جوانان انقلابي و دولتسازي اسلامي
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۳۷۱۵۱۱
خبرگزاري آريا - حاميان رويکردي که مبارزه با ليبراليسم را محدود به رقابت انتخاباتي ميداند و البته طيف غالب و صاحب ابزار و امکان جريان انقلابي است، تا حدود زيادي از مساله «هدايت قدرت» غفلت کرده اند.
اگر بپذيريم اصليترين دغدغه انقلاب اسلامي در عصر حاضر، «تشکيل دولت اسلامي» است، بايد به اين 2 پرسش پاسخ دهيم که اولا کدام موانع، ميان حرکت انقلابي مردم ايران و هدف «دولت اسلامي» فاصله ايجاد کرده است؟ و ثانيا لوازم پيمودن اين مسير و کاهش آن فاصله کدام است؟ بلاترديد اگر ميان نخبگان جريان انقلابي درباره پاسخ اين پرسشها اجماع وجود نداشته باشد، فرآيند حرکت به سمت دولت اسلامي دچار کندي و اخلال خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بايد گفت متاسفانه اين اجماع تاکنون آنگونه که بايد حاصل نشده و هرچند مباحثهکنندگان درباره چيستي موانع اشتراک نظر دارند اما اولا درباره کارکرد موانع و ثانيا پيرامون مسيري که بايد براي رفع موانع و تدارک لوازم تشکيل دولت اسلامي طي شود، اختلاف نظر وجود دارد.
همگان اتحاد نظر دارند که «ليبراليسم»، دشمن و مانع اصلي تحقق دولت اسلامي است؛ چه، متفقالقوليم که از آغاز نهضت اسلامي به رهبري امام خميني(ره)، ليبرالها با اين نهضت زاويه داشتهاند. آنها همواره به اين گفته «فردريش هايک» معتقد بودهاند که «يک حکومت اقتدارگرا ممکن است بر اساس اصول ليبرالي عمل کند»، لذا با سلطنت پهلوي مشکلي مبنايي نداشتند و به شرط برخي «اصلاحات ليبرالي»، اصل آن را پذيرفته بودند اما از آنجا که تعارض ليبراليسم با نظام اسلامي بسيار گستردهتر از تباين اين مکتب با نظام سلطنتي است، مطالبه «اصلاحات ليبرالي» را به شکلي بسيار راديکالتر در نظام اسلامي ادامه دادند.
از همان ابتدا با اصل جمهوري اسلامي مخالفت کردند، سخن از جمهوري دموکراتيک گفتند و هنگامي که در رفراندم فروردين 58 شکست خوردند، همه ظرفيت خود را به ميدان آوردند تا قانون اساسي نظام جديد بر اساس قوانين اسلام نوشته نشود. پيرو ناکامي در مقابله با تشکيل نظام اسلامي، وارد فاز جلوگيري از تشکيل «دولت اسلامي» شدند.
تا اينجا ميان ما و دوستانمان اختلافي نيست. اختلاف نظر آنجاست که برخي دوستان انقلابي معتقدند شيوه مانعتراشي ليبرالها در مسير تحقق دولت اسلامي، تصرف نهادهاي انتخابي توسط افراد غيرانقلابي و ليبرال و سپس اجراي سياستهاي ليبرالي در حوزه اقتصاد و فرهنگ و سياست خارجي و... است، لذا براي رفع اين مانع، بايد تلاش کرد و در انتخابات به پيروزي رسيد اما ما معتقديم مانعتراشي در مسير تشکيل دولت اسلامي، فراتر از حضور ليبرالها در نهادهاي انتخابي است. هدف ليبرالها، مقابله با رويکرد و عملکرد اسلامي و ممانعت از تحقق برنامههاي اسلامي در سطوح مختلف حاکميتي است و چه در قدرت باشند و چه نباشند، از ابزارهاي مختلف براي ليبراليزه کردن رفتار نهادها استفاده ميکنند. ليبرالها قصد دارند نهادهاي قدرت در مسير ارزشهاي ليبراليسم حرکت کنند و دولتسازي اسلامي مستلزم اين است که نهادهاي مذکور در مسير اسلامي پيش روند. اگر بخواهيم صريحتر باشيم، بايد بگوييم ليبرالها همه ابزارهاي خود را به کار ميگيرند که کشور نه تنها در جهتي که رهبري انقلاب ترسيم ميکنند، حرکت نکند، بلکه مسير مخالف طي شود. طبيعتا هنگامي که به قدرت ميرسند، يکسري «ابزارهاي اختصاصي» در اختيارشان قرار ميگيرد اما براي پيشبرد مقصود خود، نه هيچگاه معطل تصاحب دولت و مجلس بودهاند و نه ليبراليزه کردن رفتار نهادها را محدود به دستگاه تحت امر خود کردهاند، لذا مبارزه انتخاباتي، تنها يکي از حوزههاي منازعه با ليبراليسم است و عرصه اصلي، نه «کسب قدرت» که «هدايت قدرت» است. ما بر اين باوريم که جريان انقلابي حتي در دوراني که خارج از قواي مجريه و مقننه قرار دارد، ابزارهاي بسيار قدرتمندتري براي هدايت نهادها در ريل انقلاب اسلامي و جامه عمل پوشاندن به مطالبات و منويات رهبر انقلاب در اختيار دارد.
اين اختلاف نظر، باعث شده است حاميان رويکردي که مبارزه با ليبراليسم را محدود به رقابت انتخاباتي ميداند و البته طيف غالب و صاحب ابزار و امکان جريان انقلابي است، تا حدود زيادي از مساله «هدايت قدرت» غفلت کند. نتيجه اين رويکرد اين است که اولا مساله و دغدغه تشکيل دولت اسلامي، به قواي مجريه و مقننه محدود ميشود و ساير دستگاهها در دايره توجه قرار نميگيرند و ثانيا در صورت پيروزي انتخاباتي جريان رقيب، جريان انقلابي در لاک انفعال فرو ميرود و از ابزارهاي قدرتمندي که در اختيار دارد براي هدايت طيف حاکم در ريل انقلاب اسلامي و اجراي سياستها و تحقق اهداف نظام، استفاده نميکند يا به صورت بسيار محدود اين راهبرد را در پيش ميگيرد.
جديت و تلاش ليبرالها در «هدايت قدرت» حقيقتا تحسينبرانگيز و درسآموز است. بررسي رفتار سياسي اين طيف در طول تاريخ انقلاب اسلامي نشان ميدهد براي ليبرالها، هدايت قدرت براي محقق کردن ارزشهاي ليبرالي بر کسب قدرت اولويت دارد و چه منتخب مردم باشند چه نباشند، براي تحقق گام به گام ارزشهاي ليبراليسم همه ابزارهاي خود را با تمام ظرفيت به ميدان ميآورند. آنان نيک ميدانند اگر بتوانند رفتار نهادها را ليبراليزه کنند، مسير تصرف قدرت برايشان هموارتر ميشود. جالب اينکه لزوما در پي تحقق آمال خود در سطوح کلان نظام نيستند و در هر مساله کوچک و کماهميتي نيز که پاي ارزشها و اصول ليبراليسم در ميان باشد، تمام ظرفيت خود را بسيج ميکنند. مساله اخير راهيابي يک غيرمسلمان به شوراي اسلامي شهر يزد، نمونهاي در دسترس از اين موارد است که همه توان جريان ليبرال به کار گرفته شد تا يک گام، ولو بسيار کوچک، به نفع ارزش ليبرالي «برابري مذهبي» برداشته شود و انقلاب اسلامي در اصول خود يک قدم عقبنشيني کند.
هدف از بيان مثال بالا، اين نيست که از فردا همه ظرفيت جبهه انقلاب بسيج شود تا فيالمثل فلان هدف نازل راهيابي يک فرد غيرمسلمان به شوراي اسلامي محقق نشود. از قضا در بسياري از موارد بايد از تبديل شدن اين موارد به مساله اصلي کشور جلوگيري کرد تا مبادا از مسائل اصلي در اين منازعه تاريخي ميان اسلام سياسي و ليبراليسم غفلت شود و سنگرهاي بزرگتري از فتح باز بماند يا از دست برود. غرض از اين تمثيل، درسآموزي از ليبرالها در عزم راسخ آنها در «هدايت قدرت» براي تحقق ارزشهاي ليبراليسم است. اين جماعت شبها با اين دغدغه سر بر بالين ميگذارند که فردا يک قدم، ولو در سطح روابط شخصي خود، براي عقب راندن اسلام و پيش بردن آمال ليبراليسم بردارند.
در اين سو اما متاسفانه نگاه انتخاباتي طيف غالب جريان انقلابي به منازعه با ليبراليسم، تا حدودي ما را از مساله هدايت قدرت غافل کرده است؛ نه آنگونه که بايد از ابزارهاي قدرتمند موجود بدين منظور بهرهبرداري ميشود و نه دغدغه گسترش کم و کيف ابزارهاي هدايت قدرت وجود دارد. در چنين وضعيتي، وقتي فيالمثل رهبر انقلاب ميفرمايند واردات کالاي مشابه داخلي بايد حرام شرعي و قانوني اعلام شود، يا هنگامي که ميفرمايند متخلفان پرونده حقوقهاي نجومي بايد برکنار شده و به اشد مجازات برسند، اين نگاه وجود ندارد که جبهه انقلاب بايد تمام ظرفيت خود را بسيج کند تا اين دستورها در يک مدت زمان مشخص عملي شود و يک گام به سمت دولت اسلامي نزديکتر شويم و سپس سراغ اجراي دستور بعدي برويم. متاسفم که بگويم به همان اندازه که ليبرالها ميتوانند از ماجراي آقاي سپنتا نيکنام، يا کنسرت، يا ورود زنان به ورزشگاهها مساله بسازند، زمين بازي تعريف کنند و از شخصيتهاي جبهه انقلاب نيز بازي بگيرند، ما در اين سو از مسالههاي اساسي مانند آنچه اشاره شد، غفلت ميکنيم.
جوان مومن انقلابي اگر حرکت به سوي دولت اسلامي بر مبناي رهنمودهاي ولايت را از همان نقطهاي که خود قرار دارد آغاز کند، سپس به «پيرامون ممکن» خود بپردازد و در گام بعدي متشکل شود و محيطهاي بزرگتر را تحت تاثير قرار دهد، بسيار موفقتر از آن خواهد بود که منتظر يک انتخابات ديگر بماند تا بلکه طيفي از جريان خودي به قدرت اجرايي و تقنيني برسد و «شايد» يک «موقعيت رسمي» براي يک حرکت انقلابي پيش بيايد. اين نگاه انتخاباتي به دولتسازي اسلامي، باعث شده است ما نهتنها از ظرفيتهاي عظيمي که در اختيار داريم براي هدايت قدرت بهره نبريم، بلکه از يک واقعيت مهم نيز غفلت کنيم که بخش قابلتوجهي از گامهايي که بايد براي تحقق دولت اسلامي برداشته شود، مربوط به نهادهاي حاکميتي است و در اين نهادها نيز اشکالات و ضعفهاي جدي وجود دارد.
ما ابتدا بايد بپذيريم منازعه اصلي درباره دولتسازي اسلامي در اين باره نيست که کدام طيف بر کرسيهاي قدرت انتخابي تکيه زند، بلکه مساله اين است که رفتار دستگاهها بر سر کدام اصول و معيارها باشد. دوستان ما قبول کنند هدايت هر طيف حاکمي در ريل انقلاب اسلامي ممکن است. ابزارهاي کافي هم براي اين هدايت وجود دارد و همين امر، ضمن پيشبرد اهداف انقلاب اسلامي، جريان انقلابي را در عرصه انتخابات نيز تقويت خواهد کرد. البته عکس اين گزاره نيز صادق است. هرگاه ما در هر نهادي اجازه عدول از اصول را داديم و به آن راضي شديم يا در برابر آن سکوت کرديم، ليبراليسم را در عرصه انتخابات نيز تقويت کردهايم. اتفاقا رابطه جريان انقلابي با مردم نيز از آنجا به سردي گراييد که در دوران رياستجمهوري مرحوم هاشمي رفسنجاني، اين عدول از اصول پايهگذاري شد و بهرغم انتقادات و مطالبات جدي رهبر انقلاب از دستگاه اجرايي، به جاي تلاش براي هدايت دستگاه اجرايي در ريل انقلاب، توجيه سياستها و برنامههاي دولت کارگزاران در ميان مردم، تحت عنوان «دفاع از نظام»، کارويژه بخشي از بدنه حزبالله شد.
کاهش فاصله ما با دولت اسلامي، مستلزم شناخت ما از بايدها و نبايدهايي است که در رابطه با سطوح مختلف حاکميت، به روشني از سوي رهبر انقلاب اسلامي تشريح شده است. مرحله پس از حصول اين شناخت، اقدام به شناسايي و بهکارگيري همه ظرفيتهاي موجود براي تحقق اين بايدها و نبايدهاست. جوان مومن انقلابي براي انجام اين مهم، لزوما نيازي به تکيه زدن به کرسيهاي مسؤوليت ندارد.
انتهاي پيام/
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۷۱۵۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وعده صادق قدرت اشغالگران قدس را به زیر کشید
حجت الاسلام «محسن کیائی» در گفت و گو با خبرنگار حوزه استان های خبرگزاری تقریب با اشاره به اقدام موفقیت آمیز دلاورمردان سپاه پاسداران در انجام عملیات وعده صادق، اظهار کرد: همانگونه که رهبر فرزانه انقلاب در خطبه های عید سعید فطر فرموده بودند: «رژیم منحوس دست به اقدام نابخردانه ای زد و به زودی تنبیه خواهد شد» رزمندگان سپاه پاسداران با اجرای موفقیت آمیز و غرورآفرین وعده صادق هیمنه پوشالی این رژیم را بهم ریختند.
به گفته وی؛ این عملیات بزرگ حس شادی و سروری را در دل همه مظلومان و آزادی خواهان عالم و همه کسانی که عاطفه و احساسی دارند ایجاد کرد.
امام جمعه شهر دلند استان گلستان با یادآوری جنایات و ظلم هایی که نیروهای رژیم غاصب در بیش از 7 دهه در سرزمین فلسطین مرتکب شده اند، تصریح کرد: در این مدت طولانی ملت ستمدیده فلسطین از تمامی حقوق اولیه و ذاتی خود محروم و آرامششان سلب شده بود در حالی که همه دنیا و سازمان های بین المللی و حقوق بشری اقدام بازدارنده ای علیه صهیونیست ها انجام نداده و فقط نظاره گر بودند.
وی افزود: این روزها مظلومیت مردم فلسطین دو چندان شده است، دنیا دربدری، غربت و بی پناهی و اوج مظلومیت مردم غزه را می بیند و به وظیفه خود عمل نمی کند، رهبر حکیم انقلاب در دیدار با دبیر کل جهاد اسلامی فلسطین فرمودند: «اینکه رژیم صهیونیستی با آن همه ساز و برگ نظامی و پشتیبانی های قدرت های ظالم دنیا، اقدام به کشتار زنان و کودکان می کند نشان می دهد این رژیم قادر به مقابله با نیروهای مقاومت و شکست آنها نیست و ما معتقدیم به فضل و وعده الهی و دور اندیشی رهبری حکیم انقلاب اسلامی، دنیا در آینده نه چندان دور سرنگونی و محو کامل رژیم نامشروع، خون آشام و کودک کش اسرائیل غاصب را به عینه خواهد دید.
به گفته وی؛ ملل و سران کشورهای اسلامی اگر با هم متحد و منسجم شوند و شریان اقتصادی صهیونیست ها را قطع کنند این رژیم قطعا دوام چندانی نخواهد آورد.
حجت الاسلام کیائی در پایان خاطر نشان کرد: بعد از عملیات وعده صادق رژیم پلید و کدخدایش آمریکا با قدرت و عظمت دلاورمردان سپاهی مواجه شدند و فهمیدند که اگر دوباره دست به اقدامی بزنند پاسخی محکم تر دریافت خواهند کرد.
انتهای پیام/