Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-05@20:45:43 GMT

بخش خصوصی وارد بحث ایجاد فضای مطالعه شود

تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۵۷۳۴۷۸

بخش خصوصی وارد بحث ایجاد فضای مطالعه شود

نائب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: دولت به دلیل عدم توان مالی نمی تواند برای تمام کودکان و نوجوان فضای مطالعه ایجاد کند، به همین دلیل باید به سمت بخش خصوصی حرکت کنیم.

به گزارش خبرگزاری مهر، برنامه گفتگوی فرهنگی با موضوع وضعیت سرانه مطالعه کتاب در ایران با حضور سید لطف الله ساغروانی مدیر انتشارات هرمس وابسته به شهر کتاب و ارتباط تلفنی با حجت الاسلام نصرالله پژمانفر نائب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس از آنتن رادیو گفتگو پخش شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ابتدای برنامه، ساغروانی با بیان اینکه کم بودن سرانه مطالعه را باید در سیستم آموزشی کشور جستجو کرد، گفت: یکی از دلایل این موضوع این است که نیاز کمتری را احساس می کنیم.زمانی که بخواهیم پرسشگری در جامعه رواج پیدا کند و پاسخ ساده اندیشانه را کنار بگذاریم ، نیاز به افزایش میزان مطالعه بیشتر احساس خواهد شد.

وی افزود: پایین بودن شمارگان کتاب در جامعه همیشه دلیلی برای کم بودن سرانه مطالعه نیست.گاهی در یک رشته با عناوین زیادی از کتاب روبرو می شوید.به عنوان مثال خرید تمامی کتاب فلسفه برای کسی که به این رشته علاقه مند است ممکن نیست ، در نتیجه تقاضا و تیراژ کاهش می یابد. متاسفانه سرانه مطالعه در کتاب هایی که محبوبیت عمومی دارند نیز بسیار پایین است و سبب شده است تیراژ در این بخش ها نیز کاهش چشمگیری داشته است.

این ناشر همچنین گفت: برای بالارفتن آمار مطالعه باید شرایط مناسب مانند کتابخانه های عمومی و کتاب های مورد علاقه و نیاز مردم افزایش یابد و از قابلیت مدارس به عنوان یک ویترین برای کتاب استفاده کنیم.

در ادامه این برنامه حجت الاسلام نصرالله پژمانفر در ارتباط تلفنی عدم وجود آمارهای قابل دفاع را از معضلات موجود در جامعه دانست و گفت: تناقض بسیار زیادی میان آمارها وجود دارد و از سوی دیگر این آمارها نمی تواند به تصمیم گیری های منطقی و قابل دفاع کمک کند. آمارهایی که از سوی نهادها اعلام می شود همواره دارای ملاحظاتی است که باید برای مصرف کنندگان آمار روشن شود تا بخش قابل توجهی از نگرانی ها را کاهش دهد.

نائب رئیس کمیسیون فرهنگی بخشی از متناقض بودن آمار این حوزه را در تعاریف متفاوتی که از مطالعه وجود دارد ، دانست و گفت: اگر مطالعه را تنها معطوف به کتاب فیزیکی و الکترونیک بدانیم، سرانه مطالعه قابل دفاع نخواهد بود.

وی با تاکید بر اینکه کودکان و نوجوانان به فضای تعریف شده برای مطالعه نیازمندند، ادامه داد: دولت به دلیل عدم توان مالی نمی تواند برای تمام کودکان و نوجوان فضای مطالعه ایجاد کند، به همین دلیل باید به سمت بخش خصوصی حرکت کنیم.

پژمانفر در پایان گفت: ظرفیت مساجد برای افزایش سرانه مطالعه بسیار اهمیت دارد و می تواند در توسعه زیرساختی فضای کتابخانه ای کمک کند تا بخشی از کتاب ها به این مکان منتقل شود و خدمات کتاب و کتابخوانی به  افراد ارائه شود.

منبع: مهر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۵۷۳۴۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پدر، مادر، ما متهمیم ...

وقتی در اتوبوس انسان‌هایی را می‌بینی که بعد از دوران پرتلاطم کرونا علیرغم مریضی هنوز با ماسک و دستمال بیگانه‌اند و با عدم رعایت خود ده‌ها نفر را در این شرایط سخت درگیر بیماری می‌کنند ، وقتی در کوچه تنگ ، با ماشین کنار می‌کشی تا ماشین روبرو بدون دردسر عبور کند و در ادامه نگاه طلبکارانه را دشت می‌کنی، وقتی در جشن چهارشنبه‌سوری ،به جای آتش بازی و جشن و شادی و استفاده از وسایل امن امروزی با مواد محترقه وحشتناک و خطرناک جشن تاریخی با فوت بیش از ۲۰ نفر و مشکلات بیمارستانی بیش از ۲۰۰۰ نفر را نظاره می کنی ، وقتی در عصر حاضر هنوز بنا به عدم رعایت بدیهیات و اصول اولیه بهداشت فردی باید با بوی نامطبوع و کثیفی بسوزی و بسازی ، وقتی در زندگی امروزی هنوز اصول اولیه آپارتمان نشینی را جانیفتاده می‌بینی ، وقتی توانایی و درک و فهم مردم از روابط متقابل در تمامی نقش‌ها را در مرز فاجعه رصد می‌کنی ، وقتی آمارهای فرهنگی ، اجتماعی را به گِل نشسته می‌بینی ، وقتی ...

چندی‌ست به رفتار و کردار عموم مردم بیشتر حساس و دقیق شده‌ام و گویی هرچه بیشتر دقیق می‌شوم عمق دردناک ماجرا بیشتر هویدا می‌شود.

آنچه می‌بینم چیزی جز زوال فرهنگی نیست. دیگر کار از معضلات بزرگ فرهنگی گذشته، مشکلات به عدم رعایت سطوح ابتدایی فرهنگ رسیده.هرچند دیدن این زوال در جامعه ایی که کتاب در آن تبدیل به کالای لوکس شود و خرید کتاب فراموش شود و لیست کتاب های پرفروشش هم بنا به محتوای کتاب برق شوقی در چشمت نمی اندازد، جامعه ایی که پرفروش ترین فیلم‌هایش فیلم های کمدی دم دستی هستند و فیلم های اخلاقی و فرهنگی حوصله دیده شدن نمی یابند ، جامعه ایی که کافه هایش از پاتوق بحث های روشنفکری به پاتوق بازی های مافیایی تغییر جهت داده ، جامعه ایی که از زنگ هنر و فرهنگ در ساختار آموزشی اش چیزی جز اسمی نمادین باقی نمانده ، جامعه ایی که اساتید دانشگاهی که الگوهای جذاب سنین جوانی هستند از تهی سرشار شده و چیزی به تعداد انگشتان دست از آنها باقی نمانده، جامعه ایی که رسانه اش خوراک فرهنگی تزریق نمی کند و بنا به شکاف عمیق کارسازی اش را از دست داده پیش بینی این وضعیت چندان عجیب نبوده و نیست.

قطعا نگاه ایده آل گرایانه ندارم و می دانم در هر جامعه ایی (حتی جوامع پیشرفته فرهنگی) هم فیلم های کمدی و تفریحات سرگرم کننده طرفداران خودش را دارد و همچنین آگاهم که بخشی از این تغییرات حاصل مناسبات و اقتضائات زندگی امروزه است اما صحبت از تناسب و تعادل است. وقتی تناسب و تعادل به کلی برهم خورد و فیلمها و صفحات و تفریحات دم دستی و سطحی فاصله ی کیلومتری با موارد تحلیلی و قابل تامل و فاخر می یابد نتیجه متفاوت و غم انگیز می شود.

آری، در هر جامعه‌ایی حاکمیت و دولت با فرهنگ‌سازی از طریق دو ابزار قدرتمند رسانه و فضای آموزشی که در دستانش است نقش اساسی ایفا می کند و برکمتر کسی پوشیده نیست که فرهنگ‌سازی در وهله اول وظیفه دولت و حاکمیت است تا با ابزارهای قدرتمندش فرهنگ سازی کند و جهت دهد و در ادامه نیز خانواده. اما وقتی در ساختار کلان این هدف را کم رنگ وکارکرد تاثیرگذاری اش را کم رمق می یابی، یا جهت دهی اش را جهت دهی مناسب تحلیل نمیکنی و خانواده را نیز به عنوان بازیگر فعال بعدی، به دلیل حضور در همین بستر اقتصادی فرهنگی در اکثر موارد غیرموثر و پیرو می یابی چه باید کرد؟

آیا باید ایستاد و این سقوط دهشتناک را نظاره کرد ؟ آیا همچون اقتصاد و ... کاری از دستمان برنمی آید؟

نقش افراد (به ویژه بنا به فراگیر شدن فضای مجازی ) در ریز موارد چه می شود؟

در این خصوص شاید نتوان در بُعد کلان کاری کرد و این فرصت بنا به موارد گفته شده در حیطه و توان ما نباشد یا در نگاه بدبینانه تر از دست رفته باشد و فرآیندی جدی تر و قوی تر و متفاوت تر برای احیایش نیاز باشد ، اما در خصوص ریز موارد و خرده فرهنگها نقش افراد کمرنگ نیست

اینکه در رانندگی اینچنینیم، اینکه بدیهیات بهداشتی اولیه را نمی دانیم، اینکه موارد ابتدایی آداب و معاشرت را بلد نیستیم ،اینکه با هنر رابطه نا آشناییم ، پای چیزی بیش از کمکاری دولت و حاکمیت در میان است..

به نظرم برخلاف اقتصاد و سیاست های کلان سیاسی که نمی‌توان در بعد فردی چندان کارساز بود، در بحث فرهنگی شاید بتوان تلنگر و جریانی ایجاد کرد. جریانی هرچند کوچک.

شاید در عصری که فضای مجازی محرومیت و محدودیت های دانستن و یادگیری را از بین برده و از طرفی هر صفحه مجازی خودش نقش یک بیلبورد را ایفا می کند ،عضویت در گروه‌های منتشر کننده مطالب مفید ، خواندن و بازنشر تلنگرهای فرهنگی در فضاهای مجازی مان می تواند خود به خود نقش موثری در بیداری ما و در ادامه، جامعه ایجاد کند. باید از فضای مجازی نه فقط در جهت خرید وسرگرمی و پُرکردن اوقات فراغت که گاها برای دِین فرهنگی مان بهره ببریم.

باید آستین ها را بالا زد، زوال فرهنگی با سرعتی عجیب در حال پیشروی ست . معضلی که تحملش از زوال اقتصادی و سیاسی به مراتب سخت تر است چرا که اگر دلخوشی و تکیه گاه فرهنگی مان هم از دست دهیم، تحمل بار اقتصادی ،سیاسی دیگر غیرممکن خواهد بود.

پس، از آنچه داریم برای آنچه می‌توانیم اصلاحش کنیم نهایت استفاده را ببریم.

همرفیق ،همشهری، همکار و هم میهنی عزیز ، حداقل با رعایت موارد اولیه فرهنگی و اضافه کردن چند پیجِ خوب ادبی، روان‌شناسی ، تحلیلی و اندیشه ایی به صفحات مورد علاقه خود و اضافه کردن عادت مطالعه روزنامه و کتاب خوب چرخه زوال فرهنگی را به سهم خود بشکن و در سال جدید از فضای مجازی ،درکنار استفاده کاری یا پُر کردن اوقات فراغت برای خواندن ، تامل کردن ،تغییر کردن و در ادامه بازنشر مسائل فرهنگی برای استفاده دیگر دوستان بهره ببر . ساده ترین و کمترین کارهایی که بدون هزینه یا با حداقلی ترین هزینه می توانیم انجام دهیم و جای هیچ بهانه جویی در آن نیست.

قصد شعار دهی های کلیشه ایی ندارم اما چاره ایی نیست، تا دیرنشده خانه تکانی فرهنگی کنیم و برای نجات تتمه بارقه های سوسو زننده فرهنگی بکوشیم.

که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم

به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل

*فعال اجتماعی

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903032

دیگر خبرها

  • پدر، مادر، ما متهمیم ...
  • آموزش حلقه مفقوده حریم خصوصی در اینترنت
  • دولتی یا خصوصی بودن ناشران ملاک واگذاری غرفه در نمایشگاه کتاب نیست + فیلم
  • سیل خسارتی به ذخایر گندم‌ وارد نکرد
  • آموزش حلقه مفقوده حریم خصوصی در اینترنت/ کشورها برای محفاظت از کودکان چه کردند؟
  • سرانه فضای ورزشی مدارس اردبیل ۲.۵ برابر شد
  • مسجد و فرهنگسرا را چرا داخل پارک می‌سازند؟/ تهران خشک به بوستان نیاز دارد
  • نمایشگاه کتاب کارناوال شادی است
  • روایتی از نامهربانی مردم با یار مهربان + فیلم
  • ◄ رفع انحصار ریلی با ایجاد یک نهاد رگولاتوری