Web Analytics Made Easy - Statcounter

«نمایشگاه کاب فرانکفورت که به مدت پنج روز همیشه در زمانی مشخص از سال آغاز به کار می‌کند،‌ هم برای متخصصان صنعت نشر و چاپ برنامه دارد و اشخاص فعال در این بخش زمان مشخصی را در آنجا می‌گذرانند و هم دو روز درهایش را به روی مخاطب عام باز می‌کند تا به معنی واقعی کلمه، یک نمایشگاه کتاب برگزار کند. البته بعید می‌دانم دور و اطرافش توسط انواع و اقسام پیتزافروشی‌ها و فلافلی‌ها محاصره شده باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

»

ایران آنلاین / «صحبت از یک رویداد فرهنگی بزرگ و بین‌المللی است که چندین هزار ناشر را از سراسر دنیا گرد خود جمع می‌کند و این فرصت فراهم می‌شود که هر کدام با توجه به سیاست‌های خود و با توجه به نیازها،‌ بتوانند با هم به پای مذاکره بنشینند و فعالیت‌هایی را در راستای گسترش هر چه بیشتر نشر خود انجام دهند. نمایشگاه فرانکفورت چند سال بعد از پایان جنگ جهانی دوم شکل گرفت و در مدت کم توجه ناشران را جلب کرد و به مرکز بزرگی برای گردهمایی و برگزاری جلسه‌ها، نشست‌ها در حوزه کتاب تبدیل شد. آلمانی‌ها هم به دلیل موقعیت جغرافیایی و هم به لحاظ کار مهندسی‌ شده و نظام‌مندی که به آن شهره هستند، به‌ خوبی بلدند از نو شروع کنند و این‌ چنین مرکز توجه شوند. این نمایشگاه که به مدت پنج روز همیشه در همین موقع از سال آغاز به کار می‌کند،‌ هم برای متخصصان صنعت نشر و چاپ برنامه دارد و اشخاص فعال در این بخش زمان مشخصی را در آنجا می‌گذرانند، و هم دو روز درهایش را به روی مخاطب عام باز می‌کند تا به معنی واقعی کلمه، یک نمایشگاه کتاب برگزار کند. البته بعید می‌دانم دور و اطرافش توسط انواع و اقسام پیتزافروشی‌ها و فلافلی‌ها محاصره شده باشد.

این چند سال چه خبر

حالا که قرار است نیم‌نگاهی به این نمایشگاه و کارکردش داشته باشیم، بد نیست یک فلاش‌بک بزنیم و برگردیم عقب تا ببینیم ما در این چند سال اخیر در آنجا چه کارهایی انجام داده‌ایم. ایران در سال ۱۳۹۳ با مسئولان مربوط در این نمایشگاه حضور پیدا کرد و طبق معمول کاتالوگی را برای معرفی کتاب‌ها به خارجی‌ها تدارک دید که در آن پانصد عنوان کتاب بزرگسال و کودک و نوجوان معرفی شده بود. در این سال نشست‌هایی با حضور نویسنده‌ها برگزار شد. البته آژانس‌های ادبی هم برای مذاکره با ناشران خارجی رفته بودند که در پایان پنج روز، دستاورد ایران در این دوره گرفتن حق امتیاز ۱۲ اثر بود. سال بعد هم چنین برنامه‌هایی تدارک دیده شده بود اما وقتی سلمان رشدی به‌ عنوان سخنران مراسم افتتاحیه معرفی شد، در اعتراض به این تصمیم،‌ غرفه‌ ایران خالی ماند و بنری هم در این ارتباط در غرفه قرار گرفت. سال ۱۳۹۵ تعداد عناوین کتابی که عرضه یا معرفی می‌شد، به سه برابر،‌ یعنی هزار و پانصد جلد افزایش یافت. برنامه‌های ایران به سه بخش تقسیم شد: معرفی آثار، فعالیت‌های فرهنگی و هنری و برگزاری نشست و سخنرانی تخصصی. این‌ بار ناشرها هم به جمع اعزامی اضافه شدند. این دوره کمی فعالیت بیشتر شد و حق ترجمه و نشر دو سه کتاب فروخته شد و یک آژانس ادبی هم قرار ملاقات‌هایی با مدیر نشر و مسئول کپی‌رایت سایر کشورها گذاشت. ناشران هم موفق شدند چند جلسه با ناشران سایر کشورها برگزار کنند. شاید مهم‌ترین موضوع در این سال، معرفی طرح گرنت بود که البته نمود عینی‌اش چندان لمس نشد و به چشم نیامد. هدف از این طرح حمایت از ترجمه آثار ایرانی است و به گفته دبیر طرح، ناشران حاضر در نمایشگاه فرانکفورت می‌توانند از مزایای این طرح برای تبادل رایت ترجمه استفاده کنند.

جهانی شدن با دور زدن قانون!

حالا برگردیم تهران و نگاهی کنیم به وضعیتی که نشر در حال حاضر دارد. این روزها آن‌ قدر اوضاع سخت و کار برای ناشرها دشوار شده‌ که دیگر کتاب‌نخوان‌ها هم از تیراژ هزارتایی خبر دارند. کتاب‌خوان‌ها هم می‌دانند بعضی از کتاب‌ها همان هزار تیراژشان هم فروش نمی‌رود. ما هم از وضعیت توزیع کتاب اطلاع داریم که دچار نقص است و آثار تولید شده به‌ خوبی پخش نمی‌شوند. از میزان مطالعه هم بگذریم. این‌ها را تیتروار می‌گوییم و رد می‌شویم،‌ چون قرار نیست به بخش داخلی بپردازیم. می‌خواهم بگویم ما با این وضعیت پا به نمایشگاه بزرگی مانند فرانکفورت می‌گذاریم؛ جایی که هدف اصلی‌اش خرید حق امتیاز آثار است. در حالی‌ که ما حتی عضو کپی‌رایت نیستیم. برای آنها که در جریان نیستند، خیلی ساده بگویم که ما هر کتاب خارجی که بخواهیم، می‌توانیم منتشر کنیم،‌ بدون این‌که بابتش هزینه‌ای به نویسنده و ناشر اصلی آن بپردازیم و آن‌ها هم می‌توانند بدون این‌که به نویسنده و ناشر ما پولی بدهند،‌ کتابش را چاپ کنند. ظاهر قضیه البته خیلی خوب است و ما می‌توانیم از ادبیات جهان با صرف هزینه کم استفاده کنیم. شاید مسئولان هم از همین دید نگاه می‌کنند و پیش خودشان می‌گویند مهم‌ترین کتاب‌های خارجی را مجانی چاپ می‌کنیم و ما هم نویسنده جهانی نداریم که بخواهیم ضرر کنیم، پس همین فرمان می‌رویم جلو. ولی در ادامه مشکلات دیگری درست می‌شود.

بگذریم از این‌که وجهه ایران خراب شده و ناشرها و نویسنده‌های مطرح ما را به‌ خاطر گرفتن آثارشان و پرداخت نکردن هیچ هزینه‌ای، دزد می‌دانند. سوال این‌جاست که وقتی ما عضو چنین پیمان‌نامه‌ بین‌المللی نیستیم، چرا پا به این نمایشگاه می‌گذاریم؟ نمایشگاهی که جایی برای عرضه تکی کتاب نیست و مردم از روز اول هجوم نمی‌برند تا یک دورهمی برگزار کنند. صرفا برای معرفی نویسنده‌ها و نشان دادن کاتالوگ ناشران و برگزاری چند نشست؟ باز هم ایراد نمی‌گیریم، اگر واقعا این معرفی کردن‌ها، بحث‌ها و صحبت‌ها ثمره‌ای برای نشر ما داشته باشد. همین سال قبل در غرفه ایران درباره موضوع کپی‌رایت صحبت کردند؛ جایی که حسین شاهمرادی، نماینده مجمع ناشران انقلاب اسلامی، با انتقاد از تلاش‌های ایران برای پیوستن به معاهده «برن» برای کپی‌رایت گفت: «مزایای این الحاق بدون شک از معایب آن کمتر است. کشور آمریکا نیز یک قرن پس از تصویب این معاهده به آن پیوسته است و برای کشور ما نیز با توجه به نسبت صادرات به واردات کتاب این الحاق توام با ضرر خواهد بود.»

ما هنوز خودمان هم به‌ طور کامل به این نتیجه نرسیده‌ایم که عضو کپی‌رایت شویم یا نه. از طرفی قانون داخلی سفت و سختی در رابطه با نشر آثار خارجی هم نداریم؛ نتیجه‌اش هم می‌شود انتشار یک کتاب خارجی از سوی چند ناشر مختلف با ترجمه‌های متفاوت. اتفاقی که بعید می‌دانم نظیرش در جای دیگری از جهان پیدا شود. مسئله اصلی این است که ما محصولات فرهنگی‌مان را که در داخل خوانده نمی‌شود و تیراژ یکی دو هزار تایی دارد، به نمایشگاهی برده‌ایم برای فروختن، در حالی‌ که عضو معاهده برن و کپی‌رایت نیستیم! معرفی چند روزه نویسنده‌ها و کتاب‌ها به خارجی‌ها و کاتالوگ دادن به آنها چقدر به ما کمک می‌کند و چقدر کمک کرده؟ آن هم نمایشگاهی که جایی برای عرضه تکی کتاب نیست، کسی هم نویسنده‌های ما را نمی‌شناسد و مردم عادی هم از روز اول هجوم نمی‌برند تا یک دورهمی برگزار کنند. این‌ که در نمایشگاهی به این مهمی حضور داشته باشیم، نویسنده‌ها و آثارشان را نشان ناشران خارجی دهیم و به بحث و گفت‌وگو بنشینیم، بسیار خوب است اما این فعالیت‌ها که قطعا هزینه‌بر هم هستند، چه کارکردی برای ما دارد. برای مایی که در داخل با مشکلات مهمی در زمینه نشر و کتاب مواجه هستیم.

چراغی که به خانه رواست

ما در کشاورزی اگر هدف‌گذاری کنیم که بعد از دو سال بتوانیم صادرات داشته باشیم، به‌ طور قطع اول باید بتوانیم با تولید محصولی مناسب و خوب، نیاز جامعه خودمان را تامین کنیم و بعد به فکر عرضه به خارجی‌ها باشیم. بارها ناشران درباره توزیع کتاب،‌ گله کرده‌اند و نارضایتی خودشان را اعلام کرده‌اند. بهتر نیست فکری به حال پخش کتاب در همین کشور خودمان کنیم. یا قانونی قرص و محکم وضع کنیم تا این حجم از آثار تکراری منتشر نشوند؟ کتاب‌هایی که نه‌ تنها مخاطب را سردرگم می‌کند که به جای تشویق و جذب کردنش، با این حرکت او را پس می‌زند. از طرفی مگر می‌شود آثاری را به خارجی‌ها معرفی کنیم که مردم کشور خودمان هم آنها را نمی‌خوانند! ما واقعا داریم با خودمان شوخی می‌کنیم. یک نگاه به ویترین و جدول فروش ناشرها که بیندازید، می‌فهمید چه میزان آثار ترجمه‌ای در بازار وجود دارد و به چاپ‌های بعدی می‌رسد؛ در حالی‌ که همان ناشرها کتاب‌های نویسنده‌های داخلی را به‌ سختی چاپ می‌کنند و دست آخر هم فروش نمی‌رود.»/ چلچراغ

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۳۹۷۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بازی برای کودکان خیلی مهم است اما جایگاه ادبیات هم حفظ شود

لاله جعفری نویسنده حوزه کتاب کودک، درباره وضعیت کتاب کودک و نوجوان در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: خوشبختانه امروز طیف وسیعی از کتاب‌ها در بازار نشر وجود دارد اما در مقابله با تالیف‌های خارجی که مخاطب زیادی دارند نویسندگان ایرانی کار سختی پیش رو دارند چون باید به نحوی بنویسند تا بچه‌ها فقط به دنبال کتاب‌های ترجمه نروند و به دنبال تالیفات داخلی نیز باشند.

وی افزود: همچنین گستردگی سبک‌های ادبی در حوزه کودک زیاد است و تنوع خوبی وجود دارد. ما داستان‌های تخیلی، ترسناک، طنز، علمی و… را داریم و این تنوع باعث می‌شود تا بچه‌ها به طرف کارهای تألیفی جذب شوند. البته که هنوز فاصله بسیاری با آثار خارجی داریم، چرا که گرانی کاغذ و چاپ باعث شده تا ناشران محدودتر کار کنند و این محدودیت‌ها برای نویسندگان نیز به‌وجود می‌آید. امیدوارم این مشکلات حل شوند و آثار تألیفی در کنار ترجمه بچه‌ها را به سمت خود جلب کنند.

نویسنده کتاب «چوم چوم» درباره یافتن ایده برای نگارش و همراهی با کودک امروز گفت: سعی می‌کنم تجربه‌های میدانی زیاد داشته باشم و با بچه‌ها کار کنم. حواس پنجگانه خود را در مواجه با بچه‌ها تقویت کنم. در پارک، خیابان، مترو و هر جایی‌که کودکی می‌بینم شش دانگ حواسم را جمع کنم تا ببینم عکس‌العملش در مقابله با مسائل چگونه است و سعی می‌کنم ایجاد ارتباط کنم و ببینم مدل حرف‌زدن‌شان تا چه اندازه نسبت به بچه‌های دوره خودمان تغییر کرده است. در کنار این مشاهده میدانی سعی می‌کنم کتاب‌های پرفروش دنیا را بخوانم و نکات قابل توجه آن را درک کنم. از سوی دیگر تلاش می‌کنم تا در فیلم‌ها، انیمیشن‌ها یا حتی بازی‌های رایانه‌ای جستجو کنم ببینم آثار پرطرفدار چه نکاتی به همراه دارند که بچه‌ها به سمت آن‌ها جلب می‌شوند.

جعفری به چگونگی ترغیب بچه‌ها برای مطالعه و فرهنگ‌سازی در راستای مطالعه گفت: بازاریابی مهم‌ترین مساله است. تبلیغات اثر بسیار زیادی دارد و فکر می‌کنم رسانه‌ها حرف اول را در این میان می‌زنند. امروز بین دو فیلم برای پخش، رقابت و تبلیغات گسترده‌ای وجود دارد، چه در شبکه‌های داخلی و چه فارسی زبان خارجی؛ در حالی‌که برای کتاب ما هیچ تبلیغی نداریم. فکر می‌کنم سهل‌الوصول‌ترین راه، همین تبلیغ است. هرچند که هزینه‌بر است، اما رسانه‌های داخلی مانند تلویزیون، به نوعی جزو مایملک مردم ایران به شمار می‌آید و باید از آن استفاده شود. ما در طول روز همه نوع تبلیغی در رسانه می‌بینیم، غیر از کتاب.

وی ادامه داد: از سویی فکر نمی‌کنم در مدارس هیچ تمرکزی روی این مسئله وجود داشته باشد. این اتفاق در حالی است که بیشترین زمان را فرزندان ما در مدرسه و در کنار هم می‌گذرانند و می‌توان برای آن‌ها ساعت مطالعه، یا زنگ کتاب تعریف کرد و به هزار نوع، نه به شکل خشک و اجباری بلکه با بازی و سرگرمی تبلیغ کتاب کرد تا فرهنگ مطالعه در میان بچه‌ها ایجاد شود.

این‌نویسنده گفت: ناشران به دنبال کتاب‌هایی همراه با بازی و سرگرمی هستند و وجه بازی برای‌شان غالب است. درست است که بازی نقش مهمی در زندگی کودک دارد، اما ادبیات نیز جایگاه خودش را دارد و باید این جایگاه حفظ شود. ناشران مجبور هستند برای فروش کتاب دست به هر کاری بزنند و کالایی تولید کنند که روی دست‌شان نماند. اما کتاب‌هایی که ادبیات خالص هستند و به جشنواره‌های داخلی و خارجی راه پیدا می‌کنند هر روز کمرنگ و کم‌تعداد شده‌اند و این را من از سفارش‌هایی که به خودم ارائه می‌شود، می‌بینم. ناشر از من می‌خواهد که سری کاری کنم در حالی که باید بذر آگاهی در ذهن کودک کاشته شود و این با یک اثر خوب اتفاق می‌افتد، اما امروز این گونه نیست. وی در پایان گفت: امیدوارم شرایطی فراهم شود تا نویسنده آنچه که دلش می‌خواهد را بنویسد و تنها سفارشی کار نکند.

کد خبر 6090973 زینب رازدشت تازکند

دیگر خبرها

  • حضور اثربخش بانک رفاه کارگران در نمایشگاه ایران اکسپو
  •  معرفی کتاب های بازار مالی
  • اکسپو ۲۰۲۴ قدرت چانه‌زنی همدان در روابط تجاری را به رخ کشید
  • خراسان جنوبی گنجینه ناشناخته سرمایه گذاری /اکسپو سکوی پرتاب توسعه
  • زنجان چه ظرفیت‌های صادراتی دارد؟ + فیلم
  • ۱۱۱ فرصت سرمایه‌گذاری پیش‌بینی و معرفی شده است
  • بازی برای کودکان خیلی مهم است اما جایگاه ادبیات هم حفظ شود
  • شگفتی هیات‌های تجاری قطر و ترکیه از توانمندی صادراتی دانش بنیانها
  • افزایش در اعتبار بن‌ دانشجویی نمایشگاه کتاب/ انصرافی از سوی ناشران خارجی نداشتیم
  • افزایش در اعتبار بن‌دانشجویی نمایشگاه کتاب/انصرافی از سوی ناشران خارجی نداشتیم