Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جهان نيوز»
2024-05-05@23:53:24 GMT

دانشجوی سیاسی انقلابی کیست؟

تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۳۹۸۹۲

دانشجوی سیاسی انقلابی کیست؟

به گزارش جهان نيوز به نقل از آناج، دانشجوی سیاسی کسی است که عوام زده نیست؛ بلکه جزو خواص جامعه است که تهدیدها، فرصت‌‌‌ها، باید و نبایدها را می‌‌شناسد، خوب تشخیص می‌‌دهد و براساس آن دارای قدرت تحلیل و فهم سیاسی می‌‌شود، سیاست زده نیست بلکه سیاست گذاراست، سیاست باز نیست، بلکه سیاسی است، یعنی برای خواص بودنش بلند گو و بله قربان گوی جریان‌‌های سیاسی نمی‌‌شود، بلکه خودش جریان ساز و گفتمان ساز است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


   دانشگاه سیاسی و دانشجوی سیاسی ِ انقلابی را در دو لایه می توان تحلیل کرد؛ لایه اول، لایه بیرونی است یعنی همان حمایت از یک جریان یا فرد سیاسی، بیانیه دادن، رای دادن، زنده باد و مرده باد و.. است که بر فضای دانشجویی و جنبش دانشجویی حاکم می‌‌شود اما مهم‌‌تر از آن لایه درونی است که باید دانشجو و جنبش دانشجویی جواب بدهد که چرا حمایت از آن جریان و فرد؟ چرا زنده باد فلانی و مرده باد جریان آمریکایی؟

وقتی از دانشجوی سیاسی انقلابی و دانشگاه و جنبش سیاسی صحبت می‌‌کنیم منظور همان تکیه دانشجویان بر قوه استدلالی و انتقادی خود است تا با توان ذهنی و قدرت تحلیل و تشخیص خود سِره را از ناسِره فهم کند و نه اینکه از سوی جریان‌‌های سیاسی برایشان دیکته شود، خطری که دانشگاه را به باشگاه‌‌های سیاسی تبدیل می‌‌کند و قدرت تشخیص حق و باطل را از او می‌‌گیرد.

فعالیت‌‌های جنبش دانشجویی و دانشجویان فعال فرهنگی و سیاسی دانشگاه در عین درون زایی و جوششی بودن، نباید تابع سیاست مداران بیرون از دانشگاه قرار بگیرد. آفت این امر که همچون سم مهلکی بر جریان جنبش دانشجویی است، این است که اگر سکاندار فکری این افراد شدند، سعی خواهند کرد ریل‌‌های جنبش دانشجویی را به سمت اهداف خود که رسیدن به قدرت و درخدمت احزاب یا گروه های خودشان است، تغییر بدهند یعنی همان لایه بیرونی  اتفاق بیفتد که متاسفانه جنبش دانشجویی از این مسئله سال ها رنج می‌‌برد.

برای نمونه رشد کانون‌‌ها و تشکل های قارچ گونه در دانشگاه‌‌ها است که در این سال‌های اخیر با سرعت بیشتر رشد کرده و تاریخ مصرفشان تا روز رای گیری بوده است! که تنها بَرنده آن همان سیاسیون بودند و نه جنبش دانشجویی! یعنی حُریّت فدای تساهل و غفلت و نفوذ سیاسیون می شود که سبب جزم اندیشی جنبش دانشجویی می گردد و قدرت تحلیل سیاسی را سست و بی بنیان و بی‌‌تامل می‌‌کند، یعنی به جای دیدن درست مسائل، با نگاه تحمیلی سخن می گوید نه تحلیلی!

قدرت تحلیل سیاسی یعنی دانشجویان سیاسی انقلابی هر حرفی را به آسانی نپذیرند و هر احتمالی را به آسانی در ذهن خودشان راه ندهند و قدرت تحلیل حوادث و درک روشن بینانه از رخدادها داشته باشند تا بتوانند موضع گیری برحق و انقلابی کنند و بی‌‌تفاوت و خنثی نباشند.

چنان چه اگر این زنده باد و مرده بادها با پشتوانه و فهم سیاسی عمیق انجام شود، حتی اگر تشخیص دانشجویان و جنبش دانشجویی بر فرض صددرصد خطا باشد، بسیار ارزشمندتر و قابل تحسین‌‌تر از آن است که بله چشم گوی سیاسیون باشند، زیرا در صورت درست یا حتی غلط بودن تحلیل و فهم از موضوع، تمرینی می‌‌شود تا در آینده به تحلیل درست از مسئله برسند هم چنان که بسیاری از داغ ها سرد می‌‌شوند، اما پخته‌‌ها خام نمی‌‌شوند.

اگر تفکر لازم قبل از موضوع نباشد، جنبش دانشجویی و دانشجویان با تکیه بر افراد نخواهند توانست حق و باطل را تشخیص بدهند، استاد شهید مطهری در کتاب جاذبه و دافعه علی علیه السلام در صفحه 118می فرمایند:«ما طرفدار اصولیم نه طرفدار شخصیتها. تشیع با این روح به وجود آمده است. ما وقتی در تاریخ اسلام به سراغ سلمان فارسی و ابوذرغفاری و مقداد کِندی و عماریاسر و امثال آنها می رویم و می خواهیم ببینیم چه چیزی آنها را وادار کرد که دور علی را بگیرند و اکثریت را رها کنند، می‌‌بینیم آنها مردمی بودند اصولی و اصول شناس، هم دین دار و هم دین شناس. می گفتند: ما نباید درک و فکر خویش را به دست دیگران بسپریم و وقتی آنها اشتباه کردند ما نیز اشتباه کنیم. و درحقیقت روح آنان روحی بود اصول و حقایق بر آن حکومت می کرد نه اشخاص و شخصیتها.»

برای نمونه در تسخیر لانه جاسوسی کسی بر دانشجویان سفارش یا دستوری صادر نکرد که لانه جاسوسی را تسخیر کنید بلکه تشخیص به موقع و درست بود که دانشجویان جایگاه خود را پیدا کردند و عمل نمودند و امروز نیز در دفاع از حریم اهل بیت (ع) نیز دانشجویان بسیاری همچون دوران دفاع مقدس انقلابی عمل کردند و خوب اهل تشخیص شدند.
مجید قنبرزاده

منبع: جهان نيوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۳۹۸۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا ایران هسته ای برای منطقه و جهان امنیت‌زا است؟

علیرضا سلطانی؛ اعتماد

در روزهای اخیر به دنبال تشدید چالش‌های سیاسی و امنیتی میان ایران و اسراییل (حمله اسراییل به كنسولگری ایران در سوریه و متعاقب آن حمله موشكی و پهپادی ایران به اسراییل)، بار دیگر زمزمه‌ها پیرامون دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای (زمان یا ضرورت آن) در محافل سیاسی و رسانه‌ای داخلی و خارجی افزایش یافته است.

تامل در اظهارنظرها و دیدگاه‌های مطرح شده نشان می‌دهد كه مخالفت‌ها و مقاومت‌ها در برابر ضرورت دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای به نسبت گذشته در داخل و خارج ایران كمتر و كمرنگ‌تر شده است.

بسیاری از افرادی كه تا پیش از این به لحاظ مسائل امنیتی و نظامی، دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را برای صلح و امنیت منطقه‌ای و جهانی خطرناك تلقی می‌كردند با اولین درگیری مستقیم ایران و اسراییل بر مبنای سلاح‌های متعارف (موشك و پهپاد) و تسهیل شرایط برای مواجهه بزرگ‌تر و مخرب‌تر برای منطقه، به این درك و صرافت افتاده‌اند كه یكی از مهم‌ترین عوامل جلوگیری از درگیر شدن ایران و اسراییل، ایجاد توازن قدرت میان این دو كشور در سطح منطقه‌ای است.

این توازن با توجه به بهره‌مندی یكی از طرفین یعنی اسراییل به سلاح هسته‌ای، تنها بر محور سلاح هسته‌ای شكل می‌گیرد و از این منظر ضروری است ایران مانند اسراییل هر چه سریع‌تر و فوری‌تر به سلاح هسته‌ای دست یابد تا منطقه شاهد ثبات و امنیت پایدار باشد.

این دیدگاه شاید از منظر نظریه توازن قدرت و نظریه‌های امنیتی نسل سوم و چهارم، چندان بیراه نباشد. به هر حال با توجه به شكسته شدن تابوی درگیری نظامی ایران و اسراییل در پی تحولات و تحركات نظامی اخیر دو طرف نسبت به یكدیگر، امكان درگیری نظامی گسترده با گستره منطقه‌ای و حتی بین‌المللی بسیار افزایش یافته است.

این شرایط خطرناك چه بسا بسیاری از تحلیلگران و حتی سیاستمداران جز طرفداران اسراییل را نسبت به ضرورت دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هسته‌ای مجاب كرده است .  

با لحاظ شرایط اخیر منطقه‌ای می‌توان انتظار داشت روند تحولات سیاسی منطقه‌ای و بین‌المللی در قبال پرونده هسته‌ای ایران دچار تغییرات جدی شود .

غرب به رهبری ایالات متحده امریكا در طول 20 سال گذشته نتوانسته روند توسعه تدریجی توانمندی هسته‌ای ایران را با استفاده از روش‌های غیرنظامی مانند تحریم‌های اقتصادی متوقف سازد. فناوری و توانمندی هسته‌ای ایران با وجود هزینه‌های سنگین اقتصادی و توسعه‌ای آن به مرحله‌ای از ثبات علمی و فنی رسیده است به گونه‌ای كه می‌توان این توانمندی را بومی شده تلقی كرد.

از طرف دیگر با وجود نگرانی شدید غرب نسبت به روند رو به رشد توانمندی هسته‌ای ایران و امكان دستیابی این كشور به سلاح هسته‌ای و در عین حال متعهد شدن نسبت به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، در حال حاضر امكان یا توانی برای عمل به این تعهد نداشته و ندارد.

تنها امید و ابزار برای این مهم، فشارهای اقتصادی بوده است كه با وجود ضربات سهمگین این تحریم‌ها بر اقتصاد ایران و معیشت شهروندان و رویارویی نظام سیاسی این كشور با برخی چالش‌ها، نتوانسته بر اراده حاكمیت ایران بر ادامه این راه تاثیری بگذارد.

بنابراین اقدام نظامی به‌رغم اشاره‌های مستقیم و غیرمستقیم امریكا و غرب برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، به دلیل عدم آمادگی لازم این كشورها از یك سو و احساس خطر نسبت به پیامدهای شدید اقدام نظامی و گسترش آن به سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی برای یك دوره میان‌مدت دور از انتظار است.

در این شرایط اگر ایران به آستانه دستیابی به فناوری تولید سلاح هسته‌ای رسیده باشد و این مهم برای امریكا و متحدین غربی آن مسجل باشد، تنها واكنش آنها می‌تواند پذیرش واقعیت موجود و به رسمیت شناختن عضویت ایران در باشگاه دارندگان فناوری و توانمندی تولید سلاح هسته‌ای باشد . شرایطی كه دور از دسترس نیست.

این وضعیت برای كشورهای منطقه جز اسراییل به شكل دیگری قابل تحلیل است .  

ایران هسته‌ای به‌طور عام و ایران دارای سلاح هسته‌ای به‌طور خاص همواره دغدغه و نگرانی بزرگی برای كشورهای منطقه به خصوص كشورهای حوزه خلیج‌فارس بوده و در این راستا كشورهای مزبور به ویژه در دو دهه گذشته تمام تلاش خود را هماهنگ با غرب برای جلوگیری از رشد قدرت هسته‌ای ایران به كار گرفته‌اند، اما نگرانی از درگیری ایران و اسراییل در جنگی متعارف كه ظرفیت منطقه‌ای شدن بسیار بالایی دارد، می‌تواند ذهنیت این كشورها به رهبری عربستان سعودی را به سمت ضرورت ایجاد توازن قدرت منطقه‌ای از نوع هسته‌ای میان ایران و اسراییل تغییر دهد .

از سوی دیگر رهبران قدرت‌طلب در كشورهایی مانند عربستان، تركیه و مصر بالطبع دنبال بهانه‌ای برای مسلح شدن به سلاح هسته‌ای برای تضمین قدرت و بقای خود هستند.

در این میان شاید عربستان و شخص بن سلمان كه پرچم مخالفت با ایران هسته‌ای را سال‌هاست برافراشته و روحیه ماجراجویی بالایی برای ورود به عرصه‌های جدید قدرت دارد، با بهره‌گیری از بهانه ایران دارای سلاح هسته‌ای و با استفاده از دلارهای نفتی و حمایت‌های غرب و امریكا، گام در مسیر هسته‌ای شدن و دراختیار داشتن سلاح هسته‌ای گذاشته و با هزینه‌ای پایین و زمانی كوتاه به نسبت ایران، به این مهم دست خواهد یافت .

مساله‌ای كه بارها رهبران عربستان سعودی در سال‌های اخیر به آن اشاره كرده و چه بسا برای تحقق آن به لحاظ مشاهده پیشرفت هسته‌ای ایران، گام‌های عملی به صورت مخفیانه برداشته‌اند. بنابراین می‌توان گفت به لحاظ منطقه‌ای هم تابوی دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای به نسبت گذشته تا حدود زیادی شكسته شده و این كشورها علاوه بر آمادگی برای پذیرش این واقعیت در آینده نزدیك و پی بردن به دستاوردهای سیاسی و امنیتی منطقه‌ای آن (توازن قدرت منطقه‌ای) درصدد كنار آمدن با آن و مهم‌تر بهره‌گیری هوشمندانه از آن در جهت منافع سیاسی و نظامی خود برخواهند آمد .

 این دیدگاه كه خاورمیانه به دلیل عقب‌ماندگی‌های سیاسی و اجتماعی و همچنین فعال بودن كانون‌های رادیكالیسم و بنیادگرایی از نوع دولتی و فرقه‌ای و بالا بدون شدت تنش‌های ایدئولوژیك درون منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، فاقد ظرفیت‌های فكری، سیاسی و امنیتی برای در اختیار داشتن فناوری‌های مربوطه و خصوصا سلاح هسته‌ای بوده و نباید وارد رقابت هسته‌ای از نوع نظامی شود نیز قابل مناقشه است.

بر اساس این دیدگاه، خاورمیانه هسته‌ای، موجبات ناامنی و نابودی جهانی را فراهم می‌سازد. تجربه تاریخی ثابت كرده از زمان دستیابی قدرت‌های بزرگ به سلاح هسته‌ای، رویارویی نظامی مستقیم میان این كشورها از بین رفته و این كشورها خصوصا امریكا و شوروی در دوران جنگ سرد با استفاده از دیپلماسی سعی در عدم مواجهه نظامی داشتند .

این مهم در مورد جنوب آسیا و دستیابی هند و پاكستان به فناوری تولید سلاح‌های هسته‌ای در دهه 1990 مصداق دارد. از زمان دستیابی این دو كشور به سلاح هسته‌ای، مناقشات دو كشور بسیار محدود شده و جنوب آسیا امنیت بیشتر را تجربه می‌كند.

در اختیار داشتن فناوری سلاح هسته‌ای، منطق، قاعده بازی و سازوكارهای مدیریتی و امنیتی خاص خود را دارد.

از زمان دستیابی بشر به سلاح هسته‌ای، جهان امن‌تر نسبت به گذشته بوده است، چراكه دولت‌ها به این صرافت و عقلانیت رسیده‌اند كه با وجود در اختیار داشتن سلاح هسته‌ای، اما امكان استفاده از آن برای تامین امنیت، نزدیك به صفر است، چراكه سلاح هسته‌ای صرفا برای داشتن و نه برای استفاده است.

این شرایط در مورد خاورمیانه نیز مصداق دارد. سلاح هسته‌ای، تندروترین و رادیكال‌ترین دولت‌ها را نیز رام می‌كند. برخلاف تصور رایج، بهره‌مندی قدرت‌های منطقه‌ای خاورمیانه از سلاح هسته‌ای، امنیت منطقه و جهان را بیشتر تامین می‌كند.

این مهم، زمینه ارتقای سطح امنیت و ثبات در منطقه، افزایش حساسیت‌های امنیتی منطقه‌ای، فروكش كردن سطح چالش‌های سیاسی و ایدئولوژیك بین كشورها، تضعیف كانون‌های اجتماعی و فرقه‌ای بنیادگرایی و رادیكالیسم در سطح منطقه و در مقابل ایجاد زمینه‌های ثبات، امنیت و توسعه خواهد شد. خاورمیانه هسته‌ای، نه تنها تهدیدی برای امنیت جهانی نخواهد بود، بلكه به تقویت امنیت و ثبات منطقه و جهان كمك كرده، عقب‌ماندگی سیاسی، اقتصادی و امنیتی خاورمیانه از روندهای جهانی را جبران كرده و زمینه و گذار آن به دوران جدیدی از ثبات و امنیت را فراهم می‌سازد.

 انتظار برای خاورمیانه هسته‌ای با توانمندی نظامی چندان طولانی نیست و دیری نخواهد پاییدکه جهان به این درك خواهد رسید خاورمیانه هسته‌ای برای امنیت پایدار جهانی ضروری و فوری است و ایران در این زمینه پیشرو خواهد  بود. 

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: طرح مخفی اسرائیل برای ایران و خاورمیانه «اسحاق بریک» ژنرال ارشد ارتش اسرائیل : ما نه تنها حماس را حتی از نظر نظامی نمی‌توانیم نابود کنیم بلکه توانایی خود را در برابر ایران هسته‌ای نیز از دست داده‌ایم (فیلم) بلومبرگ: ایران هسته ای خطر جدی تری از جنگ غزه است

دیگر خبرها

  • ۳ دروغ بزرگ درباره تظاهرات دانشجویی در آمریکا
  • فرید مرجایی، تحلیل گر مسائل آمریکا و مقیم این کشور: جنبش دانشجویی سپهر غالب بر فضای سیاسی آمریکا را به چالش کشید/ شبکه های اجتماعی امپراطوری رسانه ای را زیر سوال بردند/ تظاهرات دانشجویی خط قرمز انتقاد از اسرائیل را شکسته است
  • چگونگی شکل‌گیری جنبش دانشجویی همبستگی با فلسطین از ۱۰۰ سال پیش در آمریکا
  • پژوهشگر فلسطینی: اعتراضات دانشجویی، نتانیاهو، بایدن و حتی ترامپ را سردرگم کرده است
  • مروری بر نحوه شکل‌گیری جنبش دانشجویی همبستگی با فلسطین در آمریکا همزمان با اوج‌گیری تجمعات ضدصهیونیستی در غرب
  • تظاهرات دانشگاهی، مهم‌ترین عنصر تحلیل قدرت آمریکا
  • گسترش دامنه اعتراضات دانشجویی در استرالیا
  • جنبش دانشجویی آمریکا، بن بست «بایدن» و انحصار شکنی «نسل z»
  • چرا ایران هسته ای برای منطقه و جهان امنیت‌زا است؟
  • سرکوب جنبش‌های اعتراضی دانشجویان حامی فلسطین نشان از عدم پایبندی مدعیان حقوق بشر به آزادی است