Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «همشهری آنلاین»
2024-04-30@13:59:13 GMT

معنای زندگی در غیاب مرگ

تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۴۶۹۹۰۴

معنای زندگی در غیاب مرگ

اجتماع > اجتماعی - محسن آزموده:
«معنای زندگی» یکی از تعابیر رایج و به‌اصطلاح «مد روز» در روزگار ماست که چپ و راست درباره آن بحث می‌شود.

در بازار نشر و در كتابفروشي‌ها به آثار متعددي بر مي‌خوريم كه يا عنوان «معناي زندگي» بر خود دارند يا در جست‌وجوي اين معنا هستند. همچنين در ميانه آگهي‌هاي فرهنگي با تبليغات درس‌گفتارهايي مواجه مي‌شويم كه قرار است يكي از استادان فلسفه يا روانشناسي يا اخلاق درباره معناي زندگي سخن برانند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از قضا اين كلاس‌‌ها و كتاب‌ها نيز بسيار پرطرفدارند و آدم‌هاي زيادي از اصناف و طبقات و گروه‌ها و قشرهاي مختلف در آنها حاضر مي‌شوند.

فراتر از اينها حتي معناي زندگي به يكي از شاخه‌هاي متنوع فلسفه بدل شده و برخي از علاقه‌مندان به فلسفه در اين شاخه مطالعه مي‌كنند يا درباره آن ،كتاب‌ها يا مقالاتي مي‌نويسند. در برابر اين حجم عظيم و يكباره، اين سؤالات به ذهن خطور مي‌كند كه راستي چه شده كه معناي زندگي اينچنين به مسئله‌اي همگاني بدل شده است؟ آيا پيش از اين معناي زندگي براي كسي مسئله نبود؟ آيا به ذهن هيچ‌يك از فيلسوفان و انديشمندان و روانشناسان گذشته خطور نمي‌كرد كه درباره معناي زندگي سخن بگويد؟

شايد مثل هر پرسش ديگري بتوان پاسخ‌هاي متعدد و متنوعي به اين سؤال داد اما در مجال كوتاه ما 2 نكته به ‌نظر مي‌رسد كه شايد راهگشا باشد. دليل يا بهتر است بگوييم علت نخست براي گسترش حجم مباحث و داغ‌شدن تنور مسئله‌اي به نام «معناي زندگي» را شايد بتوان در مهم‌شدن جزء دوم اين تعبير يعني «زندگي» براي آدميان روزگار ما جست؛ آن هم در غياب امري به نام مرگ. انسان‌ها البته مثل هر موجود زنده ديگري در طول تاريخ‌شان زندگي كرده‌اند و زندگي مي‌كنند و زندگي خواهند كرد و به حكم غريزه صيانت از نفس كه در همه موجودات زنده هست، دغدغه اوليه و اصلي‌شان، خودآگاه يا ناخودآگاه، زنده‌بودن و زندگي است. پس اين ادعايي كه مطرح مي‌كنيم (در روزگار ما زندگي در غياب مرگ مهم شده است) يعني چه؟

منظور ما از اين سخن را دقيقا بايد در بخش دوم آن يعني «غياب مرگ» دريافت. در گذشته زندگي و مرگ همواره در تعامل و تقابلي به‌هم‌پيوسته در جهان آدميان حضور داشتند و معناي يكي با ديگري تعريف مي‌شد. مرگ در گفتارهاي گذشتگان به‌عنوان روي ديگر زندگي يا حتي تداوم آن در نظر گرفته مي‌شد و مثل زمان ما از متن زندگي، تبعيد و طرد نشده بود؛ قبرستان‌ها عموما در دل شهرها بود و آدميان بيمار و در حال احتضار و در كل كساني كه به ‌نحوي از انحاء از «زندگي ايده‌آل» فاصله داشتند، از جامعه طرد نشده بودند. بحث از مرگ نيز - به‌خصوص جلوي كودكان- چنين تابو نبود. فراتر از آن كل هم‌وغم آدم‌ها معطوف و مصروف به «زندگي»شان نبود؛ يعني فقط به اين فكر نمي‌كردند كه چطور عمري طولاني داشته باشند، مدام دغدغه سلامتي و زيبايي و شكل آرماني اندام‌شان را داشته باشند و... . روشن است كه در اين اندازه مهم و برجسته تلقي‌شدن زندگي بدون مرگ، تلاش گسترده‌‌اي هم صورت مي‌گيرد كه بگويد خب، حالا اين زندگي به‌ خودي خود چه معنايي دارد؟

فرض كنيم كه همه نيازهايي كه معطوف به زندگي صرف يعني زيستن است را داشتيم، حالا با اين زندگي چه مي‌خواهيم بكنيم؟ اما دليل دومي يا بهتر است بگوييم علت دومي كه دقيقا در تداوم با علت اول خودش را نشان مي‌دهد، از قضا بي‌معنايي زندگي است؛ يعني اين حجم عظيم بحث و گفت‌وگو راجع به‌معناي زندگي به اين علت است كه زندگي‌ها واقعا بي‌معنا شده است و در غياب اين معناست كه همه از آن مي‌پرسند و در جست‌وجوي آن تلاش مي‌كنند. در گذشته معناي زندگي امري گمشده و از ديده‌ها پنهان نبود كه آدميان بخواهند آن را بيابند يا بسازند بلكه براي بيشتر آدميان امري داده شده بود كه پيشاپيش حضور داشت و آنها آگاهانه يا ناآگاهانه با آن سر مي‌كردند و صدالبته بودند شمار بسيار اندكي از انسان‌ها كه به اين امر داده‌شده اكتفا نمي‌كردند و درصدد برمي‌آمدند خودشان معناي زندگي را از نو بازيابند يا برسازند. اين تلاش نيز در تقابلي آشكار با مرگ و نه ناديده‌انگاشتن عمدي آن صورت مي‌پذيرفت. اما آيا همه آنچه گفته شد، به ‌معناي حسرت‌خوردن بر گذشته و نفي حال است؟

قطعا اين بازگشت به گذشته و افسوس‌خوردن بر آن، نه كاري معقول است و نه مفيد. گذشته نامش معلوم است و دفاع بي‌سبب از آن نيز حمايت از چيزي است كه خودش توان ماندگاري را نداشته است. مسئله اتفاقا انديشيدن به امروز و گشودن راهي براي زندگي فرداست؛ منتها نه از خلال ناديده‌انگاشتن تعمدي يا ناخودآگاه مرگ كه خواه‌ناخواه (و دست‌‌كم با تعريفي كه تا‌كنون از انسان به‌عنوان موجودي ميرا داشته‌ايم) رخ مي‌دهد. غفلت از مرگ به‌معناي وجودنداشتن آن نيست و تامل در معناي زندگي بدون درنظرآوردن برابرنهاد آن، ماحصل چنداني ندارد. قدما مي‌گفتند: تعرف‌الاشياء باضدادها!

در همین زمینه: شهر محل زندگی است؛ این را بپذیریم نشاط اجتماعی راه مهار‌خشم جامعه بازتاب معنا‌دار یک رفتار

منبع: همشهری آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۴۶۹۹۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گران شدن ورزش به معنای تحمیل هزینه های بیشتر درمانی در آینده است

به گزارش خبرگزاری مهر، علی سلامت در خصوص وجود تعارض و افزایش روز افزون مقررات مهاجم بر کسب و کارهای ورزشی‌ بویژه باشگاه داران گفت: در حالی که تورم بانک مرکزی بر اساس آمار رسمی بیش از ۵۰ درصد تعیین شده و بسیاری‌ از کارفرمایان و بویژه کارفرمایان دولتی، اجاره بهای اماکن ورزشی خود را با پنجاه درصد افزایش بها همراه کرده اند، از آن طرف نرخ افزایش تعرفه خدمات ورزشی تنها ۲۰ درصد تعیین شده و این امر زمینه افزایش فشار بر باشگاه داران بخش خصوصی را افزایش داده است.

سلامت در ادامه افزود: در صورتی که همگان بر اساس اعلام رسمی بانک مرکزی بر افزایش تورم پنجاه درصدی تاکید دارند، دلیل تاکید متولیان حوزه ورزش بر افزایش ۲۰ درصدی تعرفه که با نظارت سازمان نعزیرات حکومتی نیز همراه است چیست؟

رئیس کمیته باشگاه های فدراسیون ورزش های همگانی اظهار داشت: خروجی نهایی این وضعیت گرانتر شدن خدمات ورزشی باشگاه ها و کسب و کارهای ورزشی است و در حالی که انتظار می رود بخش های دولتی نسبت به کاهش هزینه های ورزش به عنوان عامل مهمی برای پیشگیری از بیماری های غیرواگیر اقدام کنند، هر روزه شاهد تصویب یک مقررات جدید برای گران شدن ورزش هستیم.

سلامت در پایان افزود: موضوع و چالش امروز جامعه باشگاه داران افزایش تعرفه نیست، ما معتقدیم باید هزینه باشگاه داران با محوریت ارایه سوبسیدهایی کاهش یابد، نه اینکه هر روز شاهد تحمیل یک هزینه جدید به این صنعت پیشگام پیشگیری و سلامت باشیم.

کد خبر 6092283

دیگر خبرها

  • ۷ چالش بزرگ که شما را سرسخت‌تر از آدم‌های معمولی می‌کند
  • جدال شمس‌آذر و پیکان در غیاب 4 ستاره!
  • آیت‌الله مرتضوی: «حفظ نظام» به معنای نظام عام اجتماعی است؛ نه نظام سیاسی
  • درمان ناباروی با IVF در ایران چقدر موفقیت‌آمیز است؟
  • درمان ناباروی با IVF در ایران چقدر موفقیت‌آمیز است؟ |‌ احتمال بارداری از یک ماه تا یک سال پس از ازدواج چند درصد است؟
  • معنای ضرب‌المثل با گرگ دمبه می‌خوره با چوپون گریه می‌کنه چیست؟ + فیلم
  • سخت‌ترین قرعه یک پرسپولیسی در غیاب پرسپولیس!
  • پیروزی خانگی روستوف در غیاب محبی
  • گران شدن ورزش به معنای تحمیل هزینه های بیشتر درمانی در آینده است
  • نبرد تاکتیکی استقلال و تراکتور/ آبی‌ها چگونه در غیاب حسینی از دروازه‌شان محافظت می‌کنند؟