کسی که در دلش به اندازه ذرهای کبر باشد وارد بهشت نمیشود
تاریخ انتشار: ۹ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۳۴۹۳۳۷
گروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی، این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب امروز به آیه 16 سوره لیل پرداخته شده و در آن آمده است:
الَّذي كَذَّبَ وَ تَوَلَّی
سوره لیل (92) آیه 16
ترجمه
آن که تکذیب کرد و سر پیچید (روی گردانید)
حدیث
1) از امام صادق ع حدیثی در تاویل آیات این سوره روایت شده است که آخرین فراز آن در جلسه574، حدیث1 گذشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تفسير فرات الكوفي، ص568
2) از رسول الله ص روایت شده است که فرمودند: کسی که در دلش به اندازه ذرهای کبر باشد وارد بهشت نمیشود. برخی از اصحاب گفتند: یا رسول الله! پس هلاک شدیم! چرا که ما دوست داریم که کفش و لباسمان زیبا باشد. پیامبر ص فرمود: این کبر نیست. کبر همانا در مقابل حق ایستادن و با دیده حقارت به مردم نگریستن است.
منية المريد، ص175
عوالي اللئالي، ج1، ص437
معاني الأخبار، ص241
مسند احمد، ج28، ص437
3) از امیرالمومنین ع روایت شده است: کسی که رو در روی حق بایستد هلاک خواهد شد.
نهج البلاغة، حکمت188
الكافي، ج8، ص68
4) از امیرالمومنین ع روایت شده است: کسی که با حق کُشتی بگیرد زمین میخورد.
نهج البلاغة، حکمت 408
تدبر
1️⃣ شقاوتمندترین کس، کسی است که حق را تکذیب کند و از تن دادن به آن سرپیچی نماید.چرا؟
الف. دو ممیزه اصلی انسان، برخورداری از «زبان» [که امکان انتقال معانی و پیدایش و تنوع فرهنگها را مهیا میکند] و «اراده» است. حیوانات زبان ندارند؛ از این رو، «تاریخ» و «تحول تاریخی» ندارند و ارتباطات و انتقال تجربههایشان به ارتباط رو در رو (محدود به زمان و مکان خود) منحصر میشود؛ همچنین اراده (توان تدبیر و تصمیمگیری آگاهانه درازمدت) ندارند؛ بلکه صرفا بر اساس میل و جهتدهیِ غریزی کار انجام میدهند. حال، اگر انسان این دو ظرفیت عظیم خود را به جای اینکه در مسیر حق قرار دهد در مسیر مقابل حق قرار دهد؛ طبیعی است که شقاوتمندترین موجود خواهد شد.
ب. وجود انسان دو ساحت نظر و عمل دارد؛ تکذیب، انحراف در ساحت نظر؛ و سرپیچی کردن از پیروی از حق، انحراف در مقام عمل است.
ج. کسی که این همه نشانههای هدایت را نادیده بگیرد بدبختترین است. (تفسیر نور، ج10، ص511)
2️⃣ زبانه آتش را تنها کسی میچشد که حقیقت را انکار کند و از پیروی آن، سرپیچی کند.
پس، در هر گناهی که انسان را جهنمی میکند، نوعی از انکار و سرپیچی از حقیقت نهفته است؛ و آتش جهنم، باطن، و پشت پردهی دوری از حق و حقیقت است.
انتهای پیام/#
منبع: بولتن نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.bultannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بولتن نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۴۹۳۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«حشاشین» روایتگر حسن صباح تروریست یا کلیددار بهشت؟
قبل از اینکه بخواهد سروکله حسن صباح به روایت مصریهای سکولار در سریال «حشاشین» پیدا شود، تاریخ از امت و رحلت پیامبر شروع شده، از ابوبکر، عمر، عثمان و امام علی (ع) عبور کرده، تا به مکاتب فکری مختلف و فرقهها بخصوص فرقه اسماعیلیه در قرن ۱۱ میرسد.
بنا به ادعای سازندگان سریال، «خلافت عباسی بر نیمی از جهان حکومت میکرد. ولی در قرن یازدهم وضعیت خلافت عباسی در بغداد رو به وخامت بود و در بدترین شرایط خود قرار گرفت. گروهی از چوپانان ترک در سلسله سلجوقیان ظهور پیدا کردند و بزرگترین ارتش را روی زمین تشکیل دادند. آنها مشروعیت خود را با ادعای حمایت از خلیفه عباسی سنی به دست آوردند. آنها بر خلیفه نفوذ داشتند. همزمان خلافت شیعه فاطمی در مصر و مراکش در ضعیفترین حالت خود بود. فرقهها، عقاید و مکاتب افزایش یافت. در بین آنها فرقه باطنی توسط مردی به وجود آمد، که خطرناکترین و عجیبترین فرد بود. او «حسن بن الصباح» بود.
طبق نوشته حسن فضیلتخواه در کتاب «حسن صباح فرمانروای قلعه الموت»، سابقه پیدایش فرقه هفت امامی اسماعیلیه به قرون اولیه اسلام و زمان امام جعفر صادق (ع) امام ششم، شیعیان بر میگردد. امام صادق (ع) دارای چندین پسر بود. از میان پسران خود ابتدا اسماعیل را به جانشینی خود و به عنوان امام هفتم شیعیان انتخاب و به جامعه پیروان خود معرفی کرد. بعدها گویا به دو دلیل تاریخی از این تصمیم منصرف و اسماعیل را به امر الهی از مقام امامت خلع و عهد خود را از او برداشت.
در کتب تاریخی آمده است که امام ششم به دو دلیل اسماعیل را از امامت برکنار کرد. یکی اینکه او با گروههای افراطی و تندرو در ارتباط بود و امام احساس خطر کرد که مبادا بعد از او جامعه شیعیان به خطر بیفتد. دوم اینکه اسماعیل شراب مینوشید و یک چنین انسانی نمیتوانست صلاحیت امامت جامعه شیعیان را داشته باشد.
امام صادق (ع) برای بار دوم پسر چهارم خود موسی کاظم (ع) را به امامت برگزید و به شیعیان معرفی کرد. در آن میان، جمعی از شیعیان انتخاب اول امام را شرعی و متقن و صحیح دانسته و بر امامت اسماعیل پافشاری کردند. دو پسر دیگر امام یعنی عبدالله و محمد هم در مقام دفاع از حق امامت خویش برآمدند. پس هر یک جماعتی را جمع کرده و در مقابل اراده پدر مقاومت کردند.
در آن میان، پیروان اسماعیل از بقیه نیرومندتر و قویتر بودند. فرقه اسماعیلیه بعدها در بلاد اسلامی به طغیان و عصیان و اعتراض روی آورده و به برخی اقدامات افراط گرایانه دامن زدند. اسماعیل در زمان حیات پدرش از دنیا رفت. پس اسماعیلیان پسر او محمد را به عنوان امام و جانشین پدرش برگزیدند و او را امام مستور (پنهان) لقب دادند. بعدها حسن صباح خود را نائب امام مستور معرفی کرد.
شروع داستان از جنگ بین صلیبیان با فرقه اسماعیلیه میگذرد، تا اینکه اولین خون با دستور حسن صباح در تاریخ سریال «حشاشین» ریخته میشود. سریال روایت میکند: «حسن صباح قوی است، اگر موقعیتش با قلبش تضاد پیدا کند، قلبش را میکشد».
در انتهای سریال «حشاشین» یار باوفای حسن صباح میگوید: «مولای ما دیگر واسطه بین ما و اماممان نیست، او با امام یکی شده است و در مقابلش هزینههای زیادی پرداخت کرده. تو پسرت را کشتی، همسرت را، عزیزانت را، پسرت هادی روانه آسمان کردی. شما کاری کردید که هیچ مومن و نگهبانی حتی هیچ پیامبری تحمل انجام آن را نداشت».
امیدعلی مسعودی، مدیر گروه ارتباطات اجتماعی و عضو هیات علمی دانشگاه سوره با نقد محتوایی سریال «حشاشین» از این حیث که تاریخ اسلام را تحریف کرده است، گفت: سروکله حسن صباح از کجا پیدا شد؟ آیا او بیسواد بود؟ راهزن بود؟ یا ایشان دو همکلاسی با سواد داشت؟ آنها بر اساس عقایدشان که تغییر جامعه بود، از دست پادشاهان فرار کردند و به قلعه الموت پناه بردند. اما سریال «حشاشین» مبنای شکلگیری حرکات حسن صباح را ایران میداند. در حالی که آن زمان حکومتها ملوک الطوایفی بود. لازم بود این سریال بازبینی بشود و تحریفهای تاریخیاش توضیح داده شود.
مسعودی ادامه داد: سریال «حشاشین» القا میکند که فرقهای تحت رهبری صباح، ایرانی و تروریست بودند. در این سریال چهرهای از حسن صباح به تصویر کشیده شده، که گویا او ایرانی است و هر ایرانی تروریست است. در حالی که اسماعیلیه اعتقادات سفت و سختی داشتند. آنها آدمهای معتقدی بودند و اگر با کسی درگیر میشدند، بخاطر اعتقاداتشان بود. بنابراین، کلیت روایت سریال «حشاشین» روایت علمی نیست.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ساير حوزه ها