استرالیاییها در ملبورن به منصوریان میخندیدند!/ پاس دایی به خداداد را فقط بارساییها میتوانند بدهند
تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۸۵۰۹۹۰
به گزارش سرویس ورزشی جام نیـوز، علی اصغر مدیرروستا درباره دیدار تیم های ایران و استرالیا در ملبورن بیان کرد: زمان پرواز به کشور استرالیا و پیش از رفتن به این کشور، محسن حاجیلو، گزارشگر معروف هم با ما بود و زمانیکه بازیکنان وضعیت روحی خوبی نداشتند به ما توصیه کرد: " شما که در مقابل تیم هایی مانند امارات، قطر و عربستان نتوانستید به جام جهانی صعود کنید، چگونه می توانید مقابل استرالیا برنده شوید و به جام جهانی بروید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او افزود: پرواز 14 ساعته ای به استرالیا داشتیم و بازیکنان خسته بودند اما هم قسم شده بودیم تا مقابل این تیم به پیروزی برسیم و بتوانیم دل مردم را شاد کنیم که خوشبختانه این اتفاق رخ داد. بازی تیم ملی مقابل تیم استرالیا دیدار خاصی بود و جو سنگین ورزشگاه شهر ملبورن سبب شد تا کار دشواری برابر این تیم داشته باشیم. ازدحام جمعیت و همچنین سروصداهایی که تماشاگران میزبان داشتند، باعث شده بود کار برای ما دشوارتر شود. متاسفانه استرالیایی ها پیش از آغاز مسابقه شروع به سر و صدا کردند و همین موضوع سبب شد تا بازیکنان برای پیروزی عزم شان بیشتر شود.
استرالیایی ها به منصوریان می خندیدند
مدیرروستا با تعریف خاطره ای جذاب، گفت: من و علیرضا منصوریان روی نیمکت کنار یکدیگر نشسته بودیم و تعداد حملات استرالیا از سوی استان لازاریدیس بیشتر بود. ما در کنار نیمکت به نعیم سعداوی که سرعتی ترین بازیکن تیم ملی بود راهنمایی می کردیم که چطور این بازیکن را کنترل کند که در صحنه ای، منصوریان بلند شد تا بگوید، " نعیم سر بزن" سرش به بالای نیمکت خورد و روی زمین افتاد و تری ونهبلز سرمربی تیم ملی فوتبال استرالیا و ملی پوشان این تیم تا دقایقی فقط می خندیدند و در همان لحظه بازیکنان دعا می کردند تا بتوانیم به جام جهانی برویم و خنده آنها را به گریه تبدیل کنیم که خوشبختانه این اتفاق رخ داد.
عابدزاده به بازیکنان روحیه می داد
مدیر روستا درخصوص شرایط بازی هم گفت: استرالیا به دلیل شرایط میزبانی در 20 دقیقه نخست خیلی خوب بازی کرد و ما نیز با سردرگمی دفاع می کردیم. درخشش فوق العاده احمدرضا عابدزاده به عنوان کاپیتان و دروازه بان تیم، روحیه را به بازیکنان منتقل کرد اما متاسفانه 2 گل خوردیم و شرایط بد شد.
پیشکسوت فوتبال کشورمان ادامه داد: والدیر ویرا، سرمربی وقت تیم ملی، در رختکن تاکتیک خاصی ارائه نداد و صحبت های فنی نکرد، بلکه صحبتهایی که بین بازیکنان رد و بدل شد، روی انگیزه بازیکنان تاثیر داشت. احمدرضا عابدزاده، کاپیتان تیم ملی، از بازیکنان خواست در بازی هر آنچه که در توان دارند را در زمین بگذارند، زیرا بسیاری از مردم کشورمان در انتظار صعود به جام جهانی 1998 بودند و صحبت های عابدزاده باعث شد تا بازیکنان با انرژی و انگیزه بیشتری در نیمه دوم به میدان بروند و خدا را شکر که بازیکنان توانستند جواز صعود به جام جهانی را در زمین استرالیا به دست آورند. یک نیمه حساس و نفس گیر داشتیم اما همه بازیکنان درحال تلاش بودند تا بتوانند راهی فرانسه شوند.
آمدن پیترهور، لطف خدا بود
بازیکن سابق تیم ملی درباره تماس های مردم و دعاهای آنها عنوان کرد: با ما تماس هایی زیادی صورت گرفته بود و تمام مردم درحال دعا کردن ما بودند تا بتوانیم به جام جهانی صعود کنیم. با کمک های معنوی و دعاهایی که مردم کشورمان انجام دادند، تیم ملی کشورمان توانست استرالیا را در زمین خودش و در میان آن همه تماشاگر به چالش بکشاند و به جام جهانی راه پیدا کند.
مدیرروستا درباره رفتار پیتر هور، تماشاگر دیوانه استرالیایی ادامه داد: در زیر فشار هواداران استرالیا و بازی سنگین، مانند همیشه لطف خدا شامل حال ما شد و آن تماشاگر به زمین آمد و تور دروازه ما را پاره کرد. این اتفاق صددرصد به سود ما بود و سبب شد تا به بازی برگردیم. گل نخست را به ثمر رساندیم و پاس بی نظیر علی دایی به خداداد عزیزی سبب شد تا بتوانیم بازی را به تساوی بکشانیم. پاس دایی را فقط هافبک هایی که در سطح بارسا و لیگ های اروپایی بازی می کنند، می توانستند ارسال کنند و اگر هر مهاجمی جای عزیزی بود، دروازه بان را دریبل می کرد اما ضربه دقیق او به خوبی وارد دروازه شد و سبب گردید برای دومین بار راهی جام جهانی شویم.
او ادامه داد: معجزه ملبورن سبب شد تا پس از گذشت 20 سال، هنوز هم مردم و رسانه ها از آن بازی به نیکی یاد کنند و امیدوارم بازهم این اتفاقات تاریخی برای فوتبال ایران رقم بخورد. هدف ما در آن مسابقه شاد کردن دل مردم بود و خیلی خوشحال هستم که این اتفاق رخ داد.
مهاجم سابق فوتبال ایران درباره در آغوش گرفتن ساندرو پل توسط بازیکنان تیم ملی گفت: پس از بازی خیلی خوشحال بودیم و هر بازیکنی پرچم تیم ملی را به یک گوشه می برد و خوشحالی می کرد. برخی هم مثل علی دایی ، افشین پیروانی و ... ، داور مسابقه را در آغوش می گرفتند و او را می بوسیدند. هواداران استرالیایی که خیلی بیشتر از هواداران ایرانی در ورزشگاه آزادی بودند، به ما توهین کردند و ما نیز در زمین مسابقه جواب شان را دادیم.
باشگاه
451
منبع: جام نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۵۰۹۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علی دایی شهریار باقی می ماند اگر به فوتبال برنگردد
به گزارش خبرآنلاین قطعا علی دایی یکی از مفاخر فوتبال ایران و آسیا است و غیر از جنبههای فنی و آموختن آموختههایش به نسل جدید، حتی از نظر ژورنالیستی هم به سود ماست که در فوتبال حاضر باشد و کار کند، اما راستش فضایی که این روزها ساخته شده، طوری نیست که جای دایی خیلی در آن خالی به نظر برسد. تعارف که نداریم؛ در این فوتبال حاشیه بر متن میچربد، پردههای حرمت دریده شده و روزی ۲۰ تا بیانیه و مصاحبه جنجالی منتشر میشود. دنیای اقتصاد نوشت:کار فنی ضعیف است و رهآورد چندانی ندارد. رنک لیگ ایران در رتبهبندی باشگاههای قاره مدام تنزل میکند و تیمهای ملیمان هم یکی پس از دیگری ناکامی به بار میآورند، اما تا دلتان بخواهد دعوا و درگیری داریم، تنشهای اعصاب خردکن و جنجالهای زردی که حال آدم را به هم میزنند. در این مدت خیلی از آدمحسابیها از فوتبال ایران رفتند یا شاید ناچار به ترک آن شدند؛ از مهدی مهدویکیا که هر چقدر در هامبورگ تقدیر میشود در ایران مجالی برای کار آسان نمییابد تا کریم باقری که در اوج موفقیت از پرسپولیس جدا شد.
راستش این است که شاید این حوزه با حال زار این روزهایش آماده همکاری محترمانه با علی دایی هم نباشد. او «عزیز» یک ملت است؛ یک سرمایه اجتماعی و چهرهای ملی که باید قداستش حفظ شود. آیا واقعا امروز چنین امکانی مهیاست؟ قطعا اینطور نیست و شاید به همین دلیل هم هست که خود دایی طی یکی، دو سال گذشته به دفعات تاکید کرده منعی برای کار ندارد، با این حال خودش از وضع فعلی لذت میبرد و ترجیح میدهد به فوتبال برنگردد.
هیچکس دقیقا نمیداند دایی بهار ۹۸ با چه پشت پردهای از فوتبال ایران رفت، اما اگر امروز قصد قضاوت داشته باشیم، منصفانه باید بگوییم آن اتفاق، فعلوانفعالهای بعدش و نیز تصمیماتی که خود دایی گرفت، چه بسا باعث ارتقای جایگاه او نزد بخش بزرگی از مردم ایران شد. او حالا حتی نسبت نزدیکتری با لقب همیشگیاش یعنی «شهریار» دارد؛ اسطورهای که در سطحی بالاتر از کشمکشهای روزمره فوتبال ایران نشسته و از یک موقعیت معتبر و خدشهناپذیر برخوردار است.
مردم ایران این دایی را مقربتر هم میدانند؛ مردی که هرازگاهی یک ویدئو از او در جایگاه ممتازش منتشر میشود. گاهی دایی را در حال پذیرایی از بچههای بهزیستی در دفتر کارش میبینیم و گاهی مثل همین اواخر یک بانوی ر زمیکار مدال قهرمانیاش را به او تقدیم میکند. حیف نیست که این جایگاه دوباره به چالشهای فوتبال نه چندان پاکیزه ایران آلوده شود؟ 23302 برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898129