Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-04-27@11:15:36 GMT

ادبیات ایران به‌شدت تحت تاثیر ترجمه است

تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۴۶۹۶۵۷

ادبیات ایران به‌شدت تحت تاثیر ترجمه است

حسین پاینده می‌گوید: ادبیات ما بسیار تحت تاثیر ترجمه‌ها بوده و به نظر من جا دارد تحقیقات وسیعی درباره «تاثیر ترجمه بر ادبیات ایران» صورت بگیرد.

به گزارش خبرگزاری مهر،  داستان «غریبه و اقاقیا» از مجموعه کتابی به همین نام نوشته علی اصغر شیرزادی، یکشنبه ۱۴ آبان در نشست «راویان اندیشه» با حضور حسین پاینده نقد و بررسی شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

کتاب شامل ۹ داستان کوتاه با عناوین: با هم در غربت، یک حادثه کوچک کوچک، چاشنی تلخ، خیال رنگ، مات شده، دلاور، مغول در باران، با سایه‌ها و خاکسترها و  غریبه و اقاقیاست. که در نشست این هفته پاینده به بررسی داستان «غریبه و اقاقیا» پرداخت.

پاینده در ابتدای سخنان خود گفت: این داستان به نوعی آشنازدایی می‌کند از آنچه ما در داستان‌های کوتاه ایرانی خوانده‌ایم. اما راوی داستان ما درگیر توصیفات نیست. ما با یک فراداستان روبه‌روییم. نویسنده‌ای که نمی‌تواند داستان بنویسد و حالا با آمدن یک شخصیت از داستانی دیگر، سعی دارد تا داستان خودش را بنویسد.

پاینده اضافه کرد: «غریبه و اقاقیا» مجموعه‌ای از سوالات زیستی و فلسفی است. در این داستان مرزهای وجود شناختی در هم می‌شکند، مرز بین تخیل و واقعیت مخدوش می‌شود. او در این داستان به دعوت ضمنی از خواننده می‌پردازد تا خودِ او در زیست خود نگاهی بیاندازد و ببیند که کجا با واقعیت روبه‌روست و کجا با خیال.

این منتقد نام آشنا افزود: انسان امروز در همین حال به سر می‌برد، در مرز بین واقعیت و خیال. همه روز ما درگیر خبرهایی دورتر از مرز زیستی مان درباره جنگ و ویرانی هستیم. درباره دگردیسی انسانها که از هر حیوان وحشی دیگری، وحشی‌ترند، چرا که هیچ حیوانی اینگونه که انسان هم نوع خود را می‌کشد، به کشتن هم نوعان خود نپرداخته است. و ما را با یک سوال بزرگ مواجه می‌کنند. «آیا همه این‌ها حقیقت دارد؟». این نوع داستانها این منطق را دنبال می‌کنند که جهان پیرامونمان را برای ما قابل فهم‌تر کنند.

وی با اشاره به اینکه این داستان یک اثر پست مدرن است اضافه کرد: استفاده از فراداستان و درهم شکستن مرز بین واقعیت و خیال دو ویژگی اصلی آثار «پست مدرن» است. ما تلقی درستی از ادبیات پست مدرن نداریم. برای بسیاری از ما پست مدرن یعنی معنا باخته اما در شمار ویژگی‌های ژانر پست مدرن این تنها یک ویژگی است.

پاینده تاکید کرد: در دنیایی که پدیده‌های پست مدرن به آن ورود کرده‌اند و به نوعی زندگی ما نیز تحت تاثیر آنها به یک اثر پست مدرن تبدیل شده است، آثار مکتوب و سینمایی پست مدرنیستی بیشتری نیز تولید می‌شود. این روزها اکثر اوقات زندگی ما در فضای مجازی صورت می‌گیرد، فضایی که مابین خیال و واقعیت است. حااین روزها ما با یک مفهموم پیچیده دیگر مثل «واقعیت مجازی» هم روبه‌رو هستیم.

این استاد دانشگاه تاکید کرد: در گذشته «نویسنده» فردی بود که ستوده می‌شد، اما این روزها ما با «مرگ مولف» روبه‌رو هستیم. اینکه برای ما هیچ اهمیتی ندارد که مولف چه کسی است و در چه زمانی با چه ویژگی‌های زمانی می‌زیسته، برای ما اثر است که مهم است.

از رئالیسم تا پست مدرنیسم

این منتقد ادبی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: داستان «غریبه و اقاقیا» مروری بر تاریخ داستان‌نویسی ایران است. غریبه پیرمردی است که از داستان دیگری گریخته و به نویسنده ما پناه آورده است تا فکری به حال او بکند و او را در داستانی جای بدهد. در گفت‌وگوی میان این دو، پیرمرد می‌گوید که داستان‌های قدیم چه قدر جذاب‌تر از داستان‌های امروزی بوده‌اند. نویسنده هم یکی از داستان‌های قدیمی خود را برای او می‌خواند. داستان «دوچرخه و پسربچه» که یک داستان «رئالیسیتی» است.

وی افزود: نخستین داستان‌هایی که در ایران نوشته شد، رئالیستی بود. بخشی از واقعیات عینی با جزئیات فراوان. از نوع داستانهایی که غلامحسین ساعدی، جلال‌ آل‌احمد و احمد محمود می‌نوشتند. داستان‌هایی درباره مردم حاشیه و زندگی سختشان. در دهه ۳۰ و اوایل دهه ۴۰ این نوع نگارش مورد توجه نویسندگان ایرانی قرار گرفت. فقر و شکاف طبقاتی دغدغه نویسندگانی بود که خودشان آن را در جامعه احساس می‌کردند. زنده یاد علی اشرف درویشیان و محمود دولت آبادی این ژانر را ادامه دادند و تا به امروز هم داستانهای رئالیستی نوستند.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: غریبه و نویسنده در گفت‌وگوهایشان یک دوره جلوتر می‌روند. وارد دوره ادبیات «رئالیسم سوسیالیستی» می‌شوند. غریبه در جایی از کتاب می‌گوید: «نویسنده من سیبیل کت و کلفتی گذاشته بود، عکس بزرگی از ماکسیم گورکی را چسبونده بود به اتاقش و می‌خواست من را به یک فولاد آب دیده تبدیل کند.»

وی تاکید کرد: او در این دوره به علاوه بر گورکی به نیکلای آستروفسکی نویسنده کتاب «چگونه پولاد آب دیده شد» و میخائیل شولوخف اشاره می‌کند. نویسندگانی که در آن دوره به دلیل فعالیت حزب توده، آثارشان ترجمه و منتشر می‌شد و به دلیل تبلیغات گسترده مورد توجه نیز قرار می‌گرفت. انجمن ادبی ایران و شوری این کتاب‌ها را در روسیه به زبان فارسی چاپ می‌کرد و در اختیار مردم ایران قرار می‌داد. این تفکرات البته عمر چندانی در ایران نیافتند. آنها قصد داشتند تا در داستان‌های خودشان به تبلیغ ایدئولوژی مارکس بپردازند و این ایدئولوژی را ایدئولوژی رهایی بخش معرفی کنند.

تاثیر ترجمه بر ادبیات ایرانی

حسین پاینده در بخش دیگری از سخنان خود گفت: دوره دیگری که در این کتاب مرور می‌شود، دوره بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است و یاسی که گریبان روشنفکران ایرانی را گرفت. شعر «زمستان» مهدی اخوان ثالث یکی از مهم‌ترین آثار آن دوره است. در این سالها آثار کامو، سارتر وکافکا در ایران ترجمه شد و هنرمندان ایرانی با مفهوم ابسورد «معنا باختگی» و «پوچ‌گرایی» آشنا شدند. اتفاقی که تحت تاثیر فلسفه اگزیستانسیالیسم در دنیا رخ داد. آل احمد و صادق هدایت نیز به ترجمه این آثار پرداختند چرا که از نظر حال و هوا بر شرایط آن روزگار ایران منطبق بود و منجر به یک موج ترجمه از این نوع آثار شد.

وی افزود: پس ازآن با مفهومی به نام ادبیات ناتورالیستی در کشور روبه‌رو شدیم که شاید مهم‌ترین نویسنده این سبک را «صادق چوبک» بدانیم. ناتورالیست‌ها جبرگرا بودند و اعتقاد داشتند که جمله اتفاقاتی که برای انسان‌ها می‌افتد در راستای دو جبری است که زندگی او را احاطه کرده‌اند، «جبر محیط» و «جبر ژنتیکی»

این استاد دانشگاه ادامه داد: ما در ادبیاتمان که بسیار تحت تاثیر ترجمه‌ها بود و به نظر من جای دارد تحقیقات وسیعی درباره «تاثیر ترجمه بر ادبیات ایران» صورت بگیرد؛ دوره رئالیسم، رئالیسم سوسیالیستی، اگریستانسالیسم و ناتورالیسم را پشت سر گذاشتیم و با ترجمه آثار نویسنده‌های مطرح آمریکا چون فاکنر و همینگوی دور تازه‌ای را آغاز کردیم. دوره ادبیات «پست مدرنیستی» جایی که نویسندگان دست به نوآوری سبکی می‌زنند.

وی در پایان سخنان خود گفت: این کتاب دعوتی است به دوباره نگریستن به زندگی انسان پست مدرن که ابزار پست مدرن همان اندازه که به او خدمت می‌کنند، خیانت نیز می‌کنند و او را از بسیاری از ملزومات و حقایق زندگی دور کرده‌اند. هر اثر ادبی که خلق می‌شود باید تاثیری در این جهان بگذارد و تاثیر این داستان این است که خواننده را به فکر وا دارد که چه میزان از زندگیش واقعی و چه میزان مجازی است.

منبع: مهر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۴۶۹۶۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

داستان تیتراژ سریال«دلیران تنگستان»/ وقتی موسیقی ایرانی محترم است

دریافت 46 MB

خبرگزاری مهر-گروه هنر-علیرضا سعیدی؛ کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش می‌کند با انتخاب عناصر، فرم‌ها و چینش‌ها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکته‌سنج، اندیشمندانه و حساب‌شده پیش روی مخاطبان قرار می‌گیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته می‌شود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور می‌کند.

آنچه بهانه‌ای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطره‌سازترین موسیقی‌های مربوط به برخی برنامه‌ها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آن‌ها برای ما در هر شرایطی می‌تواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطره‌بازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطره‌بازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهن‌مان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سال‌هایی که حال‌مان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.

«خاطره بازی تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که به‌صورت هفتگی می‌توانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.

در صدوچهاردهمین شماره از این روایت رسانه‌ای به سراغ موسیقی متن و تیتراژ سریال ماندگار «دلیران تنگستان» به آهنگسازی احمد پژمان و همراهی علی رهبری رفتیم که در آن روزگار توانست ارایه دهنده گونه ای از موسیقی متن و تیتراژی در سریال های تلویزیونی باشد که به واسطه توانمندی های احمد پژمان در حوزه آهنگسازی و همچنین همراهی هنرمند دارای اعتباری چون علی رهبری می تواند همچنان به عنوان یک کارگاه آموزشی در حوزه آهنگسازی مورد توجه هنرجویان و علاقه مندان این حوزه قرار گیرد. مسیری که با همراهی تعدادی از نوازندگان حرفه ای و بومی منطقه جنوب به نوعی ساختارشکنی کرده و توانست قدرت و خلاقیت یک آهنگساز مستقل و درجه یک چون احمد پژمان را به مخاطبان معرفی کند.

سریال تلویزیونی «دلیران تنگستان» مجموعه ای تلویزیونی به نویسندگی و کارگردانی همایون شهنواز است که طی سال های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۲ ساخته و اولین بار در سال ۱۳۵۳ پیش روی مخاطبان قرار گرفت و بعدها پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و در همان سال های اولیه انقلاب مجددا به نمایش درآمد. مسیری که بعد از پخش سری اول آن نزدیک به بیست مرتبه در سال های مختلف از شبکه های تلویزیون پخش و موجب شد تا این سریال از حیث مرتبه تکرار پخش آن نیز جزو رکورداران محسوب شود.

محور داستانی سریال هم متمرکز بر معرفی رییس علی دلواری یکی مفاخر ملی ایران در دفاع از خاک میهن است؛ آن زمان که انگلیس به بهانه محاصره هرات، به جنوب ایران حمله کرد. در این مسیر شخصی به نام احمد تنگستانی از فعالان جنبش جنوب ایران در مقابل انگلیس به همراه ۳۰۰ نیروی دلاور، در قلعه ای ویران به دفاع از ایران می پردازند. البته در این مبارزه ۲ انگلیسی به دست مردم قطعه قطعه می شوند و دولت انگلیس به خونخواهی از آن ها از آب و خشکی به جنوب کشورمان حمله می کند. در این اثنا رییس علی دلواری مردم دلوار و تنگستان را مسلح و همراه با آن ها به دفاع از خاک میهن در مقابل تجاوز بیگانگان می پردازد.

مجموعه تلویزیونی «دلیران تنگستان» برداشتی آزاد از کتاب «دلیران تنگستانی» به نویسندگی محمدحسین رکن زاده آدمیت است که همایون شهنواز علاوه بر استفاده این منبع، از آثار پژوهشی و تاریخی دیگری برای نگارش فیلمنامه بهره مند شده بود. شرایطی که موجب شد این سریال ۲ بخش تاریخی دوره مبارزات احمد تنگستانی و مبارزه رییس علی دلواری را برای مخاطبان به تصویر بکشد. مسیری که به دلیل عدم استفاده از لهجه بومی برای گویش بازیگران و استفاده از دوبله در آن دوران موجب انتفاداتی هم شد اما یکی از منابعی است که توانست بخشی از یک دوره تاریخی ایران را به تصویر بکشد.

سریال «دلیران تنگستان» در چهارده قسمت طی ۲ سال ساخته شد و یک گروه ۵۰۰ نفری در بوشهر، تنگستان، اهرم، چغادک، تنگک، بندرسیراف، ده سولقان، شیراز و تهران پروژه را به سرانجام رساندند. پروژه ای که پخش آن در آن دوران به دلیل فقدان سیستم پخش رنگی به صورت سیاه و سفید پیش روی مخاطبان قرار گرفت.

محمود جوهری در نقش رییس علی دلواری، شهروز رامتین در خالو حسین دشتی، غلامحسین لطفی در نقش حاج یوسف، کاوه مخبری در نقش احمد تنگستانی، علی اکبر مهدوی فر در نقش باقرخان، منوچهر فرید در نقش موقرالدوله، اسماعیل داورفر در نقش سید محمدرضا کازرونی، هادی اسلامی در نقش نمازگزار، حمید طاعتی در نقش سید مهدی بهبهانی، کامران نوزاد در نقش شیخ حسین خان، نعمت الله گرجی در نقش دریابیگی، محمد ابهری در نقش میرزاعلی کازرونی، منوچهر آذر در نقش واسموس، قاسم سیف در نقش بالیوز، منوچهر حامدی در نقش سلطان اخگر و حسین محجوب در نقش سید محمد دکتر هنرمندانی بودند که در این اثر به عنوان بازیگر حضور داشتند.

اما از ارایه اطلاعات تاریخی و شناسنامه ای این اثر تاریخی که بگذریم، این موسیقی متن و تیتراژ سریال است که به دلیل حضور هنرمندان تمام عیاری چون احمد پژمان و علی رهبری به عنوان آهنگساز توانسته بر کیفیت موسیقایی اثر ارزش ۲ چندانی بخشیده و این موسیقی را تبدیل به خاطره ای ماندگار برای مخاطبانش کند. مسیری که به دلیل ساختار موسیقی تیتراژ چه به لحاظ بصری و چه موسیقایی اش می تواند به عنوان اثری پیشگام در حوزه موسیقی تیتراژها معرفی شود.

آن هنگام قبل از آغاز سریال و در تیتراژ که با ملودی ملهم از هم جواری سازهای جهانی و سازهای بومی ایران به ویژه منطقه جنوب تلفیق شده و به گوش شنیداری مخاطب می رسد، مجموعه تصاویری نیز در قالب انیمیشن به بیننده با مفهومی خاص ارایه می شود. نخل هایی که تبدیل به اسب سوارانی سلاح به دست می شوند و در قالب یک تایپوگرافی که در آن دوران خلاقیتی کم نظیر به حساب می آمد، سریال «دلیران تنگستان» به مخاطب معرفی می‌شود. تصاویری که با همراهی موسیقی حماسی طراحی شده توسط گروه آهنگسازی با نواهای محلی جنوب کشور به ویژه سنج و دمام توازن گوش نوازی را طراحی کردند که بی تردید در آن سال ها توانست به عنوان یکی از پیشگام ترین موسیقی تیتراژها معرفی شود.

حماسه حق پرست از فعالان موسیقی منطقه بوشهر چندی پیش درباره موسیقی تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» گفته بود: از آن تک یاخته‌ای که در تیتراژ شروع می‌کند به رشد و تبدیل می‌شود به آن اسب‌سوار تنگستانی، شما ببینید آهنگساز به چه شکل از آن بوق ماندگار استفاده کرده و بعد چه استفاده به جایی در ارکستراسیون و سازبندی از سنج انجام می دهد. این یعنی استادانه‌ترین وجه ممکن برای به‌کارگیری بوق و سنج و تمپویی که رفته رفته دمام را زیاد و این روند هم همراه با شروع سریال انجام می شود. به هر صورت یک سری عوامل دست به دست هم دادند تا توانستند یک موسیقی ماندگار بسازند. کما اینکه آقای شهنواز در موسیقی «شاه خاموش» هم به همین استقلال موسیقایی می‌رسد. ضمن اینکه احمد پژمان و علی رهبری وقتی کنار هم قرار گرفتند توانستند این موسیقی را خلق کنند.

این پژوهشگر و نوازنده موسیقی ایرانی در یادداشت دیگری که به همین مناسبت در رسانه ها منتشر کرد، نوشته بود: «همه بوشهر و بی شک کشور حتی، سریال جاودانه «دلیران تنگستان» ساخته همایون شهنواز را همواره و همیشه به خاطر دارند و هر بار که مجدداً این سریال پخش می شود، علاقه مندی به روایتِ تاریخی و بازیِ بازیگران تو را به تماشا وامی کشاند. در این بین اما موسیقی تیتراژ حکایت خود را دارد! صدای آغازین؛ بوق! کشش و امتداد! صفیر مبارزه و استقامتِ این اقلیم و جغرافیا! درآمیختگی کوبش! شروع و اوج! تو گویی تپش مردمان این خطه جنوبی است تا نبض تند خود به رخ استعمار بریتانیا بکشاند! اما عوامل و عناصر موسیقاییِ احمد پژمان چنان نقش تاثیرگذار خود را در ساختار و شاکله یک مجموعه تلویزیونی ایفا نموده چه اگر موسیقی سریال شنیده شود، ناخودآگاه ذهن مخاطب را به یاد «دلیران تنگستان» آورده که خود شاخصه یک اثر ماندگار هنری است که اندیشه و نگاه فنی به همراه خاطره سازی با گرایش مردم شناختی را درون خود جای داده است. شاهنامه خوانی و نوحه با صدای زنده یاد جهانبخش کردی زاده از دیگر موارد و انتخاب شایسته موسیقی سریال می باشد که با نگاه و روحیه جنوبی آهنگساز شاید البته بی ارتباط نباشد.»

هوشنگ جاوید از پژوهشگران صاحب نام موسیقی نواحی ایران هم چندی پیش بود که در یکی از گفت‌وگوهای رسانه ای خود درباره موسیقی تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» گفته بود: من در شیراز از استاد احمد پژمان پرسیدم «شما که غرب درس خواندی، موسیقی غربی و ارکسترها را هم خوب می‌شناسی، چه شد که رفتی در تیتراژ سنج و دمام بوشهری را استفاده کردی؟». گفت «فکر نکن ساده بوده. برای من کلی سمفونی آوردند. تهیه‌کننده و حتی مدیر تلویزیون وقت گفتند که می‌خواهیم یک چیزی مثل این سمفونی‌ها باشد». واقعاً از بالا فشار بوده. گفت «ولی هرچه این‌ها را گوش کردم دیدم به درد نمی‌خورند. یک نفر یک نوار آورد، گفت این سنج و دمام خودمان است شاید به دردت بخورد. تا گوش کردم گفتم همینه. موسیقی روی این فیلم باید این باشد». تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» که شروع می‌شود چقدر قشنگ است! خب این آدمی که خارج رفته بود نمی‌شد قبول کند چنان چیزی بسازد؟ واقعاً فکر و اندیشه و آن ایران‌دوستی و فهم بالایی که در استاد پژمان وجود دارد خیلی قشنگ تعهد ایرانی را نسبت به موسیقی نشان می‌دهد. این سریال هر جا برود موسیقی‌اش تأثیرگذار است. چون می‌دانند مال همان‌جاست و هویت دارد.

احمد پژمان که به دلیل خلق بسیاری از آثار ماندگار و دارای کیفیت در حوزه های آهنگسازی و پژوهش همواره به عنوان یکی از مهم ترین و جریان ساز ترین هنرمندان عرصه موسیقی ایران معرفی شده هم در یکی از معدود گفت‌وگوهایش بود که درباره ساختار موسیقایی آثارش توضیح داده بود: آهنگسازی که موسیقی میهن خود را نداند نمی تواند آهنگساز خوبی باشد و آهنگسازی عاریتی می شود که نظیرش در دنیا فراوان است و ارزشی هم ندارد. من همیشه به موسیقی ایرانی فکر می کنم، زیرا بنای موسیقی من ایرانی است؛ موتیف و بعضی تم‌ها ایرانی است، ولی هارمونی من صددرصد صدای ایرانی نمی دهد؛ چون خود هارمونی اساسا یک مقوله‌ غربی است و ارکستر هم طبعا صدای ایرانی ندارد؛ چراکه سازها ایرانی نیستند. اما همیشه کوشیده‌ام رنگ و حالت ایرانی را در آثار خود حفظ کنم و معتقدم آهنگسازان ما باید بیشتر به سنت‌های موسیقی خودمان متکی باشند و نباید به دنبال موتیف‌های غربی بروند.

وی درباره خلق موسیقی سریال «دلیران تنگستان» هم گفته بود: روی یک نوار سونی ۹۰ دقیقه‌ای روزانه سنج و دمام گوش می‌کردم، از این طریق با آقای کردی‌زاده آشنا می‌شوم و حاصل این ارتباط می‌شود ضبط موسیقی سریال «دلیران تنگستان» که با همراهی عده‌ای از اهالی بوشهر در رادیو و تلویزیون شیراز انجام شده است.

به هر ترتیب موسیقی متن و تیتراژ سریال «دلیران تنگستان» از جمله آثار موسیقایی است که توانسته بخشی از توانمندی های ۲ آهنگساز مطرح و جریان موسیقی کشورمان را به مخاطبان معرفی کند. مسیری که طی سال های اخیر اگرچه در حوزه کیفیت می تواند با دقت و تحلیل بیشتری مورد توجه قرار گیرد اما دربرگیرنده ابعاد مثبت و ارزشمندی است که توجه و عنایت بیشتر به بزرگان موسیقی این سرزمین را ۲ چندان می کند.

کد خبر 6088293 علیرضا سعیدی

دیگر خبرها

  • سیمینی که دانشور بود
  • زندگی با آل‌احمد در شیوه نگارش سیمین دانشور تاثیر نداشت
  • زندگی با آل‌احمد در شیوه نگارش سیمین دانشور تاثیر نگذاشت
  • داستان تیتراژ سریال دلیران تنگستان
  • داستان تیتراژ سریال«دلیران تنگستان»/ وقتی موسیقی ایرانی محترم است
  • پیام محمدعلی اسلامی ندوشن به خاتمی چه بود؟ / شاهنامه نمی گذارد ایران در خواب غفلت باقی بماند / ادیبان و فیلسوفان بزرگی که عامل تهاجم فرهنگی اعلام شدند
  • اعلام فراخوان جایزه ملی داستان و بازآفرینی در اصفهان
  • ممنون به خاطر همه چیز: خداحافظ برای همیشه!
  • معرفی نامزدهای ایرانی کتاب‌ برای کودکان با نیازهای ویژه
  • معرفی نامزدهای جایزه ادبیات داستانی زنان