Web Analytics Made Easy - Statcounter

آن چه این روزها امثال قالیباف یا غفوری‌ فرد بر آن انگشت می‌گذراند را اصلاح‌طلبان مدت‌هاست تکرار می‌‎کنند.

به گزارش ایسنا، روزنامه شرق نوشت: «در روزهای گذشته دو اصولگرای زخم‌خورده از جریان اصولگرایی بر نقطه‌ای انگشت گذاشته‌اند که پیش‌تر دیگران یا به عبارت بهتر، اصلاح‌طلبان آن را پاشنه آشیل اصولگرایی اعلام کرده‌ بودند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«در رابطه اصولگرایان با مردم اشکالی هست.» اصولگرایان هم مانند هر جریان سیاسی دیگری برای نقد درونی نیاز به فاصله‌ گرفتن از قدرت دارند. تا زمانی که در قدرت‌اند، کمتر به نقد درونی می‌پردازند. امیر محبیان، تحلیلگر و روزنامه‌نگار اصولگرا، هم پیش‌تر از چنین اشکالی سخن گفته بود: «تکیه بیش از حد اصولگرایان به رانت قدرت.» حالا به نظر می‌رسد که سه شکست انتخاباتی برای قالیباف و کنارگذاشتن حسن غفوری‌فرد از فهرست انتخاباتی اصولگرایان در مجلس دهم، چنین فرصتی را برای کنارگذاشته‌شدگان فراهم کرده است.

حسن غفوری‌فرد، عضو شورای مرکزی مؤتلفه، برای انتخابات مجلس دهم ثبت‌ نام کرده بود و یکی از ده‌ها گزینه‌ای بود که می‌توانست در فهرست نهایی ٣٠نفره اصولگرایان برای تهران قرار گیرد اما در شرایطی که خودش اصلا انتظار نداشت، از آن فهرست ٣٠ نفره تنها سه سهم به مؤتلفه رسید؛ آن هم در حالی‌ که غفوری‌فرد در میانشان نبود. ١٣ نفر سهمیه طیف جبهه پایداری و نزدیکان احمدی‌نژاد شده بود و هشت نفر سهمیه جمعیت ایثارگران و جمعیت رهپویان که نزدیک به حداد عادل‌ بودند و مواضعشان هم‌پوشانی نزدیکی با جبهه پایداری داشت. غفوری‌فرد همان زمان گفته بود: «این که اعضا و منتسبان به جبهه پایداری در فهرست این دوره ائتلاف اصولگرایان پررنگ هستند، موجب نگرانی خیلی از افراد شده است. لیست باید عمومیت داشته باشد. حتی به‌ نظر می‌رسد شاخصه‌هایی که تعیین کردند هم خیلی رعایت نشده؛ مثلا یکی از شاخص‌ها این بوده که سهم‌خواهی نشود ولی بعد گفته شد فلان آقا را فلان فرد وارد لیست کرده است یا یکی از شاخص‌ها این بود که سبد رأی افراد بالا باشد، ولی با این که نظرسنجی نشان داده بود که من رأی زیادی دارم ولی در لیست قرار نگرفتم. به ‌نظر می‌رسد شاخص‌هایی که خودشان هم مشخص کرده بودند هم خیلی رعایت نشده است.»

او به روزنامه ابتکار گفته است: «باید این موضوع را بپذیریم. یکی از دلایلی که اصولگرایان در انتخابات مجلس و شورای شهر موفق نبودند این بود که به خواست و نیازهای مردم توجه دقیق نکردند. اگر مملکت مال مردم است، باید به خواست و مطالباتشان توجه شود و این یکی از دلایل اصلی بود که اصولگرایان نتوانستند از مردم در انتخابات مجلس و شورای شهر رأی بگیرند. توجه به این نکات مهم است. شاید از این موضوع تجربه و عبرت بگیریم و ارتباطمان را با مردم بیشتر کنیم و اگر وارد مجلس شدیم مردم را فراموش نکنیم و ارتباطمان را طی چهار سال با جامه قطع نکنیم. نباید تنها زمان انتخابات برای گرفتن رأی به سراغ مردم برویم. به نظر من، چه برنده و چه بازنده انتخابات باشیم، باید ارتباطمان را با مردم حفظ کنیم و با آنها همراه و هماهنگ شویم تا آنها هم به ما اعتماد کنند.»

قالیباف هم اگر چه در دو دوره انتخابات ٨٤ و٩٢ حاضر شد و رأی لازم را کسب نکرد اما در انتخابات ٩۶ عملا از سوی اصولگرایان حذف شد. فارغ از این که اگر در انتخابات می‌ماند، رأی می‌آورد یا نه، اما اصل ماجرا این است که رؤسای جماعت اصولگرا، رئیسی را به او ترجیح دادند. از آن زمان به‌ بعد شهردار پیشین پایتخت هم انتقاد از اصولگرایی را شروع کرده است. یک‌ بار از نواصولگرایی سخن می‌گوید و بار دیگر از «مردم‌ناباوری» در این جریان یا به قول امیر محبیان، «فاز سیاسی جدیدی» را شروع کرده است.

او هم سه روز پیش گفته بود: «اصولگرایان به مکتب امام معتقدند اما این جریان کارنامه قابل‌ قبول و قابل‌ دفاعی ندارد و حتی در هدف‌گذاری و روش و ابزار هم بدسلیقگی داشته است. اگر دو رکن مهم داشته باشیم، یکی مردم است و یکی اصولگرایی. این جریان شعار مردم‌باوری را داد اما در عمل به آن باور نداشت و اعتقاد قلبی به مردم‌باوری در این جریان سیاسی نبود. من هرگز خودم را محور این حرکت نمی‌دانم اما می‌توانم صدای این تغییر باشم و سعی می‌کنم مطالبه‌کننده این تغییر از افرادی باشم که باید به این تغییر تن بدهند.»

تقصیر اصولگرایی چیست؟

امیر محبیان اگر چه خودش پیش‌تر اصولگرایان را بابت تکیه بیش از حد به رانت قدرت نواخته بود،اما حالا بر سر گزاره «مردم‌ناباوری اصولگرایان» به قالیباف انتقاد کرده و گفته است: «این نقد از جناب قالیباف بعید است. این تهمت اصلاح‌طلبان افراطی بود؛ جریان اصولگرایی کجا مقابل رأی مردم ایستاد. وقتی رئیس دولت اصلاحات پیروز شد، جناب ناطق اولین کسی بود که تبریک گفت. نباید تهمت‌های تندروها علیه اصولگرایان را تکرار کنیم. موضع اصولگرایان اتفاقا همیشه مردم‌گرایانه بوده است ولی طبعا هنگامی که میان عرف غالب طبقه‌ای از جامعه و شرع تعارض بوده، شرع را برگزیده‌اند. این افتخار اصولگرایی و بخشی از هویت آن است. والا هیچ‌گاه آن اصولگرایی که می‌شناسیم رأی غالب مردم را رد نکرد.»

به نظر می‌رسد که محبیان نوشته‌های چهار سال پیش خود را درباره «عدم اقبال مردم به جریان اصولگرا» از یاد برده است که این روزها در دفاع از اصولگرایی می‌گوید: «دوران جنگ، دولت دست جریان مخالف اصولگرایی و بعد هشت سال در اختیار خط مرحوم هاشمی و بعد هم هشت سال در اختیار دولت اصلاحات بود. با ٢٥ سال زیرسازی جریان غیر اصولگرا، چطور انتظار داریم که اصولگرایان یک‌تنه همه خواسته‌های نظام را تحقق بخشند؟»

او سال ٩٢، بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری و ناکامی گزینه‌های اصولگرا در کسب رأی مردم، در توضیح چرایی عدم اقبال مردم به اصولگرایان گفته بود: «مردم وضع معیشتی نابسامان خود در این چند سال اخیر را حاصل حاکمیت یکدست جریان اصولگرا می‌دانند که با سرسختی و لجاجت غیر قابل‌ درکی از نظر آنان تمام منافع کشور و آنها را فدای سیاست‌های ماجراجویانه و غیر قابل‌ انعطاف خود می‌کند. مدیریت ضعیف احمدی‌نژاد نیز در کنار تحریم‌ها مردم را از جریان اصولگرا روگردان کرد. مردم به خاطر دارند اعتبار سنگینی را که اکثریت اصولگرایان بی‌حساب‌ و کتاب به نفع احمدی‌نژاد لحاظ کردند. مردم به چشم خود می‌دیدند که چگونه برخی نمایندگان اصولگرای آنها در مجلس در کورس حمایت از احمدی‌نژاد گوی سبقت را از هم می‌ربودند و همین عامل بود که در کنار بعضی ویژگی‌های رئیس‌جمهور او را به انجام هر کاری هر چند خلاف قانون پردل‌ و جرات‌تر می‌کرد. با نگاهی حتی نه‌ چندان ژرف به مناظرات انتخاباتی می‌توان دریافت که کاندیداهای اصولگرا با وجود دفاع‌ نکردن از وضع موجود کشور یا از درک خواست عقلانی مردم غافل بودند یا خود را به تغافل زده بودند. مورد دیگری که در کلام اصولگرایانِ خواهانِ کرسی ریاست‌جمهوری به چشم می‌آمد، نگاه آنها به نهاد نظارتی شورای نگهبان بود. هر چه این گروه در بیان خواست مردم ناتوان و کاهل بود ولی در بیان آن چه دلخواه نهادهای نظارتی است، توانا عمل می‌کرد و به نظر می‌رسید تا آخرین لحظات امید داشت که شورای نگهبان کاندیداهای اصلاح و اعتدال را در بررسی مجدد رد صلاحیت کند.»

بند ناف مردم یا دولت موازی

آن چه این روزها امثال قالیباف یا غفوری‌ فرد بر آن انگشت می‌گذراند را اصلاح‌طلبان مدت‌هاست تکرار می‌‎کنند. حمیدرضا جلائی‌پور در تحلیلی بعد از انتخابات سال ٩٦ درباره چرایی ناکامی جریان اصولگرا گفته بود: «یکی از کارهای خیلی مهمی که آنها باید انجام دهند این است که جریان اصولگرایی باید بند نافش را از امکانات دولت موازی قطع کند. هر جریان سیاسی اصیل باید بند نافش به جامعه وصل باشد، یعنی متکی به خواست و مطالبات مردم و جامعه باشد نه این که متکی به امکانات عمومی باشد. اصولگراها به نام این که خیلی ارادتمند و مخلص نظام و ذوب در نظام هستند، بی‌خیال مردم و جامعه می‌شوند. حتی کار به طرفداری از تتلو رسید. این خیلی نماد خوبی است برای این که نشان داده شود اصولگرایی در چه وضعیتی قرار گرفته است. اصولگرایی برای اثرگذاری باید به تکیه به مردم و جامعه بازگردد. خیلی کار سختی است. آنها ۲۰ سال است که به امکانات دولت موازی معتاد شده‌اند. باید بگردند و شخصیت‌های اصولگرای مردمی را پیدا کنند و دور آنها رفته و درس بگیرند و جریان راست را بازسازی کنند. جمنا همین امکانات دولت موازی بود. در انتخابات وارد شد و عده‌ای به دنبالش راه افتادند.»

انتهای پیام

منبع: ایسنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۷۸۳۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دور دوم انتخابات بسیار تعیین‌کننده است/ لزوم اصلاح ساختار بودجه

به گزارش خبرنگار مهر، پیمان فلسفی یکی از نامزدهای راه یافته به دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی است‌. با این نامزد انتخاباتی درباره وضعیت لیست انتخاباتی وی و اولویت‌های مهم مجلس آینده گفت‌وگو کردیم که متن این گفت‌وگو به شرح زیر است:

با توجه به اینکه در لیست انتخاباتی امنا حضور داشتید پیش بینی می‌کردید تعداد قابل توجهی از این لیست وارد مجلس شوند و رأی بیاورند؟

این سوال جالبی است و معمولاً مطرح می‌شود. ما فکر می‌کنیم و فکر می‌کردیم امنا با توجه به اینکه چند تشکل و جریان مردمی سیاسی و انقلابی را شامل شد و شامل می‌شود و با توجه به خاستگاهی که هر یک از این جریانات دارند و ارتباطاتی که با بدنه جامعه داشتند این اتاق می‌افتد و در واقع رقیب اصلی جریانات دیگر به حساب می‌آمد. فکر می‌کردیم این اتفاق خواهد افتاد و البته چند حرکت تاکتیکی هم توسط امنا صورت گرفت و همین منجر شد به اینکه تعداد قابل توجهی از افراد، تقریباً نیمی از افراد در مرحله اول و تعداد بیشتری هم برای مرحله دوم جزو ۳۲ نفر باشند.

برنامه امنا برای دور دوم چیست؟ برای اعضایی که به دور دوم انتخابات راه پیدا کردند؟

طبیعتاً مثل بقیه گروه‌ها و جریانات سیاسی امنا نیز در حال برنامه ریزی است و ترکیب فهرست خود را آماده می‌کند. بالاخره تعدادی از افراد که طبیعتاً همان اعضای سابق هستند ولی چون ۱۶ نفر باید معرفی شود و برخی از اعضا حائز رتبه لازم نشدند باید توسط شورای مرکزی امنا جایگزین کنیم که الان این کار را انجام می‌دهند. به محض اینکه ترکیب ۱۶ نفره آماده شود فهرست را منتشر می‌کنند و کار شروع می‌شود. به عنوان کاندیداها در حال رایزنی هستیم. برخی گروه‌ها، اقشار، افراد، هواداران و غیره در حال برنامه ریزی هستیم و ان شاالله در زمان مقرر هم تبلیغات شروع می‌شود.

فکر می‌کنید با توجه به اینکه خود شما بیان کردید ۱۶ نفر تکمیل نشدند و نمی‌شوند ممکن است افرادی از لیست شانا در لیست امنا قرار گیرند؟

امکان این وجود دارد، هر چیزی ممکن است. بستگی به توافقاتی دارد که به عمل می‌آید. البته گروه‌های دیگری هم بودند که با امنا ائتلاف کردند یا نزدیک به امنا هستند که ممکن از آن لیست‌ها هم استفاده شود اما اینکه جمع بندی نهایی چه باشد هنوز معلوم نیست چون یک فرآیند خیلی سختی طی شده تا امنا به این ترکیب رسیده و طبیعتاً در ادامه مسیر هم افرادی انتخاب خواهند شد که بیشترین همگرایی و نزدیکی از نظر دیدگاه و مشی سیاسی و برنامه‌ای را داشته باشند که ان شاالله آن هم خیلی سخت‌تر از مرحله قبل نیست چون الان دو سه نفر از اعضای امنا باید ترمیم و تکمیل شود. این کار سخت‌تری نیست، کار مشکل تر مرحله قبل انجام شده که به ۳۰ نفر رسیدند. بعد از آن نیز فکر می‌کنم ظرف مدت مشخصی اعضای نهایی مشخص شود.

به عنوان کسی که کاندیدای این دوره از انتخابات بودید و حالا به دوره دوم راه پیدا کردید به عقیده شما مجلس آینده باید روی چه موضوعاتی مانور دهد و اولویت‌ها باید روی چه موضوعاتی بیشتر شود؟

مشکلات جامعه مشخص است و نظام مسائل کشور هم توسط مراجع رسمی احصاء شده و ما در این مدت به عنوان کاندیداها تمرکز پیدا کردیم و روی این موضوع کار کردیم، هر کاندیدایی متناسب با تخصص خود یک برنامه تخصصی دارد ولی در امنا ما و اولویت‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را احصاء کردیم و دقیقاً بر اساس این اولویت‌ها و در چهارچوبی که وجود دارد ان شاالله برنامه‌ها تدوین خواهد شد.

بخشی آماده است و بخشی نیز نیاز به این دارد که وارد مجلس شویم، بر اساس عملکرد شورایی کار را پیش ببریم ولی عملاً در امنا الان اولویت‌ها در حوزه اقتصادی مشخص است، در حوزه فرهنگی مشخص است، در حوزه زنان و خانواده مشخص است و ضمن اینکه پارادایم یا رویکرد کلی حاکم بر برنامه‌ها را داریم نه به فساد را به عنوان شعار محوری داریم و مسئله بعدی بحث شفافیت است. این دو رکن اساسی در این مجموعه مطرح است.

نه به فساد، مقابله با رانت و فساد و هر گونه تبعیض و بی عدالتی جزو شعارهای محوری ما است و در ذیل این شعار ما برنامه‌های اقتصادی را طراحی کردیم. بر اساس اولویت اصلاح ساختاری و جامع بودجه سالیانه یک یاز مباحث ماست که باید ساختار بودجه به نحوی طراحی و تنظیم شود که بر اساس عملکرد دستگاه‌ها تعریف شود. الان این گونه نیست، چراکه نظارت خوب، دقیق و جامعی بر روی عملکرد دستگاه‌ها صورت نمی‌گیرد و آن وظیفه نظارتی مجلس آن گونه که شایسته است توجه نشده است.

در نظام بودجه ریزی اشکالاتی وجود دارد و ساختار بودجه ما در طول این سال‌ها نامتوازن طراحی و اجرا شده است

در نظام بودجه ریزی اشکالاتی وجود دارد و ساختار بودجه ما در طول این سال‌ها نامتوازن طراحی و اجرا شده است. خروجی‌ها نیز به تبع این جریان و این مسئله‌ای که وجود دارد دچار اشکالات جدی است. بنابراین یکی از اولویت‌ها ما اصلاح ساختار بودجه بر اساس رویکردهاست. بحث دیگر که در حوزه اقتصاد داریم کنترل تورم و جلوگیری از جهش ناگهانی قیمت هاست. این مسئله‌ای است که بالاخره اثر منفی خود را روی معیشت مردم گذاشته و مردم نگران هستند، دغدغه دارند، مشکل دارند و مدام باید ذهن مردم را نگران بدانیم در ارتباط با اینکه قیمت را افزایش می‌یابد، تورم افسارگسیخته است و نمی‌توان کنترل کرد و طبیعتاً برنامه‌هایی داریم که تورم را کنترل کنیم و از جهش ناگهانی قیمت‌ها جلوگیری کنیم.

هیچ نظام مشخصی برای کنترل قیمت‌ها تعریف نکردیم

اینکه چند بار در طول سال شاهد افزایش قیمت محصولات مختلف هستیم، نشان می‌دهد هیچ نظام مشخصی برای کنترل قیمت‌ها تعریف نکردیم و اگر چه گفته می‌شود قیمت را عرضه و تقاضا در بازار مشخص می‌کند، ولی بازار کشور ما به دلیل اینکه از ابعاد مختلفی نامتوازن است و تعادل بین عرضه و تقاضا وجود ندارد و در عین حال توم انتظاری هم به عنوان یکی از آیتم‌های جدی که خود منشأ ایجاد تورم است، مدام به آن دامن زده می‌شود، این اثر می‌گذارد و تورم را روز به روز بیشتر می‌کند. بنابراین ما باید تدابیری بیندیشیم و برنامه‌هایی برای این موضوع داشته باشیم که داریم.

کنترل رشد نقدینگی افسارگسیخته یکی از محورهای اقتصادی است که بدان توجه می‌کنیم. این نقدینگی باید از دسترس مردم خارج شود و وارد چرخه تولید و اقتصادی کشور شود که باید به این توجه جدی شود. جلوگیری از تشدید روز افزون ناترازی انرژی یکی از مباحثی است که در کشور وجود دارد و باید سرمایه گذاری در این حوزه را به سمتی سوق دهیم که تولید داخل افزایش یابد و در عین حال که انرژی یکی از مواد مصرفی است که در کشور ما خیلی ارزان عرضه می‌شود، اما از سوی دیگر ناترازی انرژی و مصرف بیش از حد انرژی و کمبود انرژی که در زمان‌های مختلف اتفاق می‌افتد، به این دامن می‌زند که از تشدید این مسئله باید جلوگیری کنیم.

استفاده مؤثر از ابزارهای نظارتی و قانونی به منظور جلوگیری از بنگاه داری غیرمتعارف بانک‌ها از خواسته‌ها و مطالبات مقام معظم رهبری بود که بانک‌ها باید از بنگاه داری فاصله بگیرند و این چهارچوب و مشی که بر بانک‌ها حاکم شده باید یک تعریف مجددی شود، ابزارهای نظارتی مناسب تعریف شود که بانک به جای اینکه به بنگاه داری بپردازد به وظایف اصلی خود، تأمین سرمایه برای تولید، تأمین سرمایه در گردش که در اختیار اقتصاد و بخش‌های مختلف اقتصادی می‌تواند قرار گیرد، بپردازد.

مباحث مربوط به بنگاه داری را بانک‌ها باید کنار بگذارند. تسهیل در افزایش صادرات غیرنفتی و کاهش وابستگی بودجه سالانه به درآمدهای ناشی از صادرات نفت یک مسئله‌ای است که اگر ظرف ۴ سال نمایندگانی که وارد مجلس می‌شوند به طور مشخص امنا بتواند، پیگیری شود خوب است. اینکه بتوانند بودجه را به سمتی ببرند که تأمین بودجه از سوی صادرات غیرنفتی باشد و کاهش صادرات نفتی را شاهد باشیم، این امر می‌تواند به شدت کمک کند و درآمدها را به سمت تولید سوق دهد.

اینجا جا دارد حوزه تخصصی خود را بیان کنم، راهکار اصلی ما برای توسعه صادرات غیرنفتی توسعه کشاورزی است. به همین دلیل من یک طرحی را تحت عنوان انقلاب کشاورزی آماده کردم، به رزما ارائه کردم که مجموعه‌ای است من را به امنا معرفی کرده است و امنا هم این را دستور کار خود قرار داده و ما پیشرفت کشاورزی کشور را با ارائه طرحی به نام انقلاب کشاورزی در دستور کار قرار خواهیم داد و با محوریت کشاورزی برنامه توسعه کشور و پیشرفت کشور اگر طراحی، تنظیم، تدوین و تصویب شود و به مورد اجرا گذاشته شود، فکر می‌کنیم ظرف دوره ۴ ساله بتواند خیلی از مشکلات کشور را حل کند و همانطور که حضرت آقا فرمودند اگر به مدت چهار سال دولت تمام دستگاه‌های اجرایی و وزارتخانه‌ها تمام تمرکز خود را معطوف به پیشرفت و توسعه بخش کشاورزی کنند در چاه‌های نفت را خواهیم بست و این عملاً چیزی است که اتفاق خواهد افتاد منتهی هیچ گاه بدان توجه نشده و محوریت کشاورزی مورد توجه قرار نگرفته است و توسعه کشاورزی اگرچه در سخن، حرف و نظر به آن توجه شده اما در عمل مورد توجه قرار نگرفته است.

بنابراین ما فکر می‌کنیم این مسئله می‌تواند خیلی راهگشا باشد و صادرات غیرنفتی ما را با رویکرد اقتصاد مقاومتی افزایش دهد یعنی کشاورزی که مدنظر ماست و انقلابی که باید در این بخش اتفاق افتد باید با رویکرد اقتصاد مقاومتی اتفاق افتد که این قطعاً می‌تواند تأثیرگذار باشد. یکی دیگر از محورهای اقتصادی که مدنظر ماست باز توزیع عادلانه یارانه‌ها است.

یارانه‌های پنهان انرژی با در نظر گرفتن ابعاد سیاسی و اجتماعی باید بررسی شود و باز توزیع عادلانه یارانه‌های پنهانی که به انرژی می‌دهیم و این اجتناب ناپذیر است و تاکنون به عنوان یک سوپاپ اطمینانی بدان توجه می‌شد که من فکر می‌کنم از این به بعد باید این یارانه‌های پنهان را که به انرژی می‌دهیم صرف تولید کنیم و در چرخه تولید وارد کنیم. قیمت انرژی هم بر اساس قانون، ضوابط و مقرراتی که وجود دارد بر اساس قیمت فوب خلیج فارس و نرم جهانی تعریف شود. این یارانه‌ها به سمت موضوعات دیگر سوق داده شود و خدمات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دیگری که در سفره مردم نقش و جایگاه آن دیده شود و ابعاد سیاسی و اجتماعی آن نیز مهار و کنترل شود.

من فکر می‌کنم اگر با اطلاع رسانی و آگاهی دادن به مردم این موضوع را دنبال کنیم بار روانی آن کم می‌شود، اثرات آن دچار نقصان خواهد شد و می‌توانیم مسئله توزیع عادلانه یارانه‌های پنهان انرژی را به نحوه مطلوبی پیگیری کنیم و به نتیجه برسانیم. آخرین موردی که در اولویت‌های اقتصادی بدان توجه می‌شود تدوین سند راهبردی توسعه صنعتی کشور مبتنی بر استفاده حداکثری از ظرفیت‌های داخلی است که این هم بحثی است که یک سند راهبردی جامع برای توسعه و پیشرفت صنعتی کشور نیاز داریم.

صنعت هم فقط خاصه یک صنعت مثلاً خودروسازی نیست، صنایع متنوعی را شامل می‌شود. از صنایع کشاورزی گرفته تا صنایع خودروسازی، تا کارخانجات متعدد دیگر در حوزه‌های مختلف اقتصادی و تولیدی را شامل می‌شود که اگر این طرح جامع و سند راهبردی توسعه صنعتی کشور آماده شود طبیعتاً می‌تواند نقش مهمی در ایجاد تحول و جهش در بخش اقتصاد کشور داشته باشد که آن هم به طور جدی دنبال می‌کنیم. این چند محور اقتصادی اگر با هم دیده شود که در آن معیشت مردم وجود دارد، هم افزایش تولید داخل وجود دارد، هم افزایش صادرات غیرنفتی دیده شده و هم بحث ناترازی انرژی در آن لحاظ شده و هم مباحث مربوط به یارانه‌ها در نظر گرفته شده و مباحث مختلف اقتصادی را شامل می‌شود، در کنار هم دیده شود قطعاً می‌تواند اثرات مناسب و مطلوبی داشته باشد.

اولویت دیگر ما بحث فرهنگی است که به جهت اهمیتی که مباحث فرهنگی کشور دارد و بارها و بارها مورد تاکید مقام معظم رهبری قرار گرفته باید در حوزه فرهنگ به یکسری تحولات اساسی دست یابیم چون اساس کار ما و آنچه ما مدنظر داریم ایجاد تغییر و تحول است، چه در حوزه اقتصادی و چه در حوزه فرهنگی و اجتماعی! در حوزه فرهنگی ما تغییر ساختار فرهنگی کشور و بازتعریف نقش دستگاه‌های فرهنگی را در دستور کار خود به عنوان اولویت یک داریم. ساختار فرهنگی کشور دچار اشکالاتی است که باید بدان توجه شود. باید این ساختارها بازنگری شود و ما بتوانیم نقش دستگاه‌های فرهنگی را بازتعریف کنیم.

ارزیابی میدانی دلایل افت مخاطبان رسانه ملی یکی از مواردی است که باید بدان توجه کنیم و ارائه راهکار برای بازگشت مخاطبان را داشته باشیم یعنی چه کنیم مخاطب رسانه ملی برگردند و چگونه می‌توانیم این جایگاه را تقویت کنیم که این یکی از مباحث فرهنگی است که بدان توجه داریم. واسپاری مأموریت‌های فرهنگی به مردم یعنی مردمی سازی فعالیت‌های فرهنگی باید به طور جدی صورت بگیرد. ما بسیاری از مأموریت‌ها را در حوزه فرهنگ داریم که باید اینها را به مردم بسپاریم.

دستگاه دولتی ما نمی‌تواند تمام مأموریت‌های فرهنگی را انجام دهد و باید تصدی امور این حوزه به مردم واگذاری شود و مردمی سازی در حوزه فرهنگی باید به صورت جدی مورد توجه قرار گیرد. هنرمندان، اصحاب رسانه، اصحاب فرهنگ و فعالان فرهنگی، دستگاه‌هایی که در حوزه فرهنگ تلاش و فعالیت می‌کنند باید این مأموریت‌ها به آنها سپرده شود و از حالت دولتی و حاکمیتی خیلی از ماموریت‌هایی که جنبه تصدی گری دارد، خارج شود.

نظارت بر امور فرهنگی و فعالیت‌های فرهنگی توسط دستگاه‌ها صورت بگیرد. چیزی که در بسیاری از کشورهای دیگر نیز اتفاق می‌افتد و ما باید روی آن متناسب با فرهنگ دینی، انقلابی و اسلامی خود کار کنیم. بسترسازی برای ایفای نقش توسط نخبگان فرهنگی به منظور حل مشکلات کشور که استفاده از نخبگان در حوزه فرهنگ و اقتصاد است، باید مورد توجه باشد. برنامه ریزی جامع و چندوجهی در حوزه عفاف و حجاب و تصویب قانون جامع جز مواردی است که بدان توجه داریم.

ارتقای سواد رسانه‌ای و ایمن سازی درونی خانواده‌ها از آسیب‌های فضای مجازی و بهره مندی حداکثری از ظرفیت‌های جامعه جز مواردی است که ما در مباحث فرهنگی به طور جدی بدان توجه می‌کنیم و یکی از اولویت‌های ما فضای مجازی، استفاده از ظرفیت‌های فناوری اطلاعات و گسترش این فضاها برای جوانان، برای مخاطبان مختلف، برای خانواده‌ها، برای فعالان اقتصادی و فرهنگی باید به طور خیلی گسترده‌تری توجه شود. همچنین تقویت نقش مساجد در ارتقای معنویت جامعه از طریق هماهنگی نهادهای مرتبط و دستگاه‌های فرهنگی که این هم یکی از مواردی است که باید بدان توجه ویژه شود.

نقش مساجد و کارکرد مساجد در برخی از مواقع به دست فراموشی سپرده شده است که باید این نقش را تقویت کنیم، به عنوان پایگاه جدی در فعالیت‌های مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی باید به مسجد توجه شود و ما بتوانیم از این ظرفیت برای تقویت فعالیت‌های فرهنگی بیشتر استفاده کنیم. استقرار آموزش در سیر عدالت یکی دیگر از اولویت‌های جدی ماست که مباحث آموزشی کشور نباید به نحوی باشد که ما شاهد بی عدالتی و تبعیض در نظام آموزشی باشیم. تمام اقشار کشور باید از سطح متوسط به بالا و مطلوب برخوردار باشند حتی شاید رضایت به سطح متوسط آموزش نیز عدالت تلقی نشود و ما باید به سمت ارتقای شاخص‌های آموزشی برویم و عدالت آموزشی به طور کلی رعایت شود.

آن گونه که در قانون اساسی مورد تاکید قرار گرفته است، نه اینکه حدود ۱۴-۱۳ نظام آموزشی یا ۱۴ نوع سیستم آموزشی در کشور وجود داشته باشد و ما نتوانیم اینها را با هم مطابقت دهیم و هر کسی متناسب با تمکن مالی و اقتصادی خود سراغ این نظام‌های آموزشی برود و به صورت سلیقه‌ای انتخاب کند. این ناعدالتی و بی عدالتی آموزشی می‌شود که باید برای این برنامه داشته باشیم و در دستور کار امنا قرار دارد. اینها از اولویت‌های اقتصادی و فرهنگی بود.

موضوع شفافیت در اولویت‌های شما است؟

بله. شفافیت آرا مربوط به نمایندگان را در نظر بگیریم یکی از مواردی است که منتشر کردیم یعنی امنا منتشر کرد و صبح ایران هم آن را در دستور کار خود دارد و فکر می‌کنم این یکی از وجوه متمایزکننده آن امنا نسبت به بقیه جریانات سیاسی است که وارد شدند. این موضوع شفافیت را تقریباً همه اعضای امنا پذیرفتند و باید در این مسیر قدم برداریم.

اینکه منتخبین امنا در تهران و شهرستان‌ها در سطح کشور به هر تعدادی که شوند این موضوع شفافیت را به طور جدی دنبال کنند، در وهله اول در ارتباط خود نمایندگان باشد یعنی هر یک میثاق نامه‌ای را در این زمینه امضا کردیم و پذیرفتیم که موضوع شفافیت را به طور جدی دنبال کنیم، چه در آرا و چه در احوال و دارایی‌ها، چه در نظرات، چه در تعاملات، با دستگاه‌ها و اشخاص، چه در مباحث مختلفی که وجود دارد، به عنوان یک اصل باید بپذیریم و در یک نظام حکمرانی خوب، مطلوب و موفق شفافیت یک اصل پذیرفته شده در دنیاست. من تعجب می‌کنم برخی از نمایندگان محترم این را نپذیرفتند و یا نمی‌پذیرند در حالی که آن باید تبدیل به قانون شود.

نه تنها نمایندگان بلکه تمام مسئولان اجرایی کشور و تمام مسئولان محترم در قوای مقننه، قضائیه و اجرایی این اصل را بپذیرند و از قانون شفافیت تبعیت کنند. مردم آن اتاق شیشه‌ای را به راحتی بتوانند مشاهده کنند و هیچ ابهامی برای مردم نسبت به عملکرد مدیران، نمایندگان مجلس و مسئولان ارشد وجود نداشته باشد و این می‌تواند عامل بازدارنده داشته باشد، نظارت بر کنترل‌ها را تقویت می‌کند، نظارت مردمی را تقویت می‌کند و دسترسی به اطلاعات در هر زمانی ممکن می‌شود و به صورت قانونی است و این امر می‌تواند شفافیت لازم را ایجاد کند و به مردم یک اطمینان خاطری نسبت به عملکردها بدهد و خود این اعتماد عمومی را افزایش می‌دهد و می‌تواند یک عاملی برای جلب مشارکت مردم در عرصه‌های مختلف به نحو بیشتر باشد یعنی افزایش و ارتقای مشارکت مردمی را به دنبال خواهد داشت.

در عرصه‌های مختلف اقصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این امر است، نه فقط در عرصه انتخابات! مشارکت فقط مشارکت سیاسی نیست بلکه مشارکت اقتصادی، مشارکت فرهنگی، مشارکت اجتماعی داریم و تمام اینها به واسطه عنصر شفافیت تقویت می‌شود که یکی از ارکان مهم نظام حکمرانی خوب است.

به نظر شما چه تعدادی از اعضای امنا به مجلس راه پیدا خواهند کرد؟

به صورت قطعی نمی‌توان بیان کرد ولی من امید دارم هر ۱۶ نفر امنا به مجلس راه پیدا کنند به جهت اینکه تعدادی از آقایان رفته‌اند امید ما این است با توجه به اقبالی که مردم نسبت به این جریان پیدا کردند و اعتمادی که از خود نسبت به این موضوع در فاز اول نشان دادند امید داریم در فاز دوم هم هر ۱۶ نفر وارد مجلس شوند.

سخن پایانی بنده مربوط به حضور مردم عزیز و گرانقدر در عرصه انتخابات دوره دوم است. به جهت اینکه این دوره هم تعیین کننده است و باید کار را تمام کنند. برخی این موضوع که مردم می آیند و مشارکت در دور دوم کاهش می‌یابد را مطرح می‌کنند البته تا حدی ممکن است به جهت اینکه تعداد نمایندگان کم شده و ۳۴۰۰ نفری که در تهران داشتیم کمتر شده، درست باشد اما مردم ما به جهت اینکه قدرشناس و وظیفه شناس هستند برای اینکه کار را با نتیجه خوب و آرای بالاتر نمایندگان را به مجلس بفرستند کار را تمام کنند و بتوانیم در فاز بعدی هم افتخار دیگری بیافرینیم و نشان دهیم که نسبت به این موضوع حساسیت وجود دارد و در گام بعدی هم نمایندگانی که وارد می‌شوند با رأی خوب وارد مجلس شوند که انتخاب اصلح و مناسب‌تر صورت گیرد.

کد خبر 6086336 هادی رضایی

دیگر خبرها

  • مهدی نصیری; زیر تیغ اصلاح‌طلبان و اصولگرایان/ توهم یا شوخی یا پروژه هدفمند؟! +جدول
  • مجری جنجالی صداوسیما به اصلاح‌طلب و اصولگرا رحم نکرد: حرامید! +تصویر
  • دور دوم انتخابات بسیار تعیین‌کننده است/ لزوم اصلاح ساختار بودجه
  • یکی از مطالبات مردم در دور اول انتخابات مجلس موضوع تحول بود
  • توهین جنجالی مجری تندرو صداوسیما به اصلاح طلبان و اصولگرایان /حسام الدین آشنا: بی ادب نباشید؛ چه برای سیدخندان و چه برای پاورقی
  • مجری صداوسیما: اصلاح طلبی نطفه‌اش حرام است و اصولگرایی لقمه‌اش!
  • روایت سلیمی نمین از تندروهای مهدی نصیری / او تا نقطه سقوط کامل پیش خواهد رفت / اصلاح‌طلبان پرچم‌داری او را نخواهند پذیرفت
  • اصلاح طلبان در کدام حوزه های انتخابیه کاندیدا دارند؟
  • جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده
  • اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است