شهدای کهگیلویه و بویراحمدی که در چنین روزی متولد شدند و در نبرد حق علیه باطل به شهادت رسیدند+تصاویر
تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۸۷۹۴۶۰
هشت شهید کهگیلویه و بویراحمد که در 9 آذر ماه متولد شدند و در هشت سال دفاع مقدس به شهادت رسیدند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛به نقل از ایل بانو، این پایگاه خبری در اخر هر هفته اسامی و زندگی نامه شهدایی که در روز پنجشنبه به شادت رسیدند و یا متولد شدند را معرفی می کند در پنجشنبه 9آذر ماه نیز هشت شهید متولد شدند که در زیر به زندگی نامه و وصیت نامه آنها پرداخته شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بسمه رب الشهدا و صدیقین«« قسمتی از زندگینامه شهید ارزین زندباف»»شهید ارزین زندباف در سال 1338 در روستای چنگلوا در خانه ای بسیار فقیر روستائی چادر نشین متولد شد طفولیت را در بدترین شرایط سپری نمود و حدود شش سالگی به مدرسه رفت و در مدرسه ای که هم اکنون به اسم اوست و هنوز مهر او را در دل دارد از آن به مدرسه ای دیگر رفت. شهید زن باف در تاریخ 9 اذر ماه سال 38 متولد و در تاریخ چهار فروردین سال 61 به درجه رفیع شهادت نایل آمد. وصیتنامه شهید ارزین زند بافبسم رب الشهداء و الصدیقین یا ایها الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء عندربهم یرزقون « به کسانى که در راه خدا کشته مى شوند مرده نگویید بلکه آنها زنده اند و نزد پروردگارشان روزى مى گیرند » اکنون کهنوبت جهاد فرا رسیده است برخود واجب کفائى مى دانم که همدوش همرزمان خود به نبرد بپردازم. شهید کاوس مدنی شهید مدنی در چنین روزی در سال 1336 متولد و در تاریخ 31 فروردین ماه سال 61 به شهادت رسید. شهید حیات اله آزادی شهید در تاریخ 9 آذر ماه سال 1343 در منطقه عشایر فارس به دنیا آمد.از همان کودکی با تلخیهای زندگی آشنا گردید و با ارادهای استوار همچون کوه با همه سختها مقابله کرد و تن یه و خواری نداد.اخاقی پسندیده داشت و بسیار صبور و بردبار و مورد احترام همگان بود. در سال 1361 زندگی مشترک را آغاز کرد.در تابستان66 در پی دفاع از وطنش عازم جبهه شد و در تاریخ 4 تیر ماه سال 67 به شهادت رسید. پیام شهید:همسر عزیز! دوری از تو و بچه هایم خیلی گران است. این گرانی را می شود تحمل کرد ولی عشق به امام پایان ناپذیر است، او را خیلی دوست دارم. --- شهید مجتبی موسوی بهرام آبادی بسمه تعالی زندگینامه شهید مجتبی موسویشهید سید مجتبی موسوی در ماه مبارک رمضان سال 1388 هجری قمری در یکی از روستاهی مذهبی چهار محال بختیاری هنگامی دیده بدنیا گشود که مئوزن تکبیر اذان مغرب را می گفت پس از مدتی چون محل کار اینجانب در شهرستان گچساران بود وسیله مادرش اینجا آورده شد. شهید در چنین روزی در سال 49 متولد شد و در تاریخ 23 تیر ماه سال 61 به شهادت رسید. انتهای پیام
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۷۹۴۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آقا معلم در لیست ترور!
نام اودرکنار نام شهید رجایی در یک لیست ترور به تایید سرکردگان سازمان منافقین رسیده بود. قرار بود رجایی و چگینی که دو یار همراه بودند در یک محدوده زمانی ترور شوند و همین هم شد و رجایی را هشتم و چگینی را دوازدهم شهریور به شهادت رساندند!
به گزارش ایسنا، متن پیش رو روایتی از زندگی و زمانه معلم شهید قدرتالله چگینی است که جام جم در روز گرامیداشت مقام معلم منتشر کرده است: معلم شهید «قدرتاللهچگینی» در قزوین متولد شد و دوران نوجوانی خود را در این شهر سپری کرد اما به دلیل مخالفت با رژیم پهلوی برای معلمی به اجبار راهی الیگودرز استان لرستان شد و پس از فعالیتهای موثر در قبل و بعد از انقلاب مقابل منزل خود در خیابان تبریز شهر قزوین به دست منافقین به شهادت رسید.
نام اودرکنار نام شهید رجایی در یک لیست ترور به تایید سرکردگان سازمان منافقین رسیده بود. قرار بود رجایی و چگینی که دو یار همراه بودند در یک محدوده زمانی ترور شوند و همین هم شد و رجایی را هشتم و چگینی را دوازدهم شهریور به شهادت رساندند!مهمترین خصوصیت استاد چگینی در نگاه هر بیننده، اهمیت او به آراستگی ظاهریاش بود؛ آن هم در اواخر دهه ۵۰ و اولین سال از دهه ۶۰ که خوشپوشی و خوشتیپی شاید بازخورد خوبی نداشت و اساسا پرداختن به ظاهر به مثابه نپرداختن به باطن تعبیر میشد!این معلم فهمیده با همین روش توانسته بود شاگردان و جوانان زیادی را پای حرف و بحثش بنشاند و با آنها از قرآن صحبت کند. نکته دیگر زندگی شهید چگینی، توجه بیش از حد او به تربیت فرزندان و حفظ چارچوب خانواده بود. او در این زمینه هم بسیار موفق بود و روشهای جالب برای تربیت پسرانش در جای خود بسیار خواندنی و شنیدنی است.
کاندیدای مجلس شورای اسلامی
چند روز بیشتر به برگزاری دور دوم انتخابات مجلس باقی نمانده و شهید چگینی برای دور اول مجلس شورای اسلامی نامزد شده بود. خاطره زیر مربوط به همان زمان است که در تمام مدت تبلیغات مدام به اعضای ستاد و مجریانش تاکید و سفارش میکرد که «حق ندارید پوستر مرا روی دیوار خانه مردم بچسبانید و اگر خواستید این کار را بکنید باید از صاحبخانه اجازه بگیرید. اگر هم احیانا به اموال کسی خسارت زدید، باید صاحبش را پیدا کنید و حلالیت بخواهید». اگر کسی این موارد را رعایت نمیکرد چگینی بیدرنگ عذرش را میخواست. یک بار به او گفتم: برادر من! چرا اینقدر سختگیری میکنی؟ به شدت ناراحت و عصبانی شد و گفت: همانطور که برای رفتن به مسجد نباید از راه فاضلاب وارد شد، مجلس را هم که مکان مقدسی است نباید با ضایع کردن حقوق مردم و انجام اعمال ناصواب و شبههناک آلوده کرد. کسی که میخواهد به مجلس برود باید همه چیز را رعایت کند.
خیابان تبریز
درباره ویژگیها و سیره معلم شهید قدرتالله چگینی کتابی هم با نام «خیابان تبریز» منتشر شده است. هر چند این کتاب باعث شده یکی از هزاران شهیدی که نامشان در حال فراموشی است، دوباره به حافظه مردم بازگردد اما با توجه به سبک خاطرهنگاری که برای نگارش این کتاب از آن استفاده شده است، جنبههای زیادی از زندگی این شهید و راه و روش او پنهان باقی میماند، چنانکه در این کتاب اشاره چندانی به نحوه ارتباطات خانوادگی این شهید بهویژه رابطه شهید با فرزندان و همسرش نشده است، در حالی که برای ارائه یک الگوی شاخص از یک شهید باید به تمام زوایای زندگی او پرداخت.
همچنان زیر غبار
معلم شهید قدرت الله چگینی حقیقتا عنصر شریف و مجاهدی بوده که مرور زندگیاش برای آنان که دل در گرو تعلیم و تربیت دارند، لازم و ضروری است. این آقا معلم دوستداشتنی بوده و ویژه. هر برهه از زندگی و مبارزات و تدریس و فعالیتهای او، هر کدام را که خوب بنگریم و تامل کنیم و حوصله به خرج بدهیم، نکتهها و درسها و البته عجایبی در آنها میبینیم که راحت از کنار آنها نمیشود گذشت. به نظر میآید در تاریخ ادبیات پایداری انقلاب، حق این شهید به خوبی ادا نشده و آنچنان که باید غبار از چهره تابناک این شهید کنار نرفته است!
ترکیب معلم و شهید
آنها که اهل دقت و فراست دراوضاع واحوال زمانه هستند وتاریخ زندگی پرفرازونشیب انسان رامطالعه کردهاند به خوبی درمییابند که برای ساخت بشر و رشدوتعالی او، معلم ومربی چه نقش بیبدیلی دارد.مرحوم استاد علی صفایی حایری جملهای به این مضمون دارد که: «اگر در عالم کاری بهتر و والاتر از معلمی بود، خدا آن کار را به انبیاء و اولیاء و خوبان خودش میداد... حقیقت این است که مقامی بالاتر از معلمی و هدایتگری نیست.هیچ شان ورتبهای به پای معلمی نمیرسد. معلم کارش با روح و جان و فکر آدمی است و از این حساستر و مهمتر برای انسان پیدا نمیشود که روح و جانش راعلو ارتقاء بدهد. زندگی و افکار و مجاهدتها و تجربیات این والاگوهران را باید دید وشنید ونوشید. خاصه آن که آن معلم پس ازعمری دویدن و سوختن، خلعت مبارک شهادت را پوشیده باشد. آیا از ترکیب «معلم شهید» زیباتر و دلپذیرتر پیدا میشود؟»
انتهای پیام