الجزیره: مقابله با ایران، چیزی جز بهانه عربستان برای برقراری روابط با اسرائیل نیست
تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۷۴۳۱۵۸
به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ پایگاه اینترنتی الجزیره انگلیسی در تحلیلی نوشت: در صحنه سیاسی منطقه، کسی انتظار اتحاد بین ریاض و تلآویو را نداشت، ولی تحولات به شکلی روی داد که این دو به سوی هم سوق یافتند و منطقه بستر دوستیهای عجیب شد.
در این تحلیل آمده است: به باور تحلیل گران روابط پنهان بین اسرائیل و عربستان سعودی علیه «دشمن» مشترک یعنی ایران شکل گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در عربستان سعودی که در دنیای عرب روی موضع دینی خود سرمایهگذاری میکرد، این نظام را برای ایجاد نظم جدید خود در هم شکست؛ نظامی که به دنبال ایجاد روابط با اسرائیل بر اساس طرح زمین در برابر صلح است. چنین کاری میتواند نوعی توازن متقابل برای هویت سنی این کشور در برابر ایران شیعی ایجاد کند.
به گفته اوفرسالزبرگ، کارشناس موسسه بینالمللی بحران، این تغییر در نظم سیاسی باید با طرح صلح اسرائیلی-فلسطینی نیز همخوانی داشته باشد که از دیدگاه سران آمریکایی و سعودی برای ایجاد چنین همکاریهای منطقهای ضروری است. وی میگوید: «تولد ائتلاف مشهود بین عربستان و اسرائیل برای ایران بازدارنده خواهد بود و از بسیاری جهات برای پیشبرد روند صلح فلسطینی اسرائیلی در ریاض و واشنگتن ضروری است.»
کاخ سفید، با تلاشهایی که جرد کوشنر، داماد و مشاور ارشد ترامپ، انجام میدهد، بسیار برای طرح جدید پرمشغله نشان میدهد تا بنبستهای موجود در طرح صلح که ترامپ از آن به عنوان طرح صلحی نهایی یاد میکند، برداشته شود.
امید آنها بر حمایت قدرت منطقهای یعنی عربستان سعودی بنیان گذاشته شده است که با وجود نداشتن روابط آشکار سیاسی، روابطی نزدیک بین این پادشاهی نفتی و اسرائیل در حال ایجاد شدن است.
از نظر عربستان، اسرائیل متحدی قابل اعتماد استکوبی مایکل، محقق ارشد در موسسه مطالعات امنیت ملی در دانشگاه تلآویو، مدعی شد: «متاسفانه آمریکا خلائی را در منطقه به جا گذاشت که روسها در سوریه و گروههای دست نشانده ایران در دیگر مناطق منطقه آن را پر کردند. از نظر عربستان، اسرائیل متحدی قابل اعتماد است و از این رو عربستان سعودی به خوبی درک کرده که زمان خوبی برای دوستی با اسرائیل است.»
به گفته مایکل، عربستان سعودی درک کرده است که روند صلح فلسطین روی شانههای این کشور است و مسائل مهم دیگری وجود دارند که اهمیت راهبردی دارند. عربستان که پیشتر و در 2002 طرحی موسوم به ابتکار صلح پایدار را ارائه کرده بود، علاقمند است که اسرائیلیها و فلسطینیها را برای پذیرش طرح صلح کوشنر سوق دهد.
مایکل میگوید: «سعودیها چندان خود را در قبال فلسطینیها مسئول نمیدانند و مایل هستند با توافق موقت که از دیدگاه من همان طرح صلح آمریکاست، موافقت کنند.»
عربستان در پی کسب موقعیتی برتر از ایران در منطقه استاو میگوید: «این برای آنها فرصتی است تا اهمیت دینی خود و اختیارات دینی خود در مکه و مدینه را به بهای قدس و اهمیت مذهبی حرمالشریف که سومین مکان مقدس اسلامی است، تقویت کنند و در عوض، در برابر ایران از موقعیت بهتری برخوردار شوند.»
مایکل معتقد است زمانی که فلسطینیها با فشاری جدی برای ورود به فرایند سیاسی روبرو شوند، ارتقای روابط بین سعودی و اسرائیل که در سطوح پایینتر قرار دارد، اتفاق خواهد افتاد.
عادیسازی روابط اسرائیل- عربستان به نفع تلآویو خواهد بودبه گفته او، «می توان این را به چشم مشوقی برای سران اسرائیل در نظر داشت تا حرکتهایی در طرح صلح با فلسطینیها ایجاد شود، امری که از نظر آنان در عادیسازی روابط منطقهای به سودشان خواهد بود.»
خلیل شاهین، تحلیلگر سیاسی در شهر رامالله در کرانه باختری، میگوید «ارزیابی» از تهدیدهای منطقهای به بهای اهداف فلسطینی خواهد بود. وی میگوید: «موضوع عادیسازی روابط دیگر موضوعی بحثانگیز نیست، ولی مسئله مهم اینجاست که باید درک کرد انجماد در روابط بین کشورهای عرب و اسرائیل موضوعی دو جانبه نیست.»
او میافزاید «نتیجه زوال قدرت آمریکا در خاورمیانه جانشینی اسرائیل در حوزههایی است که سیاست خارجی آمریکا در پر کردن آن ناکام مانده بود. انگیزه کشورهای عرب، بقای رژیمهای حاکم بر این کشورهاست و همین باعث میشود آنها به سوی قدرتهای برتر در منطقه سوق پیدا کنند.»
الجزیره در ادامه نوشت: در واقع ایران بهانهای بیش نیست. هر چند مقامات سعودی درباره روابط سکوت کردهاند، همتایان اسرائیلی آنها با دعوتهایی که از آنها شده است، تلاشی برای پنهان کردن روابط بین دو طرف نکرده اند. هفته گذشته، ایوب کارا، وزیر ارتباطات اسرائیل، عبدالعزیز الشیخ مفتی اعظم سعودی را برای دیدار از اسرائیل دعوت کرد و دو روز بعد، گادی آیزنکوت، رئیس ستاد مشترک اسرائیل، اولین مقام اسرائیلی بود که با خبرگزاری سعودی گفتگو و تاکید کرد اسرائیل آماده همکاری اطلاعاتی با سعودیها درباره ایران است.
در ادامه این تحلیل آمده است: تغییرات داخلی اخیر در عربستان سعودی که با بازداشت شاهزادگان، وزرا و تاجران بلند بالا و با دستور محمد بن سلمان همراه شد، نشانهای از سرکوب هرگونه نارضایتی با اسم مقابله با فساد مالی بود.
ایران نگرانی درباره ائتلاف سعودیها با صهیونیستها نداردمحجوب زویری، استاد مهمان در برنامه مطالعات خلیج فارس در دانشگاه قطر معتقد است: «تغییرات سیاسی در عربستان سعودی و تمایل برای قبض قدرت دلیل اصلی این روابط باز با اسرائیل است. البته ایران هم که بیشتر به عنوان بهانه این کار مطرح شده، نگرانی چندانی درباره این ائتلاف احتمالی ندارد. این کار باعث میشود ایران خود را به عنوان قدرتی نرم و با وجههای بهتر ارائه کند، در واقع خود را به عنوان تنها پایه مقاومت در برابر اسرائیل معرفی میکند.»
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۴۳۱۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تصمیم عربها درمورد تهران و تل آویو چیست؟
فارن افرز در مطلبی به قلم دالیا داسا کایه و سنم وکیل نوشت: زمانی که ایران در روز ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد روانه اسرائیل کرد، اردن به دفع این حمله کمک نمود. گزارشهای رسانهای اولیه نشان داد که چند دولت دیگر عربی نیز در دفاع از آسمان اسرائیل مشارکت داشته اند؛ اما این اقدامات بعدا تکذیب شد. با این وجود، شماری از رهبران اسرائیلی و برخی ناظران در واشنگتن این اقدامات را به عنوان نشانهای از یک تغییر جهت مهم تعبیر کردند.
به گزارش انتخاب، استدلال آنها این بود که در صورت تداوم تشدید تنش با ایران این دولتها طرف اسرائیل را میگرفتند. سپهبد هرزی هالوی، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل اعلام کرده که حمله ایران «فرصتهای جدیدی برای همکاریها در خاورمیانه ایجاد کرده است.» انستیتوی مطالعات امنیت ملی که اندیشکدهای اسرائیلی است هم اعلام کرده که «ائتلاف منطقهای و بین المللی که در دفع حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقهای علیه ایران را نشان داد.»
پس از آنکه اسرائیل به شکلی محدود به حمله ایران پاسخ داد، دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست نوشت که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقهای علیه ایران عمل کرد.» وی در ادامه اظهار داشت، اسرائیل با واکنشی محدود «ظاهرا در حال بررسی منافع متحدان خود در این ائتلاف یعنی عربستان، امارات و اردن بوده است که همگی کمکهای بی سر و صدایی در جریان حمله هفته گذشته کرده بودند.» به نظر این تحلیلگر مسائل منطقه، این اقدام نشان از یک "تغییر پارادایم برای اسرائیل" دارد که "شکل جدیدی" به خاورمیانه خواهد بخشید.
اما این ارزیابیها ناشی از ذوق زدگی بیش از حد به نظر میرسد و نمیتواند پیچیدگی چالشهای منطقه را به تصویر بکشد. مطمئنا با توجه به ماهیت بی سابقه تبادل آتش صورت گرفته بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقهای را بیش از پیش مد نظر قرار دهد. اما واقعیتهای منطقه که مانع از همکاریها بین اعراب و اسرائیل میشود تغییر چندانی نکرده است. حتی قبل از حمله ۷ اکتبر حماس و جنگ متعاقب آن در غزه، دولتهای عربی که توافقات ابراهیم را امضا کرده و به عادی سازی روابط با اسرائیل تن داده بودند، از حمایتهای نتانیاهو از توسعه شهرکهای اسرائیلی در کرانه باختری و بی تفاوتی وی در قبال تلاشهای وزرای دست راستی اش برای تضعیف وضعیت موجود در بیت المقدس ناامید شده بودند. مجموعه حملات شهرکت نشینان اسرائیل علیه فلسطینیان در شهرهای کرانه باختری در بهار ۲۰۲۳ این تنشهای منطقهای را بیش از پیش شعله ور ساخت. پس از آنکه ارتش اسرائیل در ماه اکتبر عملیات نظامی خود در غزه را آغاز کرد موجب به راه افتادن موجی از اعتراضات در خاورمیانه شد، رهبران عربی بیش از پیش علاقه خود به جانبداری علنی از اسرائیل را از دست دادند، زیرا مطلع بودند که این همکاری علیه میتواند به مشروعیت آنها در داخل لطمه بزند.
هیچ بخشی از پاسخ چند کشور عربی به این دور از منازعات بین ایران و اسرائیل نشان نمیدهد که این مواضع تغییر قابل توجهی را شاهد بوده است. آن گروه از دولتهایی که اسرائیل از آنها به عنوان "اتحاد سنی" یاد میکند، در واقع به دنبال برقراری توازن در روابطشان با ایران و اسرائیل، صیانت از اقتصاد و امنیت خود و بیش از همه جلوگیری از بروز یک جنگ منطقهای هستند. اولویت آنها احتمالا همچنان پایان دادن به جنگ ویرانبار غزه و نه تقابل با ایران خواهد بود. با این حال در حالی که تنشها بین ایران و اسرائیل رو به افزایش است، اشتیاق دولتهای عربی برای سرعت بخشیدن به یکپارچگی منطقهای با اسرائیل بیش از هر زمان دیگری بستگی به تمایل اسرائیل به پذیرش یک دولت فلسطینی دارد.
پیش از حمله ۱۳ آوریل اسرائیل، عربستان و امارات اطلاعاتی را در خصوص حملهای قریب الوقوع با ایالات متحده تبادل کردند. مرکز فرماندهی آمریکا سپس از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکایش استفاده کرد. اردن به هواپیماهای ایالات متحده و بریتانیا اجازه داد تا وارد حریم هوایی این کشور شده و پهپادها و موشکهای ایرانی را دفع نمایند. گزارشهای رسانهای اولیه به ویژه در ایالات متحده و اسرائیل تاکید داشتند که یک تلاش گسترده منطقهای موجب خنثی شدن حمله ایران گشته است.
اما خیلی زود روشن شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان و هم امارات صراحتا هرگونه مشارکت نظامی مستقیم در دفاع از اسرائیل را رد کرده اند. مقامهای اردنی نیز اظهار داشته اند که این مشارکت برای حفاظت از منافعشان ضروری بوده است. ملک عبدالله دوم تاکید کرده که کشورش برای کمک به اسرائیل اقدام نکرده است.
تلاشهایی که دولتهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا مطمئنا ناشی از تمایل آنها برای حفظ روابطشان با ایالات متحده بوده نه نزدیکتر کردن خودشان به اسرائیل. از زمانی که اسرائیل حمله به غزه را آغاز کرده، رهبران عربی از اینکه جو بایدن توفیق چندانی در محدود کردن اقدامات اسرائیل نداشته غافلگیر شده اند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاریهای خود با واشنگتن هستند. آنها منبع جایگزینی برای امنیتی که آمریکا برایشان فراهم میکند نمیبینند.
دولتهای عربی به ویژه دولتهای حاشیه خلیج فارس از تلاشهای اسرائیل برای تضعیف توانمندیهای نیروهای نیابتی ایران استقبال میکنند. اما آنها به احتمال زیاد مخالف هرگونه حمله مستقیم به ایران خواهند بود که میتواند منطقه را که هم اکنون نیز چشم انداز اقتصادی شکنندهای دارد بی ثبات نماید و یا منجر به حمله متقابل ایران در منطقه شود. هرچند منقعت دولتهای عربی در حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن نهفته است، اما آنها نمیخواهند به بلوکی بپیوندند که به صراحت علیه ایران و حامیان جهانی اش نظیر روسیه کار میکند. آنها ترجیح میدهند موازنهای بین روابط مختلف منطقهای و جهانی خود برقرار نمایند، نه اینکه پلهای پشت سرشان را خراب کنند.
اما به رغم این محدودیت ها، دولتهای عربی میتوانند نقشی تعیین کننده در جلوگیری از افزایش بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور و برقراری تماسهایی برای مدیریت بحران حیاتیتر از گذشته است. کشورهای عربیای که با هر دو طرف رابطه دارند میتوانند از این روابط برای تشویق به خویشتن داری و کمک به ارسال پیامها بین طرفین استفاده کنند و برای جلوگیری از جنگ و یا کاهش آسیبها در صورت شروع منازعه تلاش نمایند. در بلندمدت برای برقراری ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید چهارچوب خودشان را برای گفتگوهای منظمی که مسیر را برای مشارکت هم طرف ایرانی و هم طرف اسرائیلی باز میکند ایجاد نمایند. رویارویی اخیر ایران و اسرائیل که دو طرف را به آستانه یک جنگ کامل رساند، نشان دهنده میزان فوریت و ضرورت برقراری چنین دیالوگهایی بود.
اما جهان باید انتظارات خود برای برقراری روابط نزدیکتر بین اعراب و اسرائیل را واقع بینانهتر کند. همکاریهای فنیای که دولتهای عربی و اسرائیل اخیرا در حوزههایی نظیر انرژی و تغییرات اقلیمی داشته اند احتمالا ادامه خواهد داشت. اما نشستهای مهم منطقهای که علنا تعاملات سیاسی دولتهای عربی با اسرائیل را تبلیغ میکند، تاثیر چندانی نخواهد داشت مگر آنکه اسرائیل به جنگ در غزه خاتمه دهد. تا آن زمان تلاشهای دولتهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی شان با اسرائیل نیز همچنان محدود باقی خواهد ماند. یک استراتژی کوتاه مدت واقع بینانهتر اولویت دهی به حمایت از تلاشها برای میانجیگری وجلوگیری از تنش بیشتر بین ایران و اسرائیل خواهد بود.