Web Analytics Made Easy - Statcounter

خرداد:اردشیر صالحپور می‌گوید: موزه‌های ما «گوری به گوری» کار می‌کنند. یعنی یک گور باستان‌شناسی را حفاری کرده و اشیای آن را برمی‌دارند و در گور دیگری به نام ویترین می‌گذارند. سازمان میراث فرهنگی هم هیچ استراتژی ندارد که عناصر و اشیای موزه و تاریخ و تمدن را به جامعه و به فرهنگ امروزی پیوند دهد.

به گزارش خرداد به نقل از ایلنا، با اردشیر صالح‌پور (پژوهشگر، نمایشنامه‌نویس و عضو هیات مدیره ایکوم) درباره تریولوژی موزه‌اش که سه کتاب به نام‌های «تفنگ نُه دال»، «فتح تهران» و «قلعه تُل» در باب معرفی اشیای موزه‌ای و تاریخی از طریق جان‌بخشی به آنهاست گفتگو کردیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اردشیر صالحپور با بیان اینکه در این سه کتاب اشیا سخن می‌گویند که به نوعی به آن می‌گویند جان‌بخشی اشیا، گفت: جان بخشی اشیا آمیخته با تخیل است. یعنی وقتی اشیا با تخیل و فانتزی روایت شوند وارد این حوزه می‌شویم که حوزه‌ای نسبتا بینامتنی و حوزه علوم جدیده است. البته ما در قدیم سبکی به نام «فابل» داشتیم که به معنی از زبان حیوانات سخن گفتن است؛ مانند کلیله و دمنه خودمان. کلیله و دمنه به لحاظ ژانر و گونه یک فابل است. بنابراین ما با این ژانر کمابیش آشناییم. یا «مرزبان‌نامه» که از زبان حیوانات روایت می‌شود.

موزه‌های ما «گوری به گوری» کار می‌کنند

این استاد دانشگاه ادامه داد: نگاهی که من کردم یک نوع رویکرد جدید است. قلعه حیوانات جرج اورول را نگاه کنید؛ به عنوان یک رمان سیاسی که نوبل هم گرفت از زبان یکسری حیوان است. اما ژانری که من انجام دادم با اعتنا به این پیشینه ادبی خودمان و ادبیات اروپا، این بوده که سعی کردم حالا اشیا سخن بگویند و این را به عنوان یک روایت موزه‌ای پیشنهاد کردم.

صالحپور با اشاره به تعبیری که در برابر باستان‌شناسان و مدیران میراث فرهنگی استفاده می‌کند، گفت: معتقدم موزه‌های ما «گوری به گوری» کار می‌کنند. یعنی چه؟ یعنی یک گور باستان‌شناسی را حفاری کرده و اشیای آن را برمی‌دارند و در گور دیگری به نام ویترین می‌گذارند. به نظرم این روش، روش ویترینایز است؛ یعنی روش کلاسیک موزه‌ای. در موزه آرشیو یا گلخانه که نمی‌خواهیم درست کنیم. باید میراث و فرهنگ گذشته به فرهنگ حال و آینده پیوند بخورد؛ به این می‌گویند تزاید و تداوم فرهنگی.

میراث فرهنگی استراتژی برای پیوند عناصر موزه‌ای با جامعه و فرهنگ امروزی ندارد

او خاطرنشان کرد: مثلا یک شیء را آنجا می‌گذارند و موزه‌داران و سازمان میراث فرهنگی ما هم فقط برایشان حفاظت مهم است؛ البته این حفاظت باید باشد اما میراث فرهنگی هیچ استراتژی ندارد که عناصر و اشیای موزه و تاریخ و  تمدن را به جامعه و به فرهنگ امروزی پیوند دهد. چرا ما نباید در مبلمان شهری‌مان از تخت‌ها، صندلی‌ها، سکوها و فضاهای تاریخی‌مان استفاده کنیم؟ چرا در مبلمان و موکت امروزی ما نقش و نقوش قالی شاه‌عباسی نیست؟ چرا ریتون‌ها و ظروف هخامنشی و مثلا مفرغ‌های لرستان در اسباب و اثاثیه امروزی نیست؟ به دلیل همین که وظیفه میراث فرهنگی ما امروز فقط حفظ و صیانت از این آثار است در حالی‌که باید به اینها حیات تازه دهد. کاری که من کردم این بود که یک نگاه دراماتیک را به معرفی آثار اضافه کرده و تجلی تازه‌ای را به اشیای موزه‌ای حیات‌بخشی کردم. این نگاه من به نظرم متفاوت و تازه است.

دنبال نگاه‌های تازه برای پیوند موزه‌ای با مخاطب هستیم

عضو هیات مدیره ایکوم با بیان اینکه «ارتباط با اشیای تاریخی فقط از طریق عنصر تماشا و چشم نیست» گفت: وقتی بچه‌ای به موزه می‌رود باید آن شی را درک کرده و تاریخش را بداند. من در آلمان موزه‌ای را دیدم که نمونه مولاژِ یک به یک آن شی را هم کنار ویترین ساخته بودند که وقتی کودکی به موزه می‌رفت واقعا آن شی را لمس و حس می‌کرد اما اینکه کسی فقط با چشم و عنصر تماشا از کنار این آثار بگذارد کار فرهنگی اتفاق نمی‌افتد.

صالحپور با تاکید بر اینکه باید تحولی در انگاره‌های موزه‌ای ما اتفاق بیفتد، گفت: ما در کمیته ملی موزه‌های ایران (ایکوم) که من هم عضو هیات مدیره آن هستم به دنبال نگاه‌های تازه برای پیوند موزه‌ای با مخاطب هستیم؛ قرار نیست موزه‌های ما چیزی باشند که فقط نگاهشان کنیم؛ بلکه هنر، فرهنگ و تمدن اگر به زندگی امروز و آینده ربط پیدا نکند یک شی ذخیره شده و موزه‌ای باقی می‌ماند درحالی‌که فرهنگ باید تحول و تکامل پیدا کند. من هم حسب این تفکر این سه کتاب یعنی «تفنگ نُه دال», «فتح تهران» و «قلعه تُل» را نوشتم.

باید تحولی در انگاره‌های موزه‌ای ما اتفاق بیفتد؛ موزه بدون پژوهش یعنی یک انبار اشیا

او با اشاره به اینکه «باید وجه جدیدی به اشیای ما تزریق شود» گفت: من به این وجه می‌گویم وجه دراماتیک اشیا یا حیات ثانویه اشیای موزه‌ای. در این صورت است که موزه و اشیای ان بتوانند به حیات خود ادامه دهند و این به معنای آن نیست که ما در گوری به نام ویترین محفوظشان کنیم. تازه پژوهشگر بیچاره‌ای که به موزه می‌رود موزه‌دارن حاضر نیستند شی و سندی را در اختیارش قرار دهند. به نظر من موزه بدون پژوهش یعنی یک انبار اشیا. باید به دنبال مکانیزمی باشیم که تمدن، فرهنگ و آثار ما با زندگی فرهنگی ما پیوند بخورد و تداوم دهد و الهام‌های جدیدی ایجاد کند؛ ضمن اینکه دنیای جدید هم دستاوردهای جدیدی دارد. بنا نیست که ما همیشه در گذشته باقی بمانیم.

نقد کشتار و نظامی‌گری و سلاح از زبان یک تفنگ 200 ساله

این نمایشنامه‌نویس و نویسنده درباره این سه کتاب موزه‌ای گفت: اولین کتاب نامش «تفنگ نُه دال (کرکس)» است؛ درباره تفنگی که به قدری قوی بوده که می‌توانسته با یک تیر 9 کرکس را هم‌زمان بزند. این تفنگ ویژه را دویست سال پیش پاشای عثمانی برای خان بختیاری هدیه می‌فرستد. در طول این کتاب، ما خاطرات این تفنگ را از زبان خودش داریم که نقل می‌کند چه کسانی را کشته و چطور بر او گذشته است. اما این تفنگ الان در موزه نگهداری می‌شود و به صلح رسیده است.

صالجپور ادامه داد: این تفنگ در این کتاب در مرور خاطراتش می‌پرسد چرا ما همدیگر را می‌کشتیم و اینهمه قتل انجام می‌دادیم؟ بعد این سوال را مطرح می‌کند که آیا ما تفنگ‌ها مقصر بودیم یا کسی که ماشه را کشیده است؟ درواقع به نوعی نقد کشتار و نظامی‌گری و سلاح است. این تفنگ هم گویا خودش به این نتیجه رسیده که به جز صلح راهی نداریم و انگاره من در کتاب اول این است.

روایت مشروطه از زبان اسب‌ها

این پژوهشگر با بیان اینکه کتاب دوم یعنی «فتح تهران» را براساس یک تابلوی نقاشی نوشتم که حدود 105 سال پیش کشیده شده و هم اکنون هم در موزه صاحبقرانیه کاخ نیاوران نگهداری می‌شود، گفت: این تابلو بسیار زیبای رنگ روغن 5 متر مساحت دارد و ماجرای فتح تهران در انقلاب مشروطه را روایت می‌کند. در این تابلو سردار اسعد بختیاری و سپهدار تنکابنی حضور دارند؛ هنگام به توپ بسته شدن مجلس نیروهای بختیاری و نیروهای گیلان بودند که حرکت کردند و مجلس را دوباره بازکردند ودرواقع آزادی و دموکراسی را دوباره به ایران برگرداندند و در نهایتش احمدشاه پادشاه ایران می‌شود و مشروطه به پیروزی می‌رسد.

صالحپور تشریح کرد: در این تابلو علاوه بر حضور سرداران و سواران، اسب‌های زیادی هم نقاشی شده است. من این بار روایت این تابلو را از زبان اسب‌ها گفتم؛ اسب‌ها هم در مشروطه نقش داشتند. خود اسب‌ها می‌گویند ما هم برای مشروطه جنگیدیم و برای دموکراسی کشته دادیم. می‌گویند اگر ما اسب‌ها نبودیم بسیاری از فتوحات تاریخی هم انجام نمی‌شد. همه ماجرای مشروطه از شکل‌گیری‌اش در ایران و تحولات تبریز، تهران، گیلان و اصفهان و بختیاری را اسب‌ها روایت می‌کنند. درواقع این کتاب یک نگاه فانتزی از زبان یک اسب است.

ماجراهای دوره پدر ناصرالدین شاه از زبان قلعه تُل

او با اشاره به کتاب سوم یادآور شد: کتاب سوم کاری به نام «قلعه تُل» است که از زبان یک قلعه خرابه‌ای که هم اکنون در شهر ایذه خراسان بالای یک تپه قرار دارد روایت می‌شود. الان درهم ریخته است اما زمان ساختش به دوره محمدشاه قاجار بازمی‌گردد. این قلعه می‌گوید به الانم نگاه نکنید، روزگاری آباد بودم و شکوهی داشتم.

صالحپور ادامه داد: تمام وقایع تاریخی این ماجرا را این قلعه بازگو می‌کند که چطور بنا شد و چه کسانی در آن حضور داشتند. قلعه می‌گوید از این بالای تپه من تمام حوادث را شاهد بودم. جالب است که یک فرد انگلیسی به نام هنری لایارد 188 سال پیش به مدت سه سال در این قلعه بوده و 122 سال پیش خاطرات او در لندن چاپ شد.

این نمایشنامه‌نویس و پژوهشگر با اشاره به اینکه «این سه کتاب یک تریلوژی یا سه گانه‌ای شدند که هرسه به یک موضوع می‌پردازند» گفت: شیوه روایتی من مبتنی بر تاریخ، اسناد و مدارک، نگاه دراماتیک و شاعرانه، نگاه خیالی و استفاده از خیالی‌نگاری و فانتزی و یک زبان شاعرانه که ترکیب نثر و نظم است. این ویژگی‌ها سبک و سیاق کلی من را در این سه کتاب اعمال کرده است. البته من افزون بر این سه کتاب، در همین ژانر روایت جدید موزه‌ای چند کار دیگر هم کرده‌ام. مثلا کتابی به نام «تابلوی عزیمت مسلم بن عقیل از مدینه به کوفه» نوشته‌ام که امسال به عنوان کتاب سال عاشورا در بخش تجسمی برگزیده شد.

صالحپور خاطرنشان کرد: من به دنبال یک نگاه تازه برای حیات تازه موزه هستم. کار متفاوتی که تاکنون نشده است؛ این ترکیبی از رشته من که دکترای پژوهش هنرهای دراماتیک است با تاریخ و ادبیات. کاری بینامتنی است؛ ترکیب فرایندی است که همه را در خدمت معرفی یک شی موزه‌ای به کار گرفته‌ام.

لازم به ذکر است که روز گذشته (7 آذر) نشست نقد و معرفی سه کتاب «تفنگ نُه دال»، «فتح تهران» و «قلعه تُل» توسط پژوهشکده مردم‌شناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری برگزار شد.

برچسب ها: اردشیر صالحپور ، موزه‌ ، گور باستان‌شناسی

منبع: خرداد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۵۶۶۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تاریخ برده‌داری به زبان طنز

  کشور انگلیس ثروتمند نبود، فرانسه ثروتمند نبود، کشورهای اروپایی ثروتمند نبودند‌؛ اینها ثروت کشورهای دیگر را گرفتند.» آنچه خواندید بخشی از بیانات رهبری در باب کتاب «سرگذشت استعمار» است که به‌تازگی مجموعه‌ای نمایشی ازآن اقتباس شده و برای گروه نوجوان روی آنتن رفته است. به این بهانه نگاهی به چند و چون این کتاب و همچنین اثر اقتباس شده از آن انداختیم. 

برگ اول
واقعیت فانتزی
مجموعه نمایشی «هیس، هیچی نیس!» که به‌تازگی روی آنتن شبکه دوی سیما رفته،ویژه مخاطبان نوجوان در مرکز سوره تولید شده است. تهیه‌کنندگی این اثرراحمیدرضا عطارد به‌عهده دارد وکارگردانی آن را هم حسین حقانی به انجام رسانده است.دراین سریال به زبان طنز و در قالب فانتزی تاریخچه برده‌داری و استعمار به تصویر کشیده شده تا مخاطبان نوجوان هم با این بخش از تاریخ جهان آشنا شوند وباسبک انتخاب شده برای روایت، زهر آن گرفته شود.زینب یزدانی،سردبیر مجموعه دراین خصوص به جام‌جم گفت: دوره تاریخی انتخاب شده بسیار تلخ است و به همین علت در نظر داشتیم با زبان طنز، زهرش را بگیریم تا برای این گروه سنی جذاب‌تر شود. در این اثر ساختارشکنی کردیم که امیدوارم مخاطب بپسندد‌. در تیم پژوهش اطلاعاتی را که سند محکم داشت به نویسنده می‌دادیم اما دست او باز بود که این داده‌ها را در قالب نمایش بازآفرینی کند تا برای مخاطب نوجوان جذابیت داشته باشد. فکر می‌کنم سال‌هاست چنین کاری برای مخاطبان نوجوان انجام نشده بود. 

برک دوم
این قصه خواندنی است
کتاب ۱۵جلدی سرگذشت استعمار که به قلم مهرداد میرکیایی نوشته شده، منبع اقتباس سریال «هیس، هیچی نیس!» قرار گرفته است. این کتاب را سوره مهر منتشر کرده و در بخشی از آن می‌خوانیم: در همین روزها مردی که خودش را تاجر انگلیسی معرفی می‌کرد همراه فردی هندی که مانند سادات دستار سبزی به سر بسته بود و ادعا می‌کرد نامش سید کرامت‌علی است، از تبریز به سوی استرآباد به راه افتاد. این دو مسافر در میان ترکمن‌ها از حوادثی که در قفقاز رخ داده بود، جنگ‌های ایران و روسیه و شکست سخت ایران صحبت می‌کردند. دو غریبه عجله‌ای برای ادامه سفر نداشتند. آنها پس از دیدار با گروهی از ترکمن‌ها به ملاقات دسته‌ای دیگر می‌رفتند و... .

برگ سوم

هر جلد، یک ماجرا
همان‌طور که اشاره شد، این کتاب ۱۵جلد است که در هرکدام به ترتیب می‌خوانیم:

سفر به آن سوی دریاها(جلد۱): در این کتاب ماجراهای سفرهای دریایی پرتغالی‌ها و غارت‌های‌شان شرح داده شده است. 
گرگ‌ها با چشم باز می‌خوابند(جلد۲): دراین جلد ماجرای استعمار انگلیس برهند وچپاول ثروت هند توسط ملکه انگلیس شرح داده شده است. 
شکار انسان(جلد۳): برده‌داری غربی‌ها وشکار انسان‌ها ازقاره آفریقا در این جلد از کتاب به رشته تحریر درآمده است. 
صلیب خونین (جلد۴): اروپایی‌ها هرجا می‌رفتند همراه‌شان کشیش‌ها را هم می‌برند به این بهانه که می‌خواهند مسیحیت را گسترش دهند اما ... .
راهپیمایی اشک‌ها (جلد‌۵): ماجرای قتل و قارت بومیان سرخپوست قاره آمریکا در این کتاب مستند شده است. 
فاخته‌ها لانه ندارند(جلد۶): درشهر ونیز که دریانوردان معروفی داشت،هرساله حاکم با دریاازدواج می‌کرد تاصاحب دریا شود...!
سفر الماس (جلد۷): حکایت این کتاب، حکایت الماس است و سفرهای دریایی رزمناو انگلیسی برای ملکه انگلستان. 
به دنبال کادی (جلد ۸): کادی پارچه‌ای است که با گاندی آن را نماد استقلال‌طلبی در هندوستان کرد و نهایتا هند را از استعمار انگلستان درآورد. 
افطار در کلیسا (جلد ۹): مهدی میرکیایی دراین جلد ازکتاب سرگذشت استعمار،ماجرای خالی شدن خزانه پرازالماس وفیروزه و سنگ‌های قیمتی ایران را نوشته است. 
گنج‌های کلات (جلد‌۱۰): این کتاب در مورد تاریخ ایران و اشتراکش با استعمار است. ماجرای محمود افغان و شاه سلطان حسین. 
جوانه‌های آتش (جلد ۱۱): این جلد از کتاب هم در مورد تاریخ ایران و این بار دوره قاجار و اشتراکش با استعمارگران است. 
 بازی بزرگ (جلد۱۲): این جلد از کتاب هم دوباره درباره تاریخ ایران و استعمار انگلستان است و جدایی بخش‌هایی از ایران. 
ماجرا هنوز تمام نشده (جلد ۱۳): در کنار ایران معاصر،امپراتوری بزرگ دیگری هم بودبه نام عثمانی. استعمار علاوه بر ایران، تمایل نداشت عثمانی هم بزرگ باقی بماند. 
فارغ‌التحصیل زندان (جلد ۱۴): یک روزنامه‌نگار که در حال ارسال اخبار هیجان‌انگیز از آفریقاست، به دستور پادشاه بلژیک شروع به خرید زمین‌های آفریقایی‌ها می‌کند. او این زمین‌ها را به بهای اندک می‌خرد، آن هم سه برابر مساحت بلژیک. 
ملکه تهیدست (جلد ۱۵): داستان، داستان مواجهه ناوگان دریایی قدرتمند انگلستان با چینی‌هاست. 

دیگر خبرها

  • کتاب «نامداران موسیقی در سنندج» رونمایی شد
  • فاز نخست موزه دفاع مقدس زنجان سوم خرداد افتتاح می‌شود
  • موزه آذربایجان میزبان اشیای تاریخی موزه ایران باستان در روز موزه
  • جلد سوم تاریخ شفاهی دفاع مقدس به زودی چاپ می‌شود
  • انتقال اشیای تاریخی موزه ایران باستان به موزه آذربایجان تبریز
  • بازدید ۷۰ هزار نفر از موزه‌ های حرم مطهر رضوی
  • موزه پبده از بی نظیرترین موزه‌های کتب و نسخ خطی قرآن کریم
  • تاریخ برده‌داری به زبان طنز
  • ۷۰ هزار نفر از موزه‌های حرم مطهر رضوی دیدن کردند
  • ‌ کتاب «طراحی مدارهای منطقی» در جهاددانشگاهی قزوین منتشر شد