Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - برترين ها - ايمان عبدلي: خبر حادثه‌ي اروميه از آن جايي که خيلي شفاف نبود در مطلب اين هفته جاي کار نداشت.
دو دختر اصفهاني يا (چالش هفته)
خبر سقوط خود خواسته دو دختر اصفهاني بازتاب هاي زيادي داشت. از وزير و وکيل گرفته تا دادستان و رئيس اورژانس در اين رابطه موضع گيري کردند. به هر حال خودکشي در انزار عمومي هميشه بحث بر انگيز مي شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خاصه آن که پاي دو دختر نوجوان وسط باشد و گمان يک بازي مضر اينترنتي هم باشد. هنوز به قطعيت مشخص نيست بازي «نهنگ آبي» تاثيري در اين ماجرا داشته يا که مشکلات روحي و رواني يا هر چيز ديگري عامل اين خودکشي بوده.
هر چه که هست اين ترسي که بعد از خودکشي دو دختر اصفهاني ميان جامعه افتاده، خيلي چيز ها را نشانمان مي دهد. جامعه اي که ساختارهايش دچار ريزش شده و ديگر سال هاست که کاملا سنتي نيست و به مدرنيته هم نرسيده. داستان همين جاست که دهه هاي قبل نوجوان ها خيلي بيشتر در بستر خانواده بودند. آن ها تا حد زيادي هويتشان را از رفت و آمدهاي خانوادگي از فلان خاله و فلان عمو دريافت مي کردند و اصلا آن قدر مساله ي خانواده پر رنگ بود که تجربيات مربوط به بلوغ را هم دست و پا شکسته در همان فضا لمس مي کردند.
حالا اما حکايت عوض شده و خانواده به چندين و چند دليل آن انسجام گذشته را ندارد. رفت و آمدها کمتر شده و اصلا دورهمي ها رنگ باخته. ميل به پيشرفت فردي از بالا تا پايين هر زندگي را دربر گرفته و نشانه هاي فرديت براي نوجوان ايراني گسترش پيدا کرده. روزگار قبل داشتن يک اتاق خواب براي فرزند خانواده، نشانه ي تجمل و رفاه بود، اما اين روزها اين يک مساله ي الزامي است. نوجوان از اتاق تا مدرسه و از مدرسه تا جمع فاميلي فرديت پر رنگ تري دارد. بد هم نيست و آن گذشته ها حداقل در اين زمينه خيلي حسرت بر انگيز نيست. رفاه امروز منجر به اين شده که انواع کلاس هاي تقويتي و انواع فضاهاي شخصي تقويت شود، اين را بگذاريد در کنار مساله گوشي هاي همراه که دنياي شخصي هر کسي را در چند اينچ و يک کف دست عمق داده.

با چنين احوالاتي اما نهادهاي موثر در شکل گيري شخصيت نوجوان با همان اصول دهه هاي گذشته ادامه مي دهند. يعني مدرسه همان است که بوده و نتوانسته چه در محتواي کتاب هاي درسي و چه در فرم آموزشي حداقل همگام تحولات امروز جامعه حرکت کند. از همين رو هميشه آن چه در گوشي ها و يا در ميان حرف هاي همسالان رد و بدل مي شود، براي نوجوانان واقعي تر و جذاب تر خواهد بود. طبيعتا محتواي کتاب هاي درسي در چنين حالتي يک چيز فرمايشي و بي روح و بدون کاربرد مشخصي است که بايد صرفا از بَرَش کرد.
مدرسه که هيچ! رسانه ها و در راس آن صدا و سيما و حتي ديوارهاي شهر که به مثابه رسانه است، نمي توانند يا نخواسته اند به دغدغه هاي يک نوجوان پانزده ساله و حتي به خواست ها و تغييرات فيزيولوژيک آن توجه کنند. غريبي و دوري رسانه ها از اصل ماجراهايي که در خلوت يک نوجوان مي گذرد به مرور فضاهاي غير رسمي مثل اينستاگرام را قدرتمند مي کند و ترجيح پر شدن تنهايي يک نوجوان با همان فضاهاي غير رسمي است . خب اولويت با غريزه است و غالب جمعيت به سمت غريزه مي روند ناشناختگي و غريبگي اولياي مدرسه و منزل هم عرصه را براي جولان فراهم مي کند. نوجوان در بهترين حالت يا يک فرد نابالغ دغدغه مدار مي شود و در ميان بحث هاي سياسي اجتماعي مي افتد (که ترجيح دارد اما خشونتش تخيل او را سرکوب مي کند) يا آدرس غلط هاي جنسي مي گيرد که ... نا همخواني فضايي که تضاد زيادي با فضاهاي رسمي دارد، دائما در ذهن نوجوان رشد مي کند و تصور کنيد ذهن يک نوجوان چقدر کشش هضم چنين فضايي پارادوکسيکالي را دارد؟ اين گونه در فضاي خالي از نظارت همدلانه نه مداخله گرانه عرصه سقوط فراهم مي شود.
کوروش دوستان يا (ايراني هفته)
29 اکتبر سالروز ورود کوروش بزرگ به بابل مي‌باشد و برخلاف تصور عامه روز تولد وي مشخص نيست. از طرفي روز کوروش در هيچ تقويم رسمي در دنيا و سازمان ملل ثبت نشده است و صرفا يک روز غيررسمي ملي است.
اين تب را در اين چند ساله به طور جدي ديده ايم و خيلي هايمان هم مريض همين تب شده ايم. نشانه هايش هم يکي دوتا نيست، اسامي فارسي و حساسيت عجيب براي نام هايي که فقط بايد فارسي باشند تا دستبند و گردنبند هايي که به تمثال «کوروش» و اهورامزدا و..آذين شده اند و حتي ديوارهايي که شايد ريخت درستي نداشته باشند، اما منشور کوروش را نصب شده دارند و اصلا همين فضاي مجازي که در اشکال گوناگون در هر زمينه جمله اي راهگشا و مطابق سبک زندگي و سياست قرن 21 از کوروش دنبال خودش دارد.
يک جريان کلي در دنيا به راه افتاده که «ناسيوناليسم» را دوباره پس از چند دهه تيتر يک خبرها کرده است. از انگليس که منجر به جدايي اين کشور از اتحاديه اروپا شد يا آمريکا و پديده ترامپ، اين ها يعني اين که ناسيوناليسم در دنيا آن هم در سطح بالا و گسترده اش دوباره جان گرفته است.
مورد بعدي اما خاص تمدن هاي کهن مانند ايران است که قرن ها و هزاره ها، گذشته هاي با شکوه و پرافتخاري داشته اند. نگاه به گذشته در چنين جوامعي دو حالت دارد، گروه اول جوامعي اند که زندگي شان را مي کنند و خيلي کاري به عظمت گذشته شان ندارند مانند ايتاليا، هند يا يونان.

گروه دوم جوامعي هستند که نگاهشان هميشه حسرت بار است، خصوصا پس از تغييراتي که در نقشه امپراطوري هاي بزرگ و معادلات و مناسبات سياسي حادث شد؛ مانند ايران يا ترکيه و بعضي روس ها. در حقيقت، ايران باستان و نژاد آريايي و به طور خاص مقبره کوروش و اسم او نمادي از فرار رو به جلو جامعه اي است که مي خواهد از وضعيت امروزش اعلام برائت کند.. ما همواره جزء چند قدرت اول دنيا بوديم و امپراطوري ها و دولت هايي داشتيم به وسعت چند برابر خاک امروزمان. از طرفي ديگران از فرهنگ ما تاثير مي گرفتند و بر آنان غالب بوديم. پس آن تاريخ کهن مي تواند احساس رضايت و هويت و آرامش خوبي بدهد، اما اين آرامش دل در ناسيوناليسم احساسي دارد، چون لزوما تغييري در حال و روز جهان واقعي نمي کند و کسي خارج از اين مرزها اهميتي نمي دهد که در گذشته چه بوديم.
وضعيت جايي بغرنج مي شود که ما در تقابل دو پازل هويتي گل درشت قرار مي گيريم؛ هويت ايراني در مقابل هويت اسلامي. از همين نقطه وضعيت متخاصم و نا به هنجار مي شود، نام هاي مذهبي در قرائتي کهنه تصور مي شود و در قرائتي ديگر نماد تدين و اخلاق گرايي است و ...
غافل از اين که هويت تک ساحتي و يک بعدي نيست و با يک متغير سنجيده نمي شود، هويت در گذر زمان و از «انباشتِ تاريخي» شکل مي گيرد؛ حال هر ملتي تاريخ طولاني تري داشته باشد اين هويت چند بعدي تر و پيچيده تر است. از طرفي ميان اجزاء هويت نمي توان خط کشي کرد ( ايرانيت با اسلام عجين شده، از طرفي فرهنگ ترکان مغول نيز بسيار بر ما تاثير گذاشته؛ ما نيز بر اعراب و مغولان تاثير گذاشته ايم) غرض اينکه ما بايد بپذيريم که هم ايراني هستيم و هم مسلمان. اين که کدام تقدم دارد و کدام تاخر بحثي است که نه تنها هيچ مبنا و ارزش علمي و دستاوردي ندارد بلکه فقط فضا را دوقطبي و انديشه را کور مي کند و ما را به بيراهه مي کشاند.
پي نوشت: اين يادداشت سال گذشته در همين ايام به شکلي تفصيلي تر در همين ستون منتشر شده بود.
همايون شجريان يا (حاشيه هفته)
حواشي ايجاد شده در مورد ازدواج همايون شجريان و سحر دولتشاهي از جمله سوژه هاي داغ هفته ي گذشته بود. ازدواجي که البته هنوز تاييد نشده و در ابتدا گمانه زني چند کانال تلگرامي نه چندان معتبر بود. انتشار خبر در همان ساعات اوليه با واکنش برخي رسانه ها همراه شد که واکنش هاي مردمي را مطابق انتظار خاله زنکي و فضولي تعبير کردند، اما اين همه ي ماجرا نيست.
با هر رخدادي پيرامون سلبريتي ها مي شود با تفاخر قاطبه ي مردم را غافل و بيکار و علاف و البته خاله زنک تلقي کرد! يعني به عبارتي ديگر اين ژستي که در خودش مردم را منکوب مي کند ظاهرا امتحان پس داده و هر بار قابل استفاده است اما خب کنش عميقي نيست و اصلا موجب فاصله مي شود، واقعا چرا فکر مي کنيم مردم مقصرند؟ در واقع که نيستند. بياييم يک بار ديگر همايون و دولتشاهي را مرور کنيم. چه فضايي موجب مي شود اين گونه قضاوت شوند؟
تصور عموم ما از يک خواننده مقبول خواننده اي است که سنگين و رنگين باشد! مطابق همين تصور همه ي آن هايي که موسيقي هاي بزمي را مي خوانند جايگاه قابل توجهي ندارند؛ از لس آنجلسي هاي مثل شب پره بگيريد تا مثلا اميد حاجيلي. خواننده خوب آن است هنگام خواندن تحرک کمتري داشته باشد. لباس موقر بپوشد و با اين شرايط خواننده محزون و کم تحرک لزوما راه راحت تري براي دلبري دارد. زن هاي خواننده هم که اصولا در مظان اتهامند، مگر آن که در گذر زمان ثابت شده باشند، مثل گوگوش و هايده، وگرنه تا به ثبات برسند انواع اتهامات را خواهند شنيد. در چنين شرايطي همايون آن چه خوبان همه دارند را يک جا دارد.

پس با اين اوصاف هر حاشيه اي حوالي او خيلي به چشم خواهد آمد. نه تتلو است که ملغمه ي ناهنجاري ها باشد و نه چاوشي است که محبوبيت اش کمي تحت تاثير دسته کشي هاي مجازي باشد و البته نه محسن نامجو که دسته ي طرفدارانش لاغر باشد. اين جا صحبت شجريان است که برخلاف پدر با پرهيز از کنش سياسي اجماع کم سابقه اي پشت خودش دارد. ريزش باورهاي عمومي در مورد همايون شجريان با چنين حاشيه ي کم اهميتي، طبيعي است. به هر حال جماعت او را تمام و کمال مي ديده اند.
از اين طرف به سحر دولتشاهي مي رسيم که بي تعارف به خاطر حواشي اش اين بحث را تقويت کرده. يعني اگر طرف مورد بحث سحر دولتشاهي نبود و مثلا يک خانم بازيگر کم حاشيه تر بود، داستان انقدر کش و قوس نداشت. مردم در عين ناباوري اين ازدواج را گونه اي از انتقام هم تلقي مي کنند! و اصلا همايون را برگ برنده ي سحر مي دانند! کمي مضحک و غير قابل باور است. آن ها سيطره رامبد بر صدا و سيما (به عنوان يک فضاي عمومي) نشانه اي از قدرت مي دانند و اين که نگار و رامبد مي تواند روي آنتن باشد و سحر نيست را مظلوميت دولتشاهي تصور مي کنند. او را در نقش مظلوم باور مي کنند و اين جا باور ديگري بيرون مي زند .
خلاصه که جمع باورهاي رنگارنگ به تنش يک داستان نه چندان غير عادي دامن مي زند. بله! نشستن روي برج عاج و بيانيه صادر کردن در مورد مردم راحت است چون آن وقت کسي همت آسيب شناسي را نخواهد داشت، کما اين که جريانات زرد هم نکته هايي دارد که تنها با جدي گرفته شدن قابل کشف و درمان است.
غلامي يا (وزير هفته)
معرفي رئيس سابق دانشگاه همدان به عنوان وزير پيشنهادي علوم توسط دولت روحاني محل حرف و حديث هاي بسياري شد. وزير پيشنهادي ظاهرا از فشار و انسداد فضاي دانشجويان در دوران صدارت بر دانشگاه همدان چيزي کم نگذاشته و سابقه‌ي خوبي ندارد. حالا تحليل گرايان اصلاح طلب و نه اعتدالي ها اقدامات چند وقت اخير روحاني را تعبير به گردش (به راست) مي کنند و از آن طرف رسانه هاي اصولگرا در سکوتي کشدار و غرولندهايي که بيشتر ضد برجامي است، انگار از اين تشت راضي اند و در اين ميان مردمي مي مانند که پاي روحاني بودند و رئيس جمهوري که اگر نبود شعارهاي اصلاح طلبانه بعيد بود از پس رقبا بر بيايد.
سال اول دولت اعتدال نيست که با توجيهات شيک تئوريک سياسي بشود جلوي ناله ها و اعتراضات را گرفت. حالا در سال پنجم دولتي هستيم که در هر ميتينگ انتخاباتي آن جايي به اوج رسيد که اسم رييس دولت اصلاحات را آورد. روحاني هر بار که به بزنگاه رسيد آشکارا از نشانه هاي مطلوب مردم طبقه متوسط استفاده کرد و در حوزه هاي مختلف همان هايي را گفت که سال هاست با نام اصلاحات مي شناسيم نه اعتدال! در حوزه ي اجتماع رعايت حريم شخصي و پرهيز از حکومت داري مداخله گر. در فرهنگ ايجاد آزادي هاي بي قيد و شرط و تلطيف فضاي سانسور و انسداد. در سياست مساله ي حصر و نگاهي تازه به 88. در ديپلماسي مساله ي نرمش و نه تقابل با آمريکا و اروپا. در اقتصاد مساله ي عزت مردم و پرهيز از اقتصاد توزيع محور و...همه ي اين ها را نه تيم رسانه اي روحاني و نه مشاوران او خلق کردند اين ها مطالباتي بوده که اصلاح طلبان طراح رسانه اي آن بوده اند ، مطالباتي برآمده از دغدغه هايي که در ميان قشر زيادي از مردم قشر متوسط ايران وجود دارد، مي توانند هر بار با حضورشان برگ برنده‌ي انتخابات باشند.

همين خيلي ها مي دانند که مسائل اقتصادي زمان بَر است و انصافا با رکود اين پنج ساله سازش کردند. برجام را هم درک کرده اند و سعي داشته اند ملاحظات فضاي ديپلماسي را درک کنند. مقصودم اين که مردم چه در هنگامه‌ي راي دادن و ميتينگ هاي خياباني و چه بعد و قبل آن با روحاني بودند به گمان اين که اين انتخاب نزديک تر به آراي اصلاح طلبان است، اما عملکرد اين چند وقت اخير چيزهاي ديگري مي گويد. معرفي وزير علوم نه توصيه نهادهاي بالادستي را دارد و نه درگير ملاحظات شرعي است. اين دقيقا کف خواسته هاي جواناني است که براي روحاني راي جمع کردند و صد البته که توجيهات کارگزاراني ها و اعتدال و توسعه اي ها و اصولا تکنوکرات هاي اقتصاددان روحاني نمي تواند محکم و بُرنده باشد. الغرض اين که اين دولت هم روزي مستعجل خواهد شد و بد حادثه اين که بيم از دست رفتن اعتماد ميان مردم و سياستمداران مي رود، شکافي که بدترين است. مبادا که روحاني عميق ترش کند.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۶۰۱۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آشکارشدن چهره تزویر آمریکا در حمایت از حقوق بشر

به گزارش خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری آنا، حجت‌الاسلام حسن زارع مسئول نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه‌ آزاد اسلامی استان یزد در جمع دانشگاهیان این دانشگاه اظهار کرد: دانشجویان تحصن‌کننده در دانشگاه‌های آمریکا و اروپا آزادیخواهانی هستند که از مظلومان غزه که به مدت ۲۰۰ روز در بمباران و محاصره اقتصادی قرار دارند، حمایت می‌کنند.

وی جنایت صهیونیست‌ها در غزه را بسیار فجیع دانست و افزود: حمایت‌های بی‌دریغ آمریکا از این رژیم سبب شده که در خود آمریکا انسان‌های پاک‌نهاد در محکوم کردن این کشتار‌ها تحصن کنند. مردم فلسطین در شدیدترین بمباران‌ها و کشتار‌ها با دست خالی در مقابل نظام سلطه ایستاده‌اند که جز با اتکا به خداوند و درس گرفتن از قرآن، امکان‌پذیر نیست. این کشتار‌ها یکی از علائم آخرالزمان در ظهور منجی عالم بوده که در روایات به آن اشاره شده است.

مسئول نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه‌ آزاد اسلامی استان یزد گفت: دانشجویان و استادان حامی مردم مظلوم غزه در ۴۰ دانشگاه آمریکا، فطرت‌های پاکی هستند که اسباب بیدار شدن انسان‌های غافل را سبب شده و آنها را با خود همراه کرده‌اند. نباید فقط نگاه خود را معطوف به مشکلات داخلی کنیم و رفع آن مطالبه به حقی بوده؛ بلکه نگاهی به خارج از کشور انداخته و ببینیم در دنیا چه اتفاقی در جریان است.

زارع این خیزش انسانی حمایت از مظلوم در دانشگاه‌های جهان را امیدوارکننده دانست و مطرح کرد: برخورد پلیس آمریکا با تحصن‌کنندگان و ورود به دانشگاه با تجهیزات نظامی و مستقر شدن تک‌تیراندازان در بالای ساختمان‌ها، چهره تزویر استعمار آمریکا در حمایت از حقوق بشر را برای همگان آشکار کرده است. برخورد شدید با دانشگاهیان، سبب سریع‌تر به نتیجه رسیدن این حرکت خودجوش در جهان خواهد شد.

وی عنوان کرد: امروز دانشجویان تحصن‌کننده در دانشگاه‌های آمریکا مظلوم واقع شده‌اند و بخشی از جنایات آمریکا را در محیط علمی خودشان تجربه می‌کنند. وقتی سردمداران آمریکا به جوانان و تحصیل‌کرده‌ها و استادان دانشگاه خود رحم نمی‌کند با مردم مظلوم جهان معلوم نیست چه برخوردی دارند. وظیفه انسانی ماست که از آنان حمایت کنیم.

به گزارش آنا،‌ قرائت بیانیه هیئت‌های مذهبی و تشکل‌های دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد در حمایت از خیزش دانشجویان و استادان بیدار دانشگاه‌های آمریکا و اروپا در محکوم کردن جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و اقدام پلیس آمریکا در ضرب و شتم دانشجویان و استادان توسط دانشجوی این دانشگاه پایان‌بخش این مراسم بود.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • آشکارشدن چهره تزویر آمریکا در حمایت از حقوق بشر
  • رئیس‌جمهور: سرکوب اعتراضات ضدصهیونیستی رسوایی دیگری برای مدعیان آزادی بیان و تمدن غرب است/ سرکوب حامیان فلسطین چهره بی‌روتوش غرب را نمایان کرد/ گشت ارشاد مدیران در دستورکار وزرا باشد
  • ادعای معاون رئیسی درباره مهاجرت ایرانیان | چرا پلیس وارد بحث مهاجرت شد؟
  • جراحت جوان با غیرت برای دفاع از ۳دختر نوجوان
  • نمود موفقیت دولت در چهره شهرها مشخص است
  • آهنگ جدید فرزاد فرزین برای سریالی که خودش بازیگر آن است
  • معاون علمی رئیسی: افرادی که از کشور خارج می‌‎شوند با منِ نوعی مشکل دارند نه با ایران
  • (ویدئو) آهنگ جدید فرزاد فرزین برای سریالی که خودش بازیگر آن است
  • آهنگ جدید فرزاد فرزین برای سریالی که خودش بازیگر آن است | ویدئو
  • در حاشیه دیدار مردم جنوب غرب تهران با رئیس جمهور