Web Analytics Made Easy - Statcounter

سینما ساحل اصفهان با قدمت بیش از ۵۰ سال صبح امروز جای خود را به پردیس سینمایی داد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، سینما ساحل یکی از قدیمی‌ترین سینماهای اصفهان با قدمت 50 سال ظهر امروز با حضور مسئولان بنیاد سینمایی فارابی، حوزه هنری، موسسه سینمایی بهمن سبز، اعضای شورای اسلامی شهر اصفهان و اصحاب رسانه جای خود را به پردیس سینمایی ساحل داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سخنگوی شورای اسلامی شهر اصفهان در آیین کلنگ‌زنی دومین پردیس سینمایی اصفهان اظهار داشت: افتخاری است که نمایندگان شورای پنجم شهر که در مجموعه حوزه هنری و موسسه سینمایی بهمن شرق با نگاه یک شریک غیرتجاری و رویکرد فرهنگی و هنری فضاهای فرهنگی و هنری شهر را برای ارتقا و نوسازی و بهسازی شهر فعالیت کنیم.

مهدی مقدری افزود: تمام تلاش ما این است که بودجه سال آینده را طوری تنظیم کنیم که تمام نگاه‌های مشارکتی که با سایر نهادها و ذی‌نفعان فرهنگ و هنر اصفهان را که لازم است شهرداری ورود کند، در غالب قوانین و مقررات فارغ از سلیقه‌های شهرداران و نهادها ببنیم.

وی با بیان اینکه به دنبال مدیریت یکپارچه فرهنگی و هنری در شهر هستیم، گفت: بر اساس گزارش‌ها بعد از ایام تعطیلات نوروز در کنار جریان زاینده‌رود، جریان فرهنگی و هنری در این پردیس سینمایی راه می‌افتد که امیدواریم این موضوع سرآغاز مشارکت‌های شهرداری اصفهان با متولیان سینمایی و حوزه هنری برای احیای پروژه سینما ایران، اندیشه و همایون شود.

رئیس حوزه هنری استان اصفهان نیز در این آیین با بیان اینکه دومین پردیس سینمایی اصفهان همراه با 5 سالن سینمایی، کافه سینما و نخستین موزه سینمایی در اصفهان در مکان سینما ساحل احداث می‌شود، گفت: امیدوار هستیم همانطور که در پردیس سینمایی خانواده را قول دادیم و در هفته هنر انقلاب سال گذشته به بهره‌برداری رساندیم، این پروژه نیز در فروردین ماه و همزمان با هفته هنر انقلاب به بهره‌برداری می‌رسانیم.

مهدی احمدی‌فر گفت: پروژه دویمن پردیس سینمایی اصفهان نیازمند همت مسئولان شهرداری و شورای شهر دارد و امید داریم که در زمینه فرهنگ و هنر ارتقا صورت گیرد.

فریده روشن، رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر اصفهان نیز در این آیین با بیان اینکه اصفهان نیازمند پردیس‌های سینمایی متناسب با جمعیت و نیاز مردم کلان‌شهر اصفهان است، گفت: امیدوار هستیم که در آینده نیز با پیگیری مصوبات قبل در حوزه فرهنگ و هنر شاهد ارتقای بسترهای فرهنگی کلان‌شهر اصفهان باشیم.

به گزارش تسنیم، سینما ساحل از امروز تعطیل شده و قرار است دومین پردیس سینمایی اصفهان با ظرفیت 4 سالن و کافه سینما فروردین سال آینده مورد بهره‌برداری قرار گیرد.

انتهای پیام/

R41346/P41362/S6,51/CT7

منبع: تسنیم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۳۸۳۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سینما به روایت «آپاراتچی»

ایسنا/اصفهان «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل، مردی جوان و ساده است که سواد نوشتن ندارد، اما شور دارد و عاشق سینماست.

فیلم «آپاراتچی» ساختۀ قربانعلی طاهرفر، یکی از فیلم‌های در حال اکران‌ اصفهان است که گیشۀ سینمای ساحل نشان‌ می‌دهد با استقبال اندکی مواجه شده است، من نیز این فیلم ۹۴دقیقه‌ای را به‌تنهایی در سالن عالی‌قاپو نگاه کردم و وضعیت سالن، یعنی صندلی‌های خالی، این موضوع را تأیید می‌کرد. اما جای سؤال دارد که آیا تماشای «آپاراتچی»، محصول سال ۱۴۰۲ که در چهل‌ودومین جشنوارۀ فیلم فجر به نمایش درآمد، وقت تلف‌کردن است؟!

اگر عاشق «سینما» باشید، «آپاراتچی» به یک بار دیدنش (و اگر عاشق‌تر باشید، به چند بار دیدنش!) می‌ارزد؛ آن هم در مقایسه با بسیاری از فیلم‌های پرهیاهو و با بازیگران دهان‌پرکن، اما بی‌کیفیت که طرفدار هم زیاد دارند. «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل است که عاشق سینماست و برای ساختن فیلمی بلند و سینمایی حاضر است هر کاری بکند. او وقتی دیگران معنی کارهایش را نمی‌فهمند به آن‌ها می‌گوید، تا حالا عاشق شدی؟! من عاشق سینما هستم!

اتفاقات این اثر که در جشنوارۀ فجر سال گذشته به دریافت جایزۀ ویژۀ داوران برای «نگاه نو» موفق شد، در روزگار نزدیک به پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ و سال‌های نخست جنگ ایران و عراق بازمی‌گردد. جلیل نقاش ساختمان است که روی بوم هم هنرش را به رخ می‌کشد و مخصوصاً پرتره شهدای عزیزمان را در جنگ ایران و عراق تصویر می‌کند و به دل خانواده‌هایشان تسلایی کوچک می‌بخشد. همین جلیل که عشق بی‌وحدومرزی به سینما دارد و همواره خود را در جشنواره‌های فیلم تصور می‌کند که جوایزی نفیس به دستش می‌دهند، قصد دارد فیلمی بلند و زندگی‌نامه‌ای بسازد.

فیلم جلیل دربارۀ شخصیتی به اسم نوری است. نوری در فیلم قاضی سخت‌گیری معرفی می‌شود. همه مردم از جمله جلیل و همسر و پدر پیرش که در یک خانه زندگی می‌کنند، بدگویی از این قاضی به روزمره‌شان تبدیل شده است. همه معتقدند که نوری دارد جان جوانان وطن را با قضاوت‌های نادرستش پایمال می‌کند. اما در همان ابتدای فیلم، وضعیت نوری دست‌کم در چشم برخی از مردم، از جمله همین جلیل داستان، دگرگون می‌شود. و وقتی نوری یعنی قاضی بدنام به دنبال اتفاقاتی شهید می‌شود، تصمیم می‌گیرد فیلمی از او بسازد و نامش هم بگذارد: «نوری در تاریکی».

اما فیلم‌ساختن در زمانۀ جلیل آسان نیست. پدرش با او مخالفت جدی دارد و سینما را هنری تهی می‌داند که یک مشت آدم فاسد و بی‌دین دور هم جمع می‌شوند تا بقیۀ مردم را هم با ساخته‌هایشان بی‌بندوبار کنند! همین نگاه پدر جلیل، طنز تلخی را به اثر بخشیده است. از طرفی، جلیل را وزارت ارشاد وقت جدی نمی‌گیرد و حاضر به حمایت از او نیست.

فیلم هیچ حامی معنوی و پشتیبان مادی ندارد. خانواده شهید نوری هم با مخالفت‌ها یا خواسته‌های خود به نوعی دیگر مانعی بر سر راه فیلم‌سازی جلیل شیفته و خیال‌پرداز هستند. حالا در ادامه باید دید سرنوشت این فیلم به کجا ختم می‌شود و اگر روی پرده برود، محبوب مردم خواهد شد، چنان‌که جلیل در رؤیا می‌بیند؟!

فیلم‌سازی در میانۀ انقلاب و جنگ

فیلم «آپاراتچی» در حد خود و تا جایی که توان گشودن بال و پر داشته است، داستان بغرنج سینمای ما و البته شیرینی‌های آن و شوریدگی‌های آدم‌هایش را بازتاب می‌دهد. سینمای کشورمان از ۱۳۵۷ شمسی به‌بعد که هنرمندانی نامدار در آن افتخار آفریدند و از این قاب رنگی و اسرارآمیز ما را به جهانیان نشان دادند یا هرکس دیگری که به توان و سلیقه خود آثاری در آن تولید کرده است، آغازش داستانی پیچیده دارد.

سینمای ایران بعد از ۱۳۵۷ شمسی، در میانۀ انقلاب و جنگی زودهنگام پا گرفت و همواره موانع پرشماری از جنبه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر سر راهش بود. اما سینما زنده ماند، گاهی نیمه‌جان شد و گاهی جان تازه گرفت، اما هرچه بود و نبود به پیش رفت و نشان داد که این دنیای شگفت‌انگیز و پرقدرت شاید سر خم کند و در برخی سالیان منزوی شود، اما از میان نمی‌رود. سینمای ایران همواره عاشقان خودش را داشته است که برای سربلندی این گوشه پهناور از هنر معاصر ایران‌زمین کوشیده‌اند.

به جز اینکه به «آپارتچی» می‌توان نگاهی تاریخی داشت که در آن مقطع، خاص ایرانمان است، این فیلم به رابطۀ پویایی اقتصاد و هنر نیز نگاه خوبی دارد. جلیل و گروه کوچکش یک مانع جدی بر سر راه فیلم‌سازی‌شان دارند و آن هم نداشتن پول کافی و امکانات مادی به‌دردبخور است.

این مسئلۀ جدی است. هیچ هنرمندی در هیچ کجای دنیا نمی‌تواند با شکم خالی و زندگی‌ای که تمامش دغدغه نان باشد، هنری ماندگار به جهان تقدیم کند. گام‌برداشتن در چنین مسیری ازجان‌گذشتگی‌ها می‌خواهد. اگر در تاریخ هنر درنگ کنیم، آثار پراعجازی که هنوز ماندگارند و ما را انگشت‌به‌دهان می‌کنند، یا هنرمندش از خانواده‌ای ثروتمند برخاسته یا نهاد دولتی یا غیردولتی، آن هنرمند را حمایت مالی کرده و دنیایی امن برایش فراهم ساخته است. مردی مثل جلیل که برای فیلم‌سازی و نمایش استعداد هنری خود به فروختن فرش دست‌باف همسرش محتاج است، فرشی که می‌توانست زیرپای آن دو و پدر و بچه‌هایشان باشد، چه سرنوشتی در سینما خواهد یافت؟

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • بازیگر قدیمی سینما به کما رفت
  • بازیگر قدیمی سینما به کما رفت/ عکس
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • «مست عشق» ، زمانی برای مستی سالن های سینما / روایت مولانا و شمس ، پدیده ای فراتر از اکران
  • محمدحسین لطیفی فیلمی درباره امام رضا (ع) می‌سازد
  • به روز کردن صندلی‌های پردیس سینما بهمن سنندج با اعتبار ۲۰ میلیارد ریالی
  • لزوم ایجاد یک سایت فرهنگی و هنری در استان البرز
  • محمدحسین لطیفی فیلمی درباره امام رضا(ع) می سازد
  • تیپ و استایل هنری بازیگر زن و مرد در یک عکس یادگاری
  • فرش، سفیر فرهنگی ایرانیان در دنیا/ هنرمندانی که رج به رج عشق می‌بافند