زیاد سختگیری نمی‌شد، اما بعدا که براساس فتوا احترام به جنازه واجب شرعی تلقی شد، اجساد برای تشریح نیز کم شد. البته آنقدر رفت و آمد شد تا اجازه تشریح گرفته شود، حالا هم که اهدای جسد قانونی شده.

در کلاس تشریح همه دانشجویان دست به کار می‌شوند و دستی بر جنازه می‌برند؟

دقیقا. همه باید این کار را بکنند.

اولین بار که شما تیغ را در دست گرفتید چه حسی داشتید، آیا می‌توانستید تیغ را در بدن مرده فرو کنید؟

خیلی سخت بود، واقعا ترس وجود داشت که البته در خانم‌ها بیشتر از آقایان بود.

دانشجویان دختر این ترس را چطور نشان می‌دادند؟

با قیافه‌ها و ژست‌های مختلف. با چشم‌هایی که گرد می‌شد و از حدقه بیرون می‌زد. گاهی جلوی چشمشان را می‌گرفتند تا صحنه را نبینند، گاهی هم فرار می‌کردند و از اتاق می‌رفتند بیرون.

شما کسی هستید که همه اینها را به چشم دیده‌اید، در عین حال کسی هستید که رضایت دادید جسدتان بعد از فوت روی تخت تشریح قرار بگیرد و همه این اتفاقات برایش تکرار شود، چطور راضی شدید؟

من در همه سال‌هایی که درس خواندم، دانشجوی دانشگاه تهران بودم و کل هزینه‌های تحصیلم به صد هزار تومان نمی‌رسید. آن موقع کارت دانشجویی ارزش زیادی داشت و با ارائه آن همه چیزها را با 50 درصد تخفیف می‌خریدیم و کتاب‌هایی هم که از خارج می‌آمد با ارز هفت تومان بود. در واقع پول تحصیل من و امثال من از جیب همین مردم داده شده و حالا نسبت به آنها احساس دین می‌کنم.

مضاف بر این که آموزش در چهار پنج سال اخیر بسیار مغفول مانده، بخصوص بعد از طرح تحول سلامت که من نامش را می‌گذارم طرح تحول کسالت. در این چند سال آموزش نادیده گرفته شده و حتی وزیر می‌گوید تخت‌های آموزشی را در اختیار درمان قرار داده‌ایم که معنی این حرف یعنی آموزش به صفر و زیر صفر رفته و به بیمار به چشم پول درآوردن نگاه می‌شود. طبیعتا دانشجویان با این وضع چیز زیادی یاد نمی‌گیرند و هر چه می‌دانند از راه تجربه به دست می‌آید که این خیلی بد است. من بارها به شاگردانم گفته‌ام وحشت می‌کنم اگر قرار باشد زیر دست شما بیهوش شوم یا جراحی کنم.

شما از چه زمانی به فکر اهدای جسدتان افتادید؟

بیشتر از پنج سال پیش درخواستی به دانشگاه تهران دادم که هیچ جوابی نگرفتم، اما حدود دو ماه قبل که رئیس پزشکی قانونی کشور در اخبار 20:30 اعلام کرد که دانشگاه‌ها با کمبود جسد روبه‌رو هستند، دنبال کار را گرفتم و وصیت‌نامه‌ای را در دفترخانه تنظیم کردم که امیدوارم اجرا شود.

وقتی این تصمیم را گرفتید با همسرتان مشورت کردید؟

من با همسر و سه فرزندم مشورت کردم. همسرم پزشک است، دخترم هم وکیل است و مشغول گذراندن دوره دکتری حقوق است، پسرم مهندسی برق الکترونیک قبول شد که بعد از مدتی درس را رها کرد و موبایل‌فروشی باز کرد و پسر کوچکم هم دندانپزشک است و سرباز. با همه‌شان که صحبت کردم موافق بودند. ولی حتی اگر موافق هم نبودند من این کار را می‌کردم، چون اعتقاد قلبی من است.

با اقدام شما اعضای خانواده ترغیب نشدند که کار شما را تکرار کننند؟

فعلا که نه. من برای این کار انگیزه‌های شخصی دارم، علاوه برمطالبی که قبلا گفتم، دوست دارم زحماتی که شهدا و جانبازان برای برقراری امنیت در کشور کشیدند را با اهدای جسدم در راه آموزش جبران کنم و ارج بنهم.

یک جسد که به دانشگاه می‌آید، چند ماه تشریح می‌شود و دست آخر چه اتفاقی برایش می‌افتد؟

جنازه‌ها در ماده فرمل نگهداری می‌شوند و هر وقت لازم باشد روی تخت تشریح گذاشته می‌شوند. بعد هم که کار تشریح تمام می‌شود و جسد دیگر قابل استفاده نیست، یا تحویل خانواده فرد می‌شود یا پزشکی قانونی آن را می‌برد برای دفن. من در وصیت‌نامه‌ام به صراحت نوشته‌ام وقتی تاریخ مصرفم منقضی شد، من را کنار دیوار کلاس درس دانشگاه علوم پزشکی دفن کنند. متن سنگ قبرم را هم نوشته‌ام.

یعنی اگر فامیل بخواهند به مزار شما سری بزنند و فاتحه‌ای بخوانند هر بار باید بیایند دانشگاه؟

این طور خیلی راحت‌تر از این است که بخواهند بروند بهشت زهرا.

با دانشگاه هماهنگ کرده‌اید؟

واسط این کار پزشکی قانونی بوده و خودم هم مشغول پیگیری هستم تا حتما این اتفاق رخ دهد.

از این که تصور کنید روزی بدنتان شرحه شرحه و مثله می‌شود چه حسی دارید؟

خیلی خوشحالم اگر بتوانم برای آموزش جوانان این کشور خدمتی انجام دهم.

اما همه آدم‌ها بدنشان را دوست دارند و حداکثر راضی می‌شوند اهدای عضو کنند، نه آن که تکه تکه شوند روی تخت تشریح.

دل کندن از مسائل دنیوی راحت نیست، اما همه ما باید آمادگی داشته باشیم. من خیلی سال است که آماده‌ام.

شما حتما به محلی که قرار است دفن شوید سر زده‌اید، آنجا که می‌روید چه حال و هوایی دارید؟

خوشحال می‌شوم از تصور این که روزی دانشجویان با دیدن سنگ قبرم کمی فکر می‌کنند و عبرت می‌گیرند و شاید خودشان روزی این کار را انجام دهند.

متن سنگ قبرتان را هم آماده کرده‌اید؟

دکتر حمید زاهدی، دانشیار رشته بیهوشی دانشگاه علوم پزشکی تهران، فرزند مرحوم جعفرآقا و مرحومه طاهره زاهد انارکی، در تاریخ 6/8/40 آمدم تا بیاموزم، ماندم تا از من بیاموزند، در تاریخ... رفتم و اهدا کردم تا عبرت بگیرند.

متن سنگ قبرتان اشک آدم را درمی‌آورد. فکر می‌کنید چند سال عمر خواهید کرد؟

اگر به من باشد دوست دارم هر چه زودتر از این دنیای آلوده بروم و راحت شوم، اما به هر حال عمر آدم بستگی به مراقبت خودش دارد و هر چه سالم‌تر زندگی کند، بیشتر عمر خواهد کرد.

پس این که می‌گویند عمر دست خداست چیست؟

خدا خودش می‌فرماید سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهیم مگر این که خودشان بخواهند. من اگر غذای چرب و شیرین بخورم و تحرک نداشته باشم معلوم است که به انواع امراض مبتلا می‌شوم و عمرم کوتاه می‌شود. در واقع در موضوع مرگ، هم یک جور جبر وجود دارد و هم اختیار.

شما چند کیلو هستید؟

74 کیلو.

قدتان چه قدر است؟

174 سانتی‌متر.

پس بدن استانداردی دارید؟

بجز شکمم که بعد از بازنشستگی کمی بزرگ شده.

پس می‌توانیم بگوییم شما یک جسد با کیفیت هستید!

تقریبا.

اگر بخواهید کسی را ترغیب به اهدای جسد کنید با چه جملاتی او را مجاب می‌کنید؟

سعی می‌کنم با جملات علمی و اخلاقی بحث را مطرح کنم. برایشان از پزشکان جامعه می‌گویم و این همه شکایتی که مردم از کیفیت کارشان دارند. به مردم می‌گویم که علت این است که پزشکان به اندازه کافی آموزش نمی‌بینند.

مریم خباز - جامعه

منبع: جام جم آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۱۵۰۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

راهبردهای صنعت پتروشیمی در تحقق شعار سال ۱۴۰۳ تشریح شد

مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی راهبردهای صنعت پتروشیمی در تحقق شعار سال را تشریح کرد و گفت: شرکت ملی صنایع پتروشیمی مصمم به تحقق جهش تولید در صنعت است.

به گزارش خبرنگار شانا، مرتضی شاهمیرزایی شب گذشته (یکشنبه، نهم اردیبهشت‌) در برنامه «صف اول» شبکه خبر در زمینه تحقق شعار سال در صنعت پتروشیمی بیان کرد: جهش تولید متفاوت با افزایش تولید است. تلاش می‌شود ظرفیت ۹۳ میلیون تنی کنونی صنعت پتروشیمی تا پایان امسال از ۱۰۰ میلیون تن عبور کند.

وی افزود: جلب مشارکت مردم برای سرمایه‌گذاری در صنعت پتروشیمی با بهبود فضای کسب‌وکار و بازار سرمایه و به‌کارگیری صندوق‌های اعتباری که مراحل اولیه آن از سوی بعضی هلدینگ‌ها در حال انجام است، از راهکارهای تحقق شعار سال در صنعت پتروشیمی است.

معاون وزیر نفت با اشاره به عرضه اعتباری محصولات پتروشیمی به‌منظور رفع چالش سرمایه در گردش واحدهای تکمیلی گفت: این راهکار سبب رونق کسب‌وکار در جامعه می‌شود. پارسال ۸۰ هزار میلیارد تومان از سوی مجتمع‌های پتروشیمی به صنایع تکمیلی، همسو با سیاست دولت سیزدهم، عرضه اعتباری شد. امسال نیز این راهکار استمرار دارد تا جهش تولید و رشد اقتصادی برای کشور محقق شود.

شاهمیرزایی با تأکید بر اینکه شرکت ملی صنایع پتروشیمی مصمم به تحقق جهش تولید در صنعت است، ادامه داد: تکمیل طرح‌های نیمه‌تمام صنعت پتروشیمی از راهبردهای تحقق شعار سال است و چند طرح پتروشیمی نیز امسال به بهره‌برداری می‌رسند که گام بلندی در جهش تولید است.

وی تأمین خوراک پایدار خوراک مجتمع‌های پتروشیمی را از عوامل مهم در تحقق جهش تولید دانست و تصریح کرد: حمایت از ساخت داخل و دانش‌بنیان‌ها از سیاست‌های شرکت ملی صنایع پتروشیمی است که این مهم نیز سبب رشد تولید و اشتغال‌زایی در کشور می‌شود.

مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی به سرمایه‌گذاری‌های صنعت پتروشیمی برای جمع‌آوری گازهای همراه اشاره کرد و افزود: همه مشعل‌های شرق کارون، امسال و سال آینده از سوی پالایشگاه بیدبلند خلیج فارس و بخشی از مشعل‌های غرب کارون از سوی پالایشگاه هویزه خلیج‌فارس جمع‌آوری، و بخش اعظم آن به خوراک پتروشیمی‌ها تبدیل می‌شود.

شاهمیرزایی با بیان اینکه هم‌اکنون نیمی از مشعل‌های صنعت پتروشیمی خاموش است و حداکثر تا سه سال آینده همه مشعل‌های این صنعت خاموش می‌شود، تصریح کرد: البته روشن‌بودن مشعل‌ها در مجتمع‌های تولیدی، برای اطمینان و شرایط اضطراری، در حد شعله بسیار کم لازم است.

وی درباره قطب‌های جدید پتروشیمی در کشور گفت: سومین قطب صنعت پتروشیمی در مکران با شتاب در حال پیشرفت است. در حال برنامه‌ریزی برای قطب جاسک هستیم و حدود ۲۲ طرح پتروشیمی همسو با تکمیل زنجیره ارزش در منطقه پارسیان تعریف شده است.

معاون وزیر نفت ادامه داد: احداث ۲ پتروشیمی در قطب لامرد در حال سرمایه‌گذاری است، ضمن اینکه طرح‌هایی نیز در قطب‌های عسلویه و ماهشهر نیز در حال اجراست.

شاهمیرزایی، به نقش مهم کاتالیست در صنعت پتروشیمی اشاره و بیان کرد: ۹۷درصد کاتالیست‌های صنعت پتروشیمی از لحاظ وزنی بومی‌سازی شده‌اند و دانش‌ فنی بقیه نیز تا پایان دولت کسب می‌شود.

دیگر خبرها

  • وحید شمسایی: کار سخت، آدم‌های بزرگ، مدیریت و پشتیبانی می‌طلبد
  • راهبردهای صنعت پتروشیمی در تحقق شعار سال ۱۴۰۳ تشریح شد
  • این زن اصلا مدال نداشته که به علی دایی تقدیم کند!
  • شمسایی قهرمانی آسیا را به خانواده شهید غیرت تقدیم کرد
  • شمسایی قهرمانی آسیا را به شهید الداغی تقدیم کرد+ فیلم
  • کتاب «سقوط اسرائیل» به چاپ ششم رسید
  • ماجرای عکس یک ورزشکار زن با شهریار؛ او اصلا مدالی نداشته که به علی دایی تقدیم کند!
  • تشریح جزئیات اجلاسیه ۴۲۲ شهید شهرستان کهگیلویه
  • زمانی: گلی که زدم تقدیم به کُردهای ایران
  • شهر را تقدیم تاس‌اندازها نکنیم