در تکاپوی معتبرسازی تهدیدات
تاریخ انتشار: ۸ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۸۵۵۷۱۹
دردناکترین وضعیت برای یک قدرت شیطانی و زورگوی سلطهگر، آن است که ابزار نظامی و زورگوییاش، ناکارآمد و بیاثر گردد. اکنون دولت ایالات متحده امریکا در مقابل ملت بزرگ ایران، به چنین وضعیت دردناکی مبتلا شده است.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، دردناکترین وضعیت برای یک قدرت شیطانی و زورگوی سلطهگر، آن است که ابزار نظامی و زورگوییاش، ناکارآمد و بیاثر گردد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما نکته بسیار مهم در این میان برای امریکا و رژیم صهیونیستی، غیر معتبر شدن تهدیداتشان در قبال جمهوری اسلامی و ملت ایران است. امریکاییها و صهیونیستها در سالهای اخیر، در حالی ملت ایران را تهدید به اقدام نظامی کردهاند که خود میدانند، جرئت عملیکردن این تهدیدات را از طریق اقدام نظامی ندارند.
قدرت پاسخگویی ملت ایران به این تهدیدات و هر نوع ماجراجویی نظامی، دلیل اصلی ناتوانی امریکاییها و صهیونیستها در این موضوع است. غرب با محوریت امریکا اکنون به شدت نگران چنین وضعیتی است که پدیدآمده و آنان ناتوان از تحمیل اراده خود بر ایران هستند. فروریختن داعش که معنایی جز فرو ریختن غرب در منطقه ندارد، به شدت بر نگرانیهای آنان افزوده است. داعش ابزار غرب و خصوصاً امریکا در منطقه برای پیشبرد سیاستهایشان بود. شکست داعش به رغم سرمایهگذاریهای فراوان جبهه متحد غربی، عبری و عربی، بخشی از قدرت توسعه یافته جبهه مقاومت با محوریت ایران را آشکارتر از قبل ساخت. این نمایش قدرت مقاومت در منطقه با روند افزایشی که دارد، روز به روز از اعتبار تهدیدات جبهه استکبار میکاهد.
بر همین اساس اولویت اول امریکاییها در مقطع کنونی، تلاش برای معتبرسازی تهدیدات ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی ایران است. آنان میدانند که اگر نتوانند تهدیدات خود علیه ملت ایران را معتبر سازند، هیچ نقشی در شکلدهی به معادلات، ترتیبات و نظم منطقهای غرب آسیا نخواهند داشت. دولتمردان و استراتژیستهای ایالات متحده، برای معتبرسازی تهدیدات امریکا، روی تضعیف عناصر اقتدار جمهوری اسلامی تمرکز پیدا کردهاند. اقتدار موشکی، نفوذ منطقهای و متحدین قدرتمندی چون حزبالله لبنان، از جمله عناصر اقتدار جمهوری اسلامی هستند که از نظر امریکاییها باید دچار تغییر گردند. از این روی در ماههای اخیر، شاهد تلاشهای گستردهای از سوی امریکاییها، صهیونیستها، برخی کشورهای اروپایی مانند فرانسه و انگلیس و برخی از دولتهای مرتجع عرب در منطقه با محوریت آلسعود، برای رسیدن به این اهداف هستیم. آنان تلاش میکنند تا به اهداف زیر برسند:
1 ـ محدودسازی قدرت موشکی ایران
وضع تحریمهای جدید موشکی برخلاف برجام، فضاسازی علیه برنامه موشکی ایران به عنوان اقدامی مغایر با قطعنامه 2231 شورای امنیت، تهدید معرفی کردن موشکهای ایران برای منطقه و جهان از یک طرف، چراغ سبز نشان دادن برای مذاکره موشکی با ایران از طرف دیگر، نقشه راه غرب برای محدودسازی قدرت موشکی جمهوری اسلامی است. آنان تصور میکنند، مدل مذاکرات هستهای قابل تعمیم به برنامه موشکی ایران است.
2 ـ محدودسازی نفوذ منطقهای ایران
با پیادهسازی تحریمهای جدید بر مبنای قانون کاتسا و با انجام مجموعهای دیگر از اقدامات، غربی ها به دنبال محدودسازی نقشآفرینیهای ایران در منطقه و خصوصاً در کشورهای عراق، سوریه، لبنان و یمن هستند. آنان تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه به نفع ایران را از پیامدهای قطعی شکست داعش دانسته، تلاش میکنند مانع از بهرهبرداری ایران از این تغییرات شوند.
3ـ خلع سلاح حزبالله لبنان
جنجالهای اخیر علیه سلاح حزبالله لبنان، از دیگر اقدامات اساسی غرب برای محدودسازی قدرت ایران در منطقه است. جنجالهایی که با رفتار کودکانه آلسعود در استعفای اجباری سعدحریری به اوج رسید. امریکاییها، اروپاییها و اتحادیه عرب در حالی حزبالله را یک گروه تروریستی معرفی کردند که این نیروی مردمی و قانونی در لبنان، نقش بسیار مؤثر و تعیینکنندهای در مبارزه با داعش و فرو ریختن این گروهک تروریستی داشت. امریکاییها و صهیونیستها و دیگر متحدین این دو جرثومه فساد و ظلم، تصور میکنند تا حزبالله لبنان خلع سلاح نشود، هرگز تهدیدات آنان علیه جمهوری اسلامی ایران، از درجه اعتبار لازم برخوردار نخواهد شد.
سؤال این است که آیا آنان میتوانند از طریق اقدامات گسترده و خصوصاً اقدام در سه حوزه مورد اشاره، در امر معتبرسازی تهدیدات خود علیه ملت ایران موفق گردند؟ پاسخ به طور قطع منفی است. جبهه استکبار هرگز به آنچه در این حوزهها میخواهد، دست نخواهد یافت.
انتهای پیام/
R1361/P1361/S9,1299/CT12منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۵۵۷۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دموکراسی دروغین آمریکا و برخوردهای دوگانه
هر چه زمان میگذرد، ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید برای شهروندان آمریکایی و افکار عمومی جهان آشکارتر شده و مشخص میشود آنچه تاکنون در بسته پر زرق و برق «دموکراسی» و «حقوق بشر» در بستر «نظام لیبرالیستی» عرضه شده، دروغی بیش نبوده است. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، حسن رشوند در یادداشتی نوشت: هر چه زمان میگذرد، ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید برای شهروندان آمریکایی و افکار عمومی جهان آشکارتر میشود و تازه مردم آمریکا و ملتهای جهان متوجه میشوند آنچه تاکنون در بسته پر زرق و برق «دموکراسی» و «حقوق بشر» در بستر «نظام لیبرالیستی» به آنها عرضه شده، دروغی بیش نبوده است.
این روزها جامعه دانشگاهی امریکا با التهابات شدیدی مواجه است آن هم نه برای نیازهای مادی یا ضعف در بخشهایی از نظام آموزشی، بلکه برای موضوعی که مقامات امریکایی از گذشته تاکنون به دروغ، خود را مدافع سرسخت آن میدانند و آن یدک کشیدن عنوان آزادی و حقوق بشر برای نظامی است که تجربه 250 ساله حکمرانی درکاخ سفید مملو از ظلم و تعدی به حقوق انسانها در همین بستر دروغین آزادی از نوع امریکایی آن بوده است.
چند روزی است که دانشگاههای امریکا صحنه تظاهرات گسترده دانشجویان و اساتید در حمایت از مردم مظلوم غزه و اعتراض به ارتکاب جنایات جنگی اسرائیل علیه فلسطینیها است و همزمان پلیس و مقامات ایالتی در اقداماتی هماهنگ، تلاش میکنند با دستگیریهای گسترده و تهدید به اخراج دانشجویان کمپهای تحصن دانشجویان را در دانشگاههایی، چون تگزاس، کلمبیا و کالیفرنیا برچینند و با بیش از 25 دانشگاه بزرگ این کشور برخورد پلیسی از نوع خشن داشته باشند.
نباید از این نکته غافل بود که محیطهای علمی در امریکا در چنبره دستگاههای نظامی و امنیتی است و همانگونه که برخی تحصیلکردگان این دانشگاهها گفتهاند نمیتوان این مراکز را صرفاً محیطهای علمی دانست و طبیعی است وقتی محیطی با کارکرد چند منظوره فعالیت میکند، هرنوع اعتراض اجتماعی یا سیاسی زیر ذره بین نهادهای امنیتی- نظامی قرار میگیرد و پلیس با مشاهده اتفاقی یا اعتراضی در دانشگاه به خود اجازه میدهد به این محیطها وارد شده و آنها را سرکوب کند. اتفاقی که این روزها در دانشگاههای امریکا میافتد از این جنس است. حتی برخی از مدیران دانشگاهها به دلیل واکنشهایشان به ناآرامیها مورد انتقاد قرار گرفتهاند. تا آنجا که سنای دانشگاه کلمبیا قطعنامهای را تصویب کرد که مینوش شفیق، رئیس بریتانیایی- امریکایی دانشگاه کلمبیا را که اصالتی مصری دارد، به بیتوجهی به طی روند قانونی در قبال دانشجویان و آسیب رساندن به آزادی علمی در نتیجه سرکوب اردوگاه معترضان متهم کرد. شفیق به پلیس نیویورک مجوز داده بود وارد اردوگاه دانشجویان دانشگاه کلمبیا شود و اقدام به بازداشت دستهجمعی بیش از 100 دانشجو کند. این اجازه، بحرانی کمسابقه را در تاریخ این دانشگاه برجسته امریکایی رقم زد. آخرین باری که مقامات دانشگاه کلمبیا به پلیس اجازه داده بودند وارد فضای دانشگاه شود و دانشجویان معترض را سرکوب کند، به اعتراضات سال 1968 (حدود 56 سال قبل) علیه جنگ ویتنام برمیگردد. درنتیجه این اعتراضات، دانشگاه کلمبیا اعلام کرد تا پایان نیمسال تحصیلی کنونی، کلاسهای خود را به صورت نیمهحضوری و نیمهمجازی برگزار میکند. در همین حال، سخنگوی این دانشگاه میگوید شرکتکنندگان در تجمعات حامی فلسطین، در حال شناسایی هستند و با اخراج موقت از دانشگاه مجازات خواهند شد. این وضعیت دانشگاهی است که در میان دانشگاههای دنیا برند محسوب میشود و جوانان کشورهای دیگر برای رسیدن به آنجا سر و دست میشکنند.
ورودپلیس به دانشگاه کلمبیا و دیگر دانشگاههای امریکا را مقایسه کنید با اتفاقی که در کوی دانشگاه در سال 1378 در ایران افتاد. با این تفاوت که اعتراض دانشجویان و اساتید دانشگاههای امریکایی نه موضوع داخلی، بلکه یک موضوع جهانی و اعتراض به نسل کشی بود که توسط رژیم صهیونیستی دهها هزار کیلومتر دورتر از سرزمین امریکا اتفاق افتاده است. آنچه در دانشگاههای امریکا در حال رخ دادن است بسیار متفاوت از آن چیزی است که در سال 78 در کوی دانشگاه اتفاق افتاد.
اعتراضات دانشگاههای امریکا صرفا تجمع و تحصن مسالمت آمیز برای نسل کشی مردم غزه بود که با خشونت بیحد و حصر پلیس با ورود به دانشگاه صورت گرفت و دانشجویان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دستگیر و بازداشت شدند. تجمعات این روزهای دانشگاههای امریکا که در بستر نظام لیبرالیسم و با شعار آزادی و دموکراسی شکل گرفته به خشونت انجامیده و هزاران دانشجو و استاد روانه بازداشتگاههای پلیس شدهاند و در آستانه اخراج و تعلیق قرار دارند. این در حالی است که در حادثه کوی دانشگاه تهران اعتراضات ساختارشکنانه و صرفا با رویکرد داخلی و با خشونت و تخریب اموال دانشگاه بود و وقتی پلیس برای فروکش کردن این وضعیت وارد کوی دانشگاه شد از تاج زاده معاون سیاسی وقت وزارت کشور گرفته تا معین وزیر علوم به صحنه آمدند و پلیس را مورد عتاب قرار دادند تا جایی که از شورای امنیت ملی مجوز عدم ورود پلیس در دانشگاه را دریافت کردند.
تفاوت دو محیط علمی در ایران و امریکا برای دو تجمع کاملاً متفاوت، تا این حد است که در امریکا پلیس تحت حمایت رئیس دانشگاه و همه ارکان حکومت وارد دانشگاه میشود و هر رفتار خشنی را انجام میدهد ولی در ایران هر رفتار خشنی توسط تعدادی دانشجو در محیط دانشجو صورت میگیرد و مورد حمایت مسئولان وقت وزارت علوم قرار میگیرد. در امریکا دانشجو و استاد کتک میخورد و اینجا پلیس با آجر و سنگ مورد حمله قرار میگیرد. در امریکا مهد دموکراسی دروغین، رئیس دانشگاه و مسئولان کاخ سفید برای ورود پلیس آن هم برای ضرب و شتم و دستگیری معترضان دانشجویی به خط میشوند و اینجا عکس آن عمل میکنند. آنجا با اعتراض دانشجویان در حمایت از مردم غزه و نسل کشی صهیونیست ها، استاد فلسفه و علوم سیاسی در کنار دانشجویان قرار میگیرد، کتک میخورد، روانه بازداشتگاه پلیس و در معرض اخراج و تعلیق قرار میگیرد، اینجا ازکسانی که کوچکترین حرکت پلیس کشورمان را زیر ذرهبین قرار میدادند و برای آن توئیت میزدند و فضای مجازی را برای حرکت بر ضد پلیس آماده میکردند، خبری از تقبیح حرکت خشن پلیس امریکا و برخورد با استادان و دانشجویان نیست. اینجا خبری از جیغ بنفش زیبا کلام، حاتم قادری، محمد فاضلی و مویه کردن آنها برای دانشجویان و اساتیدی که هر روز در زیر مشت و لگد پلیس امریکا قرار دارند، نیست. البته نمیتوان به این افراد خرده گرفت چراکه وقتی حقانیت موضوعی در زیر چتر لیبرالیسم و دموکراسی غربی تفسیر شود، خونریزی کودکان غزه مباح و تظلمخواهی دانشجو و استاد امریکایی برای کودکان و زنان غزه عمل خلاف و مستحق مجازات از نوع رفتار پلیس امریکا خواهد بود.
منبع: جوان
انتهای پیام/