تأملی در مستند قائممقام
تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۸۸۸۴۲۰
خرداد: کلمه قائممقام که در نام فیلم آمده، هیچ ربطی به آیتالله منتظری ندارد. آیتالله منتظری از منظر قانونی و حقوقی هرگز قائممقام حضرت امامخمینی نبوده است. مجلس خبرگان رهبری در ماده واحدهای اعلام نظر کرده بود که ایشان بعد از رحلت امام خمینی بهجای آن مرحوم خواهد نشست
به گزارش خرداد مصطفی ایزدی نویسنده، روزنامهنگار و فعال سیاسی در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت:
پس از مدتی تبلیغ درباره فیلم مستندی به نام قائممقام که فرزند آقای صفارهرندی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت اول احمدینژاد، آن را تهیه کرده است و پس از چندینبار نمایش خصوصی برای افراد گوناگون، بالاخره از جمعه، سوم آذر جاری، به مدت سه شب در یک اکران عمومی از آن رونمایی کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
١ – همراه با تبلیغ تیزر آغازین آن نوشتهاند: «روایت بدون سانسور از زندگی آیتالله منتظری»؛ درصورتیکه این فیلم بخش کوتاهی از زندگی آن مرحوم است که آنهم پر است از سانسور و یکسونگری. بعد نوشتهاند: «ناگفتههای زندگانی آیتالله منتظری»؛ درصورتیکه هیچ ناگفتهای برای کسانی که به موضوع مرحوم آیتالله منتظری علاقهمند بودهاند، ندارد. کارگردان محترم نیز گفته است: «بدون قضاوت، تاریخ را بیان کردهایم» (روزنامه قدس ٣/٩/٩٦)؛ درصورتیکه سراپایش قضاوت دستاندرکاران آن و نیز کسانی است که از آنها مصاحبه شده است و در زمره مخالفان مرحوم آیتالله هستند.
٢ – این فیلم نشان میدهد پژوهشگر، کارگردان و تهیهکننده آن به دلیل جوانیشان، هیچ شناختی از روحیه، فرهنگ، منش، دیدگاهها، مقام و موقعیت علمی و بالاخره زندگی آیتالله منتظری ندارند و بنابراین به آنچه در این نزدیک به ٣٠ سال در فضای ژورنالیستی، مطبوعات و دیگر رسانههای رسمی درباره فقیه عالیقدر جریان داشته است، مراجعه کردهاند. در این مراجعه، به ابهامات و پرسشهایی رسیدهاند که برای یافتن جواب آنها به سراغ دو، سه نفر از نزدیکان مرحوم آیتالله منتظری رفته و بخش بسیار کوچکی از نظرات آنان را در فیلم آوردهاند. همچنین با کسانی که در مقاطع گوناگون مشغول پرونده سیدمهدی هاشمی بودهاند، گفتوگو کردهاند؛ آیتالله گرامی، احمد منتظری، عمادالدین باقی و هادی هاشمی از این طرف و آقایان ریشهری، رازینی، اژهای، ناطقنوری، دستغیب، درینجفآبادی و حسامالدین آشنا از آن طرف. نابرابری استفاده از سخنان موافقان و مخالفان آیتالله در این فیلم کاملا محسوس است. جالب اینکه نکاتی را از سخنان موافقان انتخاب کردهاند که بعضا به آن مرحوم هم تعریض دارد. با احمد منتظری حدود سه ساعت، با عمادالدین باقی بیش از سه ساعت و با آقا هادی هاشمی نزدیک به دو ساعت (بدون اینکه به او بگویند برای تولید چنین فیلمی میخواهیم) گفتوگو کردهاند؛ اما سهم هرکدام از آنان برای حضور در این مثلا مستند، بیش از چند دقیقه نبوده است.
٣ – برای شکلدادن ساختار و محتوای فیلم، از سه شیوه گفتار متن (نریشن)، سخنان افراد گوناگون (مصاحبه و خطابه) و تصاویر آرشیوی از تظاهرات له یا علیه آیتالله منتظری در دو زمان پیش و پس از برکناری او استفاده شده است.
بخش زیادی از فیلم، گفتار متن بر تصاویر مربوطه است. در گفتار متن این فیلم که انتخاب دستاندرکاران تولید آن است، دیدگاههای جانبدارانه و قضاوت یکطرفه به نفع مخالفان ایشان و سانسور، بهوضوح و روشنی دیده میشود. طرفه اینکه قریببهاتفاق گفتار متن این فیلم، برگرفته از کتاب خاطرات سیاسی محمدیریشهری است. البته بخشهایی از خطبههای ائمه جمعه موقت اوایل دهه ٧٠ پایتخت نیز چاشنی محتوای این مستند است.
٤ – اگرچه درباره شش دهه زندگی، فعالیتهای علمی و سیاسی آیتالله منتظری، چند دقیقهای بیشتر گفته نشده است و از همه رنجهای آن بزرگمرد در زندانها و تبعیدها بیش از دو، سه جملهای که آقای عزت شاهی (عزتالله مطهری) بیان میکند، چیز دیگری نیست؛ اما تا دلتان بخواهد از زندگی و فعالیتهای سیدمهدی هاشمی سخن به میان آمده است؛ بهگونهای که بیننده در یک لحظه فکر میکند این فیلم بیشتر به زندگینامه سیدمهدی هاشمی میماند تا زندگینامه فقیه عالیقدر. بیشتر روی نامه ششم فروردین ٦٨ مانور دادهاند. بنابراین برخلاف آنچه قبل از نمایش فیلم ادعا شده است، این اثر نه منصفانه است و نه بدون قضاوت.
٥ – همانطور که در آغاز نوشتم، این فیلم دارای تحریفهایی است که دو، سه نمونهاش را که در خاطر دارم، نقل میکنم:
الف - کلمه قائممقام که در نام فیلم آمده، هیچ ربطی به آیتالله منتظری ندارد. آیتالله منتظری از منظر قانونی و حقوقی هرگز قائممقام حضرت امامخمینی نبوده است. مجلس خبرگان رهبری در ماده واحدهای اعلام نظر کرده بود که ایشان بعد از رحلت امام خمینی بهجای آن مرحوم خواهد نشست؛ زیرا این نظر اکثریت مردم ایران است و اعضای مجلس خبرگان رهبری، نظر مردم ایران را صائب میداند. کجای این مصوبه بحث از قائممقام است؟ پژوهشگر محترم اگر میخواسته محتوای یک فیلم مستند را تهیه کند، اولین گام پیداکردن ریشه عنوان قائممقام است که ضرورت داشت آن را به صورت مستند ریشهیابی کند.
ب – این فیلم میخواهد بگوید اعضای مجلس خبرگان رهبری آیتالله منتظری را بهعنوان جانشین آینده امام تعیین کردهاند، سپس همان اعضا در پی آن برآمدند که ایشان را بهعنوان مرجع تقلید نیز معرفی کنند! این خلاف واقعیت است؛ چراکه میدانیم آیتالله منتظری در آبان ٦٤ بهعنوان جانشین امام مطرح شد؛ درصورتیکه رساله عملیه آیتالله منتظری که نشان از مرجعیت ایشان دارد و به درخواست علما و ائمه جمعه سراسر ایران تألیف شده بود، در سال ٦٢ منتشر شده است. در جریان بحث پیرامون صلاحیت ایشان برای رهبری آینده نظام، اکثر علمای عضو مجلس خبرگان رهبری اول از مرجعیت مسلم ایشان حرف زدهاند. اگر نویسنده یا کارگردان این فیلم به خود زحمت میدادند و یک نسخه از مشروح مذاکرات مجلس خبرگان رهبری اول را که نزد اعضای آن مجلس موجود است، میگرفتند و میخواندند، دیگر ادعا نمیکردند اعضای مجلس خبرگان ضمن داشتن دغدغه، ایشان را انتخاب کردند.
ج – در این فیلم به نهضتهای رهاییبخش اشاره شده است؛ درصورتیکه حمایت از نهضتهای رهاییبخش، خواست مشترک امامخمینی و آیتالله منتظری بود که بعد از سیدمهدی هاشمی نیز به شیوههای دیگر ادامه پیدا کرد. ضمنا برخلاف ادعای تولیدکنندگان این فیلم، در پیشنویس قانون این ارگان که سپاه پاسداران به مجلس شورای اسلامی ارائه کرده بود، واحد نهضتهای رهاییبخش وجود داشت و وزارت امور خارجه نگذاشت که در قانون سپاه بماند.
د– در این فیلم تلاش شده مرحوم آیتالله منتظری را سادهلوح جلوه دهند؛ درصورتیکه همه میدانند سادهلوحی اکتسابی نیست. بنابراین کسی نمیتواند ٧٠ سال از عمرش، تیزهوش، حواسجمع، زرنگ، دوست و دشمنشناس و توانا در جمعبندی مسائل داخلی و خارجی باشد؛ اما ناگهان و یکشبه سادهلوح شود! نگارنده در جلد دوم کتاب فقیه عالیقدر، نظرات جمع زیادی از علمای برجسته کشور پیرامون صفات و تواناییهای برجسته آیتالله منتظری را آوردهام و نیز در مشروح مذاکرات مجلس خبرگان رهبری اول بهوفور دراینباره سخن رفته است.
٦ – حرفهای بسیار زیادی درباره این فیلم و بهویژه مطالبی که افراد در آن بیان کردهاند، وجود دارد؛ اما در یک یادداشت روزنامهای نمیتوان نوشت. پیشنهاد میکنم نویسنده و کارگردان فیلم مستند قائممقام ترتیب مناظرهای را بدهند تا مطالب بسیار بیشتری را به بحث بگذاریم، آنگاه برای آقایان حقایق روشن میشود.
نکته آخر اینکه این فیلم با وجود زحمات زیادی که برای آن کشیدهاند، نسل سوم انقلاب اسلامی را از شناخت درست حقایق تاریخی بازمیدارد. امید میرود بازماندگان و شاگردان مرحوم آیتالله العظمی منتظری بتوانند از آرشیو رسانه ملی و ارگانهای دیگر، همانطور که جوانان عزیز دستاندرکار این فیلم دسترسی پیدا کردهاند، بهرهمند شوند و فیلم یا سریالی درخور مقام و منزلت علمی و سیاسی ایشان بسازند.
برچسب ها: مستند قائممقام ، مصطفی ایزدی ، آیتالله منتظری
منبع: خرداد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۸۸۴۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جای خالی آقای حرف حساب
«یک زبان دارم دوتا دندان لق/ میزنم تا میتوانم حرف حق»؛ بیتی آشنا که روی جلد نشریه «گلآقا» خودنمایی میکرد و حالا این نشریه و این بیت تبدیل به نوستالژی شدهاست. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، «یک زبان دارم دوتا دندان لق/ میزنم تا میتوانم حرف حق»؛ بیتی آشنا که روی جلد نشریه «گلآقا» خودنمایی میکرد و حالا این نشریه و این بیت تبدیل به نوستالژی شدهاست. دهه 70 و اوایل دهه 80، مخاطبان «گلآقا» هفته به هفته برای خریدن شماره جدید هفتهنامه انتظار میکشیدند؛ یک انتظار شیرین و شاد برای خواندنِ طنزهایی که به مسائل و مشکلات جامعه کنایه میزد و برای دقایقی آنها را میخنداند. امروز، 11اردیبهشتماه، بیستمین سالروز درگذشت زندهیاد کیومرث صابری فومنی، همان «گلآقا»ی آشناست؛ مردی که تأثیری انکارنشدنی بر جریان طنز و طنزپردازی پس از انقلاب داشت. «گلآقا» در سالهایی که تصویرسازی و کاریکاتور خیلی رواج نداشت، در هر شماره کاریکاتور یکی از مسئولان را روی جلد میبرد. این یک نوع خطشکنی بود که بعدها دیگر نشریات هم در همین مسیر حرکت کردند. «گلآقا» با شناختی که از جامعه داشت بدون اینکه حریمشکنی کند، در چهارچوب حرکت و نقد میکرد. از این رو مخاطبان این نشریه طیف گستردهای داشتند و محتوای آن مطالب عامپسند و نخبهپسند را دربر میگرفت.
«گلآقا» در شناسایی نیروهای جوان هم نقش زیادی داشت. این نیروها بعدها وارد فضای رسمی طنز و رسانه شدند. آخرین شماره هفتهنامه گلآقا» در دوازدهمین سال انتشارش در دوم آبان 1381 منتشر شد. زندهیاد صابری فومنی در سال 1370 پس از انتشار اولین شمارههای هفتهنامه «گلآقا»، تعدادی از آنها را برای رهبر انقلاب فرستاد تا نظر ایشان را که زمانی با یکدیگر همکار بودند، جویا شود. رهبر انقلاب هم در پیامی به تاریخ 27 تیر ماه 1370 برای گلآقا نوشتند: «ادعا نمیکنم که کار شما کامل و بیعیب است؛ اما با ملاحظه اجمالی شمارههای «گلآقا»، امید هرچه بهتر شدن و کاملتر شدن آن را دارم. طنز صادق و دلسوزانه باید همه نقاط معیوب، بهخصوص آنها را که کمتر به چشم میآیند و آنها که بیشتر به علم و اطلاع همگان از آن نیاز هست، هنرمندانه ببیند و بنمایاند. امروز جامعه و نظام انقلابی ما با دشمنانی روبهروست که همه ابزارهای محسوس و نامحسوس را برای ضربه زدن و جریحهدار کردن مردم و نظام و انقلاب به کار میبرند. برای آگاه کردن ذهن مردم از خدعه دشمن، چه وسیلهای از طنز هنرمندانه و شیرین و زیرکانه، بهتر و کاریتر؟ انشاءا... شما و همکارانتان موفق باشید».
اردیبهشت ماه دو سال پیش مستندی از شبکه مستند سیما به نام «روزگار گلآقایی» ساخته محمدحسن یادگاری پخش شد؛ مستندی که پس از آن چندبار دیگر هم بازپخش شد. «روزگار گلآقایی» پرترهای از یک شخصیت محبوب و تأثیرگذار است که مردم هنوز هم طنزها و کاریکاتورهای خاطرهانگیز نشریهاش را به یاد دارند. در ادامه ،گفتوگوی ما را با محمدحسن یادگاری، کارگردان این مستند میخوانید.
لطفا درباره این که چه اتفاقی باعث شد به سراغ ساخت مستند «گلآقایی» بروید توضیح دهید؟
در دوران کودکی مخاطب پر و پاقرص «بچهها گلآقا» بودم و همین موضوع باعث شد به سراغ ساخت این مستند بروم. یکی دونفر از استادان من در حوزه ارتباطات که با مرحوم صابری آشنایی داشتند، به من کمک کردند تا با گروهی از کاریکاتوریستها و نویسندههای قدیمی طنز ارتباط پیدا کنیم. بعد از آن با آقای ناصر فیض دراین باره مشورت کردم و ایشان که شبکه همکاران «گلآقا» را میشناختند و با استاد صابری مراوده داشتند، به ما کمک کردند. بهتدریج با تعداد زیادی از دوستان و همکاران ایشان آشنا شدیم و حمایتی که افراد از ما میکردند، باعث میشد نفرات بعدی هم به جمع ما اضافه شوند. در نهایت با حدود 25نفر از یاران «گلآقا» گفتوگو کردیم که نامشان هم در فیلم هست.
در خلال گفتوگوها و دیدارهایتان با این افراد، نکتهای بود که شما را تحت تأثیر قرار بدهد؟
درزمان ساخت این مستند و با شنیدن گفتوگوها لحظه به لحظه بیشتر شیفته شخصیت آقای صابری فومنی شدم. استاد صابری دانش و تجربه زیادی داشتند و توانایی تعامل با همه جناحها و سلیقهها را داشتند؛ چیزی که امروز کم داریم؛ یعنی افراد بابینشی که بتوانند با چنین دید وسیعی با همه در ارتباط باشند و همه را به تعامل وادار کنند، این شخصیت ها خیلی کم هستند. این ویژگی آقای صابری بود و ما سعی کردیم در مستند هم این ویژگی را برجسته کنیم. از آن طرف وقتی فیلم پخش شد همه جناحها و گروه های سیاسی به آن واکنش مثبت نشان دادند و این برای ما اتقاق خوبی بود.
جالبترین بازخورد چه بود؟
روز اکران فیلم، هم هادی حیدری، کاریکاتوریست اصلاحطلب آمده بود و هم دکتر حدادعادل. هر دو هم راضی از سالن بیرون آمدند.
ساخت مستند «روزگار گلآقایی» چقدر زمان برد؟
پژوهش فیلم حدود دو سه ماه و فیلمبرداری و تدوین هم تقریباً 5، 6ماه زمان برد؛ یعنی یک فرآیند 8، 9ماهه شد. ما ساخت مستند را در سال 1399 شروع کردیم که سال 1400 به پایان رسید و اردیبهشت 1401 به پخش رسید.
منبع: خراسان
انتهای پیام/