آلسعود؛ دگردیسی مخاطرهآمیز
تاریخ انتشار: ۵ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۸۰۹۰۰۱
تهران- ایرنا- عربستان سعودی به ویژه در دو سال گذشته عامل ایجاد دگرگونیهای متعددی در داخل و خارج این کشور بود که بسیاری این رویدادها را غیرمنتظره توصیف میکنند، در حالی که نه تنها این تغییرات قابل پیشبینی بوده و هستند، بلکه براساس برنامههای از پیش طراحی شده به اجرا در میآیند.
محمدرضا عرفانیان کارشناس خاورمیانه در یادداشتی درروزنامه مردم سالاری، نوشته است: «ملک سلمان» 23 ژانویه 2015 در عربستان سعودی به سلطنت رسید و از همان ابتدا بخشی از تلاشهای خود را برای به سلطنت رسیدن فرزندش «محمد بن سلمان» متمرکز کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«ملک سلمان» هفتمین پادشاه در عربستان سعودی و آخرین فرزند باقی مانده از «ملک عبدالعزیز» بنیانگذار سلطنت آل سعود در عربستان محسوب میشود.
ملک عبدالعزیز فرمان داده بود تا زمانی که فرزندان وی در قید حیات هستند ، پادشاه عربستان از میان آنان انتخاب شود و سلطنت به نوهها نرسد. براین اساس پس از ملک عبدالعزیز ، سلطنت در عربستان تا کنون در میان برادران دست به دست شده است .
«ملک سلمان» به عنوان آخرین فرزند بجا مانده از ملک عبدالعزیز از ابتدای به سلطنت رسیدن در سال 2015 با اعطای مناصب و مسوولیتهای مهم و متعدد به فرزندش «محمد بن سلمان» تلاش کرد زمینه را برای به قدرت رسیدن فرزند خود همواره کند.
«محمد بن سلمان» اندکی پس از به سلطنت رسیدن پدرش به عنوان وزیر دفاع منصوب شد. مدتی بعد به عنوان نایب ولیعهد و نایب دوم نخست وزیر انتخاب شد.
«محمد بن سلمان» بلافاصله پس از اینکه به وزارت دفاع عربستان رسید ، عملیات نظامیعلیه یمن را طرح ریزی کرد و این برنامه را در مارس 2015 برخلاف سنت رایج در عربستان سعودی ، بدون همکاری نیروهای امنیتی این کشور و بدون اطلاع «متعب بن عبدالله» وزیر نیروهای گارد ملی به انجام رساند.
همچنین «ملک سلمان» 21 ژوئن 2017 درفرمانی «محمد بن سلمان» را با حفظ سمت وزارت دفاع به عنوان ولیعهد جدید عربستان سعودی انتخاب کرد.
ناظران این اقدام را بزرگترین گام برای تغییر ساختار جانشینی در این کشور توصیف کردند.
دستگیری 11 شاهزاده ، 4 وزیر پیشین و برکناری متعب بن عبدالله وزیر گارد ملی عربستان که یک مسوولیت مهم نظامی- امنیتی در عربستان محسوب میشود، دومین گام بزرگ برای فراهم کردن مقدمات جانشینی «محمد بن سلمان» بود که 4 نوامبر 2017 روی داد. بسیاری از ناظران از این اقدام با عنوان کودتا در عربستان سعودی یاد کردند.
رویدادهایی نظیر عملیات نظامیعربستان در یمن ، مداخله ریاض در امور سوریه ، عراق و لبنان، مناقشه با قطر، دستگیری شاهزادگان عربستان، وادار کردن نخست وزیر لبنان به استعفا و ... حوادثی برنامهریزی شده هستند که به مورد اجرا در میآیند.
همچنین از دیدگاه ناظران، برخی از این رویدادها در چارچوب برنامه 2030 عربستان که توسط محمد بن سلمان تهیه شده اجرا میشود و برخی نیز با هدف فرافکنی و ایجاد انحراف در افکار عمومیداخل و خارج عربستان صورت میگیرد.
مبارزه با فساد، اعطای حقوق اجتماعی به زنان، اصلاحات سیاسی ، فرهنگی، آموزشی ، کاهش وابستگی به نفت ، افزایش صادرات غیرنفتی و ... از جمله طرحها و اقدامات بلند پروازانه ای است که در برنامه 2030 محمد بن سلمان پیش بینی شده است.
برخی رویدادها نظیر برملا شدن روابط پنهانی عربستان سعودی با رژیم صهیونیستی نیز با اعلام تغییرات ژئو استراتژیک درمنطقه صورت میگیرد.
نکته حایز اهمیت این است که بسیاری ازاین اقدامات، طرحهای از پیش تعیین شده هستند که عمدتا با هدف زمینه سازی برای تغییر ساختار جانشینی و چارچوبهای سیاسی عربستان سعودی به وقوع میپیوندد؛ ولی این تغییر ساختار میتواند پیامدهای سنگینی برای خاندان آل سعود به دنبال داشته باشد.
ملک سعود دومین پادشاه نظام سلطنتی آلسعود درسال 1964 با کودتای برادرش ملک فصیل از کار برکنار شد . ملک فیصل نیزکه داعیه نوین سازی عربستان سعودی را درسر داشت با سوء قصد برادر زاده خود در سال 1975 کشته شد.
این دو رویداد نشان میدهد جناحهای مختلف و پرنفوذ در خاندان سلطنتی آل سعود برای دستیابی به قدرت همچنان میتوانند حادثه ساز باشند.
دوره محمد بن سلمان را نباید یک دوره گذار و موقتی در نظر گرفت ، بلکه آغاز دوره ای پرتلاطم و پرالتهاب است که میتواند بی ثباتی در این کشور را به همراه داشته باشد.
وابستگی نظامیعربستان به خارج از این کشور و خریدهای عظیم تسلیحاتی ، هزینه سنگین جنگ دریمن، هزینه مداخلات مستقیم و غیر مستقیم ریاض در کشورهای خاورمیانه در کنار کاهش بهای نفت «بن سلمان» را به سوی یک بنبست اقتصادی هدایت میکند، ضمن اینکه وی با مقاومت جناحهای سنتی و رقبای سیاسی خود در داخل نیز بهشدت دست به گریبان است .
این در شرایطی است که به نظر میرسد وی در تلاش است سیاست خارجی عربستان سعودی را نیز بازتعریف کند و برملا شدن عمدی روابط پنهانی ریاض با تل آویو نیز در این چارچوب قابل بررسی است.
بازتعریف روابط ریاض و تل آویو و گرایش عربستان سعودی بسوی همکاری و همگامیبا رژیم صهیونیستی میتواند احساسات جهان اسلام و افکار عمومیمسلمانان را علیه رژیم آلسعود برانگیزد و این هزینه بسیار سنگینی برای نظام حاکم بر ریاض به همراه خواهد داشت.
به هر روی عربستان سعودی در دوره «بنسلمان» در مسیر تحولات و تغییرات داخلی و خارجی عمده ای قرار گرفته است که گرچه از زاویه دید ریاض این تحولات، شاید نوعی «دگردیسی» تلقی شود ولی این دگردیسی بسیار پرمخاطره است و حتی میتواند در یک نگاه کلی آینده این کشور را به چالش بکشد.
*منبع:روزنامه مردم سالاری،1396،9،5
**گروه اطلاع رسانی**1893**9131**انتشاردهنده: شهربانو جمعه
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۰۹۰۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گاردین: سعودیها «پلن ب» را برای معامله کلیدی با آمریکا روی میز دارند
به گزارش خبرآنلاین، بر اساس این گزینه، آمریکا و عربستان توافقنامههایی را در مورد یک پیمان دفاعی دوجانبه، کمک واشنگتن در ایجاد صنعت انرژی هستهای غیرنظامی عربستان و اشتراک گذاری سطح بالا در زمینه هوش مصنوعی و سایر فناوریهای نوظهور امضا خواهند کرد.
به نوشته گاردین، به تلآویو پیشنهاد عادی سازی روابط دیپلماتیک با ریاض در ازای پذیرش راهحل دو دولتی برای خاتمه مناقشه ۷۶ ساله اسرائیل و اعراب توسط اسرائیل داده شده بود، اما بر اساس طرح B ریاض، تکمیل قراردادهای آمریکا و عربستان به توافق دولت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی وابسته نخواهد بود.
به گزارش ایسنا، به نظر میرسد دولت بایدن حل و فصل این مساله تاریخی را که سالهاست به دنبال آن بوده ، دستکم در گرو خرابههای غزه قرار نمیدهد. آمریکاییها میخواهند شراکت راهبردی با عربستان سعودی را تقویت کنند تا نفوذ چین و روسیه را از بین ببرند.
روشن نیست که آیا دولت - چه رسد به کنگره - چنین نتیجه حداقلی را بپذیرد یا خیر. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا در اظهارات روز دوشنبه در ریاض، به پیوند دادن توافق آمریکا و عربستان به عادی سازی ریاض-تلآویو و پیشرفت به سوی تشکیل کشور فلسطین ادامه داد. بلینکن در مجمع جهانی اقتصاد در پایتخت عربستان گفت: «به نظر من، کاری که عربستان سعودی و ایالات متحده با یکدیگر در زمینه توافقات خود انجام می دهند، به طور بالقوه به تکمیل نزدیک است. اما پس از آن برای پیشبرد عادی سازی، دو چیز لازم است: آرامش در غزه و مسیری معتبر به سوی یک کشور فلسطینی.
با این حال، نشانههایی از تزلزل در اردوگاه بایدن وجود دارد. مقامات آمریکایی که هفته گذشته مصر بودند که توافقات آمریکا و عربستان به طور تفکیکناپذیری با عادی سازی روابط عربستان و رژیم صهیونیستی و راه حل دو دولتی مرتبط است، در روزهای اخیر چندان اصراری براین شرط نشان ندادهاند.
یکی از اهداف سفر بلینکن به ریاض، نهایی کردن توافقات آمریکا و عربستان بود که مقامات دولت آن را تقریباً کامل توصیف کردند. با این حال، آنها تصریح کردند که هیچ پیشرفت نهایی وجود ندارد.
حداقل در ابتدا قرار بود هرگونه توافق آمریکا و عربستان مستقل از تحولات در سرزمینهای فلسطینی باشد، اما یک پیشنهاد رسمی به اسرائیل و عادیسازی روابط با عربستان - یکی از اهداف کلیدی سیاست خارجی اسرائیل - تعمیم داده شد البته در ازای اقدامی «غیرقابل برگشت» برای تشکیل کشور فلسطینی در غزه و کرانه باختری.
امیدواری آمریکا این بود که چنین پیشنهادی به موضوعی در عرصه سیاسی رژیم صهیونیستی تبدیل شود، به ویژه در انتخاباتی که پس از فروپاشی دولت نتانیاهو انجام میشود.
به گفته منابع آگاه، بخش هستهای توافق آمریکا و عربستان میتواند به ریاض اجازه دهد تا یک کارخانه تبدیل پودر اورانیوم تصفیه شده به گاز داشته باشد، اما عربستان در ابتدا اجازه غنیسازی گاز اورانیوم در خاک خود را نخواهد داشت، که این یک محدودیت کلیدی در زمینه توانمندی ساخت بمب هستهای است.
گاردین در ادامه گزارش خود آورده است: بخش سوم این قرارداد شامل کاهش کنترل صادرات تراشههای رایانهای مورد استفاده در ابزارهای توسعه هوش مصنوعی به عربستان سعودی است که عنصری کلیدی در آرزوهای عربستان برای تبدیل شدن به قطب فناوری پیشرفته برای منطقه است.
هر سه بخش پیش نویس توافق شامل کمک استراتژیک حیاتی ایالات متحده به امنیت عربستان است. به جای حرکت به سمت برقراری صلح در خاورمیانه و حل وفصل مساله فلسطین، پادشاهی سعودی یک توافق کاملاً دوجانبه را به عنوان دستاوردی برای واشنگتن در تلاشهایش برای مهار ایران و رقابت با قدرتهای بزرگ به ویژه با چین معرفی کرده است.
ریاض به طور پیوسته حجم تسلیحاتی خریداری شده از چین را افزایش داده، و ماه مارس با اعلام توافقش با ایران برای پذیرش میانجیگری پکن در حل اختلافات دوجانبه، دولت بایدن را غافلگیر کرد.
بایدن از ترس از دست دادن نقش خود در خاورمیانه، برخورد سرد با محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی را به خاطر اتهاماتی چون دست داشتن در قتل جمال خاشقجی، روزنامه نگار منتقد سعودی در سال ۲۰۱۸ کنار گذاشت. و برخورد گرم بایدن با ولیعهد سعودی در جریان سفرش به جده در سال ۲۰۲۲ انتقادات فراوانی را موجب شد.
کریستن فونتنروز، مدیر سابق خلیج فارس در شورای امنیت ملی آمریکا، قراردادهای هستهای، دفاعی و هوش مصنوعی را به عنوان دستاوردهای سفر بایدن توصیف کرده و میگوید: «این توافق با این فرض تنظیم شد که سعودیها عادیسازی با اسرائیل را به میز مذاکره بیاورند. اما دولت اسرائیل در حال حاضر برای جلوگیری از تشکیل کشور فلسطین ارزش بیشتری نسبت به عادی سازی روابط با عربستان قائل است. بنابراین توافقی که اکنون مورد بحث قرار می گیرد دوجانبه است.
گاردین مینویسد: با این حال، کاخ سفید در غیاب یک توافق عادی سازی که قدرت تغییر در مناقشه اسرائیل و فلسطین را داشته باشد، تمایلی به دادن این همه هزینه ندارد. مخالفت در کنگره که بیشتر بر سوابق حقوق بشر پادشاهی از جمله قتل خاشقجی متمرکز است، شدیدتر خواهد بود. روز سهشنبه فاش شد که العتیبی، فعال جوان سعودی حقوق زنان، پس از بازداشت به دلیل «انتخاب لباس و حمایت از حقوق زنان» بهطور مخفیانه توسط دادگاه ضد تروریسم به ۱۱ سال زندان محکوم شده است.
310310
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902122