واکنش رسانههای صرب به ترجمه یک رمان از محمدرضا بایرامی
تاریخ انتشار: ۶ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۹۱۵۰۱
به گزارش خبرنگار فرهنگی امتداد نیوز، محمدرضا بایرامی و محمد کشاورز، دو نویسنده ایرانی حاضر در نمایشگاه کتاب بلگراد هستند، بایرامی در دوره حضورش در صربستان درباره ادبیات جنگ، «قصههای سبلان» و دیگر کتابهایش سخنرانیهایی داشته است. همچنین از ترجمه صربی «قصههای سبلان» از جمله آثار ماندگار بایرامی نیز در این نمایشگاه رونمایی شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزنامه پولیتیکا در مقدمه کوتاهی در ابتدای این گفتوگو نوشته است: «ادبیات و فرهنگ مرزها را حذف میکنند نه سیاست».
همچنین خبرنگار پولیتیکا در این مقدمه نوشته است: در «قصههای سبلان»، اثر بایرامی که به تازگی در صربستان منتشر شده، دوست جلال به اسبش هنگامی که مجبور است آن را در صحرا ترک کند میگوید :« هیچ وقت نگذار گرگها تو را به لبه پرتگاه ببرند ، هرگز نگذار آنها تو را محاصره کنند ! » این کتاب که در دو سال 1990-1991 در دو قسمت با عنوانهای «کوه مرا صدا زد» و «بر لبه پرتگاه » منتشر شده و هر دو در ایران برنده جایزه کتاب سال شدهاند، امسال به قلم میلوش دلیچ به زبان صربی ترجمه و انتشارات جئو پوئتیکا آن را منتشر کرده است.
این قصههای پیوسته داستان زندگی در طبیعت بی رحم در روستا است ، جایی که مردم ناگزیرند تصمیمهای دشوار بگیرند: مثلآً در زمستانهای سخت ، ناگزیرند حیواناتی را که دوست دارند از بقیه جدا کنند و بفروشند. این کتاب همچنین به زندگی پسرکی ده ساله می پردازد که ناگزیر است بعد از مرگ پدر، سرپرست خانواده شود . محمدرضا بایرامی امسال در غرفه انتشارات جئو پوئتیکا در شصت و دومین نمایشگاه کتاب بلگراد حضور یافت. او متولد 1965 است و تاکنون بیش از سی اثر منتشر کرده است و عضو انجمن نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان ایران و یکی از بهترین نویسندههای ایران در سی سال گذشته بوده است.
وی همچنین از قول بایرامی نوشت: «سی سال پیش پلی بر رودخانه درینا اثر ( نویسنده برنده جایزه نوبل صرب ) ایویو آندریچ را خواندم و در آنجا با بخشی از تاریخ در دورانی که عثمانی ها بر بالکان حکومت می کردند آشنا شدم».
بیشتر بخوانیم: گفتوگو روزنامه صربی با محمدرضا بایرامی
ترجمه صربی «قصههای سبلان» و حضور محمدرضا بایرامی در صربستان بازخوردهای دیگری نیز داشته است، نشریات و روزنامههایی چون «ایلوسترووانا پولیتیکا»، «وِچِرنیه نوووستی»، »رادیو اسپوتنیک»،« روزنامه داناس»، «روزنامه بلیتس» نیز گفتوگوهایی با این نویسنده ایرانی داشتهاند، از جمله مهمترین سوالاتی که از بایرامی در این مصاحبهها شده ست درباره نوع نگاه وی به حوادث منفی که در جهان در حال وقوع است، بود. بایرامی در پاسخ به این پرسش گفته است: از بس جوادث نابهنجار رخ می دهد گاهی به نظرم می آید مدیریت جهان از هم پاشیده است. همه ما در یک کشتی نشستهایم برای همین، هر کدام از این حوادث بد می تواند تعادل کشتی را به هم بزند . مهم نیست ما کجای این جهان یا کشتی هستیم همه باید نگران همه حوادث این دنیا باشیم.
بیشتر بخوانیم: سخنرانی بایرامی در دانشگاه ادبیات بلگراد(جنگ بود که به سراغم آمد، من بدنبالش نرفتم)
انتهای پیام/
true برچسب ها :این مطلب بدون برچسب می باشد.
trueمنبع: امتداد نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.emtedadnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «امتداد نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۹۱۵۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش روزنامه شهرداری به افشای قرارداد ۲ میلیارد یورویی
به گزارش «تابناک»، محسن مهدیان مدیرعامل رونامه همشهری در واکنش به افشای قرارداد ۲ میلیارد یورویی چنین نوشت:
یکم؛ بزرگترین قرارداد تاریخ بلدیه را به اسم عدالتخواهی افشا کردند. احتمال برهمخوردن قرارداد وجود دارد. طرف چینی این قرارداد، به جهت شرایط تحریم بر رازداری مصر بوده است و البته حق هم دارد گلایه قهرآمیز کند.
دوم؛ مطابق این قرارداد ۲۵۰۰ اتوبوس برقی وارد کشور میشود؛ آن هم از طریق تأمین مالی نوین در حوزه مشارکت، مولدسازی و یوزانس.
جهت روشنشدن این عدد، باید گفت که خرید اتوبوس طی ۱۲ سال دوره مدیریت آقای قالیباف ۱۲۰۰ عدد بوده است و در تمام سالهای دوره اصلاحات ۱۳۰ دستگاه. تا الان نیز ۷ برابر دوره اصلاحات یعنی حدود ۸۲۶ دستگاه اتوبوس به ناوگان حملونقل عمومی وارد شده است و باز هم جهت تقریب به ذهن، در حال حاضر ۵۲۰۰ دستگاه در ناوگان اتوبوسرانی شهر تهران هست که تقریبا ۳ هزار و ۵۳ دستگاه آن فعال است. حالا تصور کنید ورود ۲۵۰۰ اتوبوس برقی چه تحولی در رفتوآمد مردم ایجاد میکند! تحول در چه چیز؟ کاهش ترافیک، کاهش آلودگی زیستمحیطی، کاهش هزینههای حملونقل و تسهیل در رفتوآمد عمومی.
سوم؛ افشاکننده قرارداد مدعی است که این قرارداد پشت درهای بسته نوشته شده و به ضرر کشور است. به همین سادگی و با همین بهانهجویی سادهانگارانه یک تصمیم سازنده را به چالش کشیدهاند. اجمالا چه کسانی از این قرارداد اطلاع داشتهاند؟ شخص رئیسجمهور، ۴ وزارتخانه صمت، امورخارجه، کشور و نفت و در نهایت بانک مرکزی.
قرارداد نیز سراسر بهنفع مردم است؛ هم در عدد و رقم که بهجای هزار دستگاه در قرارداد اولیه، ۲۵۰۰ دستگاه وارد خواهد شد و هم در زمان تحویل که ۶ ماه بعد از واریز پیشپرداخت اولیه انجام میشود و اگر سنگاندازی نشود میتوان تا پایان سال اتوبوسهای برقی را در تهران دید.
چهارم؛ اگر این قرار تجاری بههمبخورد که بیم آن میرود و موجب نگرانی شده، آنگاه چه کسی پاسخگو است؟ بهطور حتم دستگاه قضایی.
سؤال کاملا شفافی وجود دارد که آیا افشای یک قرارداد در شرایط تحریم، تخریب آشکار امنیت روانی و حقیقی مردم نیست؟ آیا مواجهه مستقیم با منافع شهر و مردم نیست؟ آیا شبهه ضدامنیتیبودن آن وجود ندارد؟ چهکسی یا کسانی از برهمخوردن این قرارداد نفع میبرند؟ آیا پای یک مافیای ناسالم و پرمسئله و البته دامنهدار در میان نیست؟ در نهایت اینکه دقیقا عدلیه چهوقت خود را مسئول میداند با این جریان سراسر موهن و دکاندار افشاگری، برخورد جدی و بهنگام داشته باشد؟ چرا برخوردها بازدارنده نیست؟
پنجم؛ واقعیت این است که آن روز که مثل آب خوردن آبروی مردم را در فضای مجازی میریختند کسی سراغشان نرفت تا عبرت بگیرند.
کار بدانجا رسید که همین دستگاه قضایی و نظارتی را به سخره گرفتند و با تعطیل نشان دادن آنها از خود یک قهرمان دستساز و تصنعی ساختند. باز هم قهریه خاموش بود و بدتر اینکه حمایت هم شدند.
کار بالا گرفت و در مسابقه دکانداری برای افشاگری و گندهگوییهای مجازی، نظام را متهم به فساد سیستمی کردند و باز هم انگار نه انگار. گویی امنیت روانی این مردم حرمتی ندارد!
اما اکنون ماجرا فرق دارد؛ «حقالناس» و «بیتالمال» و «حقالله» را توجه نکردیم و امروز «حیاتجمعی» مردم را تهدید میکنند. آیا قرار نیست به قاعده عقل و قانون تغییر رویه دهیم؟ دادستان محترم کجاست؟