مخالف دولت محور یا جامعه مدنی محور عمل کردن، هستم
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۶۷۴۴۴۰
رویداد۲۴-حمیدرضا جلایی پور گفت: مخالف هستم که در مواجهه با اتفاقاتی نظیر زلزله افراد فقط دولتمحور یا فقط جامعهمدنیمحور عمل کنند؛ یعنی عدهای میآیند کار نهادهای مدنی را بر سر دولت میزنند و یا یک عده کارهای جامعه مدنی را بر سر دولت میکوبند.
فیلمها گویا و مشخص است. ترافیک هرچه میگذرد، در مراکز زلزلهدیده بیشتر میشود و همین روند امدادرسانی را کندتر میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هرکسی که میتواند وانت و کامیونی فراهم میکند و کمکها را بار میزند و راهی کرمانشاه و سرپل ذهاب میشود. خبرهایی که میرسد، خوشایند نیست. عدهای با هدف مشخص سعی در تخریب نهادهای رسمی و انجیاوهای مسئول دارند و مردمی که نگراناند و میخواهند به هموطنانشان کمک کنند، با شنیدن این اخبار ضدونقیض اعتمادشان را به هلالاحمر و هر نهاد ذیربطی از دست میدهند و برای اینکه اقلام اهداییشان بعدا سر از بازارها برای فروش درنیاورد، دلشان میخواهد خودشان، به صورت شخصی به مناطق آسیبدیده بروند و هدایایشان را به مردم بدهند. فیلمها و فراخوان چهرهها از سیاسی بگیرید تا فرهنگی و ورزشی منتشر شده است. آنهایی که آبرویی پیش مردم دارند، در پیامهایی با انتشار شمارهحساب از مردم خواستهاند تا کمکهای نقدیشان را به آنها بدهند تا به دست مردم برسانند. هیچکدام از آنها از آبرویش برای معرفی سازمانهای متخصص مایه نمیگذارد. سازمانهای متخصص به وسیله عدهای با هدف مشخص بهعنوان دزد و ناکارآمد معرفی میشوند. سازمانهای مردمنهاد فریاد میکشند که لطفا ما را ببینید، ما سالهاست کارمان کمک به مراکز آسیبدیده است؛ اما هیجان ارتباط با سلبریتیها از یک طرف و موج منفی راهافتاده و بیاعتمادی به نهادهای ذیربط از طرف دیگر مردم را متمایل به واریز پول به حساب شخصی آدمها میکند. آنها چند صد میلیون تومان و گاهی میلیاردها تومان پول جمع میکنند و قطعا نیتشان خیر است؛ اما در این ترافیک حجیم کمک چه میخواهند بکنند؟ باز هم نان و آب و کنسرو بخرند؟ آیا به هر خانواده سهمی را پرداخت میکنند یا در نهایت برای ساخت مدارس تخریبشده و خانههای ازبینرفته مجبورند پول را به دست نهادهای ذیربط بدهند؟ این لقمه را دور سر چرخاندن چه نتیجهای جز بلندشدن دیوارهای بیاعتمادی بین مردم و نهادهای مرتبط از یک طرف و بازشدن راه برای عدهای کلاهبردار از طرف دیگر خواهد داشت؟ این قرار است برای کشوری که زلزلهخیز است، آخرین زلزله باشد؟ برای بارهای بعدی و سودجویانی که از امروز برنامهریزی میکنند، فکری کردهایم؟
به همدلی و همفکری نیازمندیم
حمیدرضا جلاییپور، استاد دانشگاه و جامعهشناس، در پاسخ به این سؤال که درحالحاضر وضعیت دلبستگی مردم به نهادهایی مانند هلالاحمر چیست، میگوید: «اینکه نهادی مثل سازمان هلالاحمر چه پایگاهی در بین مردم دارد و یا اینکه نهادهای مدنی و شخصیتها چه جایگاهی بین مردم دارند، جوابش دقیق نیست و درباره آن بررسی و سنجش انجام نشده است. بعضیها میگویند پایگاه فلان نهاد دولتی ضعیف شده است یا پایگاه فلان نهاد مدنی خوب است. اینها همه باید بررسی و نظرسنجی شود تا بتوان درست جواب داد. ما اصلا نمیدانیم و اصلا بستگی دارد که چه کسی اینها را میگوید. اگر کسی مخالف دولت باشد؛ طوری بحث میکند که گویی تنها نهادهای مدنی پایگاه مردمی دارند. وقتی شخصیتها مبلغی را جمعآوری میکنند، اینطور به نظر میرسد که پایگاه اجتماعی قوی دارند. اگر طرف بهاصطلاح طرفدار دولت باشد، به کمکهایی که مردم به دولت میکنند، اشاره میکند و مثال میزنند مردم چقدر پول برای ساخت مدرسه و بیمارستان پرداخت میکنند. هر کسی و گروهی از نگاه خودش مثالهایی را که دوست دارد، ارائه میدهد. اینها دقیق نیست و پایگاه کسی را مشخص نمیکند». این استاد دانشگاه در ادامه تأکید میکند: «نکته دوم اینکه من حمید ما برای مواجهه با معضلات جامعه نیازمند هر دو نهاد هستیم؛ یعنی هم به نهادهای دولتی و هم به نهادهای مدنی و هم به حمایت شخصیتها نیازمندیم و البته در تمام اینها محتاج نقد همدلانه نیز هستیم. اینطور نیست که نهادهای مدنی فقط خوب کار میکنند و کار نهادهای دولتی بد باشد یا برعکس. ما در هنگام وقوع بلایا به یک همدلی و همکاری متقابل نیازمندیم؛ اما این همدلی باید «توأمان» باشد؛ یعنی نیازمند حمایت از دو نیروی دولتی و مدنی هستیم».
او در پاسخ به این سؤال که انتشار حسابهای شخصی از سوی چهرههای مشهور در چنین مواقعی را چگونه تحلیل میکنید، میافزاید: «تازه فرض کنید که پایگاه نهادهای دولتی ضعیف است. اتفاقا شخصیتها و سلبریتیها باید بیایند روی نهادهای جامعه مدنی تأکید کنند و مردم را به سوی آنها تشویق کنند. توجه داشته باشید بالاخره هلالاحمر یک نهاد تخصصی برای کمکرسانی است. یک شخصیت که نهاد کمکرسانی تخصصی ندارد. مثلا یک شخص که پول مردم را جمع کرده و با خودش میبرد چه کاری بهتنهایی از دستش برمیآید؟ آنها ممکن است که تخصص و شایستگی این کار را نداشته باشند. ممکن است این پولها در این روند حیفومیل شود؛ بنابراین خود من بشخصه اگر بخواهم کمکی کنم، به هلالاحمر کمک میکنم؛ چون این کمکها به وسیله این نهاد بستهبندی و مرتب و مدیریت میشود و تجربه و تخصص این کار را دارند. مثلا آنها این همه مواد غذایی و پوشاک را میدانند چگونه پخش کنند. نمیشود که همه اینها را به مراکز نیازمند برد، پخش این اقلام نیازمند تمرکز و نظارت است و بدون برنامهریزی پخشکردن آنها ممکن است باعث شیوع بیماریهای مختلف شود. این پولی که مردم به کسی میدهند را من باید چه کار کنم؟ به چه مدرسه و چه خانهای کمک کنیم؟ اینها تخصص و واردبودن میخواهد، بنابراين عقلایی است که نهادهای مدنی و حکومتی را تقویت کنیم نه اینکه از احساسات مخالف حکومت مردم استفاده کرده، تکنوازی کنیم و عکس سلفی بگیریم».
لطفا به مناطق زلزلهزده نیایید
مدیرکل مدیریت بحران کرمانشاه روز گذشته در اطلاعیهای اعلام كرد: نایلون، چراغ والور و پتو میخواهیم ارسال کمکها با خودروهای شخصی به مناطق زلزلهزده کار امدادرسانی را با مشکل مواجه کرده؛ به مناطق زلزلهزده نیایید. امدادگران هلالاحمر میگویند ترافیک همه را عصبی کرده، لطفا به اینجا نیایید، آمدنتان کاری از پیش نمیبرد. اما انگار کسی حاضر نیست این پیام را بشنود. عدهای میگویند اینها پیامهایی است برای دورکردن مردم از صحنه تا کسی از عمق فاجعه باخبر نشود. در هر کانال و گروهی صدای غمگین و گریهدار مردمی منتشر میشود که از محل وقوع حادثه گزارش میدهند و دیگران را دعوت میکنند تا بیایند و حجم مصیبت را از نزدیک تماشا کنند. این همان عدم آموزش کمکهای اولیه به مردمی است که شوکه شده و بحرانزده کاری جز ابراز احساس از دستشان برنمیآید. خوشمان بیاید یا نه، آنقدر مدیریت بحران و هلالاحمر ضعیف عمل کرده که به آنها هم اعتمادی نيست. سؤالی که این روزها در بین مردم دست به دست میشود، بسیار واضح است؛ چه بر سر هلالاحمر آمده که حتی نایلون را از مردم طلب میکند؟ مصطفی اقلیما، جامعهشناس درباره عدم اعتماد مردم به نیروهای سازمانی میگوید: «وقتی وزارت بهداشت و آموزشوپرورش و وزارت علوم هم خودشان به وسیله نماینده خودشان اقلام تهیهشدهشان را با وانت به کرمانشاه میفرستند، از مردم چه انتظاری دارید؟ وقتی زمان زلزله ورزقان تمام انبارهای سازمان هلالاحمر پر از چادر میشود، بدون اینکه زلزله دیگری به وقع پیوسته باشد، حالا هیچ چادری نیست، چگونه میخواهند جلب اعتماد کنند؟». وی در ادامه افزود: «این شیوه پول جمعکردن و بردن به کرمانشاه و وانت وانت اسباب فرستادن چیزی جز خودنمایی نیست. مردم کرمانشاه را باید دو هفته دیگر دریابید. دو هفته دیگر که سرشان خلوت میشود، به قبرهای ردیف شهرشان نگاه میکنند. حالا وقت خودنمایی نیست. به مردم فکر کنید».
در هیچ آپارتمان و محلهای نیست که حداقل یک نفر عازم کرمانشاه نشده باشد، آنها فقط میخواهند بروند. بعد که میرسند، میبینند کاری از دستشان بر نمیآید، این هم میتواند تقصیر مسئولانی باشد که در کشوری که روی گسل زلزله آرام گرفته، به مردمانش آموزش کمکهای اولیه نداده است. مردم میروند و کمکهای مدیریتنشده را به کرمانشاه میرسانند. کمی بعد تصویر از انبوه نانهای خشک و کپکزده منتشر میشود... آبمعدنیهایی که نصفهونیمه روی زمین افتادهاند. لباسهای کهنهای که زلزلهزدگان نپذیرفتند و در خیابان تلنبار شده و مردمی که برای کمک آمدهاند و اما اسکان و امنیت خود آنها معضلی برای سازمانهای اصلی امدادرسانی است. یعنی نیمی از مسئولان امدادی کشور باید وقتشان را صرف مدیریت مردمی کنند که برای کمک آمدهاند اما نه کاری از دستشان برمیآید و نه جایی برای خوابیدن و استراحت دارند. یک هفته بعد که همه از این هولوولا میافتند اول مصیبت مردم کرمانشاه است. روستاهایی که نابود شده و قلههایی از زباله و مردمی که با وجود این همه کمک چیزی در دست ندارند. آنها تازه میفهمند مصیبت یعنی چه و عدهای اما خیالشان راحت است که وظیفه ملی و میهنیشان را به نحو احسن انجام دادهاند.
منبع: رویداد24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۶۷۴۴۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سه جریان مخالف استاد مطهری
مبلغ: غیر از کسانی که به لحاظ دینی با ایشان در تضاد بودند، متدینان و حتی برخی روحانیون هم در قبال او موضعگیری داشتند. ما چند جریان را در مقابل استاد مطهری میبینیم.
نخست جریان ولایتیها که نسبت به مطهری بیمهریهایی داشتند و هنوز هم دارند. جریان دوم جریانهای سنتی در معارف اسلام بودند. جریان سوم گروهی از انقلابیون که استاد مطهری را مورد اتهام قرار میدادند.
رفتار جریان اول: استاد مطهری نسبت به ولایت، مواضع صریح و مستدلی دارد. رسالهای هم در این رابطه تالیف کرده است. در آن رساله هم بر ولایت سیاسی اهل بیت علیهمالسلام استناد کرده و هم بر ولایت معنوی و باطنی آنها. علاوه بر اینها، ایشان از آثار استدلالی که در این زمینه تالیف شده است، استقبال کردند مثلا در مقالهای از «الغدیر» علامه امینی دفاع کردند. با همهٔ این تلاشها چرا عدهای ولایتی با ایشان مخالف بودند؟
این انتقادات ناشی از آن است که این گروه توقع داشتند استاد مطهری در میدان لعن و سب وارد شود و در مورد تبری نسبت به برخی شخصیتهای مورد احترام اهل سنت به صراحت موضعگیری کند. شهید مطهری اهل اینگونه مقابلهها که امت اسلامی را با اختلاف مواجه میکند، نبود. این جماعت به همین علت دربارهٔ او موضعگیری منفی میکردند، ولایت او را ضعیف میشمردند و از این جهت او را مورد نقد و اعتراض قرار میدادند.
رفتار جریان دوم: این جریان که تشابه زیادی با جریان اول دارد، معتقد بودند شهید مطهری یک عالم متجدد است و برای اینکه از اسلام دفاع کند، برخی احکام اسلام را نادیده میگیرد. این افراد با تجددگرایی استاد مطهری مخالف بودند و معتقد بودند نظرات او با استدلال سنتی سازگار نیست. مثلا شهید مطهری از اینکه زنان با رعایت پوشش اسلامی در فعالیتهای اجتماعی حضور داشته باشند دفاع کرده است. ولی این گروه سنتی معتقد بودند این الگو، الگوی اسلامی نیست بلکه الگوی برگرفته از غرب است.
در بین علمای ما افراد نسبتا زیادی بودند که به این دلیل با افکار شهید مطهری مخالف بودند. یکی از همین افراد که سابقهٔ تحصیل نزد استاد مطهری داشت، کتاب مسئلهٔ حجاب ایشان را مورد نقد قرار داد، حواشی برای کتاب نوشت و برای استاد مطهری فرستاد. در آن حواشی، طعنههای زیادی با همین جهتگیری علیه استاد مطهری وجود دارد. شهید مطهری از این اتهامات بسیار متاثر میشود و ذیل آن حواشی مینویسد از چیزهایی که من از آن نمیگذرم این افتراهاست. این گروه خیلی به استاد مطهری فشار میآوردند.
مطهری در میان همصنفان خودش هزینه میداد ولی دست از روشنگری دین برنمیداشت. اگر ایشان میخواست تسلیم پسند عوامالناس شود آثاری مثل تحریفات عاشورا نمینوشت و سکوت میکرد کما اینکه هملباسان او سکوت میکردند و مورد احترام مردم قرار میگرفتند. حرف شهید مطهری همین است که نتیجهٔ کتمان حقیقت عذاب الیم است.
رفتار جریان سوم: شهید مطهری از همراهان امام در انقلاب بود، در جریان نهضت حضور داشت ولی بسیاری از انقلابیون با او مشکل داشتند. این مشکل از دو جهت بود یکی مشکل نظری و دوم مشکل عملی. مشکل نظری این بود که عدهای به نام انقلابیون میخواستند همهٔ اسلام را در انقلاب خلاصه کنند. انگار اسلام مساوی با انقلاب است و هیچ چیز دیگری از اسلام را به رسمیت نمیشناختند. این جریان همهٔ ارزشها را در انقلاب میدید. انگار غیر از انقلاب در اسلام چیزی نیست. مطهری با چنین تفکری مشکل داشت و مقابل آن میایستاد.
از نظر مطهری، اسلام مبارزه دارد ولی این یکی از ارزشهای اسلام است. مطهری خطاب به این گروه تندرو مینویسد:« از نظر شما تمام مسائل قرآن بر محور انقلاب است».
استاد مطهری در برابر این سه جریان ایستاد و جان خودش را فدا کرد. بیان مطالب آسیب شناسی های فکری در زمان و شرایط انقلاب کار سختی بود و کسی دیگری جز ایشان مقابل این جریان های افراطی نایستاد.
* استاد حوزه و پژوهشگر دین / * منتشر شده در مجله خیمه اردیبهشت 1403
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902693