نسبت کوروش و انقلاب اسلامی
تاریخ انتشار: ۹ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۳۵۴۱۹۶
تفکر باستانگرایی ایدئولوژی رسمی رژیم پهلوی بود و کل هویت ایرانی به باستانگرایی تقلیل داده شده بود. سایر عناصر هویت ایرانی از قبیل دین، سنت و فرهنگ و نیز تاریخ ایران بعد از اسلام، تحقیر میشد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ روز 29 اکتبر چند سال اخیر تجمعی در اطراف مقبره منسوب به کوروش صورت میگیرد؛ اما برخی ممانعتها باعث شد تا این تجمع امسال برگزار نشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تفکر باستانگرایی ایدئولوژی رسمی رژیم پهلوی بود و کل هویت ایرانی به باستانگرایی تقلیل داده شده بود. سایر عناصر هویت ایرانی از قبیل دین، سنت و فرهنگ و نیز تاریخ ایران بعد از اسلام، مورد تحقیر قرار میگرفت؛ اما در گفتمان انقلاب اسلامی، هویت ایرانی با تمامی عناصرش از جمله تاریخ پیش از اسلام و پس از اسلام، مورد پذیرش قرار گرفتهاند. خاطره رهبر انقلاب از ممانعت ایشان از تخریب قبر فردوسی و تجلیل ایشان از شاهنامه، معروف است. «اول انقلاب عدهای از مردمِ بااخلاصِ بیاطلاع، رفته بودند قبر فردوسی را در توس خراب کنند! وقتی من مطلع شدم، چیزی نوشتم و فوراً به مشهد فرستادم که آن را بردند و بالای قبر فردوسی نصب کردند؛ نمیدانم الآن هم هست یا نه.
بچههای حادی که به آنجا میرفتند، چشمشان که به شهادت بنده میافتد، لطف میکردند و میپذیرفتند و دیگر کاری به کار فردوسی نداشتند!» بنابراین نباید به گونهای جلوه داد که کوروش و ایران باستان با گفتمان انقلاب اسلامی تضاد دارند. باید دقیقاً برای مردم پرسشمند توضیح داد که مقابله با تجمع در پاسارگاد به دلیل تظاهرهای ضدانقلابی، ضددینی و حتی نژادپرستانه افراد حاضر بوده است.
گزارشها و فیلمهایی که در شبکههای مجازی در دسترس خیلیها موجود است، نشان میدهد که در تجمع سال گذشته، پرچم سلطنتطلبان حمل و شعار «جاوید شاه» سر داده شد. اقدامات غیرعقلانی و شرکآلود، مانند سجده در برابر مقبره منتسب به کوروش، باعث آزردگیخاطر متدینان شد. امسال نیز در دعوتنامههایی که در شبکههای مجازی ضد انقلاب قرار داده شده بود، هدف از این تجمع «مقابله با رژیم .... » یا اعلام مبارزه با «پاسداران و بسیج ...» عنوان شده بود. همه این مسائل ما را به این نتیجه میرساند که این تجمع نوعی عقدهگشایی سلطنتطلبان است نه تجلیل از کوروش بزرگ.
بسیاری از این افراد، اصلاً کوروش را نمیشناسند و اهمیتی هم نمیدهند که اقدامات و رفتارهای آنها باعث بدنامی طرفداران و علاقهمندان به کوروش و تاریخ ایران میشود. اینان سیاستزدگانی هستند که حتی از قربانی کردن کوروش کبیر در راه عقاید ضدانقلابی ابایی ندارند. آیا تجلیل از تمدن ایران در زمان هخامنشیان حتماً با حمله و هتک حرمت اسلام ملازمه دارد؟ آیا نمیتوان بدون توهین به باورمندان فرهنگ اسلامی، کوروش را تحسین کرد؟
پاسخ این است که کوروش و ایران باستان صرفاً بهانهای برای فعالیتهای ضدانقلابی و ضد اسلامی است و الا چنین نفرتی از انقلاب، اسلام و اعراب را حتی در میان هموطنان عزیز زرتشتی هم سراغ نداریم. البته راهکار مقابله با این افکار افراطی و تعصبهای اندیشهسوز، اقدامات امنیتی نیست بلکه به پرسش کشیدن این سیاستزدگان کوروشپرست است. باید افکار عمومی این پرسش را مطرح کند که کدامیک از این بهانهجویان باستانگرا، کوروش را به درستی خوانده و شناختهاند؟ آیا سطح شناخت آنها از کوروش بیش از اطلاعات تلگرامی است؟ آیا حمل نشان فَرَوَهَربدلی به تنهایی علامت ایراندوستی است یا اینکه باید میهنپرستی در لباس، تفریحات و مسافرتهای خارجی هم نمایان باشد؟
در تاریخ آمده است که کوروش ظلمستیز بود و مردم موحد آواره را آزاد کرد. آیا آنها هم به این آرمان کوروش وفادارند و حاضرند از فلسطینیان حمایت کنند؟ جنگاوری ، شجاعت و جهانگیری از بارزترین صفات کوروش بود. این افراد آیا قائل به ایستادگی و مقاومت در برابر دشمن هستند یا خواهان تسلیم و مصالحه با دشمناناند؟ احترام به ادیان، برجستهترین نکته حقوق بشری منشور کوروش است. این حجم از توهینها به دین مبین اسلام توسط کوروشپرستان چه معنایی دارد؟
در معرض چنین پرسشهایی قرار گرفتن، مشخص میکند که اتفاقاً این افراد سیاستزده هیچ نسبتی با تاریخ ایران و کوروش ندارند و گفتمان انقلابی است که با هدف قرار دادن اعتلای ایران، قرابت بیشتری با کوروش دارد. گفتمان انقلاب اسلامی به تاریخ ایران افتخار میکند و البته کل تاریخ ایران را در کوروش و داریوش و 2500 سال خلاصه نمیکند. در گفتمان انقلاب اسلامی سرمایه فرهنگی هفت هزار ساله باعث افتخار و امید است. این ذخیره فرهنگی است که باعث میشود بر خلاف سلطنتطلبان، گفتمان انقلاب اسلامی امیدوارانه احیای تمدن نوین اسلامی را دنبال کند. به گفته رهبر انقلاب «فرنگیها اصرار داشتند هخامنشیان را بالا بیاورند و مطرح کنند و کوروش و داریوش را اولِ تاریخ بدانند؛ حتّی مادها را هم از خاطر بردهاند.
کار مستشرقان اروپایی در این زمینه خیلی صادقانه نبوده، لیکن حفاریها و شناختها و نشانههای گوناگون تمدنی به ما نشان میدهد که در سرتاسر ایرانِ کنونی ما تمدنهای بسیار قدیمی وجود دارد؛ تمدنهای 6هزار ساله، هفت هزار ساله؛ ...آنچه مسلّم است، این است که اینجا سه هزار سال مشغول ساختن و تولید تمدن و علم و زندگی بوده است... این گذشته تاریخی به چه دردی میخورد؟... از این جهت [مهم ] است که نشان میدهد این منطقه منطقهای است که استعداد در آن پرورش پیدا میکند؛ یعنی جوانِ امروزِ همدان و ملایری و نهاوند و کبودرآهنگ و بقیه نقاط این استان، میتواند این امید را داشته باشد که بشود ابنسینا، بشود رشیدالدین فضلاللَّه، بشود میرسیدعلی، بشود آخوند ملاحسینقلی، بشود آخوند ملاعلی معصومی.»
منبع: صبح نو
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۵۴۱۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خلیجی همیشه فارس برای تنبیه تمام متجاوزان تاریخ
خبرگزاری مهر، گروه استانها - علی ستاری: تاریخ کهن سرزمین ایران از دیرباز تاکنون شاهد تلخیها و شیرینیهای زیادی بوده است اما اهالیِ این سرزمین دست روی زانو گذاشتن و با یک یا علی بلند شدن را خوب یاد گرفته و بعد از هر دوره افول توانستهاند شکوه خود را بازیابی کنند.
یکی از این بازسازیها در دوران صفویه است آن جایی که نواده شیخ صفی که در مسلمانشدن و سر به راه شدن ایلخانان نقش به سزایی داشت در سال ۱۵۰۱ میلادی موفق میشود بار دیگر ایران را زیر یک پرچم جمع کند و با رسمیت بخشیدن به مذهب تشیع نقشه راهی را برای تمام ادوار بعدی ایران ترسیم کند.
رقابت شرق و غرب و فرصتطلبی استعمار برای ورود به منطقه خلیجفارس
طی قرن مورد اشاره رقابت تاریخی شرق و غرب که همواره در یک سوی آن ایرانیها بودند و در سوی دیگر رومیها، شکل دیگری به خود گرفت و ظهور دولتی مسلمان در همسایگی اروپاییها؛ آنها را به این فکر انداخت که مسلمانان را با هم درگیر کنند؛ بر همین اساس دو قدرت بزرگ جهان اسلام یعنی صفویها و عثمانیها به جای توجه به دشمنان مشترک به هم مشغول شدند و از آن سوی استعمارگران اروپایی با خیال راحت خود را به جاهای مختلف سرزمینهای اسلامی رساندند.
در آن دوران بزرگترین استعمار جهان حکومت پرتغال به شمار میرفت و رقیب همیشه در تعقیب آن نیز بریتانیا بود که در تعقیب پرتغال به غرب آسیا آمد و تقریباً بعد از فروپاشی امپراطوری پرتغال - اسپانیا جا پای آن گذاشت.
هندوستان که همه ما با استعمارگریهای بریتانیا آن را میشناسیم نخست توسط پرتغالیها به بند کشیده شد و بعدها بریتانیاییها پا به این سرزمین گذاشتند.
ورود استعمار به منطقه غرب آسیا آثار ویران کنندهای داشت؛ آثاری که اگر بخواهیم مانند یک جورچین آن را کنار هم بچینیم باید امتدادش را در وجود منحوس رژیم صهیونیستی پیدا کنیم؛ پرتغالیها دقیقاً از همان نقطهای به سرزمینهای اسلامی ضربه زدند که امروز صهیونیستها در آن نقطه ایستادهاند.
هم عصرِ با قدرت گرفتن صفویه در ایران پرتغالیها بعد از دور زدن دماغه امید نیک خود را به اقیانوس هند رساندند و حکومتی شیعی در جنوب هند یعنی عادلشاهیان را شکست داده و بندر گوا را تصرف کردند.
بندر گوا در هند به پایگاه اصلی پرتغالیها تبدیل شد و از آنجا عزم خلیج مکران و خلیج فارس کردند، آنها در مسیر خود جزایر و بنادر مختلف از جمله بحرین و قشم را تصرف کردند و بعد از نبردهای خونین در شرایطی که شاه اسماعیل به دلیل جنگ با عثمانیها در مضیقه است و به دنبال امتیاز گرفتن از پرتغالیها مداخلهای در نبردهای جنوب ایران ندارد، جزیره هرمز به دست استعمارگران میافتد.
حضور پرتغالیها در غرب آسیا هم منافع ایران را تهدید میکند و هم تهدیدی جدی برای عثمانیها به شمار میرود چرا که امپراطوری عثمانی از طریق عراق و بصره بخشی از خلیجفارس را در اختیار دارد و پرتغال مزاحم جدی آنها در تجارت دریایی هستند اما با این وجود هیچ گاه دو قدرت بزرگ جهان اسلام برای زمین زدن این دشمن مشترک متحد نمیشوند و همین امر حاشیه امنِ پیرامون پرتغالیها را برای یکهتازی در خلیجفارس تقویت میکند.
اخراج پرتغالیها از خلیجفارس معجزه قرن شانزدهم
پرتغالی که حکومت محلی هرمز و جزایر خلیجفارس را آن هم بعد از دو مرحله شکست؛ کنار زده است شکست ناپذیر ترین ابرقدرت قرن ۱۵ و ۱۶ میلادی است؛ آنها به غیر از اروپا که پایگاه اصلیشان است، شرق آفریقا تا تنگه مالاگا، بخشهایی از هند و چین، بخشهایی از آمریکای جنوبی به ویژه برزیل و جزایر خلیجفارس را به قلمرو خود اضافه کردهاند؛ هیچکس، حتی بریتانیای پر مدعا نیز یارای مقابله با این امپراطوری را ندارد بنابراین اینکه روز اخراج پرتغالیها از خلیجفارس اینقدر برای ما ایرانیها حائز اهمیت باشد مسئله عجیبی نیست؛ اخراج پرتغالیها از خلیجفارس معجزه قرن شانزدهم میلادی است معجزهای که به دست سربازان ایرانی رقم خورده و حساب کار را به همه استعمارگران تاریخ داده است و الّا ممکن بود امروز در کنار ادعای مضحک و خندهدارِ عربی خواندن خلیجفارس؛ شاهد ادعاهایی از سوی پرتغالیها هم برای مالکیت خلیجفارس باشیم.
پرتغال قرنِ ۱۵ از روسیه تزاریِ جنگهای ایران و روس از انگلستانِ دست انداز به هرات و حتی از آمریکای قرن بیست و یکم چند سر و گردن بالاتر است اما ارادهی ایرانی آنها را به زانو در آورده است.
ارادهای که به همت پیر خمین یک بار دیگر در دهه ۵۰ شمسی شکوفا شد و به برکت آن امروز جلوی یکه تازی هر ابرقدرتی در خلیجفارس گرفته شده است.
واضحترین نمود استعمارستیزی ملت ایران در خلیجفارس خود را نشان داده است
اسمعیل جهانگیری مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتوگو با خبرنگار مهر، دهم اردیبهشت ماه را روزی مهم در تاریخ خلیجفارس و ایران برشمرد و گفت: ملت ایران همواره نشان دادهاند که ملتی استعمار ستیز هستند اما نمود این استعمارستیزی به واضحترین شکل ممکن در خلیجفارس خود را نشان داده است از این رو این وظیفه بر عهده ما است که این تاریخ پر افتخار را برای همگان بشناسانیم.
وی ادامه داد: نباید تصور شود که پرتغالیها بیهیچ مانعی توانستهاند بر جزایر خلیجفارس مسلط شوند؛ چرا که در آن دوران نیز مردان و جوانان زیادی جان خود را فدا کرده و با استعمار زمان جنگیدهاند.
خلیجفارس جایگاه امنی برای استعمارگران نیست
جهانگیری با بیان اینکه خلیجفارس جایگاه امنی برای استعمارگران نیست، گفت: توهم اینکه قدرتی فرامنطقهای بتواند جایگاه خود را در منطقه تثبیت کند کاملاً غلط است چرا که جوانان خلیجفارس نشین نشان دادهاند که این پهنه آبی پر افتخار برایشان حکم مادر را دارد و برای دفاع از آن از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان خاطرنشانکرد: تمام تلاش ما این است که ابتدا تاریخ پرافتخار خلیجفارس را به ساحل نشینان این خلیج تا ابد فارس معرفی کنیم چرا که متأسفانه گاهی تمدن بزرگ خلیجفارس مورد بیمهری و کم لطفی قرار میگیرد و گام نخست برای جلوگیری از این بیمهریها این است که رگههای تمدنی را در بین جوامع بومیِ خلیجفارس تقویت کنیم.
وی ادامه داد: فرهنگ مانند آب و به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی به منزله هوا است، فقدان و به فراموشی سپرده شدنش، خسران است و اشاعه آن مایه برکت؛ از این رو تلاش داریم با برگزاری نشستهای تخصصی مردم هرمزگان را با تاریخ رشادتهای خلیجفارس آشنا کنیم تا آنها به عنوان سفیران فرهنگ و تمدن خلیجفارس این مهم را به همگان معرفی کنند.
اسمعیل جهانگیری تصریحکرد: چنانچه ما نسبت به فرهنگ، تمدن، آداب و رسوم و نام خلیجفارس حساسیت نداشته باشیم دشمنان را برای تلاش بیشتر جهت تصاحب آن امیدوارتر میکنیم.
حق وتویی ۸۰ میلیون نفری
وی خاطرنشانکرد: خلیجفارس نه تنها برای جنوب نشینان بلکه برای ملت ایران موضوعی حیاتی است و حتی اگر کل دنیا در موضوع خلیجفارس و جزایر سه گانه رأی به ضرر ایران بدهند با بیش از ۸۰ میلیون حق وتو روبرو خواهند شد.
خلیجفارس پهنهای آبی برای تنبیه متجاوزان
مصیب نظری رئیس شورای اسلامی شهر بندرعباس نیز در گفتوگو با خبرنگار مهر، ضمن گرامیداشت روز ملی خلیجفارس، گفت: ایرانیان باید به خود ببالند که هیچگاه اجازه ندادهاند خلیجفارس اسیر دست بیگانه باشد.
وی افزود: سابقه دریانوردی ایرانیها در خلیجفارس سابقهای فراتر از آن چیزی است که تصور میشود چرا که برخی منابع از دریانوردی پیش از دوران هخامنشیان نیز در این خلیج پر افتخار خبر دادهاند.
نظری بیانکرد: دریایی که از پارس میآید همیشه خلیجفارس خواهد ماند و هیچکس اجازه تعدی به این نام مبارک را نخواهد داشت.
رئیس شورای شهر بندرعباس عنوان کرد: روزگاری پرتغالیها ادعای شکستناپذیری در خلیجفارس داشتند و با غرور کشتیها و ناوگانشان را در خلیجفارس میراندند اما از آنها چه ماند؟ توسط ایرانیها به بدترین شکل ممکن اخراج شدند و همین اخراج زمینه فروپاشی بزرگترین استعمار را فراهم آورد.
وی ادامه داد: وقتی جلوتر میآییم میبینیم در روزگاری انگلیسیها خود را مالک بلافصل خلیجفارس میدانستند و برای جزایر آن تعیین تکلیف میکردند اما به کجا رسیدند؛ آنها هم مجبور شدند دست از پا درازتر این خلیج همیشه فارس را ترک کنند و آن را به صاحبان اصلی خود بسپارند.
نظری تأکید کرد: همین چند سال پیش بود که تفنگداران انگلیسی در آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی ایران تحقیر شده و توسط پاسداران دریا دل دستگیر شدند، ضمن اینکه سال ۹۸ نیروهای ایرانی با توقیف نفتکش انگلیسی نشان دادند که دوران امپراطوری بریتانیاییها بر دریاها به پایان رسیده است و دیگر نمیتوانند بی حساب و کتاب در خلیجفارس کشتیرانی کنند.
رئیس شورای شهر بندرعباس، عنوانکرد: قطعاً مردم شریف حضور آمریکاییها در خلیجفارس را نیز به یاد دارند؛ نیروی دریایی آمریکا تاکنون به هیچکس حساب پس نداده است اما امروز وقتی میخواهد وارد خلیجفارس بشود باید با زبان فارسی اجازه بگیرد و این یعنی خلیجفارس و تنگه هرمز تونل وحشت استکبار و استعمار است.
وی خاطرنشانکرد: شکوه امروز خلیجفارس حاصل خون پاک مدافعان هرمز، فاتحان جزیره و شهیدان والامقامی چون اسدالله رئیسی و اسحاق دارا است که ثمره آن امروز در حاکمیت بیچون و چرای جمهوری اسلامی ایران در خلیجفارس مشهود است.
کد خبر 6090477