دل نوشته بازیکن پرسپولیس از پیادهروی اربعین
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۴۷۸۵۲۳
شایان مصلح بازیکن تیم پرسپولیس تهران، امسال برای پنجمینبار در مراسم پیادهروی اربعین شرکت کرده است.
به گزارش شریان نیوز، شایان مصلح بازیکن تیم فوتبال پرسپولیس روزنوشتهایی را از خاطرات این سفر مینویسد.
چشمانم را باز میکنم. یک لحظه یادم نمیآید کجا هستم. نگاهم میافتد به پرچمی که رویش نوشته است «یا فاطمه الزهرا».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دلم میخواهد باز هم پیاده بروم. همه شوق این سفر به پیادهروی است که تا عمود 1452 به عشق حسین(ع) انجام شود. به نزدیکی کربلا رسیدهایم. مثل همیشه که به این شهر میرسم و نفسم میگیرد از بغضهایی که به گلو مینشیند. نزدیک یک ایستگاه صلواتی پیاده میشویم. میگویند کمی از فیلمبرداری در همین ایستگاه صلواتی است. به سمت ایستگاه صلواتی میروم. چند جوانی که داخل ایستگاه هستند نگاهم میکنند و بعد از چند لحظه یکی به سمتم میدود و میگوید: «یعنی تو خود شایان مصلحی؟» وقتی خندهام را میبیند دوباره میگوید: «مطمئنم که خودشی با این خنده.» بعد از عکس گرفتنها قرار میشود حدود نیم ساعتی در این ایستگاه صلواتی بمانیم تا فیلمبرداری برنامه «اقیانوس آرام» انجام شود و بعد به سمت هتلمان در کربلا برویم. آنقدر موکبها و خادمان زیاد است که انسان از این همه شور و شوق در حیرت میماند:
که دیده است که خلقی بدون مزد و مواجب
نهند گردن خود را به پیشگاه اوامر؟
چه میکنند مگر خادمان درون مواکب
که عاشقان مبهوتند و عاقلان متحیر
ورودی شهر ازدحام است. دو خانم را میبینم که دارند ویلیچرهایی را حرکت میدهند. روی هر دو ویلیچر دو کودک نشستهاند و با دستانشان جایی را به هم نشان میدهند. ناخودآگاه به سمتشان میروم و روبهروی ویلچرها مینشینم. لیوانهای آبی که به همراه دارم را به لبهایشان نزدیک میکنم. جفتشان کمی آب میخورند و باز با دستهایشان جایی را نشان میدهند.
دوباره سوار ماشین میشویم تا به هتل برویم. دلم زیارت میخواهد اما باید صبر کنم. از پنجره هتل بینالحرمین را میبینم و دوباره دلم پر میکشد.
حماسهای که رسا نیست حَدِّ آن به سرودن
توان وصف ندارد زبان اَلکَن شاعر
خدا کند برسم اربعین به کربوبلایش
خدا کند برسد وقت مرگ من، دم آخر
ساعت 6 عصر باید میهمان برنامه «اقیانوس آرام» باشم. به دنبالم میآیند و به بینالحرمین میرویم. اما محل اجرای برنامه در پشتبامی مشرف به بینالحرمین است. غروب شده است و چراغها روشن. آنقدر صحنه روبهرویم زیباست که دلم نمیآید دل بکنم از دیدنش. برنامه تمام میشود و باز همانجا میمانم و نگاهم بین جمعیتی میچرخد که بین حرم حسین(ع) و عباس(ع) در رفت و آمدند.
به کولهبار گناهم نگاه کن، هیهات!
که من به جز تو ببندم به غیر چشم امید
اگر که چکمه به دوش آمدم، پشیمانم
مرا ببخش حُسینا، شبیه حُرّ یزید
دل کندن از صحنه روبهرویم سخت است اما باید به دیدار عباس(ع) رفت. حرم عباس شلوغ است اما احساس میکنم مثل همیشه به سمت حرم عباس(ع) کشیده میشوم.
رفاقت من و تو یادگار یک عمر است
و خوش به حال من از بچگی غلام توام
مگر میشود از زیارت عباس(ع) خسته شد. دو ساعتی در حرم میمانم و بعد به سمت هتل میروم. بعد از استراحتی کوتاه دوباره دلم به سوی بینالحرمین پر میکشد. دوباره در بینالحرمین پابرهنه میشوم. دیگر وقت دیدار حسین(ع) است. نام حسین(ع) که برده میشود یاد دردانه خواهرش میافتم و همینطور که به سوی حرمش میروم از زبان زینب(س) با او حرف میزنم:
از کوفه دل بریدهام از شام خستهام
قامت خمیده آمدهام کربلا حسین
از من سراغ دختر خود را فقط مگیر
شرمندهی توام، شدهام رو سیاه حسین
بعد از زیارت گوشهای مینشینم و نگاهم را به حرمش میدوزم و زیرلب در حال زمزمه هستم که چند نفری از دوستان شاعرم را میبینم. با هم گوشهای جمع میشویم و شروع به خواندن میکنیم. شیعیان پاکستانی که همیشه برای حسین(ع) عاشقانه سینه میزنند نزدیک جمعمان شده و با ما همآوا میشوند و سینه میزنند. حسین است دیگر بعد از نزدیک به 1400 سال هنوز داغش تازه است...
منبع:فرهیختگان
منبع: شریان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۴۷۸۵۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سپاهان وقت تلف کرد؟ رضاییان: مخالف این داستانم
بازیکن تیم فوتبال سپاهان این موضوع که تیمش در دیدار با پرسپولیس وقت تلف کرده است، واکنش نشان داد.
به گزارش ایسنا، رامین رضاییان، بازیکن سپاهان پس از تساوی بدون گل تیمهای سپاهان و پرسپولیس، اظهار کرد: من در زندگی یاد گرفتم شرافتمندانه زندگی کنم. اینکه بخشی از استادیوم از من دلخور بود، باید بدانند که همه آنها همیشه در قلب من هستند و من خاطرات زیادی با آنها دارم و همیشه احترامشان برای من واجب است.
او افزود: آنها را به خاطر تعصبشان نسبت به تیمشان درک میکنم. آنها آنقدر تیمشان را دوست دارند و عاشقانه آن را دنبال میکنند که شاید توقع دیگری از رامین رضاییان داشتند. به هر حال همه آنها برای من قابل احترام هستند و هرچه به من بگویند باز هم آنها را دوست دارم و در قلبم هستند.
رضاییان خاطرنشان کرد: بازی قشنگی بود و من با جان و دل برای سپاهان بازی کردم.
وی در واکنش به این سوال که انتظار بازی بهتری از دو تیم سپاهان و پرسپولیس میرفت، گفت: فوتبال است. بازی بدی نبود و بازی قشنگی بود.
بازیکن تیم فوتبال سپاهان در واکنش به این سوال که آیا بازیکنان سپاهان وقت تلف کردند؟ خاطرنشان کرد: من مخالف این داستان هستم و چنین اتفاقی رقم نخورد.
انتهای پیام