Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، جلسه قرآن اصغر خانوردیلو، قاری و مدرس قرآن، همزمان با شب شهادت امام حسن عسکری(ع) در منزل شهید طالب‌لو واقع در خیابان مولوی، خیابان تختی، بازار اسلامی، کوچه شهید باعاطفه‌پور، پلاک 14 با حضور قرآن‌آموزان از اقشار مختلف برگزار شد.

در ابتدای جلسه، اعضا به تلاوت آیاتی از ادامه درس جلسه پرداختند و اصغر خانوردیلو، نکات تجویدی و صوت و لحنی آنها را متذکر شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همچنین این مدرس قرآن کریم، در خلال تلاوت‌ها به نکات تفسیری آیات نیز اشاره می‌کرد.

با رسیدن به آیه 37 سوره مبارکه نور، خانوردیلو به برخی نکات معنایی و تفسیری این آیه اشاره کرد و گفت: کلمه «تجارة» به معناى تصرف در رأس المال و سرمایه است به منظور فایده، مى‏‌گوید: در کلام عرب هیچ لغتى نیست که در آن جیم بعد از تاء آمده باشد، مگر این لغت. کلمه «بیع» به معناى دادن کالا و گرفتن بهاى آن است. اینکه بین ذکر خدا و بین اقامه نماز و دادن زکات مقابله انداخته با در نظر گرفتن اینکه این دو -و مخصوصا نماز- از مصادیق ذکر خداوند این معنا را مى‏‌رساند که مراد از «ذِکْرِ اللَّهِ» ذکر قلبى است که مقابل فراموشى و غفلت از یاد خدا است و خلاصه مراد از آن ذکر علمى و مراد از نماز و زکات ذکر عملى است.
این مدرس قرآن کریم ادامه داد: پس مقابله مذکور این معنا را می‌رساند که مراد از جمله «عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِیتاءِ الزَّکاةِ» این است که اهل این خانه‏‌ها از یاد مستمرى خدا در دلهایشان و ذکر موقت به اعمالشان از نماز و زکات منصرف نشده و به هیچ چیز دیگرى نمى‏‌پردازند، اینجا است که خواننده درک مى‏‌کند که تقابل بین تجارت و بیع و بین ذکر خدا و اقامه نماز و دادن زکات چقدر زیبا است.

امام علی (علیه‌السلام) وقتى آیه «رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ» را تلاوت کرد، فرمود: و براى ذکر، اهلى است که از دنیاى خود به جاى هر چیز دیگرى ذکر را برگزیدند، آن چنان که هیچ تجارت و بیعى ایشان را در طول زندگى از آن باز نمی‌دارد، ایشان همواره سایرین را نیز بدان دعوت نموده و با تذکر کلمات و اندرزهایى که از محارم خدا نهى مى‏‌کند، غافلان را اندرز مى‏‌دهند، امر به عدل و قسط مى‏‌کنند و خود قبل از هرکس فرمانبر آن چیزى هستند که به آن امر می‌کنند و از آنچه دیگران را نهى می‌کنند باز می‌ایستند. گویى راه دنیا به سوى آخرت را طى کرده و به ماوراى دنیا رسیده و آن را مشاهده کرده‏‌اند و گویى که به غیب‏‌هاى اهل برزخ در تمام مدتى که در آن ماندگار مى‏‌باشد مشرف هستند و آنها را می‌بینند و قیامت عذاب خود را بر آنان محقق ساخته و لذا پرده آن را براى اهل دنیا کنار می‏‌زنند، حتى گویى آنان می‌بینند چیزهایى را که مردم نمی‌بینند و می‌شنوند چیزهایى را که مردم نمی‌شنوند.

در پایان این جلسه صمیمی، خانوردیلو آیاتی از کلام الله مجید را تلاوت کرد و مورد تشویق حاضران در جلسه قرار گرفت. همچنین در پایان این جلسه، قرعه‌کشی کمک ماهیانه صندوق جلسه به یکی از اعضاء انجام شد. این صندوق بدین صورت است که اول هرماه، هر کدام از اعضا 100 هزار تومان در صندوق می‌گذارند و مبلغ دریافتی در پایان ماه به قید قرعه به یکی از اعضا که نیاز مالی مبرمی دارد داده می‌شود.

این جلسه قرآن، 26 سال در منزل شهید غلامی برگزار شده، اما به خاطر جمعیت زیاد و کمبود فضا، مکان جلسه، تغییر پیدا کرده و هم اکنون 4 سال است که در بیت شهید طالب‌لو این جلسه برگزار می‌شود.

اصغر خانوردیلو، 47 ساله متولد آوج قزوین، از شاگردان محمدحسین سبزعلی، علی سیاح‌گرجی، محمد تهرانی، عباس الله‌یاری است. بیشترین مسئله‌ای که در جلسه خانوردیلو به آن پرداخته می‌شود، مباحث تفسیری، اجتماعی و خانوادگی است. یکی از کارهای مهم اصغر خانوردیلو این است که جوانان با تیپ‌های مختلف را پای رحل قرآن جمع کرده است که در کمتر جلسه‌ای این تعداد از جوانان با این تنوع ظاهری دیده می‌شود.

خانوردیلو در پایان جلسه، ضمن بیان اینکه در متون روایی ما آمده است که کودک باید کار کودکانه انجام دهد و هرکس متناسب با سنش رفتار کند، گفت: از امام صادق(ع) روایت داریم که وای به حال کسی که لباسش از اعمالش بالاتر باشد. ما در این جلسه به جوانان می‌گوییم که بهترین لباس را بپوشید و موهایتان را بیارایید. در این مکان، حافظ کل قرآن نداریم اما مسلط به قرآن داریم. ما به بچه‌ها اکثراً می‌گوییم که مسلط به قرآن باشند. بهترین کاری که در جلسات کردیم اینست که تفسیر آیات را آهسته و پیوسته و کاربردی تدریس می‌کنیم.

وی ضمن بیان اینکه در خیابان تختی نزدیک 15 جلسه قرآن بود که همه تعطیل شده است و فقط 2 جلسه باقی است، تصریح کرد: اگر بچه‌ها در خانواده‌ها خوب تربیت شدند، یک فرصت مناسبی برای اساتید قرآن فراهم می‌شود. این جمله را در تلویزیون نیز گفتم که محمدحسین طباطبایی با آن استعداد سرشارش، پدر مردم را درآورده؛ چرا که تا یک بچه، شش آیه قرآن حفظ می‌کند و به منزل می‌رود، مادرش بجای تشویق به او می‌گوید هنری نکرده‌ای، محمدحسین طباطبایی در شش سالگی کل قرآن را حفظ کرد. بنا نیست همه مثل طباطبایی شوند. اگر ما بچه‌ها را به سمت قرآن راهنمایی کنیم، خودش در مسیر می‌افتد. در این راه، نقش والدین بسیار موثر است. قدم اول را ما برمی‌داریم و قدم‌های بعد را خداوند متعال یاری می‌رساند.

در جلسه شب گذشته پدر شهیدان غلامی(محمدرضا و مجتبی)، ابوالفتح غلامی، نیز حضور داشت. وی که حدود 26 سال در منزلش جلسه قرآن برپا بوده است، در جلسات استاد مولایی شرکت کرده و از نزدیک شاهد فعالیت‌ها و اقدامات استاد مولایی برای ترویج قرآن کریم در کشور بوده است. این جلسه از سال 1355 در منزل این پدر شهید برگزار می‌شد. پدر شهیدان غلامی همیشه به جوانان و نوجوانان سفارش می‌کند که وارد  میدان امور قرآنی شوند تا نورانی شوند. همه چیز از قرآن کریم بخواهند و فرصت‌هایشان را هدر ندهند.

در پایان تلاوت خانوردیلو و گزارش تصویری جلسه ارائه می‌شود.

دریافت

منبع: ایکنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۴۳۱۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

غیرتی که در خون غلتید

اردیبهشت که می‌آید با خودش عطر بهارنارنج می‌آورد و اقاقیا، تا کوچه و خیابان را پُر کند از عطر سحرانگیز بهار، اما از ساعت ۹ شب ۸ اردیبشهت سال گذشته دیگر گل‌های اقاقیای خیابان عظیمیان سبزوار بوی خون می‌دهند، بوی خون غیرت که بر اثر اصابت ضربات چاقو از سینه حمیدرضا الداغی بر سنگفرش خیابان ریخت تا از دختری در برابر مزاحمت چند مرد جوان دفاع کند.

هنوز یک ساعتی به شروع مراسم بزرگداشت اولین سالگرد شهید غیرت، حمیدرضا الداغی مانده که به گلزار شهدای سبزوار می‌رسم. با خودم می‌گویم تا گلزار شلوغ نشده به مزار شهید الداغی بروم. فاتحه‌خوان از کنار مزار شهدا می‌گذرم و همزمان با مادر شهید الداغی سر مزار می‌رسم. قطر‌ه‌های گرم اشک‌های مادر شهید الداغی، روی سنگ قبر سرد پسرش می‌چکد.

دلتنگتم عزیز مادر...
پیرزن دیگری آن طرف نشسته و با سوز دل، پسرش را صدا می‌زند؛ حمیدرضا پسرم، دلتنگتم عزیز دل مادر. سیل اشک، دیگر نمی‌گذارد قربان صدقه پسرش برود. چند نفری سعی می‌کنند تا مادر شهید را آرام کنند، اما پیرزنی رنجور و نحیف همان طور که با انگشتان چروکیده و لاغرش تصویر شهید الداغی را نوازش می‌کند گویی با خودش زمزمه می‌کند: مادر که باشی دلت آتش می‌گیرد وقتی جگر گوشه‌ات را زیر خروار‌ها خاک می‌ببینی. هنوز بعد گذشت ۴۰ سال، داغ شهیدم تازه است.

شهیدغیرت پسر همه مادران است
پیرزن، چادر را روی سرش مرتب می‌کند و در حالیکه سعی می‌کند با کمک عصا از جایش بلند شود، پوستری که تصویر شهید الداغی روی آن نقش بسته را با احتیاط روی سینه‌اش می‌گذارد. دست یخ‌زده پیرزن را در میان دستانم می‌گیرم و می‌پرسم شما مادر شهید هستید، اما چرا به جای عکس پسر شهیدتان عکس شهید الداغی را در آغوش گرفتید؟ پیرزن در حالی که آرام آرام از مزار دور می‌شود می‌گوید: شهیدغیرت پسر همه مادران سبزوار است.

خیلی نمی‌گذرد که به یکباره گلزار پر می‌شود از جمعیتی که مقصدشان مزار شهید الداغی است. همزمان صدای نوحه‌سرایی مداح از بلندگو‌ها می‌آید که می‌خواند: کوچه به حرف آمده، چند نفر یه یک نفر!

مرگش انتخاب بود، اتفاق نبود

وقتی مداح می‌خواند: مرگش انتخاب بود، اتفاق نبود، تکان‌های شانه‌های مردانه چند جوان از میان جمعیت توجهم را جلب می‌کند. 

نزدیک‌شان می‌شوم. کمی که آرام می‌گیرند با چشمانی اشکبار نگاهم می‌کنند و یکی از آنها پُربغض می‌گوید این که ببینی آن وقت شب در خیابانی خلوت ۲ پسر می‌خواهند ۲ دختر را با خودشان ببرند، بایستی و باغیرت از ناموس دفاع کنی، این که با خوردن اولین ضربه چاقو به قلبت پا پس نکشی، این که تا آخرین لحظه پای غیرتت بایستی، این واقعا انتخاب است نه اتفاق! 

سوز نوحه مداح دوباره سیل اشک را به چشمان جوان‌ها می‌آورد. پیرمردی با مهربانی دست بر روی شانه یکی از جوانان می‌گذارد و گوید: شما جوانید، دلتان پاک است. امن یجیب بخوانید خون‌های شهدا پایمال نشود و اتفاقی که برای شهید الداِغی افتاد دوباره تکرار نشود.

الگوی سربداران
پیرمرد همچنان پدرانه سعی در آرام کردن جوانان دارد که خانمی محجبه نزدیکم می‌شود و بعد از اینکه مطمئن می‌شود خبرنگارم می‌گوید: شهید غیرت، کم حرفی نیست. 
حفظ ناموس، حفظ امنیت خانواده، شهید الداغی جهانی شده، روحش شاد. 

یک سال گذشت، اما یکسال با افتخار گذشت، با سربلندی سبزواری‌ها گذشت که چنین جوان‌هایی را تقدیم کردند که برای ناموس شان بدون فکر کردن به مادیات و زندگی از جان می‌گذرند.

سبزوار شهر سربداران است سربداران جوانان ما را اینگونه بار آورده‌اند. همه جوان‌ها باید اینطور باشند و از غربگرایی دوری کنند. حجاب، حرمتِ حریم خانواده است. اگر آن دو دختر‌ها حجاب‌شان را رعایت می‌کردند، اگر آن موقع شب تنها بیرون نمی‌آمدند، اگر قانون خانواده را رعایت می‌کردند و اگر حرف بزرگتر خانواده را گوش می‌کردند آن اتفاق برای این شهید عزیز نمی‌افتاد. شهید الداغی جوان خوبی بود. ورزشکار و الگو بود و الگو ماند.

خیابان خلوتی که جهانی شد
میان شلوغی جمعیت، چشمم به مرد میان سالی می‌خورد که از جایش بلند می‌شود و صندلی‌اش را به خانمی با کودکی در آغوش می‌دهد. 

وقتی از او می‌خواهم از شهید الداغی بگوید: خیره به تصویر شهید می‌گوید: شهید الداغی که رستگار شد، اما یک سال است که ما سبزواری‌ها هر وقت به محل شهادت حمیدرضا الداغی، آن خیابان و آن پارک نزدیک می‌شویم غم سنگینی روی دل همه ما می‌نشیند. 

خیابان عظیمیان و پارک بعثت که حالا به نام پارک شهید الداغی است یادآور رشادت جوانی است که با دست خالی برای دفاع از ناموس، مقابل دو نانجیب ایستاد و به نامردی شهید شد. 

اما چه خوب فروشگاهی که به تازگی دوربین نصب کرده بود فیلم جنایت آن شب شوم را ضبط کرد تا حق شهید پایمال نشود؛ کار خدا بود که حماسه شهید در آن شب تعطیل و آن خیابان خلوت، جهانی شود. 

شهید الداغی با نثار خونش حماسه آفرید همه شهیدان ما با نثار خونشان به ما زندگی دادند، اما شهید الداغی همه چیز به ما داد که رهبر معظم ما در وصفش می‌فرماید؛ دنیا را تکان داد. 

همین حین مردی دیگری می‌گوید شهید الداغی نه شهید سبزوار که، شهید وطن است من و همسرم از رامسر برای سالگرد شهادت شهید حمیدرضا الداغی به سبزوار آمدیم تا تسلای دل مادرش باشیم که چنین پسر باغیرتی را تربیت کرد.

منبع: فارس

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • نحوه دریافت کارت ورود به جلسه آزمون اعطای مدرک به حافظان قرآن
  • انگیزه عجیب مردی که به زنان جوان حمله می‌کرد
  • نفرت از زنان انگیزه مردی که به زنان جوان حمله می‌کرد
  • پایان کشتی فرنگی جام تختی با معرفی نفرات برتر
  • گسترش جلسات سنتی قرآن کریم در حرم مطهر رضوی
  • غیرتی که در خون غلتید
  • تحسین رهبر انقلاب از برنامه تلاوت قاریان نوجوان در شبکه قرآن
  • تحسین رهبر انقلاب از برنامه تلاوت قاریان نوجوان در شبکه قرآن سیما
  • هجدهمین جلسه استماع قرآن به یاد معلمان فقید برگزار شد
  • راهنما برای گالری‌گردی در پایانِ هفته پیش‌ِ رو