به نقل از «پارسینه»

نقشه ولیعهد جنجالی عربستان برای آغاز جنگ نظامی ایران - آمریکا

تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۵۴۲۸۷۵

به گزارش نامه نیوز، تحولات خاورمیانه در بالاترین سطح و با سرعت بالایی در حال وقوع است. استعفای یکباره سعد حریری نخست وزیر لبنان آنهم از کشور عربستان شگفتی همگان را برانگیخت. همگامی این رویداد با تحولات داخلی عربستان و مواضع تند مقامات این کشور علیه ایران در پی برخورد موشک یمنی به فرودگاه عربستانی و نسبت دادن این موشک به ایران ، باعث شده است منطقه در شرف بحرانی جدید قرار بگیرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 درباره این تحولات با داود احمد زاده کارشناس مسائل خاورمیانه گفت و گو کرده ایم که از نظر می گذرانید.

 به نظر شما تحولات اخیر درمنطقه به چه سمتی پیش می رود؟ و مهمتر اینکه بن سلمان در حال پیش برد چه اهدافی است؟

 بعد از تغییر و تحولاتی که در ساختار قدرت سیاسی عربستان رخ داده است، تمام زمینه چینی و مهره چینی ها برای یکپارچه کردن قدرت و تمامیت خواهی در عرصه سیاست ورزی هم در عرصه داخلی و هم خارجی این کشور بوده به این شکل که تحت عنوان اصلاحاتی که به عنوان چشم انداز بیست، سی (۲۰۳۰) هم از آن یاد می شود؛ یک دموکراسی سکولار مد نظر غرب به ویژه جوامع آمریکا در داخل خود عربستان بپیاده شود .از طرف دیگر هرگونه مخالفت از درون سیستم سنتی و محافظ کار عربستان از سوی شاهزادگانی که هنوز جزو پایه های قدرت محسوب می شوند و به نوعی با وهابیت سنتی موجود در عربستان ارتباط داشتند کنترل شود. در هر صورت این سیستم باید  در عرصه داخلیبه سویی پیش برود که مد نظر امریکا باشد.در عرصه منطقه ای هم باید روند سیاست منطقه ای عربستان به شکل رادیکال تر پیش برود. به این شکل که جنگ های نیابتی که قبلا هم مد نظر عربستان بود بعد از گزینش ملک سلمان به یک جنگ تمام عیار و حتی جنگ رخ به رخ با ایران و برخی از کشورها که تضاد منافع در منطقه دارند شکل بگیرد.در خصوص سوریه و لبنان هم ماجرا به همین شکل است. من می توانم مثال روشنش را در عرصه های مشابه مختلف مانند یمن تشریح کنم . یعنی علیرغم تمام تلاش هایی که عربستان انجام داده برای بازگرداندن تاج و تخت به پادشاه قبلی یمن، در عرصه میدانی و عملی ما می بینیم که نه تنها در واقع عربستان و متحدان و کشورهای هم سو با این کشور نتوانستند به نوعی کارهایی که مد نظرشان بود، پیش ببرند، بلکه در زمینه بحث نظامی هم می بینیم که حوثی های یمن و انصارالله یمن و حتی ارتش ملی یمن به مرزهای عربستان نزدیکتر شدند.

از دیگر سود در عرصه سوریه هم باید ببینیم به نوعی شکست سیاست های عربستان آشکارتر شده، جریانات تکفیری در قالب جبهه النصره و گروهای دیگری که حامی عربستان بودند، عرصه را به جبهه محور مقاومت واگذار کردند و نظام سوریه هم مقاوم تر از روزهای قبل خودش را نشان می دهد. این شکست آشکار در عرصه منطقه ای باعث شده است که عربستان به دنبال تلافی در عرصه دیگری باشد. نظام سعودی  تلاش می کند در یک جبهه ای به ظن خود با بی ثبات کردن اوضاع لبنان بتواند امتیازاتی را از ایران حداقل در عرصه ساختار قدرتی که ممکن است در آینده مجدداً در داخل لبنان منتقل و تشکیل شود،بگیرد. از این لحاظ که ما می بینیم حریری بعد از این که نتوانست در عرصه سیاست های داخلی و منطقه ای کمک حال عربستان باشد،بعد از سفری که به ریاض داشت، وادار به استعفا شد. همه این ها آشکارا نشان می دهد که عربستان در سیاست ورزی و سیاست گذاری در عرصه منطقه و در رقابت تنگاتنگ با ایران با یک بن بست مواجه شده و تنها دل خوش کرده است به حمایت های نظامی و مالی ترامپ.سیاست مداران عربستانی به خوبی می دانند که قدرت رویارویی  کامل نظامی با ایران را ندارند ولی با توجه به سیاست تند و رادیکالی که ترامپ در پیش گرفته، به پشتیبان او به دنبال طراحی یک سیاست جدید هستند که امریکا یا رژیم صیهونیستی را در این جنگ احتمالی با ایران مشارکت بدهند و بتوانند امتیازات لازم را در سطوح مختلف منطقه ای از ایران بگیرند.

  گفته می شود آمریکا متخصص جلوبردن پروژه های چند وجهی است، این پروژه چند وجهی اخیر در منظقه خیلی رسانه ای شده و روی آن مانور داده می شود. بحث لبنان که به این شکل درآمده، بحث محمود عباس که دوباره به عربستان رفته و مشخص نیست چه فضایی پیش بیاید و همه این ها به مقابله با ایران ختم می شود. به نظر شما آمریکا با توجه به این که فعلاً نتوانسته موضوع برجام را یک سویه کند، قصد دارد روی همان فعالیت های منطقه ای ایران مانور جدید داشته باشد و ضربه ای را وارد کند؟

  درست است! ببینید در واقع با به قدرت رسیدن ترامپ در کاخ سفید، آمریکا در واقع سیاست رادیکال و سیاست تندی را در مقابل ایران در پیش گرفته است. ما شاهد بودیم که برجام به عنوان یک تفاهم نامه یا یک متن معتبر چند وجهی بین المللی که از طریق شورای امنیت سازمان ملل و هم کشورهای غربی به نوعی تأیید شده بود، به نوعی با دهن کجی ترامپ مواجه شده و از سوی دیگر هم ما می بینیم در سطح منطقه هم پروژه اصلی امریکایی ها به ویژه تصمیم سازان و تصمیم گیران اصلی کاخ سفید این است که، با شعله ور کردن یک آتش جدید در منطقه بین دو قدرت اصلی یعنی بین عربستان و ایران و اختلاف انگیزی کنند . در واقع در قالب جبهه شیعی و سنی هم بتوانند بحث فروش تسلیحات مدرن را به کشور عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس همچنان داشته باشند و این دلارهای نفتی مجدداً برگردد به چرخه کارخانجات اسلحه سازی و تسلیحات پیشرفته امریکا. از سوی دیگر بدون پرداخت هزینه آنچنانی از طریق وادار کردن و ترغیب عربستان به مقابله مستقیم با ایران، به ظن خود جلو سیاست های منطقه ای ایران را در حوزه های مختلف بگیرند.

 به نظر شما امریکا و همپیمان اصلی آن در منطقه به دنبال رویارویی یا ایران هستند یا قصد دارد با حزب الله و لبنان وارد تنش گسترده ای شوند؟

 بحث محوری که مد نظر امریکاست و در واقع پروژه مشترکی است که اسرائیل هم دنبال آن هست، قطع بازوان نظامی ایران در منطقه است . چرا که حزب الله و محور مقاومت به یک متغیر مستقل در منطقه خاورمیانه بعد از این حوادث تبدیل شده است و می تواند برای امنیت رژیم صهیونیستی خطرآفرین باشد. در جنگ آینده نه تنها شهرهای مرزی لبنان در واقع سرزمین های اشغالی ممکن است هدف موشک های حزب الله قرار بگیرد، بلکه تل آویو و دیگر شهرهای اسرائیل با موشک های حزب الله روبرو خواهد گشت. هدف اصلی حفظ بقا و امنیت رژیم صهیونیستی است و بحث دیگر ایجاد تنش بیشتر و حفظ برتری نظامی این رژیم است. کلیه پروژه های چند وجهی همان گونه که اشاره شد برای حفظ همان برتری و بقای اسرائیل صورت می گیرد چرا که اگر همزمان اگر دو قدرت اصلی در جهان اسلام، یعنی ایران و عربستان به نوعی مهار شوند، این رژیم صهیونیستی است که برنده ی این جنگ منازعه در جهان اسلام خواهد بود.

منبع: پارسینه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۴۲۸۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عملیات «فتح موعود» و تحقیر نیروی دریایی آمریکا

یمن در حمایت از غزه با آغاز حملات خود در ۳۱ اکتبر و انجام ده‌ها عملیات پس از آن، تلاش‌های آمریکا و انگلیس را برای شکستن محاصره تحمیل شده بر رژیم صهیونیستی در سراسر دریای سرخ ناکام گذاشت و این عملیات حتی از ناکام گذاشتن این تلاش‌ها فراتر رفته و صنعا در پی حماقت ائتلاف آمریکایی با انجام حملات به مناطق مختلف یمن، کشتی‌های آمریکایی و انگلیسی را نیز به دایره اهداف خود افزود تا به نوعی این غول‌های نظامی را تحقیر و بازدارندگی را به آنها تحمیل کند.

به گزارش ایسنا، سایت انصارالله یمن در یادداشتی در این باره نوشته است: عملیات نظامی ارتش یمن تحت عنوان «فتح موعود» با هدف قرار دادن ناوگان دریایی رژیم صهیونیستی و کشتی‌های در حال حرکت به سمت بنادر فلسطین اشغالی تشدید شد و طی برهه اخیر شاهد مجموعه‌ای از حملات منحصر به فرد در مناطق مختلف دریای سرخ و دریای عرب و همچنین در اقیانوس هند بودیم و اخیرا نیز نیروی هوایی یمن به واسطه یک موشک زمین به هوا پهپاد آمریکایی MQ۹ را رهگیری و سرنگون کرد و علاوه بر این موارد حملات موشکی نیز به مواضع رژیم صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی فلسطین انجام شده است.

نیروهای مسلح یمن با حملات مستمر خود تأکید می‌کنند که در دفاع از یمن و در تأیید موضع خود در قبال حمایت از ملت مظلوم فلسطین به اقدامات نظامی بیشتر علیه تمام اهداف متخاصم ادامه می‌دهند و در همین راستا تلاش مستمری برای گسترش و تقویت عملیات در اقیانوس هند وجود دارد و این عملیات‌ها به شکلی است که طبق گفته «عبدالملک بدرالدین الحوثی» رهبر انصارالله یمن هرگز در ذهن و محاسبات آمریکایی‌ها، انگلیسی‌ها و صهیونیست‌ها و شاید هیچ یک از کشورهای جهان جای نداشت.

پهپاد ساقط شده ام‌کیو-۹

بر اساس محاسبات صورت گرفته، میزان عملیات هدف قرار دادن کشتی‌های مرتبط با رژیم صهیونیستی معادل هر دو روز یک کشتی است و همین مسئله منجر به کاهش حضور نیروی دریایی آمریکا شده و بسیاری از ناوهای آن عقب‌نشینی کرده و در حومه دریای سرخ مستقر شده‌اند.

این وقایع به وضوح نشان دهنده قدرت جبهه دریایی یمن و ضعف نیروهای آمریکایی در حفاظت از ناوبری رژیم صهیونیستی در صحنه عملیات است. آمریکا حتی مجبور شد بخشی از نیروهای دریایی خود را خارج کند و طبق گزارش‌های رسانه‌ای، این حملات منجر به افزایش فشار بر رژیم اشغالگر، خسارات قابل توجه به اقتصاد آن، افزایش ۳۰۰ درصدی هزینه‌های حمل و نقل کانتینری در انگلیس و همچنین تأخیر بیش‌ از حد در تحویل کالا و اثرات و پیامدهای منفی دیگر شده است.

 موارد فوق به وضوح نشان دهنده موفقیت یمن در تحمیل معادله بازدارندگی موثر و حمایت موثر از فلسطین در زمینه مقابله با رژیم صهیونیستی است.

سرهنگ «مجیب شمسان» کارشناس نظامی یمنی در سخنانی در این باره با تایید اینکه این تشدید در عملیات یمن نشان دهنده توسعه توانمندی‌ها و وضعیت هوشیاری کامل نیروهای مسلح این کشور در رصد آب‌های سرزمینی است، خاطرنشان کرد: آمریکا در مقابله با چالش‌ها در دریای سرخ و دریای عرب با شکست بزرگی مواجه شد.

توقیف کشتی اسرائیلی توسط ارتش یمن

وی در گفت‌وگو با پایگاه خبری العهد، افزود: آمریکا به‌طور محسوسی در درک خطرات و پیامدهای احتمالی تشدید تنش در منطقه ناکام ماند و بخشی از این شکست ناشی از نفوذ لابی صهیونیست بر تصمیم‌گیری آمریکاست. این ناکامی باعث شد آمریکا گزینه‌ها و اعتبار خود را در منطقه از دست بدهد و در مقابل موقعیت یمن به عنوان یک نیروی تأثیرگذار در منطقه تقویت شود.

وی گفت: آمریکا و متحدانش هر روز در دریای سرخ با یک رسوایی مواجه می‌شوند و آنها در تمام سطوح به معنای واقعی کلمه شکست خورده‌اند و خروج ناوهای آمریکایی از دریای سرخ نشان دهنده رسوایی بزرگ آنها در برابر جهان است.

شمسان اضافه کرد: آمریکا علی‌رغم آگاهی از خطرات و پیامدهای تبدیل منطقه به منطقه تقابل و درگیری نظامی، دریای سرخ را به منطقه درگیری نظامی در نتیجه نفوذ لابی صهیونیسم به  تصمیم‌گیری غرب تبدیل کرد و این اتفاق به  از بین رفتن «حیثیت» باقی مانده آمریکا منجر خواهد شد.

این کارشناس نظامی یمن خاطرنشان کرد: تأثیر عملیات نظامی مستمر یمن، آمریکا را به بن‌بست واقعی و از دست دادن گزینه‌ها در بالاترین سطوح رسانده است و به این ترتیب آمریکایی‌ها به یک بن‌بست رسیدند و با توجه به اینکه همه ظرفیت‌ها و توانمندی‌هایی که در این منطقه به کار گرفته بود، اما نه در سطح بازدارندگی، نه در سطح شکستن تصمیم قاطع یمن و نه در سطح محدود کردن اثربخشی و تأثیر عملیات نظامی، یا محدود کردن توانایی‌های یمن موفق به دستیابی به هیچ یک از اهدافش نشد.

تجمع مردم یمن در حمایت از فلسطین

وی ادامه داد: نزدیک‌ترین راه برای حفظ آنچه از «آبروی» آمریکا آن باقی مانده بود، توقف تجاوز و محاصره غزه بود، اما از سوی لابی صهیونیستی برای ادامه این رویارویی که نتایج آن از دست دادن «حیثیت» باقی مانده بود، تحت فشار قرار گرفت.

شمسان در پایان گفت: امروز رویارویی با آمریکایی‌ها به سطح بسیار پیشرفته‌ای رسیده است و آمریکا و غرب علی‌رغم بسیج کامل اما نتوانستند موشک‌های یمنی را رهگیری کنند و موفق به متوقف کردن عملیات‌هایی که به طور دقیق به اهداف خود چه در دریای سرخ و دریای عرب و چه در اقیانوس رسیدند، نشدند.

انتهای پیام