به ۹۰ درصد کودکان کار تجاوز میشود
تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۴۴۷۵۴۳
طرح جمعآوری کودکان کار در پایتخت در واپسین روزهای شهریور آغاز شد و بلافاصله انتقاد نسبت به انجام آن و حاشیه های پیش آمده جنجال به پا کرد؛ از فرستادن این کودکان به اردوگاه یاسر در ورامین و تراشیدن موهای کودکان تا اعلام رد مرز کودکان کار مهاجر. این میان آماری درباره تجاوز به ٩٠ درصد این کودکان بیش از همه سر و صدا کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«شهروند» در ادامه نوشت: منتقدان که اغلب از فعالان حوزه کودکان کار هستند، معتقدند اعزام کودکان به مراکز «پذیرش» علاوه بر اینکه آنها را از رفتن به مدرسه و از زندگی با خانواده بازمی دارد، آسیب های عاطفی - روانی متعددی برای آنان و خانواده هایشان ایجاد کرده است. آنها همچنین میگویند کودکان کار تنها کسانی نیستند که در خیابانها خردهفروشی میکنند و معتقدند اگر بنا بر رسیدگی به این افراد است، باید به کودکانی که در کارگاهها و فضاهای بسته هستند هم توجه کرد؛ کودکانی که بر اساس شواهد گفتهشده از سوی فعالان حوزه، در این مکان بیش از خیابان تهدید می شوند.
رضا قدیمی مدیرعامل سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران به سوالاتی در این خصوص پاسخ میدهد:
آقای قدیمی، شما اخیرا آماری از تجاوز به کودکان کار اعلام کردهاید که پیش از این گفته نشده بود؛ اینکه ٩٠ درصد از کودکان کار مورد آزار جنسی قرار گرفتهاند. آیا این عدد را براساس مطالعه و تحقیق ویژهای اعلام کردید؟ جامعه آماریتان چه بوده؟
بله، تحقیق شده. ما در حوزه کاهش آسیب و ساماندهی متکدیان در شهر برابر بند ٥ ماده ٥٥ قانون، مسئولیت داریم. در این راستا یکسری زیرساختها ایجاد کردیم، برای مثال در سرای لویزان که مخصوص نگهداری متکدیان زن و اسلامشهر که مختص متکدیان حرفهای مرد است. در طول اقداماتی که انجام شد، با این مسأله مواجه شدیم که تعداد بچههای زیر ١٥ سال سر چهارراهها روزبهروز رو به افزایش است. وضع بسیار اسفباری است برای این کودکان که در گرمای تابستان و سرمای زمستان سختی میکشند. گزارش اقداماتمان را برای شورای اجتماعی کشور هم ارسال کردیم که رئیسش آقای دکتر روحانی هستند. از بزرگسالان نیز تاکنون ۴۰۰۰ نفر را جذب کردهایم. خیلی از این تعداد را نگهداری میکنیم و خیلیها را در شهرها و خانوادههایشان پیدا کردهایم. بعضیها خانوادههایشان تحت هیچ عنوان حاضر به نگهداری آنها نبودند و خودمان نگهداریشان میکنیم اما آنچه واقعیت دارد، این است که تعداد بچههای سر چهارراهها در حال اضافهشدن است. برای همین شورای اجتماعی کشور فوریتهای اجتماعی را تصویب کرد که ١١ نهاد و سازمان در آن دخیلند و در آن گفته شده که نسبت به کودکان هم اقدام کنید. اگرچه سازمان بهزیستی متولی اصلی این مسأله است اما در کنارش شهرداری باید زیرساختها را تأمین کند. مثل مددکاری سیار، نگهداری و استقرار متکدیان و همچنین محل غربالگری آنها. در سهماهی که طرح حمایت از کودکان بدسرپرست را شروع کردیم، ٤٤٠٠ نفر کودک و بزرگسال از ٢٢ منطقه تهران جذب شدهاند. از این تعداد ۴۰۰۰ نفر بزرگسالند که براساس اسناد و آییننامهها تکلیفشان روشن است و ٤٠٠ نفر کودک.
این کودکان اهل چه کشورهایی هستند؟
٧٥درصد این کودکان ایرانی نیستند. کودکانی هستند که برای تکدیگری سر چهارراههای تهران ترانزیت میشوند. آنها از کشورهای افغانستان، پاکستان و اخیرا بنگلادش هستند. کدام کشور اجازه میدهد سر چهارراه معروفش مثل چهارراه ولیعصر ما و مثل میدان ونک ما افرادی گدایی کنند؟ این مکانها تاریخ تهران هستند. آیا به ایران چنین اجازهای میدهند؟ آن هم کودکانی با آن وضع اسفبار. این کودک نیازمند تحصیل است، باید آموزش ببیند و به مسائل درمانیاش رسیدگی شود. متاسفانه خیلی از اینها اعضای باندند.
اما فعالان حوزه میگویند؛ درصد کمی از این کودکان اعضای باند هستند و مابقی برای امرارمعاش و بهعنوان کمک خرج خانواده کار میکنند.
شما رسانه هستید و دوربین دستتان است و همه کسانی که تهران میآیند هم دوربین دارند. یک مورد عکس، تصویر یا مستندی اگر از رفتار بد با این کودکان دارید و مچ بچهای را گرفتهاند و سوار خودرو کردهاند، میپذیریم اما مددکار اجتماعی که تحصیلاتش کارشناسی ارشد مددکاری است، با آنها صحبت میکند. وقتی ماشین ما آنجا میرود، اگر ٥٠ نفر باشند، ٤٥ نفرشان فرار میکنند. این وسط با ٥ نفرشان صحبت میکنند و جذبشان میکنند. آنها را به مراکز میآورند تا برسند به سردسته که چه کسی آنها را آورده است. اینجا متوجه شدیم عمو یا دایی این کودکان، بچههای فامیل را جمع میکند، صبح تا ظهر تکدیگری میکنند و بعدازظهر به آنها تعرض میکنند. اینها مستند است.
جزئیات بیشتری درباره آمار بگویید. از تعدادی که جذب کردهاید، به چند نفر تجاوز شده؟
متاسفانه از ٤٠٠ تایی که مددکاران بهزیستی با آنها صحبت کردهاند، به نزدیک به ٩٠ درصدشان تعرض شده است.
برای آن ۴۰۰۰ نفر بزرگسال این تحقیق انجام نشده؟
این بزرگسالان آینه ٢٠ سال دیگر همین کودکانند. اگر در همین مقطع به این کودکان رسیدگی نکنیم، به همین روز دچار میشوند. اگر ٢٠ سال پیش اقدام درستی داشتیم و به آنها رسیدگی میکردیم و نمیگذاشتیم در آن پاتوقها باشند، با آن وضعیت، کارتنخواب و بیخانمان امروز که کار خردهفروشی موادمخدر انجام میدهند، نمیشدند که هم سرقت میکند، هم بزه میکند و این وسط متاسفانه ماجرای «بنیتا» هم به وجود میآید.
رسیدگی یعنی چه؟
رسیدگی به عهده بهزیستی است. یعنی بروند خانوادهها را شناسایی کنند و ببینند اگر منشأ فقر دارد، رسیدگی کنند. اگر بازمانده از تحصیل دارد، ببرند مدرسه تحصیل کند. اگر مشکلات بهداشتی و پزشکی دارد، رسیدگی کنند.
اما فعالان حوزه کودکان کار معتقدند در طول این جمعآوری کودکان، به درستی به آنها رسیدگی نمیشود.
این جمعآوری نیست، جذب است. پاسخ ما به منتقدان این است که اگر راهحل بهتری دارید، بسمالله. اما اگر میگویید ما این کار را نکنیم، سر چهارراهها اینها باشند و به آنها تعرض کنند، در انسانیت، شرافت و عقل این آدمها باید شک کرد.
انتقاد این است که این پاکسازی است، شما هم مدام درباره چهره شهر چهارراه تاریخی ولیعصر و میدان ونک صحبت میکنید و به نظر میآید این بیشتر اولویت است تا آنچه بر سر این کودکان میآید.
خیر. ما نگاهمان پاکسازی نیست. پاکسازی را سازمان پسماند با رفتوروب انجام میدهد. اینها انسانند. اگر مثل بچههای خودمان به آنها نگاه کنیم، نگاه منصفانهای است. بهعنوان یک مادر و پدر اگر این بچه ما سر چهارراه باشد، حاضریم آنها فردا که دما زیر صفر درجه میرسد، همچنان سر چهارراه باشند و گدایی کنند؟ هیچ انسان شریفی این را نمیپذیرد. منتقدان میگویند بروید به علتها برسید و ببینید منشأ چیست. هرگاه چنین میگویند، یعنی هیچ کاری نکنید. معلوم است که علت، فقر و مهاجرت است. اینها را مگر میشود در کوتاهمدت حل کرد؟
چرا میخواهید در کوتاهمدت مسأله را حل کنید؟ با این روش که فقط برای مدتی بچهها را سر چهارراه نمیبینیم.
کدام کشور به حل این مسأله رسیده؟ مگر کشورهای اروپایی توانستند برسند که ما برسیم؟ پس باید کسی باشد جذبشان کند و رسیدگی کند. آن بالادستیها هم بنشینند، به علتها برسند و چارهای پیدا کنند.
منبع: تابناک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۴۴۷۵۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتهای ممنوعه از جنگ جهانی دوم؛ زن فرانسوی از تجاوز جنسی سربازان آمریکایی به مادرش میگوید
«اِیمی دوپره» همیشه راجع به تجاوز دو سرباز آمریکایی به مادرش در دوران پیادهسازی نیروهای متفقین در ژوئن ۱۹۴۴ میلادی در منطقه نرماندی فرانسه سکوت کرده بود؛ اما با گذشت ۸۰ سال پس از این تعرض وحشیانه، او سرانجام احساس کرد که زمان آن رسیده که در مورد آن صحبت کند. به گزارش عصر ایران به نقل از یورو نیوز؛ متعاقب بزرگترین عملیات آبی-خاکی تاریخ ایالات متحده به تاریخ ششم ژوئن ۱۹۴۴ (۱۳ خرداد ۱۳۲۳)، در مجموع نزدیک به یک میلیون سرباز آمریکایی، بریتانیایی، کانادایی و فرانسوی در عملیاتی که پایان تسلط آلمان نازی بر اروپا را رقم زد، در سواحل نرماندی در شمال فرانسه فرود آمدند. در آن زمان، ایمی ۱۹ ساله در روستای مونتورز واقع در ناحیه بریتانی فرانسه زندگی میکرد و درست مثل همه دیگر ساکنان، او نیز از دیدن نیروهایی که آزادی فرانسه را بشارت میدادند خوشحال شد. اما شادی او دیری نپایید. در غروب روز دهم اوت ۱۹۴۴ (۱۹ مرداد ۱۳۲۳)، دو سرباز آمریکایی به مزرعه خانواده آمدند. ایمی که اکنون ۹۹ سال دارد به خبرگزاری فرانسه گفت: «آنها مست بودند و یک زن می خواستند.» مادر او «ایمی هلودایس اونوغه» نام داشت و با دست خط منظم و خوب خود تمام وقایع آن شب را شرح داده است. اینکه چگونه این دو سرباز آمریکایی اسلحههای خود را به سمت شوهرش نشانه رفتند و با شلیک یک گلوله کلاه همسرش را سوراخ کردند و به شیوه تهدیدآمیزی به دخترش ایمی نزدیک شدند. او همچنین نوشت که برای محافظت از دخترش، موافقت کرد که خانه را با این دو سرباز ترک کند. او نوشت: «آنها مرا به یک مزرعه بردند و هر کدام چهار بار به نوبت به من تجاوز کردند.» در حالیکه ایمی این نامه مادرش را میخواند صدای او از شدت غمی که بر مادرش گذشته میلرزید. او گفت: «ای مادر، چه رنجی کشیدی و من نیز [رنج کشیدم]، چرا که من هم هر روز به این موضوع فکر میکنم.» او در ادامه گفت: «مادرم برای محافظت از من خودش را فدا کرد. همچنانی که به او در طول کل شب تجاوز میکردند، ما منتظر بودیم و اصلا نمیدانستیم که آیا او زنده برمی گردد یا او را با شلیک گلوله می کشند.» خوشامدگویی اهالی نرماندی فرانسه به سربازان آمریکایی در ژوئن ۱۹۴۴
«صدها یا حتی هزاران فقره تجاوز در دو سال» اتفاقات آن شب تنها نمونه تجاوز سربازان آمریکایی نبود. در اکتبر ۱۹۴۴، پس از پیروزی در نبرد آزادسازی نرماندی از دست نیروهای نازی، مقامات نظامی ایالات متحده ۱۵۲ سرباز را به اتهام تجاوز به زنان فرانسوی محاکمه کردند. یک مورخ آمریکایی به نام «مری لوئیز رابرتز» از معدود افرادی است که در مورد روایتهای ممنوعه یا همان «تابوی» جنگ جهانی دوم تحقیق کرده است. او میگوید: «در حقیقت، صدها یا حتی هزاران فقره تجاوز بین سالهای ۱۹۴۴ تا خروج دستگاههای اطلاعاتی در سال ۱۹۴۶ میلادی صورت گرفته که هنوز گزارش نشدهاند.» او گفت: «بسیاری از زنان تصمیم گرفتند سکوت کنند؛ چرا که صحبت در مورد تجاوز را مایه شرمساری میدانستند.» مضافا اینکه تضاد فاحش بین تجربه تلخ آنها با شادی عموم مردم فرانسه بابت ورود سربازان آمریکایی و پیروزی بر نازیها، صحبت کردن در مورد تجاوز به زنان را به طور ویژه سختتر می کرد. اهالی نرماندی پس از ورود سربازان آمریکایی در سال ۱۹۴۴ تجاوز جنسی؛ راهی برای نشان دادن برتری آمریکاییها بر فرانسه به گفته خانم رابرتز، یکی دیگر از مقصران اصلی در این ماجرا فرماندهان ارتش ایالات متحده بودند که برای انگیزه دادن به سربازان آمریکایی برای جنگیدن، وعده داده بودند که در فرانسه زنان «به راحتی به چنگ میآیند.» روزنامه «استارز اند استرایپس» متعلق به ارتش آمریکا در آن زمان پر از تصاویری بود که زنان فرانسوی را در حال بوسیدن آمریکایی های پیروز نشان می داد. از نظر آمریکاییها، سکس در معنای فحشا و تجاوز جنسی راهی برای نشان دادن تسلط بر فرانسه بود، تسلط بر مردان فرانسوی، چرا که آنها قادر به محافظت از کشور و زنان خود در برابر آلمانها نبودند. مری لوئیز رابرتز محقق آمریکایی یکی از تیترهای خبری این روزنامه در تاریخ ۹ سپتامبر ۱۹۴۴، در کنار تصویری از زنان فرانسوی که سربازان آمریکایی را تشویق میکردند نوشته بود که «اینجا برای این میجنگیم که فرانسویها دیوانه یانکیها [آمریکاییها] هستند.» خانم رابرتز گفت که انگیزه داشتن رابطه جنسی برای «ترغیب کردن سربازان آمریکایی برای اعزام به فرانسه بود.» او افزود: «از نظر آمریکاییها، سکس در معنای فحشا و تجاوز جنسی راهی برای نشان دادن تسلط بر فرانسه بود، تسلط بر مردان فرانسوی، چرا که آنها قادر به محافظت از کشور و زنان خود در برابر آلمانها نبودند.» دو سرباز آمریکایی در فرانسه به تاریخ ۲۰ اوت ۱۹۴۴ «فکر می کردم آن سربازان آلمانی هستند» در پلابنک، در غربیترین نقطه ناحیه بریتانی در فرانسه، «جین پنگام» روزی که خواهرش کاترین مورد تجاوز قرار گرفت و پدرشان توسط یک سرباز آمریکایی به قتل رسید را چنان به یاد دارد که «گویی همین دیروز بود.» «جین پنگام» که هم اکنون ۸۹ سال دارد به خبرگزاری فرانسه گفت: «یک سرباز سیاهپوست آمریکایی میخواست به خواهر بزرگترم تجاوز کند. پدرم جلوی راه او ایستاد و این سرباز پدرم را به ضرب گلوله کشت. بعد از آن، آن مرد موفق شد در را شکسته و وارد خانه شود.» جین که در آن زمان ۹ سال داشت، به سمت پادگان نیروهای آمریکایی در همان نزدیکی دوید تا ماجرای ورود این سرباز و تجاوز به خواهش را به آنها بگوید. او گفت: «من به آنها گفتم که این سرباز آلمانی است، اما اشتباه میکردم. وقتی روز بعد گلولهها را بررسی کردند، بلافاصله متوجه شدند که او آمریکایی است.» خواهرش کاترین این راز وحشتناک «که تمام زندگی او را تحت الشعاع قرار داد» را تا قبل از مرگش پیش خود حفظ کرد. دختر کاترین به خبرگزاری فرانسه گفت: «در حالی که روی تخت بیمارستانش دراز کشیده بود به من گفت: در طول جنگ، در دوران آزادی به من تجاوز شده است.» او به مادرش میگوید که پس چرا این ماجرا را زودتر نگفتی، مادرش پاسخ داد: «به کی میگفتم؟ فرانسه آزاد شده بود، همه خوشحال بودند، من قرار نبود در مورد چنین چیزی صحبت کنم، که ناخوشایند و ظالمانه بود.» یک زن فرانسوی در حال تشکر از سرباز آمریکایی بابت آزادسازی استراسبورگ فرانسه در سال ۱۹۴۴ سرنوشت تجاوزگران جنسی چه شد؟ یک نویسنده فرانسوی به نام «لویی گیلو»، در آن زمان به عنوان مترجم برای سربازان آمریکایی کار کرد. او در سال ۱۹۷۶ خاطرات خودش را در قالب رمان «!OK Joe» به رشته تحریر در آورد و به محاکمه سربازان آمریکایی برای تجاوز جنسی در دادگاههای نظامی نیز پرداخت. فیلیپ بارون که مستندی درباره این کتاب ساخته است، میگوید: «کسانی که به اعدام محکوم شدند تقریباً همگی سیاه پوست بودند.» کسانی که مجرم شناخته شدند، از جمله متجاوزان «ایمی» و «کاترین»، در ملاء عام در روستاهای فرانسه به دار آویخته شدند. فیلیپ بارون میگوید: «در پس ماجرای تابو درباره تجاوز جنسی توسط نیروهای آزادیبخش وجود داشت، راز شرمآور تفکیک یگانهای سربازان سیاهپوست و سفیدپوست در ارتش آمریکا بود.» او گفت: «زمانی که یک سرباز سیاه پوست را به پای میز محاکمه بردند، او عملاً هیچ شانسی برای تبرئه نداشت.» به گفته رابرتز، این امر به سلسله مراتب نظامی در ارتش آمریکا اجازه داد تا با «قربانی کردن سربازان آفریقایی-آمریکایی» از اعتبار و آبروی سفیدپوستان آمریکایی محافظت کند. او گفت که از ۲۹ سربازی که در سال های ۱۹۴۴ و ۱۹۴۵ به دلیل تجاوز به عنف محکوم شدند، ۲۵ نفر سیاه پوست بودند. تصاویری از پاریس؛ مراسم هفتاد و هشتمین سالگرد پیروزی متفقین بر نازیها و پایان جنگ جهانی دوم اسرار عملیاتی که به جنگ جهانی دوم پایان داد کلیشههای نژادی در مورد تمایلات جنسی، محکومیت سیاهپوستان به تجاوز را تسهیل کرد. در همین حال، سربازان سفیدپوست اغلب متعلق به یگانهای سیار بودند و ردیابی آنها را سختتر از همرزمان سیاهپوستشان که عمدتاً در یک مکان بودند، میکرد. رابرتز گفت: «اگر یک زن فرانسوی یک سرباز آمریکایی سفیدپوست را به تجاوز متهم میکرد، این سرباز به راحتی میتوانست این موضوع را انکار کند چرا که صبح روز بعد او این سرباز و یگان آن عملا از آنجا رفته بودند.» کانال عصر ایران در تلگرام