عقبماندگی دستگاههای رسمی از سیاستگذاری در حوزه فضای مجازی
تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۱۵۱۲۷
خودکشی دو نوجوان در اصفهان که رسانهها از ارتباط آن با یک بازی آنلاین خبر دادند، چند وقتی است که حاشیه ساز شدهاست.
خودکشی دو نوجوان در اصفهان که رسانهها از ارتباط آن با یک بازی آنلاین خبر دادند، چند وقتی است که حاشیه ساز شدهاست. یک مقام نیروی انتظامی نیز این ارتباط را تأیید کرد و ارائه جزئیات بیشتر را به تحقیقات مفصلتر حواله داد و یک مسئول دولتی هم از شکافهای بیننسلی گفت که سبب رخ دادن چنین فجایعی شدهاست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما واقعیت آن است که وقتی کلاف سردرگم مسائل فرهنگی و اجتماعی را بررسی کنیم، در آخر به این نتیجه میرسیم که «ما همگی مقصریم» ما مقصریم که نتوانستیم در عصر انفجار اطلاعات، خودمان را برای پذیرش ابزارهای جدید آماده کنیم و به جای آن مجبور شدهایم عقبتر از پدیدهها و به دنبال مهار آنها باشیم و دست آخر هم با هزار ضرب و زور مجبوریم که خودمان را با شرایط جدید وفق بدهیم. نوجوان که بودیم، بازیها خودمان از جمله گلکوچک و هفتسنگ را داشتیم، بازیهای ما و نسلها قبل از ما؛ عموماً برگرفته از فرهنگ ایرانی و اسلامی بود. کمکم بازیهای هوشمند همچون میکرو، سگا و آتاری جای خود را در بین جامعه باز کرد. ابزارهای جدیدی که نیاز به فرهنگسازی داشتند تا بتوانند مورد بهرهبرداری درست قرار بگیرند؛ اما ما غافل بودیم. نسل بازیهای رایانهای شوک بزرگ دیگری بود که با هجوم برق آسای بازیهای موبایلی و اینترنتی تکمیل شد و ما را به موضع انفعال و مدیریتهای اقتضایی و لحظهای با استفاده از ابزار محدود کردن، برد، اما ما (متشکل از دولت، نهادهای فرهنگ ساز و مردم) برای همگامسازی خود با این پدیدهها چه کردیم؟ تقریباً هیچ! در حوزه توسعه فناوریهای ارتباطی با زیرساخت تلفن همراه نیز تقریباً همین وضع حاکم است. ما نه تنها تلاش خاصی برای بومیسازی این تکنولوژیها نکردیم و از ظرفیت عظیم فضای مجازی غافل بودیم که در رفتاری منفعلانه و (در مقطعی درست) اقدام به برخوردهای حذفی و فیلترینگ کردیم، اما آیا فیلترینگ راهکار بلندمدتی برای مقابله با ابزارهای ارتباطی نوین است؟ قطعاً خیر!
نبود راهبرد در برخورد با پدیدههای فرهنگی، چالشی است که چند دهه است درگیر آن هستیم و فضای مجازی به عنوان یک پدیده نوین نیز از این قاعده مستثنی نبودهاست. اگر روزی با بگیر و ببند میخواستیم جلوی گسترش ویدیو و ماهواره را بگیریم و با ایجاد بازارهای زیرزمینی نتوانستیم، امروز هم نمیتوانیم با مسدود کردن، فیلترینگ و رفتارهای حذفی از این دست، جلوی گسترش استفاده از فضای مجازی را بگیریم. راهاندازی نسخههایوطنی نرمافزارهایارتباطی دنیا نیز ایده دیگری است که در همه این سالها تست شده، اما با وجود فواید کوتاهمدتی که داشته نتوانسته آن چنان که باید و شاید جایی برای خود باز کند.
در فضای فعلی که کشمکشهای سیاسی موجب شده حرفهای کارشناسی بدرستی شنیده نشود، ضروریترین گام، رسیدن به یک فهم مشترک میان مدیران دولتی و نهادهای حاکمیتی به منظور ایجاد وحدت رویه در مواجهه با فضای مجازی است. به طور مثال، ایجاد این باور در بین مدیران که مدیریت فضای مجازی نباید به صورت صددرصدی به خارج از مرزها واگذار شود، یکی از مهمترین دغدغههاست. در سوی دیگر، حذف تفکرات حذفی در برخورد با پدیدههای نوین ارتباطات اجتماعی نیز باید در بین مدیران و تصمیمگیران نهادینه شود.
فرهنگسازی استفاده از رسانههای اجتماعی و ارتباطی یا در مفهوم کلیتر توجه به رشد سواد رسانهای آحاد جامعه مبحثی است که در سیستم آموزشی کشور مغفول ماندهاست.
مسئله دیگر، کمکاری شورای عالی فضای مجازی کشور، به عنوان نهاد بالادستی این حوزه است. از اعضای این شورای عالی که در جایگاه اداری کشور هموزن با شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی امنیت ملی هستند، انتظار میرود نسبت به درک دغدغههای جدیای که در این حوزه وجود دارد و بهرهگیری از مشاورههای درست، راه درست را برای مدیریت، رصد و پالایش فضای مجازی انتخاب کنند. منبع: روزنامه قدس
منبع: قدس آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۱۵۱۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پدر، مادر، ما متهمیم ...
وقتی در اتوبوس انسانهایی را میبینی که بعد از دوران پرتلاطم کرونا علیرغم مریضی هنوز با ماسک و دستمال بیگانهاند و با عدم رعایت خود دهها نفر را در این شرایط سخت درگیر بیماری میکنند ، وقتی در کوچه تنگ ، با ماشین کنار میکشی تا ماشین روبرو بدون دردسر عبور کند و در ادامه نگاه طلبکارانه را دشت میکنی، وقتی در جشن چهارشنبهسوری ،به جای آتش بازی و جشن و شادی و استفاده از وسایل امن امروزی با مواد محترقه وحشتناک و خطرناک جشن تاریخی با فوت بیش از ۲۰ نفر و مشکلات بیمارستانی بیش از ۲۰۰۰ نفر را نظاره می کنی ، وقتی در عصر حاضر هنوز بنا به عدم رعایت بدیهیات و اصول اولیه بهداشت فردی باید با بوی نامطبوع و کثیفی بسوزی و بسازی ، وقتی در زندگی امروزی هنوز اصول اولیه آپارتمان نشینی را جانیفتاده میبینی ، وقتی توانایی و درک و فهم مردم از روابط متقابل در تمامی نقشها را در مرز فاجعه رصد میکنی ، وقتی آمارهای فرهنگی ، اجتماعی را به گِل نشسته میبینی ، وقتی ...
چندیست به رفتار و کردار عموم مردم بیشتر حساس و دقیق شدهام و گویی هرچه بیشتر دقیق میشوم عمق دردناک ماجرا بیشتر هویدا میشود.
آنچه میبینم چیزی جز زوال فرهنگی نیست. دیگر کار از معضلات بزرگ فرهنگی گذشته، مشکلات به عدم رعایت سطوح ابتدایی فرهنگ رسیده.هرچند دیدن این زوال در جامعه ایی که کتاب در آن تبدیل به کالای لوکس شود و خرید کتاب فراموش شود و لیست کتاب های پرفروشش هم بنا به محتوای کتاب برق شوقی در چشمت نمی اندازد، جامعه ایی که پرفروش ترین فیلمهایش فیلم های کمدی دم دستی هستند و فیلم های اخلاقی و فرهنگی حوصله دیده شدن نمی یابند ، جامعه ایی که کافه هایش از پاتوق بحث های روشنفکری به پاتوق بازی های مافیایی تغییر جهت داده ، جامعه ایی که از زنگ هنر و فرهنگ در ساختار آموزشی اش چیزی جز اسمی نمادین باقی نمانده ، جامعه ایی که اساتید دانشگاهی که الگوهای جذاب سنین جوانی هستند از تهی سرشار شده و چیزی به تعداد انگشتان دست از آنها باقی نمانده، جامعه ایی که رسانه اش خوراک فرهنگی تزریق نمی کند و بنا به شکاف عمیق کارسازی اش را از دست داده پیش بینی این وضعیت چندان عجیب نبوده و نیست.
قطعا نگاه ایده آل گرایانه ندارم و می دانم در هر جامعه ایی (حتی جوامع پیشرفته فرهنگی) هم فیلم های کمدی و تفریحات سرگرم کننده طرفداران خودش را دارد و همچنین آگاهم که بخشی از این تغییرات حاصل مناسبات و اقتضائات زندگی امروزه است اما صحبت از تناسب و تعادل است. وقتی تناسب و تعادل به کلی برهم خورد و فیلمها و صفحات و تفریحات دم دستی و سطحی فاصله ی کیلومتری با موارد تحلیلی و قابل تامل و فاخر می یابد نتیجه متفاوت و غم انگیز می شود.
آری، در هر جامعهایی حاکمیت و دولت با فرهنگسازی از طریق دو ابزار قدرتمند رسانه و فضای آموزشی که در دستانش است نقش اساسی ایفا می کند و برکمتر کسی پوشیده نیست که فرهنگسازی در وهله اول وظیفه دولت و حاکمیت است تا با ابزارهای قدرتمندش فرهنگ سازی کند و جهت دهد و در ادامه نیز خانواده. اما وقتی در ساختار کلان این هدف را کم رنگ وکارکرد تاثیرگذاری اش را کم رمق می یابی، یا جهت دهی اش را جهت دهی مناسب تحلیل نمیکنی و خانواده را نیز به عنوان بازیگر فعال بعدی، به دلیل حضور در همین بستر اقتصادی فرهنگی در اکثر موارد غیرموثر و پیرو می یابی چه باید کرد؟
آیا باید ایستاد و این سقوط دهشتناک را نظاره کرد ؟ آیا همچون اقتصاد و ... کاری از دستمان برنمی آید؟
نقش افراد (به ویژه بنا به فراگیر شدن فضای مجازی ) در ریز موارد چه می شود؟
در این خصوص شاید نتوان در بُعد کلان کاری کرد و این فرصت بنا به موارد گفته شده در حیطه و توان ما نباشد یا در نگاه بدبینانه تر از دست رفته باشد و فرآیندی جدی تر و قوی تر و متفاوت تر برای احیایش نیاز باشد ، اما در خصوص ریز موارد و خرده فرهنگها نقش افراد کمرنگ نیست
اینکه در رانندگی اینچنینیم، اینکه بدیهیات بهداشتی اولیه را نمی دانیم، اینکه موارد ابتدایی آداب و معاشرت را بلد نیستیم ،اینکه با هنر رابطه نا آشناییم ، پای چیزی بیش از کمکاری دولت و حاکمیت در میان است..
به نظرم برخلاف اقتصاد و سیاست های کلان سیاسی که نمیتوان در بعد فردی چندان کارساز بود، در بحث فرهنگی شاید بتوان تلنگر و جریانی ایجاد کرد. جریانی هرچند کوچک.
شاید در عصری که فضای مجازی محرومیت و محدودیت های دانستن و یادگیری را از بین برده و از طرفی هر صفحه مجازی خودش نقش یک بیلبورد را ایفا می کند ،عضویت در گروههای منتشر کننده مطالب مفید ، خواندن و بازنشر تلنگرهای فرهنگی در فضاهای مجازی مان می تواند خود به خود نقش موثری در بیداری ما و در ادامه، جامعه ایجاد کند. باید از فضای مجازی نه فقط در جهت خرید وسرگرمی و پُرکردن اوقات فراغت که گاها برای دِین فرهنگی مان بهره ببریم.
باید آستین ها را بالا زد، زوال فرهنگی با سرعتی عجیب در حال پیشروی ست . معضلی که تحملش از زوال اقتصادی و سیاسی به مراتب سخت تر است چرا که اگر دلخوشی و تکیه گاه فرهنگی مان هم از دست دهیم، تحمل بار اقتصادی ،سیاسی دیگر غیرممکن خواهد بود.
پس، از آنچه داریم برای آنچه میتوانیم اصلاحش کنیم نهایت استفاده را ببریم.
همرفیق ،همشهری، همکار و هم میهنی عزیز ، حداقل با رعایت موارد اولیه فرهنگی و اضافه کردن چند پیجِ خوب ادبی، روانشناسی ، تحلیلی و اندیشه ایی به صفحات مورد علاقه خود و اضافه کردن عادت مطالعه روزنامه و کتاب خوب چرخه زوال فرهنگی را به سهم خود بشکن و در سال جدید از فضای مجازی ،درکنار استفاده کاری یا پُر کردن اوقات فراغت برای خواندن ، تامل کردن ،تغییر کردن و در ادامه بازنشر مسائل فرهنگی برای استفاده دیگر دوستان بهره ببر . ساده ترین و کمترین کارهایی که بدون هزینه یا با حداقلی ترین هزینه می توانیم انجام دهیم و جای هیچ بهانه جویی در آن نیست.
قصد شعار دهی های کلیشه ایی ندارم اما چاره ایی نیست، تا دیرنشده خانه تکانی فرهنگی کنیم و برای نجات تتمه بارقه های سوسو زننده فرهنگی بکوشیم.
که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
*فعال اجتماعی
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903032