خروج ترامپ از معاهدات بین المللی باعث افزایش قدرت امریکا نمیشود
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۶۷۷۶۷۸
«ریچارد مورفی» معتقد است که خروج ترامپ از توافقات مهم بین المللی ممکن است در کوتاه مدت مزایایی برای واشنگتن در بر داشته باشد اما در بلندمدت باعث افزایش قدرت امریکا نخواهد شد.
خبرگزاری مهر، گروه بین الملل - فاطمه محمدی پور: «دونالد ترامپ» رئیس جمهور ایالات متحده امریکا از زمان آغاز ریاست جمهوری خود تاکنون سعی نموده جهت تحقق سیاست اول امریکا خود از توافقات مهم بین المللی که دولتهای پیشین آنها را امضاء نموده اند، خارج شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی تاکنون دستور خروج امریکا از توافقنامه آب و هوایی پاریس و توافقنامه آسیا - پاسیفیک را صادر نموده و در تلاش است از توافقنامه نفتا و برجام نیز خارج شود. وی معتقد است این توافقات بین المللی در راستای منافع ملی امریکا عمل نمی کنند. کارشناسان بین المللی معتقدند خروج ترامپ از توافقات بین المللی تهدیدی علیه لیبرالیسم، رویکردی که معتقد است معاهدات بین المللی برای امنیت و ثبات جهانی ضروری هستند، می باشد.
در این راستا خبرنگار مهر گفتگویی با «ریچارد مورفی» دیپلمات پیشین و کهنه کار امریکا انجام داده است که در ادامه می آید.
«ریچارد مورفی» دیپلمات پیشین و کهنه کار آمریکایی با ۳۴ سال فعالیت در حوزه خاورمیانه و کشورهای عربی، در سالهای جنگ ایران و عراق سفیر آمریکا در عربستان سعودی بود و سپس معاون وزیر خارجه آمریکا در امور خاورمیانه شد. مورفی اینک با شرکت در شبکههای «بیبیسی»، «سیانان»، «فاکس نیوز» به تحلیل درباره رویدادهای جهان به ویژه خاورمیانه میپردازد. وی عضو هئیت امنای دانشگاه آمریکایی «بیروت» در لبنان نیز هست.
*بر اساس لیبرالیسم، معاهدات و توافق نامه های بین المللی برای امنیت و ثبات جهانی ضروری است. برخی معتقدند خروج رئیس جمهور ترامپ از معاهدات بین المللی تهدیدی برای لیبرالیسم است. نظر شما در این خصوص چیست؟
معاهدات بین المللی برای ثبات و امنیت نظام بین الملل ضروری هستند. در واقع توافق نامه ها و معاهدات بین المللی منعکس کننده نظر و رای سنجیده حکومت هایی هستند که در مورد آنها مذاکره نموده و آنها را امضاء کرده اند.
*اثرات احتمالی خروج ترامپ از معاهدات بین المللی بر حقوق بین الملل و به ویژه بر عرف بین المللی چیست؟
برای هر قدرتی، کوچک یا بزرگ، نادیده گرفتن امضاء خود و ترک یک معاهده به طور یک جانبه، سوالاتی در مورد پایبندی آن به هدف معاهده ایجاد می کند. تاثیر خروج یک کشور از معاهده بین المللی به واکنش سایر امضاء کنندگان آن و اقدامات بعدی دولتی که حمایت خود را از معاهده قطع نموده بستگی دارد.
*نظم لیبرال اساسا مبتنی بر چندجانبه گرایی است. خروج ترامپ از موافقتنامه آب و هوایی پاریس،TPP، نفتا NAFTA و احتمالا از برجام در تضاد با چند جانبه گرایی است. آیا چنین رویکردی قدرت ایالات متحده را تضمین می کند؟
خروج امریکا از این معاهدات و توافق نامه ها در مورد نیات امریکا نسبت به جهان شک و تردید ایجاد نموده و اقدامات امریکا را غیر قابل پیش بینی می کند. غیر قابل پیش بینی بودن اقدامات ممکن است در کوتاه مدت مزایایی برای امریکا در بر داشته باشد، اما در بلندمدت قطعا قدرت امریکا را افزایش نخواهد داد.
*برخی می گویند که رژیم هایی که پس از جنگ جهانی دوم ایجاد شده اند به قدرت هژمونیک ایالات متحده و منافع ایالات متحده کمک زیادی کردند، اما اکنون این رژیم ها دیگر به منافع ایالات متحده خدمت نمی کنند، بنابراین اقدامات ترامپ برای از بین بردن این رژیم ها بسیار منطقی است. نظر شما در این خصوص چیست؟
اقدامات امریکا بعد از جنگ جهانی دوم جهت بازسازی و توسعه اقتصادی و افزایش اعتماد به نفس کشورهایی آسیب دیده در طی جنگ ضروری بود. در حال حاضر به نفع امریکا نیست از این کشورها و رژیم های بین المللی دور بماند.
منبع: مهر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۶۷۷۶۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جمعیت جوان اصلیترین مولفه قدرت و ثروت واقعی هر کشور
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای استان خوزستان، دکتر پژمان بختیاری نیا به خبرنگار ما گفت: تغییرات جمعیت یک پدیده اجتماعی مهم است که تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله باروری، مرگ و میر، مهاجرت، و تغییرات اجتماعی و اقتصادی قرار میگیرد. این تغییرات میتوانند به شکل افزایش یا کاهش جمعیت، تغییر در ساختار سنی جمعیت و تأثیر بر اقتصاد و جامعه منجر شوند.
وی افزود: کشور ما در موضوع جمعیت در موقعیت حساسی است و با بسته شدن پنجره جمعیتی وارد بحران خواهیم شد، اکنون دو سوم جامعه در رده سنی ۱۵ تا ۶۴ سال هستند و در واقع ۷۰ درصد جامعه در این رده سنی قرار دارند و به همین منظور ما باید به ساختار سنی توجه کنیم، زیرا در مرحله پنجره جمعیتی همه مشکلات متخصصان و پژوهشگران بحث توانمندسازی جوانان است و از این روش جهش توسعهای را خواهیم داد.
دکتر بختیاری نیا ادامه داد: در تدوین قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت به ۲۱ مانع فرزندآوری مورد توجه قرار دارد که عبارتند از؛ تاخیر در ازدواج جوانان، کاهش سن ازدواج، الگوی مسکن، مشکلات اقتصادی و هزینه فرزندپروری، اشتغال و نگرانی آتیه زنان، اشتغال پدران خانواده، هزینه دوران باداری و شیردهی، هزینههای ناباروری، عقیمسازی و استفاده بیرویه از اقلام پیشگیری، ترس از فرزند معلول، قبحزدایی از سقط جنین، نگهداری از تربیت و آینده فرزندان و ضعف خدمات اجتماعی مادر و کودک از جمله این موانع است.
رئیس مرکز بهداشت خوزستان اضافه کرد: همان طور که سیاستهای تحدید جمعیت در دهه ۶۰ برپایه تغییر نگرشها، هنجارها و ارزشها بود، امروز نیز برای مهندسی معکوس این مساله هیچ راهی جز از مسیر ایجاد تغییر در نگرشها و ارزشها وجود ندارد. سیاستگذاری جمعیتی نوعی سیاستگذاری اجتماعی است و باید در این چارچوب حرکت کند و از الزامات آن، توجه به بسترهای فرهنگی است. تمرکز بر روی تغییرات فرهنگی، مدیریت انتقال زمان و استفاده از توانمندیها و ظرفیتهای کمککننده در فرزندآوری از دیگر موارد در این زمینه هستند.
معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز میگوید: در واقع در کنار حل مشکلات اقتصادی کشور، باید برای تغییر انگارههای غلط نقش بسته در اذهان جامعه درباره جمعیت و فرزندآوری، کار فرهنگی را در اولویت قرار دهد تا زنان و مادران بتوانند در کنار فعالیتهای اجتماعی، نقش مادری خود را با کمترین دغدغه دنبال کنند.
وی گفت: در بخش فرهنگی فردگرایی گفتمان غالب است. آزادیهای فردی، تغییر ارزشها و هنجارهای فردی و به طور کلی سبک زندگی از مولفههایی هستند که سبب افزایش سن ازدواج شدهاند، در حقیقت شاهد تغییر سبک زندگی هستیم که این موارد به طور قطع در افزایش سن ازدواج اثرگذار هستند و در نتیجه سن باروری نیز افزایش مییابد. توجه به عقاید، اخلاق، خرده فرهنگها و زیست بوم از اصول پرداختن به کارهای فرهنگی است.
دکتر بختیاری نیا افزود: حمایت از ازدواج جوانان و فرزندآوری آنها، ارزشمند کردن فرزندآوری توسط عوامل فرهنگساز، رسانهها و رفع موانع و مشکلات خانوادهها در این مسیر که عمدتاً در قانون جوانی جمعیت مورد توجه هستند میتوانند ما را از این بحران عبور دهند، اما لازم است بدانیم مهمترین موضوع فرهنگسازی و الگوسازی است که آحاد مردم و گروههای اجتماعی باید به آن توجه کنند.
وی تاکید کرد: مساله جوانی جمعیت از برنامههای محوری وزارت بهداشت است و فرزندان سرمایههای ارزشمند جامعه و خانواده هستند.